کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



  • اهداف و منافع فرهنگی

 

 

 

در این رابطه اغلب به مسأله حفظ حقوق اقلیتهای روستبار و نیز حفظ زبان روسی در منطقه اشاره شده است که پیشتر به آن اشاره شد.

 

 

  •  

 

 

    • ابزارهای روسیه برای دستیابی به اهداف خود در آسیای مرکزی

دانلود پروژه

 

 

 

 

برای کسب منافع یاد شده، روسیه از ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی مختلفی استفاده میکند که برخی از آنها عبارتند از:
ایجاد و استفاده از نهادهای همکاری منطقهای مانند سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع، فضای واحد اقتصادی[۲۷۷]، سازمان پیمان امنیت جمعی، سازمان همکاری شانگهای و جامعۀ اقتصادی اوراسیا؛[۲۷۸] سیستم همکاری مشترک نظامی که روسیه نقش مسلط و تعیینکنندهای در آنها دارد؛ اقدامهای نظامی در جهت حفاظت از صلح و آتشبس در مناطق مرزی مورد اختلاف بین کشورهای منطقه؛ گسترش همکاریهای نظامی دو جانبه؛ نظارت بر مسیرهای انتقال منابع نفت و گاز از دریای خزر؛ تقویت مشارکتهای نظامی و امنیتی ـ استراتژیک با برخی کشورهای منطقه (مانند قزاقستان)؛ برقراری و حفظ ارتباط با شخصیتها و گروه های مخالف در هر یک از جمهوریهای تازه به استقلال رسیده به منظور استفاده از موقعیت آنان در آیندۀ دگرگونیهای این کشورها و سرانجام بهرهبرداری از روابط با رهبران فعلی حاکم در این جمهوریها.[۲۷۹] مهدی صفری نیز ابزارهای دولت روسیه بویژه در زمان پوتین جهت کنترل بر منطقه را شامل موارد زیر میداند:
ـ تقویت روابط دوجانبۀ سیاسی با این کشورها بوسیلۀ سفر متقابل مقامهای روسیه و کشورهای منطقه در سطوح مختلف؛
ـ گسترش همکاری اقتصادی با این کشورها؛
ـ همکاریهای امنیتی، دفاعی و نظامی شامل انجام رزمایشهای مشترک در منطقه، تأسیس پایگاه نظامی در قرقیزستان و تقویت پایگاه های گذشته در تاجیکستان؛
ـ تقویت همکاری از طریق ساز و کارهای منطقهای در قالب سازمانهای منطقهای؛
ـ همکاری با نهادهای فرامنطقهای و بین المللی در منطقه در جهت تعدیل نقش آنها در منطقه مانند همکاری با ناتو، شورای امنیت و همکاری اروپا،[۲۸۰] گروه مینسک[۲۸۱] و نیز سازمان کنفرانس اسلامی و اوپک[۲۸۲].[۲۸۳]
نمونهای از همکاری نظامی بین اعضای سازمان کشورهای مشترکالمنافع، سازمان پیمان امنیت دسته جمعی بود. روسیه در ۱۵ مه ۱۹۹۲ این پیمان را در تاشکند با تمام کشورهای آسیای مرکزی منعقد کرد که هدف آن دفاع در مقابل تهدیدهای بالقوۀ خارج از محدودۀ کشورهای مشترکالمنافع بود.[۲۸۴] مهمترین تعهد کشورهای امضاکننده، با بهرهگیری از مادۀ ۵ پیمان سازمان ناتو، بر این اصل استوار بود که “هرگونه تهاجم به یکی از اعضا در حکم حمله به تمامی اعضا تلقی میگردد'’.[۲۸۵] در ۲۴ مه ۲۰۰۰ این پیمان تجدید ساختار گردید و تعهدها در این پیمان بر تعهدها با سایر کشورها مقدم دانسته شد.[۲۸۶] همچنین در ۱۱ فوریۀ ۲۰۰۰، روسیه همراه با قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان رزمایش نظامی گستردهای برگزار کرد. گذشته از همکاریهای نظامی، روسیه به روابط اقتصادی نیز در چارچوب جامعۀ مشترکالمنافع اهمیت زیادی میدهد. در گذشته نیز این جمهوریها از نظر اقتصادی به روسیه وابسته بودند و این وابستگی اقتصادی از سوی روسیه به عنوان ابزاری برای اعمال نفوذ در منطقه استفاده میگردید؛ به عنوان مثال وابستگی از نظر حمل و نقل و یا یارانههایی که روسیه به آنها پرداخت میکرد. اما امروزه این شرایط تا حدی دگرگون شده است و کشورهای منطقه سعی میکنند تا با استقبال از سرمایهگذاری و حضور سایر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در اقتصاد خود، از نفوذ روسیه بکاهند. به این ترتیب استفادۀ سیاسی روسیه از موقعیت برتر خود در منطقه و نیز تمایل کشورهای منطقه به تثبیت موقعیت خود و فاصله گرفتن از روسیه موجب شد که این همکاریها منجر به یک بازار مشترک نشود.[۲۸۷]

 

 

  •  

 

 

  • نگرانیهای روسیه در آسیای مرکزی بعد از ۱۱ سپتامبر

 

 

 

 

هرچند که ۱۱ سپتامبر بیانگر وجود بنیادگرایی و تروریسم در افغانستان و آسیای مرکزی بود که چنانچه با آن مبارزه نمیشد، میتوانست برای روسیه تهدیدی نگران کننده محسوب شود، اما در همین حال در آسیای مرکزی، نابودی رژیم طالبان منجر به تقویت حضور سیاسی و نظامی ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی نیز شد. ایالات متحده و اعضای ائتلاف آن، حق استفاده از پایگاه هوایی خانآباد در ازبکستان و پایگاه ماناس، نزدیک بیشکک در قرقیزستان را بدست آوردند. البته روسیه نیز در قرقیزستان و تاجیکستان پایگاه های نظامی خود را داراست. حضور نظامی غرب و ایالات متحده در آسیای مرکزی چنانکه گمان میشد، طولانی مدت بود و هدفی فراتر از نابودی القاعده و طالبان را دنبال میکرد. رئیس جمهور ازبکستان، اسلام کریموف در خلال ملاقاتی از ایالات متحده در مارس ۲۰۰۲، اعلام کرد که ” ایالات متحده میتواند در ازبکستان تا هر زمانی که مورد نیاز باشد، باقی بماند". این اظهارنظر در واقع فرضیه های قبلی را مبنی بر اینکه ” هدف ایالات متحده ایجاد پایگاه های دائمی در آسیای مرکزی نیست، اما درصدد استفاده از پایگاه های موجود بدون تنظیم یک محدودۀ زمانی است"، تأئید میکرد.[۲۸۸]
در این رابطه، در همان زمان نیز پوتین؛ رئیس جمهور و ایگور ایوانف؛ وزیر امور خارجۀ روسیه در عین تأکید بر این نکته که کشورهای آسیای مرکزی استقلال دارند و میتوانند در سیاستهای خود تصمیم بگیرند، اظهار داشتند که انتظار دارند که حضور نظامی ایالات متحده محدودیت زمانی داشته باشد. این رویکرد دوگانه در گفتگوی ایگور ایوانف با ایزوستیا در ژوئیۀ ۲۰۰۲ نیز منعکس شده است. وی میگوید: “حضور آمریکا در آسیای مرکزی اگر در مطابقت با چارچوب زمانی تعریف شده توسط شورای امنیت سازمان ملل برای عملیات ایجاد صلح در افغانستان باشد، قابل توجیه است.” وی در این گفتگو ۱۸ ماه را برای شکل دادن به نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان کافی میداند و البته میافزاید که ” کشورهای آسیای مرکزی این مسائل را براساس منافع شخصیشان تنظیم خواهند کرد".[۲۸۹] در این سخنان نگرانی روسیه از حضور آمریکا و غرب در منطقه و همکاری کشورهای آسیای مرکزی با آنها به چشم میخورد.

 

 

  •  

 

 

  • روسیه و سازمانهای منطقهای

 

 

 

 

پیش از این نیز اشاره شد که روسیه با توجه به نقاط اشتراک و منافعی که در میان کشورهای بازمانده از شوروی و به تبع آن کشورهای آسیای مرکزی دارد، همواره سعی در حضور بیشتر در این کشورها و تسلط بر اوضاع منطقه داشته است. این تسلط از آنجا که با حضور نظامی مستقیم نمیتواند تداوم داشته باشد، بنابراین روسیه از ابزارهای دیگری بهره میگیرد که یکی از مهمترین آنها استفاده از نهادها و سازمانهای منطقهای میباشد. در این راستا نهادها و سازمانهایی چون جامعۀ مشترکالمنافع، فضای واحد اقتصادی، سازمان پیمان امنیت جمعی، سازمان شانگهای و جامعۀ اقتصادی اوراسیا شکل گرفت. در آسیای مرکزی در عرصۀ اقتصادی جامعۀ اقتصادی اوراسیا فعالیت گستردهای دارد. با این حال فعالترین و تأثیرگذارترین سازمانهای منطقهای موجود در آسیای مرکزی سازمانهایی هستند که با اهداف امنیتی تأسیس شدهاند.
روسیه با هدف مدیریت امنیت در مرزهای خود از سازمانهای منطقهای از جمله سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع، سازمان پیمان امنیت جمعی، و سازمان همکاریهای شانگهای که در آنها تأکید کمتری بر حاکمیت مشترک شده و منافع دولتها همچنان اصلی فرض میشود، حمایت میکند.[۲۹۰]
در منطقۀ آسیای مرکزی سازمانهای منطقهای بسیاری شکل گرفته است. با این حال رقابتهای بین کشورهای منطقه این تصور را تقویت میکند که هرگونه نهادی که بدون مشارکت روسیه و یا سایر قدرتها در منطقه شکل گرفته باشد، موفقیت چندانی نخواهد داشت. به عنوان مثال اجلاس «سازمان همکاری آسیای مرکزی»[۲۹۱] به لحاظ شکافهای عمیق اعضا، تنها به صدور بیانیه میپردازد. ازبکستان در نظر دارد این سازمان را به عنوان تجسم انحصاری آسیای مرکزی برای مذاکره و مشورت ارتقا دهد. اما قزاقستان میاندیشد این نهاد برای تاشکند ابزاری جهت تضمین برتری و اقتدار منطقهای ازبکستان است. سوء ظنها بین کشورهای آسیای مرکزی، کاستیهای توان نظامی کشورها و حضور نظامی روسیه در منطقه دست بدست هم دادهاند تا مسکو در کوششهای خود در دورۀ پس از شوروی کم و بیش کشورهای آسیای مرکزی را وادار نماید که موضوع همکاری دفاعی را از طریق ساختارهای سازمان کشورهای مشترکالمنافع دنبال نمایند.[۲۹۲]
همچنین از نظر شیرین هانتر، روسیه همواره آرزوی تغییر پیمان امنیت جمعی «سی آی اس» را به یک سازمان امنیت جمعی چندجانبه شبیه ناتو داشته است. اما اختلافهای سیاسی کشورهای کلیدی مثل ازبکستان، آذربایجان و گرجستان این هدف را غیر ممکن ساخت. در واقع پیمان امنیت دسته جمعیٍ «سی آی اس» ساز و کار ضعیفی برای پیشرفت منافع امنیتی روسیه و حفظ ثبات منطقهای است. با وجود این پیش زمینه، روسیه در تلاش برای بدست آوردن دوبارۀ جایگاه از دست رفته و تحکیم موقعیتش در آسیای مرکزی پس از ۱۱ سپتامبر، این پروژۀ قدیمی را احیا کرد و سازمان پیمان امنیت دسته جمعی را برپا کرد. در پاسخ به سؤالی در رابطه با اهداف اصلی این سازمان در یک کنفرانس خبری در آوریل ۲۰۰۳ در شهر دوشنبه، پوتین گفت: ” هدف و مفهوم فعالیتهای پیمان امنیت دسته جمعی؛ تضمین امنیت، همگرایی منطقهای و حاکمیت کشورهای عضو است. این وظیفۀ اصلی است". وی سپس ابزارهای لازم برای این اهداف را مشخص نمود که شامل یک ستاد فرماندهی متحد، نیروهای واکنش سریع و هماهنگی سیاست خارجی کشورها بود. به این ترتیب ایجاد سازمان، یک چارچوب حقوقی و قانونی برای فعالیتهای امنیتی روسیه در آسیای مرکزی ایجاد کرد.[۲۹۳] البته ماریا راکل فرر معتقد است که دولتهای آسیای مرکزی در چهارراهی از پویاییهای همگرایانه و واگرایانه هستند. چارچوبهای امنیتی باقی میمانند که تعریف شوند. ولی در عین حال پیشامدها دائم در حال تغییر هستند. در این روند پویا، چارچوب منفصل از هم «سی آی اس» نیز، سطوح جداگانهای از روابط را ایجاد کرده است؛ اگرچه موافقتنامههای دوجانبه در بسیاری از موارد بر روح جمعی سازمان تفوق یافتهاند.[۲۹۴]
سازمان همکاری شانگهای نیز که از گروه شانگهای۵ شامل روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان در خلال اجلاس شانگهای در ۱۶ آوریل ۱۹۹۶ پدید آمد، ابتدا اهدافی در ابعاد امنیت اقتصادی و حل مسائلی نظیر اختلافهای مرزی و پیشگیری از ظرفیتهای تنش نظامی در منطقه داشت. ولی از سال ۱۹۹۹- ۱۹۹۸، تمرکز اصلی فعالیتهای آن به مبارزه با «افراط گرایی مذهبی، جدایی طلبی و تروریسم بین المللی» تغییر یافته است.[۲۹۵] در اجلاس ژوئیۀ ۲۰۰۳ با پیشنهاد قرقیزستان در مورد ایجاد یک مرکز مقابلۀ ضد تروریستی منطقهای در بیشکک موافقت شد. تأکید بر مقابله با تروریسم پس از پیوستن ازبکستان به سازمان در سال ۲۰۰۱ افزایش یافت و شش کشور عضو، میثاق شانگهای دربارۀ مبارزه با تروریسم، افراطگرایی مذهبی و جداییطلبی را امضا کردند.[۲۹۶] جدایی طلبی نگرانی دیگر سازمان شانگهای است. هم روسیه و هم چین با چالشهای جداییطلبی در چچن و سینکیانگ (جایی که مسلمانان اویغور زندگی میکنند) مواجهند.
البته حوادث ۱۱ سپتامبر و پیامدهای آن از جمله حضور نظامی آمریکا در منطقه و بدست گرفتن رهبری مبارزه با تروریسم در آسیای مرکزی توسط این کشور، تضعیف نقش سازمان شانگهای را بدنبال داشت. زیرا به عنوان نهاد درگیر با امنیت منطقه نتوانست در مبارزه با تروریسم نقش جداگانهای ایفا کند و به حاشیه رانده شد. پس از این حوادث کشورهای آسیای مرکزی تصمیم گرفتند که با ایالات متحده موافقتنامههای همکاری دفاعی دوجانبه امضا کنند و در عملیات مشترک ضد تروریستی در منطقه به رهبری آمریکا وارد شوند.[۲۹۷]

 

 

  •  

 

 

  • نگاه به ایران در سیاست خارجی روسیه

 

 

 

 

در مورد اهمیت ایران و نگاهی که به آن در سیاست خارجی روسیه وجود دارد، نظرهای مختلفی مطرح شده است. آ.گ.زادوخین درخصوص اهمیت ایران برای روسیه ضمن یادآوری همسایگی ایران با حاشیۀ جنوبی مرز روسیه و جمهوریهای جنوبی بازمانده از اتحاد شوروی و تأکید بر پیوندهای تاریخی میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، به موقعیت جغرافیایی خاص ایران در منطقه به عنوان تنها راه دسترسی آسیای مرکزی به آبهای آزاد اشاره میکند و میگوید: “ایران که نقش رقیب ژئوپولیتیکی ترکیه را بازی میکند، خواه ناخواه متحد ارمنستان و روسیه محسوب میشود.”[۲۹۸] پس از فروپاشی شوروی مسألۀ ایران در دوره های مختلف سیاست خارجی روسیه بسیار بحثانگیز بوده است. زیرا روابط ایران و روسیه در برخی از جنبه ها از جمله همکاریهای هستهای تقابل با غرب را به همراه داشت. به طور کلی مسألۀ ایران در سیاست خارجی روسیه در دورۀ مورد بحث، در چارچوب سه گفتمان مختلف در روسیه مورد ارزیابی قرار گرفته است: اول گفتمان روابط روسیه و غرب، دوم گفتمان اقتصادی و سوم گفتمان امنیتی.[۲۹۹]

 

 

  • در چارچوب روابط روسیه و غرب روابط با ایران در قالب دو نظریه توضیح داده میشود:

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 06:11:00 ب.ظ ]




یکی دیگر از نقاط ضعف ملا فتح الله در استفاده از قراین این است که وی درباره یک سوره[۵۴۷] یا آیه چند سبب نزول از منابع گوناگون ذکر می کند و حتی معیّن نمی کند که کدام قول بهتر است و بر دیگر اقوال ارجحیّت دارد. مثلاً در تفسیر آیه (إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ)[۵۴۸] «سزاى کسانى که با [دوستداران‏] خدا و پیامبر او مى‏جنگند و در زمین به فساد مى‏کوشند، جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند. این، رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.»، سه سبب نزول برای آن مطرح می کند اما در نهایت هیچ کدام از آ نها را به عنوان قول برتر بر نمی گزیند؛ «بدان که در سبب نزول این آیه سه قول واقع شده یکى آنکه نزول آیه در شأن جمعى است که میان ایشان و پیغمبر۹معاهده بود و ایشان نقض آن عهد کردند و در زمین افساد کردند و این منقول است از ابن عباس و ضحاک دویم آنکه در حق اهل شرک نازل شده و این مأثور است از حسن و عکرمه سیم آنکه نزد اکثر فقها درباره قطاع الطریق واقع شده و قول اول که در صدر آیه مذکور شده قول قتاده و سعید بن جبیر و سدى است.»[۵۴۹]
دانلود پایان نامه
۱۰-۲-۴- عدم ذکر سبب نزول در چار چوب معیّن
ذکر سبب نزول در تفسیر منهج الصادقین مکان و موقعیت مشخصی ندارد و از قانون و قاعده مشخصی پیروی نمی کند و مفسّر این بخش را از بخش های دیگر متمایز نکرده و آن را در لابلای مباحث دیگر گنجانده به طوری که رنگ بی نظمی و ناهماهنگی به خود گرفته است و این نیز یکی دیگر از نقاط ضعف ملا فتح الله در بکارگیری سبب نزول است. وی می توانست مانند برخی دیگر از مفسّران[۵۵۰] سبب نزول را در بخشی مستقل و یا در مکان مشخصی مثلاً بلافاصله بعد از بیان آیه بیاورد تاخواننده برای پیدا کردن این بخش دچار مشکل و سردرگمی نشود.
۱۰-۲-۵- عدم ذکر منبع مورد استفاده در بیان سبب نزول
ملا فتح الله کاشانی در این بخش نیز مانند سایر بخش ها گاهی منبع مورد استفاده خود را ذکر می کند و گاه بدون ذکر منبع، به بیان سبب نزول می پردازد و این یکی از نقاط ضعف روش مفسّر است. به عنوان مثال ذیل آیه (وَلَهُ مَا سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ)[۵۵۱] «و آنچه در شب و روز آرام [و تکاپو] دارد، از آنِ اوست و او شنواى داناست.»، سبب نزول آیه را بدون منبع مورد استفاده ذکر می کند و می نویسد: «در خبر آمده که سبب نزول این آیه آن بود که جمعى از کفار قریش گفتند که اى محمد۹ما را معلوم شده است که احتیاج و مسکنت ترا بر این کار می دارد که پیش گرفته ما به طریق توزیع براى تو از اشراف چندان مال براى تو حاصل کنیم که توانگرتر از جمله خویشان شوى به شرط آنکه از این دعوى رجوع نمایى حق تعالى فرمود که هر چه شب و روز بر آن مشتمل است از آن خداست اگر خواهد پیغمبر۹خود را چندان مال دهد که توانگر گردد.»[۵۵۲]
۱۰-۲-۶- عدم توجه کافی به استفاده از آیات دیگر
با توجه به آنچه ملا فتح الله در مقدمه تفسیرش در مورد عدم نیاز قرآن به مفسّر و مبین خارج از خود، بیان کرد، انتظار می رفت وی توجه بیشتری به استفاده از آیات دیگر برای فهم و تفسیر آیات، داشته باشد.
۱۰-۲-۷- ذکر روایت بدون منبع و سند
یکی از کاستی هایی که به طور برجسته در تفسیر منهج الصادقین خود نمایی می کند و خواننده خیلی زود متوجه آن می شود، عدم ذکر اسناد حدیث است.[۵۵۳] با توجه به اینکه وی در جاهای مختلفی از جمله فضیلت سور، مباحث صرفی و نحوی، اخلاقی، کلامی و … از روایات استفاده می کند، شایسته بود اسناد روایت را متذکر می شد و بیان می کرد که حدیث را از چه منبعی گرفته است تا خواننده هنگام مطالعه با خیل روایات بدون منبع روبرو نشود.
۱۰-۲-۸- ذکر روایات بدون بررسی و مسامحه در نقل برخی اخبار و روایات
ملا فتح الله کاشانی مانند برخی دیگر از مفسّران در تفسیر خویش اخباری آورده است که درستی آن معلوم نیست و در مجعول بودن آن ها کمتر کسی تردید می کند. اکثر این کونه اخبار در تفسیر منهج الصادقین مربوط به قصص پیامبران:است. در حالی که شایسته بود مفسّر بزرگواری همچون ملا فتح الله قبل از ذکر چنین روایاتی آنها را جرح و تعدیل کرده و از ورود آنها به تفسیرش جلوگیری می نمود. به عنوان مثال می توان به روایتی که وی در بیان طول قد حضرت آدم۷ذکر کرده است، اشاره کرد. وی در این باره می نویسد: « قبل از آن که آدم را به آسمان برند طول قامت او هزار گز بود و در روایت آمده که در حالت قیام سر او محاذى ابر بود و چون هوام و سباع از او هراسان بودند حق تعالى در حین هبوط قامت او را شصت گز کرد و چون بزمین آمد عصائى از مورد بهشت که چهل گز طول آن بود همراه خود آورد.»[۵۵۴]
فصل هفتم: در نظر گفتن انواع دلالت ها در تفسیر منهج الصادقین
کسی که در صدد فهم و تفسیر کلام الهی است، باید به انواع مختلف دلالت ها توجه کافی داشته باشد. در نظر گرفتن دلالت ها در تفسیر قرآن سبب استفاده فراوان تر و استخراج نکات بیشتر از آیات قرآن می شود و مفسّر فهمی دقیق تر و صحیح تر از آیات را به دست می آورد. به این لحاظ توجه به انواع دلالت ها به عنوان یکی از قواعد مهم در تفسیر قرآن مطرح است.
بحث از انواع دلالت ها و تاثیر آن در فهم متون در علوم مختلفی از جمله علم منطق، اصول و همچنین علوم قرآنی مطرح می شود و هر کدام از عالمان این علوم در بخشی از مباحث خود به این موضوع پرداخته و مطالبی را در این زمینه بیان کرده اند. ما در این جا ابتدا به تعریف و بیان انواع دلالت هایی که در فهم و تفسیر قرآن تاثیر دارند، پرداخته و سپس میزان توجه ملا فتح الله کاشانی را به این دلالت ها در تفسیر منهج الصادقین بررسی می کنیم.
۱- تعریف دلالت و اقسام آن
دلالت به معنای نشان دادن و کشف مدلول از وجود دال است؛ به سخنی دیگر دلالت عبارت است از بودن شى‏ء بر حالتى که علم به وجود آن، مستلزم انتقال به وجود شى‏ء دیگر باشد، مانند صداى کوبه در که انسان را از وجود کسى پشت در آگاه مى‏کند. در مثال یاد شده به صداى کوبه در «دالّ»، به کسى که پشت در است «مدلول» و به صفت و حالت پدید آمده براى صدا «دلالت» گویند. از دلالت به این معنا در اصول فقه، بخش الفاظ سخن گفته‏اند و مراد از آن، دلالت الفاظ بر معانی است.[۵۵۵]
دلالت از حیث یاد شده، یعنی دلالت لفظ بر معنا، به سه قسم تقسیم می شود:
دلالت مطابقى که عبارت از دلالت لفظ است بر تمام معناى خود؛ مانند دلالت لفظ حسن بر فرد مُسَمّا به این نام یا دلالت انسان بر حیوان ناطق.
دلالت تضمنّى، دلالت لفظ است بر جزئى از معنا، مانند دلالت لفظ حسن بر سر و پاى فردى که به این نام خوانده مى‏شود یا دلالت انسان بر حیوان به جهت آن که انسان جزئی از حیوانات است.
دلالت التزامى، دلالت لفظ است بر ملازم عقلى یا عرفى معناى خود، مانند دلالت لفظ خورشید بر نور یا دلالت لفظ «حاتم» بر جود و بخشندگى یا دلالت انسان بر ضاحک.[۵۵۶]
دانشمندان علم اصول انواع مختلفی برای دلالت ذکر کرده اند[۵۵۷] ولی با توجه به تقسیمات صورت گرفته در این باره می توان انواع دلالت ها را این گونه بیان نمود:
۱-۱- دلالت اقتضاء:
اگر گوینده کلام معنایی را اراده کند ولی برای آن معنا لفظی را در کلام ذکر نکند، دلالت اقتضاء رخ داده است. سیوطی در الاتقان می نویسد: «اگر صحّت دلالت لفظ بر تقدیر متوقف باشد آن را «دلالت اقتضاء» نامند.‏»[۵۵۸] صاحب کتاب «اصول التفسیر و قواعده» در این باره گفته است: اقتضاء، ‌دلالت لفظ بر معنای خارج (از مدلول) است که درستی یا صحت شرعی یا عقلی سخن وابسته به آن است.[۵۵۹]
یکی از دانشمندان معاصر علوم قرآنی با در نظر گرفتن تعاریف مختلف درباره این دلالت، آن را این گونه تعریف می کند:
«دلالت اقتضاء دلالت کلام است بر معنایی که گوینده، لفظی برای آن ذکر نکرده، ولی به لحاظ این که صدق یا صحت عقلی یا شرعی یا لغوی کلام وی متوقف بر آن است، قطعا مقصود او بوده است.»[۵۶۰]
به عنوان مثال در آیه (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ…)[۵۶۱] «بر شما حرام شده است: مردار…»، به جهت آنکه این تحریم شامل نگاه کردن به مردار نمی شود، صحت عقلی آیه اقتضاء می کند که لفظی در تقدیر باشد در نتیجه باید واژه «اکل» را در تقدیر گرفت، تا این سخن، عاقلانه بوده، مفاد درستی بیابد. یعنی خوردن مردار بر شما حرام شده است.
و یا در حدیث«لَا صَلَاهَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِی‏ الْمَسْجِدِ»[۵۶۲] که از امام علی۷نقل شده است صدق کلام و صحت آن اقتضاء می کند که لفظ«کامله» در تقدیر باشد چرا که نفی در کلام معصوم۷مربوط به کمال نماز است نه اصل آن.
همچنین در آیه (فَلْیَدْعُ نَادِیَه)[۵۶۳] « [بگو] تا گروه خود را بخواند.»، به دلیل این که «نادی» مکان است و نمی تواند فرا خوانده شود، بـدون مقدر گرفتن یک لفظ، کلام عقلا نمى تواند صحیح باشد و صحت عقلی کلام ایجاب می کند که براى استوار شدن جمله بـایـد چـیـزى را در تـقـدیـر گـرفـت و آن کـلمه (اهل) است که در آن صورت معناى آیه چنین مى شود: پس هم مجلسیان یا هم انجمنان(گروه) خود را بخواند.
و یا مثل قول شاعر که می گوید:
«نحن بما عندنا و انت بما عندک راض و الرای مختلف»
یعنی ما به آنچه نزد خودمان است، راضی هستیم و تو نیز به آنچه نزد خودت است راضی هستی و نظرات مختلف می باشد.
که صحت لغوی این کلام متوقف بر آن است که لفظ«راضون» در (نحن بما عندنا راضون) در تقدیر باشد به دلیل این که «راضون» خبر برای نحن است و «راض» که مفرد است نمی تواند خبر برای نحن باشد.
با توجه به مطالب فوق می توان دلالت اقتضاء را این گونه تعریف کرد: هنگامى که صدق یک سخن یا صحت شرعى و یا عـقـلى یا لغوی آن به مفهومى خارج از لفظ بستگى داشته باشد دلالت کلام بر آن مفهوم مقدر را دلالـت اقـتـضـا نـامند, چرا که استوارى کلام چنین مفهومى را اقتضاء مى کند. در نتیجه دلالت اقتضاء، دلالتى برخاسته از خـودالـفـاظ نیست، بلکه به واسـطـه مفهومی خارجی و زاید به وجودآمده که صدق یا صحت عقلی یا شرعی یا لغوی کلام آن را اقتضا مى کند.
۱-۲- دلالت تنبیه
دلالت تنبیه که دلالت ایماء نیز نامیده می شود، همانند دلالت اقتضاء است، با این تفاوت که صحت آن نیازی به تقدیر ندارد. به عبارت دیگر هر گاه گوینده کلام غیر از معنایی که از کلام وی فهمیده می شود، معنای دیگری را نیز اراده کند، بدون این که در اراده این معنا لفظی در تقدیر باشد، دلالت کلام وی بر معنای دوم «دلالت تنبیه یا ایماء» نامیده می شود.
در هر دو نوع دلالت معنایی که از عبارت به دست می آید، مقصود گوینده است با این تفاوت که در دلالت اقتضاء این معنا با در نظر گرفتن تقدیر در کلام به دست می آید ولی در دلالت تنبیه سیاق و دیگر قراین موجود در کلام سبب فهم آن معنا می شود. به عنوان مثال اگر فردی که یکی از ارکان نماز را عمدا یا سهوا فراموش کرده است از حکم آن سوال کند و فقیه در پاسخ وی بگوید که «نمازت را اعاده کن»، دلالت تنبیه یا ایمای این پاسخ آن است که فراموش کردن عمدی یا سهوی یکی از ارکان در نماز موجب بطلان آن است. و یا وقتی گفته می شود«خورشید طلوع کرده است» دلالت تنبیه دارد براین که وقت نماز صبح گذشته است. یا مثل گفته شخصی که می گوید «من تشنه ام» که دلالت تنبیه بر این دارد که وی طلب آب می کند.
۱-۳- دلالت اشاره
هرگاه عبارت علاوه بر مدلول لفظی خود بر آنچه که مقصود گوینده نیست، دلالت کند، این دلالت را دلالت اشاره می نامند. معنای بدست آمده از طریق دلالت اشاره، مانند دلالت اقتضاء متوقف بر تقدیر، یا مانند دلالت تنبیه متوقف بر دیگر قراین موجود در کلام نیست. سیوطی در الاتقان در این باره می نویسد:« اگر صحت دلالت لفظ متوقف بر تقدیر نباشد و لفظ بر آنچه مقصود نیست دلالت نماید، آن را «دلالت اشاره» گویند، مانند دلالت فرموده خداى تعالى: (أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِکُمْ)[۵۶۴] «در شبهاى روزه، همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است.»، بر صحت روزه کسى که با حال جنابت صبح کند، چون مباح بودن جماع تا طلوع فجر مستلزم آن است که در قسمتى از روز جنب باشد و این استنباط از محمد بن کعب قرظى حکایت شده است. [۵۶۵]» [۵۶۶]
با توجه به تعریفی که از دلالت اشاره بیان کردیم در آیه شریفه (وَ الْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَهَ قُرُوءٍ)[۵۶۷] «و زنانِ طلاق داده شده، باید مدّتِ سه پاکى انتظار کشند»، که مدلول لفظی آن مدت زمان عده زن مطلقه است، دلالت اشاره بر اباحه ازدواج او بعد از اتمام زمان عده، دلالت می کند.
مدلول اشاری ممکن است از یک کلام استنباط شود مانند مثال فوق و یا این که از دو کلام استنباط شود مانند دلالت آیه ی(وَحَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا)[۵۶۸]« و بار برداشتن و از شیر گرفتنِ او سى ماه است» و آیه ی(وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْن)[۵۶۹] «و مادران [باید] فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند.»، بر اینکه‌ کمترین مدّت حمل شش ماه است؛ با این توضیح که مدلول لفظی آیه اول، به مجموع دوران حمل و رضاع که سى ماه است، دلالت دارد و مدلول لفظی آیه ی دوم، مدت کامل رضاع را دو سال مى‌داند، که با کم کردن ۲۴ ماه (دو سال) از سى ماه، اقلّ حمل- که شش ماه است- به دست مى‌آید و این مدلول اشاری است که از دو آیه به دست می آید.
در بیان تفاوت بین دلالت اشاری با دلالت اقتضاء و تنبیه باید گفت که مدلول اشاری بدست آمده با بهره گرفتن از دلالت اشاری بر خلاف معنای بدست آمده در دلالت اقتضاء و تنبیه، مقصود گوینده نیست. به علاوه این که – همان طور که قبلا اشاره شد- این مدلول وابسته به تقدیر در کلام یا دیگر موجود در کلام نمی باشد.
نکته دیگر در باره حجیت این دلالت ها است و آن این که در حجیت دلالت اقتضاء و تنبیه شکی نیست به جهت آن که حجیت آن ها از باب حجیت ظواهر کلام است؛ اما در مورد حجیت دلالت اشاری باید گفت که این نوع دلالت از باب حجیت ظواهر کلام حجت نیست، بلکه حجیت آن از باب حجیت لوازم عقلی است.[۵۷۰]
۱-۴- دلالت مفهومی کلام
مفهوم در لغت به معنای دانسته شده و آنچه به فهم و ادراک در آید، آمده است[۵۷۱] و در اصطلاح نیز تعاریف مختلفی[۵۷۲] برای آن بیان شده است؛ مظفر در اصول الفقه برای مفهوم سه معنا ذکر کرده است:
الف) معنایی که از مدلول لفظ فهمیده می شود به عبارت دیگر مدلول یا همان معنای لفظ است.
ب) آنچه که مقابل مصداق است و مراد از آن هر معنایی است که از کلام فهمیده می شود به عبارت دیگر هر چیزی که وجود ذهنی دارد در برابر آنچه وجود عینی دارد(مصداق).
ج) آنچه که مقابل منطوق است و این معنا اخص از دو معنای فوق است و مقصود بحث ما نیز همین معنا است و آن اصطلاحی اصولی است که مختص مدلولات التزامی است و معنایی است که مستقیماً از کلام فهمیده نمی شود در برابر معنایی که مستقیماً از کلام فهمیده می شود(منطوق). به عبارت دیگر معنایی که حاصل دلالت مطابقی کلام نیست، بلکه کلام التزاماً بر آن دلالت می کند.[۵۷۳]
در اصطلاحات الاصول نیز آمده است مفهوم که مدلولی است که در کلام نیست، ولی از کلام استنباط و فهمیده می‌شود، به خلاف منظوق که مدلولی که مستقیماً از لفظ و کلام فهمیده می‌شود.[۵۷۴]
با توجه به مطالب فوق می توان فهمید که مفهوم در اصطلاح اصولی ها در مقابل منطوق آمده و عبارت از معنایی است که از معنا و مدلول کلام فهمیده می شود و لفظی برای آن در کلام نیامده است. به عنوان مثال وقتی گفته می شود: «اگر فردا باران نیاید به مسافرت خواهیم رفت.» مضمون جمله منطوق آن است و مفهوم آن این است که«اگر باران بیاید به مسافرت نخواهیم رفت.» و یا در حدیثی که از امام صادق۷نقل شده، آمده است: «إِذَا کَانَ‏ الْمَاءُ قَدْرَ کُرٍّ لَمْ‏ یُنَجِّسْهُ شَیْ‏ءٌ؛ یعنی وقتی آب به اندازه کر باشد، به وسیله ملاقات دیگر نجاسات نجس نخواهد شد.»[۵۷۵] این منطوق جمله است و مفهوم آن این است که اگر آب به اندازه کر نشد، در اثر ملاقات با نجاسات، نجس می شود.
در قرآن کریم نیز جمله هایی آمده است که مفهوم دارند از جمله آیه شریفه (وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا)[۵۷۶] «و چون از احرام بیرون آمدید [مى‏توانید] شکار کنید.» و آن‏گاه که از احرام بیرون آمدید، صید کردن برایتان مجاز است.» که در اثر شرطیه بودن آن، دارای مفهوم است و علاوه بر مجاز بودن صید در هنگام محرم نبودن که منطوق جمله است، مفهومی از جمله نیز قابل برداشت است و آن این که در حال احرام، صید کردن جایز نیست.
مفهوم بر دو قسم است: اول مفهوم موافق و آن مفهومی است که حکم آن با منطوق موافق باشد به عبارت دیگر از جهت نفی و اثبات(حرمت و وجوب) موافق با ظاهر کلام باشد. مثلا در آیه (إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا)[۵۷۷] «در حقیقت، کسانى که اموال یتیمان را به ستم مى‏خورند،»، منطوق آن حرمت خوردن اموال یتیم است و مفهومی که از کلام استفاده می شود این است که سوزاندن اموال یتیمان نیز حرام است. از آن جا که مفهوم و منطوق این آیه شریفه هر دو مثبت است، به مفهوم آن مفهوم موافق اطلاق می شود. در مورد حجیت مفهوم موافق هیج نزاعی نیست و این مفهوم به دلیل حجت بودن ظاهر کلام، معتبر است.
دوم مفهوم مخالف و آن مفهومی است که حکمش با منطوق مخالف باشد به عبارت دیگر مفهومی است که از نظر نفی و اثبات مخالف با مدلول لفظی کلام باشد. مانند(إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا)[۵۷۸] که مدلول ظاهری آیه وجوب تبین در باره خبر فاسق است اما مفهوم مخالفش آن است که اگر غیر فاسق خبرى آورد واجب نیست درباره خبر او کاوش کنیم. و منطوق(مدلول ظاهری) آیه مثبت و مفهوم آن منفی است (عدم وجوب تبین در خبر غیر فاسق).‏ [۵۷۹]
مفهوم مخالف خود به شش نوع تقسیم می شود که عبارت است از: مفهوم شرط، مفهوم وصف، مفهوم غایه، مفهوم حصر، مفهوم عدد و مفهوم لقب مظفر در اصول الفقه به تفصیل به بیان عر کدام از انواع مفهوم شرط پرداخته است و در مورد حجیت آن ها گفته است که نزاع در باب حجت بودن مفهوم مخالف، نزاع صغروی است نه کبروی، یعنی بحث در این است که مثلاً آیا جمله شرطیه مفهوم دارد یا نه؟ بدیهی است که اگر دارای مفهوم باشد، حجیت مفهوم هم مانند حجیت منطوق خواهد بود. نه این که پس از ثبوت مفهوم بخواهیم در مورد حجیت آن بحث کنیم. بنابراین حجیت مفهوم همانند حجیت منطوق از راه اصاله الظهور و… قابل اثبات است و برای هر یک از متکلم و سامع قابل احتجاج می‌باشد.[۵۸۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:10:00 ب.ظ ]




۲-۱-۲- پیشگیری غیر کیفری
پیشگیری تنها به حوزۀ علوم جنایی محدود نمی‌شود و در هر حوزه‌ایی که یک سری اعمال ناهنجار وجود داشته باشند، با به‌کارگیری تدابیر مختلف پیشگیرانه از جمله غیر کیفری، سعی در مقابله با ناهنجاری‌های موجود اقدام می‌شود. امروزه اغلب حقوق‌دانان و جرم‌شناسان بر این عقیده پافشاری می‌کنند که اقدامات قهر آمیز در زمینۀ مقابله و پیشگیری از بزه‌ها ناکارآمد هستند (نجفی ابرند آبادی، ۱۳۸۲-۱۳۸۱: ۱۵۶). بنابراین علاوه بر پیشگیری کیفری، به بررسی پیشگیری غیر کیفری در مقابله با تروریسم سایبری در قوانین موجود می‌پردازیم. پیشگیری غیر کیفری شامل تدابیری است که ماهیت غیر کیفری داشته و بیشتر در راستای پیشگیری از بزه و نه تکرار آن اتخاذ می‌شود (رحیمی نژاد، ۱۳۸۹: ۱۱۳). پیشگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی از جدیدترین طبقه بندی انواع پیشگیری غیر کیفری به شمار می‌آیند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱-۲-۱- پیشگیری اجتماعی
پیشگیری اجتماعی، علل و عوامل اجتماعی مؤثر بر ظهور بزه را مد نظر داشته و با توجه به عوامل‏‎ ‎اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و تأمین حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و… سعی در کاهش و یا ریشه کن کردن جرم دارد. به عبارت دیگر، پیشگیری اجتماعی به دنبال از بین بردن انگیزه‌های مجرمانه و منحرفانه است (جلالی فراهانی و باقری اصل، ۱۳۸۶: ۱۳۲). این نوع از پیشگیری، به دو دسته پیشگیری اجتماعی جامعه مدار[۳۷] و پیشگیری اجتماعی رشد مدار[۳۸] تقسیم بندی می‌شود که در ذیل به بیان آن‌ها در رابطه با پیشگیری از بزه‌دیدگی تروریسم سایبری پرداخته می‌شود.
۲-۱-۲-۱-۱ پیشگیری اجتماعی جامعه مدار
در پیشگیری جامعه مدار، سعی بر این است که با بهره گرفتن از تدابیری مانند برنامه ریزی در حوزۀ اشتغال و تلاش در جهت از بین بردن عوامل اجتماعی مولّد جرم نظیر عدم پایبندی به اخلاق سایبری یا فقر، به پیشگیری از پیدایش انحرافات و انگیزه‌های مجرمانه در فضای سایبر که دارای منشأ اجتماعی هستند، اقدام شود (جلالی فراهانی و باقری اصل، ۱۳۸۶: ۱۳۲). در حوزۀ جرایم تروریستی سایبری، با مطالعۀ ویژگی‌ها و شخصیت‌های مرتکبان و همچنین بررسی موقعیت و نفوذپذیری بزه‌دیدگان مذکور می‌توان به ارائۀ راهکارهای متفاوت به منظور ممانعت از شکل گیری انحرافات و انگیزه‌های مجرمانه در بزهکاران و بزه‌دیده شدن اشخاص اقدام نمود. در زمینۀ اقدامات پیشگیرانه در حوزۀ پیشگیری اجتماعی از تروریسم سایبری، مسئلۀ آموزش کاربران اینترنت اعم از کاربران خانگی و کارکنان ادارات و فرهنگ سازی در جامعه، مؤثرترین عامل در انصراف بزهکاران بالقوه از ارتکاب جرم در محیط سایبر است. کاربران خانگی و کارکنان ادارات که با تأسیسات رایانه‌ای و مخابراتی مخصوصاً در مراکز حساس سروکار دارند، باید در زمینۀ امنیت سایبری با هدف تربیت نیروی انسانی ممتاز و متعهد، مباحث مربوط به امنیت شامل: امنیت شبکه، امنیت در سرویس‌های وب، امنیت سیستم عامل، رمزنگاری، تحلیل بدافزار، مهندس اجتماعی معکوس، ردگیری در فضای سایبر و امنیت سیستم‌های موبایل آموزش و آگاهی کافی داشته باشند؛ لذا در خصوص مقررات مربوط به فعالیت‌های آموزشی و امنیتی اتخاذ شده، می‌توان به مقررات غیر کیفری گوناگونی از جمله موارد زیر اشاره نمود:
۲-۱-۲-۱-۱-۱- برنامۀ جامع توسعۀ تجارت الکترونیکی مصوب ۱۳۸۴
این برنامه توسط هیئت وزیران در جلسه مورخ ۵/۴/۱۳۸۴ بنا به پیشنهاد وزارت بازرگانی و به استناد مادۀ ۷۹ قانون تجارت الکترونیکی تصویب شد. در برنامۀ فوق، تدابیر جامعه مدار به منظور افزایش سطح دانش افراد در خصوص علوم رایانه‌ای صورت گرفته که به مختصر دربارۀ اقدامات اتخاذ شده پرداخته می‌شود. بر اساس مادۀ دو این برنامه، وزارت دادگستری با همکاری قوۀ قضاییه و وزارت بازرگانی مکلف است اقدامات زیر را انجام دهند:
تدوین مواد قانونی فنون و ابزارهای پیشگیری برای جرایم خاص فضای تبادل اطلاعات و همکاری‌های بین‌المللی، مادۀ شش، به تکلیف وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به ایجاد سازوکارهایی به منظور رعایت نکات ایمنی توسط کاربران تجارت الکترونیکی اشاره دارد، مادۀ ۱۱، وزارت بازرگانی را مکلف به تدوین استانداردهای موضوع بند ط مادۀ ۳۳ قانون برنامۀ چهارم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در حوزۀ امنیت سیستم‌های کاربردی تجارت الکترونیکی کرده است، مادۀ ۱۲، به موظف بودن وزارت بازرگانی به افزایش سطح آگاهی عمومی در قالب برنامه‌های آموزشی از طریق رسانه‌های گروهی و برگزاری مسابقات استانی و ملّی برای خانواده‌ها اشاره نموده است. مادۀ ۱۵، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و وزارت بازرگانی، مکلف به ارائۀ آموزش‌های مختلف در زمینۀ مفاهیم پایه و ابزارهای مهندسی اینترنت برای مدیران و کارشناسان، تعریف جرم و بزه‌های فضای تبادل اطلاعات و روش‌های پیشگیری از آن‌ها هستند. مادۀ ۱۶، در زمینۀ آموزش دست‌اندرکاران دستگاه‌های قضایی در موضوعاتی از قبیل: بزه‌های رایانه‌ای، احراز هویت، روش‌های پیگیری داده‌ها در وب و شبکه‌ها، اصول رمزگذاری و رمزگشایی پرداخته است. در مادۀ ۱۸، نیز اجرای برنامه‌های آموزشی با سطوح مختلف تحصیلات برای بازرگانان و اصناف، در زمینۀ مبانی اینترنت و امنیت اطلاعات و غیره در نظر گرفته شده است. مادۀ۲۲، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با همکاری وزارت صنایع و معادن نسبت به حمایت از طراحی و پیاده سازی ابزارهای ایمن سازی تجارت الکترونیکی، انجام تحقیقات نظام‌مند دربارۀ سخت افزارها و نرم افزارهای پایه‌ای از قبیل: سیستم‌های تشخیص نفوذ، از جمله تدابیر حقوقی و غیرحقوقی هستند که توسط برنامۀ جامع توسعه تجارت الکترونیکی در راستای ایمن سازی فضای سایبر و متعاقب آن، پیشگیری جامعه مدار از تهدیداتی همچون تروریسم سایبری اتخاذ شده است (ناصری، ۱۳۸۷: ۲۶۰-۲۵۳).
۲-۱-۲-۱-۱-۲- برنامۀ چهارم توسعۀ مرتبط به فناوری اطلاعات
به طور کلی در این سند، راهبردها و چشم اندازهای کلان مورد توجه قرار گرفته است. این سند در زمینۀ مدرن سازی بنیۀ دفاعی کشور از طریق فناوری‌های نوین الکترونیکی، به‌کارگیری سیستم‌های اطلاعاتی در سامانه‌های دفاعی، آموزش نیروهای دفاعی در زمینۀ فناوری‌های نوین اطلاعاتی و اقداماتی از این قبیل به پیشگیری از وقوع جرایم سایبری و به تبع تروریسم سایبری، به طور غیر مستقیم گام برداشته است (مادۀ ۱۲۱ و بندهای یک تا پنج قانون برنامۀ چهارم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مصوب ۱۳۸۳).
۲-۱-۲-۱-۱-۳- قانون برنامۀ پنج سالۀ پنجم توسعۀ جمهوری اسلامی ایران
قانون برنامۀ پنج سالۀ پنجم توسعۀ جمهوری اسلامی ایران، مصوب جلسه علنی مورخ ۱۵/۱۰/۱۳۸۹ است که توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. فصل هفتم و مواد (۲۱۰- ۱۹۵) از این قانون، به تدابیر سیاسی و امنیتی کشور اختصاص داده شده است؛ به طوری که در مواد مختلف به تقویت بنیۀ دفاعی کشور به منظور صیانت در مقابل تهدیدات فضای مجازی اشاره نموده است. در این خصوص قانون فوق به عین بیان می‌دارد:
«پشتیبانی و کمک به مقابله با جنگ نرم در حوزه‌های مختلف با اولویت حضور فزاینده در فضای مجازی و رایانه‌ای (سایبری) با رویکرد بومی» (بند (ه) مادۀ ۱۹۶ قانون برنامۀ پنج سالۀ پنجم توسعۀ جمهوری اسلامی ایران، مصوب ۱۳۸۹)، همچنین در ادامه، همین قانون اقداماتی را به منظور کاهش آسیب پذیری زیرساخت‌ها و ارتقاء پایداری ملّی در عرصۀ دفاع غیرنظامی اندیشیده است. در این راستا بند (الف)، به تدوین استانداردهای فنّی مورد نیاز پدافند غیرعامل؛ در بند (ب)، ایجاد سامانۀ پایش، هشدار و خنثی سازی در خصوص تهدیدات نوین در مراکز حیاتی، حساس و مهم؛ بند (ج)، ایمن سازی و حفاظت از مراکز حیاتی، حساس و مهم کشور برای تداوم فعالیت امن و پایدار آنان پرداخته است (مادۀ ۱۹۸ قانون برنامۀ پنج سالۀ پنجم توسعۀ جمهوری اسلامی ایران، مصوب ۱۳۸۹). در مادۀ ۲۰۱ بند (ک) نیز به‌کارگیری پدافند غیرعامل در طراحی و اجرای طرح‌های حساس و آموزش مردم در زمینۀ پیشگیری از سوانح غیرطبیعی اشاره شده است. مادۀ ۲۰۵، وزارت اطلاعات را در زمینۀ تقویت اقداماتی به منظور پیشگیری و مقابله با تهدیدات اطلاعاتی موظف نموده است. از جمله در بند (الف)، ارتقای کمی و کیفی زیرساخت‌های اطلاعاتی و بند (ب)، اشاره به پیشگیری و مقابله با جرایم سازمان یافتۀ ضد امنیتی یا تروریستی و تهدیدات نرم امنیتی در مقام ضابط دادگستری از عمده قوانین و مقرراتی هستند که در برنامۀ پنجم توسعه به منظور تأمین امنیت فضای سایبر و انواع جرایم که به طور یقین تروریسم سایبری و اقدامات حمایتی مختلف برای بزه‌دیدگان بزه مذکور را نیز در بر می‌گیرد، پرداخته شده است.
۲-۱-۲-۱-۱-۴- مقررات و ضوابط شبکه‌های اطلاع رسانی رایانه‌ای
این مقررات در تاریخ ۱۲/۹/۱۳۸۰ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد. از جمله اقدامات این مقرره در مورد امنیت فضای تبادل اطلاعات و پیشگیری اجتماعی، می‌توان به پیش‌بینی فعالیت‌هایی به منظور آموزش کاربران در استفاده از اینترنت و موظف نمودن شرکت‌ها یا مؤسسات ارائه دهندۀ خدمات اطلاع رسانی و اینترنتی به انجام فعالیت‌های مختلف در زمینۀ آشناسازی کاربران به استفادۀ بهینه از شبکه اطلاع رسانی و اینترنت اشاره نمود (ناصری، ۱۳۸۷: ۲۷۶). آموزش کاربران در زمینه‌های مختلف از جمله اخلاق سایبری و روش‌های استفاده از اینترنت می‌تواند از بروز زمینه‌های جرم در بزهکاران بالقوه پیشگیری نماید.
۲-۱-۲-۱-۱-۵- ابلاغیۀ مقام معظم رهبری دربارۀ سیاست‌های کلی شبکه‌های اطلاع رسانی رایانه‌ای
یکی دیگر از مقرره‌های مربوط به پیشگیری اجتماعی، «ابلاغیۀ مقام معظم رهبری دربارۀ سیاست‌های کلی شبکه‌های اطلاع رسانی رایانه‌ای» در سال ۱۳۸۰ است که توسط مقام معظم رهبری دربارۀ امور مختلف شبکه‌های اطلاع رسانی رایانه‌ای صادر شد. عمده‌ترین مفاد مستخرج از این ابلاغیه دربارۀ پیشگیری اجتماعی شامل: ساماندهی و تقویت نظام ملّی اطلاع رسانی رایانه‌ای و اتخاذ تدابیر لازم به منظور محافظت از امنیت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و جلوگیری از جنبه‌های منفی شبکه‌های اطلاع رسانی، تربیت نیروی انسانی متخصص به منظور مقابله با تهدیدات سایبری است (ناصری، ۱۳۸۷: ۱۶۱-۱۶۰).
۲-۱-۲-۱-۱-۶- مصوبۀ شورای عالی اداری در خصوص اتوماسیون نظام اداری و اتصال به شبکۀ جهانی اطلاع رسانی
این مصوبه در تاریخ ۱۵/۴/۱۳۸۱ بنا به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور تصویب شد. از آن جایی که کارکنان ادارات دولتی با سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی مشغول انجام وظیفه هستند، ضرورت دارد آگاهی کافی از مسائل امنیتی مربوط به رایانه داشته باشند تا سازمان‌های تابعه از تهدیدات سایبری از قبیل نفوذ هکرها و بدافزارهای رایانه‌ای در امان باشند. در این زمینه مصوبۀ فوق، “به راه اندازی دوره‌های آموزشی فناوری اطلاعات برای کارمندان دولت اشاره نموده که کارکنان مهارت‌های لازم را در زمینه‌های مختلف از جمله خدمت به مردم کسب کنند"(ناصری، ۱۳۸۷: ۲۴۷-۲۴۶).
۲-۱-۲-۱-۱-۷- سیاست تجارت الکترونیکی جمهوری اسلامی ایران
هیئت وزیران در جلسۀ مورخ ۱۹/۲/۱۳۸۹، سیاست تجارت الکترونیکی جمهوری اسلامی ایران را تصویب نمود. از جمله سیاست‌های مرتبط با پیشگیری غیر کیفری و اجتماعی در مقابله با تهدیدات سایبری در این مصوبه عبارت اند از: توسعه و آموزش و ترویج فرهنگ استفاده از تجارت الکترونیکی، تکلیف صدا و سیما به تهیه و پخش برنامه‌های آموزشی در زمینۀ تجارت الکترونیکی با همکاری وزارت بازرگانی، تکلیف وزارت بازرگانی به برگزاری دوره‌های آموزشی و همایش‌های داخلی و بین‌المللی، تقویت توان علمی کشور در زمینۀ ایجاد فناوری ملّی، موظف نمودن شرکت مخابرات به تأمین و راه اندازی سخت افزار و نرم افزارهای مورد نیاز و برقراری ارتباط ایمن به شبکه اینترنت، مکلف نمودن دبیرخانۀ شورای عالی اطلاع رسانی به تهیۀ طرح جامع حفظ ایمنی مبادلات الکترونیکی، سلامت محتوای متعلق به کاربران شبکۀ عمومی انتقال اطلاعات و نظام ملّی مرجع صدور گواهی دیجیتال، از جمله سیاست‌های ایمنی به منظور پیشگیری از بزه‌دیدگی سایبری و به تبع تروریسم سایبری است (همان: ۱۶۵-۱۶۱).
۲-۱-۲-۱-۱-۸- سند راهبردی امنیت فضای تبادل اطلاعات مصوب ۱۳۸۴
در این سند که دربردارندۀ سیاست‌های کلی و کلان کشور است، خط مشی‌ها و اقدامات کلی مورد اشاره قرار گرفته‌اند و در موارد مختلفی به مسائلی از قبیل: محافظت از زیر ساخت‌های حیاتی در مقابل حملات الکترونیکی در نظر گرفته شده است که شامل آموزش نیز می‌شود (شورای عالی فضای تبادل اطلاعات کشور، ۱۳۸۴: ۳).
۲-۱-۲-۱-۲- پیشگیری اجتماعی رشدمدار
پیشگیری رشد مدار، اشاره به مجموعه تدابیری دارد که به خنثی سازی عوامل اجتماعی جرم‌زا و منحرفانه در سنین رشد و دوران تکامل شخصیتی کودکان به اجرا در می‌آید (جلالی فراهانی و باقری اصل، ۱۳۸۷: ۱۲). با توجه به این که بیشترین طرفداران محیط سایبر، جوانان و نوجوانان هستند، به طبع، بیشترین آمار بزهکاری و بزه‌دیدگی را نسبت به سایر اقشار جامعه به خود اختصاص می‌دهند؛ لذا با بهره گرفتن از رهیافت‌های پیشگیری رشد مدار می‌توان با مداخله در مراحل اولیۀ شکل گیری شخصیت کودکان و سنین رشد آن‌ها با بهره گرفتن از تدابیر محدود و کنترل کنندۀ دسترسی به فضای مجازی توسط والدین، رسانه‌های جمعی، مدرسه و تدابیر الزام آور قانونی، به طور فزاینده‌ای از بزهکاری یا بزه‌دیدگی آن‌ها در آینده جلوگیری نمود.
نمونه‌ای از تلاش‌های صورت گرفته به منظور پیشگیری از بروز انحرافات سایبری، می‌توان به برگزاری دوره‌های آموزشی رایانه در مدارس فنّی حرفه‌ای و مساجد کشور اشاره نمود که از سنین پایین کودکی برای کودکان و نوجوانان اعمال می‌شود. به طور کلی روند شکل گیری جرم تابع سه عامل است. این سه عامل که به مثلث جرم شهرت دارند، عبارت اند از: انگیزۀ مجرمانه که نقش اولیه را در پیدایش بزه ایفا می‌کند، مقدمه‌ای برای پیدایش قصد مجرمانه است که به دنبال انگیزه در فرد برهکار به وجود می‌آید. عامل دوم، فرصت‌های ارتکاب جرم و عامل سوم، وسایل و ابزار ارتکاب است (جلالی فراهانی و باقری اصل، ۱۳۸۶: ۱۳۱). پیشگیری اجتماعی از طریق روش‌هایی چون: بالا بردن ارزش‌ها و تقویت نهادهای اجتماعی، مانند خانواده و مدرسه، از بین بردن انگیزه‌های مجرمانه از طریق اصلاحات فردی و اجتماعی، مانند نارسایی‌های ذهنی و جسمی اقدام می‌کند. در زمینۀ موضوعات مورد بحث، این نوع پیشگیری در زمینۀ علت یابی و جلوگیری از به وجود آمدن ریشه‌های تروریسم در جامعه تأثیر بسزایی دارد. افراط‌گرایان و در برخی موارد اشخاص یا گروه‌های معترض به وضعیت موجود، به دنبال ایجاد تغییرات مهم و اساسی هستند. اقدامات تروریستی، اغلب به دنبال شکست سایر روش‌های دیگر انتخاب می‌شوند. خودکامه بودن دولت‌های حاکمه، تبعیض، عدم توجه به نیازهای برخی از گروه‌ها، اختلاف طبقاتی و مواردی از این قبیل، از جمله عواملّی هستند که افراد یا گروه‌ها را به سوی اقدامات تروریستی می‌کشاند. نمونۀ بارز این چنین اقداماتی، استفادۀ گروه‌های تندرو مذهبی از فضای مجازی برای حملات تروریستی سایبری است؛ بنابراین با پیشگیری اجتماعی می‌توان با تجزیه و تحلیل نیازهای اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی اشخاص، نسبت به عدم شکل گیری تنش‌هایی که منجر به پیدایش اعمال خشونت باری مانند تروریسم سایبری می‌شود، اقدام کرد.
۲-۱-۲-۲- پیشگیری وضعی
یکی از راهکارهای مهم برای پیشگیری از بزه‌دیدگی ناشی از تروریسم سایبری، پیشگیری وضعی[۳۹] است. این نوع پیشگیری در سال ۱۹۸۰، توسط «کلارک»، «می هیو» و «کرینش» در کشور انگلستان مطرح و توسعه یافته است (بابایی و نجیبیان،۱۳۹۰: ۱۴۹). در تعریف پیشگیری وضعی آمده است:
«کلارک پیشگیری وضعی از جرم را به عنوان اقدامات قابل سنجش و ارزیابی مقابله با جرم می‌داند. این اقدامات معطوف به اشکال خاصی از جرم بوده و از طریق اعمال مدیرت، یا مداخله در محیط بلا واسطه به شیوه‌های پایدار و سیستماتیک منجر به کاهش فرصت‌های جرم و افزایش خطرات جرم که همواره مد نظر تعداد زیادی از مجرمین بوده است، می‌گردد» (Clarke,1997: 4).
این پیشگیری به وسیلۀ دست‌کاری و تغییر موقعیت و محیط در فرایند وقوع جرم به کاهش فرصت‌های ارتکاب جرم کمک می‌کند. از میان روش‌های مختلف پیشگیری از جرم، پیشگیری وضعی، بهترین راهکارها را برای کاهش فرصت‌های ارتکاب جرم در جرایم سایبر و به تبع آن تروریسم سایبری پیشنهاد می‌کند. در خصوص اقدامات پیشگیرانۀ وضعی، می‌توان به اقدامات فنّی پیشگیرانه در قوانین و مقررات کشور و اقدامات سازمان‌ها و مؤسسات کشور در زمینۀ ایمن سازی فضای سایبر اشاره نمود که به وسیلۀ دست‌کاری و تغییر موقعیت در آماج بالقوۀ جرم به کاهش فرصت‌ها و افزایش زحمات ارتکاب بزه تروریسم سایبری می‌ انجامد. بنابراین در ذیل به تشریح اقدامات فنّی پیشگیرانه به منظور پیشگیری از بزه‌دیدگی تروریسم سایبری پرداخته می‌شود.
۲-۱-۲-۲-۱- اقدامات فنّی
تدابیر فنّی، بیشتر از هر راهکاری در مقابله با تروریسم سایبری مثمر ثمر واقع می‌شود. هرچند تدابیر دیگری همچون حمایت‌های تقنینی را نباید نادیده گرفت اما با توجه به متفاوت بودن بستر ارتکاب جرایم سایبری با جرایم دیگر، تدابیر فنّی و محدود کننده، بیشترین بازدهی را در این زمینه خواهند داشت (موسوی، ۱۳۹۰: ۵). در زمینۀ اقدامات پیشگیرانۀ وضعی در حقوق ایران، دو راهکار برای مقابله با تهدیدات سایبری وجود دارد. اول، تدابیر فنّی اتخاذ شده در سازمان‌ها و ادارات کشور به منظور مقابله با چالش‌های جدید فضای سایبر که به نوبۀ خود منجر به افزایش زحمات ارتکاب جرم می‌شوند؛ دوم، به عمده‌ترین سازمان‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی تأسیس شده اشاره می‌گردد که به اقدامات مقابله‌ای و تدافعی در زمینۀ مقابله با بزه‌دیدگی ناشی از تروریسم سایبری می‌پردازند و اغلب در قالب اقدامات پیشگیرانۀ وضعی از بزه‌دیدگان بالقوۀ تروریسم سایبری حمایت می‌کنند.
۲-۱-۲-۲-۱-۱- تدابیر فنّی پیشگیرانه در سازمان‌ها و ادارات کشور
سازمان‌ها و مراکز حساس کشور، به منظور محافظت از سرمایه‌های اطلاعاتی خود در مقابل تهدیدات امنیتی سایبری، نیاز به ایمن سازی زیرساخت‌های اطلاعاتی دارند. علاوه بر تدوین توصیه نامه‌های امنیتی به منظور آگاه سازی کارکنان و دست‌اندرکاران در زمینۀ تهدیدات سایبری نوین، تدابیر فنّی متعددی در قالب سخت افزار و نرم افزار به منظور محافظت از داده‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی به کار گرفته شده است که در ذیل به آن‌ها اشاره و توضیح مختصری دربارۀ آن‌ها داده خواهد شد.
۲-۱-۲-۲-۱-۱-۱- نصب و استقرار دیوار آتشین
دیوار های آتشین یکی از کارآمدترین راهکارهای حفاظت و امنیت شبکه و سیستم‌های رایانه‌ای در مقابل حملات سایبری است. دیوار آتشین در اصطلاح علوم رایانه‌ای عبارت است از:
«یک سیستم ایمنی برای محافظت از شبکه یک سازمان در مقابل تهدیدهای خارجی همچون نفوذ گران که از شبکه‌های خارجی همچون اینترنت وارد می‌شوند. دیوار آتش که به طور معمول ترکیبی از سخت افزار و نرم افزار است، از ارتباط مستقیم کامپیوترهای عضو شبکه داخلی یا شبکه‌های خارجی و برعکس جلوگیری می‌کند» (پاک نظر، ۱۳۸۳: ۱۵۷)
امروزه استفاده از دیوار آتشین در اکثر سیستم‌های بانکی و ادارات به منظور ممانعت از نفوذ و اجرای بدافزارهای غیرمجاز معمول است. در زمینۀ استفاده و به‌کارگیری دیوار آتشین مقررات گوناگونی تصویب شده است. از جملۀ مقررات مذکور، می‌توان به مقررات و ضوابط شبکه‌های اطلاع رسانی رایانه‌ای اشاره نمود که “مخابرات و کلیۀ ایجاد کنندگان نقطه تماس بین‌المللی را موظف به حفاظت از شبکه‌های رایانه‌ای و مخابراتی به وسیلۀ نصب و استقرار نقش دیوار آتشین نموده است” (مادۀ شش مقررات و ضوابط شبکه‌های اطلاع رسانی رایانه‌ای، مصوب۱۳۸۰). نقش دیوار آتشین، بستن درگاه‌های غیر ضروری، جداسازی و امنیت شبکه‌های داخلی در مقابل شبکه‌های خارجی و ناامن است و به ترافیک داده، تنها از طریق درگاه‌های شناخته شده اجازه عبور می‌دهد. دیوار آتشین قادر به نظارت بر درخواست‌های دریافتی برای جلوگیری از دسترسی حملات شناخته شده به سرور وب است. علاوه بر تشخیص نفوذ، دیوار آتش ابزار مفید برای جلوگیری از حملات و شناسایی اقدامات نفوذ در شبکه و یا در بدترین حالات، تشخیص منبع حمله است. دیوار آتشین دارای لیستی از قوانین مشخص شده فیلترینگ است و بر اساس لیست مذکور به جریان اطلاعات در شبکه اجازه عبور و مرور را می‌دهد (حسین زاده و همکاران، ۱۳۸۳: ۳۲).
به طور کلی این سیستم‌ها دو سیاست عمده را پیش می‌گیرند: امکان عبور به ارتباطاتی که به طور صریح منع نشده‌اند و جلوگیری از تمام ارتباطات و جریان‌ها مگر آن‌هایی که به طور صریح برای آن‌ها مجوز دارد. سیستم‌های مذکور قابلیت این را دارند که در محیط‌هایی که به اینترنت هم وصل نیستند به فعالیت و محافظت خود از تهدیدات ادامه دهند. با توجه به حوزۀ فعالیت‌های تروریستی سایبری در زمینه‌های صنعتی و خدمات عمومی، می‌توان با به‌کارگیری این سیستم‌های در مراکزی مانند: شبکه‌های گستردۀ انتقال برق یا استفادۀ آن‌ها در تجهیزات کنترل خطوط مترو، در درجۀ اول از تهدیدات نفوذی به شبکه‌های آنان و در مراحل بعد از وقوع حوادث ناگوار و مختل شدن تأسیسات صنعتی جلوگیری نمود.
۲-۱-۲-۲-۱-۱-۲- سیستم‌های تشخیص نفوذ
دیوارهای آتشین، ابزار کافی برای دفاع از شبکه یا سستم های رایانه‌ای نیستند و نمی‌توانند در مقابل برخی حملات، از شبکه محافظت نمایند. بنابراین برخی از مدیران در کنار دیوار آتشین، سیستم‌های تشخیص نفوذ را نیز پیشنهاد می‌کنند. استفاده از سیستم‌های تشخیص نفوذ، در تصویب نامۀ برنامۀ توسعۀ تجارت الکترونیکی به منظور ایمن سازی تجارت الکترونیکی مورد تأکید قرار گرفته است (مادۀ ۲۲ برنامۀ جامع توسعۀ تجارت الکترونیکی، مصوب ۱۳۸۴). هدف یک سیستم تشخیص نفوذ، جلوگیری از حمله نیست و تنها کشف و احتمالاً شناسایی حملات و تشخیص اشکالات امنیتی در سیستم یا شبکه‌های رایانه‌ای و اعلام آن به مدیر سیستم است. به طور معمول، بیشتر سیستم‌های تشخیص نفوذ در کنار دیواره‌های آتش و به صورت مکمل امنیتی برای محافظت از منابع اطلاعاتی در سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی مراکز حساس و صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرند (Garcı´a et al., 2009: 17). در اصطلاح علوم رایانه‌ای سیستم‌های تشخیص نفوذ این گونه تعریف شده است:
«اختصاری برای کلمات Intrusion Detection System. نوعی سیستم مدیریت ایمنی برای کامپیوترها و شبکه‌هایی که به منظور تحلیل اطلاعات واقع در نواحی مختلف یک کامپیوتر یا یک شبکه برای شناسایی شکاف‌های ایمنی موجود در داخل و خارج سازمان، گرد هم جمع می‌آیند. یک IDS می‌تواند محدودۀ وسیعی از علائم خصمانه را ردگیری کرده، اعلام هشدار کند و در برخی موارد باعث شود مسیر ارتباط دهنده‌ها را از منابع مضر قطع کنند» (پاک نظر، ۱۳۸۳: ۱۹۸).
سیستم‌های تشخیص نفوذ[۴۰]، وظیفۀ شناسایی و تشخیص هر گونه استفادۀ غیرمجاز به سیستم، سوء استفاده و یا آسیب رسانی توسط هر دو دستۀ کاربران داخلی و خارجی، به منظور تقویت ایمنی اطلاعات و سیستم‌های ارتباطی را بر عهده دارند (Garcı´a et al., 2009: 18). این سیستم‌ها به صورت سیستم‌های نرم افزاری و سخت افزاری طراحی شده‌اند و هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. “این سیستم‌ها از دو فرایند عمده برای تشخیص نفوذ استفاده می‌کنند: تشخیص سوءاستفاده[۴۱] و تشخیص رفتار غیرعادی.[۴۲] در روش سوءاستفاده با بهره گرفتن از الگوهای از قبل تعیین شده بیانگر تهدیدآمیز بودن رفتارها است به تشخیص حمله می‌پردازد و در روش دوم عملکردهای کاربران ملاک تشخیص است و در صورت مغایرت و بروز رفتار غیرعادی شناسایی صورت می‌گیرد” (تاج‌الدین اشکفتگی، ۱۳۸۳: ۱۲-۱۱).
کاربردهای سیستم تشخیص نفوذ عبارت اند از:
«پیشگیری از وقوع حملات با پیگیری به موقع متجاوزانی که به حریم خصوصی سازمان‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای نفوذ کرده‌اند. آشکار نمودن حملاتی که توسط سایر ابزارهای امنیتی قابل تشخیص نیست، آشکار نمودن فعالیت‌هایی که به طور معمول به عنوان مقدمه حمله محسوب می‌شوند، مانند پویش شبکه، ابزاری به عنوان نشانه‌ای پویا از مجموعه خطراتی که در یک شبکه و سازمان متولی آن را تهدید می‌کند، محسوب می‌شود، با اطلاعات سودمندی که در اختیار مدیران شبکه قرار می‌دهند، شکاف‌های امنیتی ایجاد شده و آسیب‌پذیری‌های برجای مانده در شبکه به نحو مؤثری قابل رفع است» (ماندنی خالدی و سلیمی، ۱۳۸۴: ۱۴۹). سیستم‌های تشخیص نفوذ انواع مختلفی دارد که مهم‌ترین آن‌ها «سیستم تشخیص نفوذ مبتنی بر شبکه»[۴۳] و «سیستم تشخیص نفوذ مبتنی بر میزبان»[۴۴] است (Scarfone& Mall, 2007: 6-7).
۲-۱-۲-۲-۱-۱-۳- سیستم‌های پیشگیری از نفوذ
یکی دیگر ابزارهایی که در سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی به منظور مقابله با تجاوز و ورود غیرمجاز استفاده می‌شود، سیستم‌های پیشگیری از نفوذ[۴۵] است. در اغلب سازمان‌ها و ادارات به خصوص بانک‌ها و تارنماهای اطلاع رسانی دولتی، استفاده از این گونه سیستم‌ها معمول است. سیستم‌های پیشگیری از نفوذ ابزارهایی هستند که به منظور پیشگیری از وقوع حملات سایبری بر روی شبکه‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای اقدام می‌کنند. به عبارت دیگر، “محافظت از سرمایه‌های رایانه در مقابل درخواست‌های غیرقانونی و تهدیدهای بالقوه در سیستم عامل و جلوگیری از آلوده شدن به وسیلۀ کدهای مخرب می‌شوند. تفاوت این سیستم‌ها با سیستم‌های تشخیص نفوذ در راهکارهای امنیتی است که قبل از درگیر شدن سیستم با تهدیدات و تحت تأثیر قرار گرفتن عملکرد سیستم، برای مقابله با نفوذ به کار گرفته می‌شوند” (Julian L, 2006: 1). سیستم‌های تشخیص نفوذ و پیشگیری از نفوذ، مشخصات مشترک زیادی دارند؛ تفاوت کلیدی این دو تکنولوژی این است که سیستم‌های تشخیص نفوذ، تنها ترافیک آسیب رسان را تشخیص می‌دهند، اما سیستم‌های پیشگیری از نفوذ از ورود چنین ترافیکی به شبکه جلوگیری می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:10:00 ب.ظ ]




۳۲- http://www.parlis.nl/pdf/bijlagen/BLG656.pdf.
فصل پنجم
پیامدهای حادثه یازده سپتامبر ۲۰۰۱ بر سیاست‌های اوپک
حمله به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون، نقطه عطفی در تمامی زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی در تاریخ آمریکاست و بطور قطع جامعه جهانی نیز چه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از این حادثه متأثر شده و خواهد شد. دولت بوش این حادثه را فرصتی برای وصول برخی اهداف بین‌المللی خود قرار داد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
راه‌یابی جورج دبلیو بوش به کاخ سفید با توجه به اینکه او از جناح عقاب‌گرای حزب جمهوری‌خواه و از ایالات جنوبی آمریکایی با نگاه سنتی اقتدارگرا به چارچوب‌های روابط بین‌الملل می‌باشد، روشن ساخت که در آغاز هزاره سوم، زمان تصمیم‌گیری برای تعیین استراتژی آمریکا، فرا رسیده است. این فرایند با حادثه یازده سپتامبر تسهیل شد و فرصتی تاریخی را برای رهبری آمریکا فراهم آورد که مفهوم فراگیری را که قابلیت ایجاد انسجام ملی و شکل دادن توافق بین نخبه‌ای را دارد، در بطن این حادثه بیابد. (۱)
در طول تاریخ ۲۳۶ ساله آمریکا نیز، این کشور مصون از تهاجم، تصرف و محاصره بوده است که این مهم، ناشی از موقعیت جغرافیایی مناسب، زیربناهای اقتصادی مطلوب، ماهیت توازن قوا در اروپا و وجود کشورهای متحد برای ایجاد زمان لازم جهت اقدام نظامی برای آمریکا بوده است.(۲) بنابراین رویداد یازده سپتامبر از این حیث نیز منحصر به فرد است چرا که به دنبال این حادثه برای نخستین بار خاک اصلی ایالات متحده پس از جنگ آمریکا-انگلستان در سال ۱۸۱۲، مورد حمله یک دشمن خارجی قرار می‌گرفت. حتی در دوران جنگ جهانی دوم که ژاپنی‌ها بندر «پرل هاربر» در مجمع‌الجزایر هاوایی را بمباران کردند، خاک اصلی آمریکا مورد هجوم قرار نگرفت. در حقیقت، در سال ۱۹۴۱ هنوز هاوایی به عنوان پنجاهمین ایالت آمریکا شناخته نمی‌شد؛ ضمن این که آن واقعه، دست کم ۶ هزار مایل از کرانه‌های اقیانوس کبیر فاصله داشت. اما فروریختن دومین برج بلند آمریکا در قلب نیویورک و در مرکز بازرگانی این کشور روی داد. (۳) از سوی دیگر حملات غافلگیرانه به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را پرل هاربر نسل کنونی لقب داده‌اند؛ حملاتی که آسیب‌پذیری‌های آمریکا را در برابر جهان خارج آشکار کرد و موجب جهت‌گیری اساسی جدیدی در سیاست خارجی این کشور شد. به گونه‌ای که عده‌ای سخنرانی بیستم سپتامبر رئیس جمهور جورج بوش را در کنگره، از آنجا که به مهم‌ترین موارد استراتژی کلان آمریکا اشاره می‌کرد، مشابه سخنرانی رییس جمهور، هری ترومن درباره ترکیه و یونان در دوازدهم می ۱۹۴۷ دانسته‌اند. در آن زمان ایالات متحده قصد خود را برای مبارزه جهانی با کمونیسم اعلام کرد. در واقع یازده سپتامبر پایان عصر پس از دوران جنگ سرد بود. (۴)
۵-۱- آغاز حملات تروریستی یازده سپتامبر
در روز یازدهم از ماه سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، هواپیمای بوئینگ ۷۶۷ شماره ۱۱ خطوط هوایی آمریکا که «بُستُن» را به مقصد «لوس آنجلس» ترک می‌کرد، در ساعت ۸:۴۸ صبح، با برج‌ شمالی مرکز تجارت جهانی در نیویورک برخورد کرد. هجده دقیقه بعد، هواپیمای شماره ۱۷۵ خطوط هوایی آمریکا که مقصدی مشابه با هواپیمای قبلی داشت، با برج جنوبی برخورد کرد. بوئینگ ۷۵۷ خطوط هوایی ایالات متحده که از فرودگاه بین‌المللی «والز» واشنگتن به مقصد لوس‌آنجلس در پرواز بود، ساعت ۹:۴۰، روی دیوار غربی ساختمان پنتاگون سقوط کرد. پرواز ۹۳ ایالتی نیز که یک بوئینگ ۷۵۷ بود، در حال پرواز از «نوارک» به «سانفرانسیسکو» بود نیز، در نزدیکی «پیتسبورگ» سقوط کرد. (۵)
یازده طبقه از برج‌های مرکز تجارت جهانی، به طور کلی خراب شد. مقامات آمریکا به دلیل ترس از حملات بیشتر، کلیه سیستم‌های پروازهای داخلی را متوقف کردند. پرواز رئیس جمهور تغییر پیدا کرد و مقامات سنا و مجلس نمایندگان از واشنگتن، به مکان امن دیگری منتقل شدند.
۵-۲- مواضع شخصیت‌های برجسته جهانی پس از حوادث یازده سپتامبر
بدنبال این حادثه اکثر سران کشورهای جهان اعم از دوستان و دشمنان آمریکا این عمل را تقبیح و محکوم نمودند. از آن جمله سخنگوی رئیس جمهوری روسیه اعلام کرد: «پوتین پس از شنیدن این خبر بسیار متأسف شد». ژاک شیراک رئیس جمهور فرانسه نیز با ابراز تأسف از این اتفاق ناگوار با مردم آمریکا اظهار همدردی کرد. همچنین رئیس جمهور اسلامی ایران طی بیانیه‌ای نفرت خود را از این حادثه مخوف بیان داشت و این عمل تروریستی را به نام ملت ایران محکوم کرد. مقامات دیگر نیز با محکوم کردن این عمل غیر انسانی اظهار داشتند: «این جنایت قابل توجیه نیست» «هیچ مسلمانی نمی‌تواند از این حادثه خشنود باشد». «انگیزه عاملان حملات تروریستی انتقام جویی محض است». مقر ناتو در بروکسل هم با دادن مرخصی به کارمندان غیراساسی آنان را برای جلوگیری از خطرات احتمالی به خانه‌های خود فرستاد. نخست‌وزیر ترکیه طی سخنانی گفت: «این حادثه می‌تواند در تمام جهان تأثیرگذار باشد». سخنگوی طالبان گروه حاکم بر افغانستان و طرفدار سرسخت بن‌لادن میلیادر ناراضی عربستان نیز این عمل تروریستی را به شدت محکوم کرد.
پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نیز طی پیامی با اظهار همدردی با رئیس جمهوری و مردم آمریکا گفت: مردم و دولت پاکستان این «حملات وحشیانه وحشتناک» را که باعث فقدان بی‌سابقه و عظیم و درگذشت افراد بی‌گناه در این عمل تروریستی شد محکوم نموده و خود در عزای شما شریک می‌دانیم.
اتحادیه اروپا نیز اعلام کرد حملات یازده سپتامبر به آمریکا بدترین حملات تروریستی از زمان حمله به پرل هاربر در جنگ جهانی دوم بود و قول داد در مبارزه علیه تروریسم در کنار متحد خود بماند.
جیانگ زمین رئیس جمهور چین نیز طی پیامی به رئیس جمهور و مردم آمریکا این عمل را محکوم و به خانواده قربانیان تسلیت گفت.
هر چند فیدل کاسترو رهبر کوبا از محکوم کردن این عمل تروریستی خودداری کرد و آن را نتیجه زورگویی‌ها و اجحافات بی‌حد و حصر دولت آمریکا در سراسر جهان تلقی کرد. او در عین حال هشدار داد که دنیا روزهای خطرناک و پروحشتی را بدنبال دارد و من از آمریکا می‌خواهم که در این زمینه بردبار و صبور باشد. (۶)
۵-۲-۱- نطق دبیر کل سازمان ملل متحد
کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد با تعمدی، بی‌رحمانه و نفرت‌آمیز خواندن حملات یازده سپتامبر آمریکا، از کشورهای جهان خواست این سازمان را مرکز هدایت «مبارزه دراز مدت با تروریسم» قرار دهند.
وی در نطقی در مجمع عمومی سازمان ملل گفت که در کوتا مدت از هیچ اقدامی برای مجازات عاملان حمله به نیویورک و واشنگتن نباید فروگذار کرد. ولی خواستار رعایت حکومت قانون در سطح ملی و بین‌المللی شد.
عنان خطاب به نمایندگان کشورها گفت: «بیایید اصول و استانداردهایمان را تقویت کنیم تا برای همه کشورها این تضاد را آشکار سازیم که تفاوت بین آنهایی که به تروریسم متوسل می‌شوند و آنهایی که با آنها می‌جنگند، چیست. دو هفته پیش در روزی که هیچکدام از ما فراموش نخواهیم کرد، آمریکا متحمل ضربه‌ای تعمدی و بسیار بی‌رحمانه و ویرانگر شد که ما هنوز سعی می‌کنیم تا بزرگی آن را درک کنیم. در واقع این ضربه به یک شهر یا یک کشور نبود، بلکه علیه همه ما بود». (۷)
۵-۲-۲- اظهارات بوش پس از حملات یازده سپتامبر
بوش رئیس جمهور آمریکا در جریان بازدید از پنتاگون اعلام کرد که واشنگتن اسامه بن‌لادن را «زنده و مرده» می‌خواهد. او در شدیدترین تهدیدش گفت: «اسامه بن‌لادن مظنون اصلی ماست. او خیال می‌کند که می‌تواند به ما ضربه بزند و در غاری پنهان شود. در غرب قدیم روی پوسترها می‌نوشتند: «تحت تعقیب مرده یا زنده». آمریکایی‌ها نیز بن‌لادن را زنده یا مرده می‌خواهند ما به تمام کسانی که به او غذا و پناه داده‌اند ضربه خواهیم زد. این جنگی دراز مدت با نبردهای متعدد خواهد بود، ولی کسب آزادی بدون پرداخت هزینه امکان‌پذیر نیست. ما به جهان اعلام می‌کنیم که برای مبارزه با تروریست‌ها به هرکاری دست می‌زنیم».
او بدنبال سخنان خود گفت: «یک ترسو بی‌ایمان به خودِ آزادی حمله کرد ما از آزادی دفاع خواهیم کرد، ما اجازه نخواهیم داد که آزادی اینگونه مورد تهاجم قرار گیرد. نیروهای آمریکا در سراسر جهان برای این اقدام به حال آماده‌باش درآمده‌اند». (۸)
بوش همچنین در سخنرانی روز بیستم سپتامبر در کنگره آمریکا، گفت: «آمریکایی‌ها می‌پرسند، چرا آنها از ما نفرت دارند؟» آنها از آزادی‌ها ما، آزادی مذهب، آزادی بیان، آزادی رأی دادن و دور هم جمع شدن و با هم مخالفت کردن نفرت دارند». (۹)
ایشان در جای دیگری اظهار کرد: «شکست دادن و درهم کوبیدن تروریستها در افغانستان تنها آغاز کار است و قدم اول آمریکا است». او اضافه کرد تظاهر به پارسایی که تروریستها مورد استفاده قرار خواهند داد آمریکا را فریب نخواهد داد. او در ادامه گفت: «براساس مدارک و شواهدی که بدست آورده‌ایم یک شبکه تروریستی سازمان یافته به نام القاعده وجود دارد که اسامه بن‌لادن رهبری آن را به عهده دارد گروه طالبان که حاکمیت افغانستان را در دست دارد باید هر چه سریعتر رهبران القاعده به ویژه اسامه بن‌لادن را تحویل دهد آنها باید تروریستها را تحویل دهند و یا به سرنوشت شومی که در انتظار تروریستها هست دچار شوند». (۱۰)
۵-۲-۳- اظهارات بن‌لادن و ملاعمر پس از مواضع مقامات آمریکایی در قبال حوادث یازده سپتامبر
با اینکه آمریکا‌یی‌ها «بن‌لادن» را مظنون اصلی این حمله معرفی می‌کردند و او را آماج تیر تبلیغات خبری خود قرار داده بودند. اسامه بن‌لادن اعلام کرد: «من دخالتی در حمله به آمریکا نداشتم ولی از این اقدام حمایت می‌کنم».
ملا محمد عمر سرکرده طالبان نیز از بن‌لادن دفاع کرد و گفت او توانایی تعلیم خلبانان انتحارطلب را نداشته و ندارد و حمله به آمریکا بر برائت بن‌لادن صحه می‌گذارد زیرا او هیچ خلبانی ندارد. تعلیم خلبان کار دولتی فعال است و فقط چنین دولتی این توانایی را دارد. «اسامه اگر خلبان داشته آنها را کجا تعلیم داده است؟ در افغانستان چنین امکانی برای آموزش وجود ندارد». (۱۱)
۵-۲-۴- اظهارات دبیرکل اوپک بعد از حوادث یازده سپتامبر
دکتر «علی رودریگز آراک»[۳۲] دبیرکل اوپک اندکی پس از این حوادث عنوان کرد: «سازمان اوپک بر تحولات رخ داده در پی مجموعه‌ای از حوادث غم‌انگیز ایجاد شده در اوایل امروز نظارت داشته است. همه کشورهای عضو به ادامه سیاست تقویت ثبات بازار متعهد می‌مانند و [اینجانب] نسبت به وجود منابع کافی برای تأمین نیازهای بازار اطمینان خاطر دارم. علاوه بر این اعضای اوپک در حال کسب آمادگی هستند تا در صورت لزوم برای محقق شدن این هدف از ظرفیت ذخیره خود استفاده کنند». (۱۲)
۵-۳- دیدگاه‌های مختلف در مورد حوادث یازده سپتامبر
به صورت کلی دو دیدگاه بنیادی در مورد حوادث مذکور وجود دارد یک دیدگاه مبین نظر افرادی است که ضمن مقرون به صحت دانستن حوادث یاد شده آن را محکوم کرده و در حقیقت اقدام به بازنشر تفکرات مقامات کاخ سفید در وقوع حوادث تروریستی از سوی یک گروه بنیادگرای اسلامی نمودند که عمده افراد یاده شده در سطور گذشته، چنین دیدگاهی داشته‌اند. از سوی دیگر گروه مقابل نگرشی کاملاً منفی نسبت به درستی حوادث یاد شده داشته و تخریب برج‌های دوقلو سازمان تجارت جهانی و بخشی از ساختمان پنتاگون را جزئی از پروژه از پیش طراحی شده آمریکا برای تأثیرگذاری بر حوادث آتی جهانی در قالب استراتژی کلان آمریکایی معرفی می‌نمایند از دیدگاه این گروه و بر مبنای سوابق حکومت آمریکا بروز حادثه‌ای تروریستی با ابعاد یاد شده بدون اطلاع و تأثیرگذاری سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی این کشور غیر ممکن است ذیلاً یکی از آخرین اخبار که نقل قولی از یکی از مخالفین حادثه یازده سپتامبر است آورده شده است :
«ویلیام رودریگز» یکی از بازماندگان یازده سپتامبر ۲۰۰۱ روز سه‌شنبه ۱۷/۱۱/۹۱ در خبرگزاری فارس حضور پیدا کرد. وی در یک کنفرانس خبری که با حضور برخی از رسانه‌های داخلی و دو نفر از مسوولان «راشاتودی» برگزار شد، به افشای برخی حقایق مربوط به یازده سپتامبر پرداخت که کاملاً متفاوت از آن چیزی است که رسانه‌های غربی از این حادثه منتشر کردند. رودریگز در آمریکا بعد از حادثه یازده سپتامبر «قهرمان ملی» لقب گرفت زیرا جان صدها نفر را در آن حادثه نجات داد. مقامات سیاسی آمریکا همچون جرج بوش رئیس‌جمهوری سابق آمریکا از او خواستند تا در رقابت‌ برای احراز سمت‌های سیاسی شرکت کند زیرا او فکر می‌کرد که او همان فردی هست که می‌تواند رأی جامعه «هیسپانیک» آمریکا را جذب کند و اما این توجهات تا زمانی ادامه داشت که  به مطرح کردن سوالاتی درباره حادثه یازده سپتامبر پرداخت و خانواده‌های قربانیان این حادثه خواستار تحقیقات درباره این رخداد شدند. رودریگز تصریح کرد:
«جرج بوش در آن زمان گفت که احتیاجی به انجام تحقیقات نیست چون همه می‌دانند که چه کسی این حمله را صورت داده است و این بدترین چیزی بود که می‌شد به قربانیان یازده سپتامبر گفت چون آنها خواستار تحقیقات درباره این حادثه بودند. شما شاید یادتان بیاید که در آن زمان بحث کمیته تحقیق درباره یازده سپتامبر مطرح شد و وقتی من خواستم حقایق درباره این حادثه را بیان کنم، آنها مانع شدند و اجازه ندادند که وقایع این حادثه بیان شود. شهادت‌های من درباره این حادثه همگی در پشت درهای بسته شنیده می‌شد و اجازه نداشتم آنها را افشا کنم». وی ادامه داد: «اگر شما به آرشیو ملی در آمریکا مراجعه کنید مشاهده می‌کنید که اظهارات و شهادت‌های من در دسته‌بندی اسناد محرمانه قرار دارد. کمیته تحقیق درباره یازده سپتامبر حرف‌های مرا کامل شنیدند و در نهایت به یک نتیجه نهایی رسیدند و علیرغم آنکه من به عنوان یک قهرمان ملی نام گرفته بودم، در گزارش ۵۷۶ صفحه‌ای این کمیته، هیچ یک از آنچه من درباره یازده سپتامبر تعریف کردم، مطرح نشد».
رودریگز سپس به شرح حقایق روز یازده سپتامبر پرداخت و گفت:
«یازده سپتامبر روز زیبایی بود. من در آن روز دیر از خواب بلند شدم. با رئیس خود تماس گرفتم و گفتم نمی‌خواهم به سرکار بیایم. او به من گفت: نه دیوانه شدی! امکان ندارد. باید به سرکار بیایی، اگر به سرکار نیایی هیچ‌کس کار تو را در اینجا انجام نمی‌دهد، چون من باید ۱۱۰ پله را تمیز می‌کردم. من به او گفتم اگر شما کارت مرا امضا کنی تا وقت را از دست ندهم، من هم می‌آیم. من به زیرزمین ساختمان تجارت جهانی رفتم. ۶ طبقه زیرزمین بود از بی ۱ تا بی ۶. من در طبقه بی ۱ بودم و در آنجا ۱۵ نفر حضور داشتند. ما درباره کار آن روز خود صحبت می‌کردیم. ساعت ۸:۴۶ بود که ما یک صدای انفجار شنیدیم. انفجار به اندازه‌ای قوی بود که ما به سمت بالا پرت شدیم و انگار درطبقه دوم زیرزمین انفجار رخ داد. وحشت در بین همه به وجود آمده بود. همه داد و فریاد می‌کردند و انفجار به اندازه‌ای قوی بود که من گمان کردم که ژنراتور آسانسور زیرزمین بی ۱ منفجر شده است. اما تا آمدم این مطلب رو بگویم یک انفجار دیگری به وقوع پیوست که این همان تأثیر هواپیماهایی بود که به ساختمان برخورد کرده بود. یک انفجار دیگر اتفاق افتاده بود. این دو اتفاق کاملاً‌ مجزا به وقوع پیوسته بود. یک انفجار که کاملاً مجزا از برخورد هواپیما به ساختمان بود. دولت به من اجازه نداد این مسئله را بگویم».
وی سپس به اطلاع‌رسانی خیلی سریع و عجیب این حادثه پرداخت و گفت: «مردم سراسر جهان مثل ایران از این حادثه بسیار سریع‌ تر از ما که در آنجا بودیم، باخبر شدند زیرا تمامی دوربین‌های رسانه‌های جهان در موقع مناسب آنجا مستقر بودند».
خانواده رودریگز در «پورتوریکو» زندگی می‌کنند و او در آن زمان وقتی با مادر خود تماس گرفت تا او را از وقوع این حادثه مطلع کند، با مطلب بسیار متعجب‌ کننده‌ای روبرو شد و آن این بود که مادرش از تمامی ماجرا خبر داشت و فریاد می‌زد که شبکه «سی ان ان» در حال پخش این حادثه به صورت زنده و به زبان اسپانیولی است. رودریگز پس از آن حادثه بعنوان یک قهرمان ملی شناخته شد. او یک گروه بازماندگان یازده سپتامبر را تشکیل داد. رودریگز در طی ۲۰ سالی که به عنوان خدمتکار در ساختمان تجارت جهانی کار می‌کرد، ۱۰ سال به کار نظافت در دفتر فرماندار نیویورک مشغول به کار بود. فرماندار نیویورک به اندازه‌ای او را دوست داشت که کارهایی مثل هماهنگ کردن کنفرانس خبری را به او می‌سپرد.
بعد از حادثه یازده سپتامبر، از آنجایی که برخی از قوانین را رودریگز در دفتر فرماندار نیویورک می‌نوشت، یاد گرفت تا قوانینی را به نفع خانواده‌ها و بازماندگان یازده سپتامبر بنویسد. رودریگز گفت که به اندازه‌ای جذابیت پیدا کرده بود که برخی از کارگردان‌های هالیوود می‌خواستند از این حادثه فیلم بسازند اما او دوست نداشت که در این فیلم‌ها مشارکت کند زیرا می‌دانست که قرار نیست حقایق در اینباره گفته شود و به همین دلیل تصمیم گرفت تا به سراسر دنیا سفر کند و حقایق یازده سپتامبر را بازگو کند. دوازده سال پس از گذشت حادثه یازده سپتامبر، بسیاری از خانواده‌های قربانیان این حادثه هنوز نمی‌دانند واقعاً چه اتفاقی در آن روز افتاد. وی در پایان نتیجه‌گیری کرد که اهمیت این واقعه بسیار زیاد بود و منجر شد که مواردی در دستورکار آمریکا در عرصه بین‌الملل قر ار بگیرد، بعنوان مثال می‌توانیم به دو جنگی که در عراق و افغانستان اتفاق افتاد اشاره کنیم و حتی این اتفاق باعث شد تا قوانین زیادی چون قوانین «امنیت ملی»، «میهن‌پرستی» و غیره تصویب شود و اهداف خود را پیش ببرند. (۱۳)
۵-۴- پیامدهای حملات یازده سپتامبر
حملات مذکور پیامدهایی در سطح جهانی به همراه داشت که از آن جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
۵-۴-۱- تأثیر حوادث یازده سپتامبر بر مقوله انرژی
به طور کلی امنیت انرژی از زمان آغاز به کار کابینه بوش در ژانویه سال ۲۰۰۱، به اولویت اصلی سیاست خارجی ایالات متحده تبدیل شد. هر چند نمی‌توان ادعا کرد که سایر رؤسای جمهور آمریکا به مسئله انرژی بی‌توجه بوده‌اند چرا که اقتصاد و روش زندگی در آمریکا وابستگی زیادی به مقوله انرژی دارد. امّا بوش و معاونش به صورت خاص و بر مبنای پیشینه فعالیت‌ها به نوعی مرتبط با صنعت نفت بودند. در سال ۱۹۷۷ جرج دبلیو بوش مؤسسه «آربیستو»[۳۳] را تأسیس کرد که این مؤسسه در نهایت در سال ۱۹۸۶ در شرکت انرژی «هارکن»[۳۴] ادغام گردید. ریچارد دیک چنی معاون رئیس جمهور در سال ۱۹۸۶ قبل از پیوستن به کابینه بوش، مدیر عامل و رئیس شرکت هالی برتون بود. با توجه به این پیش زمینه و درک بحران انرژی که از اواخر دهه ۱۹۹۰ همچنان ادامه داشت، یکی از نخستین دغدغه‌های دولت بوش مسئله تأمین نیازهای انرژی ملی بوده است. وی در هفته دوم دوران ریاستش، «گروه توسعه سیاست انرژی ملی»[۳۵] را تأسیس کرد که مستقیماً توسعه سیاست انرژی ملی را مد نظر داشت، این گروه که به وسیله معاون رئیس جمهور هدایت و رهبری می‌شد، متشکل از وزرای کشور، خزانه‌داری، داخلی، کشاورزی، بازرگانی، حمل و نقل، انرژی و نیز رؤسای سازمان مدیریت بحران فدرال، سازمان حفاظت از محیط زیست و دیگر مسؤلان عالی‌رتبه بود. (۱۴) به نظر می‌رسد حادثه یازده سپتامبر نیز با تمرکز اساسی بر مسئله انرژی به وقوع پیوسته است. به گونه‌ای که بلافاصله پس از حادثه مذکور و آغاز جنگ با افغانستان گروه فشار نفتی که نمایندگان آن دیک چنی، کاندولیزا رایس و … هستند از طریق جنگ با افغانستان، طرح خط لوله نفتی مشهوری را که دریای خزر را به اقیانوس هند متصل می‌کنند به مرحله اجرا نزدیک کردند. (۱۵) همچنین خانم «سینتیا مک کنی» نماینده دموکرات مجلس در آمریکا پس از حمله این کشور به افغانستان گفت: «با توجّه به تحقیقات، ما خواستار تشکیل یک کمیسیون تحقیق در برابر عملکرد بوش و خانواده و نزدیکان او در این قضیه و منافعی که از آن برداشت کرده‌اند شده بودیم. این امر هم درباره جرایم عمدی که در بازار بورس به وقوع پیوسته است و هم درخصوص منافع اقتصادی که از جنگ با افغانستان عاید بوش و اطرافیانش شده، قابل بررسی است. درباره جنگ افغانستان، مسائل نفتی نقش مهمی ایفا کرده است. چگونه بوش می‌تواند باز هم از اعلام جنگ علیه عراق و شاید هم ایران نفع شخصی ببرد؛ معلوم نیست». (۱۶)
از سوی دیگر روابط دولت کرزای با نمایندگان پاکستان و آمریکا در مورد احداث خط لوله گاز نیز پس از جنگ افغانستان که از جمله حوادث پس از حادثه یازده سپتامبر است؛ بسیار قابل تأمل می‌باشد. بنابر مطلب روزنامه «آیریش تایمز» در یازده فوریه ۲۰۰۲ :«رئیس جمهور پاکستان، ژنرال پرویز مشرف و رهبر افغانستان، حامد کرزای روز گذشته توافق کردند که کشورهای‌شان باید روابط متقابل برادرانه و همکاری در تمام حوزه فعالیتی، از جمله انتقال خط لوله گاز از آسیای مرکزی به پاکستان از طریق افغانستان، را افزایش دهند». همچنین طبق گزارش جورج مان بیوت از روزنامه گاردین: «حامد کرزای و زلمای خلیل‌زاد (فرستاده ویژه بوش به افغانستان) هر دو قبلاً به عنوان مشاوران Unocal، شرکت نفتی ایالات متحده در دهه ۱۹۹۰ که در صدد کشیدن یک خط لوله از افغانستان بوده است، خدمت کرده‌اند». (۱۷)
در چهارم اکتبر ۲۰۰۱ نیز مرکز مطالعات منافع ملی با همکاری مرکز نیکسون، برای بررسی پیامدهای بلندمدّت حملات تروریستی یازده سپتامبر بر سیاست‌های آمریکا، همایشی را برگزار کرد. دکتر جیمز شلزینگر[۳۶] ناشر نشریه منافع ملّی[۳۷]، رئیس شورای مشورتی مرکز نیکسون، وزیر اسبق دفاع و رئیس اسبق سازمان سیا- ریاست همایش را برعهده داشت. شرکت کنندگان در این همایش گروهی از دست اندرکاران سیاست خارجی، روزنامه نگاران و تحلیل گران بودند که رئیس همایش از آنان خواست پیامدهای این اقدام تروریستی بسیار موفق را که از لحاظ تعداد کشته‌ها و شدّت خسارات در تاریخ بی‌سابقه بود، بر سیاست خارجی و سیاست دفاعی و اقتصادی و داخلی بررسی نمایند. در بخش سیاست اقتصادی موزس نعیم[۳۸] سردبیر نشریه سیاست خارجی[۳۹] در جلسه سوم همایش پیش‌بینی کرد که رکود اقتصادی در پی حادثه یازده سپتامبر تا سه ماهه دوم سال ۲۰۰۲ ادامه پیدا کند و قیمت نفت تا حدود نوزده دلار و هفتاد و پنج سنت کاهش یابد و سپس در نیمه دوم سال به دلیل افزایش تقاضا بهای نفت افزایش یابد. تأثیر حمله به افغانستان بر بهای نفت هیچ یا بسیار اندک خواهد بود. ولی با گسترش جنگ علیه تروریسم (به عنوان مثال جنگ با ایران یا عراق) قیمت نفت به شدت بی‌ثبات خواهد شد. به نظر می‌رسد برنده واقعی در سال آینده، روسیه باشد. زیرا این کشور غیر عضو اوپک و دومین تولیدکننده نفت در جهان، می‌تواند بر قیمت‌های نفت تأثیرگذارد. این تأثیرگذاری نه تنها از طریق تولید داخلی نفت در این کشور، بلکه از طریق نفوذی است که در آسیای مرکزی و قفقاز بر منابع و ذخایر جدید هیدروکربن دارد. (۱۸) امّا گزارش ماهانه بازار نفت[۴۰] در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۱ در بخش نوسانات قیمت نفت خام عنوان نموده است :
«بعد از کاهش قیمت نفت در ماه جولای، قیمت ماهانه سبد مرجع با افزایش ۰.۷۳ دلار به میانگین ۲۴.۴۶ دلار در هر بشکه رسید» (۱۹).
۵-۴-۲- آماده باش کامل نیروهای روسیه
مبارزه آمریکا علیه تروریسم زمینه وسیع‌تر همکاری ابرقدرت‌ها را نیز تغییر داد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، بهترین مثال از رهبر جویای بهره‌برداری از این موقعیت جدید برای انجام یک معامله است. وی با حمایت خود از آرمان آمریکا، راه را برای توافق با واشنگتن بر سر مسائل حیاتی برای مسکو-مثل کمک‌های اقتصادی، مسأله چچن، گسترش ناتو و دفاع موشکی- باز کرد. تا پیش از یازده سپتامبر ایالات متحده درصدد بازنگری روابط استراتژیک خود با روسیه بود. در حالی که استراتژی بوش عبارت بود از ارائه این رابطه استراتژیک، در عوض همسویی روسیه در زمینه موشکی، احتمالاً نتیجه نهایی شکل فراگیرتری از همکاری‌های امنیتی روسیه و جهان غرب باشد. در واقع همکاری روسیه با آمریکا در جنگ علیه تروریسم شاید در دراز مدت این بحث را تقویت نماید که مسکو را باید به طور کامل به چارچوب امنیتی غرب داخل نمود و عضویت روسیه در ناتو می‌تواند در این راستا باشد. (۲۰)
۵-۴-۳- بحران مالی و سقوط ارزش دلار
این حادثه به کاهش شدید پرواز هواپیماها و افت میزان فروش بلیط انجامید که نشان‌دهنده ترس همگانی مردم آمریکا از تکرار حوادث مشابه بود که با خسارات سنگین مالی همراه بود. (۲۱) به گونه‌ای که در همان روز اوّل بعد از حادثه ۶۷ میلیارد دلار ضرر متوجه بورسهای اروپا گردید. در ژاپن نیز ارزش سهام به پایین‌ترین قیمت خود در هفده سال گذشته رسید. در حالیکه قیمت نفت و طلا رو به افزایش بود دلار سقوط کرد. (۲۲)
۵-۴-۴- شیوع مجدد اسلام ستیزی
اگر چه به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، دیرینه شناسی گفتمان اسلام ستیزی به بعد از انقلاب اسلامی ایران می‌رسد امّا یکی از پیامدهای ناگوار حادثه یازده سپتامبر نیز برای مسلمانان به ویژه مسلمین مقیم آمریکا مورد خشم و تنفّر قرار گرفتنِ آنان در تمامی عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، خبری و رسانه‌ای بود. ضمن اینکه خود آنان مورد حمله قرار می‌گرفتند و به جان و مال آنان تجاوز می‌شد معابد و مساجد نیز محل تاخت و تاز دشمنان آنان بود. تا جایی که شهردار و فرماندار نیویورک مردم را از این کار منع کردند. حتی رئیس جمهور آمریکا برای جلوگیری از این ستم‌ها، خود به مسجدی رفت و با بیان سخنرانی مردم را از ادامه این خشونت باز داشت. (۲۳)
«مقتدر خان» استادیار علوم سیاسی کالج آدریان در این خصوص اظهار می‌دارد: «کلمات نمی‌توانند عمق فاجعه انسانی رخ داده را بیان کنند. پیامدهای این واقعه بسیار گسترده خواهد بود و بر جهان و مسلمانان منطقه تأثیر خواهد گذارد. این واقعه همچنین برای مسلمانان داخل و خارج از ایالات متحده پیامدهای مهمی خواهد داشت. حاصل چندین دهه تلاش محققان، گروه‌ها و فعالان، برای بهبود روابط آمریکا و مسلمانان و نیز مبارزه با تصویر منفی از اسلام و غرب، بر باد رفته است». (۲۴)
حوادث یازده سپتامبر که به تعبیر بنیادگرایان مسیحی داخلی آمریکا اعلان جنگ جهان اسلام علیه مسیحیت تلقی گشت، افراط‌گرایی مذهبی را از لایه‌های اجتماعی به نهادهای حکومتی تسری داد. بارزترین تأثیر این نگرش بر رفتار دولت‌مردان آمریکا نیز، ایدئولوژیک شدن سیاست خارجی دولت بوش است که به مراتب بیش از دوران حکومت لیبرال‌های سکولار کلینتون، مذهبی شده است. پس از رویداد یازده سپتامبر، بوش سهواً یا عمداً از واژه جنگ صلیبی که یک مفهومم کاملاً مذهبی و برگرفته از مسیحیت قرون وسطایی است، استفاده کرد. (۲۵)
۵-۴-۵- آغاز جنگ علیه افغانستان و عراق
حوادث یازده سپتامبر ۲۰۰۱ منجر به برپایی دو جنگ تمام عیار با حکومت‌های طالبان در افغانستان و دولت بعثی عراق در سال ۲۰۰۳ گردید. جنگ‌هایی که منجر به سرنگونی حکومت طالبان و رژیم بعثی عراق شد.
۵-۵- سیاست‌های متخذه اوپک در قبال افزایش جهانی قیمت نفت پس از یازده سپتامبر ۲۰۰۱
وقوع حوادث ناگهانی یازده سپتامبر منجر به موضع‌گیری و نطق دبیرکل سازمان اوپک شد که در صفحات گذشته به آن اشاره گردید. اما در عرصه اداری و سازمانی حوادث مذکور به سمت‌گیری اجلاس صد و هفدهم اوپک انجامیده که در آن به نقش اوپک در راستای عرضه بدون مشکل نفت تأکید گردید. (۲۶) هر چند قبل از هرگونه تأثیر کلی حادثه یازده سپتامبر بر اقتصاد انرژی بین‌الملل به نظر می‌رسید تخلف اوپک از سهمیه‌های تعیین شده به میزان ۵۰۰ هزار بشکه در روز و بر طبق آمارهای غیررسمی به میزان بیش از یک میلیون بشکه در روز موجب شد که انتظار بازار در راستای وفور عرضه شکل گیرد. از آنجا که تولید غیر اوپک (آمریکا، کانادا، دریای شمال، آفریقا، روسیه و …) به دلیل افزایش قیمت نفت در خلال یک سال قبل از حادثه یازده سپتامبر افزایش قابل ملاحظه یافته و به رشدی بیش از پانصد هزار بشکه در روز رسیده بود. برخی پیش‌بینی‌ها حکایت از این داشت که رشد نفت غیراوپک در سال ۲۰۰۲ به هشتصد هزار بشکه در روز خواهد رسید و روسیه همچنان به افزایش تولید ادامه خواهد داد. همچنین از جمله سیاست‌های کلی اوپک این بوده که با کاهش تولید، موجب افزایش مصرف از ذخایر شود تا با افت سطح ذخایر، از روند کاهش مستمر قیمت جلوگیری به عمل آید. اما نیاز کشورهای عضو اوپک به درآمدهای ارزی بیشتر موجب افزایش تولید بیش از سهمیه اعضا شد و لذا این سیاست نیز همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد با شکست مواجه گردید. از بعد دیگر با کاهش رشد اقتصاد جهانی، تقاضا برای نفت خام کاهش یافت. براساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی IEA رشد تقاضای نفت خام در آمریکا در سال ۲۰۰۱ به صد هزار بشکه در روز تقلیل یافته در حالی که در چهار سال قبل از آن، این رقم به طور متوسط چهارصد و هفتاد هزار بشکه در روز بوده است. میانگین رشد تقاضای نفت در جهان در چهار سال قبل از حادثه یازده سپتامبر ۱۵۰/۱ میلیون بشکه در روز بوده است در حالی که در سال ۲۰۰۱ به ۵/۰ بشکه در روز رسیده است. بدیهی است وقتی عرضه در حال افزایش و تقاضا در حال کاهش باشد قیمت‌ها سریعاً گرایش به کاهش دارند به طوری که سبد نفت اوپک به زیر ۲۰ دلار برای هر بشکه رسید. در اجلاس بیست و شش سپتامبر ۲۰۰۱ نیز اوپک هیچ‌گونه تصمیمی برای حمایت از قیمت نفت خام نگرفت بلکه برعکس، با تکرار و تأکید مجدد مبنی بر تعهد اوپک به تأمین نفت خام مورد نیاز جهان صنعتی در شرایط فعلی، موجبات تضعیف بیشتر قیمت را فراهم نمود. اما کاهش قیمت نفت بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ برای رکود اقتصاد جهانی مفید بوده؛ زیرا نفت ارزان در شرایط بحران اقتصادی یک ضرورت برای جهان صنعتی است. (۲۷) علی‌ایحال می‌توان به هفت مسئله مهم اشاره نمود:
۵-۵-۱- تأثیر این حوادث بر بازارهای بین‌المللی دفعی بوده و در روزهای بعد از حوادث مذکور منجر به افزایش قیمت نفت شده هر چند این افزایش نمونه یک عکس‌العمل عصبیِ گذرا از سوی بازار نفت بوده است. به عبارت دیگر با کشف این مسئله که کمبودی در عرضه نفت خام وجود ندارد قیمت‌ها دوباره رو به کاهش گذاشتند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]




.

جداسازی باکتری‌های سالمونلا، اشرشیاکلی و استافیلوکوک اورئوس

 

آماده‌سازی نمونه گوشت قرمز و سفید

ابتدا تیغ جراحی را با فرو بردن در الکل و شعله دادن سترون شد. زمانی که مقداری تیغ خنک شد یک لایۀ سطحی به ضخامت ۳mm از آن برداشته سپس دوباره تیغ را سوزانده و از عمق گوشت نمونه برداشته شد. بعد از توزین نمونه به اندازه ۲۵gr آن را به Zipekipe یا کیسه استومیکر ریخته و به اندازه ۹ برابر وزنش به آن محلول رقیق کننده اضافه می­گردد.

شمارش استافیلوکوک‌های کواگولاز مثبت در نمونه گوشت سفید وقرمز

تلقیح: با بهره گرفتن از پیپت سترون، ۰٫۱ml از سوسپانسیون اولیه را به پلیت حاوی محیط کشت Bird Parker Agar منتقل شد. این عمل تا ر قت ۲-۱۰ تکرار شده، در هر مورد به صورت دوتایی کار شد. با دقت و تا حد امکان به سرعت، نمونه را به کمک میله شیشه‌ای در سطح محیط کشت پخش از تماس نمونه با جدار پلیت خودداری شد. پلیت‌ها به مدت زمان ۱۵ دقیقه در دمای آزمایشگاه قرار گرفت تا مایع کشت داده شده جذب محیط کشت شود.
گرمخانه گذاری: پلیت‌ها به صورت وارونه به مدت زمان ۴۸ ساعت در دمای ۳۷ درجه سلسیوس گرمخانه گذاری شد. بعد از ۴۸ ساعت گرمخانه گذاری کلنی‌های مشخص به صورت کلنی‌های سیاه یا خاکستری براق و محدب به قطر ۱mm تا ۲٫۵mm که با هالهای شفاف درآمد.
تأیید آزمون کوارگولاز: با بهره گرفتن از یک حلقه کشت سترون از هر کلنی برداشته شد و به یک لوله آزمایش حاوی محیط کشت عصاره مغز و قلب منتقل گردید، سپس در دمای ۳۷ درجه سلسیوس به مدت زمان ۲۴ ساعت گرمخانه گذاری شد. سپس در شرایط سترون، ۰٫۱ml از سوسپانسیون فوق در لوله سترون به اندازه ۱۰x75ml ریخته و ۰٫۳ml پلاسمای خرگوش اضافه گردید و در دمای ۳۷ درجه سلسیوس به مدت زمان ۴ تا ۶ ساعت گرمخانه گذاری شد. سپس تشکیل لخته پلاسما بررسی می­شد. اگر نتیجه منفی بود تا مدت ۱۸ تا ۲۴ ساعت در دمای اتاق یا مدت زمانی که توسط تولید کننده پلاسما سفارش شده است نگهداری می­گردید. آزمایش کواگولاز در صورتی مثبت است که لخته تشکیل شده باشد. بعنوان شاهد برای هر بسته، ۰٫۱ml از محیط کشت عصاره سترون مغز و قلب به مقدار توصیه شده پلاسمای خرگوش افزوده و بدون افزودن سوسپانسیون، گرمخانه گذاری می­شد و در صورتی آزمایش معتبر می­شد که نشانه‌ای از لخته در پلاسمای شاهد دیده نمی­شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بیان نتایج: تعداد کلنی‌های مشاهده شده در آخرین رقت رشد کرده ضربدر عکس رقت در هر گرم
محیط مغز و قلب:
روش تهیه: محیط کشت آماده را که به صورت تجاری وجود داشت تهیه و طبق دستورالعمل کارخانه سازنده توسط آب مقطر ساخته شد. pH باید طوری تنظیم می­شد که پس از سترون کردن در دمای ۲۵ درجه سانتی‌گراد، ۴/۷ باشد. محیط کشت در حجم‌های ۵ml تا ۱۰ml به لوله مناسب منتقل شده و به مدت زمان ۱۵ دقیقه در دمای ۱۲۱ درجه سانتی‌گراد، در اتوکلاو سترون گردید.
محیط برد پارکرآگار:
روش تهیه: محیط کامل که به صورت صنعتی آماده است توسط آب مقطر طبق دستورالعمل کارخانه ساخته شد. محیط آماده در ارلن‌های با گنجایش مناسب توزیع و سپس در اتوکلاو در دمای ۱۲۱ درجه سیلسیوس سترون گردید. pH آن طوری تنظیم شد که در دمای ۲۵ درجه سانتیگراد pH آن برابر باشد. بعد از سترون کردن و خنک کردن محیط تا ۴۵ درجه سلسیوس یک معرف به نام اگیولک به آن اضافه شد. به ازای هر ۵۰۰cc، ۲۵cc از آن مصرف به محیط سترون شده اضافه شد. این کار بایستی در یک محیط سترون انجام می­گرفت. سپس محیط کامل در پلیت تقسیم می­شد.
پلاسمای خرگوش: به صورت تجاری وجود دارد.
آماده کردن پلیت‌ها: مقدار مناسبی از محیط کشت کامل به درون پلیت‌های سترون ریخته به گونه‌ای که ضخامت محیط کشت حدود ۴ml باشد و به حال گذاشته شد تا محیط ببندد. پلیت‌ها را می‌توان به مدت زمان ۲۴ ساعت در دمای ۳ درجه سلسیوس نگهداری نمود.

جداسازی سالمونلا در نمونه گوشت سفید و قرمز

پیش غنی سازی در محیط مایع غیر انتخابی: در این مرحله تلقیح کردن نمونه در Lactos Broth (این محیط به عنوان رقیق کننده استفاده می‌شود) و گرمخانه گذاری آن در دمای ۳۷ درجه سلسیوس به مدت زمان ۱۶ تا ۲۰ ساعت صورت گرفت. ضروری است قبل از کشت دادن، دمای محیط رقیق کننده به ۳۷-۳۰ درجه سلسیوس رسانده شود.
غنی سازی در محیط مایع انتخابی: تلقیح ۱ml کشت حاصل در محیط غیرانتخابی در محیط مایع Selenit enrichment که به صورت ۱cc در لوله آزمایش تقسیم شد و گرمخانه گذاری در دمای ۳۷ درجه سلسیوس به مدت زمان ۲۴ ساعت.
کشت در محیط جامع و شناسایی: از کشت حاصل بر روی محیط جامد انتخابی SS Agar کشت ۴ مرحله‌ای تهیه شد و به مدت زمان ۲۴ ساعت در دمای ۳۷ درجه گرمخانه گذاری گردید. نحوه کشت باید به گونه‌ای باشد که تک پرگنه‌های مشخص در سطح آگار ایجاد شود. پرگنه‌های موجود بر روی محیط SS Agar زرد با هاله مشکی است.
انتخاب پرگنه‌ها برای تأیید: از هر پلیت ۵ پرگنه انتخاب گردید و بر روی محیط مغزی Notriant Agar کشت داده شد و به مدت ۲۴-۱۸ ساعت در دمای ۳۷ درجه سلسیوس نگهداری و از کشت‌های خالص برای آزمون‌های تأییدی بیوشیمیایی و سرولوژیکی استفاده شد.
آزمون‌های بیوشیمیایی: به وسیله یک سر سوزن حلقه کشت از پرگنه‌های مورد نظر برداشته و در محیط‌های مشروح کشت داده شد.
محیط TSI Agar: با بهره گرفتن از کشت که به پرگنه‌های مورد نظر آغشته بود ابتدا سطح مخزن مایل محیط به صورت خطی کشت داده شد آنگاه سوزن را به عمق محیط فرو برده و سپس محیط در دمای ۳۷ درجه سلیسوس به مدت زمان ۲۴ ساعت گرمخانه گذاری شد.
جدول ‏۳‑۵: تفسیر محیط TSI بر اساس عمق محیط

 

عمق محیط تفسیر
زرد رنگ گلوکز مثبت
تخمیر گلوکز انجام شده است
قرمز رنگ یا بدون تغییر گلوکز منفی
تخمیر گلوکز انجام شده است
سیاه رنگ هیدروژن سولفید (H2S) ایجاد شده است
حباب گاز یا شکاف تولید گاز از گلوکز صورت گرفته است

جدول ‏۳‑۶: تقسیر محیط TSI بر اساس سطح مایل محیط

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]