کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



با مروری بر تحقیقات و پژوهش های انجام شده پیرامون یادگیری، خواهیم دید که عوامل بسیاری می‌توانند فرد را در یادگیری خود تنظیمی کمک نمایند. شناخت این عوامل می‌تواند فراگیر را در یادگیری خود تنظمی یاری رساند. در این راستا، بر اساس عوامل مؤثر بر یادگیری دانش آموزان از جمله متغیر های که می‌تواند بر یادگیری دانش آموزان تاثیر بگذارد می توان به جهت گیری هدف ، سبک های یادگیری اشاره کرد.

ایمز[۴](۱۹۹۲) جهت گیری هدف را بیانگر الگوی منسجمی از باور های فرد می‌داند که سبب می شود تا فرد به شیوه های مختلف به موقعیت ها گرایش پیدا کند، در آن زمینه به فعالیت بپردازد و نهایتاًً پاسخی را ارائه دهد. جهت گیری هدف یکی از رویکردهایی است که در زمینه انگیزه پیشرفت توجه نظریه پردازان و محققان را به عنوان رویکردی(شناختی- اجتماعی)، که در آن مفهوم هدف و هدف گرایی نقشی محوری دارند، به خود جلب ‌کرده‌است (دویک،۱۹۸۶،به نقل از اردنو ماهر۱۹۹۵، آیمز و آرچر ۱۹۸۸).

از دیگر متغیر های که می‌تواند فراگیر را در یادگیری خود تنظیمی یاری نماید، سبک های یادگیری است. نظریه یادگیری تجربی اساس نظریه کُلب[۵] است. از آنجا که این نظریه بر نقش محوری تجربه در فرایند یادگیری تأکید می‌کند، یادگیری تجربی نامیده می‌شود. در این نظریه، یادگیری فرایندی توصیف می‌شود که از تغییر شکل تجربه، دانش یا علم تولید می‌کند. به طور کلی در نظریه کُلب، چهار شیوه اصلی برای یادگیری وجود دارد: تجربه‌ عینی، مشاهده‌ تأملی، مفهوم‌سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال.

‌بنابرین‏ پژوهش حاضر در صدد ‌پاسخ‌گویی‌ به سوالات زیر می‌باشد:

    1. آیا جهت گیری هدف با سبک های یادگیری رابطه دارد؟

    1. آیا جهت گیری هدف با خود تنظیمی رابطه دارد؟

  1. آیا سبک های یادگیری با خود تنظیمی رابطه دارد؟

۱-۲- اهمیت و ضرورت تحقیق

با توجه به متغیر های پژوهش، آنچه که سبب اهمیت و ضرورت تحقیق پیرامون رابطه جهت گیری هدف و سبک های یادگیری با یادگیری خود تنظیمی می شود این است که در پژوهش های انجام شده پیرامون این سه متغیر اولا، پژوهشی مشابه با این پژوهش که همزمان از رابطه سه متغیر مورد نظر را بررسی کرده باشد صورت نگرفته است و تنها تعداد معدودی از پژوهش ها ارتباط بین دو مورد از این متغیرها را بررسی نموده اند. ‌بنابرین‏، مشخص نمودن ارتباط بین این سه متغیر به طور همزمان نشان از بکر و جدید بودن موضوع تحقیق است.

همچنین، دانش آموزان به عنوان آینده سازان یک کشور و به عنوان سرمایه های اصلی یک جامعه، ممکن است با مشکلات یادگیری فراوانی روبرو شوند و به دلیل کم تجربگی و ناآشنایی با مسئله ای که گریبان گیر آنان شده است مسیری را انتخاب نمایند که آن ها را از هدف اصلیشان دور نماید و به بیراهه ببرد. اگر ما به مسائل و مشکلات دانش آموزان در یادگیری اهمیت کافی ندهیم، موجب نابودی استعدادهایی خواهیم شد که با کمی توجه و تمرکز بر مشکلات پیش رویشان می توانستیم آنان را به مسیر اصلی و در نتیجه شکوفایی استعداد هایشان هدایت نماییم. در زمینه یادگیری دانش آموزان، یادگیری خود تنظیمی به عنوان یکی از جنبه‌های یادگیری است که دانش آموز باید بخوبی آن را یاد بگیرد، شناخته می شود. بی توجهی به یادگیری خود تنظیم موجبات، بی نظمی، آشفتگی و احساس ناکارآمدی را در دانش آموز پدید می آورد و اعتماد به نفس را از بین برده و وی را منفعل می کند.

بررسی عوامل مؤثر بربهبود یادگیری خود تنظیمی و شناسایی راهکارهای تقویت آن دردانش آموزان می‌تواند معلمان و والدین را دربرطرف کردن مشکلات یادگیری خود تنظیمی دانش آموزان کمک کند. همچنین، تحقیقات نشان داده‌اند نوع اهدافی که فراگیران برای خود برمی گزینند (هدف گرایی) با راهبردهای خود نظم جویی و چگونگی فعالیت دانش آموزان در موقعیت های تحصیلی ارتباط دارند. (جوکار، ۱۳۸۴؛ خادمی و نوشادی، ۱۳۷۸) و از سویی سبک های یادگیری در میزان یادگیری دانش آموزان مؤثر است(سیف، ۱۳۸۶). همچنین ‌در مورد اهمیت جهت گیری هدف پژوهش های انجام شده در این حوزه نشان می‌دهد که هدف گرایی پیامدهای شناختی، هیجانی و انگیزشی در افراد دارد. به عبارت دیگر جهت گیری هدف افراد هم عملکرد تحصیلی آن ها و هم میزان رضایت و احساس شادمانی آن ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از این رو شناخت ای نگونه ارتباطات یکی از محورهای پژوهشی بوده است (جوکار و کهولت، ۱۳۹۱)

در این راستا، با توجه به توضیحات فوق و اهمیت سبک های یادگیری و جهت گیری هدف در فرایند یادگیری، بررسی ارتباط این دو متغیر با یادگیری خود تنظیمی از اهمیت و ضرورت برخوردار است.

اهداف پژوهش:

اهداف اصلی پژوهش:

    1. بررسی قدرت پیش‌بینی کنندگی جهت گیری هدف بر یادگیری خود تنظیمی.

    1. بررسی قدرت پیش‌بینی کنندگی سبک های یادگیری بر یادگیری خود تنظیمی.

  1. بررسی قدرت پیش‌بینی کنندگی جهت گیری هدف بر سبک های یادگیری.

اهداف فرعی پژوهش:

    1. بررسی تفاوت جهت گیری هدف در دانش آموزان پسر و دختر.

    1. بررسی تفاوت یادگیری خودتنظیمی در دانش آموزان پسر و دختر.

  1. بررسی تفاوت سبک یادگیری در دانش آموزان پسر و دختر.

فرضیات اصلی پژوهش:

    1. ابعاد جهت گیری هدف قادر به پیش‌بینی یادگیری خودتنظیمی است.

    1. ابعاد سبک های یادگیری قادر به پیش‌بینی یادگیری خودتنظیمی است.

  1. ابعاد جهت گیری هدف قادر به پیش‌بینی سبک های یادگیری است.

فرضیات فرعی پژوهش:

    1. بین جهت گیری هدف در دانش آموزان به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار وجود دارد.

    1. بین یادگیری خودتنظیمی در دانش آموزان به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار وجود دارد.

  1. بین سبک یادگیری در دانش آموزان به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار وجود دارد.

۱-۶- تعریف نظری وعملیاتی متغیرها:

۱-۶-۱- تعریف نظری متغیرها:

جهت گیری هدف: جهت گیری هدف بیانگر الگوی منسجمی ازباورها، اسنادها وهیجانات فرداست که مقاصد رفتاروی راتعیین، وسبب می‌گردد تانسبت به برخی موقعیت ها گرایش بیشتری داشته ودرآن موقعیت ها به گونه ای خاص عمل نماید(دویک ولگلت[۶]، ۱۹۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:17:00 ب.ظ ]




به طور مشابه در صنعت بانکداری نیز تحقیقات محدودی برای اندازه گیری سرمایه فکری صورت گرفته است. پولیک با بهره گرفتن از مدل ضریب فکری ارزش افزوده، عملکرد سرمابه فکری را در بانک های اطریشی طی سال های۱۹۹۳- ۱۹۹۵ و بانک های کرواسی طی سال های ۱۹۹۶- ۲۰۰۰ اندازه گیری کرد. نتایج این دو تحقیق اختلاف معنی داری را در رتبه بندی بانک ها ‌بر اساس سنجه های کارایی و حسابداری سنتی آشار کرد. مطالعه پولیک نشان داد که در بسیاری از بنگاه های خدماتی هنزو سرمایه فکری هم تراز با سرمایه های فیزیکی و مالی تلقی نیم شود. به همین دلیل ناسازگاری شدیدی در مدل های اندازه گیری جدید و سیستم حسابداری حال حاضر دیده می شود ( پولیک، سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱).

با بهره گرفتن از مدلی مشابه، مَوریدیس نیز بررسی عملکرد بانک های ژاپنی را مورد مطالعه قرار داد. او نیز به اختلاف معنی داری در بین ‌گروه‌های مختلف بانکی رسید ( مَوریدیس، سال ۲۰۰۴).

مطالعه ای در سال ۱۹۹۸ توسط آژانس دانمارکی صنعت بازرگانی بر روی ده مؤسسه‌ انجام گرفت که این مؤسسات در مسیر سرمایه فکری کار می‌کردند. این آژانس اعلام کرد که پیاده سازی و عملیاتی کردن سرمایه فکری سهم عمده ای در موفقیت بلند مدت سازمان ها دارد ( بونتیس، سال ۲۰۰۱).

فری یر و مک کینزی نیز در سال ۱۹۹۹ مطالعه ای روی شرکت های استرالیایی انجام دادند. نتایج آن ها مزایای دانش از قبیل: بهبود اطلاعات سهام داران و تقویت سرمایه گذاری، افزایش اطلاعات به منظرو هدایت بهتر تصمیم گیریها، کمک به مدیریت منابع انسانی و مدیریت ارتباط با مشتری را تأیید کرد ( فری یر و مک کینزی، سال ۱۹۹۹).

تحقیق بر روی رابطه عملکرد سرمایه فکری و شیوه های فاش سازی آن تحقیق انجام داد ولی هیچ گونه رابطه سینماتیک قابل توجهی بین این دو نیافت. اگرچه به نظر می رسید که در سطوح بسیار بالای عملکردی سرمایه فکری از بی پرده بودن آن کاسته می شود ( ویلیامز، سال ۲۰۰۱).

چن و همکاران در سال ۲۰۰۴ تحقیقی درباره رابطه سرمایه فکری و عملکرد مالی و ارزش بازاری بنگاه انجام دادند. مطالعه آن ها درک وسیعی از نقش سرمایه فکری در خلق ارزش و اساس مزایای پایداری را فراهم ساخت ( چن و همکاران، سال ۲۰۰۵).

ونگ و همکاران در سال ۲۰۰۵ بررسی اثر سرمایه فکری بر عملکرد شغلی را بررسیکردند و ( ونگ و همکاران، سال ۲۰۰۵).

جدول ۲-۱: نقد و بررسی (مقایسه تحقیقات داخلی و خارجی)

تحقیقات داخلی
ردیف
موضوع
نام محقق
سال
نتیجه گیری
۱
بررسی ارتباط سرمایه فکری و عملکرد سازمانی صنعت بانکداری ایران
شجاعی و باغبانیان ۱۳۸۸
۱۳۸۸
در تحقیق مذکور برای اکتشاف عوامل و بسط گویه های پرسشنامه از روش تحلیل مؤلفه‌ های اصلی (PCA) و روابط خطی ساختاری (LISREL) استفاده گردید. مدل برآورد شده نهایی ایشان، بیانگر اثرگذاری مثبت هری از اجزای سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی و صنعت بانکداری بوده است
۲

بررسی سه مؤلفه‌ سرمایه فکری یعنی، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری و روابط داخلی آن ها در دو بخش صنعت بانکداری ( دولتی و خصوصی) ایران پرداختند

فطرس وبیگی،

۱۳۸۹

نتایج پژوهش مذبور بر این دلالت دارد که در بانکداری خصوصی، بالاترین میزان اثر گذاری به ترتیب مربوط به سرمایه انسانی، سرمایه مشتری و سرمایه ساختاری است. با این تفاوت که سرمایه انسانی و سرمایه مشتری در بخش خصوصی و سرمایه ساختاری در بخش دولتی در مقایسه با بخش دیگر اثرگذاری بیشتری بر عملکرد دارند

۳

دنبال شناسایی نقش مؤلفه‌ های سرمایه فکری ( سرمایه ارتباطی، انسانی و ساختاری) بر بهره وری صنعت بانکداری در استان گیلان برآمدند

محمدی پیراسته، ۱۳۹۰

۱۳۹۰

‌بر اساس یافته های این تحقیق، بین سرمایه فکری و بهره وری کارکنان صنعت بانکداری رابطه قوی و معناداری وجود دارد و همه ابعاد سرمایه فکری به طور مثبت و معنی داری بر بهره وری تاثیر دارند و از میان عناصر سرمایه فکری، سرمایه مشتری بیشترین تاثیر را بر بهره وری دارد

۴

تاثیر سرمایه های فکری و اجزای آن بر ارزیابی عملیات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را برای دوره ای زمانی سال های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶

نمازی و ابراهیمی،

۱۳۹۰

تحقیقات خارجی
ردیف
موضوع
نام محقق
سال
۵

چارچوبی جامع به اضافه یک بررسی مقدماتی که از هر دو جنبه علمی و تجربی، اجزاری سرمایه فکری و اثرات آن بر عملکرد سازمان را به آسانی قابل فهم می کرد

بونتیس

۱۹۹۸

۶

بررسی نتایج مقدماتی بونتیس

هونگ و چانگ

۲۰۰۵

۷

تحقیق روی اجزای سرمایه فکری یعنی سرمایه انسانی، ساختاری و مشتری در دو بخش فعالیت های خدماتی و غیر خدماتی

بونتیس

۲۰۰۰

۸

اندازه گیری سرمایه فکری

پولیک

۲۰۰۰ و ۲۰۰۱

۸

اندازه گیری سرمایه فکری

پولیک

۲۰۰۰ و ۲۰۰۱

. مطالعه پولیک نشان داد که در بسیاری از بنگاه های خدماتی هنزو سرمایه فکری هم تراز با سرمایه های فیزیکی و مالی تلقی نیم شود. به همین دلیل ناسازگاری شدیدی در مدل های اندازه گیری جدید و سیستم حسابداری حال حاضر دیده می شود

۹

بررسی عملکرد بانک های ژاپنی

مَوریدیس

۲۰۰۴

اختلاف معنی داری در بین ‌گروه‌های مختلف بانکی رسید

۱۰

مطالعه ای در سال ۱۹۹۸ توسط آژانس دانمارکی صنعت بازرگانی بر روی ده مؤسسه‌

بونتیس

۲۰۰۱

پیاده سازی و عملیاتی کردن سرمایه فکری سهم عمده ای در موفقیت بلند مدت سازمان ها دارد

۱۱

مطالعه ای روی شرکت های استرالیایی

فری یر و مک کینزی

۱۹۹۹

نتایج آن ها مزایای دانش از قبیل: بهبود اطلاعات سهام داران و تقویت سرمایه گذاری، افزایش اطلاعات به منظرو هدایت بهتر تصمیم گیریها، کمک به مدیریت منابع انسانی و مدیریت ارتباط با مشتری را تأیید کرد

۱۲

تحقیق بر روی رابطه عملکرد سرمایه فکری و شیوه های فاش سازی آن

ویلیامز

۲۰۰۱

هیچ گونه رابطه سینماتیک قابل توجهی بین این دو نیافت. اگرچه به نظر می رسید که در سطوح بسیار بالای عملکردی سرمایه فکری از بی پرده بودن آن کاسته می شود

۱۳

رابطه سرمایه فکری و عملکرد مالی و ارزش بازاری بنگاه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:17:00 ب.ظ ]




ویژگی های خاص این نوع از اوراق را نیز می توان به شرح زیر بیان کرد:

      • اوراق اجاره به شرط تملیک نیز می‌تواند به سه صورت طراحی شود، اجاره یک کالای خاص، اجاره ترکیبی از کالاها برای یک دوره زمانی مشخص و اجاره ترکیبی از کالاها به صورت مستمر و دائمی‌.

    • همانند اوراق اجاره عادی در اوراق اجاره به شرط تملیک نیز مؤسسه‌ مالی می‌تواند بخشی از هزینه های حفظ و نگهداری عین مستاجره در طول مدت اجاره را به صورت شرط ضمن عقد به مستاجر منتقل نماید و بخشی دیگر را از طریق بیمه پوشش دهد.

  • اجاره بهای کالاهای اجاره داده شده به روش اجاره به شرط تملیک به صورتی تعیین می‌شود که افزون بر پوشش قیمت خرید کالا، هزینه های حفظ و نگهداری و حق الوکاله مؤسسه‌ شامل سود خالصی برای صاحبان اوراق باشد، نرخ این سود در بلندمدت نمی‌تواند کمتر از نرخ سود ابزارهای مالی مشابه باشد (همان منبع).

۲-۶-۲- اوراق مرابحه

از آنجا که اوراق مرابحه انواع مختلف دارد، نمی‌توان تعریف جامعی از این اوراق ارائه کرد؛ اما در نگاه عام می‌توان گفت: اوراق مرابحه، اوراق بهاداری هستند که دارندگان آن ها به صورت مشاع مالک دارایی مالی (دینی) هستند که بر اساس قرارداد مرابحه حاصل شده است. این اوراق بازدهی ثابت داشته و قابل خرید و فروش در بازار ثانوی می‌باشند (همان منبع).

۲-۶-۳- اوراق رهنی

اکثر تسهیلات اعطایی از طرف بانک‌های بدون ربا قابل تبدیل به اوراق بهادار هستند لیکن از این میان تسهیلات فروش اقساطی و اجاره به شرط تملیک به دلایل زیر از اولویت برخوردارند: این تسهیلات دارای بازدهی ثابت و معین هستند و برای افراد ریسک‌گریز و برای تبدیل کردن دارایی‌های بانکی به اوراق بهادار شروع مناسبی به حساب می‌آیند. در این تسهیلات، دارایی تا پرداخت آخرین اجاره بها در مالکیت بانک می‌ماند یا بانک می‌تواند معادل آن را به عنوان رهن دریافت نماید، ‌بنابرین‏، این تسهیلات از کمترین ریسک برخوردار است. این تسهیلات دارای زمان‌بندی کاملاً معلوم بوده بانک‌ها می‌توانند متناسب با شرایط بازار، بسته های مناسب تسهیلات را از جهت سررسید انتخاب و به بازار عرضه کنند.

۲-۶-۴- اوراق استصناع

قرارداد استصناع به معنای سفارش ساخت است و در اصطلاح فقهی و حقوقی، قراردادی “صنع” است که به موجب آن یکی از طرفین قرارداد، در مقابل مبلغی معین، ساخت و تحویل کالا یا طرح مشخصی را در زمان معین نسبت به طرف دیگر به عهده می‌گیرد.

وزارتخانه‌ها، شهرداری‌ها، شرکت‌های دولتی و خصوصی که درصدد احداث یا توسعه پروژه خاصی چون احداث مسکن به صورت انبوه هستند و اعتبار مالی لازم برای انجام آن را به صورت نقد ندارند، می‌توانند با بهره گرفتن از اوراق بهادار استصناع، به احداث پروژه اقدام کنند و قیمت آن را طبق زمان‌بندی معینی از محل بودجه سالانه یا از طریق واگذاری واحدهای ساخته شده به تدریج بپردازند.

۲-۶-۵- صکوک مشارکت

یکی از مهمترین انواع صکوک معرفی شده صکوک مشارکت است. صکوک مشارکت در حقیقت اوراق بهاداری است که دارنده آن به صورت مشاع، مالک بخشی از منافعی است که ناشی از اجرای یک طرح یا پروژه سرمایه ­گذاری است. مدت قرارداد مشارکت مشخص است و می توان سود اوراق را در ابتدای دوره، انتهای دوره، با سررسیدهای ماهانه، فصلی یا سالانه پرداخت کرد. از آنجا که صکوک مشارکت اوراق بهاداری است که بیانگر مالکیت مشاع فرد است، می‌توان آن را در بازار ثانویه و به قیمتی که توسط عوامل بازار تعیین می‌شود، معامله کرد. این نوع صکوک نیز همانند برخی از ابزارهای مالی در برخی از کشورهای اسلامی به مرحله اجرا رسیده و چند سالی است مورد استفاده قرار می‌گیرد. ایران و سودان از پیشگامان انتشار این گونه اوراق بوده اند. در ایران، قانون حاکم بر این اوراق قانون اوراق مشارکت مصوب ۱۳۷۶ می‌باشد. ماده ۲ قانون اوراق مشارکت این اوراق را به صورت زیر تعریف نموده است: اوراق مشارکت (صکوک مشارکت) اوراق بهادار با نام یا بی نامی است که به قیمت اسمی مشخص برای مدت معین منتشر می‏ شود و به سرمایه‏ گذارانی که قصد مشارکت در طرح‏های سوداور تولیدی، ساختمانی و خدماتی را دارند واگذار می‌گردد. دارندگان این اوراق به نسبت قیمت اسمی و مدت زمان مشارکت، در سود حاصل از اجرای طرح مربوط شریک خواهند بود. همچنین “سازمان حسابداری و حسابرسی مؤسسات مالی اسلامی[۱۰]” (استاندارد شماره ۱۸) صکوک مشارکت را بدین صورت تعریف نموده است: “صکوک مشارکت، اسناد و گواهی‌های دارای ارزش یکسان هستند که بر اساس عقد مشارکت ایجاد شده اند و در آن یکی از طرفین یا شخص ثالثی مدیریت عملیات را بر عهده می‌گیرد”. در اوراق مشارکت، ناشر بخشی از سرمایه مورد نیاز را خود تهیه نموده و بخش دیگر را از طریق انتشار اوراق مشارکت تامین می‌کند. در واقع دارندگان اوراق مشارکت به صورت مشاع و به تناسب سرمایه آورده شده با ناشر در یک فعالیت اقتصادی وارد شده و در سود حاصل نیز شریک می‌شوند. دارندگان صکوک به میزان سهم خود از مشارکت، مالک طرح یا دارایی‌های آن می‌شوند. از آنجا که امکان عملی جهت مدیریت پروژه یا طرح توسط دارندگان اوراق وجود ندارد، لذا ناشر یا هر شخص دیگری که وی معرفی نماید به عنوان وکیل صاحبان اوراق مشارکت مدیریت طرح را بر عهده خواهد داشت. ‌بنابرین‏، اوراق مشارکت سندی است گویای مالکیت دارنده آن، نسبت به بخشی از یک دارایی حقیقی که متعلق به دولت، شرکت‏های تعاونی یا خصوصی است و تا سررسید اوراق، هر نوع تغییر قیمت دارایی متوجه صاحب اوراق مشارکت خواهد بود.

۲-۶-۶- اوراق مضاربه

اوراق مضاربه اوراق بهاداری است که ‌بر اساس عقد مضاربه طراحی می‌شود. ناشر اوراق مضاربه با واگذاری اوراق، وجوه متقاضیان اوراق را جمع‌ آوری کرده به عنوان مضاربه در اختیار بانی قرار می‌دهد، بانی در فعالیت اقتصادی سوداور (بازرگانی) به کار می‌گیرد و در پایان هر معامله یا پایان هر دوره مالی سود حاصله را بر اساس نسبت‌هایی که روی اوراق نوشته شده، میان خود و صاحبان اوراق تقسیم می‌کند. دارندگان اوراق نقش مالک و بانی نقش عامل قرارداد مضاربه را دارند. اوراق مضاربه را می‌توان با کاربری‌های مختلف طراحی کرد.

۲-۶-۷- اوراق جعاله

اوراق جعاله، اوراق مالکیت مشاع دارایی (کار، خدمت یا کالا) است که ‌بر اساس قرارداد جعاله تعهد انجام و تحویل شده است. بعد از پایان عمل (موضوع قرارداد جعاله)، صاحبان اوراق، مالک مشاع نتیجه عمل خواهند بود. نتیجه عمل ممکن است خدمت یا دارایی فیزیکی باشد. اوراق جعاله کاربردهای متنوع دارد.

۲-۶-۸- اوراق مشتقه

مشتقه ها قراردادی بین دو یا چند طرف است که پرداخت های آن بر اساس موقعیت سنجی تعیین می شود، در واقع مشتقه ها ابزارهایی برای کاهش یا انتقال ریسک به شمار می‌آید. برخی از مهمترین مشتقه ها عبارتند از:

    1. “قرارداد سلف[۱۱]

    1. “قرارداد های آینده[۱۲]

    1. “قرارداد های معاوضه[۱۳]

    1. “قرارداد های اختیار[۱۴]

  1. و غیره

۲-۷- ریسک اوراق صکوک

۲-۷-۱- تعریف ریسک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:16:00 ب.ظ ]




با توجه ‌به این آنچه برای همگامی با تحولات شگرف و سریع لازم است تغییر، انطباق و هماهنگی است که مستلزم رقابتهای فشرده، تلاش­های شدیدتر و چالش برانگیز است. به واسطه این تلاش­هاست که سازمان­ها به سوی تغییر همه جانبه حرکت می­کنند و ارتباطات و فرهنگ بین سازمانی را در نظام دهکده جهانی توسعه می­دهند (سنجری، ۱۳۷۸، ص ۳۴).

۲۰

      1. ضرورت به کار گیری و ارتقاء هوش سازمانی

همان گونه که در دنیای انسانی و در حیات پر تلاطم دنیای بشری انسانهایی موفق و کارا خواهند بود که دارای هوشی سرشار و بهره مند از درجه هوشی بالا باشند، بی­تردید این انسان‌ها با بهره­گیری از هوش خدادادی خود خواهند توانست بر مسائل و مشکلات زندگی خود فائق آیند. قطعا در سازمان­ها نیز وضع به همین گونه خواهد بود، بخصوص اینکه در عصر حاضر هر چه زمان جلوتر می رود با توجه به پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالش­های جدید، سازمان ­ا نیز پیچیده­تر و اداره آن ها نیز مشکل­تر می­شود. این معنا زمانی پر اهمیت خواهد شد که بپذیریم در هر سازمان امروزی علاوه بر منبع عظیم و خلاق انسانی، استفاده از ماشین آلات هوشمند نیز در فرایند عملکرد سازمان ها نقش مؤثری ایفا می­­کنند. با اطمینان کامل می توان از راه حل هوش سازمانی که می‌تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان ها متمایز نماید استفاده کرد ( حمیدی زاده،۱۳۸۷،ص۱۵). امروزه ارتقاء هوش سازمانی یکی از الزامات غیرقابل انکار برای اغلب سازمان­هاست تا بتوانند از طریق کسب و تجزیه وتحلیل اطلاعات، و همین طور افزایش دانش و ایجاد آگاهی، ‌بر قابلیت­های خود بیفزایند. افزایش هوش سازمانی موجب می‌گردد سازمان­ها اطلاعات محیط اطراف خود را سریعتر و با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل کرده ونتایج حاصل را به طریق سودمند ذخیره و در مواقع مقتضی در دسترس تصمیم گیرندگان قرار دهند. این امر جریان تبادل اطلاعات ودانش را در بستر سازمان تسریع کرده و اثربخشی فرایند تفکر و تصمیم­گیری جمعی را به نحو چشم­گیری بهبود می­بخشد. میزان هوش سازمانی سازمان­ها، مانند انسان‌ها، متغیر و متفاوت است. یعنی مجموعه­هایی از عوامل درونی و بیرونی در بروز و رشد آن تأثیر می­گذارد (غلامی و همکاران، ۱۳۹۰، ص۹۰).

هوش سازمانی می­تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان­ها متمایز نماید. بالا بردن سطح هوش سازمانی به سازمان­ها این امکان را می­دهد تا با به کار گیری اطلاعات موجود از مزایای رقابتی و پیشرو بودن بهره برداری نمایند. کارل آلبرخت موفقیت یک سازمان را مشروط به داشتن عواملی مثل؛ انسان هوشمند، تیم­های هوشمند و سازمان هوشمند می‌داند(پوراحمد و سلیمانی نژاد، ۱۳۸۹، ص ۷).

دنیای پیچیده امروز نیازمند تمرکز قدرت افراد و سازمان ها در رسیدن به اهداف پیش‌بینی شده می‌باشد. در دنیای پر طلاطم امروزی سازمان‌هایی وجود دارند که بجای قدرت بازو قدرت ذهن حاکمیت دارد (نسبی، ۱۳۸۷، ص۶). سازمان­ها برای به دست آوردن سرعت رشد بالاتر در محیط پویا لازم است به سمت بهبود هوش سازمان حرکت نمایند. دسترسی به اطلاعات مورد نیاز، پردازش و تحلیل بر اساس دانش و به دست آوردن نتایج هر تصمیم با آمار و اطلاعات بروز از جمله نیازهای یک سازمان می‌باشد. هوش سازمانی ارتباط مستقیم و محکمی با بعضی فاکتورهای سازمانی دارد از جمله این موارد تاثیر­گذار در هوش سازمانی، ساختار سازمانی و مدیریت سازمان و مدیریت دانش است، که بدون همکاری و عزم جدی مدیریت و استفاده از تکنیک­های مدیریت استراتژیک پیاده سازی هوش سازمانی امکان پذیر نخواهد بود( خسروی، ۱۳۹۰، ص۴-۳).

۲۱

      1. ابعاد هفت گانه هوش سازمانی

هوش سازمانی مفهومی جدید در عرصه ادبیات سازمان و مدیریت قرن ۲۱ می‌باشد. کارل آلبرخت این مفهوم را در سال ۲۰۰۲ در کتاب ” قدرت اذهان در کار ” (هوش سازمان در عمل ) بیان نموده است. او در این کتاب هفت بعد برای هوش سازمانی معرفی می‌کند، وی معتقد است این هفت بعد صفت هستند نه مجموعه ای از رفتارها یا ویژگی­های ساختاری ، یا فرایند و یا روش خاص عملیاتی؛ هر یک از این صفات پیشایندها و عوامل علی مختلفی دارند، پیشایندها می­تواند شامل رهبری شایسته، محصولات و فرآیندهای مناسب، تقاضای بازار، مأموریت‌ های منسجم، اهداف و روش، ارزش­های محوری و سیاست­هایی که تعیین کننده حقوق و رفتارهای کارکنان باشند. تأکید اصلی آلبرخت در مسئله هوش سازمانی تکیه بر قدرت ذهنی کارکنان می‌باشد (­آلبرخت، ۲۰۰۳، ص ۶۱-۴۱). آلبرخت برای تبیین هوش سازمانی مدلی را ارائه می کند که دارای ابعاد هفت گانه ی ذیل می‌باشد:

چشم انداز راهبردی : چشم­انداز راهبردی ‌به این اشاره دارد که راهبردهای اساسی و مهم در سازمان شناسایی و کلیه کارکنان آن را پذیرفته و در جهت آن هماهنگ شده باشند، در عین حال متخصصان و رهبرا­­ن فرصت بازبینی ‌و بازنگری آن را در نشست های سالیانه فراهم کنند وفرصت­ها و تهدیدهای ناشی از عوامل محیطی به طور دایم مورد بازبینی قرار گیرد ( جعفری، فقیهی،۱۳۸۸،ص ۵۰).

سرنوشت مشترک: کارکنان خود را به عنوان عضوی مؤثر از سازمان تلقی کنند و مدیران در طرح­ها، برنامه­ ها ،اجرا و ارزشیابی با مشارکت کارکنان عمل نمایند. در نتیجه آن­ها مأموریت­های سازمانی را می­شناسند و یک حس همدلی و همبستگی نسبت به اهداف پیدا ‌می‌کنند (بنی سی و ملک شاهی، ۱۳۹۰،ص ۳). از علائم کلیدی سرنوشت مشترک میتوان به داشتن برنامه­ها و نتایج مشترک در بین کارکنان، فهم همگانی، کمک و تشریک مساعی بخش­ها به یکدیگر، وجود احساس تعلق کارکنان به سازمان، احساس مشارکت در کارکنان، اعتقاد کارکنان به موفقیت و ارتباط با دوام کارکنان با سازمان می‌باشد (ستاری قهفرخی، ۱۳۸۹،ص۴).

۲۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:16:00 ب.ظ ]




کلیات پژوهش

۱-۱- مقدمه

در دنیای امروز داشتن مسأله جزئی از زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها محسوب می شود (پروند، ۱۳۸۵: ۴۸). و جهان سرشار از مسائلی است که نیازمند راه حلهای جدید است (جویس، کالهون و هاپکینز[۱]، ترجمه مهر محمدی و عابدی، ۱۳۸۵: ۱۱۸). و انسان از بدو تولد تا آخرین لحظات حیات با مسائل مختلفی مواجه می شود. بعضی از این مسائل را فرد خود به وجود می آورد و معمولاً خود نیز قادر به حل و فصل بعضی از آن ها‌ است و بعضی از مسائل دیگر را جامعه و زندگی اجتماعی برای او به وجود می آورد که فرد به تنهائی قادر به حل و فصل آن ها نیست. پیشرفت و تحولات صنعت و تکنولوژی همراه با دست آوردهای رفاهی اش مسائل و مشکلات تازه ای برای انسان امروز و فردا به وجود آورده است (پروند، ۱۳۸۵: ۴۸). این پیشرفتها در حوزه سلامت و مسائل بهداشتی نیز علاوه بر رفاه، گاه پدید آورنده مشکلاتی همچون بیماری های نوپدید، بیماری های جنسی، رفتارهای تغذیه ای غلط و عادات غیر بهداشتی در بین نوجوانان، تولد نوزادان با وزن کم و مشکلات و بیماری هایی است که گریبانگیر این خانواده ها و کودک نه تنها در ایام کودکی بلکه در نوجوانی و بزرگسالی خواهد شد، از آنجایی که سلامت جسمی، روحی و اجتماعی هر یک از افراد جامعه به عنوان مهمترین سرمایه شمرده می شود ( ایرانپور، ۱۳۸۱: ۱)، و یکی از ارکان پیشرفت و توسعه اجتماعی و اقتصادی هر کشور، داشتن نیروی انسانی سالم و کارآمد است، آموزش و پرورش نیروهای انسانی سالم، بویژه کودکان و نوجوانان در هر کشور از اولویت و اهمیت خاصی برخوردار است ( صادقی، ۱۳۷۰: ۱)، می توان گفت که این مهم بیشتر از هر نهادی از عهده نهاد تعلیم و تربیت بر می‌آید زیرا نظام های آموزشی از مهم ترین و زیربنایی ترین نظام های هر کشور برای تربیت سرمایه های انسانی و توسعه همه جانبه و پایدار محسوب می‌شوند (علیخانی، ۱۳۸۳: ۲). بخشی از جمعیت نظام های آموزشی را نوجوانان تشکیل می‌دهند و در اهمیت این دوران می توان گفت: نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزش ترین دوران زندگی هر فرد است زیرا سرآغاز تحولات و دگرگونی‌های جسمی، روانی و حضور در فعالیت های اجتماعی برای آنان است، این دوران، زیربنا و جهت دهنده دوره های بعدی زندگی در بزرگسالی و سالمندی است (احمدی، ۱۳۷۶: ۲-۱). بسیاری از رفتارهای ناسالم بهداشتی که در بزرگسالی ظاهر می‌شوند در سال‌های اولیه زندگی یا در دوران نوجوانی شکل می گیرند، آموزش رفتارهای بهداشتی مثبت در سنین نوجوانی در مقابل تغییر رفتارهای بهداشتی در دوران بزرگسالی، هزینه کمتری به دنبال دارد و کیفیت زندگی نیز در مراحل بعدی از طریق کاهش بیماری و پیشرفت‌های خود مراقبتی به میزان زیادی افزایش می‌یابد (ایرانپور، ۱۳۸۱: ۲). توجه به بهداشت دختران بویژه در این دوران از اهمیت ویژه ای برخوردار است، این دوران زمان اکتساب قدرت باروری است، زمانی است که تغییرات دینامیک در مغز و غدد باعث تغییرات جسمانی، روحی و رفتاری فرد شده و برنامه باروری وی پی ریزی می‌گردد، بسیاری از مشکلات نازایی، بیماری های عفونی، ازدواجهای ناموفق، حاملگی های مخاطره آمیز، مرگ و میر و ‌معلولیت‌ها از این دوران نشأت می گیرند (احمدی، ۱۳۷۶: ۲). علاوه بر مسائل ذکر شده دختران نوجوان به علت مشکلات تغذیه ای و دریافت ناکافی آهن از طریق رژیم غذایی جزء ‌گروه‌های آسیب پذیرند که بخش عمده ای از مبتلایان به فقر آهن و کم خونی ناشی از آن را تشکیل می‌دهند (حیدرنیا و همکاران، ۱۳۸۱: ۳۳). سوء تغذیه عامل اصلی ضعف و ناتوانی جسمی نوجوانان می‌باشد، کودکان و نوجوانان مبتلا به سوء تغذیه ضمن ناتوانی جسمی، آمادگی کافی برای آموزش گرفتن و استفاده از امکانات را ندارند (رجایی و همکاران، ۱۳۸۰: ۱۲۸). با توجه به نکات ذکر شده و با عنایت به اینکه دقت در بهداشت دختران تأثیر مستقیمی بر خانواده و کودکان آن ها و جامعه خواهد داشت، مطالعاتی در این باب و بررسی آگاهی، دانش و عملکرد دختران نوجوان اطلاعاتی به دست می‌دهد تا بر اساس آن برنامه های آموزشی، رسانه ها و نهاد تعلیم و تربیت نقاط قوت خود را تقویت و نقاط ضعف برنامه های خود را اصلاح نمایند و این به بهتر زیستن حال و آینده شخص کمک می کند (پویه، ۱۳۷۵: ۱). زیرا برنامه های صحیح می‌توانند سبب ایجاد دانش در فرد شوند (ایرانپور، ۱۳۸۱: ۵). ایجاد دانش و حساسیت در دانش آموزان نسبت به رشد خود در زمینه‌های گوناگون به نظر می‌رسد برای مقابله با رشد نابسامانی های فردی و اجتماعی در آن ها مفید واقع شود اما این به تنهایی کافی نمی باشد زیرا گاه دانش آموزان از طریق محتواهای آموزشی به آگاهی در خور توجهی می‌رسند، اما این آگاهی تغییری در رفتار آن ها ایجاد نمی کند، دلیل این مطلب روشن است زیرا طبیعت انسان طوری است که برای انجام عملی نیاز به سه رکن شناخت، مهارت و شور و شوق دارد، به عبارتی زمانی که عوامل شناختی، عاطفی و عوامل مهارتی در کنار هم قرار می گیرند باعث انجام عملی می شود (تیموری، ۱۳۸۲: ۴-۳). ‌بنابرین‏ در این امر، بررسی هر سه وجه شناخت، نگرش و عملکرد افراد مهم می‌باشد.

این پژوهش نیز به علت اهمیت این مسئله به بررسی هر سه رکن آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در دو حوزه بهداشت تغذیه و بهداشت دوران قاعدگی پرداخته است.

۱-۲- بیان مسأله

آنچه طراحان و برنامه ریزان درسی برای رشد و تربیت فراگیران طراحی و برنامه ریزی می‌کنند‏‎‏‎‍،. برنامه درسی رسمی است، برنامه رسمی ‌هدف‌های‌ آموزشی مدون و آشکار دارد و اصول و روش های یاددهی و یادگیری متناسب با هدفها و محتوا تعیین و ‌پیشنهاد می شود و ‌در مورد ارزشیابی نیز تصمیم گیری هماهنگی به عمل می‌آید. پرسش اساسی این است که آیا مجموعه یادگیریهای دانش آموز محدود به برنامه درسی رسمی است؟ آیا می توان عوامل مؤثر در شکل گیری تجربه ها را تحت کنترل در آورد و جز تأثیر و دخالت برنامه درسی آشکار از تأثیر عوامل دیگر مانع شد؟ چنین چیزی در عمل ناممکن است (ملکی، ۶۴:۱۳۸۸).

فتحی در تقسیم بندی خود به هشت نوع برنامه درسی اشاره ‌کرده‌است که یکی از آن ها، برنامه درسی یاد گرفته شده است، وی این نوع برنامه درسی را به شکل زیر تعریف می‌کند:

برنامه درسی آموخته شده عبارت است از آنچه که واقعاً بچه ها از کل تجربیات در انتهای یک برنامه درسی معین فرا گرفته اند و این چیزی است که شناسایی و فهم آن به علت تعدد و تکثر متغیرهای اثرگذار بر آن بسیار دشوار و پیچیده است. آن چه که بچه ها واقعاً یاد می گیرند همان چیزی نیست که تجویز، تدریس یا حتی آزمون شده است.

به تصویر کشیدن برداشت و فهم دانش آموزان از برنامه درسی رسمی و پنهان و نحوه ترکیب آموخته ها، مرتبط ساختن آن ها با یادگیری قبلی و آنچه که در خارج از محیط مدرسه ( از طریق رسانه های ارتباط جمعی، اینترنت، فعالیت های سیاسی و اجتماعی و …) فرا گرفته اند بسیار دشوار است و حتی نمی توان آن را به کل دانش آموزان تعمیم داد، چه آن که هر یک از یادگیرندگان دارای تجربیات متفاوت، باورهای ایدئولوژیک و نگرش ها و بینش های متفاوت هستند و به همین دلیل از یک درس معین که توسط معلم در کلاس تدریس می شود، معانی و برداشت های متفاوتی خواهند داشت (فتحی واجارگاه، ۱۳۸۸: ۷۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:16:00 ب.ظ ]