گافمن اعتقاد دارد که هویت «تلاش انسان برای بروز تمایز نسبت به دیگران است، در حالیکه به رفتار خود شکل میدهد». تاجفل میگوید: «هویت اجتماعی، آگاهی فرد از تعلق به گروه اجتماعی معین و ارزش و اهمیت عاطفی این عضویت برای فرد است». کاستلز میگوید هویت «سرچشمه معنا و تجربه برای مردم» است و «هویت، فرایند معناسازی براساس یک ویژگی فرهنگی یا مجموعه بههم پیوستهای از ویژگیهای فرهنگی است که بر دیگر منابع معنایی اولویت داده میشود و برای هر طبقه خاص یا برای هر گروه ممکن است چندین هویت وجود داشته باشد». دورکیم میگوید «شیوههای تصور زمان و مکان از زندگی اجتماعی انسان منشا میگیرد و تأثیری اساسی بر باورهای هویتی دارد». در تعاریفی که تا دو دهه گذشته از هویت ارائه میشد، جغرافیای مشخص نقش محوری داشت. و تحولات هویتی تحت تأثیر تغییرات جغرافیایی در طول زمان است. گروه اجتماعی مشخص هم رکن دیگر شکلدهی به هویت است به این معنا که هویت به معنی درک یک فرد از تعلق به یک جمع است.
عامل بنیادین در شکلگیری هویتهای اجتماعی تعاملات انسانی است. هنگامی که فرد به تعامل با فرد دیگری میپردازد هویت خود را به عنوان یک عضو جامعه پیدا میکند. در واقع هویت در بستر تعاملات اجتماعی تعریف میشود (مرتضی نورمحمدی، ۱۳۸۸).
امروزه انسانها به واسطه فناوری اطلاعات و ارتباطات به صورت یک اجتماع همزمان اما با مکان و جغرافیای متفاوت درآمدهاند که گسترش ارتباطات و انباشت اطلاعات آنها زا با هم مرتبط و مشترک کرده. این اشتراک «هویت جمعی مجازی» را برایشان ایجاد کرده که در کنار سایر ابعاد هویتی افراد، هویت آنها را شکل میدهد.
ظهور فناوریهای نوین ارتباطی دگرگونی بنیادینی را در ارتباطات انسانی ایجاد کرده است. کاستلز معتقد است از آنجا که انتقال و جریان فرهنگ از طریق ارتباطات صورت میگیرد، حوزه فرهنگ که نظامهایی از عقاید و رفتارها را شامل میشود، با ظهور تکنولوژی جدید دچار دگرگونیهای بنیادین میگردد. ورود فناوریهای ارتباطی، دگرگونی در ساختار ارتباطات انسانی ایجاد کرده است. بل معتقد است جهان مجازی و امکان برقراری ارتباطات همزمان و بیشمار، منشاء ظهور فرهنگهای آنی و به دنبال آن ظهور هویتهای خلقالساعه شده است که در دوره محدودی شکل میگیرد و با ظهور هویتهای جدید به سرعت از بین میروند (مرتضی نورمحمدی، ۱۳۸۸).
ویژگیهای ارتباطات الکترونیکی در فضای مجازی شرایطی متفاوت با روابط رو در رو را برای کاربران فراهم میکند. سرعت عمل، ناشناسماندن و … فضای یکسان و مشابهی را فارغ از الزامات چون جنسیت، طبقه، قوم، نژاد و مکان فراهم میکند که تجارب متفاوتی را برای کاربران ایجاد میکند. تعاملاتی که در این فضا اتفاق میافتد، برای کابران اینترنتی را با ذهنیت و گرایش جدیدی ایجاد میکند که میتواند رفتار و تعاملات آنها را در دنیای حقیقی تغییراتی هر چند جزئی بدهد. ارتباطات اینترنتی میتواند انگیزه بیشتری را برای کاربران در بازی با هویت، رفتارهای آزمایشی و ارائه تصویری غیرواقعی فراهم سازد که ریسک شرمندگی در آن کمتر است (مرتضی نورمحمدی، ۱۳۸۸).
فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی موجب میشود تا اجتماعات و هویتهای جدیدی تشکیل شود. مارک پاستر معتقد است در دوره جدید که اینترنت و ارتباطات الکترونیک در جامعه سیطره دارد، دادهها و اطلاعات یا به عبارت دقیقتر، اجتماعات مجازی هستند که هویت افراد را میسازند. وسایل نویت اطلاعاتی و ارتباطی تغییراتی را در برداشتهای فرد به وجود میآورد و هویتها را در وضعیت تازهای قرار میدهد که بسیار با گذشته متفاوت و حتی گاهی مغایر است. هویت در اجتماعات مجازی در مسیر فراملیتیشدن حرکت میکند. جامعه اطلاعاتی مبین هویت بیثبات، تغییرپذیر و منعطف انسان جدید است. در این جامعه دیگر نزدیک بودن افراد از لحاظ مکان نشاندهنده صمیمیت آنها نیست. و افراد در کشورهای مختلف میتوانند با هم ارتباط داشته و احساس نزدیکبودن و هویت یکسان داشته باشند. هویت ملی در جامعه اطلاعاتی به دلیل ظهور اجتماعات مجازی به شدت تهدید میشود. در اجتماعات مجازی معمولاً افراد حداقل در یک چیز اشتراک دارند و آن علایق و منافعی است که آنها در دور هم جمع میکند. این منافع که همان دسترسی به اطلاعات است، هویت آنها را میسازند. هویتی که مدام در حال تغییر و ناپایدار است. هویت افراد در اجتماعات مجازی «هویتی دیجیتال» است. و سرزمین، زبان بومی و محلی، کشور، فرهنگ ملی و نژاد، هویت افراد را در اجتماعات مجازی تعیین نمیکنند، بلکه منافع مقطعی، محدود، و در حوزه موضوعات مختلف افراد را دور هم جمع میکند و هویت آنها را میسازد (مرتضی نورمحمدی، ۱۳۸۸).
فناوریهای نوین ارتباطی امکان داشتن خلوت جدیدی را برای افراد با ایجاد فضایی شخصی و خصوصی در فضای مجازی برای افراد فراهم میکند. در این فضا افراد با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و با بهرهگیری از امکانات اینترنت مانند شبکههای اجتماعی و اتاقهای گفتوگو شبکههای گستردهای از روابط میان افراد شکل میگیرد که غیرقابل کنترل است. این امر بتدریج موجب از همپاشیدگی شبکههای سنتی روابط مانند همسایگی میشود و هویتهای جدا از جهان واقعی برای افراد ایجاد میکند (مرتضی نورمحمدی، ۱۳۸۸).
از مهمترین ویژگیهای فضای مجازی گسترش اهمیت فرد و حیطه خصوصی در برابر جمع و حوزه عمومی است. افراد در فضای مجازی در عین حال که میتوانند در گروههای مختلف حضور داشته باشند؛ میتوانند خود را جدا از دیگران و تنها نیز حس کنند. نبود مراتب قدرت در فضای مجازی باعث میشود، فردیت افراد در جمع حل نشود. در جهان واقعی قدرت انتخاب افراد، همواره تحت تأثیر عوامی چون جبر مکان، زمان، فرهنگ، حکومت و … محدود بوده است. اما در جهان مجازی این مرزها وجود ندارد و افراد در مقیاس جهانی میتوانند دست به انتخاب بزنند (مرتضی نورمحمدی، ۱۳۸۸).
رسانههای جدید، رسانههای فردیشدن و مبتنی بر تعامل فردی انسان- رایانه هستند و موجب میشوند انسانها بیش از پیش گوشهگیر، منزوی و کمتحرک شده و کمکم از زمینه عملی زندگی خود دور شوند.
به عبارت دیگر شکلگیری اجتماعات در فضای مجازی موجب میشود که اجتماعات در جهان واقعی به تدریج کمرنگ و بیاهمیت شود. این بدان معناست که منبع هویت بخشی افراد متکثر و متنوع میشود و به همین جهت هویت ملی و انسجام اجتماعی یک جامعه به تدریج تضعیف میشود (مرتضی نورمحمدی، ۱۳۸۸).
با آمدن شبکههای اجتماعی مجازی، شکل جدیدی از زندگی در فضای مجازی شکل گرفت و روابط میان افراد با شکل سنتی آن تفاوت کرد و تأثیر غیرقابل انکاری بر روابط اجتماعی برجای گذاشت. شبکههای اجتماعی یکی از پرطرفدارترین رسانهها هستند که مخاطبان بسیاری به خصوص از قشر جوان دارند. ویژگیهای تعاملی و ایجاد بستر برای ایجاد روابط اجتماعی از دلایل مورد استقبال واقعشدن شبکههای اجتماعی است. شبکههای اجتماعی با قابلیتهایی که در اختیار کاربران خود قرار میدهند، به ۵ اولویت اول کاربران اینترنت تبدیل شدهاند. فرد با طیف وسیعی از افراد در ارتباط است و علایق خود در زمینههای مختلف را با آنها به اشتراک میگذارد. افراد در شبکههای اجتماعی میتوانند هویتی کاملاً دلخواه داشته باشنتد و بر پایه همان هویت دلخواه ارتباط مجازی خود را با دیگران گسترش دهند. ظاهر این شبکهها جمعگرا است. امروزه تغییرات فرهنگی موجب شده که مردم ترجیح دهند در عین تنهایی، ارتباطات گستردهای هم با جهان پیرامون خود داشته باشند. شبکههای اجتماعی این خواسته را فراهم میکنند (امیر بارانی، ۱۳۹۰) شبکههای اجتماعی مختلف با سرویسها و خدمات مختلفی که در اختیار کاربران خود قرار میدهند، موجب تأثیرگذاری بیشتر روی زندگی آنها و جامعه و رفتارهای اجتماعی میشوند. شبکههای اجتماعی در حوزه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و … تأثیرگذارند. «این شبکهها کارکردهای گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی دارند و به گفته مختصصان ارتباطات، شبکههای اجتماعی بیش از پیش رابطههای چهره به چهره را کاهش میدهند». (قوانلو قاجار. م. همایش شبکههای اجتماعی مجازی و زندگی روزمره)
به عنوان مثال فیسبوک با وجود امکانات و خدمات ویژه و جدیدی که دارد و با اینکه کاربران بسیاری را جذب کرده است، اما یکی از تأثیرات منفیاش روی روابط بین فردی است. به عنوان مثال در مطالعهای در انگلستان نشان داده است که حدود یک سوم طلاقها در این کشور با شبکه اجتماعی فیسبوک در ارتباط است (طهورا مهدوی، ۱۳۹۰).
شبکههای اجتماعی از سویی به عنوان یکی از گونههای رسانههای اجتماعی امکانات تعاملی قابل توجهی برای کاربران اینترنتی فراهم کردهاند و در افزایش مشارکت شهروندان در برخی فرآیندها مؤثر بودهاند از سویی این شبکهها با آسیبهای گستردهای در حوزههایی از قبیل حریم خصوصی، کپیرایت، اعتیاد مجازی، سوءاستفاده از کودکان، دزدی اطلاعات و هویت و مواردی این چنینی مواجه بودهاند. چالش حریم خصوصی از مهمترین مباحثی است که همواره درباره شبکههای اجتماعی مطرح بوده است. کاربران اینترنتی در این شبکهها بخشی از اطلاعات شخصی خود را در اینترنت منتشر میکنند که میتوانند خطراتی برای آنها به همراه داشته باشد (محمدمهدی مولایی، ۱۳۸۹).
وبسایتهای شبکههای اجتماعی، حجم قابل توجهی از اطلاعات شخصی کاربران را در اختیار دارند و امکان سوءاستفاده شرکتهای تجاری و دولتها از این اطلاعات همواره از دغدغههای اصلی مطرحشده درباره این شبکههاست. این شبکهها همچنین عرصه ارتباطات سیاسی را نیز متحول کردهاند. فعالیتهای کاربران در حوزه سیاسی در شبکههای اجتماعی روی وقایع سیاسی در دنیای واقعی مؤثر بوده است. در حوزه ارتباطات بینالملل نیز شبکههای اجتماعی قابلتوجه هستند و برخی کشورها مانند چین و روسیه که دغدغه حفظ فرهنگ ملی برایشان اهمیت دارد، با تقویت شبکههای اجتماعی بومی تلاش کردهاند کاربرانشان را از شبکههای اجتماعی بینالمللی که در مالکیت شرکتها آمریکایی هستند، دور کنند. شبکههای اجتماعی همچنین بر عرصه اقتصاد نیز مؤثر بودهاند (محمدمهدی مولایی، ۱۳۸۹)
شبکههای اجتماعی، امکان اتصال انسانها را در سراسر جهان بهطور غیرقابل تصوری افزایش داده اند. با این همه، برخی از متخصصان فناوری، جامعهشناسان و روانشناسان میگویند کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به دیگرانی که در آن حضور ندارند، یا بهره کمتری از آن میبرند، «تنهاتر» و «خودشیفتهتر» شدهاند. حتی بیماریهای جسمی و روحی هم کاربران را تهدید میکند.
بسیاری از متخصصین و روانشناسان سایبری و خانواده با هشداردادن نسبت به رشد فزاینده و آینده شبکههای اجتماعی، نسبت به جداشدن نسل جدید و حتی نسل قدیم از روابط اجتماعی خارج از فضای نت و فرورفتن در دنیای مجازی خود ساخته، هشدار داده اند. اما نباید تأثیرات مثبت شبکههای اجتماعی از قبیل افزایش اطلاعات عمومی، افزایش ارتباط با دیگران برای روابط اجتماعی و کسانی که در خارج از فضای اینترنت از روابط ناخوشایند با دیگران رانج میبرند نادیده گرفت. افراد در فضای شبکههای اجتماعی میتوانند روابط متفاوتی را تجربه کنند.
شبکهها قدرت برهمزدن روابط و از همپاشیدن زندگی افراد را دارند؛ هر پیام زننده، عکس یا اطلاعات شخصی که در شبکههای اجتماعی توسط افراد استفاده میشود میتواند بعدها علیه خود فرد به کار برده شود، چنانکه در بررسی بسیاری از موارد طلاق در کشورهای غربی این امر مشهود و ثابت شده است.
ایجاد اختلال در بازده شغلی فرد از دیگر کژکارکردهای اجتماعی مجازی است، چتکردن و چککردن صفحه شخصی در شبکههای اجتماعی وقت بسیاری از فرد در طول شبانهروز میگیرد و طبعاً قسمتی از این زمان در ساعات کاری اداری فرد انجام میشود، آنلاینبودن مداوم در شبکههای اجتماعی در کوتاهمدت هم باعث عادتی ناآگاهانه در استفاده از این شبکهها میشود.
اعتیاد به استفاده از این شبکهها زمانی بیشتر بروز پیدا میکند که فرد با قصد و هدف خاصی سراغ فضای مجازی میرود و بدون اینکه متوجه باشد بیاختیار به شبکههای اجتماعی ورود پیدا میکند، البته پیشرفت روزافزون فناوریهای جدیدتر چون تبلتها، اسارت فونها و … اینگونه دستیابیها را به این شبکهها آسانتر نموده است تا جایی که خاطر فرد از فکر اینکه یک روز به شبکههای اجتماعی دسترسی نداشته باشد مشوش و نگران میشود.
در کنار این فرصتها، چالشها و معضلات استفاده از این شبکههای اطلاع رسانی و ارتباطی، همواره مورد بحث و بررسی پژوهشگران حوزهی جامعهی اطلاعاتی قرار گرفته است. شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک، توئیتر و حتی یوتیوب، اگرچه در زمرهی پر بازدیدترین و مشهورترین سایتهای اینترنت به شمار میروند (بنا به آمار جدید پایگاه اطلاع رسانی الکسا)، علاقهی وافر کاربران اینترنت به استفاده از این پایگاهها و گسترش و شیوع اتصال به این پرتالها در فضای وب، سبب پیدایی پدیدهی استفاده آسیب زا طریق اینترنت یا اعتیاد به اینترنت برای کاربران استفاده شده است. موضوع اعتیاد به اینترنت موضوعی است که به نظر میرسد باید به فهرست اعتیادهایی که برای همهی ما آشناست، اضافه شود. عارضههایی مانند اعتیاد به مواد مخدر، اعتیادهای عصر غیر دیجیتال بودهاند که هنوز هم گریبان جوامع امروزی را گرفتهاند، و امروزه پدیدهی دیگری به نام اعتیاد دیجیتالی به فهرست اعتیادهایی که بشر با آن روبروست، افزوده شده که بنا به ادعای مرجع بین المللی شناسایی و درمان اعتیادهای اینترنتی که اخیراً به همت انتشارات جان وایلی منتشر شده است، درمانی پیچیده و دشوار دارد.
آمارهای حاکی از گسترش اعتیاد به اینترنت، به خصوص اعتیاد فیس بوکی در میان کاربران جامعهی اطلاعاتی امروز است. دنیا شاهد یک نوع بیماری جدید به نام «اعتیاد فیس بوکی» است. روند افزایش دوستیها و ازدواجهایی که از طریق آشنایی در فیس بوک و به طور کلی شبکههای اجتماعی صورت میگیرد، و در برخی موارد به طلاق می انجامد، محققان غربی را بر آن داشته است تا انتشار کتابها و مقالات و برگزاری همایشهای متعددی را به منظور آسیب شناسی رفتاری، روانی، و امنیتی حاکم بر این شبکههای اجتماعی در یک دهه اخیر در دستور کار قرار دهند.
خبر یک پنجم طلاقها در امریکا به واسطهی فیس بوس، موضوع قابل تأملی است. کاهش سطح روابط اجتماعی کاربران در محیط واقعی، تنهایی و افسردگی، اختلال در تغذیه و گوارش، کاهش عزت نفس، تهدیدات امنیتی، کاهش امنیت حریم خصوصی کاربران، و دهها معضل و چالش دیگر، تنها بخشی از دلایلی است که امروزه به عنوان زمینههای اعتیاد و تهدید فیس بوکی از آن یاد میشود. شبکهی اجتماعی فیس بوک آقای زاکربری، در اوایل سال ۲۰۰۴ میلادی به عنوان یک پروژهی دانشگاهی در دانشگاه هاروارد امریکا متولد شد. اما بعد از آنکه میلیونها دانشجوی امریکایی وارد این شبکه شدند، خالق جوان آن به فکر بین المللی کردن این شبکه افتاد. افزایش کارایی و توسعهی خلاقیت دیجیتالی آقای زاکربری و تیمش، به پدیدار شدن موثرترین و محبوبترین شبکهی اجتماعی اینترنت منجر شد، به گونهای که تا اواسط سال ۲۰۱۲ میلادی، شمار کاربران این شبکه از نهصد میلیون نفر در بیش از یکصد و شصت کشور جهان فراتر رفت و ارزش دلاری این تجارت فعال و موفق، مرز هشتاد میلیارد دلار را نیز در نوردید، موفقیتی که پیشتر برای سایتهای موفقی چون آمازون (بنیانگذار: پییر امیدیار) حاصل شده بود. چت متنی و صوتی و این اواخر چت تصویری در کنار پروفایل سازی، انجمن سازی، گروه سازی، اشتراک گذاری متن و عکس، و مسائلی از این دست با حضور صدها میلیون کاربر اینترنت، سبب شد فیس بوک امروزه جزء لاینفک زندگی یک ششم جمعیت کرهی زمین باشد.
سیستم تایم لاین یا «خط سیر زمانی» فیس بوک در کنار سیستمهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی آن بر روی گوشیهای تلفن همراه «فیس بوک بازی» صدها میلیون کاربر این شبکه را در اقصی نقاط جهان افزایش داده است و شاید یکی از دلایل گسترش اعتیاد به این شبکه نیز به حساب آید. به نظر میرسد فیس بوک محفل بین المللی بدون نیاز به گذرنامهای شده است و همانند سیگاریها که روزی نیست حتی یک پک به سیگار نزنند، فیس بوک بازها هم نمیتوانند روزی چند بار به صفحهشان متصل نشوند. آنها که دیگر خیلی معتاد شدهاند و وقت زیادی را صرف این شبکه و فعالیت در آن میکنند، همواره در این شبکه برخط (آنلاین) هستند تا هیچ فعل و انفعالی در مورد دوستان و گروههایی که عضو آن هستند، از نظرشان پنهان نماند. البته شیوع فیس بوک بازی در میان جوامع، همهی ملتها را تحت تأثیر قرار داده است و فرصتی را برای صاحبان کسب و کار، و مراکز تحقیقاتی و تبلیغاتی و حتی امنیتی فراهم کرده است تا فعالیت کاربران این شبکهها را برای نیل به اهداف و مأموریتهای سازمانی خود، تحت نظر بگیرند. جولیان آسانژ، مؤسس ویکی لیکس، که پرتال تحت مدیریت وی بزرگترین افشاگری قرن را در اینترنت منتشر کرد، معتقد است «فیس بوک، نفرت انگیزترین ابزار جاسوسی است که تاکنون خلق شده است.» به گفتهی آقای آسانژ، فیس بوک یک گنجینهی اطلاعاتی بسیار بزرگ از نام و سوابق افراد است که کاربران آن را داوطلبانه در اختیار این شبکهی اجتماعی قرار میدهند ولی این ابزار مورد بهره برداری دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی امریکا قرار میگیرد. وی میگوید هر کس نام و اطلاعات شخصی خود را به فیس بوک اضافه میکند،باید بداند که به رایگان در خدمت دستگاههای اطلاعاتی امریکاست و این گنجینهی اطلاعاتی را برای آنها تکمیل میکند. جولیان آسانژ مدعی نیست که دستگاههای اطلاعاتی امریکا شبکهی اجتماعی فیس بوک را میچرخانند، ولی به عقیدهی وی، دسترسی این دستگاههای اطلاعاتی به اطلاعات ذخیره شده در فیس بوک،آن را به ابزاری خطرناک تبدیل کرده است. در واقع فیس بوک اطلاعات کاربران خود را به شیوههای گوناگون در اختیار بنگاه های تبلیغاتی و سازمانها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی قرار میدهد تا از این رهگذر، پول بیشتری به دست آورد و ارزش سهام خود را در بازار سهام ارتقا دهد.
کاربری که اطلاعات خود را از زمان مدرسه رفتن، دانشگاه رفتن، و مکان کار و زندگی گرفته تا تصاویر خانوادگی و شخصی و مسافرتها و دیدارها و اطلاعات دوستان دور و نزدیک داخلی و خارجیاش در فیس بوک ارائه میکند، بهترین عامل و طعمه برای نهادهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی و حتی امنیتی و جاسوسی به شمار میرود. تصور کنید اگر میخواستید چنین اطلاعات گسترده، منسجم، و مکتوبی را از دوست خود یا از دوست یکی از دوستان خود به دست آورید. در محیط غیر مجازی چگونه امکان پذیر بود؟ حتی اگر به راحتی میتوانستید این اطلاعات را به دست آورید، ناچار بودید چقدر زمان و هزینه صرف کنید؟ در حالی که همهی اینها در فیس بوک به رایگان، داوطلبانه و به آسانی در دسترس و قابل وصول است. .
دانیل میلر، انسان شناسی در دانشگاه کالج لندن، اخیراً کتابی دربارهی فیس بوک نوشته است که در آن، به داستانهایی کوتاه از سرگذشت و تجربهی افراد مختلف در استفاده از این پایگاه پرداخته است. او معتقد است برای خیلیها، فیس بوک یک اَبَردوست به حساب میآید و بعضیها به قدری غرق «فیس بوک بازی» هستند که بهتر است در قسمت اعلام وضعیت تأهل بنویسند:ازدواج با فیس بوک!!!!
محققانی چون ویلدرمورت و بارنرز، معتقدند که کاربران اینترنت، به خصوص کاربران شبکههای اجتماعی، گویی نه از امنیت اطلاعاتی و شخصی خود در این فضا آگاهی دارند و نه دربارهی چالشهایی که این ناآگاهی برای آنان ایجاد میکند، چیزی میدانند. در این بین، کاربران نوجوان و جوان، به سادگی اطلاعات شخصی خود را در معض دید قرار میدهند و در تیررس خطرات و معضلات این شبکهها هستند. این قضیه نه تنها در کشورهای کمتر توسعه یافته به عنوان یک ناهنجاری جدی در اجتماع مطرح شده است، بلکه در جوامع غربی نیز که به شدت درگیر معضلات استفادهی افراطی شبکههای اجتماعی اینترنتی و شاهد کاهش روابط اجتماعی و عاطفی شهروندان خود هستند، مشاهده میشود. به نظر میرسد قبل از اینکه دولتها به فکر راه چاره باشند، مردم و کاربران باید هوشیار و عاقل باشند و در مقابل ابزارهای سرمایه داری و سلطه گری، نسبت به معضلات و شیوهی برخورد با آن، با بصیرت و شناخت حداکثری عمل کنند.
۲- ۸- آسیب های روانی وابستگی به فیس بوک
بهطور کلی میتوان آسیبهای روانی شبکههای اجتماعی را در چهار دسته تقسیمبندی کرد:
کاهش احساسات: اغلب ارتباطات در این فضا نوشتاری است و کیفیت ارتباط در فضای واقعی را ندارد و از احساس کمتری برخوردار است. و موجب کاهش احساسات در فرد میشود. ارتباطات متنی پایه و اساس شبکههای اجتماعی را میسازد و وسایل ارتباطی جدید هم نتوانستهاند خللی در آن ایجاد کند این موضوع از آنجا اهمیت دارد که یک نوشته ممکن است حق مطلب را ادا کند اما به هیچ وجه نمیتواند احساس افراد در جریان کنش متقابل منتقل کند.
متنگرایی: با وجود امکانات چندرسانهای موجب رد فضای مجازی، هنوز هم قسمت بزرگی از ارتباطات در فضای مجازی را ارتباطات متنی (ایمیل، چت) تشکیل میدهد. ارتباط متنی میتواند شکل جدیدی از هویت مجازی را شکل دهد.
انعطافپذیری هویتی: افراد در فضای مجازی میتوانند چهرهها و بازنماییهای متفاوتی از خود ارائه دهند.
دریافتهای جایگزین: در ارتباطات مجازی میتوان دیوارها را شکست و به حوزه خصوصی دیگران وارد شد و حرفهایی را که افراد حاضر نیستند در ارتباط چهره به چهره بگویند، میگویند.
۲-۹- هوش هیجانی[۱۸] چیست؟
از گذشته های دور شناخت عقلانی و عاطفی مطرح بوده اند ولی شناخت عقلانی در همه موارد بر شناخت عاطفی ترجیح داشت و انسان ها هم دیگر را از گرایش های عاطفی و احساسی در تصمیم گیری ها و درک حقایق برحذر می داشتند. در یونان باستان جنبش رواقیون اعتقاد داشتند شخص خردمند و عاقل هیچ هیجان یا احساسی را تأیید نمی کند. در سال ۱۹۲۰ ثراندایک برای نخستین بار، توانایی اجتماعی را جزء هوش دانست. هوش اجتماعی از نظر ثراندایک توانایی درک دیگران، عمل و رفتار هوشمندانه و زیرکانه در روابط با دیگران است (خسرو جاوید،۱۳۸۱).
بار- اُن نیز برای اولین بار، اصطلاح بهره هیجانی را در برابر بهره هوشی مطرح کرد و از سال ۱۹۸۰به تدوین پرسشنامه هوش هیجانی پرداخت.
درسال۱۹۹۰مقاله ای توسط سالووی و مایر منتشر شد که در آن اصطلاح هوش هیجانی برای اولین بار استفاده شد. آنان هوش هیجانی را به عنوان توانایی درک و بیان هیجانات، استفاده از آن و مدیریت هیجان ها درخود و سایر افراد تعریف کردند.(سالوی، بیدل[۱۹] و دتیلی[۲۰]رومای[۲۱]ر به نقل لز چرنیس[۲۲]،۲۰۰۲ ، نقل از گلستان جهرمی،۱۳۸۳).
از نظر گلمن(۱۹۹۵) گاردنر الهام بخش نظریه هوش هیجانی است. گاردنر معتقد است هوش یک نوع ِواحد و یکپارچه نیست. طیف گسترده ای از هوش وجود دارد که موفقیت در زندگی را تضمین می کند و هفت نوع اصلی آن عبارتنداز:
۱-هوش زبانی
۲- استدلال ریاضی
۳- درک فضا
۴- جنبش جسمانی
۵- موسیقی
۶- مهارت اجتماعی
۷- استعدادهای درون فردی
هوش هیجانی یک مفهوم گسترده است که شامل مهارت های فردی و حالات درونی می باشد و به مجموعه مهارت های درون فردی و برون فردی اطلاق می گردد. هوش هیجانی را می توان آگاهی از هیجانات و چگونگی تأثیر پذیری دیگران، بروز احساسات، مدیریت هیجانات و عواطف، همدلی و خودآگاهی و چگونگی اداره ارتباطات بین فردی دانست. گاردنر خاطر نشان می کندکه هسته هوش بین فردی توانایی درک و ارائه پاسخ مناسب به روحیات، خلق وخو، انگیزش ها و خواسته های افراد دیگر است او اضافه می کند که در هوش درون فردی، کلید خودشناسی عبارتست از آگاهی داشتن از احساسات شخصی خود و توانایی متمایز کردن و استفاده از آنها برای هدایت رفتار خویش. (گلمن،۱۹۹۵،نقل از کوچک انتظار- قدسی،۱۳۸۳).
تعاریف دیگری از هوش هیجانی وجود دارد که توانایی درک احساسات درآن نقشی اساسی دارد:
مایر و سالووی(۱۹۹۳) هوش هیجانی را نوعی از هوش اجتماعی می دانند که مستلزم توانایی درک دقیق، ارزیابی و بیان هیجان، نظارت بر هیجانات خود و سایرین، تمییز دادن بین هیجانات و استفاده از این اطلاعات برای افزایش رشد عقلانی و هیجانی است(پون تنگ فت۲۰۰۲نقل ازگلستان جهرمی ،۱۳۸۳).
مایر و سالووی(۱۹۹۷)هوش هیجانی را به چهار بخش تقسیم کرده اند:
تشخیص هیجانات درخود و دیگران
کاربرد هیجانات و توانایی ابراز احساسات و یکپارچه کردن احساساتشان
فهم هیجانات و توانایی فهم علل هیجانات
کنترل هیجانات و به کار گرفتن روش های مؤثر از احساسات برای دستیابی به اهداف (کارسیو،۱۹۹۹نقل از گلستان جهرمی،۱۳۸۳).
در تعریف و مدل مایر و سالووی از هوش هیجانی بیشتر به بعد بیولوژیک و روان شناختی هیجانات توجه شده و ادراک هیجانات نقش اساسی دارد. هوش هیجانی در این تعریف به قابلیت های اجتماعی تعمیم نیافته اما در بهداشت و سلامت روان نقش مؤثری دارد.
دانلود فایل ها در مورد بررسی اثر بخشی هوش هیجانی در کاهش وابستگی به فیسبوک ...