(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای یادگیری با مدیریت زمان در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان صورت گرفته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد در حال تحصیل در دانشگاه شهید باهنرکرمان بودند که 3457 نفر را تشکیل دادند. ابتدا از تعداد 11 دانشکده (11 خوشه)، 7 دانشکده ( 7 خوشه)، به شکل تصادفی ساده ( قرعه کشی ) انتخاب شد و بعد از هر دانشکده نیز به شکل تصادفی یک گرایش انتخاب شد و تمام دانشجویان آن گرایش شامل 102 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای گزینش شدند. آزمودنی ها دو پرسشنامه سبکهای یادگیری کلب (1999) و پرسشنامه مدیریت زمان بریتون و تسر (1991) را تکمیل کردند. هر دو پرسشنامه از نظر روایی مورد تأیید اساتید مجرب قرار گرفته است و از نظر پایایی نیز برای پرسشنامه سبک یادگیری به روش آلفای کرونباخ 81/. و برای پرسشنامه مدیریت زمان 85/. بدست آمده است. داده ها به وسیله تحلیل وایانس چند متغیره، آزمون لوین و آزمون دی سامرز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبکهای یادگیری با مدیریت زمان در میان دانشجویان کارشناسی ارشد رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین سبکهای یادگیری و مدیریت زمان به تفکیک متغیرهای جمعیت شناسی سن، جنسیت و گرایش تحصیلی نیز تفاوت معناداری را نشان ندادند، فقط دانشجویان ریاضی نسبت به دانشجویان صنایع از نظر مدیریت زمان وضعیت مطلوبتری دارند.
کلید واژه: سبک یادگیری، مدیریت زمان، یادگیری، سبک شناختی، دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه
وفهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : طرح تحقیق
1
مقدمه
2
1 -1. بیان مسأله
3
1 -2. ضرورت و اهمیت تحقیق
4
1 -3. اهداف تحقیق
1-3-1. اهداف کلی
1-3-2. اهداف جزئی
5
1-4. سوالهای تحقیق
6
1-5. تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
فصل دوم: پیشینه تحقیق
10
مقدمه
11
2-1. مبانی نظری سبک یادگیری
11
2-1-1. مفهوم یادگیری
13
2-1-2. عوامل مؤثر بر یادگیری
14
2-1-3. مفهوم سبک یادگیری
19
2-1-4. نظریه کاری
22
2-1-5. تفاوت سبک یادگیری و سبک شناختی
24
2-1-6. انواع سبکهای یادگیری
24
25
25
2-1-6-1. سبک شناختی
2-1-6-2. سبک عاطفی
ط
2-1-6-3. سبک فیزیولوژیک
26
2-1-7. مدلهای ارائه شده در رابطه با سبکهای یادگیری
27
2 -1-7-1. مدل سبکهای یادگیری دیوید کلب
31
2-1-7-2. سبک یادگیری فلمینگ و میلس
32
2 -1-7-3. مدل سبک یادگیری فلدر و سیلورمن
33
2-1-7-4. مدل سبکهای یادگیری وارک
35
2-1-7-5. سبکهای یادگیری هانی و مامفورد
37
2-1-7-6. سبکهای یادگیری وابسته به و نابسته به زمینه
39
2-1-7-7. مدل سبکهای یادگیری تکانشی و تأملی
40
2-1-7-8. مدل سبکهای یادگیری دان ودان
41
2-1-7-9. مدل سبکهای یادگیری گرگورک
42
2-1-7-10. سبک یادگیری گراشا – ریچمن
44
2-1-7-11. سبک یادگیری مک کارتی
45
2-1-7-12. مدل ماتیز
47
2-2. پیشینه نظری مدیریت زمان
47
2-2-1. مفهوم زمان
49
2-2-2. مفهوم مدیریت زمان
55
2-2-3. فرآیند مدیریت زمان
56
2-2-4. منافع مدیریت زمان
56
2-3. مروری بر تحقیقات انجام شده
57
2-3-1. تحقیقات انجام شده در داخل ایران در مورد سبک یادگیری
60
2-3-2. تحقیقات انجام شده در داخل ایران در مورد مدیریت زمان
61
2-3-3. تحقیقات انجام شده در خارج از ایران در مورد سبک یادگیری
62
64
65
2-3-4. تحقیقات انجام شده در خارج از ایران در مورد مدیریت زمان
جمع بندی فصل دوم
مدل مفهومی تحقیق
ی
66
فصل سوم: روش تحقیق
66
مقدمه
66
3-1. نوع تحقیق
66
3-2. جامعه آماری
68
3-3. روش نمونه گیری و حجم نمونه
68
68
69
3-4. ابزار جمع آوری اطلاعات و روایی و پایایی آن
3-4-1. پرسشنامه سبک یادگیری
3-4-2. پرسشنامه مدیریت زمان
69
3-5. روش جمعآوری اطلاعات
70
3-6. روشهای تجزیه و تحلیل آماری
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
71
مقدمه
71
4-1. توصیف شاخصهای جمعیت شناختی پاسخگویان
4-1-1. بررسی آزمودنیها به تفکیک جنسیت.
4-1-2. بررسی آزمودنیها به تفکیک سن.
4-1-3. بررسی آزمودنیها به تفکیک گرایش تحصیلی.
74
4-2. تحلیل یافتهها با بهره گرفتن از آمار استنباطی
75
4-2-1. سؤال اول: آیا بین مدیریت زمان و سبک یادگیری رابطه معنیداری وجود دارد؟
77
4-2-2. سؤال دوم: آیا بین سبک یادگیری به تفکیک گرایش تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد .
78
4-2-3. سؤال سوم: آیا بین سبک یادگیری دانشجویان به تفکیک سن آنها تفاوت معناداری وجود دارد ؟
78
4-2-4. سؤال چهارم: آیا بین سبک یادگیری دانشجویان به تفکیک جنسیت آنها تفاوت معناداری وجود دارد ؟
79
4-2-5. سؤال پنجم: آیا بین مدیریت زمان به تفکیک سن، جنسیت، گرایش تفاوت معنیداری وجود دارد ؟
ز
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
80
مقدمه
81
5-1. بحث و نتیجهگیری
83
5-2. پیشنهادهای تحقیق
83
5-3. محدودیتهای تحقیق
84
منابع فارسی
95
منابع لاتین
102
پیوستها
مقدمه
هر برنامهریز درسی، محتوایی که طراحی مینماید به منظور تحقق یادگیری اثربخش است. برای آنکه یادگیری در فراگیران در حداقل زمان ممکن و با کیفیت صورت گیرد، بایستی منطبق با تفاوتهای فردی آنها باشد. اگر در گذشته، یادگیری را تنها متأثر از هوش و عوامل ارثی میدانستند، امروزه علاوه بر آنها، عوامل دیگری از قبیل سبک یادگیری و مدیریت زمان نیز تأثیرگذار میدانند.
افراد در فضای آموزشی با سبکهای متنوع یادگیری حضور دارند که بدون شک بر فرآیند یادگیری تأثیرگذار است. همان طور که اثر انگشت هر فرد، خاص خودش است، سبک یادگیری نیز منحصر به خود فرد است. آگاهی از نمونه یادگیری فراگیران و شناسایی یادگیری ترجیحیشان باعث هدایت برنامه آموزشی در جهت آموزشی متناسب با ویژگیهای یادگیرندگان میشود. (آقابابایی، 1388) بنابراین هر برنامهریز درسی در جایگاه طراح آموزشی، بایستی به این عامل مؤثر در یادگیری توجه نماید و محتوایی را طراحی نماید که پاسخگوی سبکهای یادگیری متنوع فراگیر باشد. تحقیقات و نظریات متنوعی در این زمینه مطرح شدهاند و اکثرأ اهمیت سبک یادگیری را در افزایش رضایت و بالا بردن کیفیت آموزش عالی تأیید نموده اند.
علاوه بر عامل سبک یادگیری، زمان نیز به عنوان یک کالای برگشت ناپذیر و غیرقابل خرید در طراحی و برنامه ریزی درسی نقش اساسی دارد. اگر برنامهریز به عامل زمان در برنامه ریزی و تدوین محتوا توجه نداشته باشد، منجر به نارضایتی فراگیر و عدم تحقق یادگیری خواهد شد و بالطبع اگر فراگیر در زمان یادگیری به عامل وقت و مدیریت آن توجه نداشته باشد باعث خواهد شد که از دیگر اهداف خود بازبماند.
لذا به دلیل اهمیت متغیرهای تحقیق بالاخص در محیطهای آموزشی و علاقه شخصی تحقیقگر، درصدد برآمد تا به بررسی وضعیت موجود سبک یادگیری و مدیریت زمان و رابطه آن در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه باهنر کرمان بپردازد تا بدین وسیله با بررسی علمی این دو متغیر به کلیهی ذی نفعان آموزشی در جهت تسهیل یادگیری کارآمد کمک کند و میزان آگاهی و شناخت آنها را نسبت به این دو مولفه افزایش دهد.
1-1 بیان مسأله
در کشور ما، مسئولیت تربیت نیروهای متخصص برای ورود به بازار کار و گرداندن چرخهای اقتصادی، رشد و توسعه اجتماعی، فرهنگی به دانشگاهها و مؤسسات آموزشی واگذار شده است. وابسته بودن توسعه و بقای جامعه به آموزش از یک سو و وجود فضای رقابتی برای ورود به دانشگاهها ضرورت توجه به بالا بردن کیفیت آموزش و تحقق یادگیری اصیل و عمیق را ایجاب می کند.
برای آنکه آموزش و یادگیری به طور مؤثر صورت گیرد اولأ: برنامهریزان درسی در طراحی، تدوین و ساخت برنامه درسی
ثانیأ: مدرسین در فرآیند اجرا و ارزشیابی محتوای آموزشی
ثالثأ: فراگیران به عنوان جذب کننده و تولید کننده دانش
بایستی نسبت به وجود تفاوتهای فردی و اهمیت آن در تحقق یادگیری اثربخش آگاه شوند و متناسب با آنها فرآیند یادگیری را هدایت نمایند.
از جمله وجوه تفاوتهای فردی مورد توجه در نظامهای آموزشی “سبک یادگیری” است. منظور از سبک یادگیری روشی است که افراد اطلاعات را کسب، نگه داری و بازخوانی مینماید (فدلر و هنریکز،1995).
سبک یادگیری مانند اثر انگشت خاص هر فرد است. شناخت سبک یادگیری موجب میشود تا آموزش با سهولت بیشتر و به روش مناسبتری صورت گیرد. اگر برنامهریز درسی، مدرس، فراگیر و کلیه ذی نفعان آموزشی نسبت به سبکهای یادگیری آگاهی داشته باشند، میتوانند ضمن در نظر گرفتن آن زمینه یادگیری عمیق و اصیل را فراهم نمایند.
در کنار توجه به نوع سبک یادگیری، عامل زمان برای برنامهریزان درسی به عنوان یکی از عناصر برنامه ریزی در تدوین محتوا، مدرسین در ارائه آموزش و فراگیران در یادگیری اهمیت دارد.
ممکن است هر فرد با سبک یادگیری خاص در چگونگی مدیریت زمان با دیگری تفاوت داشته باشد. لذا توجه به این گونه از تفاوتهای فردی در تحقق یادگیری اثربخش بیفایده نخواهد بود و می تواند در کوتاهترین زمان ممکن تحقق یادگیری کارآمد را فراهم نماید.
هرچند به نظر محقق در نظام آموزشی کشور ما با اعمال تمرکزگرایی در نظام آموزشی، ارزشیابی یکسان، استفاده از روشهای تدریس سنتی و غیره تاحدودی تفاوتهای فردی در نظرگرفته نمی شود.
2