شکل ۶-۱۸ تغییرات ضریب انتقال جرم مرزی با فشار و دما برای سیستم دی اکسید کربن- هپتان.
شکل ۶-۱۹ تغییرات ضریب انتقال جرم مرزی با فشار و دما برای سیستم نیتروژن- هگزادکان.
شکل ۶-۲۰ تغییرات ضریب انتقال جرم مرزی با فشار و دما برای سیستم نیتروژن- هپتان.
با توجه به شکلهای (۶-۱۷) تا (۶-۲۰)، ضریب انتقال جرم مرزی به طور یکنواخت با افزایش فشار کاهش مییابد. به این رفتار ضریب انتقال جرم مرزی قبلا در مقالات متعدد اشاره شده است ]۱۵و۵[. علت مشاهده این پدیده به کاهش ویسکوزیتهی فاز مایع در اثر حل شدن گاز در آن نسبت داده می شود ]۱۵و۵[. با این وجود، رفتار مشخصی برای ضریب انتقال جرم مرزی با تغییر دما قابل پیش بینی نیست. برای مثال، در سیستم دی اکسید کربن- هگزادکان که در شکل (۶-۱۷) نشان داده شده است، در بازهی دمایی K15/313 تا K15/373، ضریب انتقال جرم مرزی با دما افزایش مییابد که علت آن، افزایش انرژی سینیتیک مولکولهای گاز و همینطور کاهش ویسکوزیتهی فاز مایع میباشد؛ بنابراین در این شرایط مولکولهای گاز میتوانند راحتتر در فاز مایع نفوذ کنند و مقاومت مرزی در مسیر انتقال جرم کمتر می شود. اما از این دما به بعد، رفتار معکوسی مشاهده می شود؛ به عبارتی دیگر، ضریب انتقال جرم مرزی با افزایش دما رفتاری نزولی از خود نشان میدهد که علت آن احتمالا به خاطر کاهش حلالیت گاز در مایع در دماهای بالا میباشد. پس به طور کلی میتوان گفت در بحث تغییرات فشاری و دمایی، دو پدیده نفوذ و حلالیت رفتار نهایی ضریب انتقال جرم مرزی را تعیین می کنند. از آنجایی که نفوذ و حلالیت گاز در مایع با افزایش فشار بهبود مییابد، بنابراین ضریب انتقال جرم مرزی در تمامی سیستمها به طور یکنواخت با افزایش فشار، بیشتر می شود. اما دما اثری متفاوت بر هر یک از این پدیده ها دارد. به بیان دقیقتر، افزایش دما، حلالیت گاز را کاهش اما قدرت نفوذ آن را افزایش میدهد. بر هم کنش این دو پدیده، در نهایت، ضریب انتقال جرم مرزی سیستم را تعیین خواهد کرد. در مخلوط دی اکسید کربن- هگزادکان، این وارونگی، در دمای K15/373 رخ میدهد و به این معنا است که در این سیستم، از دمای K15/313 تا K15/373، فرایند نفوذ غالب بوده اما از این دما به بعد، اثر دما روی میزان حلالیت گاز قابل ملاحظه بوده و پدیده حلالیت، فرایند انتقال جرم را کنترل خواهد کرد. در مابقی سیستمها، که در شکلهای (۶-۱۸)، (۶-۱۹) و (۶-۲۰) نشان داده شده اند، روند افزایشی برای ضریب انتقال جرم با افزودن دما ملاحظه می شود، به عبارتی دیگر، در این سیستمها، در بازهی دمایی و فشاری مطالعه شده، فرایند نفوذ غالب خواهد بود. به طور خلاصه میتوان گفت در سیستمهای دی اکسید کربن-نرمال آلکان در دماهای پایین و متوسط فرایند نفوذ غالب است، اما در دماهای بالا پدیده حلالیت غالب می شود و در سیستمهای شامل نیتروژن در تمامی دماها فرایند نفوذ غالب بوده یا به عبارتی افزایش دما سبب کاهش مقاومت در مرز دو سیال میگردد.
فصل هفتم
۷- نتیجه گیری
در این قسمت نتایج حاصل از تحقیق انجام شده به طور خلاصه توضیح داده می شود.
- در این مطالعه داده های کشش سطحی تعادلی و دینامیک سیستمهای دی اکسید کربن- هگزادکان، دی اکسید کربن- هپتان، نیتروژن- هگزادکان و نیتروژن هپتان، در بازهی گستردهای از دما و فشار، از مرکز ازدیاد برداشت اتخاذ شد. بر اساس نتایج قبلی به دست آمده از این مرکز، میزان کشش سطحی تعادلی با افزایش فشار کاهش مییابد، زیرا با افزایش فشار دو فاز امتزاجپذیری بیشتری پیدا می کنند. از سوی دیگر در سیستمهای شامل نیتروژن، کشش سطحی تعادلی با دما کاهش مییابد، در حالیکه در سیستمهای حاوی دی اکسید کربن، افزایش دما گاهی موجب افزایش کشش سطحی و در برخی موارد سبب کاهش آن میگردد ]۴۰و۳۹[.
- مدلسازی فرایند نفوذ بر اساس داده های کشش سطحی دینامیکی و تعادلی صورت گرفت.
- دو مدل انتقال جرم مختلف، با وجود مقاومت در مرز دو سیال و بدون وجود مقاومت، در نظر گرفته شدند.
- بر اساس نتایج به دست آمده، صرف نظر از مقاومت انتقال جرمی در مرز دو سیال، در شرایط مطالعه شده مورد قبول نیست.
- پس از ثابت کردن وجود مقاومت قابل ملاحظه در مرز دو سیال، ضریب انتقال جرم مرزی به عنوان مهمترین پارامتر در این نوع مدلسازی معرفی شد.
- با توجه به نتایج، مقدار ضریب انتقال جرم با گذشت زمان به حدود یک سوم مقدار اولیه خود (یا حتی کمتر از آن) میرسد که علت آن کاهش شار انتقال جرم است.
- ضریب انتقال جرم مرزی با افزایش فشار افزایش مییابد که علت آن بهبود حلالیت و نفوذ گاز در مایع در اثر افزایش فشار است.
- یافتن ارتباط بین ضریب انتقال جرم مرزی و دما پیچیده به نظر میرسد، زیرا از یک سو افزایش دما انرژی سینیتیک مولکولهای گاز را زیاد و ویسکوزیته فاز مایع را کم می کند و از اینرو باعث تسهیل انتقال جرم و افزایس ضریب انتقال
مکاتب رهبری نظریه های رهبری
۱. مکتب صفات شخصی
ویژگی های شخصیت دیویس، استاگدیل، مان، کرک پاتریک و لاک [۹۷]
۲. مکتب رفتاری
مطالعات آیوا کرت لوین، مطالعات اوهایو مورفی، مطالعات هاروارد پژوهشگران
هاروارد، مطالعات میشیگان ویکتور وروم، مطالعات پویایی شناسی گروهی دروین
کارترایت و آلوین زاندر، شبکه ی مدیریت رابرت بلیک و جین موتون، چهارسبک
رهبری رنسیس لیکرت[۹۸]
۳ .مکتب اقتضایی
پیوستاری رهبری تاننبام و وارن اشمیت، رهبری مبتنی بر موقعیت پال هرسی و
کنث بلانچارد، انطباق موقعیت با سبک رهبری فیدلر، مسیر-هدف رابرت هوس
و مارتین ایوانز؛ سبک، ساختار و ظرفیت استینسون و جانسون ، تعامل رهبر با
اعضا جرج گرین ، هنجاری رهبری ویکتور وروم و فیلپ یتان، اثر بخشی رهبری
ویلیام ردین، رهبر وظیفه ای یا متمرکز بر فعالیت جان آدایر[۹۹]
۴.مکتب نوین رهبری
جانشین های رهبری جرمیر وکر، اسنادی رهبری فریتس هایدر، رهبران هدف گرا
تحول گرا برنارد باس، مهارت های رهبری ریچارد بوید، کاریزماتیک رابرت هوس[۱۰۰]
مکتب صفات شخصی[۱۰۱]
مطالعه علمی رهبری با ورود به قرن بیستم با دیدگاه «مردان بزرگ» آغاز شد، که تاریخ را شکل گرفته از سوی افراد استثنایی می نگریست. مکتب تفکری مردان بزرگ بیان می کرد که ویژگی های معین خلقی (ویژگی ها و مشخصه های ثابت )است، که رهبران را از غیر رهبران متمایز می کند. بنابراین محققان رهبری در رابطه با رهبری بر شناخت تفاوت های فردی (صفات ) تمرکز داشتند (Antonakis et al,2004,14).
در این گروه از نظریات، برای رهبر، خصوصیات ذاتی ذکر می شود. این خصیصه ها بیان کننده ی ویژگی هایی هستند که در افراد نهادینه هستند، درونی و ذاتی اند و قابل تغییر نیستند (Stenz et al ,2012). بر اساس این نظریات رهبران، ابر مردانی[۱۰۲] هستند که به علت ویژگی هایی فطری، شایسته ی رهبری شده اند. در این دیدگاه اعتقاد بر آن است که رهبران، زاده می شوند، نه این که ساخته می شوند. بنابراین کسانی می توانند نقش رهبری را در سازمان ایفا کنند که دارای خصوصیاتی چون هوشمندی، برونگرایی، تسلط برخود، اعتماد نفس، سخنوری، جاذبه ی کلام، جذابیت و مانند این ها، می باشند. پژوهشگرانی که درباره ی صفات شخصی رهبران بررسی کرده اند به دو روش اقدام نموده اند: ۱. مقایسه ی ویژگی آن هایی که به صورت رهبر در صحنه ی زندگی و سازمان ظاهر شده اند با ویژگی کسانی که بدین گونه نبوده اند. ۲. مقایسه ی ویژگی های رهبران موفق با رهبران ناموفق(قاسمی، ۱۳۹۰).
دیویس چهار خصوصیت عمده را برای رهبران ذکر کرده است:
هوش: تحقیقات انجام شده بر روی رهبران موفق سازمانی نشان می دهد که هوش آنان از میانگین هوش پیروان و مرئوسانشان بیشتر است.
بلوغ اجتماعی و وسعت دید: رهبران از جهت عاطفی با ثبات بوده، دارای اعتماد به نفس می باشند و نسبت به مسائل و رویدادهای اطرافشان دید و بینش وسیعی دارند.
انگیزه های توفیق طلبی و دست یابی به هدف: رهبران دارای انگیزه های قوی برای موفقیت بوده و توفیق طلبند.
انسان گرایی: انسان گرایی و تأکید بر ارزش انسان ها، خصوصیت بارز دیگر، رهبران موفق است (Davis,1972).
جدول۶-۲ خلاصه ای از صفات و ویژگی های شخصیتی را که به وسیله ی محققان این دیدگاه از روش های مختلف تهیه شده است نشان می دهد (افجه ،۱۳۸۰).
جدول ۶-۲: ویژگی های شخصی و خصوصیات شخصیتی رهبری(افجه ،۱۳۸۰ )
استاگدیل[۱۰۳] (۱۹۴۸)
مان[۱۰۴] (۱۹۵۶)
استاگدیل (۱۹۷۴)
لرد،دی وادر و الیگر[۱۰۵](۱۹۸۶)
کرک پاتریک[۱۰۶] (۱۹۹۱)
هوش
هوشیاری
بصیرت
مسئولیت پذیری
مأخذ : رستمی، ۱۳۸۴، ص۳
:عامل کلیدی (key Factor)
: عامل بخشی (Partical Factor)
: عامل بسیار محدود (Very limited Factor)
۲-۱۸. نقاط قوت مشارکت مردمی در پیشبرداهداف توسعه روستایی
مشارکت دادن مردم روستایی در برنامه ریزی های توسعه روستایی و انجام برنامه ریزی در سطح ملی دارای مزایای است که به راحتی در جوامع مشارکتی مشاهده می گردد. برخی از این مزایا عبارتند از :
۱) مشکلات و استعدادهای موجود به سادگی کشف می شود؛
۲) به مناطق و مردمی که احتیاج به توجه بیشتری دارند، می توان توجه خاصی نشان داد؛
۳) ارتباط نزدیکی را می توان بین مسئولان دولتی و مردمی که می بایست بهره مند شوند، حفظ کرد؛
۴) تفویض بعضی از مسئولیت های دولت به مردم محلی ممکن است میسر شود (هیران، ۱۳۷۷، ص۱۰۳).
نگرش به مشارکت به صورت کمی آن چنان که مطمع نظر قرار گرفته به چگونگی آن و تأثیری که این فراگرد در بالندگی و رشد شخصیت انسان دارد، کم تر توجه شده است. از مزایای مشارکت در مدیریت امور، «فراگرد نیرومندسازی» است که در ارتباط با این مفهوم سه ارزش اساسی مطرح می شود :
۱ـ سهیم کردن مردم در قدرت و اختیار؛
۲ـ راه دادن مردم به نظارت بر سرنوشت خویشتن؛
۳ـ باز گشودن فرصت های پیشرفت به روی مردم «رده های پایین جامعه» (طالب، ۱۳۷۶، صص۱۰۷-۱۰۶).
با درگیر شدن مردم در تعیین سرنوشت خویش که به وسیله ی مشارکت آنها در طرح ها تحقق خواهد یافت پروژه ها و برنامه های توسعه روستایی نیز به شکل مطلوبی راه پیشرفت و اجرا را خواهد پیمود که در اجرای طرحها و پروژه ها به نتایج زیر خواهیم رسید :
۱)کاهش زمان اجرای طرح ها و پروژه ها؛
۲) کاهش هزینه ی طرح ها و پروژه ها؛
۳) بهره برداری بهینه از طرح ها و پروژه ها؛
۴) حفاظت و نگهداری بهتر از طرحها و پروژه ها؛
۵) افزایش میزان آگاهی مردم (استعلاجی، ۱۳۸۱، ص۳۶).
۲-۱۹. آثار مشارکت در مراحل مختلف برنامه ریزی توسعه روستایی
۱) مردمی که در تهیه و اجرای برنامه ها، مشارکت موثر داشته باشند، آن را از آن خود داشته و با علاقمندی و برای رسیدن به هدف های برنامه با رعایت نظم و انضباط، با آن همکاری خواهند کرد. این همکاری موجب پیشرفت سریع تر در برنامه ها، بهره گیری کاملتر از نتیجه ی کار به دلیل انطباق برنامه ها با نیاز و افزایش مدت بهره برداری از طرح به دلیل وجود علاقمندی در حفظ و نگهداری از آن خواهد شد.
۲) با توجه به شناخت محلی، مردم هر ناحیه، قادر به تصمیم گیری های منطقی اقتصادی درباره ی محیط وضع خود هستند. یعنی مردم حق دارند نوع توسعه ای را که در محل زندگی شان در نظر گرفته شده، تعیین نموده و در رسیدن به آن تلاش و همکای کنند.اگر این حقیقت به درستی تبلیغ، تبیین و آموزش داده شود، آنگاه می توان مردم را برانگیخت که در اجرای طرحها و پروژه ها مشارکت فعالانه و واقعی داشته باشند.
۳) مشارکت وسیع عمومی به ویژه اگر به صورت سازمان یافته ای انجام پذیرد موجبات دگرگونی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را که نقش تعیین کننده ای در امر پیشرفت و سازندگی دارد، فراهم می آورد.
۴) مشارکت از ایجاد اثرات منفی روانی در مردم، مانند بی اعتمادی، بی تفاوتی، تک روی، و عدم وجود حس تعاون و تحریک و تمایل به تأمین منابع محدود شخصی جلوگیری و دوگانگی و نابرابری ها را تقلیل و در نتیجه نیروی همبستگی و وحدت ملی را تقویت می نماید.
۵) مشارکت به عنوان یکی از طرق تأمین اصول احترام به شخصیت فردی و اجتماعی و حقوقی انسانی افراد، احساس امید به زندگی مردم را تقویت می نماید. حاصل این امید در وهله ی اول احساس نیاز برای رفاه بیش تر است(شاکری، ۱۳۸۰،صص۶۹-۶۸).
۶ ) مشارکت در منظر به کاهش تضادها، مدیریت کارا و منعطف تر، افزایش مشروعیت، استفاده دانش ویژه مکانی منجر می شود( stenseke,2010).
۷ ) جنبه حیاتی دیگر مشارکت عبارت است از پذیرش دانش ویادگیری. اگر فرایند یادگیری مشارکتی تشویق شود و ذی نفعان برای مشارکت و یافتن راه حل های سازگار با شرایط محلی تهییج شوند به احتمال زیاد قرین به موفقیت خواهد بود ( دارابی، ۱۳۸۸،ص۹ ).
۸ ) در مقام پیش شرطهای موفقیت، عوامل بسته به مفهوم مکان و موقعیت خاص می تواند نقش حیاتی داشته باشند. مشارکت موجب پذیرش شرایط انحصاری هر ناحیه و منظر می شود( stenke,2009).
۹ ) مشارکت عمومی می تواند ضمن ایجاد سرمایه اجتماعی، به تقویت جامه مدنی، بهبود توانایی جوامع محلی برای حل مشکلات و تعقیب ملاحظات و مسائل عمومی و مشترک اثر گذار باشد ( santos and etal , 2008).
۲-۲۰. موانع مشارکت
موانع مشارکت در حال حاضر پارادایم جدید «توسعه ی مشارکتی یا توسعه ی جایگزین» به عنوان پارادایمی جدید و تکثرگرا پیشنهاد می شود و در این پارادایم از اجتماعات محلی توقع می رود که اولویتها و استانداردهایی را تعیین کنند که ویژه ی شرایط و امکانات آنان است، توسعه ی مشارکتی بر دغدغه های اقتصادی و انسانی تمرکز دارد. بنابراین تأکید زیادی بر تأمین نیازهای اساسی مردم و مشارکت ذینفعان در برنامه های توسعه می شود. در رهیافت توسعه ی مشارکتی، نقش ارتباطات، پیچیده تر و متنوعتر است و برخلاف پارادایم نوسازی، طبیعت و محیط زیست و ارتباطات به اهداف هنجاری و استانداردهایی وابسته است که توسط خود جوامع مشخص شده اند (عابدی سروستانی، ۱۳۸۵، ص۱۵۹).
در بیان موانع موجود بر سر راه مشارکت روستاییان در برنامه ها و تصمیم گیری های مربوط به روستاییان اوکلی و مارسدن آنها را به چند دسته تقسیم کرده اند :
۱) موانع عملی : که از میان این موانع می توان به برنامه ریزی فوق متمرکز، مکانیسم های ناقص عرضه، فقدان هماهنگی محلی، نامناسب بودن تکنولوژی پروژه، بی ربط بودن محتوای پروژه، فقدان ساختارهای محلی و. .. اشاره کرد. در واقع این موانع نه تنها بر سر راه مشارکت وجود دارند، بلکه تا حدود زیادی، آفت بسیاری از پروژه های توسعه ی روستایی نیز هستند. این موارد مشکلات اصلی و بسیار رایج مبتلابه بیشتر پروژه های توسعه روستایی هستند و تصور اینکه بتوان این مسایل را در محل دفع نمود ویا آنها را به نفع مشارکت مؤثر تحت کنترل در آورد، بسیار مشکل است ( اوکلی ومارسدن،۱۳۷۰،ص ۴۶).
۲) موانع فرهنگی : که شامل مواردی چون، مقاومت در برابر دگرگونی، «فرهنگ سکوت»، وحشت روستاییان از ابراز مخالفت و بیزاری شان از تملق گویی برای افراد غیر بومی جهت مداخله دادن آنها در امور را می توان اشاره کرد ( اوکلی ومارسدن، ۱۳۷۰،ص۴۶).
۳)موانع سیاسی : در اکثر موارد دولت ها از قدرت مردم هراس دارند و از تفویض اختیارات کافی به واحدهای پایه یعنی توده ی مردم روستا یا شهر امتناع می کنند. علی رغم بحث پیرامون سپردن کارهای روستایی به روستاییان، هیچگاه اثری از عدم تمرکز واقعی و مشارکت حقیقی روستاییان در تصمیم گیری های مرتبط به امور خودشان دیده نمی شود. این مسئله ی سیاسی خود یکی از موانع توسعه روستایی است. در ایران نیز پس از فروپاشی مدیریت سنتی جامعه روستایی، نقش روزافزون دولت در روستاها خود از جمله عوامل مؤثر در عدم مشارکت و به کارگیری مؤثر و گاهی خودجوش روستاییان در فعالیت های مربوط به توسعه و عمران روستاها گردیده است (اوکلی ومارسدن،۱۳۷۰،ص ۴۶).
۴) محدودیت منابع مالی: که یکی از دلایل عدم مشارکت روستاییان در اجرای طرحهای توسعه ی روستایی بستگی زیادی به امکانات و توانایی های اقتصادی مردم دارد. در اکثر روستاهای ایران به لحاظ پایین بودن سطح درآمد و محدودیت منابع مالی، روستاییان فاقد قدرت و توانایی برای مشارکت موثر هستند. در روستاهایی که از نظر اقتصادی و امکانات رفاهی در سطح بسیار پایین تری قرار دارند، همکاری و مشارکت اقتصادی آنها در طرحهای کم رنگتر است. به طور کلی می توان گفت الگوهای نابرابر مالکیت زمین، مقروض بودن روستاییان، کمی درآمد سالیانه، فصلی بودن مشاغل روستایی، عدم انطباق فصول بی کاری با مواقع اجرای پروژه، کمبود نیروی انسانی در برخی از روستاها با توجه به نوع معیشت و مسائلی از این قبیل از جمله عواملی هستند که جزء موانع اقتصادی مشارکت روستاییان در طرحهای توسعه ی روستایی محسوب می شوند. علاوه بر این قدرت و توان مالی کم روستاییان در مقابل نخبگان و افراد ثروتمند روستا، موجب کم اثر شدن فعالیت های آنها در طرحهای توسعه ی روستا شده و میزان دخالت آنها را در تصمیم گیری و اجرای طرحها کم می کند (شاکری، ۱۳۸۰، ص۵۵).
۵) نداشتن سواد و مهارت های تخصصی: روستاییان به ویژه محروم ترین آنها اغلب از نعمت سواد لازم و فرصت فراگیری آن به دلایل مختلف محروم مانده اند. این افرد به دلیل اینکه اغلب انگیزه ی مشارکت در طرح ها را ندارند از شرکت در برنامه های توسعه باز می مانند. کم سوادی یا نداشتن سواد موجب کمبود آموزش ها و مهارت های تخصصی در زمینه های مختلف شده است و سبب می شود که نخبگان روستا و مسئولان بالادست تصمیماتی را برای روستاییان بگیرند که در صورت داشتن سواد و این مهارت ها شاید این تصمیمات اخذ نمی شد (شاکری،۱۳۸۰،ص۵۸). زیرا معمولاً لازمه ی پیشرفت و توسعه در جامعه، تحول در قوای درونی، بینش و سطح مهارت انسان است (طالب و عنبری، ۱۳۸۴،ص۲۴۸).اگر چه آموزشهای غیر رسمی و غیر آکادمیک تأثیر زیادی در کمک به دستیابی به توسعه روستایی دارد ولی این تحصیلات رسمی است که می تواند اهداف توسعه ای را جهت داده و آنها را در مسیری منطقی رهنمون سازد. آموزش و سواد و بالا بودن سطح تحصیلات روستاییان عامل کلیدی و مهمی است که می تواند به عنوان مکمل فرایند مشارکت روستاییان در توسعه ی روستایی مدنظر قرار گرفته و بدان توجه شود.
۶) وابسته بودن به قدرت دولتی و محلی:از میان موانع مهم اجتماعی که در برابر مشارکت مردم در توسعه روستایی وجود دارد می توان گفت که مهمترین مانع اجتماعی در مشارکت روستاییان در برنامههای توسعه روستایی، اندیشه وابستگی به یک قدرت است.
۷)جستجوی منافع شخصی:این عامل گاه به صورت عامل مثبت و گاه به عنوان عامل بازدارنده ی مشارکت مطرح می شود. به طور کلی باید گفت که مردم روستایی هنگامی که امری به نفع آنها تمام می شود، نهایت همکاری را با همدیگر دارند. ولی اگر نفع شخصی در آن نباشد، مسئله به شکل دیگری مطرح می شود، حتی اگر در آینده به نفع آنها باشد. یک نظریه در مسائل روستایی وجود دارد که به «تصور خیر محدود» معروف می باشد. طبق این نظر، روستاییان معتقد هستند که چیزهای مطلوب در زندگی به میزان محدود و کمی وجود دارد و با توجه به قدرت و توانایی روستاییان میزان سهم موجود آنها را نمی توان افزایش داد. (ازکیا، ۱۳۷۴،ص۵۷).
۸) مردمی نبودن نظام تصمیم گیری: نبود یک نظام تصمیم گیری دموکراتیک در جامعه است چرا که نظام برنامه ریزی چه در سطح ملی و منطقه ای یا محلی، رابطه مستقیمی با نظام حکومتی و اداری و تصمیم گیری کلان در مرکز دارد.چنانچه جامعه ای دارای نظام حکومتی استبدادی و متمرکز باشد، طرح نظام مشارکتی و برنامه ریزی غیر متمرکز با مشارکتی اساسا مفهومی نخواهد داشت (شاکری، ۱۳۸۰،ص۵۶).
در کشور ما با توجه به اینکه فرایند تهیه و تصویب برنامه ها و طرحهای عمرانی توسعه ی روستایی، عمدتاًدر اختیار دولت و موسسات دولتی بوده است، مسلم است که اجرای آنها نیز به لحاظ فیزیکی و تأمین منابع مالی صرفاً متوجه دولت است. در واقع مردمی که در مرحله ی تصمیم گیری برنامه ها و طرحها مشارکت داده نشوند، در اجرای طرح ها نیز مشارکت نمی کنند. (رضوانی، ۱۳۸۳،ص ۱۳۹).
۹)عدم همخوانی برنامه ها با رسوم محلی، تجارب و اعتقادات روستاییان:یکی دیگر از موانعی که بر سر راه مشارکت روستاییان در برنامه های توسعه ایجاد می گردد، توجه نکردن به اعتقادات، رسوم، تجارب روستاییان در مسائل روستایی است. در تنظیم و اجرای برنامه های توسعه اغلب ویژگی های سنتی و فرهنگی روستاییان در نواحی مختلف نادیده گرفته می شود. در حالی که این رسوم و اعتقادات می تواند بر ساز و کارهای مشارکت تأثیر فراوان بگذارد (شاکری، ۱۳۸۰،ص ۵۷).
۱۰)عدم وجود سازمان و تشکیلات مناسب برای مشارکت روستاییان:از دیگر موانعی که بر سر راه مشارکت روستاییان در طرحهای توسعه ی روستایی وجود دارد، نبود ساختار سازمانی مناسب برای تشویق و تقویت روستاییان برای مشارکت مؤثر در طرحهای توسعه ی روستایی است. این سازمان با جمع کردن نیروهای متفرق و پراکنده روستاییان، ضمن بر طرف کردن نیازها و احتیاجات افراد در قالب کارهای جمعی میتواند روابط مناسبی با سازمان هایی که در رده های بالاتر افراد در قالب کارهای جمعی می تواند روابط مناسبی با سازمان هایی که در رده های بالاتر از روستا قرار دارند، برقرار کند. روستاییان در قالب این سازمان نیز می توانند نظرات و پیشنهادات خود را در زمینه ی توسعه ی مردم برای حضور در کارهای مشارکتی یک امر کاملاً پذیرفته شده است (شاکری، ۱۳۸۰،ص۵۸).
۲-۲۱. زنان و توسعه
یکی از مسائلی که می بایست امروزه دولتها و حکومتهای دنیا بدان توجه نمایند بحث توسعه روستایی بخصوص در کشورهای توسعه نیافته است . در این کشورها به جهت عدم سیاستگذاری و برنامه ریزی صحیح در ارتقاء سطح کیفی زندگی مردم این مناطق، مهاجرت روستائیان به شهرها به طور قابل ملاحظه ای افزایش و موجبات رشد شهرنشینی و بروز مسائل و ناهنجاریهای روانی ،اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بخصوص در بخشهای کشاورزی و دامداری را فراهم می آورد و همچنین راهکارهای رشد و توسعه روستایی، نیازمند مطالعه و تحقیقات عمیقی در این زمینه می باشد که می تواند حکومتها را در برنامه ریزی و سیاستگذاری های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی یاری نماید. ایجاد تشکلهای محلی و سازمانهای منطقه ای با حضور مؤثر زنان و با مشارکت اهالی روستا جهت حل و فصل مشکلات نیز از جمله موارد پر اهمیت و تاثیر گذاری است که باید در برنامه ریزیهای منطقه ای لحاظ شود. درفرآیند توسعه و تغییر نظام اقتصاد کشاورزی پیشرفته ، ارزش کار زن که قبلا به صورت نیروی کار بدون مزد در خانواده بود به پول تبدیل شده و در اختیار او قرار می گیرد، جز بخش کشاورزی که حوزه اصلی کار زنان روستایی است ، در دو بخش دیگر اقتصاد، یعنی صنعت و خدمات نیز حضور زنان روستانشین بسیار حائز اهمیت است در بحث مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان، مهمترین موضوع، شرکت در برنامه ریزی، تصمیم گیری، اجرای تصمیمات و ارزشیابی نتایج حاصله است. (آمارتیا سن، ۱۳۸۱: ۷۸)
۲-۲۱-۱- دانش زنان روستایی :
زنان ایران در روستاها نیز مانند دیگر نقاط کشور همواره فعالیت چشمگیری دارند . بیشترین دانش زنان روستایی در مرحله کاشت محصول و کشتهای معیشتی و کمترین آن به روش های شیمیایی مبارزه با آفات زراعی مربوط می شود . ۳/۷۳ درصد زنان کشاورز دانش بالایی از نحوه قطعه بندی اراضی و نقشه کشت دارند ۵۸ درصد دانش نحوه کشت مخلوط و جنبی و حاشیه ای ، ۴۵% تناوب زراعی ، ۸۴% نیز از مفهوم آیش اطلاع کافی داشتند . همچنین تعدادی از زنان از عملیات پیش از کاشت ( مانند شخم و شیار ، تسطیح ، پل بندی و رج بندی زمین ) آگاه هستند . گرچه مشارکت آنان در این مرحله بسیار اندک ارزیابی شده است . ۵/۷۰ درصدآنان نیز آگاهی بالایی از نحوه بذرگیری محلی دارند و در کشتهای معیشتی از آن استفاده می کنند ، اما در این مقایسه مشخص شد که بیشتر مردان بذرهای اصلاح شده را به کار می بردند . ۸/۵۸ درصد زنان هم با عملیات ضدعفونی بذر آشنا بودند . ۷۸ درصد زنان نشاکاری و کشت خزانه را بهتر از مردان (۶۰%) می دانستند . دانش زنان از مسائل آبیاری و کوددهی و مبارزه با آفات و پیشگیری و وجین کاری و تنک کردن گیاهان بالاست و آگاهی خوبی در زمینه آبیاری دارند . به این معنا که بیشتر آنان با منابع و امکانات و محدودیتهای آبی روستا و مدارهای آبیاری و نیازهای آبی و محصولات کشاورزی آشنایی دارند و ۷۸ درصد هم روش های بومی تقویت خاک و محدودیت کاربرد کودهای حیوانی و شیمیایی را می دانند . در این میان فقط ۴۱ درصد زنان با آثار منفی زیست محیطی ناشی از کاربرد کودهای شیمیایی آشنا بوده و مبارزه با آفات بویژه کاربرد سموم شیمیایی از وظایف عمده مردان تلقی می شود وجین و تنک کردن گیاهان هم از وظایف خاص تقسیم کار جنسیتی زنان در روستاها ارزیابی شد و ۹۴ درصد آنان دانش مناسبی در این باره دارند .( گزارش جهانی کار ۱۹۸۵ )
۲-۲۱-۲- نقش زنان در روستا :
ثابت مهر چه جوئی ز گلرخان اهلی
که آفتاب مرا با من التقات کم است
مگر دهان تو از چشمه حیات کم است
لب تو گفت که این میوه از زکات کم است
بدین حلاوت لب کوزه نبات کم است
نه آدمی که ملک هم بدین صفت کم است
زدام عشق نکو یان ره نجات کم است
برو که نو گل این بغ را ثبات کم است
وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن / بحر مجتث مثمن اصلم
موضوع کلی: عشق وناز ونیاز عاشقانه
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-چو شبنم، تشبیه است./ مایه حیات، کنایه از معشوق./ آفتاب استعاره از معشوق./ معنی بیت: من در برابر معشوق مانند شبنم بی ارزش هستم ومعشوق همچون افتاب بزرگ است وبه من توجه نمی کند./
۲-آب حیات، رجوع کنید به غزل ۳۱۵/ مصراع دوم استفهام انکاری است./ دهان همچون آب حیات است، تشبیه مضمر/ صنعت ردالقافیه در بیت وجود دارد/
۳-صنعت ردالصدر الی العجز ، زکات در اول وآخر بیت تکرار شده است./ لب مجاز به علاقه جزییه/
۴-شکستن چیزی، کنایه از بی ارزش کردن/ تشبیه تفضیل ، لب به کوزه ی نبات تشبیه شده است./
۵-مصراع دوم، تشبیه تفضیل ،تو برتر از ملک هستی./
۶-غم مراد غم عشق است./ دام عشق، تشبیه بلیغ اضافی./ مفهوم بیت ناگزیر بودن عشق این که عشق پیر وجوان نمی شناسد./
۷-ثبات، آرامش/ثبات مهر، تشبیه بلیغ اضافی./ گلرخ، کنایه از زیبا روی؛ کسی که چهره اش مثل گل زیبا است./ صنعت ردالصدر الی العجز ، ثبات در اول وآخر بیت تکرار شده است./
غزل ۳۶۱
وقت مستی چون عرق از روی دلجوی تو خاست
هر که روزی عشق کشتش زنده شد در کوی تو
گر چه صد جان از غبار خط مشکین تو سوخت
با وجود آنکه می سوزم ز آه خود خوشم
طعنه بر اهلی مزن گر گشت رسوای جهان
چشمه ی آب حیات از هر بن موی تو خاست
شور و غوغای قیامت در سر کوی تو خاست
کی غبار خاطری ز آیینه روی تو خاست
کز نسیم آهم ای مشکین نفس بوی تو خاست
کاین هه رسوائیش از چشم جادویی تو خاست
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات / بحر رمل مثمن مقصور
موضوع کلی:بیان جلوه های زیبای یار واستغنای معشوق
غزل مردّف با ردیف عبارت فعلی.
۱-چون به معنی ،وقتی است/ روی دلجوی، صورت زیبا./ تشبیه مفرد به مرکب در بیت به کار رفته است.
عرق مشبه مفرداست ، چشمه ی آب حیات از هر بن موی تو خاست، مشبه به مرکب است./
۲-کشته شدن وزنده شدن، تضاد فعلی است./ مفهوم مصراع دوم به راه افتادن سر وصدای زیاد وتلمیح به روز قیامت دارد./
۳-خط، مراد موهای تازه روییده در صورت. رجوع کنید به غزل۳۱۰/ آیینه ی روی، تشبیه بلیغ اضافی./
۴-سوختن مراد غم عشق است./ نسیم آه، استعاره مکنیه./ مشکین نفس، کسی که دم ونفسش خوشبو است، کنایه از معشوق./برخاستن بوی از دمم ونفس، اغراق دارد./
۵-طعنه زدن، کنایه از مسخره کردن./ جادو، صفت برای چشم به معنی چادوگر وچشم جادو کنایه از چشم زیباست./
غزل ۳۶۲
۱-۷- جمع بندی
مسأله مکانیابی تسهیلات در حالت کلی به عنوان یک مسأله NP-Hard شناخته میشود. به خصوص در حالتی که محدودیتهای دیگری نظیر محدودیت انتظار مشتریان در صف و محدودیت در تعداد تسهیلات باز شده نیز مطرح باشد، پیچیدگی این مسأله چندین برابر میشود.
هدف اول، مینیمم کردن متوسط تعداد مشتریان درحال سفر؛ هدف دوم، مینیمم کردن متوسط تعداد مشتریان در حال انتظار و هدف سوم، ماکزیمم کردن مجموع کارکرد دستگاهها در واحد زمان میباشد.
پایان نامه دارای ساختار زیر است: در فصل دوم برای آنکه خواننده با مفاهیمی که در این پایاننامه به کار گرفته شدهاست و همچنین موضوعاتی که در این تحقیق مطرح میشود، مروری جامع بر ادبیات موضوعات در بخشهای مختلف اعم از مکانیابی تسهیلات به صورت کلی، مکانیابی تسهیلات باتوجه به مسأله مطرح شده و محدودیتهای ایجاد شده به عمل آمدهاست. همچنین الگوریتمهای چندهدفهای که در این مقاله به کار گرفته شدهاست به طور عمومی معرفی و تشریح میشوند. باتوجه به اینکه سه الگوریتم از این الگوریتمها از مبحث ایمنی مصنوعی است، سعی شدهاست تا مروری مختصر بر این موضوع نیز انجام شود. در آخر نیز روشهای اندازه گیری عملکرد الگوریتمهای چندهدفه معرفی شدهاند.
در فصل سوم ابتدا درمورد مسئله مورد بررسی این تحقیق توضیحات کافی داده می شود و اهداف و محدودیت های فراروی آن شرح داده می شود. سپس، در قسمت طراحی الگوریتمها، الگوریتمهای درنظر گرفته شده را با مسئله مورد بررسی تطبیق می دهیم.
در فصل چهارم پس از اینکه درمورد تولید مسائل نمونه صحبت کردیم، به تجزیه و تحلیل و مقایسه الگوریتمها خواهیم پرداخت که این کار را به این صورت انجام میدهیم که ابتدا معیارهای مختلف را برای تمامی الگوریتمها اندازه گیری کرده و سپس این نتایج را باتوجه به روشهای موجود درزمینه تحلیل واریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرارمیدهیم.
در فصل پنجم نیز پس از مروری کلّی بر تحقیقی که انجام شده، چند زمینه تحقیق برای مطالعات آتی به خوانندگان پیشنهاد میشود.
۲
مرور ادبیات
۲-۱- مقدمه
در این فصل، ابتدا به بحث درباره موضوع مکانیابی تسهیلات می پردازیم. در ابتدا، به مروری بر ادبیات این موضوع می پردازیم. در ادامه، مسائل پوشش که مهمترین و پرکاربردترین مباحث در این حوزه است را توضیح داده و مدل های دیگر مکانیابی تسهیلات را معرفی می نمائیم. سپس باتوجه به اینکه مسئله ما در حیطه مسائل مکانیابی تسهیلات با تقاضای تصادفی و تراکم می باشد، به مرور ادبیات این حیطه و خصوصیات این نوع مدل ها می پردازیم. سپس سیستم صف و مسائلی که در این حوزه و ادامه تحقیق، موردنیاز است، شرح داده می شود. همچنین الگوریتمهای چندهدفهای که در این مقاله به کار گرفته شدهاست به طور عمومی معرفی و تشریح میشوند. باتوجه به اینکه سه الگوریتم از این الگوریتمها از مبحث ایمنی مصنوعی است، سعی شدهاست تا مروری مختصر بر این موضوع نیز انجام شود. در آخر نیز روشهای اندازه گیری عملکرد الگوریتمهای چندهدفه معرفی شدهاند.
۲-۲- مکانیابی تسهیلات
۲-۲-۱- مرور ادبیات در موضوع مکانیابی تسهیلات [۵]
میتوان استدلال نمود که تحلیلهای مکانیابی در قرن هفدهم و با مسأله پیِر دِ فِرمَت[۱۲] شروع شد: فرض کنید که سه نقطه در یک صفحه وجود دارد، نقطه چهارمی را پیداکنید به صورتی که مجموع فواصلش تا سه نقطه فرض شده مینیمم گردد. اِوانجلیستا توریچلی[۱۳] نیز یکی از کسانی است که ساختارهای فضایی که نیاز به یافتن یک چنین میانههای فاصلهای یا «نقاط توریچلی» دارند، به آن نسبت داده شدهاست. به هر حال در قرن اخیر، با «مسأله وِبِر» از آلفرد وِبِر[۱۴] و بعضی از گسترشهای بعدی اش در مسئله درِزنر[۱۵] و همکارانش دوران جدید تحلیلهای مکانیابی با کاربردش در مکانیابی صنعتی شروع میشود. مسأله وِبِر نقاطی را در یک سطح پیدا میکند که مجموع فواصل اقلیدسی وزندهی شده آن تا یک مجموعه نقاط ثابت مینیمم گردد. این مسأله به این صورت تفسیر میشود که مکان یک کارخانه را به گونهای پیداکنیم که کل مسافت وزن دهی شده آن از تأمین کنندگان و مشتریان مینیمم گردد، که وزنها بیانگر حجم مبادلات میباشد، مثل وزن موادی که باید از یک تأمینکننده منتقل شود یا حجم محصولات نهایی که برای یک مشتری ارسال میشود.
تنها در دهه ۶۰ و ۷۰، با فراهم بودن گسترده قدرت محاسبات برای پردازش و تحلیل مقادیر بزرگی از دادهها بود که ما شروع واقعی بهینه سازی جدید و به همراه آن، تحقیق در مسائل مکانیابی را مشاهده میکنیم. این دوره را به این دلیل دوره بلوغ تحلیلهای مکانیابی مینامند که گرایش زیادی به مطالعه p-median کلاسیک، p-center، پوشش مجموعه، مکانیابی تأسیسات ساده و مسائل تخصیص درجه دوم و گسترش آنها پیدا شد.
در این دوره، کوپر[۱۶] مسأله تک تسهیلی وِبِر را گسترش داد تا مسأله تخصیص-مکانیابی چندتسهیلی را ایجاد کند. سپس مارانزانا[۱۷] این مسأله را از فضای پیوسته به شبکه گسترش داد. به هر حال حکیمی[۱۸] است که شالوده تحقیق در p-median و مسائل دیگر در یک شبکه را کامل میکند. مسأله p-median شبیه مسأله وِبِر در یک سطح، مکان p نقطه را در یک شبکه به گونهای پیدا میکند که کل مسافت وزن دهی شده با تقاضا را تا نزدیکترین تسهیل مینیمم میکند. به علاوه حکیمی مسأله p-center اصلی را ارائه میکند که مکان p نقطه را در یک شبکه به گونهای پیدا میکند که ماکزیمم مسافت تقاضا تا نزدیکترین تسهیل مینیمم گردد. نتیجه مهم قضیه حکیمی نیز مشخص است، یعنی اینکه یک حل در مسأله p-median، همیشه در گرههای یک شبکه در مسأله واقع میشود، درحالیکه یک حل در مسأله p-center لزومی ندارد که در گرهها واقع شود. کاریف[۱۹] و حکیمی اثبات میکنند که مسائل p-center و p-median، NP-Hard هستند.
مدلهای پوشش، مسائلی را درنظر میگیرند که تقاضاها باید در یک مسافت مطمئنی از زمان سفر پوشش داده شوند. تورِگاس[۲۰] و همکارانش روش حلی را برای اینگونه مسائل که در کاربرد با نام مسأله پوشش مجموعه (LSCP)[21] شناخته میشود را فرمول بندی و ارائه کردند. مکان تسهیلات برای خدمات اورژانسی از این مسأله الهام میشوند. چِرچ و رِوِله[۲۲]، مسأله مکانیابی حداکثر پوشش (MCLP)[23] را ارائه کردند. این مسأله، مکانهای بهینهای را برای تعداد معیّنی از تسهیلات پیدا میکند که جمعیّتی که درون یک فاصله خدمترسانی مشخص، پوشش داده میشوند، حداکثر گردد.
دیگر مسأله بنیادی با مفهوم پوشش، مسأله تخصیص درجه دوم (QAP)[24] میباشد که به دلیل طبیعت درجه دوّم فرموله کردن تابع هدفش به این نام خوانده میشود. تعدادی (N) تسهیل که در همان تعداد جایگاه (N) به گونهای واقع میشوند که کل هزینه انتقال مواد درمیان آنها مینیمم گردد. هزینه حرکت مواد بین هر دو مکان بوسیله ضرب یک وزن یا جریان در فاصله بین مکانها بدست میآید. مدل خطی آن بوسیله کوپمنس و بِکمن[۲۵] ارائه شد که مورد خاصی از مسأله حمل و نقل شناخته شدهاست. این مسأله NP-Hard علائق بسیاری را برای تحقیق ایجاد کرد و هنوز هم حل آن در هر اندازه ای، بسیار سخت به نظر میرسد.
دهه ۸۰ و ۹۰ تحقیقاتی را در تحلیل مکانیابی دید که به رشتههای دیگر نیز گسترش پیدا کرد و نتایج سودمندی را از دیدگاه مدل سازی و کاربرد بدست آورد. این نوآوریها تا به امروز نیز ادامه دارد.
از جمله این مدلها میتوان به مکانیابی رقابتی، مکان تسهیلات گسترده، مکانیابی تصادفی، مسیریابی، مکانیابی هاب[۲۶] و جلوگیری از جریان اشاره کرد. به عنوان کاربردهای جدید در این دوران میتوان به ناحیههایی ازجمله برنامه ریزی خدمات اورژانسی، کاربردهای محیط زیستی همچون تسهیلات زیان آور و ترکیب مکانیابی با مدیریت زنجیره تأمین اشاره کرد.
مدلهای مکانیابی رقابتی: حکیمی مدلهای رقابتی را درون تئوری مکانیابی وارد کرد. بیشتر نتایج در این زمینه یک فضای گسسته یا یک شبکه را درنظر میگیرند. اخیراً مدلهای مکانیابی رقابتی پیوسته توسط داسکی و لاپورته[۲۷] ارائه شدهاست.
مدلهای مکانیابی تسهیلات گسترده: یک تسهیل اگر در مقایسه با محیطش، خیلی کوچکتر از یک نقطه به نظر برسد، گسترده نامیده میشود. چنین مدلهایی بارها در وضعیتهای طراحی شبکه به کار گرفته شدهاست. مِسا و بوفی[۲۸] یک سیستم دسته بندی شامل مسائلی برای تعیین خط مسیر حمل و نقل مواد خطرناک ارائه کردند. اخیراً یک مثال بوسیله بریمبرگ[۲۹] و همکارانش آورده شدهاست که مسأله مکانیابی یک دایره درون یک کره را درنظر میگیرد، به صورتی که فاصله از تسهیلات موجود باید مینیمم گردد.
مکانیابی تصادفی: مدلهای مکانیابی تصادفی هنگامی رخ میدهند که دادههای مسأله فقط به روشی احتمالی شناخته شوند. بِرمن[۳۰] و همکارانش مسائلی را درنظر گرفتند که ورود به تسهیلات به صورت تصادفی است و اثر تراکم نیز باید درنظر گرفته میشد. لوگندران و تِرِل[۳۱] یک مسأله LA با ظرفیت نامحدود را با تقاضاهای تصادفی حسّاس به قیمت درنظر گرفتند. بِرمن و کراس[۳۲] یک کلاس کلی از «مسائل مکانیابی با تقاضای تصادفی و تراکم» را ارائه کردند.
مسیریابی مکان: ترکیب تحلیلهای مکانیابی با زمینههای شناخته شده مسائل مسیریابی وسایل نقلیه، ناحیه جدید دیگری از مدل سازی، یعنی مسیریابی مکان را ایجاد میکند.
مکانیابی هاب: در چنین مسائل مکانیابی، هابها به عنوان متمرکزکنندهها یا نقاط سوئیچینگ[۳۳] ترافیک عمل میکنند، خواه برای مسافران خطوط هوایی باشد، خواه بستههای کوچک در سیستمهای سوئیچینگ. جریان بین منابع و مقاصد اساس مدل سازی این دسته از مسائل را تشکیل میدهد. اُکِلی[۳۴] اساس تحلیلهای مکانیابی هاب را بنانهاد. آن مدلها به صورتی مدل سازی شد تا بهترین مکانها برای متصل کردن ترمینالها را باتوجه به مینیمم کردن هزینههای کل تراکنشها، پیدا کند.
جلوگیری از جریان: در بسیاری از مسائل مکانیابی، تقاضاها فرض میشوند که در گرههای یک شبکه رخ میدهند. یک تغییر جالب که بوسیله مسائل فرض میشود این است که تقاضا بوسیله جریانی از وسایل نقلیه یا پیادههایی که از میان اتصالات شبکه عبور میکنند، ارائه میشوند. ازجمله کاربردهای این حیطه میتوان به دستگاههای خودپرداز و ایستگاههای نفتی اشاره کرد. چنین مسائلی اولین بار توسط هاچسون[۳۵] و بِرمن و همکارانش ارائه شد.
مکانیابی یا جابجایی وسایل خدمات اورژانسی: مقدار شگرفی از تحقیقات در مطالعه مکانیابی وسایل خدمات اورژانسی ایجاد شدهاست. چَپمن و وایت[۳۶] اولین کار را برحسب محدودیتهای کاربردی که در LSCP کاربرد دارد، ارائه کردند. مطالعه میرچندانی و اُدُنی[۳۷] زمانهای سفر تصادفی را در مکانیابی تسهیلات اورژانس درنظر میگیرد. همچنین باتوجه به کاربردهای وسایل اورژانسی، مدل [۳۸]MEXCLP که توسط داسکین[۳۹] ارائه شدهاست، مدل MCLP را با محدودیتهای احتمالی گسترش میدهد. رِپِده و برناردو[۴۰]، مدل TIMEXCLP را ارائه کردند که MEXCLP را با تغییر تصادفی در تقاضا گسترش میدهد.
کاربردهای مرتبط با محیط زیست: تسهیلات زیان آور و مفاهیم دیگر: بعضی از تحلیلهای مکانیابی در موضوع محیط زیست، مربوط به مکان تسهیلاتی میشود که برای جمعیت مجاورشان مضر یا نامطبوع هستند. گُلدمن و دیِرینگ[۴۱] و همچنین چِرچ و گارفینکل[۴۲] جزء اولین افرادی بودند که مکانیابی برای تسهیلات زیان آور یا تسهیلاتی که ترجیح میدهیم دور از دسترس باشند را درنظر گرفتند.
تحلیلهای مکانیابی با مدیریت زنجیره تأمین: مدیریت زنجیره تأمین (SCM[43]) شامل تصمیمات درمورد تعداد و مکان تسهیلات و جریان شبکه در حیطه تأمین، تولید و توزیع میشود. در اولین کارها در برنامه ریزی پویا، بالُو[۴۴] از برنامه نویسی پویا برای جابجایی انبارها در طول دوره برنامهریزی استفاده میکند. جئوفریون و پاورز[۴۵] محیطی یکپارچه را بین مکان و SCM درنظر میگیرد.
۲-۲-۲- معیارهای دسته بندی مدلهای مکانیابی
مدلهای مکانیابی تسهیلات میتوانند باتوجه به اهداف، محدودیتها، حلها و دیگر خصوصیات دسته بندی شوند. در زیر، هشت معیار رایجی که برای دسته بندی مدلهای مکانیابی تسهیلات سنتی استفاده می شود، آورده شدهاست [۶]:
-
- مشخصات مکان: مشخصات مکان تسهیلات و جایگاههای تقاضا شامل مدلهای مکانیابی پیوسته، مدلهای شبکه گسسته، مدلهای اتصال هاب و غیره میشود. در هر یک از این مدلها، تسهیلات میتوانند فقط در جایگاههایی واقع شوند که توسط شرایط مکانی مجاز هستند.
-
- اهداف: هدف یکی از معیارهای مهم برای دسته بندی مدلهای مکانیابی است. هدف مدلهای پوشش، مینیمم کردن تعداد تسهیلات برای پوشش همه نقاط تقاضا یا ماکزیمم کردن تعداد تسهیلاتی است که باید پوشش داده شوند. هدف مدلهای p-center مینیمم کردن ماکزیمم فاصله (یا زمان سفر) بین نقاط تقاضا و تسهیلات است. آنها اغلب برای بهینه کردن تسهیلات در بخشهای عمومی همچون بیمارستانها، ادارههای پست و آتشنشانیها استفاده میشوند. مدلهای p-median سعی میکنند که جمع فاصله (یا متوسط فاصله) بین نقاط تقاضا و نزدیکترین تسهیلشان مینیمم گردد. شرکتهادر بخشهای عمومی اغلب از مدلهای p-median استفاده میکنند تا برنامه توزیع تسهیل را به گونهای بریزند که مزایای رقابتشان را بهبود دهند.
-
- روشهای حل: روشهای حل مختلف در مدلهای مکانیابی مختلف همچون مدلهای بهینهسازی و مدلهای توصیفی بدست میآیند. مدلهای توصیفی از رویکردهای ریاضی همچون برنامه نویسی ریاضی یا برنامه نویسی عددی استفاده میکنند تا حلهای مختلف را برای سبک و سنگین کردن اکثر اهداف مهم در مقابل یکدیگر جستجو کنند. در مقابل، مدلهای توصیفی، از شبیه سازی یا رویکردهای دیگری استفاده میکنند تا موفقیت دستیابی به الگوی مکانیابی را افزایش دهند تا حلی با درجه مطلوب بدست آید. روشهای حل ترکیبی نیز بوسیله گسترش مدلهای توصیفی با تکنیکهای بهینه سازی توسعه داده شدهاست تا مسائل مکانیابی تعاملی یا پویا (مثل سرورهای متحرک) را بسازند.
-
- مشخصات تسهیلات: مشخصات تسهیلات نیز مدلهای مکانیابی را به انواع مختلف تقسیم میکند. مثلاً، محدودیت تسهیل میتواند منجر به مدلی با یا بدون ظرفیت خدمترسانی شود، و تکیه تسهیلات به یکدیگر میتواند به مدلهایی منجر شود که همکاری تسهیلات را به حساب آورند یا نیاورند.
-
- الگوی تقاضا: همچنین مدلهای مکانیابی میتوانند براساس الگوهای تقاضا دسته بندی شوند. اگر یک مدل تقاضای انعطاف پذیر داشته باشد، پس آن تقاضا محیطی متفاوت با تصمیمات مکانیابی تسهیلات مختلف خواهد داشت؛ درحالیکه یک مدل با تقاضای غیرانعطاف پذیر، به علت تصمیمات مکانیابی تسهیلات، با آن الگوی تقاضا متفاوت نخواهد بود.
-
- نوع زنجیره تأمین: مدلهای مکانیابی میتواند بوسیله نوع زنجیره تأمینی که درنظر میگیرند تقسیم شوند (یعنی مدلهای تک مرحلهای درمقابل مدلهای چند مرحله ای). مدلهای تکمرحلهای بر روی سیستمهای توزیع خدمت تنها با یک مرحله تمرکز میکنند، درحالیکه مدلهای چندمرحله ای، جریان خدمات را در طول چند سطح سلسله مراتبی درنظر میگیرند.
-
- افق زمانی: افق زمانی، مدلهای مکانیابی را به مدلهای استاتیک و پویا دسته بندی میکند. مدلهای استاتیک، کارایی سیستم را با درنظر گرفتن همزمان همه متغیرها بهینه میکند. درمقابل، مدلهای پویا، دورههای زمانی مختلف را با تغییر دادهها درطول این دورهها درنظر میگیرند و حلهایی را برای هر دوره زمانی با وفق دادن با شرایط مختلف ارائه میکند.
-
- پارامترهای ورودی: روش دیگری برای دسته بندی مدلهای مکانیابی براساس خصوصیت پارامترهای ورودی به مسأله است. در مدلهای قطعی، پارامترها با مقادیر مشخص پیش بینی میشوند و بنابراین، این مسأله، برای حلهای ساده و سریع، ساده سازی میشود. به هر حال، برای بیشتر مسائل جهان واقعی، پارامترهای ورودی ناشناخته هستند و طبیعتاً ماهیت احتمالی/تصادفی دارند. مدلهای مکانیابی احتمالی/تصادفی برای رسیدگی به ماهیت پیچیده مسائل جهان واقعی از توزیع احتمالی متغیرهای تصادقی استفاده میکنند یا مجموعهای از طرحهای ممکن را برای پارامترهای نامعیّن درنظر میگیرند.
همچنین مدلهای مکانیابی میتوانند براساس مشخصات دیگری همچون مدلهای تک محصولی درمقابل مدلهای چندمحصولی و یا مدلهای کششی درمقابل مدلهای فشاری متمایز شوند.
۲-۲-۳- مسائل پوشش
ایده اصلی پشت مدلهای پوشش مکانیابی تسهیلات به گونهای است که بعضی خدمات موردنیاز مشتریان فراهم شود. دو هدف برای مکانیابی تسهیلات وجود دارد که آیا همه مشتریان در شبکه با حداقل تسهیلات پوشش داده میشوند یا هر تعدادی از مشتریان که ممکن است با تعداد مشخصی از تسهیلات پوشش داده شوند. در اینجا به مسائل پوشش در شبکه میپردازیم [۷]،[۸].
۲-۲-۳-۱-مسأله پوشش مجموعه[۴۶]
برای ساده سازی، فرض میکنیم که همه مشتریان و تسهیلات در گرههای شبکه واقع میشوند. در ادامه، ما از اندیس i برای اشاره به مشتریان و از اندیس j برای اشاره به تسهیلات استفاده میکنیم. همچنین تقاضاها (یا وزنها) در گره i را با و تعداد تسهیلاتی است که باید مکانیابی شوند را با p نمایش میدهیم. همچنین ما را به عنوان کوتاهترین مسیر (یا زمان، هزینه یا هر عدم مطلوبیت دیگری) بین گره تقاضای و جایگاه تسهیل در گره تعیین میکنیم. اگر گره i بتواند بوسیله تسهیل در مکان j پوشش داده شود، قرارمیدهیم، درغیر اینصورت . همچنین را مجموعه همه جایگاههای کاندیدشدهای قرار میدهیم که میتوانند گره تقاضای i را پوشش دهند. اینکه p تسهیل در کجا واقع شوند و کدام تسهیل باید کدام گره تقاضا را سرویس دهد، تصمیمات کلیدی در اینگونه مسائل هستند.