مقررات قانون مذکور درمورد دفاع مشروع که از زمان تصویب آن، در دوران حاکمیت قانون راجع به مجازات اسلامی سال ۱۳۶۱ و قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ حاکم بود که در مواد ۹۲ الی ۹۶ پیش بینی گردیده بود برابر ماده ۹۲ قانون تعزیرات: «قتل و جرح وضرب، هرگاه درمقام دفاع از نفس یا عرض یا مال خود مرتکب، یا شخص دیگری واقع شود، با رعایت مواد ذیل مرتکب مجازات نمی شود، مشروط بر اینکه دفاع متناسب با خطری باشد که مرتکب را تهدید می کرده است.» در تبصره ذیل این ماده آمده است که «در مورد دفاع از مال غیر، استمداد صاحب مال شرط است.»
در ماده ۹۶ قانون تعزیرات مقرر گردیده بود:« در موارد ذیل، قتل عمدی به شرط آنکه دفاع متوقف به قتل باشد، مجازات نخواهد شد.
۱- دفاع از قتل یا جرح شدید و ضرب و آزار شدید.
۲- دفاع در مقابل کسی که در صدد هتک عرض و ناموس دیگری به اکراه و عنف برآید.
۳- دفاع در مقابل کسی که در صدد سرقت و ربودن انسان یا مال او برآید.
در مقایسه ماده ۹۲ قانون تعزیرات سال ۱۳۶۲ با ماده ۱۸۴ قانون مجازات عمومی سابق می توان گفت عیناً تکرار شده است ولی یک تبصره به آن اضافه شده که برای دفاع از مال غیر استمداد کردن را شرط
میدانست.
در ماده ۹۳[۱۶] قانون تعزیرات که جایگزین ماده ۱۸۵ قانون مجازات عمومی گردیده برای دفاع از مال چنین مقرر شد: دفاع در برابر هر عملی که به موجب مواد مربوط به سرقت جرم باشد جایزاست. درحالیکه برای دفاع از مال طبق ماده ۱۸۵ قانون مجازات عمومی[۱۷] عمل متجاوزانه باید مطابق مواد ۲۲۲[۱۸] و ۲۲۳[۱۹] و ۲۲۴[۲۰] جرم محسوب می گردید.
ماده ۹۴ قانون مذکور در بیان شرایط دفاع چنین مقرر داشته بود:« دفاع در مواقعی صادق است که:
۱- خوف برای نفس یا عرض یا مال، مستند به قرائن معقول باشد.
۲- دفاع متناسب با حمله باشد.
۳- توسل به قوای دولتی یا هر گونه وسیله آسانتری، برای نجات مسیر نباشد.
ماده ۹۵ قانون تعزیرات با مقررات قانونی سابق تفاوتی نداشت.
گفتار سوم- قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰ و ۱۳۷۵
الف- قواعد عمومی
برابر مواد ۶۱ و ۶۲ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰ که ضوابط دفاع شروع را بیان کرده بود. ضوابط تعیین شده با مقررات مواد ۳۳ و ۳۴ قانون راجع به مجازات اسلامی تفاوت زیادی نداشت مگر یک شرط در ماده ۶۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ که در مقام بیان شرایط:
دفاع مشروع پیش بینی شده بود در ماده ۳۳ قانون راجع به مجازات وجود نداشت و آن بند دوم ماده مذکور که مقرر شده بود: «عمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشد.» با عنایت به این شرط، در صورتیکه دفاع بیش از حد و اندازه لازم باشد. مدافع بعنوان متعدی از حد دفاع مسئول و متجاوز محسوب می شود که در مبحث آتی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بالاخره در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ آخرین ضوابط مربوط به دفاع مشروع در مواد ۶۱ و ۶۲ و ۶۲۵ الی ۶۲۹ به تصویب رسید بعضی از این مواد قانونی تکرار مواد قانون تعزیرات سال ۱۳۶۲ با کمی تغییر مصوب گردید به عنوان مثال ماده ۶۲۵[۲۱] تکرار همان ماده[۲۲] ۹۲ قانون تعزیرات است لیکن تبصره ماده تغییر داده شده در تبصره ماده ۹۲ قانون تعزیرات مقرر شده بود «در مورد دفاع از مال غیره استمداد صاحب مال شرط است.» لیکن در ماده ۶۲۵ قانون مجازات علاوه بر این شرط آمده است «در صورتیکه حفاظت مال غیره بر عهده مدافع باشد.» باز مدافع می تواند از آن دفاع کند در حالیکه صاحب مال استمداد نکرده باشد چون حفاظت مال به او سپرده شده است.
ماده ۶۲۶[۲۳] قانون مجازات اسلامی که جایگزین ماده ۹۳[۲۴] قانون
تعزیرات گردیده این عبارت « … برای دفاع از مال جایز است استعمال قوه لازم برای رد هر فعلی که به موجب مواد مربوط به سرقت جرم محسوب شده است.» حذف شده و در قسمت اول ماده ۹۳ قانون تعزیرات در ماده ۶۲۶ قانون مجازات تکرار شده و بعضی از کلمات مانند (استعمال) و (قوه) حذف شده است بدین ترتیب سیاق نگارش زیباتر بیان شده است.
ماده ۶۲۷[۲۵] قانون مجازات اسلامی بدون هر گونه تغییر عیناً تکرار ماده ۹۴[۲۶] قانون تعزیرات است.
ماده ۶۲۸[۲۷] قانون مجازات اسلامی با مقایسه ماده ۹۵ تنها تفاوت اینست که دفاع از مال را در برابر تجاوز مأمورین پذیرفته است.
ماده ۶۲۹[۲۸] قانون مجازات نیز مانند ماده ۹۶[۲۹] قانون تعزیرات می باشد. تنها یک بند الف در ماده ۶۲۹ قانون مجازات اسلام آمده عبارت «… یا دفاع از هتک ناموس خود و اقارب …» که در ماده ۹۶ قانون تعزیرات سابق پیش بینی نشده بود هر چند که در ماده ۹۲ همان قانون و ماده ۶۲۵ قانون مجازات اسلامی بطور کلی دفاع از عرض را بیان کرده بود و دفاع از عرض دیگری را نیز جایز شمرده بود که شامل هتک ناموس خود مدافع نیز می گردید و هتک ناموسی اقارب مدافع هم کمتر از هتک ناموس دیگری نیست ولی عبارت مذکور زاید به نظر نمی رسد.
ب- قواعد مندرج در کتاب پنجم (تعزیرات و مجازات های باز دارنده)
قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ در کتاب پنجم خود بخش تعزیرات و مجازات های باز دارنده، ضوابط مربوط به دفاع مشروع را در مواد ۶۲۵ الی ۶۲۹ بیان نموده که در بعضی جاها با قانون تعزیرات سابق تفاوت هایی دارد و از آنجا که موارد مذکور در پاورقی صفحات قبل آورده لذا از تکرار آن در متن خودداری می شود.
با عنایت به اینکه قتل و ضرب و جرح از جمله جرائمی هستند که با اطلاق جرم در ماده ۶۱ قانون مجازات اسلامی مطابقت دارد بنابراین موجی برای تکرار آن درموارد ۶۲۵ و بعد از آن نبود. در ماده مذکور کلمه «عرض» را مترادف با ناموس بکار برده و این از بند ماده ۶۲۶ قانون مذکور استنباط می شود لذا حذف لفظ «ناموس» درماده ۶۲۵ تعارض با ماده ۶۱ همان قانون ایجاد نمی شود آنچه مورد نظر است بحث «آزادی تن» در ماده ۶۱ ق.م.ا استمداد صاحب مال را برای دفاع شرط ندانسته بلکه نیاز به کمک او ملاک قرار گرفته است و این با منطق و عدالت سازگارتر است.
ماده ۲۶۲ ق.م. ا دفاع در مقابل هر متجاوزی را یک اصل دانسته وتفاوتی بین مأمورین دولتی و دیگران قرار نداده است و این چندان مفید به نظر نمی رسد.
شرایط دفاع مقرر در بندهای الف و ب ج ماده ۶۲۷ ق.م.ا با آنچه که در بندهای سه گانه ماده ۶۱ همان قانون با همدیگر مطابقت دارند موضوع تناسب دفاع با حمله در هر دو ساده یکسان است و توسل به قوای دولتی نیز بصورت دقیقتر درماده ۶۱ ق.م.ا آمده و بند الف ماده ۶۲۷ ق.م.ا مقرر شده: « خوف برای نفس یا عرض یا ناموسی یا مال هستند به قراین معقول باشد.» در تناسب دفاع با تجاوز و خطر بطور حقیقی شامل میشود هر چند که در ماده ۶۱ ق.م.ا «هرگونه تجاوز فعلی با خطر قریب الوقوع…» نیز تأکید بر موضوع
میباشد ولی میتوان از بند الف ماده ۶۲۷ ق.م.ا برای احراز دفاع با توجه به ماده ۶۱ ق.م.ا نیز استفاده کرد.
ماده ۶۲۸ ق.م.ا که مغایرتی با ماده ۶۲ ق.م.ا ندارد ولی دفاع از مال به آن اضافه شده و کلمه تعرض به ناموس حذف گردیده، زیرا قانونگذار کلمه عرض و ناموس را مترادف فرض نموده است چون کلمه عرض کاملتر از ناموس است و مقاومت در برابر قوای تأمینی و دیگر ضابطین دادگستری بضورت مترادف بکار رفته است.
ماده ۶۲۹ ق.م.ا که ناظر بر دفاعی که منجر به قتل مهاجم بشود پرداخته هر چند ماده ۶۱ ق.م.ا بضورت عام به آن اشاره نموده است ولی در جمع بندی به نظر می رسد که قانونگذار در کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی قواعد را دقیقتر بیان نموده که بهتر بود مواد ۶۱ و ۶۲ ق.م.ا در مواد ۶۲۵ الی ۶۲۹ ق.م.ا و تمام در کتاب اول باب چهارم بضورت یکجا ضوابط و قواعد مربوط به دفاع مشروع را بیان می نمود.
مبحث دوم- شروط دفاع در منابع فقه امامیه
در این مبحث که شامل سه گفتار است که در گفتار اول به بررسی ارزشهای قابل دفاع و در گفتار دوم به ضرورت و تناسب دفاع و در گفتار سوم اثبات مشروعیت دفاع، از دیدگاه اسلام و قرآن و منابع فقه امامیه مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
گفتار اول- ارزشهای قابل دفاع
ارزشهای قابل دفاع آن دسته از اموری هستند که بر پایه فطرت و عقل استوار میباشد و مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۲۵۱ سوره بقره می فرمایند: « فطری بودن دفع و غلبه یک اصل عامی است که در همه افراد وجود دارد و اگر فطرت انسانی چنین ا صل مسلمی نبود، هیچگونه دفاعی از او سر نمی زد، چه از حق شروع و چه از امر نامشروع. زیرا اعمال هستند به فطرت اوست.[۳۰]
۱- دفاع از تن و تمامیت جسمانی
دفاع کردن از جان و مال و ناموس یک ضرورت عقلی است ، هیچ عاقلی ، دربرابر تجاوز بی رحمانه به جان و مال و ناموس خود و دیگری سکوت نمی کند و عقل، تجاوز را محکوم می کند و دفاع در برابر آن را می پذیرد، فقیه فاضل هندی می فرماید: « چون دفع ضرر، عقلا لازم است، پس دفاع واجب است.»[۳۱]
مهمترین ودیعه ای که خداوند به بشر عنایت فرموده موهبت حیات می باشد و خداوند در قرآن کریم در باب اهمیت حفظ نفس می فرماید: « …من قتل نفساً بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا.»[۳۲] آیه ۳۲ از سوره مائده در جای دیگر تجاوز علیه نفس را که به قتل منجر شود حرام اعلام نموده نموده « و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق … »[۳۳] آیه ۳۳ سوره بنی اسرائیل بالاخره، آیات و روایات فراوانی در باب وجوب حفظ نفس آمده و گواه این مطلب است.
در منابع فقهی برای دفاع از نفس اهمیت زیادی قائل شده اند به نحویکه فقها، دفاع از نفس را واجب دانسته اند. شهید ثانی در شرح لمعه می فرمایند :« و الا قوی وجوب الدفع عن النفس والحریم مع الا مکان و لا یجوزالاستسلام » یعنی نظر قوی تر بر اینست که دفاع از نفس و عرض باامکان (قدرت دفاع داشتن)[۳۴] دیگری نیز با داشتن توانایی و ظن به سلامت مدافع واجب است.[۳۵] امام خمینی (ره) می فرمایند : « اگر بر مدافع هجوم آورد که او را بکشد یا بر ناموس او حمله کند ، دفاع نمودن واجب است ولو اینکه بداند کشته می شود.[۳۶]
در مورد دفاع از نفس بعضی از فقهای اسلامی از باب نهی از منکر واجب دانسته اند به نحوی که دفاع از نفس و عرض را دفاع خاص و نهی از منکر را دفاع عام تعبیر نمودند و گاهی دفاع از نفس که در برابر دشمنان اسلام به منزله جهاد در راه خدا دانسته و در صورتیکه مدافع ضمن دفاع به قتل برسد، جزو شهدا محسوب می شود همچنانکه اگر مهاجم بر اثر دفاع مجروح یا کشته شود خونش هدر می باشد.[۳۷] و اما درباره دفاع از نفس دیگری حدیثی از پیامبر (ص) میفرماید: «هرکس بشنود صدای مسلمانی که فریاد
میزند، ای مسلمانان به فریادم برسید و پاسخ ندهد مسلمان نیست.»[۳۸]
بنابراین یکی از ارزشهایی که در شرع به آن تاکید گردیده و قابل دفاع است دفاع از نفس در برابر متجاوزین می باشد.
۲- دفاع از عرض و ناموس
در منابع فقهی عرض و ناموس با عناوین (عرض، حریم، اهل) بکار رفته است. کلمه حریم در لغت به معنی مکانی است که حمایت از آن واجب است[۳۹] و در معنی دیگر حریم به معنی آنچه که حرام شده و مربوط به انسان بوده و انسان از آن حمایت می کند مانند خانواده[۴۰] کلمه اهل نیز به معنای خاندان ، مقیم، ساکن و زن به کار رفته است.[۴۱]
قرآن کریم درباره عفت و پاکدامنی مومنان سفارش نموده است آیه ۵ سوره مومنون می فرماید: «والذین هم لفروجهم حافظون»[۴۲] کسانیکه تن خود را به زنا و لواط آلوده می سازند مرتکب گناه کبیره و زشت می شوند و در دنیا و آخرت مجازات می گردند و در بعضی آیات دیگر به کیفر مرتکبین تصریح گردیده است.
در متون فقه امامیه در دفاع از عرض و ناموس آمده است «اگر مردی همسرش را با کسی در حال زنا ببیند و یقین کن کند که زن نسبت به مرد اجنبی مطاوعه کرده (تمکین از روی میل و اراده) می تواند هردوی آنها را در همان حال بکشد در این صورت نه قصاص می شود و نه ضمانی بر عهده اوست خواه زوجه مذکور دائمی باشد خواه عقد موقت و خواه زوجه مدخوله باشد خواه غیر مدخوله و مرد زانی خواه محصن بوده یا غیر محصن فرقی نمی کند چرا که حکم قضیه قتل آنها مطلق است و اطلاق افاده عموم می نماید و لذا شامل همه حالات مذکوره حتی کمتر از جماع نیز می شود و به قاعده فراش شهرت یافته و این حکم اختصاص به همسر دارد و شامل دیگر زنان خویشاوند و غیر خویشاوند نمی شود بدلیل اینکه حکم مذکور خلاف اصل است و باید به همان قدر متیقن و موضع وفاق اکتفا نمود و اصل بر اینست که زن و مرد در فراش مستحق کشتن نبودند و فعلی هم که شوهر مدعی آن می باشد واقع نشده است.[۴۳]
این نظر مشهور فقها می باشد، امام خمینی (ره) بر خلاف نظر مشهور در مورد مردیکه بستگان خود مانند دختر یا خواهر یا نوه های پسری و دختریش را در حال زنا با مرد اجنبی ببیند می تواند آنها را با رعایت الا یسر فالایسر آنها را از هم دور کند و از ناموس و عرض خود دفاع کند اگرچه منجر به قتل مهاجم بشود در اینصورت خون مهاجم هدر است ولی این حکم بین مدافع و خدایش می باشد که در ظاهر امر، مدافع باید براساس موازین قضایی ادعایش را ثابت کند و الا قاضی حکم به قصاص مدافع می دهد.[۴۴]
صاحب جواهر می فرمایند :«وهوانه یجب حفظ النفس و العرض.»[۴۵]
زیرا عنوانی که برای ولایت ثابت میشود، عبارت است از عنوان اَب (پدری) و مادر به صرف تغییر جنس پدر نمیشود. زیرا پدر کسی است که از نطفه او فرزند بوجود آمده باشد و این عنوان بر کسی که فرزند را در شکم خود حمل کرده و سپس به دنیا آورده صدق نمیکند. و حتی میتوان ادعا کرد که پس از تغییر جنسیت مادر باز هم به وی مادر فرزندانش گفته میشود و دلیل بر این مدعا علاوه بر عرف این است که او بچه را حامله بوده است و با صدق عنوان مادر بر او عنوان پدر صدق نخواهد کرد زیرا این دو با هم اجتماع نمیکنند.
بنا بر این همانطور که قبلاً ذکر شد، عنوان پدر بودن و مادر بودن از عناوین خاص است که با تغییر جنسیت این عناوین از بین نمیرود بلکه همچنان باقی است.
امام خمینی در این زمینه میفرمایند: (لو تغیر جنس المرأه لا بثت لها الولایه علی الصغار، فولایتهم للجد للأب و مع فقده للحاکم) (همان، ج۴، ص۴۸۰، م۶)
اگر جنس مادر (به مرد) تغییر پیدا کند، برای او ولایت بر کودکان ثابت نمیشود، بلکه ولایت کودکان برای جد پدری است و اگر جد پدری نداشت به عهده حاکم شرع است.
این مطلب به نوعی در قانون مدنی ایران مورد تایید قرار گرفته است.
در ماده ۱۱۸۱ آمده است: (هر یک از پدر و جد پدری نسبت به اولاد خود ولایت دارند) و در ماده ۱۱۸۲ آمده است:
(هرگاه طفل هم پدر وهم جد پدری داشته باشد و یکی از آنهامحجور یا به علتی ممنوع از تصرف در اموال مولی علیه گردد، ولایت قانونی او ساقط میشود)
بنابراین به صرف تغییر جنسیت مادر به پدر نمیتوان قائل به حدوث ولایت برای پدر جدید شد.
حالت دوم: تغییر جنسیت پدر به زن
هر گاه مردی که ولی است با تغییر جنسیت به زن تبدیل شود آیا همچنان ولایت بر فرزندان نابالغ خود دارد یا نه؟ در این مورد ۲ نظریه مطرح است.
در این حالت یک نظر این است که ولایت این فرد بر فرزندان نابالغش با تغییر جنسیت ساقط میشود.
همچنان که امام خمینی و سید محمد صدر در این زمینه این نظریه را دارند و معتقدند:
(هر گاه جنس مرد، به زن تغییر یابد، ولایت او بر فرزندان نابالغش ساقط میگردد) (همان، ص ۴۸۰، م ۶ و صدر، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص ۱۳۸)
دلیل این دیدگاه این است که ملاک ولایت دو چیز است: مرد بودن و پدر یا جد بودن.
بنابراین ولایت بر عنوان پدر مترتب است و بعد از تغییر جنسیت دیگر این عنوان بر این فرد صدق نمیکند و همچنین ولایت به پدر اختصاص دارد اما به این شرط که ویژگی مردانگی (رجولیت) و عنوان آن برای او باقی بماند. اما با تغییر جنسیت، این صفت از بین رفته پس ولایت او بر کودکانش ساقط است. بنا بر این وقتی موضوع ولایت به عنوان (اَب) یا (جد) در مرد است و با تغییر جنسیت، موضوع از بین رفته است ولایت نیز ساقط میشود.(مؤمن قمی، همان، ص۱۳۵)
اما میتوان نسبت به هر دو دلیل اشکال وارد کرد و مردود دانست.
به خاطر اینکه معیار صدق (پدر) صرف ریختن منی در رحم مادر بچه و بودن نطفه از منی او میباشد که این با تغییر جنسیت تغییری نمیکند. زیرا بعد از تغییر جنسیت هم این شخص، همان است. و لذا عنوان پدر در حال حاضر نیز حقیقتاً بر او صدق میکند. و اگر فرزند این زن بگوید (پدر من همین زن است جز اینکه وی پیش از این مرد بوده و اکنون زن شده) سخن او درست است و هیچ کس نمیتواند آن را انکار کند.
بنا بر این عنوان پدر در حال حاضر بر این شخص صدق میکند، از باب صدق مشتق بر کسی که به مصدر این مشتق پیش از این متصف بوده است.به عنوان مثال، اگر مردی با همسرش مجامعت کند و سپس مرد برای ابد غایب شود و فرزندی بوجود آید شکی نیست که آن مرد، پدر فرزند محسوب میشود در حالی که نقشی نداشته مگر نطفهای که در رحم مادر بچه قرار گرفته و همین مقدار برای عنوان اب (پدری) کافی است. حتی اگر جنسیت او تغییر یابد.
همچنین مردود بودن دلیل دوم به این خاطر است که میتوان اختصاص ولایت به حالت مردانگی را منع کرد و در نهایت وقتی که پدر به زن تغییر جنسیت دهد و دلیلی از دلایل ثبوت ولایت پدر، برای اثبات ولایت بر این فرد نداشته باشیم میتوانیم بگوییم دلیلی نیز برای سقوط ولایت این فرد نداریم.
پس همانطور که دلیلی بر اثبات ولایت این فرد نداریم دلیلی بر سقوط ولایت نیز نداریم. (مؤمن قمی، همان، ص ۱۰۵)
نظریه دوم: در صورتی که جنسیت پدر تغییر کند و به زن تبدیل شود ولایت او بر فرزندانش همچنان باقی میماند زیرا با تغییر جنسیت و از بین رفتن مردانگی با توجه به اینکه موضوع، همین شخص است میتوان بقای ولایت او را با استحصاب ثابت کرد. چرا که ولایت برای پدر است و پدر کسی است که در زندگی زناشویی، فرزند از نطفه او بوجود آمده است و بقای ولایت به وسیله استحصاب قابل اثبات است. چون بدیهی است این شخص همان کسی است که ولایت بر کودکانش برای او قبلاً ثابت بوده و الان استحصاب میگردد. (خرازی، همان،ص ۱۲۷)
قائل شدن به نظریهای که ولایت را حتی بعد از تغییر جنسیت برای پدر باقی میداند به صواب نزدیکتر است. اما در مورد ثبوت ولایت برای مادر بعد از تغییر جنسیت و تبدیل به مرد شدن، نمیتوان قائل به چنین چیزی شد.
۳-۳-۸ تغییر جنسیت ومسأله نفقه فرزندان
آنچه که از کلام فقها و حقوقدانان فهمیده میشود، نفقه عبارت است از «چیزی که برای گذران زندگی لازم و مورد نیاز است.» (صفایی،امامی،۱۳۸۰،ج۲،ص۱۹۱)
دو نوع نفقه در رابطه با ارقاب متصور است، یکی نفقه زوجه و دیگری نفقۀ اولاد و اقربا.
در مورد نفقه زوجه بعد از تغییر جنسیت، باید گفت بواسطۀ انح
لال نکاح نفقه هم که یکی از آثار عقد نکاح میباشد خود به خود از بین میرود.اما مسئله نفقۀ اولاد و اقرباء میبایست مورد بررسی قرار گیرد. قانون مدنی به موجب موارد ۱۱۹۹و ۱۲۰۰پرداخت نفقه اولاد را بر عهدۀ پدر گذاشته و مقرر کرده نفقه ابوین هم با رعایت الاقرب فالاقرب به عهدۀ اولاد و الاود الاود است.
حال هرگاه مردی که صاحب الاود واقربایی است که استحاق نفقه دارند با تغییر جنسیت و تبدیل شدن به زن، آیا در جنسیت جدید باز هم در صورت توانایی مالی مکلف به پرداخت نفقۀ افراد مذکور میباشد یا نه؟ در این مورد ۲ احتمال وجود دارد:
احتمال اول:تغییر جنسیت مرد به زن موجب سقوط تمام تکالیفی است که برای جنسیت سابق وضع شده، با این حساب الزام به پرداخت نفقه با تغییر جنسیت کلا منتفی است.(صدر، همان ،ج۶،ص ۱۳۸)
در توجیه این احتمال میتوان میگفت اموری از قبیل ولایت ووجوب انفاق بنابر روایات ابتدا از تکالیف پدر و الاود ذکور میباشدو هرگاه رجولیت افراد مذکور بواسطۀ تغییر جنسیت از بین برود، تکالیف سابق من جمله الزام به انفاق هم از بین میرود.
استناد به روایات:قال حریز:قلت لا بی عبدالله(ع) من الذی اجبر علیه و تلز منی نفقه:فقال :الوالدان و الولد والزجه
حریز میگوید به امام صادق (ع) عرض کردم:من ملزم به پرداخت نفقه چه کسانی هستم،فرمودند: پدر ومادر،فرزند و زوجهات.
قال محمد بن مسلم: قلت لابی عبدالله من یلزم الرجل من قرابته ممن ینفق علیه ،قال:الوالدان و الولد و الزوجه
به امام صادق (ع) عرض کردم مرد ازمیان اقرباء ملزم به انفاق چه کسانی است؟ فرمودند:پدرو مادر، فرزند و همسر(حرعاملی،۱۴۱۹ق،ج۲۱،ص۵۲۵،باب ۱۱ از باب نفقه ح۳ و۵)
در روایات مذکور لفظ الرجل بکار رفته که دلالت بر تأیید ادعای ذکر شده دارد. بنابراین هرگاه صفت رجولیت وجود نداشته باشد و یا به هر علتی از بین برود، الزام به انفاق هم ساقط میشود.علاوه برآن میتوان گفت در مورد زن فعلی عنوان پدر صادق نیست تا به واسطۀ صدق این عنوان او را ملزم به پرداخت نفقه فرزند کرد.
بنابراین زن فعلی ملزم به انفاق الاود و اقرباء نمیباشد. بلکه با وجود جد پدری او، و در غیر این صورت مادر فرزندان و به همین ترتیب الاقرب فالاقرب میکنیم. (صدر، همان، ص ۱۳۸)
احتمال دوم:
تغییر جنسیت مرد به زن تأثیری در سقوط نفقه الاود و اقرباء ندارد.۲ دلیل برای این احتمال وجود دارد:
دلیل اول: لفظ الرجل مذکور در روایات ابواب نفقه دلالت بر شرط بودن رجولیت برای الزام شدن به انفاق نمیکند. چرا که روایاتی وجود دارد که میفرماید در صورت فقدان پدر و جدپدری یا عدم استطاعت مالی ایشان نفقۀ اولاد بر عهدۀ مادر و حتی جدّۀ مادری است. پس با این حساب لفظ الرجل وارده در روایات بیانگر انحصار وجوب نفقه در مردان نیست اگرچه ابتدا پرداخت نفقه الاود بر مرد واجب است نه زن.
دلیل دوم: میتوان گفت فرد فعلی گرچه حالا زن است، ولی هنوز هم عنوان پدر بر او صادق است زیرا برای صدق این عنوان صرف تولد طفل از نطفۀ مرد کفایت میکند. در واقع از باب صدق مشتق بر کسی که به مصدر اشتقاق متصف بوده است. بنابراین از آنجاییکه الاود منصوب به زن فعلی است و از طرفی هم ظاهراً فلسفه الزام به پرداخت نفقه تأمین نیازهای مادی اولاد و والدین است و مرد بودن هم خصوصیتی ندارد، چرا که در مواردی که بیان شد زن هم ملزم به انفاق میشود. در صورتیکه زن فعلی استطاعت مالی داشته باشد وجوب پرداخت نفقه کماکان استمرار مییابد و وی موظف به پرداخت نفقه اولاد و اقرباء خود است.(صدر، همان، ص۱۳۹)
۳-۳-۹ تغییر جنسیت و مسأله نکاح با محارم نسبی
۳-۳-۹-۱ تغییر جنسیت مادر به مرد و مسأله نکاح با دختران
هرگاه مادر بواسطه تغییر جنسیت به مرد تبدیل شود، آیا مرد فعلی میتواند با دخترانش که سابقاً از او متولد شدهاند ازدواج کند؟ قدر متیقن از آنچه که عرف دلالت بر آن میکند این است که این دختر هنوز هم اولاد این فرد محسوب میشود و موضوع حرمت که ازدواج با دختر باشد بعد از تغییر جنسیت مادر و تبدیل شدن او به مرد بازهم صادق است.
بنابراین طبق ضرورت دین ازدواج با دختر حرام است. و عموم آیه شریفه « حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ …» (حرام شد برای شما ازدواج با مادر و دختر و خواهر …) (نساء، آیه ۲۳)
مورد فعلی را نیز تحت عمومیت خود قرار میدهد و عرف بر صدق عنوان ولدیت دختران صحه میگذارد. علاوه بر این از طریق استصحاب هم میتوان قائل به پایداری رابطه والدیت و ولدیت مرد فعلی و دختران او شد. در نتیجه ازدواج مرد فعلی با دخترانش حرام است.
در اشکال به این دلیل گفته شده این آیه از این مورد منصرف است یعنی از آیه شریفه حکم حرمت ازدواج دختران با مرد فعلی را نمیتوان فهمید.
ولی به این اشکال پاسخ داده شده که این انصراف بدوی است و نه ظهوری پس اعتبار ندارد بنابراین عنوان «بناتکم» مذکور در آیه، به عموم خود، شامل مرد فعلی نیز میشود. علاوه بر آن از ظاهر کلمات بکار رفته در آیه بوضوح میتوان فهمید که رمز حرمت و ملاک آن دختر بودن است و این خود قرینه اراده عموم از کلمه بناتکم است. و ضمیر مخاطب «کُم» در بناتکم شامل مرد جدید نیز میشود و هیچ شکی نیست که این دختران فرزندان مرد فعلی هستند هرچند بگوئیم مرد فعلی مادر سابق است. بعلاوه تنقیح مناط قطعی نیز در این مورد وجود دارد و ازدواج با اولاد را نمیتوان تجویز کرد. (خرازی، همان، ص۱۳۷و۱۳۸
)
سؤال دیگری که در این زمینه مطرح است، نگاه کردن مادر تغییر جنسیت داده به دخترانش است. آیا نگاه کردن او جایز است؟ یعنی هنوز رابطه محرمیت برقرار است یا خیر؟ در این رابطه ۲ نظر وجود دارد.
نظر اول: اینکه: پس از تغییر جنسیت و تبدیل شدن او به مرد، نگاه کردن او به دخترانش جایز است به این دلیل که بین حرام بودن نکاح و جایز بودن نگاه کردن در محرمهای نسبی ملازمه وجود دارد.
به این معنا که هرگاه بواسطه وجود قرابت نسبی قائل به حرمت نکاح میان دو نفر شویم بالملازمه نگاه کردن ایشان به بدن یکدیگر به استثنای عورتین جایز است. دلیل دیگر اینکه چون قبل از تغییر جنسیت طرفین قطعاً به یکدیگر محرم بودهاند و حال بعد از تغییر جنسیت مادر شک میکنیم که محرمیت سابق ادامه دارد یا زائل شده؟ با استصحاب محرمیت، میتوان حکم به جواز نگاه کردن داد.
البته در صورتی که قبل از این تغییر، دختران متولد شده باشند که در اینجا موضوع به حال خود باقی است زیرا شخص مادر و دختران (بعد از تغییر جنسیت مادر) باقی هستند. و این استصحاب زمانی صحیح است که زن و مرد بودن را از احوال بدانیم نه از خصوصیات. چنانکه مؤید این مطلب آن است که هرگاه مملوکی را با عنوان اینکه زن است بفروشند و سپس خلاف آن کشف شود که مملوک مرد بوده است. بیع در اینجا باطل نیست بلکه محکوم به خیار است. زیرا در این مورد از قبیل تخلف وصف است. برخلاف موردی که مثلاً حیوانی بعنوان اسب فروخته شود و بعد کاشف بعمل آید که حیوان شتر بوده که بیع باطل است. (خرازی، همان، ص۱۳۹)
نظر دوم: پس از تغییر جنسیت مادر به مرد نگاه کردن او به دخترانش جایز نیست. (مؤمن قمی، ۱۳۷۵، ص۱۰۹)
دلیل این نظریه این است که پس از تغییر جنسیت مادر و تبدیل شدن به مرد، مرد فعلی پدر فرزندانش محسوب نمیشود. بنابراین عموم آیه « وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ …» (زینت و جمال خود را آشکار نسازید جز برای شوهران خود و پدران … و زنان مسلمان خود … ) (نور، آیه ۳۱) شامل مرد فعلی نمیشود.
۰۰۶۶۴۴۰۷/۰
با توجه به جدول ۴-۵، ملاحظه می شود متغیر «قابلیت اعتماد به گواهیدهنده» دارای بیشترین میزان تأثیر و متغیر «استفاده از گواهی SSL» دارای کمترین میزان تأثیر در تشخیص دامگستری است. برای تعیین تأثیرگذارترین دسته، از مجموع محمولههای مربوط به هر دسته استفاده گردید که محمولهها در جدول ۴-۶ به صورت نزولی مرتب شده است.
جدول ۴-۶ محمولههای مربوط به دستهها
ردیف
دسته
محموله
۱
دسته شماره ۱
۲۶۵۳۸۶۸/۰
۲
دسته شماره ۴
۲۴۲۴۶۳۲/۰
۳
دسته شماره ۵
۱۶۷۱۱۶۹/۰
ادامهی جدول ۴-۶
۴
دسته شماره ۲
۱۳۷۷۲۲۳/۰
۵
دسته شماره ۶
۱۳۲۶۵۲۱/۰
۶
دسته شماره ۳
۰۵۴۶۵۸۷۵/۰
از این رو دسته سیاه دارای بیشترین اهمیت و دستههای آبی، آبی فیروزهای، قرمز، صورتی و سبز به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.
برای انتخاب تعدادی از شاخص های برتر در این مرحله، علاوه بر نتایج حاصل از تحلیل عاملی که یک رتبه بندی از شاخص های تأثیرگذار بر اساس نظر خبرگان ارائه میدهد (جدول ۴-۵)، دو جنبه دیگر مدّ نظر قرار گرفت: یکی تجربیات وقوع دامگستری در بانکهای ایرانی و دیگری تحقیقات پیشین در حوزه دامگستری در بانکداری الکترونیکی. مثلاً شاخص «استفاده از گواهی SSL» گرچه پایینترین رتبه را در جدول ۴-۵ کسب کرده اما با توجه به موارد واقعی دامگستری در ایران، به هیچ وجه قابل حذف نیست. به عنوان مثال مطابق شکل ۴-۴ مشاهده می شود وبگاه جعلی بانک ملّت فاقد گواهی SSL است. در نتیجه به راحتی با در نظر گرفتن این شاخص میتوان جعلی بودن وبگاه را تشخیص داد. در سایر نمونههای دامگستری در وبگاه بانکهای ایرانی هم این نکته کاملاً بارز است که دامگسترانی که بانکهای ایرانی را هدف قرار می دهند اغلب برای گرفتن گواهیهایی با اعتبار کم خود را به زحمت نمیاندازند. به عبارتی شاخص مورد بحث در حملات دامگستری در بانکهای ایرانی تأثیری غیر قابل انکار دارد و باید در سامانه در نظر گرفته شود. از طرفی با توجه به نتایج تحقیق (Aburrous et al., 2010c)، در ۳۴/۴۳ درصد موارد دامگستری در بانکها، از گواهی SSL استفاده نشده است.
ازسویی باید اشاره کرد شاخص «خطاهای نحوی و نگارشی» در تشخیص دامگستری این پایان نامه نقش تأثیرگذاری ندارد، زیرا دامگستران بانکهای ایرانی، خود ایرانی هستند و به زبان فارسی کاملاً مسلط هستند و در نمونههای واقعی دامگستری در ایران تا به حال خطای نحوی و نگارشی مشاهده نشده است (راهنمای بانکی، ۱۳۹۱). از طرفی این شاخص در جدول ۴-۵ رتبهی بسیار پایینی دارد. لذا با اطمینان میتوان این شاخص را از فهرست حذف کرد. شایان ذکر اینکه این شاخص در وبگاه بانکهای انگلیسیزبان بسیار مهم و تأثیرگذار است و بررسیها نشان میدهد در ۸۰ درصد موارد دامگستری اتفاق میافتد (Aburrous et al., 2010c) زیرا دامگستران معمولاً از کشورهای غیرانگلیسیزبان هستند (Shein, 2011). به علاوه ماهیت زبان انگلیسی این وبگاهها را مستعد خطاهای نگارشی و نحوی می کند.
شکل ۴-۴ نسخه دامگستری شده دروازهی پرداخت بانک ملت
گروه ۲: پستهای فایبرگلاس (FRC Postec plus post) که با بهره گرفتن از سمان رزین سلف ادهزیو سمان شدند.
گروه ۳: فایبر پستهای کوارتز (D.T. Light Post) که با بهره گرفتن از سمان رزین سلف ادهزیو سمان شدند.
گروه ۴: پستهای زیرکونیا (Cosmopost) با بهره گرفتن از سمان رزین سلف ادهزیو قرار داده شد.
نمونهها در آکریلهای سلف کیور مدفون شدند. نیروی فشاری بصورت لینگوالی با سرعت mm/min1 با زاویه ۴۵ درجه تا زمان شکست در سایش تست یونیورسال بکار برده شد.
نتیجه آنکه همهی سیستمهای پستی اثرات استحکامی مشابهی را به دندان نابالغ تحریک شده نشان دادند و ممکن است در موقعیتهایی که به نیروی اضافی نیاز است ترجیح داده شوند(۷۰).
در سال ۲۰۱۲، Costa و همکاران پژوهش تحت عنوان پستهای فایبرگلاس ساختگی، خستگی و مقاومت به شکست انجام دادند. هدف آنها از این پژوهش ارزیابی مقاومت به شکست دندانهای پرمولر انسان تک ریشه ترمیم شده با سیستمهای پست و کور ساختگی بعد از شبیهسازی خستگی بود.
بدین منظور ۴۰ دندان پرمولر تاجشان قطع شد و طول ریشهی آنها در حد mm13 استاندارد شدند و در رزین آکریلیک بلاک شدند. نمونهها براساس نوع ماده ترمیمی بکار رفته به ۴ گروه (۱۰=n) تقسیم شدند.
پست فایبر پیش ساخته (PFP)
(PFP) + پستهای فایبر جانبی(PFPa)
(PFP) + فایبر گلاس تک جهت (PFPa)
و پست ساختگی فایبرگلاس تک جهت (CP).
تمام پستها با بهره گرفتن از رزین آکریلیک چسبانده شد و کورها با کامپوزیت رزین ساخته شد.
نمونهها به مدت ۲۴ ساعت در ۳۷ درجه C و رطوبت نسبی ۱۰۰% نگهداری شدند و سپس وارد چرخهی مکانیکی شدند. نمونهها در دستگاه تست یونیورسال تحت فشار با سرعتmm/minute5/0 تا زمان وقوع شکستگی قرار گرفتند. در میان گروه ها اختلاف آماری مشاهده نشد. همهی گروه ها شکستهای قابل ترمیمی مطلوبی را از خود نشان دادند. پست ساختگی فایبرگلاس بهبود مقاومت به شکست یا تفاوت در الگوهای شکست در مقایسه با پستهای فایبرگلاس پیش ساخته نشان نداد(۷۱).
در سال ۲۰۱۲، مطالعهای دیگر به منظور بررسی مقایسهای مقاومت به شکست تحت نیروی ساکن و خستگی بر روی دندانهای اندو شدهی ترمیم شده با پستهای فایبرکربین، پستهای فایبرگلاس و یک سیستم پست عاجی آزمایشی توسط Amibica و همکارانش صورت پذیرفت. در این مطالعه ۷۰ دندان سانترال ماگزیلا آبچوره شده و به ۴ گروه تقسیم شدند. گروه کنترل بدون هیچ پستی (۱۰=n)، گروه پست فایبرکربنی (۲۰=n)، گروه پست فایبرگلاس(۲۰=n) و گروه پست عاجی(۲۰=n).
دندانهای گروه کنترل به ارتفاع mm5 تهیه شد. در تمام دندانهای دیگر فضای پست تهیه شد. پست سمان شد و بیلدآپ کور آماده شد. نیمی از نمونهها از گروه تا شکست آماری بارگذاری شد ونیمهی باقی مانده در سیکل بارگذاری توسط فشار مونواستاتیک تا وقوع شکستگی قرار گرفتند.
تجزیه و تحلیل واریانس و مقایسهی چندگانه Bon forooni تفاوت معنیدار میان گروه های آزمون را نشان داد. گروه کنترل بالاترین مقاومت به شکست را تحت بارگذاری استاتیک نشان داد(N53/33±۰۵/۹۳۵)، گروه پست عاجی (N69/33±۱۲/۷۳۹)، گروه پست فایبرگلاس (N67/46±۴۴/۶۰۳) و گروه پست فایبر کربنی (N27/19±۱۹/۴۹۷).
این مقادیر بعد از سیکل بارگذاری به ترتیب به N64/29±۶۹/۷۸۶، N56/26±۳۴/۶۴۶، N34/36±۴۷۰ و N95/13±۳۷۹ کاهش یافت.
نتایج نشان میدهد که عاج انسانی میتواند به عنوان ماده پست تحت فشار استاتیک و خستگی بکار رود. اگرچه در مراحل اولیهی پژوهش، استفاده از پستهای عاجی در دندانهای آبچوره شده امیدوار کننده به نظر میرسد(۷۲).
پژوهش تحت عنوان مقاومت به شکست ساختاری به خطر افتاده و طبیعی دندانهای اندو شدهی ترمیم شده با سیستمهای مختلف پست توسط Mortazavi وهمکاران در سال ۲۰۱۲ صورت پذیرفت. ۴۵ دندان سانترال کشیده شده و اندو شدهی فک بالا به ۵ گروه آزمایشی تقسیم شدند(۹=n). در ۲ گروه فضاهای پستی بوسیلهی دریلهای مشابه با سیستمهای پستی آماده شد که توسط پستهای نوری دابل تیپر
(DT. Light-Post) (گروه (DT.N و پستهای زیرکونیا (Cosmopost) (گروه Zr.N) ترمیم شد.
در ۳ گروه دیگر، دیواره های نازک کانالها شبیهسازی شد که توسط پستهای نوری دابل تیپر(DT. W)، پستهای نوری دابل تیپر و فیبرهای ری باند (DT+R.W) و پستهای زیرکونیا (Zr.W) ترمیم شد. بعد از تهیه حفرهی ترمیم و ترموسایکل، نیروی فشاری بکار برده شد و مقاومت به شکست و مدلهای شکست بررسی شد. دندانهای ساختگی تضعیف شده ترمیم شده با پستهای نوری دابل تیپر و فیبرهای ری باند مقاومت به شکست بیشتری نشان دادند و مقاومتشان نسبت به ریشههای نرمال ترمیم شده با پستهای دابل تیپر قابل مقایسه بود.الگوهای شکست مطلوبتری در دندانهای ترمیم شده با پستهای فایبر مشاهده شد(۷۳).
مطالعههای دیگر در سال ۲۰۱۲ توسط Valdivia AD و همکاران تحت عنوان اثروجود فایبرپست و تکنیک ترمیم بر روی رفتار بیومکانیکال انسیزورهای ماگزیلاری اندو شده صورت پذیرفت.
۹۰ سانترال فک بالای انسان انتخاب شدند و به ۱ گروه کنترل و ۸ گروه درمان (۱۰=N) تقسیم شد.دندانها معالجه ریشه شدند و ۲ حفرهی کلاس III بزرگ مشابه به یک تاج تخریب شده تهیه شد. سپس دندانها با یا بدون پستهای فایبرگلاس و با بهره گرفتن از ۴ تکنیک ترمیم ترمیم شدند: کامپوزیت رزین مستقیم، روکش ونیری کامپوزیت مستقیم، روکش ونیری سرامیکی feldspathic یا روکش سرامیک feldspathic.
بعد از فرسودگی مصنوعی بوسیلهی چرخه حرارتی، انسیزورها در یک زاویهی ۱۳۵ درجه تحت بار قرار گرفتند و فشار با بهره گرفتن از فشار سنج قرار داده شده بر سطوح پروگزیمال و فاسیال ریشهای اندازهگیری شد. سپس نمونهها تا حد شکستن تحت فشار قرار گرفتند.
آنالیز آماری نشان داد که گروه شاهد و ترمیم کامپوزیت رزینی مستقیم با و بدون گروه های پست ارائه شده به طور قابل ملاحظهای مقدار مقاومت به شکست بالاتری دارند(۰۰۱/۰P<). تفاوتهای قابل توجهی برای سیستم پست نشان داده نشد.
حضور پستهای فایبرگلاس مقاومت به شکست انسیزورهای اندو شده را افزایش نمیدهد. ترمیمهای محافظه کارانه کامپوزیت رزین مقادیر مقاومت به شکست بالاتری را نشان داد(۷۴).
Jindal S و همکاران طی مطالعهای در سال ۲۰۱۲، اثر سیستم پست و طول را بر مقاومت به شکست دندانهای قدامی اندو شدهی انسان بررسی نمودند.
۷۵ دندان انسانی کشیده شده، معالجهی ریشه شدند. ۶۰ دندان تاج آنها از mm2 بالاتر از CEJ قطع شد و براساس نوع سیستم پست استفاده شده به ۲ گروه تقسیم شدند: پست فایبرگلاس (GFP) و گروه های پست فایبر ری باند(RFP) .
دندانهای اندو شدهای که در آنها پست قرار نمیگرفت به عنوان گروه شاهد بودند. هر گروه به ۲ زیر گروه مطابق با طول فضای پست تقسیم شدند: mm5 و mm10 و تمام نمونهها با روکشهای فلزی ترمیم شدند. مقاومت به شکست با بهره گرفتن از بارها در یک زاویه ۱۳۰ درجه نسبت به محور طولی دندان توسط دستگاه Instron اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که گروه GFP در طول فضای پستmm 10، بطور قابل ملاحظهای بالاترین مقاومت به شکست (N2133/740) را در میان تمام گروه ها و زیرگروهها داشت. کاهش در طول پست منجر به کاهش در مقاومت به شکست در گروه GFP(N1867/425) شد. در حالیکه در گروه RFP، زیر گروه mm5(N6200/299) به طور قابل توجهی مقاومت به شکست بالاتری نسبت به زیر گروه mm10(N9300/216) اما کمتر از کنترل d)8733/437) در هر ۲ زیر گروه نشان داد. پستهای فایبر گلاس به طور موثری مقاومت به شکست یک دندان اندو شده را افزایش داد، اما تعیین طول مطلوب پست نیز ضروری است(۷۵).
Santini MF و همکاران در سال ۲۰۱۱، پژوهشی با عنوان چرخه خستگی مکانیکال بر دندانهای ترمیم شده با پستهای فایبر، انجام دادند.
هدف آنان ارزیابی اثر قطرهای متفاوت و خواص سطحی متفاوت از یک پست فایبرگلاس بر مقاومت به شکست دندانهای ترمیم شده با فایبر پستهای بود.
۸۰ دندان تک ریشهی گاوی آماده شد و در یک لولهی PVC با بهره گرفتن از رزین، آکریلیک جاسازی شد و به ۸ گروه (۱۰=N) مطابق با عمق و شکل پست اختصاص داده شد:
(پست فایبر double-tapered صاف) G3, G2, G1 و G4 به ترتیب با قطرهای سرویکال mm4/1، mm6/1، mm8/1 و mm2.
(پست فایبر double-tapered با شیراهای کرونالی) G8, G7, G6, G5 به ترتیب با قطر سرویکال mm4/1، mm6/1، mm8/1 و mm2.
یک سمان سلف-ادهزیو برای سمان کردن پست استفاده شد و بیلد آپ کور بوسیلهی رزین کامپوزیت، استاندارد و ساخته شد.
نمونهها به مدت ۷ روز نگهداری شدند و سپس تحت تست خستگی مکانیکی(بار =N 50، زاویه=۴۵ درجه، فرکانس=H21، دما=oc1±۳۷، تعداد چرخه=۱۰۰۰۰۰۰) قرار گرفتند.
نمونههایی که باقی ماندند تحت تست مقاومت استاتیک (mm/min1 و ۴۵ درجه) قرار گرفتند. بارهای شکستگی و حالت شکستگی ثبت شد. نتیجه نشان داد که قطر سرویکالی پست(۰۰۰۱/۰P<) و خواص سطحی (۰۱۰۱۳=P) بطور قابل ملاحظهای، مقاومت به شکست را تحت تاثیر قرار میدهد.شیارها مقاوت به شکست را زمانی که قطر پست mm4/1(G2 و G1) بود کاهش داد.
یک همبستگی مثبت متوسط بین مقاومت به شکست و قطر پست فایبر (۰۰۰۱/۰P< و ۴۴۴۵/۰=r2) (تست همبستگی Pearson) دیده شد.
به نظر میرسد که یکی ارتباط مستقیم بین قطر پست فایبر و مقاومت به شکست ریشههای ترمیم شده با پستهای فایبر وجود دارد. اما عوامل دیگر هم چون کاهش عاج داخل کانال برای آمادهسازی مکان پستهای فایبر عریضتر ممکن است مقاومت به شکست را تحت تاثیر قرار دهد، چرا که تفاوتی برای پستهای فایبری صاف با قطر متفاوت یافت نشد. به عبارت دیگر شیارهای ناحیهی کرونال پست فایبری میتوانند سبب آسیب مقاومت به شکست شوند(۷۶).
Silva GR و همکاران در ۲۰۰۱۱، اثر انواع پست و تکنیکهای ترمیمی را بر روی فشار ومقاومت به شکست دندانهای انسیزال گشاد شده بررسی نمودند.
۱۰۵ ریشه دندان انسیزال گاوی اندو شده(mm15) به ۷ گروه (۱۵=n) ترمیم شدند. دو گروه کنترل ©، ریشههای دست نخورده، با (Cost post and core) CPC یا GFP(gloss fiber posts) ترمیم شد.
پنج گروه آزمایشی(F)، ریشههای گشاد شده، با
GfpAp(Gfp associated with accessory glass fiber posts.)،
GFP Rc(anatomic GFP, relined with composite resin) ترمیم شد.
تمام دندانها با روکشهای فلزی ترمیم شدند. خستگی مکانیکی با N50/(5)10×۳ انجام شد. نمونهها در ۴۵ درجه تحت بار قرار گرفتند و مقادیر فشار(µs) بر سطوح باکالی و پروگزیمالی ریشه به دست آمد. پس از آن، مقاومت به شکست(N) اندازهگیری شد. تفاوت معنیداری در مقادیر فشار، میان گروه ها مشاهده نشد. Cpc مقاومت به شکست کمتر و شکستهای زیادی را در ریشههای گشاد شده نشان داد.Gfp در ارتباط با کامپوزیت رزین و پستهای فایبرگلاس جانبی به نظر میرسد به عنوان یک روش موثر برای بهبود رفتار بیومکانیکی ریشههای گشاد شده است(۷۷).
مطالعهای دیگر توسط Kern M و Mangold JT 2011 تحت عنوان تاثیر پستهای فایبرگلاس بر مقاومت به شکست و الگوهای شکست پرمولرهای اندو شده با کاهش قسمتهای ساختمانی متفاوت انجام شد.
در این مطالعه ۶۴ پرمولر ماندیبول کشیده شده و اندو شده به ۴ گروه (۱۶=n) بسته به تعداد دیوارهای عاجی تاجی باقی مانده در محدوده ۳ به صفر، تقسیم شدند.
دندانها در زیر گروه ها، با پست(+) و یا بدون پست(-) با کامپوزیت رین ترمیم شدند.
بعد از ایجاد حفرهی -mm8/0 با فرز شولدر، یک فرول mm5/0 آماده شد. دندانها با روکشهای تمام فلزی که با سمان گلاس آینومر سمان شده بودند، ترمیم شدند.
تمام نمونهها به بارگذاری دینامیکی در یک شبیهساز جونده برای ۲/۱ میلیون سیکل بارگذاری با یک بار سعی N49 در Hz2/1 همراه با سیکل حرارتی(بین ۵ وc55، ۳۰ ثانیه زمان اقامت) قرار گرفتند.
سپس نمونهها در ۳۰ درجه در یک دستگاه آزمایشی یونیورسال تا زمان شکستگی تحت بار شبه استاتیکی قرار گرفتند. نتیجه آنکه مقاومت به شکست پرمولرهای اندو شده به تعداد دیوارهای عاجی تاجی باقی مانده بستگی دارد. محل پست فایبرگلاس تاثیر قابل توجهی بر مقاومت شکست زمانی که کمتر از ۲ دیوارههای حفره باقی مانده باشد، دارد اما زمانی که ۲ یا ۳ دیواره وجود داشته باشد. تاثیر قابل توجهی ندارد(۷۸).
برای بدست آوردن شرایط نوسان نیز باید شرط دامنه بررسی شود.
با جایگذاری فرکانس نوسان محاسبه شده از شرط فاز در معادله (۳-۴) و حل نامعادله حاصل شرط نوسان نیز محاسبه می شود. بطور خلاصه فرکانس و شرط نوسان برابر است با
شرط نوسان |
از معادلات (۳-۵) و (۳-۶) مشخص است که فرکانس و شرط نوسان این ساختار با نوسانساز LC کلاسیک برابر است. در بخش بعد جریان ترانزیستورهای این ساختار بررسی می شود.
-
- تحلیل جریان ترانزیستورهای زوج تفاضلی ساختار مورد بررسی و بررسی نویز فاز آن
در این قسمت نقش خازنهای موازی شده در کاهش زاویه هدایت ترانزیستورهای زوج تفاضلی بررسی می شود. در پیوست الف نشان داده شده است که ولتاژ نقطه سورس ترانزیستورهای زوج تفاضلی را میتوان به صورت زیر نوشت.
که در آن دامنه و تاخیر فاز ولتاژ سورس نسبت به ولتاژ نوسان خروجی است. یعنی سورس با فرکانس دو برابر فرکانس خروجی نوسان می کند. بدلیل ساختار تفاضلی این نوسانساز ولتاژهای خروجی نیز فرم تفاضلی دارند و میتوان آنها را به فرم زیر نوشت:
که در آن A دامنه نوسان خروجی و سطح DC آنها میباشد.
با توجه به مشخص بودن ولتاژ دو سر خازنهای موازی ( که بین سر درین و سورس قرار گرفتهاند)، میتوان معادله جریان آن را نیز محاسبه کرد
دو حالت را باید برای ترانزیستورها درنظر گرفت.
ابتدا فرض می شود خروجیها در نقاط گذر از صفر نوسان خود قرار داشته باشند. با توجه به اینکه دامنه نوسان سورس نسبت به دامنه نوسان خروجی ناچیز است، میتوان تغییرات جریان خازن را تقریبا متناسب با تغییرات ولتاژ خروجی درنظر گرفت. بنابراین چون در این حالت سیگنال AC خروجی صفر میباشد، شیب ولتاژ در این نقاط ماکزیمم است و جریان خازنها در پیک خود قرار دارند.
vo1 و vo2 سیگنال ac خروجی و IC1 و IC2 جریان عبوری از خازنهای موازی میباشد. بنابراین مجموع جریان عبوری از خازن ها از رابطه (۳-۹) محاسبه می شود و برابر است با
میتوان با طراحی درست پارامترهای مدار از جمله مدار را بگونه ای طراحی کرد که این مجموع در نقاط گذر از صفر حتیالامکان مقدار بزرگتری داشته باشد، یعنی در این نقاط بیشتر جریان دنباله از خازنها گذشته و وارد ترانزیستورها نشود. بهترین حالت این است که در نقاط گذر از صفر همه جریان دنباله از دو خازن بگذرد یعنی: ، بعبارت دیگر باید
در این صورت در ناحیه تفاضلی جریان ترانزیستورها صفر شده و نویزی به خروجی تزریق نمی شود و این عاملی برای بهبودی نویز فاز است.
حالت دوم را باید حالتی درنظر گرفت که ترانزیستورها دچار سوئیچ کامل شوند بگونهای که بعنوان مثال ۱M خاموش و M2 روشن باشد. در این حالت و بصورت زیر محاسبه می شود
همانطور که در رابطه (۳-۱۳) مشاهده می شود با منفی شدن عبارت جریان درین در بعضی نقاط از جریان دنباله نیز بیشتر می شود، این بدین معنی است که در نقاطی از نوسان (حوالی نقاط گذر از صفر) بدلیل کاهش زاویهی هدایت (خاموش شدن ترانزیستور) برای حفظ متوسط
جریان مصرفی، جریان خازنها به دنباله افزوده شده تا پیک جریان ترانزیستور را افزایش دهد. در واقع با این کار جریان در نقاط حساس کاهش یافته و در نقاط با حساسیت مینیمم این کاهش جبران شده است. همانطور که در شبیهسازیهای فصل چهارم نیز نشان داده خواهد شد، در این طراحی جریان عبوری از مجموع خازنها در نقاط گذر از صفر خروجی در پیک خود قرار دارد. بعبارت دیگر در این ساختار زاویه هدایت ترانزیستورهای سوئیچ کاهش یافته که نتیجه آن کاهش نویز فاز نوسانساز است. مشکلی که در این ساختار وجود دارد این است که این بیانات بیشتر بصورت تئوری درست است. در عمل بدلیل پیچیدهتر بودن معادلات ترانزیستورها هیچوقت جریان دنباله تماما از خازنها نمیگذرد و ترانزیستورها نیز کمی جریان دارند. به عبارت دیگر برقراری تساوی (۳-۱۲) مشکل میباشد. در بخش بعد ساختاری پیشنهاد می شود که تکنیک معرفی شده را بهبود داده و جریان با زاویهی هدایت کمتری برای ترانزیستورهای سوئیچ می شود.
- طراحی نوسانسازLC جدید بهمنظور بهبود جریان شکل دهی شده ترانزیستورها