پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه و رابطه علائم این اختلال با کیفیت زندگی در بازماندگان همسران قربانیان انفجار لوله گاز سرخس- مشهد انجام شد. براین اساس در قالب یک مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی کلیه کارکنان بازمانده پروژه ی انتقال گاز خط لوله ی سرخس- مشهد که در تاریخ 19/6/89 در محل کار حضور داشتند، شامل پیمانکاران، مهندسان، متخصصان و کارگران(55 نفر)و هم چنین کلیه خانواده ها، همسران و فرزندان ( 3 تا 19 ساله) قربانیان متوفی این انفجار (40 نفر)به عنوان و نمونه آماری پژوهش، به شیوه در دسترس انتخاب شدند. قربانیان بازمانده از حادثه و همسران قربانیان متوفی به پرسشنامه های مقیاس اختلال تنیدگی پس از ضربه (M-PTSD)، پرسشنامه ی کیفیت زندگی (QOL) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته پاسخ دادند. در حالی که فرزندان آن ها، پرسش نامه سوگ کودکان(TGIF)(دیرگرو و همکاران، 2001)، مقیاس تجدید نظر شده ی تأثیر وقایع (CRIES-8) را هم تکمیل نمودند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که 3/14 درصد از بازماندگان این حادثه دارای اختلال استرس پس از سانحه و 4/29 درصد از فرزندان قربانیان این حادثه دارای اختلال استرس پس از سانحه و 7/16 درصد از همسران قربانیان این حادثه نیز دارای اختلال استرس پس از سانحه می باشند. به علاوه بررسی رابطه بین کیفیت زندگی با علائم اختلال استرس پس از سانحه در قربانیان بازمانده نشان داد که با بالارفتن علائم اختلال استرس پس از سانحه، کیفیت زندگی قربانیان در همه ابعاد جسمانی، روانی، محیطی و اجتماعی به طور معنی داری کاهش می یابد(05/0p<). بررسی این رابطه در همسران قربانیان نشان داد در همسران بالارفتن علائم استرس اختلال استرس پس از سانحه با کاهش معنادار بعد روانی کیفیت زندگی همراه است(05/0p<). علاوه بر این بررسی رابطه علائم اختلال استرس پس از سانحه و سوگ در فرزندان قربانیان حادثه نشان داد که براساس مقیاس M-PTSD، با بالارفتن علائم اختلال استرس پس از سانحه، علائم اختلال سوگ هم در کودکان به طور معنی داری افزایش می یابد(05/0p<).
کلید واژه ها: اختلال استرس پس از سانحه، کیفیت زندگی، سوگ. انفجار خط لوله گاز سرخس- مشهد
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول:کلیات پژوهش
1-1-مقدمه 1
1-2- بیان مسأله 2
1-3- اهمیت و ارزش تحقیق 5
1-4 اهداف پژوهش 7
1-4-1 هدف اصلی. 7
1-4-2 اهداف فرعی. 7
1-5 سؤال های پژوهش. 7
1-5-1 سؤال اصلی 7
1-5-2سؤالات فرعی 7
1-5-3 فرضیات پژوهش. 7
1-6 تعریف اصطلاحات و مفاهیم. 8
1-6-1تعریف نظری 8
1-6-2 تعریف عملیاتی 8
فصل دوم:پیشینه پژوهش
2-1- مقدمه. 9
2-2 -مبانی نظری . 9
2-2-1-اختلال استرس پس از سانحه 9
2-2-1-1-سیر تاریخی 10
2-2-1-2 -علائم اختلال استرس پس از سانحه 10
2-2-1-3- اختلال استرس پس از سانحه در کودکان. 12
2-2-1-4-شیوع PTSD 12
2-2-1-5- مدل های تبیین و سبب شناسی اختلال PTSD 13
2-2-1-5-1- مدل زیستی 14
2-2-1-5-2- مدل شناختی . 14
2-2-1-5-3-مدل رفتاری. 15
2-2-1-5-4- مدل روانکاوی . 15
2-2-1-5-5 مدل اجتماعی – فرهنگی 15
2-2-1-5-6 مدل فراشناختی 16
2-2-1-5-7- نگرش کلی به سبب شناسی PTSD 16
2-2-2-اختلال فشار روانی حاد. 17
2-2-2-1-علائم اختلال فشار روانی حاد 18
عنوان صفحه
2-2-3-کیفیت زندگی . 18
2-2-3-1- مؤلفه های کیفیت زندگی 19
2-2-3-2- اندازه گیری کیفیت زندگی. 20
2-2-3-3- رویکردهای تبیین کیفیت زندگی. 21
2-2-3-3-1-تبیین زیست شناختی کیفیت زندگی 21
2-2-3-3-2-تبیین روانشناختی 21
2-2-3-3-3- رویکرد روانشناختی – اجتماعی. 21
2-2-3-3-4- نظریه های یادگیری. 22
2-2-3-3-5- رویکرد پزشکی 22
2-2-3-4- رابطه اختلال استرس پس از سانحه با کیفیت زندگی 23
2-2-4- سوگ. 23
2-2-4-1-نقش سن در ادراک سوگ 24
2-2-4-2-نظریه های مربوط به سوگ. 25
2-2-4-2-1-نظریه ی زیستی 25
2-2-4-2-2- نظریه ی شناختی 25
2-2-4-3 رابطه اختلال استرس پس از سانحه با سوگ(داغدیدگی) 26
2-3-پیشینهی پژوهش 27
2-3-1-پیشینه پژوهش در خارج از کشور. 27
2-3-2 – مطالعات انجام شده در داخل کشور. 30
2-4 -نتیجه گیری 31
فصل سوم:روش پژوهش
3-1 مقدمه 33
3-2- طرح پژوهش 33
3-3- جامعه آماری. 34
3-4- نمونه و روش نمونه گیری 34
3-5 – ابزارهای پژوهش. 34
3-5-1- مقیاس اختلال تنیدگی پس از ضربه (M-PTSD) 34
3-5-2-پرسش نامه سوگ کودکان(TGIF)(دیرگرو و همکاران، 2001) 35
3-5-3- مقیاس تجدید نظر شده ی تأثیر وقایع (CRIES-8) 35
3-5-4 پرسشنامه ی کیفیت زندگی (QOL) 36
3-5-5- مقیاس اطلاعات جمعیت شناسی 37
3-6- شیوه های تجزیه و تحلیل 37
عنوان صفحه
فصل چهارم:یافته های تحقیق
4-1- مقدمه. 38
4-2 -یافته های توصیفی 38
4-3-ارزیابی سؤالات و فرضیات پژوهش. 42
4-4- یافتههای جانبی 48
4-5 خلاصه. 51
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1 مقدمه 52
5-2 بحث و نتیجه گیری. 53
5-2-1-سؤال اصلی 53
5-2-2-سؤال فرعی اول 53
5-2-3-سؤال فرعی دوم 54
5-2-4-فرضیه سوم 55
5-2-5-فرضیه چهارم 55
5-2-6-فرضیه پنجم. 56
5-2-7- یافته های جانبی. 57
5-3- محدودیت پژوهش. 58
6-3پیشنهادها. 58
6-3-1 پیشنهاد برای پژوهشگران آتی. 58
6-3-2 پیشنهاد های کاربردی 58
منابع و ماخذ 59
پیوستها. 65
مقدمه
هر روزه در سرتاسر جهان مردم بسیاری در اثر حوادث مختلف عزیزانی را از دست داده و در سوگ می نشینند. به همین روال، کشور ایران هم، همواره در معرض فجایع طبیعی (به خصوص زلزله و سیل) یا فجایع ساخت بشر (مانند جنگ و تصادفات رانندگی) قرار می گیرد. این حوادث سالیانه مردم زیادی را بی خانمان و داغدیده می کند. علاوه بر این، فجایعی که در پروژه های کاری مثل پروژه های نفت و گاز یا ساختمان سازی ایجاد می شود، جان بسیاری از مردم را می گیرد. در بسیاری از موارد، عدم توجه به نکات ایمنی در پروژه ها باعث فاجعه ای بزرگ می شود و خسارات جانی و مالی بسیاری را برای کارکنان و کارفرمایان به بار می آورد. هرچند بعد از گذشت مدتی خسارت های مالی جبران می شود، اما آنچه همواره در اذهان افراد حادثه دیده باقی می ماند، داغ از دست دادن نزدیکان و فشارهای بعد از آن می باشد.
بر اساس راهنمای تشخیصی- آماری اختلالات روانی(DSM)[1]شایع ترین مشکلی که بعد از این فجایع برای افراد ایجاد می شود، ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه(PTSD)[2] می باشد. این اختلال بعد از حداقل شش ماه از یک حادثه نمود پیدا می کند و عملکرد روانشناختی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد و اگر به موقع شناسایی و درمان نشود، تمام ابعاد زندگی افراد را شدیداً تحت الشعاع قرار می دهد و کیفیت زندگی آنها و سلامت عمومی را پایین می آورد.
در حوزه ی نفت و گاز ایران، حادثه ی انفجار و آتش سوزی لوله ی گاز سرخس- مشهد نیز که در سال 1389 رخ داد، جان بسیاری از کارکنان در حال کار در آن پروژه را گرفت و خانواده های آنان را داغدیده کرد و همسران و کودکانشان را به سوگ نشاند. بدین منظور، در این مطالعه به بررسی میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه و رابطه ی آن با کیفیت زندگی در بازماندگان و خانواده های قربانیان این حادثه پرداخته شد.
1-2- بیان مسأله
حوادث طبیعی و غیرطبیعی در سراسر دنیا همواره یکی از عوامل مرگ و میر انسانها در این جهان به شمار می رود. تعیین حوزه یا فراوانی رویدادهای بحران ساز در دنیای گسترده ی امروز مشکل است. در نگاهی کلی قارّه ی آسیا از جمله مناطقی است که بیشترین حوادث طبیعی در آن بروز می کند. در آسیا سالانه حدود سه میلیون نفر در اثر این گونه حوادث جان خود را از دست می دهند. در آمریکا سالیانه دو میلیون خانوار خسارتها و یا صدماتی مانند آتش سوزی، سیل، گردباد، طوفان و زمین لرزه را تجربه می کنند. زمین لرزه ها جز مهلک ترین فاجعه های قرن بیستم بوده اند که سالانه به طور متوسط باعث مرگ بیست هزار نفر شده اند (قماشچی، 1387). در قرن دوازدهم حدود 8/1 میلیون نفر در 108 زلزله زندگی خود را از دست داده اند (نعیم، ایوب، مسعود، گل، خلید[3] و همکاران،2011). وقوع 4/2 میلیون حادثه آتش سوزی در هر ماه باعث 6000 مرگ، صدها هزار مجروح و میلیون ها دلار خسارت می شود (قماشچی، 1387). جراحات ناشی از تصادفات رانندگی نیز میزان بالایی از مرگ و میر را به خود اختصاص داده است. این تصادفات سالانه جان 2/1 میلیون نفر را در دنیا گرفته و بیش از 50 میلیون مورد مصدومیت ایجاد می نماید.
کشور ایران نیز یکی از کشورهای پرحادثه محسوب می شود. حوادث گوناگونی از جمله زلزله، آتش سوزی، تصادفات عمد و غیرعمد، کودک آزاری، تجاوز به عنف و سایر حوادث نیز در ایران سالیانه قربانیان زیادی را می گیرد. این گونه حوادث علاوه بر آسیب جسمی، عملکرد روانی، اجتماعی و کارکرد افراد را نیز مختل می کند. این مورد ممکن است یک هفته، یک ماه، یک سال و یا تا سراسر عمر ادامه پیدا کند.
فشار روانی حاصل از یک حادثه را آن زمان که شدید و پایدار بوده و باعث اختلال کلی در عملکرد فرد در حوزه های مختلف زندگی گردد،اختلال استرس پس از سانحه می نامند.
اختلال استرس پس از سانحه برای اولین بار در بازماندگان جنگ ویتنام مشخص و وارد طبقه بندی راهنمای تشخیصی- آماری اختلالات روانی گردید و به صورت «اختلال استرس پس از سانحه سندرمی است که پس از مشاهده، درگیر شدن یا شنیدن یک عامل استرس زای تروماتیک بسیار شدید روی می دهد.» تعریف شده است (کاپلان و سادوک، 1388).در این اختلال فرد به مدت بیش از یک ماه در معرض رویداد آسیب زایی قرار گرفته است که در آن رویداد یا رویداد هایی را تجربه کرده ، شاهد بوده یا با آن ها رو به رو شده است که مرگ واقعی یا تهدید به مرگ را در بر داشته اند یا اینکه تمامیت جسمانی فرد یا دیگران تهدید شده است و پاسخ فرد ترس شدید، درماندگی و یا وحشت را در بر داشته است. رویداد آسیب زا مرتباً به صورت های گوناگون تجربه می شودکه عبارت است از یاد آوری های ناراحت کننده ی مکرر و مزاحم رویداد، رویاهای ناراحت کننده ی مکرر رویداد؛ طوری عمل می کند که انگار رویداد آسیب زا دوباره اتفاق افتاده است. عامل دیگر اجتناب مداوم از محرک های مرتبط با آسیب و کرختی پاسخ دهی می باشد که سعی در اجتناب کردن از افکار، احساسات یا گفتگو های مربوط به آسیب، سعی در اجتناب کردن از فعالیت ها، مکان ها یا افرادی که خاطرات آسیب زا را بر انگیخته می کند، ناتوانی در به یاد آوردن جنبه مهمی از آسیب، احساس جدایی از دیگران یا بیگانگی با آن ها ، دامنه ی محدود عاطفه و احساس کوتاه شدن آینده از عوامل آن می باشد. مشکل خوابیدن یا خفته ماندن، تحریک پذیری یا طغیان خشم، مشکل تمرکز کردن و پاسخ یکه خوردن مفرط از دیگر علائم است (باچر، مینکا و هولی، 1387).فرد مبتلا به این اختلال به این تجربه با ترس و درماندگی پاسخ می دهد، رخداد را در ذهن خود مکرراً زنده می کند و در عین حال می کوشد از یادآور شدن آن اجتناب کند. کاهش تماس با دنیای خارج، کرختی عاطفی، گوش به زنگی، بهت و خواب دیدن های ناراحت کننده از علایم دیگر این اختلال است( کاپلان و سادوک، 1388).
شدت استرس وارده از اختلال پس از سانحه برای هر کس شکننده است. این اختلال ممکن است در جریان جنگ، شکنجه، سوانح طبیعی، تجاوز به عنف و تصادفات شدید مثل تصادف با اتومبیل یا آتش سوزی پدید آید (خدادادی، قنبری، یوسف زاده، مسکینی، عسگری و کوچکی نژاد،1388).
میزان شیوع مادام العمر اختلال استرس پس از سانحه را در حدود 1 تا 3 درصد جمعیت عمومی می دانند. میزان این اختلال در طول عمر تا 8 درصد تخمین زده می شود. هرچند 5 تا 15 درصد دیگر از مردم ممکن است شکل های خفیف تری از این اختلال را تجربه کنند. میزان شیوع مادام العمر اختلال مزبور در گروه های پر خطر یعنی گروه هایی که اعضایشان در معرض وقایع آسیب زا بوده اند، در طیفی از 5 تا 75 درصد قرار دارند(باچر و همکاران، 1387).برای مثال در پژوهشی که براساس سوابق و تشخیص مندرج در پرونده های جانبازان اعصاب و روان جنگ تحمیلی ایران و عراق و مصاحبه حضوری با خودشان در سال 1380 صورت گرفت، بیش از 80 درصد جانبازان دچار اختلال استرس پس از سانحه بودند که شدت آن از ضعیف تا بسیار شدید متغیر است(برهانی، 1380).
این اختلال در هر سنی ممکن است پیدا شود، اما به دلیل ماهیّت موقعیّت های تسریع کننده ی آن شایع ترین سن شروع و آن اوایل بزرگسالی است. البته بچه ها نیز ممکن است به این اختلال مبتلا شوند. آسیب آیجاد کننده ی اختلال مذکور در مردان معمولاً وقایع جنگی است و میزان شیوع آن در طول عمر بین 5 تا 6 درصد برای آن ها می باشد. در مورد زن ها شایع تر از همه مورد حمله یا تجاوز واقع شدن است و میزان شیوع برای آنها در طول عمر بین 10 تا 12 درصد می باشد که این میزان در طول عمر برای زن ها بالاتر از مردها است. این اختلال بیش از همه در کسانی اتفاق می افتد که مجرد، طلاق گرفته، بیوه، منزوی از اجتماع یا از نظر سطح اجتماعی-اقتصادی پایین هستند(کاپلان و سادوک، 1388). در حالی که شیوع یک ماهه ی این اختلال در دامنه ای از 8/1-5/1 درصد با بهره گرفتن از معیارهای DSM-IV-TR تا 4/3 درصد با بهره گرفتن از معیارهای طبقه بندی بین المللی بیماریها[4]ICD-10تخمین زده شده است (نریمانی، زاهد و بشرپور،1389). همچنین این اختلال می تواند همراه با اختلال های دیگر نیز روی دهد. براون، استوت و مولر گزارش کردند که 54 درصد سوء مصرف کنندگان مواد PTSD قابل تشخیص نیز داشتند، به علاوه 16 درصد از آن ها نیز دارای افسردگی بودند (باچر و همکاران، 1387).
از مهم ترین عوامل خطر ساز برای این اختلال شامل شدت، مدت و نزدیکی شخص به ترومای واقعیمی باشد. هر چقدر فرد به مرکز یک تروما نزدیکتر باشد، میزان بالاتری از این اختلال را نشان می دهد. شدت سانحه بر مبتلا شدن یا نشدن شخص به PTSDتاثیر می گذارد. حدود 20 درصد جنگجویان آمریکایی که در ویتنام زخمی شدند دچار PTSD شدند، در حالی که 50 درصد کسانی که در آنجا زندانی جنگی بودند دچار این اختلال شدند. در خلال عملیات طوفان صحرا، 65 درصد کسانی که برای جمع آوری، برچسب زدن، و دفن اعضای پراکنده ی مردگان گماشته شده بودند، دچار PTSDشدند. بنابراین عامل فشار (تروما) علت اولیه ی پیدایش این اختلال است.
اما وقتی که واقعه ی آسیب زایی روی می دهد، همه ی افراد دچار استرس پس از سانحه نمی شوند، یعنی برای ایجاد این اختلال عامل فشار لازم است اما کافی نیست. زمینه های زیستی و روانی- اجتماعی فرد و اتفاقاتی که پس از آسیب روی می دهد، همگی باید مد نظر متخصص باشد(کرینگ، دیویسون، نیل و جانسون، 1388). علاوه بر این جانسون، سگستون و ماتسون (2003؛به نقل از لاپاسو و آلدن[5]، 2003) معتقدند سن، جنسیت، مدت، شدت و وضعیت تأهل از جمله عوامل جمعیت شناختی است که می تواند در بروز اختلال استرس پس از سانحه نقش داشته باشد.
متخصصان معتقدند تروما یا آسیب خانواده (حتی افرادی از خانواده که به طور مستقیم در گیر آسیب نبوده اند) را نیز متاثر می سازد.
تروما یا آسیب ثانویه یا آسیب نیابی که به PTSD نیابی نیز معروف است، اولین بار در پزشکان که با افراد آسیب دیده از خشونت های خانوادگی، قربانیان ترور یا قربانیان حوادث و بلایای طبیعی سرو کار داشتند، مشاهده شد. استرس تروماتیک ثانویه به معنی واکنش روانی به تجربه تروماتیک یک فرد مهم دیگر است. بخش عمده حوادث بحران زا توسط انسان ایجاد می شود که این حوادث تاثیر زیادی بر کودکان دارد.
پس از پایان جنگ جهانی تصور می شد کودکان بخصوص اگر در کنار پدر یا مادر باشند، تاثیر ناچیزی از جنگ می پذیرند. این فرضیه تا اواسط دهه ی 1970 نیز مطرح بود. ولی پژوهش های بعدی ثابت کرد کودکان حتی دقیق تر و روشن تر از والدین و بزرگسالان خطر را درک می کنند و به آن واکنش نشان می دهند (احمدی، رشادت جو، کرمی و انیسی، 1389).
تاثیر پذیری کودکان از فجایع با توجه به سن و سطح رشدی آن ها متفاوت است. واکنش های رفتاری، اختلالاتی نظیر PTSD و ترس های ویژه حوادث بحرانی که معمولا در برخورد با عوامل مشابه تنش زا بروز می کند و نیز پرخاشگری و رفتار های مخرب اجتماعی از عمده ترین علائم کودکان است. از آن جا که وابستگی کودکان به پدران از سال اول زندگی شکل می گیرد و طی سال های بعد تشدید می شود. لذا از دست دادن پدر می تواند تاثیرات زیان باری بر کودکان داشته باشد (احمدی و همکاران، 1389). بسیاری از کودکان سوگ[6] و داغدیدگی را همراه با PTSD یا دیگر شرایط مرتبط با بحران تجربه می کنند. این حالت زمانی اتفاق می افتد که کودک فرد عزیزی را به طور غیر منتظره یا خشونت بار از دست داده باشد یا با صحنه های دردناک خون مواجهه شود یا اولین کسی باشد که جسد را کشف می کند. در برخی از این بحران ها کودکان مبتلا به PTSD می شوند. اساساً مطالعات نشان داده است فرزندان در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به مشکلات روانی و رفتاری هستند(کلانتری، 1387).
اختلال استرس پس از سانحه یکی از اختلالاتی است که نه تنها می تواند کیفیت زندگی[7] فرد حادثه دیده بلکه خانواده و جامعه او را تحت تاثیر قرار می دهد. تجارب بالینی و مشاهدات مکرر پژوهشگران نشانمی دهدکه خانواده های این افراد از مشکلات روانی بیشتری رنج می برند (رادفر، 2005).اختلال استرس پس از ضربه با ناسازگاری، بیماری و خشونت بین فردی در مبتلایان ارتباط دارد. پژوهش ها حاکی از آن است که خانواده های حادثه دیده به ویژه همسران از مشکلات روانی فراوانی رنج می برند. کرختی هیجانی و خشم در خانواده های حادثه دیده بر روابط خانوادگی آن ها تاثیر منفی می گذارد (نجفی، محمدی فر، دبیری، عرفانی و کمری، 1390). یکی از مسائل بسیار مهم در ارتقای کیفیت زندگی افراد مبتلا به چنین اختلالاتی توجه به کل خانواده است.
در دهه های اخیر کیفیت زندگیبه عنوان یکی از مؤلفه های مهم سلامتی شناخته شده است. کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که همه ی ابعاد زندگی از جمله سلامت را در بر می گیرد و مربوط به ابعاد فیزیکی، اجتماعی و معنوی است. کیفیت زندگی دیدگاه و قضاوت فرد در رابطه با یک موقعیت، مجموعه ای از حوادث و یا زندگی جاری فرد در کنار کل اجتماع در طی یک دوره ی زمانی است.
از نظر تاریخی تحقیق درباره ی سلامتی به سمت ارزیابی ابعاد مثبت تغییر پیدا کرده است، حرکت جدید در مورد مفاهیم سلامتی، معیارهای جدید مثبت تری را با هدف ارزشیابی و نه بیماری آشکار کرد. این معیارهای جدید سلامتی بر معیارهای کیفیت زندگی تأثیر گذاشت (نجفی و همکاران، 1390).
در دنیای امروز ارتقا کیفیت زندگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کیفیت زندگی ارزیابی مثبت و منفی فرد از خصوصیات زندگی و نیز میزان رضایت کلی فرد از زندگی خود است. آیزنک معتقد است که این مفهوم دیدگاه فرد را درباره ی تفاوت درک شده بین آنچه باید باشد و آنچه هست، نشان می دهد. سه بعد مهم این مفهوم شامل نظر فرد درباره ی سلامت کلی خود، رضایت از ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی، اقتصادی زندگی و نیز زیرمجموعه های این ابعاد است. محققان معتقدند که بررسی کیفیت زندگی و تلاش در راه اعتلای آن نقش بسزایی در سلامت زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد (مظلومی، ذوالقدر، میرزایی و حسن بیگی، 1390).
یکی از حوادث دردناک در حوزه نفت و گاز در ایران، انفجار لوله ی گاز سرخس- مشهد بود. این انفجار که در ظهر روز جمعه 19/6/89 اتفاق افتاد موجب خسارات جانی و مالی قابل توجهی گردید. این انفجار به دلیل نقص فنی در دستگاه سایدبوم و عدم رعایت نکات ایمنی و بی احتیاطی هنگام انتقال گاز به لوله ی جدید رخ داد. این آتش سوزی تا شعاع 5 کیلومتر از منطقه را در برگرفت و منجر به مرگ تعداد قابل توجهی از متخصصان، مهندسان، پیمانکاران و کارگران حاضر در آن منطقه شد و تقریباً حدود 2 میلیارد تومان خسارت مالی به بار آورد.
در روز حادثه نیز حدود 100 نفر مشغول به کار بودند که حدود 56 نفر کشته شدند و کسانی که نجات یافتند با درجاتی از سوختگی به زندگی خود ادامه می دهند. لذا به دلیل تأثیرات مخربی که این حادثه بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی بازماندگان و دیگر کارکنان مستقر در محل وقوع حادثه و خانواده های داغدیده کشته شدگان داشته است و از آنجا که تا کنون اقدامی در جهت بهداشت روانی آنها صورت نگرفته است. در این مطالعه، تعیین میزان شیوع علائم PTSDدر بازماندگان و همچنین در خانواده های قربانیان مد نظر قرار گرفت. علاوه بر این تعیین رابطه بین علائم PTSD و کیفیت زندگی هم در بازماندگان حادثه مد نظر بود. چنین مطالعه ای قبلا انجام نشده است، و اطلاعات در مورد شیوع PTSDدر بازماندگان و خانواده های قربانیان و اثرات آن بر کیفیت زندگی این افراد در دست نیست.
1-3- اهمیت و ارزش تحقیق
اختلال استرس پس از سانحه از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ چرا که بعد از وقوع یک حادثه افراد درگیر دچار مشکلات گوناگونی از جمله مشکلات جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی می شوند. با گذشته زمان و حمایت های اجتماعی مشکلات این افراد کمی کاهش می یابند، اما آنچه در ذهن این افراد ماندگار می ماند،فشار روانی حاصل از این استرسی است که حادثه برای این افراد بوجود می آورد.به علاوه، این فشار روانی باعث فاصله گرفتن این قربانیان از موقعیت های اجتماعی و شغلی می شود و کم کم کیفیت زندگی این افراد را تحت تأثیر قرار می دهد.
با رشد و توسعه جوامع توجه بیشتری به مفهوم کیفیت زندگی شده است و به موازات آن رویکرد های مختلفی در این زمینه مطرح شده است. در گذشته تمرکز علوم روانشناختی، بیشتر در درمان بیماری ها، تسکین درد ها، کاهش هیجانات منفی، بازسازی طرحواره های معیوب و اصلاح رفتار ها و پاسخ های مشکل زا بوده است. اما امروزه اعتقاد بر این است که رویکرد های مدرن در چشم انداز جدید به فهم کامل وسعت زندگی انسان از کمبود ها، رنج ها، بیماری ها و پریشانی تا بررسی ارتباطات سالم، شکوفایی، سلامت و شادی نیاز دارند (طغیانی، 1390). به همین دلیل امروزه بررسی عوامل و اختلالاتی که بر کیفیت زندگی خانواده ها و افراد تاثیر می گذارد، حائز اهمیت است.
وجود بیماری مزمن و جدی در یکی از اعضای خانواده به طور معمول تاثیر عمیقی بر سیستم خانواده، نقش ها، عملکرد و کیفیت زندگی اعضای خانواده دارد. لذا وجود یک بیمار روانی زندگی خانواده را مختل، نشاط و رفاه را از اعضای خانواده سلب و در نتیجه بر کیفیت زندگی تاثیر سوء می گذارد. انطباق با شرایط و سازگاری زناشویی در خانواده هایی که سرپرست خانواده دارای اختلال است، ضرورت بیشتری دارد. اختلال استرس پس از سانحه به طور غالب مشکلاتی را در زمینه روابط صمیمی و نقش های خانوادگی ایجاد می کند. از آنجایی که این اختلال در بر دارنده علائمی است که در اعتماد، نزدیکی عاطفی، روابط میان فردی، جرأت مندی و مهارت های حل مسأله تداخل ایجاد می نماید، این گونه مشکلات می توانند تبدیل به معضلی در خانواده های این افراد گردند و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهند (نجفی و همکاران، 1390).
در نتیجه بعد از وقوع یک حادثه توجه به مسائل و مشکلات افراد حادثه دیده حائز اهمیت است. افرادی که در یک پروژه مشغول به کار هستند، بعد از چنین حوادثی از دنیای کار دور می شوند،کیفیت شغلی آنها پایین می آید و دچار مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوان می شوند. لذا بعد از چنین حوادثی بررسی مشکلات روحی و روانی این افراد به ویژه اختلال استرس پس از سانحه الزامی می باشد.
ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر در این می باشد که افراد درگیر در چنین حوادثی بعد از مدتی به دنیای پروژه و صنعت باز می گردند که اگر مشکلات روحی آن ها حل نشده باقی بماند، بر کیفیتشغلی آن ها تأثیر می گذارند و نمی توانند در شغل خود ثمر بخش باشند، لذا مشخص کردن میزان اختلالات این افراد و تاثیر آن بر کیفیت زندگی ضرورت دارد.نتایج این پژوهش می تواند برای سازمانهای مرتبط با فجایع همچون، سازمان هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، مراکز مشاوره و درمان، بیمارستانها و اورژانسها و سایر سازمانهایی که به گونهای در معرض اینگونه حوادث هستند، مثل شرکت برق، شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز ایران به ویژه مراکز بهداشتی روانی شرکت گاز جهت شناسایی، ارزیابی و ارائه درمان به قربانیان مبتلا به PTSD و خانوادههای آنها مفید باشد. به علاوه نتایج این پژوهش می تواند مشخص کند که چند درصد از همسران و فرزندان قربانیان متوفی و بازماندگان این انفجار نیازمند سطوح مختلف خدمات روانشناسی می باشند.
1-4 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف اصلی
تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در قربانیان بازمانده از حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.
1-4-2 اهداف فرعی
1 – تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان قربانیان (متوفی) حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.
2 – تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در همسران قربانیان (متوفی) حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.
3 – تعیین رابطه ی بین علایم اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی در قربانیان بازمانده از حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.
4 – تعیین رابطه ی بین علایم اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی در همسران قربانیان (متوفی) حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.
5- تعیین رابطه ی بین شدت علایم اختلال استرس پس از سانحه با علایم سوگ در فرزندان قربانیان (متوفی) حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد.
1-5 سؤال های پژوهش
1-5-1 سؤال اصلی
میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در قربانیان بازمانده از حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد چقدر است؟
1-5-2سؤالات فرعی
1 – میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان قربانیان (متوفی) حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد چقدر است؟
2 – میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در همسران قربانیان (متوفی) حادثه ی انفجار لوله گاز سرخس- مشهد چقدر است؟
فرضیات پژوهش
1-بین علایم اختلال اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی در قربانیان بازمانده از حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد رابطه وجود دارد.
2-بین علایم اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی در همسران قربانیان (متوفی) حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد رابطه وجود دارد.
3 – بین علایم اختلال استرس پس از سانحه و علایم سوگ در فرزندان قربانیان (متوفی) حادثه انفجار لوله گاز سرخس- مشهد رابطه وجود دارد.
1-6 تعریف اصطلاحات و مفاهیم
1-6-1تعریف نظری
اختلال استرس پس از سانحه:مستلزم پاسخ افراطی به عامل تنش زای شدیدی است که افزایش اضطراب، محرک های مرتبط با سانحه و کرختی عمومی پاسخ های هیجانی را شامل می شود(کرینگ و همکاران، 1388؛ 168).
کیفیت زندگی:ادراکیاست که افراد از وضعیتی که در آن زندگی می کنند و زمینه ی فرهنگی و سیستم ارزشی که در آن هستند، دارند که این ادراک بر اساس اهداف، انتظارات، استانداردها و علایق آنها می باشد(سازمان بهداشت جهانی، 1998؛ به نقل از طغیانی،1390؛ 47).
سوگ:مجموعه ای از احساسات، افکار و رفتارهایی است که وقتی فرد با فقدان و یا تهدید فقدان مواجه می شود در درون او ایجاد می گردد (آقایی، سجادیان و کلانتری، 1391؛ 12).
1-6-2 تعریف عملیاتی