کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



 خودکارآمدی و عملکرد شغلی

انتخاب حرفه ای تحت تاثیر کارآمدی است. در یک تحقیق درباره دانش آموزان دبیرستانی با دو گروه همگن، آنهایی که از خود کارآمدی گسترده تری برخوردار بودند، دامنه شغلی وسیع تری را در نظر می گرفتند، آنها همچنین از علایق  و رغبت های بیشتری برخوردار بودند(بورس، رنگل، چارچ ، زندر و ریوز، 1990 ، نقل از کلونینجر، 2004 به نقل از کریم زاده، 1380).

گزارش شده است کارمندان دارای کارآیی شخصی زیاد در مقایسه با آنهایی که کارآیی شخصی کمی دارند، هدفهای شخصی عالی تری را تعیین می کنند و تعهد بیشتری به این هدفها دارند(لاک ولاتمن، 1990 ؛  وود و بندورا، 1989 ، نقل از شولتز وشولتز، ترجمه سید محمدی ، 1383).

مطالعه ای که به موقعیتهای کاری به طور مستقیم ربط دارد توسط لوک و همکارانش (1984) انجام شده است. آنان دریافتند که عقاید خود کارآمدی با عملکرد در کارهای خلاق رابطه ی مثبت دارد. خودکارآمدی از طریق برآوردهای عینی شایستگی انجام کار و اطمینان از انجام آن کار در سطحی شایسته اندازه گیری می شود. خودکارآمدی به طور مستقیم عملکرد را تحت تاثیر قرار می دهد، حتی هنگامی که توانایی کنترل شده باشد. عقاید مربوط به خود کارآمدی نیز به طور مستقیم بر عملکرد تاثیر می گذارد، زیرا افراد دارای عقاید خودکارآمدی بالاتر، هدفهای بالاتری را انتخاب می کنند و اهداف بالاتر، رابطه ی مثبتی با عملکرد دارد. خودکارآمدی مربوط به توانایی و عملکرد گذشته است. (اوبرین، ترجمه غضنفری و یزدانی، 1382 به نقل از کریم زاده، 1380).

در سازمان ها خودکارآمدی و دیگر مفاهیم شناختی پیش بینی کننده آرزوهای شغلی و عملکرد شغلی است (لنت و هACT، 1987، استاجکوویک و لوتانز، 1998 ، نقل از کلونینجر، 2004). خودکارآمدی میزان تلاش برای رسیدن به اهداف را افزایش می دهد (کلونینجر، 2004).

بندورا فرض می کند که ادراک افراد از اعتماد به نفس شان در انجام وظایف (احساس خودکارآمدی) بین آنچه که آنها می دانند و آن چه که انجام می دهند به صورت واسطه عمل می کند و همچنین فرض می کند که باور مردم به توانایی انجام کار به تصمیم گیری آتی آنها کمک می کند. احساس خودکارآمدی از عملکردهای کامل و بسنده پیشین و مشاهده دیگران  و تشویق کلامی و حالات روانی شان نشأت می گیرد(سوانسون و فوأد، ترجمه موسوی، 1381 به نقل از کریم زاده، 0380).

افراد بی خانه (آواره) با خودکارآمدی بالاتر اصرار بیشتری به جستجوی خانه و اشتغال دارند، آنهایی  که درجه پایین تری از خودکارآمدی دارند به زودی دست از تلاش می کشند (ایپل ، بندورا و زیمبردو ، 1999 ، نقل از کلونینجر ، 2004). خودکارآمدی عملکرد خوب تصمیم گیری مدیرانه را در تجارت، در بین تحصیل کرده ها افزایش می دهد(بندورا و وود، 1989 ؛ وود و بندورا و بایلی، 1990؛ نقل از کلونینجر ، 2004).

نظریه خودکارآمدی نظریه ای مفید برای محیط کاری است. طبق این نظریه انگیزه و عملکرد را با بالا بردن خودکارآمدی کارکنان می توان افزایش داد. بندورا (1982) بحث می کند که چگونه می توان خودکارآمدی را با انجام کارهایی که از نظر میزان مشکل بودن از آسان به سخت تنظیم شده اند افزایش داد. سازمانها می توانند این اصل را با تدارک دیدن تکالیفی برای کارکنان به طوری که با موفقیت همراه باشد به کار گیرند تا سطح خودکارآمدی آنها را افزایش دهند. تجربه موفق کارکنان در وظایف مشکل و مشکل تر باعث افزایش خودکارآمدی خواهد شد (اسپکتور ، 2003 ).  کارل و همکاران (1993 ، نقل از اسپکتور ) استفاده از این رویکرد را در برنامه های آموزشی پیشنهاد می کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 03:59:00 ق.ظ ]




اعتماد به نفس

اعتماد به نفس چیست و چه اهمیتی دارد؟

هر فردی از شخصیت خود، دیدگاه و نقاط ضعف و قوتش یک تصویر ذهنی دارد که از دوران کودکی شکل می گیرد. به این تصویر «خودانگاره» می گویند: یعنی تصوری که شخص از خویشتن در ذهن خود دارد. «خودانگاره» شخص نقش بسیار مهمی را در شکل گیری اعتمادبه نفسش ایفا می کند. بسیاری از این تصورات که ما از خود داریم، براساس تعامل ما با دیگران و تجربیات زندگی خودمان شکل می گیرد. اعتماد به نفس به این موضوع بستگی دارد که شخص احساس می کند از نظر دیگران تا چه حد مورد قبول و علاقه است و همچنین خودش چقدر احساس ارزشمند بودن دارد.
پس  اعتماد به نفس یعنی ایمان داشتن فرد به توانایی ها و استعدادهای خود و احساسات افتخارآمیز و مثبت او نسبت به خود. اعتماد به نفس در حالت چهره ای , رفتار , طرز صحبت کردن و حرکت افراد مشخص و مشهود است.

افراد دارای اعتماد به نفس بالا برخورد باز و گشوده ای با دیگران دارند ,انتقاد پذیر ند. راحت اشتباهات خود را می پذیرند و توانائیهای خویش را باور دارند. احساس ارزشمندی را هم نسبت به خودشان، و هم نسبت به دیگران دارند.

اراده و پشتکار در اعتماد به نفس نقش بسیار مهمی دارد . اراده و اختیار هر انسان به خود او بستگی دارد؛ یعنی هر چه در زندگی روزانه , فعالیتهای خود را واقع بینانه تر مورد ارزیابی قرار بدهیم  و خود را مطابق با واقعیت بسنجیم و خودگوئی  های مثبتی داشته باشیم، اراده ما محکم تر و اشتباهات ما کمتر خواهد شد ؛ در نتیجه با اعتماد به نفس بیشتری که به دست میآوریم ,جهت دهی فعالیتهایمان بهتر میگردد.

فرد متکی‌به‌نفس، چون شناخت درستی از خودش دارد و نقاط ضعف و قوت خود را می‌داند، برای رفع نقص‌ها، تلاش بیش‌تری می‌کند و هرگز احساس کوچکی و حقارت نخواهد کرد.
در قرآن کریم و روایات اهل‌بیت علیهم السلام هم تأکید زیادی بر احترام به خویشتن و عزیز شمردن خویش گردیده، تا جایی که عزت نفس، مایه کرامت و بزرگی برشمرده شده و خودکم‌بینی، مایه‌ی هلاکت و سقوط انسان معرفی شده است.

اعتماد به نفس هر فرد، بر روی کیفیت زندگی او تاثیر بسزایی دارد و چگونگی احساس هر کس نسبت به خود، بر نحوه زندگی اش اثر می گذارد. افرادی که احساس می کنند از نظر دیگران دوست داشتنی و دل نشین هستند، قطعاً روابط اجتماعی بهتری دارند، در مواقع نیاز به دوستان و خانواده کمک و حمایت می رسانند و همین حمایت از دیگران، آنها را به این باور می رساند که می توانند مشکلات را از سر راه بردارند و اهداف شان را تحقق بخشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:58:00 ق.ظ ]




عوامل موثر بر اعتماد به نفس
همه ما در شرایط و موقعیت هایی از زندگی، مشکلات عدم اعتماد به نفس را تجربه کرده ایم. این مشکلات خصوصاً در دوران نوجوانی که شخص، خود و جهان اطراف را می شناسد، بیشتر آشکار می شود. اما از آنجایی که خودانگاره هرکس با گذشت زمان تغییر می کند، پس اعتماد به نفس فرد هم ثابت نمی ماند و در طول زندگی تغییر می نماید ؛ بنابراین می توان اعتماد به نفس را بهبود بخشید.

دانلود پایان نامه

برای دستیابی به یک اعتماد به نفس سالم دو مساله را باید در نظر گرفت:

۱ـ نظر و رفتار دیگران نسبت به شخص چگونه است؟

۲ـ خود او، خویش را چگونه می بیند؟

این دو مساله بر اعتماد به نفس افراد بسیار تاثیر می گذارد . والدین، معلمان، مربیان و… به ویژه در دوران کودکی در شکل گیری دیدگاه هر فرد نسبت به خودش، نقش مهمی را ایفا می کنند. اگر والدین یا معلمان بیشتر از آنکه  کودک را تمجید و تحسین کنند، به انتقاد و عیب جویی از وی  بپردازند، مسلماً این کودک نمی تواند اعتماد به نفس خوبی داشته باشد. همچنین در دوره نوجوانی که ارزش ها و عقاید نوجوان در حال شکل گیری است، نظرات پدر و مادر، معلم یا دیگر افراد در به وجود آوردن خودانگاره نوجوان بسیار موثر است. قطعاً اگر فردی که مورد قبول و احترام نوجوان است-مانند والدین یا معلمان- دائماً از وی عیب جویی کند، سبب تخریب اعتماد به نفس او می شود. گاهی هم ، گویی از درون به نوجوان القا می شود که توانایی انجام درست کارها را ندارد (بحران درونی) که این مساله هم به اندازه انتقاد و سرزنش دیگران بر اعتماد به نفس اثر تخریبی دارد.
انتظارات نابجا و غیرواقعی نیز می توانند اثر منفی بر اعتماد به نفس بگذارند. افرادی که توانایی های خود را می شناسند و تحسین می کنند، از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند، ولی اگر احساس کنند که فاقد توانایی های درخور تحسینند، حتماً از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردار می شوند. نکته حائز اهمیت این است که بیشتر مردم دارای توانایی ها و قابلیت های درخور تحسین و شایسته ای هستند، اما به دلیل خودانگاره منفی ای که از خود دارند، نمی توانند توانایی های خویش را ببینند.

درشکل گیری اعتماد به نفس دو دسته مانع وجود دارد:

موانع بیرونی: مثل شرایط محیط خانواده , مدرسه و اجتماع که تغییر در آنها برای شخص آسان نیست.

موانع درونی : موانعی هستند که در باورها و طرز فکر هر شخص وجود دارند و کاملا قابل تغییر به دست خود شخص هستند. اگر چنانچه دائما فردی خود خوری داشته باشد و نتواند احساسات خویش را آرام و بدون ابهام ابراز کند، در واقع برای اعتماد به نفس خود مانع درونی ایجاد کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:58:00 ق.ظ ]




وی‍‍ژگیهای افراد دارای اعتماد به نفس بالا:

ارتباط با خدا : مهم‌ترین روش در کسب اعتمادبه‌نفس، ارتباط با خداوند است، اتکال به خداوند به عنوان برترین قدرت،باعث بی‌نیازی و استقلال در شخصیت و عزت‌نفس فرد می‌شود.

استقلال عمل: افراد برخوردار از اعتماد به نفس، در اعمال خویش مستقل عمل می‌کنند و از وابستگیهای نابجا به دیگران دوری می‌جویند،  برای انجام کارهای فردی و اجتماعی به توانایی‌های خود تکیه می‌کنند و با توجه به استعدادهای خویش ، وارد میدان عمل می‌گردند. این بدان معنی نیست که فرد از مشارکت و مشاوره با دیگران دوری می کند، بلکه درعین هم‌فکری و مشارکت، استقلال خویش را حفظ می نماید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

مسؤولیت پذیری :فرد دارای اعتماد به‌نفس، مسؤولیت خود را با اطمینان کامل می‌پذیرد و از هرگونه ضعف و سستی دوری می‌ جوید و تلاش می کند تا وظایف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را به نحو مطلوبی انجام دهد.

پیشرفت‌گرایی: انسان مثبت‌گرا و دارای اعتمادبه‌نفس، درصدد پیشرفت و افزایش قابلیت‌ها و توانایی‌های خویش است و برای رسیدن به جایگاه برتر، تلاش و کوشش می‌کند و جدیت و سخت‌کوشی به خرج میدهد.

پذیرش ناکامی‌ها : آگاهی از محدودیت‌ها و واقعیت‌های موجود می‌تواند تصویری واقع بینانه به انسان ارائه نماید، اگرچه با شناخت توانایی‌ها می‌توان موفقیتهای بیشتری داشت، اما قبول شکست و ناکامی به عنوان یک واقعیت در زندگی، به کسب تجربه کمک میکند تا احتمال پیروزی در کوششهای بعدی بیشتر شود.

ابراز وجود و قاطعیت داشتن : به معنای احترام به خود و دیگران در تمامی زمینه ها . کسانی که وابستگی نادرست به دیگران دارند، نمی توانند به بی برنامه گی ها , به فشارهای دیگران و نمونه هائی از این قبیل “نه” بگویند.

دانلود پایان نامه

یکپارچگی و هماهنگی : یعنی رفتارهای ما با هدفها و آرزوهایمان با هم هماهنگ بوده و در تضاد نباشند. بدین معنی که اگر توقع پیروزی داریم برای آن تلاش کنیم. پس برای رسیدن به هدف کسب موفقیت؛ باید رفتار مربوطه اش یعنی تلاش را انتخاب کرد که با آن هماهنگ است. اما اگر یک رفتار ناهماهنگ با کسب موفقیت را دنبال کنیم (مثلا انتقاد دایم از خود) مسلما کاهنده اعتماد به نفس خواهد بود. چون تضاد در رفتار و هدفمان آبرویمان را (حداقل پپیش خودمان) از بین می برد و کمتر به خود اعتماد می کنیم.

برای دستیابی به اعتماد به نفس بالاتر چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟

از تفکرات منفی درباره خود بپرهیزید؛ اگر عادت دارید دائم بر روی کمبودها و نقاط ضعف خود تاکید کنید، این عادت را کنار بگذارید و به جنبه های مثبت خود (که بسیار زیاد هم هست) فکر کنید،سعی کنید درباره یک نکته یا حرکت یا رفتار مثبتی هم که داشته اید فکر و برای خود بازگو کنید. هر روز چند عمل یا رفتاری را که انجام داده اید و موجب رضایت و شادی تان شده است، بر روی کاغذ بنویسید.

هدف تان “انجام کار” باشد نه “انجام کامل و بی نقص” آن؛ حتی گاهی بعضی افراد از ترس اینکه مبادا کاری را نتوانند به بهترین شکلش انجام دهند،هیچ کاری انجام نمی دهند و در واقع زندگی خود را متوقف می کنند .ضمن اینکه باید توجه داشته باشید هدفهایی را که برای خود درنظر گرفته اید واقعی و دستیافتنی باشد.

اشتباهات را فرصتی برای یادگیری در نظر بگیرید؛ همیشه به خود بگویید که هرکسی ممکن است اشتباه کند و نباید از اشتباه کردن ترسید، اشتباه بخشی از یادگیری و کسب تجربه است.

کارها و تجربیات جدید را امتحان کنید؛ انجام کارها و فعالیت های متفاوت در شناخت استعدادها و توانایی های تان کمک بزرگی به شما می کند. بعلاوه باعث میشود در نتیجه ی کسب مهارت های جدید، احساس غرور و رضایت به شما دست دهد.

آنچه را که می توانید، تغییر دهید و آنچه را که نمی توانید، مشخص کنید؛ درباره عادات و خصلت های خود فکر کنید. اگر دریافتید که برخی از آنها شما را ناراحت می کند، برای تغییر آن اقدام کنید، اما اگر چیزی است که نمی توان آن را تغییر داد (مانند قد) سعی کنید از آنچه که هستید لذت ببرید و سازگاری کنید.

اهداف تان را مشخص کنید؛ فکر کنید چه کاری دوست دارید انجام دهید و سپس برای انجام آن برنامه ریزی کنید و طبق برنامه جلو بروید.

از نظرات و عقاید خود احساس رضایت کنید؛ از بیان افکار خود ابایی نداشته باشید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:58:00 ق.ظ ]




نظریه ی جیمز

کوپراسمیت در رابطه با نظریه جیمز (1967) می نویسد:

«جیمز (1892) از اولین کسانی است که در مورد عزت نفس نگاشته است به اعتقاد وی آرزوها و ارزشهای انسان نقش اساسی در تعیین اینکه آیا او خود را مطلوب می پندارد یا نه دارند. احساس  فرد در این دنیا کاملاً به آنچه می خواهد باشد یا انجام دهد بستگی دارد.

وی می پنداشت که قضاوت فرد در مورد ارزش خود تابعی است از موقعیتها و کمالات وی نسبت به آنچه ادعا یا آرزوی خوب انجام دادن آن را دارد».

بنابراین بر اساس نظریه جیمز فردی که توانائی موسیقی اش بیشتر نسبت به توانایی ریاضی اش می بالد چنانچه در یک کنسرت بد عمل نماید در مقایسه با عملکرد در امتحان ریاضی عزت نفس وی بیشتر از تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

اگر فرد به هیچ وجه به ریاضیات خود نبالد عملکرد ضعیف در امتحان ریاضی عزت نفس او هیچ تاثیری نخواهد گذاشت. جیمز این موضوع را با طرح کلی فرمول عزت نفس ابراز نموده است.

عزت نفس =     موقعیت / آرزوها یا انتظارات

بر اساس فرمول فوق اگر در زمینه ارزشمند پیشرفت به آرزوها نزدیک باشد یا به آن زمینه دست یابیم نتیجه آن عزت نفس بالاست. اگر اتلاف زیادی بی پیشرفت و آرزوها وجود داشته باشد، خود را ضعیف می دانیم. (کوپر اسمیت، 1967).

رومهاودی (1986) می نویسد: «جیمز در ادامه نظریه اش پیشنهاد می کند که شخص
می تواند عزت نفس خود را از طریق افزایش پیشرفت و یا کاهش آرزوهایش افزایش دهد».

2-2-4  نظریه ی مید

کوپر اسمیت (1967) درباره ی نظریه مید می گوید «او به عنوان جامعه شناس توجه اش به فرآیندی بود که در اثر آن فرد عضو سازگار اجتماعش می شود. مید نتیجه می گیرد که در جریان این فرایند فرد ایده ها و نگرش های ابراز شده توسط افراد مهم زندگی اش را درونی می نماید. اعمال و نگرش های آنها را مشاهده می کند و آنها را اغلب بدون شناخت پذیرشته و مثل اینکه از آن خویش می دارد. او نگرش خودش را کسب می کند که با نگرش هایی که افراد مهم در زندگی او ابراز کرده اند هماهنگ است و با درونی کردن واکنش دیگران نسبت به خودش آنگونه که آنان برای او ارزش قائل اند برای خودش ارزش قائل می شود». و خودش را تا حدی که آنها او را طرد کرده نادیده گرفته و باور می کند چیزهایی را که دیگران به او نسبت می دهند.

از گفته های مید می توان نتیجه گرفت که عزت نفس تا حدی از ارزیابی منعکس شده دیگران ناشی می شود.

هیچ انسانی در ارزیابی از خود یک جزیره ی تنها نیست که فقط خودش باشد. او در درون خود آئینه منعکس کننده گروه اجتماعیش را حمل می کند. اگر او ارزش زیادی برای خودش قائل است، افرادی در زندگی او بوده اند که با توجه به احترام با او رفتار نموده اند و اگر او خود را دست کم می گیرد افراد مهم دیگر بصورت یک شی با او رفتا نموده اند. تفکر و نحوه ی رفتار افراد مهم کلید اصلی نظریه مید در مطالعه عزت نفس است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

James

Mide

Cooper - Smith

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:57:00 ق.ظ ]