اصطلاح قلب سلیم، میتواند با معنای سلامت روانی، رابطه نزدیکی داشته باشد زیرا فرد دارای قلب سلیم از بیماریهای فکری و رفتاری نجات یافته و به مرحله بالاتری از سلامت رسیده است.
نفس مطمئنه
«یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ» ﴿الفجر، ۲۷﴾
«مطمئنه» یکی از صفات نفس است که در این حالت نفس، منقاد عقل میگردد. منظور از اطمینان، قوت قلب است، بدین معنا که هیچگونه تزلزل، اضطراب، شک و شبهه در قلب رسوخ نمیکند (طیب، ۱۳۷۸).
«نفس مطمئنه» نفسی است که با ایمان و یاد خدا سکونت یافته و به مقام رضا رسیده است. خود را بندهای میبیند که مالک هیچ خیر و شر و نفع و ضرری برای خود نیست. دنیا را یک زندگی مجازی و نفع و ضرر آن را امتحان الهی میداند. در نتیجه، نعمتهای دنیا او را به طغیان و استکبار نمیکشاند و تهیدستی و ناملایمات او را به کفر و ترک شکر وانمیدارد؛ بلکه همچنان در عبودیت خود، پابرجاست و با افراط و تفریط از صراط مستقیم منحرف نمیشود. (طباطبایی، ۱۴۱۷).
وصف نفس انسان به اطمینان، نشانگر انسانی است که در مسیر سلامت روان، آلودگیهای فکری و رفتاری را از وجود خود پاک نموده به حالت سکون و آرامش روان دست یافته و از ناراحتیهای روانی مانند تشویش، اندوه، اضطراب و … به دور است. این توصیف میتواند نشانگر انسان دارای مراتب بالایی از سلامت روان باشد.
۲-۴-۳٫ مفهوم سلامت روان در قرآن
با توجه به مبانی ارائه شده درباره ماهیت انسان و اصطلاحات قرآنی پیرامون سلامت روان، میتوان دریافت مفهوم «سلامت روان» در قرآن عبارت است از: «رشد و استکمال نفسانی انسان موحد، برای رسیدن به مقصد نهایی خلقت انسان یعنی مقام عبودیت و بندگی خداوند متعال». در قرآن سلامت روان بر اساس خدامحوری است. بدین گونه که با ارائه و اصلاح بینش انسان در حوزهی اندیشه، او را به مسیر ایمان و توحید دعوت می کند: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» ﴿التغابن، ۸﴾
سپس او را در پیمودن درجات و مراتب این مسیر از طریق اصلاح رفتار و انجام عمل صالح ترغیب می کند: «مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَکْرُ أُوْلَئِکَ هُوَ یَبُورُ» ﴿فاطر، ۱۰﴾
مراد از «کلم طیب»، عقاید حق از قبیل توحید است و مراد از صعود آن، تقرب به خدای تعالی و مراد از عمل صالح، عملی که بر طبق عقاید حق صادر شود و با آن سازگار باشد (طباطبایی، ۱۴۱۷).
ازاینرو، محور توحید بر تمام واژهها و مفاهیم قرآنی سایه انداخته است که ارتباط مستقیم با سلامت روان و کمال انسانی دارد. تعابیر مختلف مربوط به صاحبان مقام توحید، در قرآن و روایات این موضوع را تأیید می کند. در مقابل، افرادی که خدا را فراموش کرده و در جرگهی اصحاب المشمئمه و گناهکاران قرار گرفتند، عذاب خدا را درک کرده و در همین دنیا از سلامت روان به معنای حقیقی برخوردار نیستند.
از دیدگاه قرآن، عبودیت مقصد نهایی انسان است؛ مقصدی که کانون اصلی و هدف غایی در تربیت قرآنی است. (الغاریات، ۵۶)
انسان وقتی در مسیر رسیدن به این مقصد قرار گیرد، در جرگهی انسانهای رشد یافته و دارای سلامت روان (از دیدگاه قرآن) محسوب میشود و میتواند درجات و مراحل آن را تا رسیدن به مقصد، طی نماید.
در قرآن، واژهها و اصطلاحاتی مانند رشد، قلب سلیم، نفس مطمئنه، مقام قرب و …، به نحوی با مفهوم عبودیت متناظرند و به شئون مختلف آن اشاره دارند.
تجلی عبودیت در وجود انسان، پس از کسب اندیشهی توحیدی و عمل به دستورات شریعت در قالب قلب سلیم و نفس مطمئنه به منصهی ظهور میرسد.
رابطهی عبودیت با رشد و قرب نیز به همین صورت است. اگر عبودیت را به عنوان مقصد در نظر بگیریم، نیل به رشد، راهیابی و راهیافتگی به مسیر این مقصد و نیل به قرب، رسیدن به مراتب بالای آن است.
بنابر این، صعود به قلهی رفیع عبودیت و کمال نفسانی که با رعایت جمیع مراتب نظری، معرفتی و عملی حاصل میگردد، غایت سلامت و کمال روان آدمی از دیدگاه قرآن است. بر این اساس، «سلامت روان در قرآن»، طیف گستردهای را دربر میگیرد که در آن مراحل و درجات متعددی از «حداقل» تا «ایدهآل» سلامت روان قرار دارد.
در واقع، سلامت روان از دیدگاه قرآن یک روند است نه یک «نقطهی ثابت». یک «مسیر» است نه یک «مقصد». بدین معنی که هر اندازه انسان به نقطهی آغازین این مسیر نزدیک باشد، دارای حداقل معیار سلامت روان و هر اندازه متعالیتر شود و به نقطهی نهایی نزدیک گردد، از سلامت روانی و کمال بیشتری برخوردار خواهد بود.
در قرآن تعابیری وجود دارد که دو مراتب بودن سلامت روانی و رشد انسانی را نشان میدهد.
- «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» ﴿ المجادله، ۱۱﴾
- «أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ» ﴿الأنفال، ۴﴾
- «هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللّهِ واللّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ» ﴿آل عمران، ۱۶۳﴾
در قرآن، «مقربان» با رسیدن به درجهی کمال عبودیت، در مراتب بالای سلامت روان قرار دارند و با وصف «سابقون» خوانده شده اند.
- «فَأَصْحَابُ الْمَیْمَنَهِ مَا أَصْحَابُ الْمَیْمَنَهِ ﴿۸﴾ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَهِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَهِ ﴿۹﴾ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿۱۰﴾ أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿۱۱﴾» ﴿الواقعه، ۸-۱۱﴾
کلمه عبودیت، مرحلهای است که عبد، تابع محض مولا میگردد، آنچه طلب میکند و آنچه انجام میدهد، همه بر وفق ارادهی مولای اوست. در این مرتبه، انسان تحت ولایت خاص خدا و در زمرهی اولیاءالله قرار میگیرد (طباطبایی، ۱۴۱۷).
«اصحاب یمین» در مراتب پایینتر از مقربان قرار دارند، اما چون در مسیر رشد و تکامل هستند، اهل سعادتاند و میتوانند با ارتقاء درجهی ایمان و عمل صالح خود را به مراتب بالاتر برسانند.
- «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَإِن تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُم مِّنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» ﴿الحجرات، ۱۴﴾
مراتب اسلام و ایمان بر اساس آیه فوق عبارت است از:
-
- اسلام با اقرار لسانی که بدون ایمان قلبی است.
-
- اقرار لسانی و ایمان قلبی به صورتی که هنوز در قلب رسوخ نکرده است.
-
- ایمان با رسوخ در قلب به صورتی که ملکه نشده باشد.
-
- ایمان در قلب ملکه شده اما اعمال انسان آلوده به معاصی است.
-
- اسلام اخص از ایمان، به معنی تسلیم نسبت به رسیدن به بلاها و سختیهاست (طیب، ۱۳۷۸).
«اصحاب مشئمه» افرادی هستند که به مرتبهی سلامت روان نرسیدهاند. زیر اندیشه و رفتار آنها در مسیر ایمان و عمل صالح نیست. از دیدگاه قرآن، این افراد هرچند در زندگی دنیوی از رفاه و امکانات مادی فراوانی بهرهمند باشند، اما چون به مراتب ایمان و عبودیت نرسیدهاند از سلامت و آسایش روان، بیبهره و اهل شقاوت هستند.
- «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى» ﴿طه، ۱۲۴﴾
در قرآن، علاوه بر درجات، مصادیق و الگوهایی نیز برای سلامت روان با تعابیری چون «انبیاء»، «صدیقان»، «شهیدان» و «صالحان» مطرح گشته است: «وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا» ﴿النساء، ۶۹﴾
در این آیه، کسانی که مطیع و منقاد اوامر و نواهی خدا و رسول باشند، همراه با کسانی که خداوند به آنها نعمت بخشیده است، قرار میگیرد. این افراد نیز در مراحل مختلف تکامل قرار دارند.
گروه اول انبیاء هستند که به عنوان مصداق انسان کامل در شکوفا ساختن استعداد بشری و رسیدن به مقام قرب و لقای الهی معرفی شدهاند.
در مرتبه بعد، صدیقان قرار دارند که شاهدان و بینندگان حقایق و اعمال هستند. گروه سوم شهدا هستند که شاهد بر رفتار دیگراناند و در آخر صالحان هستند که از طریق اصلاح رفتار خود و استقامت در انجام کارهای شایسته، لیاقت و آمادگی برای دریافت کرامات الهی را دارند، اما در درجهی پایینتر از پیامبران، صدیقان و شهیدان قرار گرفتهاند (طباطبایی، ۱۴۱۷).
۲-۴-۴٫ ویژگیهای سلامت روان در قرآن
قرآن برای انسانهایی که در مسیر سلامت روان قرار گرفته و پیوسته مراحل تکامل را میپیمایند، ویژگیهایی را مطرح می کند که در زیر به برخی از آنان اشاره میگردد.
ویژگیهای اعتقادی
-
- ایمان: از دیدگاه قرآن نخستین ویژگی انسانهای دارای سلامت روان، ایمان است. «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» ﴿البقره، ۱۸۶﴾