چکیده
مسأله اطلاعات نامتقارن و گزینش نامناسب مربوط به آن، در جهت مخالف عملیات درست بازار اوراق بهادار عمل می کنند، زیرا افراد درون سازمانی می توانند در مسیر اطلاعات اثرگذار اخلال ایجاد کنند، این خبرها را منتشر نکنند، یا انتشار آن ها را به تأخیر اندازند و در این میان منافع شخصی خود را تأمین نمایند. استراتژی افشای اختیاری شرکت نقش مهمی در کاهش عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سرمایه گذاران خارجی و نقد شوندگی سهام ایفا می کند. افشای اختیاری بیشتر بر مبنای انگیزه های مدیریت است تا الزامات قانونی، که به وسیله آن می توان نوسانات قیمت سهام و نیز هزینه های سرمایه را کنترل کرد.
هدف اصلی تحقیق، بررسی تأثیر تغییرات در قیمت سهام بر افشائیات اختیاری مدیران می باشد. به خصوص بررسی این که آیا کاهش قیمت سهام، مدیران را به افشای اطلاعات حفظ شده قبلی (پیش بینی های مدیریت)، تحریک می کند (افشای اخبار بدی که انتشار آن ها باعث کاهش قیمت سهام می شد اما اکنون در یک قیمت سهام پاین تر، به اخبار خوب تبدیل شده اند). روش انجام تحقیق شبه تجربی بوده و جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی تحقیق از سال 1381 تا سال 1390 میباشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون لاجیت، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که هنگام کاهش قیمت سهام، احتمال افشای اخبار (خوب یا بد) بیشتر بوده ولی ارتباطی بین افزایش قیمت سهام و احتمال افشای اخبار (خوب یا بد)، وجود ندارد. به طور کلی تر، می توان گفت که مدیران اخبار بد را حفظ می کنند اما کاهش قیمت سهام ناشی از یک رویداد عمومی (اعلامیه سود و زیان)، می تواند مدیر را به افشای آن اخبار، تحریک کند.
واژه های کلیدی: افشای اختیاری، پیش بینی های مدیریت، تغییر قیمت سهام، اعلامیه سود و زیان، حفظ اخبار بد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول
1-1- مقدمه 2
1-2- بیان مسئله و تشریح موضوع تحقیق 2
1-3- اهمیت موضوع 5
1-4- اهداف تحقیق 6
1-5- فرضیه های تحقیق 7
1-6- روش تحقیق 7
1-6-1- جامعه آماری 8
1-6-2- نمونه آماری 8
1-6-3- قلمرو تحقیق 9
1-6-4- روش گردآوری داده ها 9
1-6-5- متغیرهای تحقیق 9
1-7- مدل تحقیق و روش آزمون فرضیات 11
1-7-1- مدل آزمون فرضیات اول تا چهارم 11
1-7-2- مدل آزمون فرضیه پنجم: 11
1-7-3- مدل آزمون فرضیه ششم: 12
1-8- تعریف واژگان کلیدی 13
1-9- خلاصه فصل 14
عنوان صفحه
1-10- چارچوب فصول بعد 14
فصل دوم
2-1- مقدمه 16
2-2- افشا 16
2-3- انواع افشا 17
2-3-1- افشای اجباری 18
2-3-2- افشای اختیاری 20
2-4- محدودیتهای افشای اطلاعات 30
2-5- افشای اختیاری اخبار خوب 31
2-5-1- بدون دریافت اطلاعات جدید پس از رویداد عمومی 31
2-5-2- بر اساس اطلاعات دریافتی جدید پس از رویداد عمومی 34
2-6- اطلاعیه سود و زیان 37
2-6-1- محتوای اطلاعاتی سود و واکنش بازار سرمایه 37
2-6-2- دلایل پیش بینی واکنش قیمت بازار 37
2-6-3- کشف قیمت بازار 39
2-7- محتوای اطلاعاتی قیمت 40
2-8- پیشینه پژوهش 40
2-8-1- تحقیقات داخلی 40
2-8-2- تحقیقات خارجی 43
2-9- خلاصه 44
عنوان صفحه
فصل سوم
3-1- مقدمه 47
3-2- روش تحقیق 47
3-3- جامعه آماری 47
3-4- نمونه آماری 48
3-5- فرضیات تحقیق 50
3-6- معرفی متغیرهای تحقیق 50
3-6-1- متغیرهای وابسته و شیوه محاسبه آنها 51
3-6-2- متغیر های مستقل و شیوه محاسبه آنها 52
3-6-3- متغیر کنترلی 53
3-7- روش تجزیه و تحلیل داده ها 53
3-7-1- مدل مربوط به شناسایی اثر تغییر قیمت بر پیش بینی خوب و بد 54
3-7-2- مدل مربوط به بررسی فرضیه پنجم 55
3-7-3- مدل مربوط به شناسایی رابطه تغییر قیمت با خطای پیش بینی 55
3-8- روش گردآوری اطلاعات 56
3-9- خلاصه فصل 57
فصل چهارم
4-1- مقدمه 59
4-2- آمار توصیفی 59
4-3- آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل یافته ها 62
عنوان صفحه
4-3-1- آزمون فرضیه های اول و دوم 62
4-3-2- آزمون فرضیه های سوم و چهارم 64
4-3-3-آزمون فرضیه پنجم 65
4-3-4- آزمون فرضیه ششم 66
4-4- خلاصه فصل 68
فصل پنجم 69
5-1- مقدمه 70
5-2- خلاصه و نتیجه گیری 70
5-3- محدودیتهای تحقیق 72
5-4- پیشنهادهای کاربردی تحقیق 72
5-5- پیشنهادها برای تحقیقات آتی 73
5-6- منابع و مآخذ 75
1-1- مقدمه
در مدل های تئوریک افشا، فرض می شود که مدیران قیمت سهام شرکت خود را حداکثر کرده و هرگاه که احساس کنند با عدم افشا، قیمت سهام بالاتر می رود، از افشای اخبار خودداری می کنند (دای[1]، 1985; ورکچیا[2]، 1983). مدیران برای حفظ حد بالای قیمت سهام، احتمالاً مایل به افشای اخبار خوب بوده و از افشای اخبار بد خودداری می نمایند. خودداری از افشای اخبار بد توسط مدیران، می تواند به این دلیل باشد که اخبار منفی در آینده تأثیر کمتری بر قیمت سهام بگذارد، یا این که به طور شخصی از حباب قیمت نفع ببرند، زیرا، هرچه قیمت سهام بالاتر باشد، از دیدگاه سهامداران و دیگر استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری، مدیریت وظیفه اش را بهتر انجام داده است.
خوب یا بد بودن اخبار با توجه به واکنش بازار نسبت به افشای آن ها تعیین می شود یعنی اگر با انتشار اخبار، قیمت بازار افزایش (کاهش) یابد، اخبار خوب (بد) به حساب می آیند. رویکرد تحقیق، استفاده از یک رویدادِ ایجاد کننده شوک در قیمت سهام، برای ایجاد انگیزه به افشای اخبار، می باشد. تحقیق با استراتژی افشای ناقص ( انتشار اخبار خوب و حفظ اخبار بد) شروع و این سوال مطرح می شود: مدیری که از این استراتژی، نسبت به استراتژی افشای کامل، پیروی می کند، در مواجهه با یک تغییر در قیمت سهام، چه عکس العملی نشان خواهد داد؟ بسط نتایج این است که مدیران اخبار بد را حفظ و تصمیم به افشای آن را هنگام تغییر در قیمت سهام، مورد بازبینی قرار می دهند.
1-2- بیان مسئله و تشریح موضوع تحقیق
در یک سیستم اقتصاد سرمایه داری، بازارهای اوراق بهادار نخستین محملی هستند که بدان وسیله سرمایه تأمین می شود و برای نیازهای مختلف سرمایه گذاری پر رقابت، تخصیص می یابد. در نتیجه از دیدگاه اجتماعی کمال مطلوب این است که این بازارها به درستی کار کنند، بدین معنی که قیمت اوراق بهادار مؤید ارزش واقعی دارایی ها باشد.
اما مسأله اطلاعات نامتقارن (حالتی که مدیران و نیروهای محرم درون سازمان، نسبت به سرمایه گذاران خارج از سازمان، دارای مزیت اطلاعاتی هستند) و گزینش نامناسب مربوط به آن، در جهت مخالف عملیات درست بازار اوراق بهادار عمل می کند، زیرا افراد درون سازمانی می توانند در مسیر اطلاعات اثرگذار اخلال ایجاد کنند، این خبرها را منتشر نکنند، یا انتشار آن ها را به تأخیر اندازند و در این میان منافع شخصی خود را تأمین نمایند.
یادآوری این نکته هم اهمیت دارد که سرمایه گذاران به این واقعیت توجه خواهند کرد که بازار زمینی هموار برای بازی نیست، در نتیجه، یا از بازار خارج می شوند و یا مبلغی راکه حاضرند بابت اوراق بهادار بپردازند، کاهش خواهند داد. اگر تعداد زیادی سرمایه گذار از بازار خارج شوند، بازار به اصطلاح تکیده[3] خواهد شد و یا این که ژرفای[4] خود را کاهش خواهد داد. مسأله مطرح در مورد بازارهای تکیده این است که سرمایه گذاران احتمالاً نتوانند اوراق بهاداری را که خواستار آن هستند به قیمت بازار بخرند یا بفروشند.
بدیهی است، سیستم های اقتصادی پیشرفته سرمایه داری دارای سازوکارهای گوناگون هستند تا بتوانند فعالیت های درست بازارهای اوراق بهادار را تقویت نمایند. یکی از راهکارها این است که در بازار جریمه[5] قائل شوند یعنی قوانینی وضع و اعمال شود که شرکت ها مجبور شوند در مورد رویدادهای مهم، اخبار خوب و بد را سریع افشا نمایند.