کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



به‌کارگیری توانایی‌های موجود محلی
توسعه منطقه‌ای

 

تورم، افزایش عمومی قیمت‌ها
مشاغل فصلی و بیکاری
افزایش قیمت زمین
توسعه بخش خدمات و تحلیل تولید کالایی
کاهش خدمات عمومی همگانی
توسعه نامتعادل منطقه
وابسنگی به کشورهای بیگانه

 

 

 

منبع : (نوربخش و اکبرپور سراسکانرود،۱۳۸۹،ص۳۰)
۲-۱۱) عوامل و محرک‌های تأثیرگذار در رفتار گردشگران
عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران از بعد روانشناختی عبارت است از: محرک‌ها و عوامل. محرک‌ها آن‌هایی هستند که در گردشگران ایجاد انگیزه می‌کنند تا رفتار مصرفی خاصی را از خود نشان دهند و عوامل اشاره به عامل‌هایی دارد که تعیین می‌کند تا چه حد گردشگر قادر به خرید محصولی می‌باشد که تمایل به خرید آن را دارد (ابراهیم‌پور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۴).
محرک‌ها: انگیزه‌ها و عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران مدام در حال تغییر هستند به طوری که رایان[۶۱] (۱۹۹۵) بیان می‌کند که “زمینه‌ها، معانی، تجربیات و انتظارات گردشگران از یک سفر به سفر دیگر و از یک گردشگر به گردشگر دیگر تفاوت دارد و برای صحبت کردن درباره‌ی رفتار گردشگران به نظر می‌رسد باید بر یک ترکیب و چیزی آمیخته تأکید داشته باشیم". محرک‌های رفتاری گردشگری مجموعه عواملی را شامل می‌شود که در گردشگران جهت خرید محصولات گردشگری ایجاد انگیزه می‌کند. عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران به طور کلی به گروه‌های زیر تقسیم می‌شوند:
پایان نامه - مقاله - پروژه
آن‌هایی را که در فرد ایجاد انگیزه می‌کنند تا به تعطیلات بروند (در حالت کلی).
آن‌هایی را که در افراد ایجاد انگیزه می‌کنند تا به یک مقصد ویژه و در یک زمان ویژه به تعطیلات بروند(ابراهیم‌پور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۴).
گنت[۶۲] (۱۹۹۷) انگیزه‌های افراد برای سفر را به شرح زیر بیان می‌کند (بورمن[۶۳] و سودربرگ[۶۴]، ۲۰۰۷، ص۲۷) تفریح و تمدد اعصاب، تغییر و فرار از زندگی روزمره، داشتن زمانی برای تفکر، تجربه چیزهای جدید، نمادهای فرهنگی و آموزشی، گذران اوقات با دیگران و ورزش و تمرین. هورنر[۶۵] و اسواربروک[۶۶] در سال ۲۰۰۵ در یک نوع‌شناسی انگیزه‌های گردشگران شامل انگیزه‌های زیر می‌داند: محرک‌های فیزیکی، عاطفی، شخصیتی، توسعه شخصیتی، منزلتی و محرک‌های فرهنگی. محرک‌ها و عوامل ایجادکننده انگیزه برای سفرهای فراغتی از نظر رقب عبارتند از (رقب[۶۷] و بیچ[۶۸]، ۱۹۸۳،ص۲۱۹): عناصر اجتماعی، انگیزه‌های کسب مقام و شایستگی و عناصر محرک – اجتناب[۶۹]. در واقع این دو نظریه‌پرداز انگیزه‌های سفر را بر اساس نظریه مازلو تشریح نموده‌اند.
گونزالز [۷۰] و بللو[۷۱] (۲۰۰۲) برای تجزیه و تحلیل رفتار گردشگران هرمی شبیه هرم مازلو ارائه می‌کنند که بر پایه‌ی نیاز‌های سلسله‌مراتبی مازلو عمل می‌کند. این دو نظریه‌پرداز به این نکته اشاره دارند که نیازها و انگیزه‌های سفر در افراد در طول زمان در حال تغییر بوده و به سوی نیازهای بالاتر در حال حرکت است و از یک سطح به سطح بالاتر در حال حرکت می‌باشد:
نیازهای فیزیکیدر این سطح بر طبق نظریه‌ی مازلو نیازهای فیزیولوژیکی قرار دارند که در افراد ایجاد انگیزه می‌کنند مانند نیاز به غذا، آب، نیازهای جنسی و دیگر نیازهای پایه‌ای. تا زمانی که به این نیازها جواب داده نشود سایر نیازها در افراد ایجاد انگیزه نخواهد کرد و فرد سعی می‌کند تا از طرق مختلف به این نیازها پاسخ پیدا کند .به طوری که طبق نظریه این دو نظریه‌پرداز افراد در ابتدا به منظور ارضاء این نیازها اقدام به سفر می‌کنند. یعنی گردشگران در ابتدا نیاز دارند تا از زندگی عادی و یکنواخت خود خارج شوند و عواملی از قبیل میل به آسایش و راحتی، نیازهای جنسی، نوشیدن و خوردن، هیجان، در آن‌ها ایجاد انگیزه خواهد کرد (ابراهیم‌پور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶-۷۵).
نیاز به امنیت و سلامتی: بر طبق نظریه‌ی مازلو نیاز به امنیت قبل از نیازهای سطح بالاتر در افراد ایجاد انگیزه خواهد کرد و باید سطح قابل قبولی از نیاز به امنیت و سلامتی در فرد ارضاء شده باشد تا سایر نیازهای دیگر در افراد ایجاد انگیزه کند .گونزالز و بللو در سال ۲۰۰۲ اظهار می‌کنند که افراد بعد از آن که نیازهای پایه‌ای خود را از طرق مختلف ارضاء کردند سعی می‌کنند از طریق سفر، استرس و نگرانی‌هایشان را پایین بیاورند و نیاز دارند تا جهان را شناخته و در مورد آن پیش‌بینی‌هایی را داشته باشند (ابراهیم‌پور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶).
نیاز به ایجاد رابطه: در این مرحله فرد نیازمند ایجاد رابطه و تعامل اجتماعی با دیگران است. در این سطح از هرم سفر، افراد تمایل دارند تا به سفرهای دسته‌جمعی با دوستان و یا خانواده‌شان بروند (نیاز به احساس دوست داشتن) (ابراهیم‌پور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶).
نیاز به احترام به نفس و تعالی شخصیتی: در این مرحله از هرم سفر، بخش کنجکاو و خلاق بشر خودنمایی می‌کند زیرا در این مرحله سایر نیازهای افراد به میزان معقول ارضاء شده است و این نیازها دیگر در فرد ایجاد انگیزه نمی‌کنند و فرد در خود نیاز به پیشرفت، شناخت، رشد، را احساس می‌کند و با همین اهداف هم اقدام به سفر می‌کند (ابراهیم‌پور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶).
نیاز به خود شکوفایی: در این مرحله نیاز به کشف حقایق هستی بیشتر در فرد ایجاد انگیزه می‌کند تا اقدام به سفر کند و سفرهایش را بیشتر با همین هدف دنبال می‌کند (بورمن و سودربرگ،۲۰۰۷،ص۲۶). در نگاهی دیگر انگیزه‌های گردشگران به شرح زیر طبقه‌بندی شده است که عبارتند از: انگیزه تاریخی، انگیزه فرهنگی، انگیزه علمی و تجاری، انگیزه زیارتی، انگیزه تفریحی و ورزشی (ابراهیم‌پور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶).
هورنر و اسواربروک (۲۰۰۵) عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران را به دو دسته تقسیم می‌کنند که عبارتند از: عوامل تأثیرگذار شخصی (داخلی) و عوامل تأثیرگذار خارجی(ابراهیم‌پور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۷).
عوامل تأثیرگذار درونی (شخصی) بر رفتار گردشگرانعوامل درونی یا شخصی تأثیرگذار بر رفتار فرد در انتخاب نوع سفر از نظر هورنر و اسواربروک (۲۰۰۵) عبارتند از:
عوامل فردی (اوقات فراغت، وضعیت درآمدی فرد، سلامتی، تعهدات کاری و تعهد به خانواده)،
نگرش و ادراکات (ادراک از مقاصد گردشگری و سازمان‌های مرتبط، نگرش‌های سیاسی، ترجیح کشورها و فرهنگ‌های مختلف، ترس از روش‌های موجود سفر، چگونگی برنامه‌های سفر، چگونگی ارزش آفرینی از طریق پول، نگرش نسبت به معیارهای رفتار با گردشگران و داشتن ماشین برای سفر)،
آگاهی از (مقصد گردشگری، میزان دسترسی به محصولات گردشگری، قیمت‌های مختلف بین سازمان‌های خدماتی و گردشگری رقیب)،
تجربه از (انواع تعطیلات، مقاصد مختلف، محصولات سازمان‌های مختلف گردشگری، سفر با افراد و گروه‌های خاص و قیمت‌های تخفیفی)
بدیهی است عواملی را که در جدول به آنها اشاره شده است برای همه‌ی گردشگران و در هر زمانی وزن مشابهی نخواهند داشت. در افراد متفاوت عوامل مشخصی نسبت به بقیه‌ی عوامل در انتخاب نوع سفر تأثیرگذارتر است و نقش مهم‌تری در رفتار گردشگران بازی می‌کنند. حتی برای یک فرد، وزن و اهمیت هر یک از این عوامل در طول دوران زندگی تفاوت می‌کند و با تغییر در سن، ساختار خانوادگی، درآمدها، تجربیات افراد و مواردی از این قبیل میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در انتخاب سفر تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال رشد اقتصادی در کشورهای جهان غرب باعث افزایش تقاضا برای سفر شد و موجب شد تا تعداد سفرهای کوتاه مدت رشد پیدا کند (ابراهیم‌پور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۷).
عوامل تأثیرگذار خارجی بر رفتار گردشگرانعوامل خارجی تأثیرگذار بر رفتار گردشگران عبارتند از: عوامل سیاسی، رسانه‌ها، فعالیت‌های سازمان‌های بازاریابی و… . میزان تأثیرگذاری عوامل خارجی و داخلی بر رفتار گردشگران با توجه به عواملی مانند شیوه‌ی زندگی و شخصیت فرد متفاوت خواهد بود. افراد برونگرا [۷۲] که افرادی سرزنده و شاد هستند بیشتر تحت تأثیر عوامل خارجی مانند نظرات دوستان و آشنایان و تجربیات آنها از سفر قرار می‌گیرند. از طرف دیگر افراد درونگرا [۷۳] در طرف دیگر قضیه ممکن است بیشتر بر تجربیات خودشان تأکید داشته باشند. عوامل بیرونی و درونی تأثیرگذار بر رفتار گردشگران نقش تسهیل‌کننده و یا محدودکننده‌ای دارند تا بتوانند به انگیزه‌ها و تمایلاتی که در خود احساس می‌کنند پاسخ دهند. برای مثال دسترسی به درآمد بالا، می‌تواند نقش تسهیل‌کننده برای سفر ایفاء کند طوری که افراد با درآمد بالا تمایل بیشتری برای سفر دارند تا نیازهای خود را تأمین کنند (اسواربروک و هورنر،۲۰۰۵،ص۵۸). عوامل دیگری هستند که در تصمیم به سفر نقش اساسی دارند و شماری از گردشگران در هنگام تصمیم‌گیری به احتمال زیاد تحت تأثیر این عوامل قرار می‌گیرند. این عوامل ممکن است درک و برداشتی باشد که آنها از یک مقصد گردشگری دارند و این درک یا نگرش آنها در مورد آن مقصد، در سفر مجدد تأثیرگذار خواهد بود . سازمان‌های گردشگری باید به عامل گذشت زمان و عوامل تأثیرگذار منسوخ شده در رفتار گردشگران نیز توجه داشته باشند. عوامل تعیین کننده رفتار گردشگران، پیچیده و گاهاً متنوع هستند نظیر عوامل شخصی که از یک فرد به فرد دیگر متفاوت هستند. عوامل خارجی نیز به شیوه‌های مختلفی توسط گردشگران تفسیر می‌شود .عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران به موضوعات دیگری نیز ربط پیدا می‌کند مانند تصمیم‌گیری عقلایی، ترکیب گروه‌های مسافرتی، شرایط اقتضایی و مانند این‌ها (اسواربروک و هورنر،۲۰۰۵،ص۶۲). در جدول ۲-۵ به عوامل داخلی و بیرونی تأثیرگذار در رفتار گردشگران به تفکیک اشاره می‌شود.
جدول ۲-۸) عوامل داخلی و بیرونی تأثیر گذار در رفتار گردشگران

 

 

عوامل داخلی تأثیرگذار در رفتار گردشگران

 

عوامل بیرونی تأثیرگذار در رفتار گردشگران

 

 

 

 

- انگیزه‌های فردی
- شخصیت
- درآمد اختصاصی برای سفر
- سلامتی
- تعهدات کاری
- تعهدات به خانواده

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 07:15:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

همانگونه که در جدول ۴-۴ ملاحظه می‌کنید بین منابع استفاده شده برای هر یک از مولفه ها، سلامت غذایی، نقش تغذیه در تامین منابع انرژی، ارتقای سطح سلامت، تنوع غذایی، دستهبندی غذایی و تغدیه به دلیل داشتن مقدار p-value کمتر از سطح خطای ۰۵/۰، تفاوت معنی‌داری وجود دارد (در سطح اطمینان ۹۵ درصد)، از این رو با توجه به جدول ۴-۵ به بررسی بیشترین منبع کسب دانش در زمینه تغذیه و ابعاد آن میپردازیم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در زمینه تغذیه، بیشترین منبع کسب دانش، دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی، راهنمایی خانواده به میزان ۶/۳۵ درصد می‌باشد و استفاده از کتابهای درسی، رسانه ها و راهنمایی معلم به ترتیب اولویتهای بعدی دانشآموزان بودند (نمودار ۴-۳). بیشتری منبع کسب دانش در زمینه ابعاد تغذیه چون سلامت غذایی، نقش تغذیه در تامین انرژی و رشد، ارتقای سطح سلامت، تنوع غذایی و دستهبندی غذایی نیز راهنمایی خانواده می باشد. بطوری که بیشترین استفاده از راهنمایی خانواده، در زمینه سلامت غذایی به میزان ۴/۳۹% است. همچنین از راهنمایی خانواده به ترتیب در دسته‌بندی غذایی، ارتقای سطح سلامت، نقش تغذیه در تامین انرژی و رشد و تنوع غذایی بیشترین استفاده را دانش‌آموزان داشتند.
نمودار ۴-۳: فراوانی منبع کسب دانش در زمینه تغذیه
سوال پژوهشی ۳: نقش کتب درسی در کسب دانش تغذیه‌ای (سلامت غذایی، نقش تغذیه در تأمین انرژی و رشد، ارتقای سطح سلامت، تنوع غذایی و دسته‌بندی غذایی) دانش‌آموزان به چه میزانی است؟
با بهره گرفتن از درصد فراوانی نتایج جدول ۴-۵ به بررسی میزان کسب دانش در زمینه تغذیه و ابعاد آن از طریق کتب درسی، پرداخته و نتایج در جدول ۴-۶ ارائه گردید.
جدول ۴-۶: فراوانی و درصد فراوانی کسب دانش از طریق کتب درسی در زمینه ابعاد تغذیه

 

 

شاخص

 

سلامت غذایی

 

نقش تغذیه در تامین انرژی

 

ارتقای سطح سلامت

 

تنوع غذایی

 

دستهبندی غذایی

 

تغذیه

 

 

 

فراوانی

 

۵۲۹

 

۳۰۸

 

۵۷۰

 

۵۳۰

 

۴۸۳

 

۲۴۲۰

 

 

 

درصد فراوانی معتبر

 

۱/۲۵%

 

۹/۲۲%

 

۵/۲۱%

 

۵/۲۳%

 

۷/۲۱%

 

۸/۲۲%

 

 

 

همانگونه که در جدول ۴-۶ مشاهده میشود، بیشترین میزان استفاده از کتب درسی در زمینه سلامت غذایی (۱/۲۵%) می‌باشد و اولویتهای بعدی استفاده از این منبع به ترتیب در زمینه تنوع غذایی، تامین انرژی و رشد، تغذیه، دستهبندی غذایی و ارتقای سطح سلامت می‌باشد (نمودار ۴-۴).
نمودار ۴-۴: درصد فراوانی منبع کسب دانش از طریق کتب درسی در زمینه تغذیه
سوال پژوهشی ۴: نقش آموزش معلمان در کسب دانش تغذیه‌ای (سلامت غذایی، نقش تغذیه در تأمین انرژی و رشد، ارتقای سطح سلامت، تنوع غذایی و دسته‌بندی غذایی) دانش‌آموزان به چه میزانی است؟
به منظور بررسی میزان کسب دانش در زمینه تغذیه و ابعاد آن از طریق آموزش معلمان، از درصد فراوانی نتایج جدول ۴-۵ استفاده و نتایج در جدول ۴-۷ ارائه گردید.
جدول ۴-۷: فراوانی و درصد فراوانی کسب دانش از طریق آموزش معلمان در زمینه ابعاد تغذیه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:15:00 ب.ظ ]




۵- به علت اینکه در سمت جنوب در تابستان نورش کم می شود ونسبت به زمستان مقدار انرژی گرمایی که خورشید می دهد کمتر است اشکالی برای قرارگیری پنجره در جنوب وجود ندارند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۶- برای ایجاد کوران در فضای داخلی ساختمان بهتر است برای استفاده از باد ساختمان ها را در جهت بادهای مطلوب بسازند
۷- تعبیه درهای ارتباطی بین اتاقها و استفاده از دیوارهای قابل کنترل به منظور هدایت جریان هوا به همه اتاقها.
۸- برای محافظت ساختمانها در برابر تابش در فصول گرم سال استفاده از رنگ روشن در روی دیوارها و بامهای روبه تابش آفتاب و استفاده از درختان خزان دار برای ایجاد سایه بر روی ساختمان و خنک سازی در مواقع گرم سال.
۹- برای کاهش اتلاف حرارت در ساختمان استفاده از پلانهای متراکم و فشرده.
۱۰- پیش بینی فضاهای گرمازا مثل آشپزخانه در مرکز پلان ساختمان و استفاده از شیشه های دوجداره در بعضی مواقع ۳ جداره.
۱۱- استفاده از انواع مختلف پرده شبکه های عایق متحرک ودریچه پشت پنجره به منظور جلوگیری از اتلاف حرارت ساختمان از بازشوها.
۱۲- برای استفاده از انرژی خورشید درگرمایش ساختمان سازماندهی پلان به صورتی که امکان نفوذ آفتاب به فضاهای داخلی فراهم آید استقرار ساختمان در جهت تابش حداکثر انرژی خورشیدی در مواقع سرد و استفاده از پنجره ها و نوگیری های سقفی رو به آفتاب زمستانی
۱۳- استفاده از مصالح ساختمانی با ظرفیت حرارتی زیاد و سطوح تیره رنگ در بخش های آفتابگیر ساختمان.
۱۴- برای محافظت ساختمان در برابر بارش چون بیشترین میزان بارش در شهر لنگرود در ماه های سرد سال می باشد پس بهتر است برای محافظت از ساختمانها در برابر بارش در این فصول اقداماتی صورت گیرد به این منظور باید توجه به جهت وزش بادهای توام با باران در انتخاب جهت استقرار ساختمان.
۱۵- پیش بینی آبروهای مناسب در اطراف بام برای جمع آوری آب باران و هدایت آن به زمین.
۱۶- پیش بینی جلوآمدگی برای بامها یا ایجاد ایوانهای عریض در اطراف ساختمان.
۱۷- پیش بینی سایه بانهای عریض و به هم پیوسته برای پنجر ها و بازشوهایی که خارج از سرپوشیده های یا ایوانها قرار دارند.
۱۸- به علت وجود باران در این منطقه باید از سقف های شیب دار استفاده کرد تا باران به راحتی تخلیه شود. برای استفاده از نور خورشید وقتی سقف شیب دار باشد نور بیشتری دریافت می کند در نتیجه اثر گرمایش و سرمایش بهتر است اما اگر سقف مسطح باشد درصد انرژی دریافتی کمتر است پس بهتر است سقفها دارای شیب باشند تا استفاده از نور خورشید بیشتر و بهتر باشد.
۵-۴- نتایج پژوهش
۵-۴-۱- پاسخ‌ها
با توجه به مطالعه حاضر۷۵ درصد از مراکزآموزشی کمتر از ۲۰۰ نفردانش آموز و ۲۵ درصد آن بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ نفر دانش آموز دارند.
در خصوص مساحت کل زمین مدارس مورد نظر، ۴۰ درصد از مدارس بین۱۰۰۰ تا۲۰۰۰ متر مربع وسعت دارند و ۵۰ درصد از مدارس وسعت زمینشان بین ۳۰۰۰-۲۰۰۰ متر مربع و ۱۰ درصد بیش از ۳۰۰۰ مترمربع وسعتشان می باشد.
در خصوص تعداد طبقات ساختمان مدارس شهر لنگرود، ۷۵ درصد ساختمانها دو طبقه می باشند، ۲۰ درصد از ساختمانها نیز سه طبقه بوده، و۵ درصد نیز ویلایی هستند.
در خصوص مواد و مصالح ساختمانهای آموزشی شهر لنگرود، ۷۵ سنگ، آجر، آهن و ۲۵ درصد بقیه بتن، اسکلت فلزی و آجر می باشد.
بر اساس بررسیهای بعمل آمده ۴۵ درصد از مدارس نوساز و ۳۵ درصد مرمتی و۲۰ درصد تخریبی می‎باشند.
از نظر جهات جغرافیایی ساختمان مدارس شهر لنگرود حدود ۶۵ درصد از مدارس شمالی- جنوبی میباشند و همچنین ۱۵ درصد از مدارس نیز جنوبی-شمالی و ۱۰ غربی- شرقی و ۱۰ غربی- شرقی می باشند.
از نظر ابعاد و اندازه کلاس های مدارس شهر لنگرود در حدود ۸۰ درصد از ابعاد و اندازه کلاس های مدارس شهر لنگرود مناسب و ۱۵ درصد بسیار مناسب و۵ درصد نامناسب می باشند.
در رابطه با سیستم گرمایشی و سرمایشی و نورگیری مدارس در فصول مختلف شهر لنگرود ۹۰ درصد مناسب، ۳۷ درصد نامناسب می باشند.
در رابطه با جهت گیری و اصول معماری ساختمان در مدارس شهر لنگرود۷۵ درصد مناسب، ۱۵ درصد نامناسب و ۱۰ بسیار مناسب می باشد.
از نظر همجوای مدارس متوسطه به کاربری های شهری در شهر لنگرود ۸۱ درصداز مدارس داخل بافت مسکونی قرار دارند، ۳۱ درصد از مدارس همجوار با مراکز تجاری هستند، ۱۶ درصد از مدارس نیزهمجوار فضاهای ورزشی می باشند، ۹ درصد از مدارس شهر لنگرود در جوار مراکز بهداشتی و درمانی قراردارد، ۹درصد در جوار مراکز اداری قرار دارند. ۶ درصد از مدارس در جوار پارک و فضای سبز و مراکز فرهنگی مانند کتابخانه هستند. همچنین ۳ درصد مدارس نیزدر جوار صنایع و کارگاهها قرار دارند و۳درصد از مدارس نیز در جوار مکانهای مذهبی قراردارند.
در ارتباط با تاسیسات و تجهیزات گرمایشی و سرمایشی مدارس شهر لنگرود، ۴۴ درصد از مدارس دارای پنکه وبخاری هستند، ۴۱ درصداز بخاری گازی وکولر استفاده می کنند و ۱۲ درصد نیز دارای شوفاژ وپنکه سقفی می باشد. و ۳ درصد هم دارای بخاری کولروپنکه می باشند.
ساخت مدارس شهر لنگرود از نظر اصول طراحی اقلیمی به این شکل بوده است که، ۹۰درصد دارای طراحی اقلیمی نبوده و فقط۱۰ درصد اصول طراحی اقلیمی را رعایت کرده بودند.
از نظر همسازی فضاهای آموزشی و فرهنگی با اقلیم در شهر لنگرود، ۶۰ درصد بطور متوسط همساز با اقلیم و۴۰ درصد زیاد همساز با اقلیم می باشد.
در نهایت اینکه در رابطه با بهتر شدن فضاهای آموزشی و فرهنگی از نظر همسازی با آب و هوا منطقه پیشنهادات زیر ارائه شد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ب.ظ ]




تبیین رابطه بین ورزش و رشد اقتصادی با بهره گرفتن از مدل رشد و مبانی ریاضی آن
در مدل رشد اقتصادی، اقتصادی را فرض کنید که درآن خانوار تنها عامل تولید کالاها و نیز عرضه­کننده عامل تولید است. همچنین فرض می­ شود که هر خانوار دوره زمانی t را صرف تحقق سه هدف می­ کند: انباشت سرمایه  ، تولید کالا  و ورزش و فراغت  .

که در آن  زمان سپری شده برای انباشت سرمایه انسانی،  زمان صرف شده برای تولید و  نیز زمان صرف شده برای ورزش و فراغت می­باشد. با توجه به اینکه ورزش نقش اساسی در سلامت فرد دارد، باعث افزایش بهره­وری شده و بهبود سرمایه انسانی را در پی دارد. این ادعا را می­توان از طریق نظریه سرمایه انسانی بکر[۳۸] که در فصل گذشته توضیح داده شد توجیه کرد. بکر نشان می­دهد که ورزش دارای مشخصات کالای سرمایه­ای است که فرد از آن، عایدی بدست می ­آورد. ورزش باعث می­ شود که فرد سالم­تر زندگی کرده، بهره­وری آن افزایش یافته و باعث افزایش تولید ملی ­شود. در واقع، به نظر بکر، زندگی افراد مثل ماشین­های مختلف می­باشد که می­توانند کیفیت­های مختلف داشته باشند. این تفاوت کیفیت، از طریق ورزش ایجاد می­ شود. با توجه به نظر بکر، ورزش باعث بهبود سرمایه انسانی می­ شود (گراتون و تیلور، ۲۰۰۲). اگر  را سرمایه انسانی بدون ورزش در نظر بگیریم لذا  بهبود یافته سرمایه انسانی است که با وجود ورزش بدست آمده است، لذا داریم (زیرنویس زمان (t) برای سادگی نگارش حذف شده است):
پایان نامه - مقاله - پروژه

از این رو انباشت سرمایه انسانی می ­تواند بصورت زیر تعریف گردد:

که در آن  عامل کارآیی (تحصیلات – دانش) و  مشتق زمانی   می­باشد.
لذا تابع تولید بصورت زیر تعریف می­ شود:

که بر اساس سرانه نیروی کار بصورت زیر در می ­آید:

که  تولید سرانه،  سرمایه سرانه و  عامل بهره­وری می­باشد.
انباشت سرمایه بصورت  تعریف می­ شود که در آن  :  و  پس­انداز سرانه می­باشد.
محدودیت بودجه دولتی نیز بر حسب سرانه بصورت زیر است:

که  سرانه هزینه­ های دولت و  نرخ ثابت مالیات بر درآمد می­باشد (با این فرض که درآمد دولت فقط از محل مالیات­ها تأمین می­ شود).
حال در نظر بگیرید که تابع مولد ورزش بصورت زیر تعریف شود:

نشان دهنده مخارجی است که در ورزش صورت می­گیرد و  نشان دهنده درآمد قابل تصرف می­باشد. همان­طور که ملاحظه می­ شود رابطه بین ورزش و مولد ورزش بصورت صعودی کاهنده می­باشد.
اگر ورزش صورت نگیرد  آنگاه تابع مولد ورزش برابر با صفر خواهد بود
نمودار (۳-۱) ارتباط بین زمان اختصاصی به ورزش و مخارج ورزشی سرانه را نشان می­دهد. در واقع با افزایش زمان ورزش، مخارج سرانه ورزش افزایش می­یابد ولی این افزایش کاهنده می­باشد.
رابطه بین زمان اختصاصی به ورزش و مخارج ورزشی سرانه
باید تابع مصرف، با توجه به قیود مشخص، ماکزیمم شود:
s.t:
(۸)
و  به ترتیب نرخ رجحان زمانی و نرخ تنزیل می­باشند.
پس­انداز سرانه برابر است با
که در آن،  : درآمد قابل تصرف،  : مخارج ورزشی یا مولد ورزشی و  : مصرف سرانه می­باشد. در واقع نشان می­دهد که پس­انداز سرانه، از اختلاف بین درآمد قابل تصرف با مخارج ورزشی و مصرف سرانه بدست می ­آید.
و چون  و  آنگاه می­توان  را بصورت زیر نوشت:
(۹)
(۱۰)
تابع همیلتون را تشکیل داده و آن را حل می­کنیم:
(۱۱)

بعد از لگاریتم­گیری و سپس مشتق­گیری بر حسب زمان از هر دو طرف معادله (۱۲) داریم:
(۱۷)
از معادله (۱۳) داریم:
(۱۸)
از معادله (۱۶) داریم:
(۱۹)
از معادلات (۱۸) و (۱۹) داریم:
(۲۰)
با لگاریتم­گیری و سپس مشتق­گیری از طرفین معادله (۱۸) می­توان به نتیجه زیر رسید:
(۲۱)
از معادلات (۱۷) و (۲۰) و (۲۱) داریم:
(۲۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ب.ظ ]




در شرایطی که بنگاه ها اندازه متفاوتی دارند، نوسانات در تولید بنگاه های بزرگ اثر قابل توجهی بر تولید و قیمت صنعت می گذارد، در حالی که این مطلب برای بنگاه های کوچک صادق نمی باشد. به عبارتی، رفتار بنگاه های کوچک اثر ناچیزی بر سهم بازاری بنگاه های دیگر می گذارد اما توسعه یک بنگاه بزرگ می تواند به نابودی رقبای وی منجر میگردد که می توان آن را با یک مثال عددی بصورت زیر روشن تر ساخت.
دانلود پایان نامه
فرض کنید که ۱۰۱ بنگاه با تولیدات مشابه در صنعت وجود داشته باشد، ۵۰ درصد از بازار در اختیار بنگاه i ام بوده و سهم بنگاه های دیگر هر کدام ۰٫۵ درصد باشد. از طرفی Eij, Eii برابر ۵- است(یعنی کشش قیمتی برای هر بنگاهی یکسان است) با این وجود بنگاه i موقعیت صنعت را بصورت متفاوتی از دیگر بنگاه ها در نظر می گیرد: هر عاملی که انجام می دهد، اثر چشمگیری بر دیگر بنگاه ها خواهد داشت. برای بنگاه i موقعیت، همانند وقتی است که انحصار دو جانبه بر صنعت حاکم باشد بنابراین، نسبت تعداد معادل کششها برابر  خواهد بود. به عبارت دیگر، میزان کشش متقاطع برای بنگاه بزرگ برابر است با:

برای هر یک از بنگاه های کوچک j این موقعیت همانند وقتی است که ۳۰۰ بنگاه در صنعت وجود داشته باشد. بدین صورت که اگر یکی از بنگاه های j بخواهد ۵ درصد سهم بازاریش را افزایش دهد، باید این افزایش از گرفتن سهم بازاری سایر بنگاه ها انجام شود. بدین ترتیب که ۹۹ بنگاه کوچک داریم که سهم هر کدام ۰٫۵ درصد بوده و یک بنگاه داریم که ۵۰ درصد از بازار را در اختیار دارد. می توان این یک بنگاه را معادل ۱۰۰ بنگاه هم اندازه (با سهم ۰٫۵ درصد) در نظر گرفت. پس تعداد کل بنگاه های باقی مانده برابر با ۱۹۹ (۱۰۰+۹۹) بنگاه می شود که باید افزایش ۵ درصدی هر یک از بنگاه های j از سهم بازاری ۱۹۹ بنگاه هم اندازه باقی مانده گرفته شود. پس نسبت کششها  برابر با ۱۹۹ می گردد. به عبارتی کشش متقاطع برای ۱۰۰ بنگاه کوچک برابر است با:

همانطور که نشان داده شد، برخلاف بنگاه های کوچک، بنگاه i نمی تواند قوانین وابستگی متقابل را نادیده بگیرد. بنابراین، توزیع اندازه، مستقل از تعداد بنگاه، اثرات مهمی در وابستگی متقابل بنگاه ها خواهد داشت و تغییر در مقدار فروش یک بنگاه می تواند به نابودی همسایه های نزدیک آن منجر شود.
تمرکز و اطلاعات
در هر بازار برخی از مدیران تلاش می کنند که اطلاعاتی در مورد فعالیتها و سیاستهای سایر بنگاه ها (مثل قیمت، سرمایه گذاری تولید و برنامه های ادغام، ویژگی کالاها، تحقیقات و پروژه های تولید کالاهای جدید و غیره) بدست آورند. مشخص است که دامنه این کار بطور مستقیم با تعداد بنگاه ها در صنعت افزایش می یابد. اما افزایش در تعداد بنگاه های هم اندازه منجر به کمتر شدن وابستگی متقابل بین بنگاهها در صنعت خواهد شد، و بنابراین جمع آوری اطلاعات از فعالیت سایر بنگاه ها احتمالاً کم ارزش تر خواهد شد. در حالتی که اندازه بنگاه ها یکسان نباشد، تنها توجه به بنگاه های بزرگ هر صنعت کافی خواهد بود.
توجه به تجربه شخصی، نوسانات طبیعی، فصلی یا اتفاقی و حجم فروشف نسبت به اهمیت سهم خود در بازار آگاهی دارند: هر کاهش غیر منتظره زنگ خطری است که می تواند تعادل بازار را بر هم زند. برای سهولت، یک بازار با کالای همگن را در نظر بگیرید که یک بنگاه رهبر، قیمت را تعیین و سایر بنگاه های پیرو آن را اجرا می کنند. بنابراین، ممکن است که یک بنگاه بخواهد از طریق ارائه تخفیف به برخی از مشتریان رقیب، سهم بازار خود را افزایش دهد. چقدر این احتمال وجود دارد که این تخفیف پنهانی کشف شود؟ و چقدر احتمال دارد که این سیاست توسط سایر رقبا دنبال گردد و عمل مقابله به مثل سایر بنگاه ها برانگیخته شود و منجر به بر هم خوردن تعادل قبلی گردد؟ نکته این است که بنگاه ها یکسری نوسانات تصادفی را در فروش خود انتظار دارند. اما مشکل تشخیص این مسئله است که کاهش در فروش به خاطر نوسانات تصادفی بوده است یا بخاطر بنگاه ارزشان فروش استیگلر (۱۹۶۴) نشان می دهد در جایی که شاخص تمرکز بالا باشد، واریانس مورد انتظار فروش یک بنگاه بخاطر تغییر تصادفی مصرف کننده، حداقل است. بنابراین، بنگاهی که همیشه یکسان عمل می کند، بلافاصله توسط سایر رقبا مظنون به تقلب می شود.
ارتباط بین تمرکز و وابستگی متقابل بین بنگاه ها عاملی است که همکاری و تبانی بین بنگاه های همان صنعت را تسهیل می کند. همکاری بین آنها باعث ارتابط دو جانبه و تبادل اطلاعات بین این بنگاه ها می شود. برای n بنگاه،  کانال ارتباط وجود دارد. واضح است که با افزایش nT شبکه اطلاعات نیز رشد سریع پیدا می کند. قطع هر یک از این کانال های ارتباطی، منجر به شکست (متوقف ساختن) روند همکاری می شود. بنابراین، هر چه تعداد بنگاه ها در بازار (صنعت) بیشتر باشد، تبانی مشکل تر و شکننده تر می شود. استدلال فوق در نابرابری اندازه بنگاه ها نیز صادق است. هر چه نابرابری شدیدتر باشد، امکان بیشتری وجود دارد که یک بخش مهمی از کالاها بوسیله چند بنگاه که سیاستهای خود را با یکدیگر هماهنگ می کنند، کنترل گردد و قیمت این کالاها بوسیله این بنگاه ها کنترل و تعیین شود. تمرکز نه تنها وابستگی متقابل در انحصار چند جانبه را تقویت می کند، بلکه شرایط همکاری را نیز بوجود می آورد که این امر عدم اطمینان را در رقابت بین انحصار گرهای چند جانبه کاهش می دهد. البته این بدان معنا نیست که تمرکز بصورت خودکار باعث قیمت های انحصاری و سودهای انحصاری می شود. بنگاه ها با افزایش موانع ورود به بازار، می توانند از نفوذ رقبای جدید به بازار ممانعت نموده و از این طریق خود را حمایت نمایند.
اصول تمرکز
اقتصاد دانان متعددی سعی کرده اند تا با معرفی یکسری اصول (اکسیوماتیک) تمرکز، به یک شاخص ایده آل دست یابند. اگر چه در این زمینه موفقیت هایی بدست آمده است. ولی تاکنون نتوانسته اند شاخص تمرکزی که هم به لحاظ نظری معقول باشد و هم کاربرد عملی داشته و بدون ایراد باشد را معرفی نمایند. بطور کلی شاخص تمرکزی را می توان به عنوان یک شاخص مناسب به حساب آورد که اولاً دارای پایه های نظری قوی و ثانیاً با اصول (اکسیوماتیک) زیر منطبق باشد:
اصل رتبه بندی منحنی تمرکز: اگر منحنی تمرکز صنعت A در تمامی نقاط بالاتر از منحنی تمرکز B باشد، آنگاه باید شاخص تمرکز در صنعت A بزرگتر از صنعت B باشد.
اصل انتقال: با انتقال تمام یا بخشی از فروش یک بنگاه کوچک به بنگاه بزرگتر، تمرکز بازار افزایش خواهد یافت.
اصل ورود (خروج): با ورود (خروج) یک بنگاه کوچک به بازار، اگر سهم نسبی بازار بنگاه های موجود در بازار تغییر نکند، تمرکز کاهش (افزایش) خواهد یافت.
اصل ادغام: اگر دو یا چند بنگاه ادغام شوند، تمرکز بازار افزایش خواهد یافت. زیرا هنگامی که بنگاه ها ادغام می شوند، تمامی سهام بازار دو یا چند بنگاه به بنگاه بزرگتر منتقل شده و این امر باعث افزایش تمرکز بازار خواهد شد.
معرفی شاخص های تمرکز
شاخص تمرکز اطلاعات موجود در منحنی تمرکز را بطور خلاصه و در قالب یک عدد معین بیان می کند، از جمله این شاخص ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
معرفی تعداد بنگاه ها
این شاخص  ساده ترین شاخص تمرکز بوده و بیشتر برای درک نظری موضوع مفید میباشد. این شاخص با تمامی اصول برشمرده در فوق بجز اصل انتقال منطبق و هماهنگ است. یکی از نقاط ضعف این شاخص که کاربرد آن را محدود نموده است، دادن وزن یکسان به تمامی بنگاههاست.
نسبت تمرکز k بنگاه
در اکثر مطالعات تجربی از این شاخص استفاده شده است. این شاخص به دو صورت قابل محاسبه است. نوع اول این شاخص، نسبتی از محصول بازار است که توسط k بنگاه بزرگتر تولید می شود.

CRk نسبت تمرکز k بنگاهی، ارزش تولید تجمعی k بنگاه برتر و X کل ارزش تولیدات صنعت، Si سهم بازار بنگاه i ام میباشد (سهم بازاری بنگاه را می توان بر حسب ارزش افزوده، تولید، دارایی، اشتغال یا غیره بدست آورد.)
نوع دیگر این شاخص اشاره به آن بخشی از بنگاه های بزرگتر دارد که درصد معینی مثلاً y درصد از تولید بازار را به خود اختصاص می دهند. یعنی:
 

    1. تعدادی از بنگاه های بزرگتر که y درصد از کل محصول بازار را ایجاد کرده اند و N کل بنگاه های صنعت است. از این تعریف در عمل کمتر استفاده شده است.

 

اگر چه این شاخص نسبت تمرکز k بنگاهی از قابلیت کاربرد بالایی برخوردار است، اما دارای نقاط ضعفی نیز میباشد. مهمترین محدودیت این شاخص این است که از میان اطلاعات موجود بر روی منحنی تمرکز فقط به یک نقطه اکتفا می گردد. مطابق با شکل زیر، برای ساختن CR4 برای صنعت A صرفاً از اطلاعات موجود در نقطه O استفاده شده و اطلاعاتی که در قبل و بعد از O وجود دارد مورد استفاده واقع نمی شود.
منبع خداداد کاشی (۱۳۸۵). صفحه ۱۰۷٫
مشکل اساسی زمانی بوجود می آید که منحنی تمرکز دو یا چند صنعت یکدیگر را قطع کرده باشند و محقق درصدد مقایسه سطح تمرکز و رده بندی آنها باشد. با توجه به شکل فوق، اندازه تمرکز دو صنعت A و B بر حسب نسبت تمرکز مثلاً ۸ بنگاه برتبر برابر با هم هستند، در حالی که اگر با ۸>k در نظر گرفته شود صنعت B متمرکز تر و چنانچه ۸<k در نظر گرفته شود. صنعت A متمرکز تر تلقی خواهد شد.
علاوه بر این هیچ پشتوانه نظری برای انتخاب k وجود ندارد و محقق بطور اختیاری مقدار k را تعیین می کند. نسبت تمرکز k بنگاه ممکن است تحت شرایطی دو اصل انتقال و ادغام را تامین نکند. بطوریکه اگر تغییری (انتقال یا ادغام) در صنعت صورت گیرد و k بناگه بزرگتر، از این تغییرات متاثر نشوند، در این صورت نسبت تمرکز k بنگاه میزان تمرکز قبل و بعد از تغییرات را یکسان گزارش خواهد کرد. زیرا این شاخص اطلاعات خارج از k بنگاه برتر را مورد توجه قرار نمی دهد.
شاخص هرفیندهال- هیرشمن
یکی از شاخص های مهم و کاربردی برای بیان مفهوم تمرکز شاخص هرفیندهال- هیرشمن می باشد. بر خلاف شاخص نسبت تمرکز، این شاخص به تمام اطلاعات موجود (تمام نقاط) در منحنی تمرکز توجه می کند. به عبارتی این شاخص از اطلاعات تمام بنگاه های صنعت استفاده می نماید. این شاخص عبارت است از مجموع توان دوم سهم بازار تمامی بنگاه های موجود در یک صنعت:

که در آن سهم بازاری هر بنگاه به توان ۲ رسیده است و این بدان معنی است که به سهم بازار هر بنگاه وزنه ای معادل سهم بازار همان بنگاه تعلق گرفته است. در نتیجه به سهم بنگاه های بزرگتر اهمیت بیشتری داده می شود.
شاخص آدلمن
آدلمن شاخص H را با جمع زدن شیب منحنی تمرکز در تمامی نقاط آن بدست آورد. با توجه به شکل (۲-۳) شیب منحنی تمرکز در فاصله کوچک K تا L را می توان به صورت زیر تعریف کرد:
تغییر در تولید تجمعی در فاصله k تا l بر حسب درصد
=شیب منحنی تمرکز
تغییر در تعداد بنگاه ها در فاصله K تا L
اگر در فاصله K تا L، m تا بنگاه وجود داشته باشد و ارزش تولید (یا بطور کلی سهم بازاری) این m بنگاه برابر a و کل تولید بازار ارزشی معادل X داشته باشد در این صورت شیب منحنی تمرکز برابر است با:
= شیب منحنی تمرکز
با جمع شیب منحنی تمرکز در تمامی نقاط به ترتیبی که به شیب هر نقطه آن وزنی برابر سهم بازار بنگاه هایی که در آن نقطه متمرکز شده اند داده شود، شاخص تمرکز برای کل صنعت به دست می آید:

اگر mi برابر یک باشد، یعنی هر بار به فراوانی تجمعی بنگاه ها بر روی محور افقی یک بنگاه اضافه گردد و سپس شیب منحنی تمرکز محاسبه شود، شاخص هرفیندهال حاصل می گردد.
شاخص هانا-کای
هانا و کای گروهی از شاخص هیا تمرکز را به شکل یک تابع محدب ساده معرفی نمودند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:13:00 ب.ظ ]