بهکارگیری تواناییهای موجود محلی
توسعه منطقهای
تورم، افزایش عمومی قیمتها
مشاغل فصلی و بیکاری
افزایش قیمت زمین
توسعه بخش خدمات و تحلیل تولید کالایی
کاهش خدمات عمومی همگانی
توسعه نامتعادل منطقه
وابسنگی به کشورهای بیگانه
منبع : (نوربخش و اکبرپور سراسکانرود،۱۳۸۹،ص۳۰)
۲-۱۱) عوامل و محرکهای تأثیرگذار در رفتار گردشگران
عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران از بعد روانشناختی عبارت است از: محرکها و عوامل. محرکها آنهایی هستند که در گردشگران ایجاد انگیزه میکنند تا رفتار مصرفی خاصی را از خود نشان دهند و عوامل اشاره به عاملهایی دارد که تعیین میکند تا چه حد گردشگر قادر به خرید محصولی میباشد که تمایل به خرید آن را دارد (ابراهیمپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۴).
محرکها: انگیزهها و عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران مدام در حال تغییر هستند به طوری که رایان[۶۱] (۱۹۹۵) بیان میکند که “زمینهها، معانی، تجربیات و انتظارات گردشگران از یک سفر به سفر دیگر و از یک گردشگر به گردشگر دیگر تفاوت دارد و برای صحبت کردن دربارهی رفتار گردشگران به نظر میرسد باید بر یک ترکیب و چیزی آمیخته تأکید داشته باشیم". محرکهای رفتاری گردشگری مجموعه عواملی را شامل میشود که در گردشگران جهت خرید محصولات گردشگری ایجاد انگیزه میکند. عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران به طور کلی به گروههای زیر تقسیم میشوند:
آنهایی را که در فرد ایجاد انگیزه میکنند تا به تعطیلات بروند (در حالت کلی).
آنهایی را که در افراد ایجاد انگیزه میکنند تا به یک مقصد ویژه و در یک زمان ویژه به تعطیلات بروند(ابراهیمپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۴).
گنت[۶۲] (۱۹۹۷) انگیزههای افراد برای سفر را به شرح زیر بیان میکند (بورمن[۶۳] و سودربرگ[۶۴]، ۲۰۰۷، ص۲۷) تفریح و تمدد اعصاب، تغییر و فرار از زندگی روزمره، داشتن زمانی برای تفکر، تجربه چیزهای جدید، نمادهای فرهنگی و آموزشی، گذران اوقات با دیگران و ورزش و تمرین. هورنر[۶۵] و اسواربروک[۶۶] در سال ۲۰۰۵ در یک نوعشناسی انگیزههای گردشگران شامل انگیزههای زیر میداند: محرکهای فیزیکی، عاطفی، شخصیتی، توسعه شخصیتی، منزلتی و محرکهای فرهنگی. محرکها و عوامل ایجادکننده انگیزه برای سفرهای فراغتی از نظر رقب عبارتند از (رقب[۶۷] و بیچ[۶۸]، ۱۹۸۳،ص۲۱۹): عناصر اجتماعی، انگیزههای کسب مقام و شایستگی و عناصر محرک – اجتناب[۶۹]. در واقع این دو نظریهپرداز انگیزههای سفر را بر اساس نظریه مازلو تشریح نمودهاند.
گونزالز [۷۰] و بللو[۷۱] (۲۰۰۲) برای تجزیه و تحلیل رفتار گردشگران هرمی شبیه هرم مازلو ارائه میکنند که بر پایهی نیازهای سلسلهمراتبی مازلو عمل میکند. این دو نظریهپرداز به این نکته اشاره دارند که نیازها و انگیزههای سفر در افراد در طول زمان در حال تغییر بوده و به سوی نیازهای بالاتر در حال حرکت است و از یک سطح به سطح بالاتر در حال حرکت میباشد:
نیازهای فیزیکی: در این سطح بر طبق نظریهی مازلو نیازهای فیزیولوژیکی قرار دارند که در افراد ایجاد انگیزه میکنند مانند نیاز به غذا، آب، نیازهای جنسی و دیگر نیازهای پایهای. تا زمانی که به این نیازها جواب داده نشود سایر نیازها در افراد ایجاد انگیزه نخواهد کرد و فرد سعی میکند تا از طرق مختلف به این نیازها پاسخ پیدا کند .به طوری که طبق نظریه این دو نظریهپرداز افراد در ابتدا به منظور ارضاء این نیازها اقدام به سفر میکنند. یعنی گردشگران در ابتدا نیاز دارند تا از زندگی عادی و یکنواخت خود خارج شوند و عواملی از قبیل میل به آسایش و راحتی، نیازهای جنسی، نوشیدن و خوردن، هیجان، در آنها ایجاد انگیزه خواهد کرد (ابراهیمپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶-۷۵).
نیاز به امنیت و سلامتی: بر طبق نظریهی مازلو نیاز به امنیت قبل از نیازهای سطح بالاتر در افراد ایجاد انگیزه خواهد کرد و باید سطح قابل قبولی از نیاز به امنیت و سلامتی در فرد ارضاء شده باشد تا سایر نیازهای دیگر در افراد ایجاد انگیزه کند .گونزالز و بللو در سال ۲۰۰۲ اظهار میکنند که افراد بعد از آن که نیازهای پایهای خود را از طرق مختلف ارضاء کردند سعی میکنند از طریق سفر، استرس و نگرانیهایشان را پایین بیاورند و نیاز دارند تا جهان را شناخته و در مورد آن پیشبینیهایی را داشته باشند (ابراهیمپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶).
نیاز به ایجاد رابطه: در این مرحله فرد نیازمند ایجاد رابطه و تعامل اجتماعی با دیگران است. در این سطح از هرم سفر، افراد تمایل دارند تا به سفرهای دستهجمعی با دوستان و یا خانوادهشان بروند (نیاز به احساس دوست داشتن) (ابراهیمپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶).
نیاز به احترام به نفس و تعالی شخصیتی: در این مرحله از هرم سفر، بخش کنجکاو و خلاق بشر خودنمایی میکند زیرا در این مرحله سایر نیازهای افراد به میزان معقول ارضاء شده است و این نیازها دیگر در فرد ایجاد انگیزه نمیکنند و فرد در خود نیاز به پیشرفت، شناخت، رشد، را احساس میکند و با همین اهداف هم اقدام به سفر میکند (ابراهیمپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶).
نیاز به خود شکوفایی: در این مرحله نیاز به کشف حقایق هستی بیشتر در فرد ایجاد انگیزه میکند تا اقدام به سفر کند و سفرهایش را بیشتر با همین هدف دنبال میکند (بورمن و سودربرگ،۲۰۰۷،ص۲۶). در نگاهی دیگر انگیزههای گردشگران به شرح زیر طبقهبندی شده است که عبارتند از: انگیزه تاریخی، انگیزه فرهنگی، انگیزه علمی و تجاری، انگیزه زیارتی، انگیزه تفریحی و ورزشی (ابراهیمپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶).
هورنر و اسواربروک (۲۰۰۵) عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران را به دو دسته تقسیم میکنند که عبارتند از: عوامل تأثیرگذار شخصی (داخلی) و عوامل تأثیرگذار خارجی(ابراهیمپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۷).
عوامل تأثیرگذار درونی (شخصی) بر رفتار گردشگران: عوامل درونی یا شخصی تأثیرگذار بر رفتار فرد در انتخاب نوع سفر از نظر هورنر و اسواربروک (۲۰۰۵) عبارتند از:
عوامل فردی (اوقات فراغت، وضعیت درآمدی فرد، سلامتی، تعهدات کاری و تعهد به خانواده)،
نگرش و ادراکات (ادراک از مقاصد گردشگری و سازمانهای مرتبط، نگرشهای سیاسی، ترجیح کشورها و فرهنگهای مختلف، ترس از روشهای موجود سفر، چگونگی برنامههای سفر، چگونگی ارزش آفرینی از طریق پول، نگرش نسبت به معیارهای رفتار با گردشگران و داشتن ماشین برای سفر)،
آگاهی از (مقصد گردشگری، میزان دسترسی به محصولات گردشگری، قیمتهای مختلف بین سازمانهای خدماتی و گردشگری رقیب)،
تجربه از (انواع تعطیلات، مقاصد مختلف، محصولات سازمانهای مختلف گردشگری، سفر با افراد و گروههای خاص و قیمتهای تخفیفی)
بدیهی است عواملی را که در جدول به آنها اشاره شده است برای همهی گردشگران و در هر زمانی وزن مشابهی نخواهند داشت. در افراد متفاوت عوامل مشخصی نسبت به بقیهی عوامل در انتخاب نوع سفر تأثیرگذارتر است و نقش مهمتری در رفتار گردشگران بازی میکنند. حتی برای یک فرد، وزن و اهمیت هر یک از این عوامل در طول دوران زندگی تفاوت میکند و با تغییر در سن، ساختار خانوادگی، درآمدها، تجربیات افراد و مواردی از این قبیل میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در انتخاب سفر تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال رشد اقتصادی در کشورهای جهان غرب باعث افزایش تقاضا برای سفر شد و موجب شد تا تعداد سفرهای کوتاه مدت رشد پیدا کند (ابراهیمپور و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۷).
عوامل تأثیرگذار خارجی بر رفتار گردشگران: عوامل خارجی تأثیرگذار بر رفتار گردشگران عبارتند از: عوامل سیاسی، رسانهها، فعالیتهای سازمانهای بازاریابی و… . میزان تأثیرگذاری عوامل خارجی و داخلی بر رفتار گردشگران با توجه به عواملی مانند شیوهی زندگی و شخصیت فرد متفاوت خواهد بود. افراد برونگرا [۷۲] که افرادی سرزنده و شاد هستند بیشتر تحت تأثیر عوامل خارجی مانند نظرات دوستان و آشنایان و تجربیات آنها از سفر قرار میگیرند. از طرف دیگر افراد درونگرا [۷۳] در طرف دیگر قضیه ممکن است بیشتر بر تجربیات خودشان تأکید داشته باشند. عوامل بیرونی و درونی تأثیرگذار بر رفتار گردشگران نقش تسهیلکننده و یا محدودکنندهای دارند تا بتوانند به انگیزهها و تمایلاتی که در خود احساس میکنند پاسخ دهند. برای مثال دسترسی به درآمد بالا، میتواند نقش تسهیلکننده برای سفر ایفاء کند طوری که افراد با درآمد بالا تمایل بیشتری برای سفر دارند تا نیازهای خود را تأمین کنند (اسواربروک و هورنر،۲۰۰۵،ص۵۸). عوامل دیگری هستند که در تصمیم به سفر نقش اساسی دارند و شماری از گردشگران در هنگام تصمیمگیری به احتمال زیاد تحت تأثیر این عوامل قرار میگیرند. این عوامل ممکن است درک و برداشتی باشد که آنها از یک مقصد گردشگری دارند و این درک یا نگرش آنها در مورد آن مقصد، در سفر مجدد تأثیرگذار خواهد بود . سازمانهای گردشگری باید به عامل گذشت زمان و عوامل تأثیرگذار منسوخ شده در رفتار گردشگران نیز توجه داشته باشند. عوامل تعیین کننده رفتار گردشگران، پیچیده و گاهاً متنوع هستند نظیر عوامل شخصی که از یک فرد به فرد دیگر متفاوت هستند. عوامل خارجی نیز به شیوههای مختلفی توسط گردشگران تفسیر میشود .عوامل تأثیرگذار بر رفتار گردشگران به موضوعات دیگری نیز ربط پیدا میکند مانند تصمیمگیری عقلایی، ترکیب گروههای مسافرتی، شرایط اقتضایی و مانند اینها (اسواربروک و هورنر،۲۰۰۵،ص۶۲). در جدول ۲-۵ به عوامل داخلی و بیرونی تأثیرگذار در رفتار گردشگران به تفکیک اشاره میشود.
جدول ۲-۸) عوامل داخلی و بیرونی تأثیر گذار در رفتار گردشگران
عوامل داخلی تأثیرگذار در رفتار گردشگران
عوامل بیرونی تأثیرگذار در رفتار گردشگران
- انگیزههای فردی
- شخصیت
- درآمد اختصاصی برای سفر
- سلامتی
- تعهدات کاری
- تعهدات به خانواده