کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو



 



اگر نهاده ها بصورت x1j,x2j , …..,xmj و ستاده ها بصورت y1j,y2j , ……ysj باشند
آنگاه:
کارایی = U1Y1 + U2Y2 + … / V1X1 + V2X2
U =وزن ستاده
V = وزن نهاده
کارآیی فنی:
عبارتست از حداکثر میزان تولید ممکن که می توان از مقدار مشخصی از عوامل تولید بدست آورد و کارآیی فنی تنها به استفاده از تمامی ظرفیت منابع تاکید دارد.
کارآیی مقیاس:
کارآیی مقیاس به انتخاب بهینه اندازه (مقیاس شرکت) اشاره میکند، به عبارت دیگر، این نسبت برای سنجش بازده به مقیاس است بدین مفهوم که در واحدهایی که از نظر فنی ناکارآ باشند، با محاسبه این نسبت معین میگردد چه بخشی از ناکارآیی به دلیل مقیاس غیربهینه بوده است. بدیهی است اگردر صنعتی بازده به مقیاس ثابت باشد، میزان افزایش خروجی ها و ستاندهها، متناسب با افزایش عوامل توید یا نهادهها خواهد بود.
دانلود تحقیق و پایان نامه
تعریف تحلیل پوششی داده ها : تکنیکی جهت محاسبه کارایی نسبی یک مجموعه از واحدهای تصمیم گیرنده در مقایسه با یکدیگر با بهره گرفتن از یک بر نامه ریاضی می باشد.
تعریف ورودی( در تحلیل پوششی داده ها) :عاملی است که با افزایش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی کاهش یافته و با کاهش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی افزایش می یابد.
تعریف خروجی( در تحلیل پوششی داده ها) : عاملی که با افزایش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی افزایش یافته و با کاهش آن و با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی کاهش می یابد.
واحد های تصمیم گیرنده : واحد هایی هستند که یکسری ورودی را دریافت و پس از فرایند خروجی خارج می کنند.
ارزش افزوده نقدی : (CVA) ارزش افزوده نقدی به مازاد وجه نقدی گفته می شود که پس از کسرهزینه سرمایه نقدی از سود نقدی عملیاتی بدست می آید. به این مازاد وجه نقد برخی اوقات سود نقدی مازاد نیز اطلاق می گردد.
هزینه سرمایه نقدی – سود نقدی عملیاتی پسر از کسر مالیات = ارزش افزوده نقدی
سود عملیاتی: عبارت است از درآمد فروش منهای بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه های عملیاتی
مرتبط با عملیات مستمر واحد تجاری که این رقم از صورت سود و زیان شرکت های نمونه به دست آمد.
جریان های عملیاتی نقدی: جریان های نقدی که مستقیما در ارتباط با تولید ، فروش محصولات و یا ارائه خدمات توسط واحد تجاری هستند.
۳-۸- روند طراحی مدل DEA
شروع هر تحقیق مستلزم وجود یک مشکل و یا بررسی یک موضوع خاص در حوزه پژوهش می باشد. امروزه محاسبه میزان کارایی واحدهای مختلف صنعتی، تولیدی و یا حتی موسسات مالی از مهمترین مسائل مورد بررسی در هر سازمانی است. افزایش کارایی در موسسات مالی، خصوصا بانکها، از مهمترین اقدامات در مسیر توسعه اقتصادی کشورهاست. در برنامه چهارم توسعه، تمام دستگاه های اجرایی خصوصا بانکها و موسسات مالی، مکلف به ارزیابی کارایی واحدهای تحت پوشش خود گردیده اند.
عکس مرتبط با اقتصاد
مفهوم ارزش افزوده وجه نقد بسیار شبیه به ارزش افزوده است با این تفاوت که ارزش افزوده، کل ثروت ایجاد شده توسط شرکت طی یک دوره مالی را تخمین میزند، ولی ارزش افزوده نقدی ، تنها بخش نقدی آن را لحاظ می کند.به عبارت دیگر، ارزش افزوده نقدی همان ارزش افزوده است که اقلام غیر نقدی آن حذف شده است .
مسئله نقدی بودن ثروت ایجاد شده توسط شرکت و عاملان دخیل در آن زمانی مطرح گردید که عواملی چون تورم ، اقلام ارزش افزوده که از حسابداری تعهدی استخراج شده بودند را دچار خدشه ساخت. از این رو می توان عنوان داشت که ارزش افزوده نقدی بیانگر ثروت نقدی ایجاد شده در یک دوره مالی، توسط تامین کنندگان مالی (سهام داران و وام دهندگان) کارکنان، دولت و شرکت است. جمع سود سهام پرداخت شده به سهامداران، بهره پرداخت شده به وام دهندگان، حقوق پرداخت شده به کارکنان، مالیات پرداخت شده به دولتو وجوه نقد باقیمانده برای عملیات شرکت در یک دوره مالی بیانگر توزیع ارزش افزوده نقدی است.
حسابداری
طبق استاندارد حسابداری شماره ۲ تعاریف وجه نقد و جریان وجوه نقد به صورت زیر می باشد :
وجه نقد: عبارت است از موجودی نقد و سپرده های دیداری نزد بانکها و موسسات مالی اعم از ریالی و ارزی( شامل سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت بدون سررسید) به کسر اضافه برداشتهایی که بدون اطلاع قبلی مورد مطالبه قرار می گیرد .
جریان وجه نقد: عبارت است از افزایش یا کاهش در مبلغ وجه نقد ناشی از معاملات با اشخاص حقیقی یا حقوقی مستقل ازشخصیت حقوقی واحد تجاری و ناشی از سایر رویدادها .
ارزیابی فرصتها و مخاطرات فعالیت های تجاری و وظیفه مباشرت مدیریت مستلزم درک ماهیت فعالیت تجاری از جمله نحوه ایجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاری است. ترازنامه ، صورتهای عملکرد مالی و صورت جریان وجه نقد تواما اطلاعاتی را در مورد وضعیت مالی ، عملکرد مالی و همچنین نقدینگی ، توانایی بازپرداخت بدهی ها و انعطاف پذیری مالی فراهم می اورند. بدین لحاظ ایجاد ارتباط بین اطلاعات مندرج در صورت جریان وجوه نقد و اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی اساسی دیگر حائز اهمیت است. اگرچه صورت جریان وجوه نقد اطلاعاتی را درباره جریانهای نقد واحد تجاری طی دوره مالی مورد گزارش ارائه می دهد، لیکن اطلاعات مزبور جهت ارزیابی جریانهای آتی وجه نقد کفایت نمی کند. برخی جریانهای وجه نقد ناشی از معاملاتی است که در دوره های قبلی رخ داده است و بعضا انتظار می رود منجر به جریانهای وجه نقد دیگری در یکی از دوره های آتی گردد. بدین لحاظ برای ارزیابی جریانهای وجه نقد آتی ، صورت جریان وجوه نقد معمولا باید توام با صورتهای عملکرد مالی و ترازنامه مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که صورت جریان وجوه نقد تحت تاثیر برخوردهای متفاوت حسابداری در خصوص معاملات و رویدادهای یکسان در سطح واحدهای تجاری مختلف نیست ارائه آن قابلیت مقایسه جنبه عملیاتی عملکرد مالی واحد های تجاری مختلف را افزایش می دهد.
در تحلیل پوششی داده ها دو رویکرد وجود دارد، یکی انتخاب روش یا مدل DEA و دیگری انتخاب متغیرهای ورودی و خروجی های آن. در سه دهه اخیر محققان زیادی در این زمینه تلاش کرده اند ولی هنوز مشکلات زیادی از قبیل گزینش ابزارهای انتخاب، تجزیه و تحلیل همبستگی روی متغیرها و طبقه بندی کردن ورودی ها و خروجی های مختلف در این زمینه وجود دارد.
تحقیقات مختلفی در ارتباط با محاسبه کارایی موسسات مالی و اعتباری و بانکها صورت پذیرفته که در هر کدام از این تحقیقات روش های متفاوتی برای تعریف ورودی و خروجی ها در بخشهای مالی، به کار گرفته شده است. که دو روش از مهمترین و پر کاربردترین روش های معرفی شاخص های ورودی و خروجی موسسات مالی در تحلیل پوششی داده ها روش مبتنی بر سود و روش مبتنی بر ارزش افزوده می باشد.
از آن جا که دیدگاه سنجش کارایی موسسات، در تعیین متغیرها و شاخص های ورودی و خروجی مورد استفاده در DEA نقش مهم و قابل توجهی دارد، لذا در این رساله، کارآیی بانکها را از دو دیدگاه آخر مورد ارزیابی قرار می دهیم. لذا رویه پیشنهادی که برای رسیدن به آن در پیش خواهیم گرفت به صورت زیر خواهد بود.
۳-۹- مراحل انجام تحقیق:
مراحل انجام این تحقیق به صورت فلوچارتی در صفحه بعد آمده است.
شکل (۳-۱)مراحل انجام تحقیق
۳-۹-۱- انتخاب DMU ها
پس از مشخص کردن موضوع مورد بررسی (به دست آوردن میزان کارایی در دوره های آتی) باید واحدهای تصمیم گیرنده برای پیاده سازی مدل و ارزیابی کارایی انتخاب گردد. یک واحد تصمیم گیرنده نهادی است که داده‌ها را به ستاده‌ها تبدیل می‌کند. آنها نوع یکسانی از وظایف را انجام داده و دارای اهداف و آرمانهای یکسان می‌باشند. واحدهایی که در DEA مورد استفاده قرار می گیرند باید همگن بوده و دارای داده‌ها و ستاده‌های یکسان و هم نوع باشند.
بهترین روش برای محاسبه کارایی تکنیک تحلیل پوششی داده ها می باشد و تعیین شاخص‌های ارزیابی کارایی یا همان پارامترهای ورودی و خروجی مدل برای هر واحد تصمیم‌گیری در روش تحلیل پوششی داده،‌ از مباحث ساختاری و اساسی تحلیل می باشد. در مورد بنگاه های مالی مانند بانک ها و موسسات بیمه اهمیت این بحث دو چندان است، زیرا در این بنگاه ها، تفکیک کالا و خدمات به سادگی قابل انجام نیست و کالا و خدماتی وجود خواهند داشت که از خصوصیات هر دو دسته برخوردار می باشند.
۳-۹-۲-تعیین متغیرهای ورودی و خروجی با بهره گرفتن از روش مبتنی بر سود
بانکهای تجاری گاهاً بی محابا در صدد جذب سپرده بوده اند بی توجه به آنکه این مصارف بانک است که میزان سودآوری بانک را رقم می زند. بی شک علم بانکداری در قسمت چگونگی مصارف معنی دار می شود. رویکرد سودآوری به شعب بانک نه تنها جذب منابع به تنهایی مطلوبیت ندارد بلکه در صورت عدم استفاده صحیح و مصرف سودآور به عنوان یک شاخص هزینه زا در رده ورودی ها در نظر گرفته شده و می تواند یک فاکتور منفی برای شعبه منظور گردد. در رویکرد سودآوری هدف، کسب حداکثر سود از منابع و امکانات موجود و هزینه های صرف شده است، میتوان عوامل مختلفی را در ارزیابی و محاسبه کارایی نسبی شعب بانک در نظر گرفت.
سود حسابداری را بدین‌گونه تعریف کرده‌اند؛ تفاوت بین درآمد تحقق‌یافته حاصل از معاملات دوره و بهای تاریخی منقضی‌شده مربوط. تعریف مزبور بیانگر این است که سود حسابداری دارای ۵ ویژگی می‌باشد؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-22] [ 02:33:00 ب.ظ ]




رطوبت۷/۲۵

مواد نشاستهای۲۱/۴۵
قندها۵/۱۳
پروتئین۱/۱۲
چربیها۰/۴۱
فیبر۱/۱۱
خاکستر۰/۵۴

۲-۱-۱-۲- فرآوری و تبدیل کاساوا
عمر مفید کاساوا چند روز است و خواص ویژه خود را از دست میدهد اگر برگ های کاساوا دو هفته قبل از برداشت حذف شوند عمر مفید آن دو هفته طولانی تر میشود. قرار دادن ریشه در پارافین یا موم یا ذخیره کردن آن در کیسه پلاستیکی خطرات آن را کاهش داده و عمر مفید آن را به ۳ تا ۴ هفته افزایش میدهد ریشه پوست گیری شده را میتوان منجمد کرد.روش سنتی عبارتست از بسته بتدی ریشه در مالچ مرطوب برای تمدید عمر مفید آن میباشد .ریشه های خشک را میتوان کوبید و به آرد تبدیل کرد در خلال فرایند کوبیدن ریشه، ذرت را میتوان اضافه کرد تا پروتئین آرد افزوده شود. آرد کاساوا دارای ظرفیت نگهداری آب زیادی میباشد و از آن در تهیه پخت نان، کیک، کراکر و پودینگ استفاده میشود. بعضا آرد کاساوا با مشتقات جزیی ممکن است به عنوان جانشین آرد گندم در تهیه نان استفاده شود. نانی که بطور کامل از آرد کاساوا تهیه شده در امریکا به بازار عرضه شده و نیاز افراد دارای آلرژی به آرد گندم را برآورده کرده است. ریشه های تازه را میتوان به صورت قطعه های نازک کاملا سرخ کرده و محصولی مشابه چیپس سیب زمینی تهیه کرد.ریشه ها را میتوان پوست گیری رنده کرده و با آب شستشو داده و نشاسته را استخراج نمود و همچنین پروتئین برگ را میتوان به خوراک دام اضافه کرد. در افریقا فرآوری ریشه به چند روش مختلف صورت میگیرد. آن ها ممکن است برای اولین بار در آب تخمیر شده سپس آن ها را بوسیله آفتاب خشک کرده برای ذخیره سازی یا رنده نمودن آن سپس خمیر تهیه می نمایند و می پزند. نوشیدنی های الکلی را نیز میتوان از ریشه کاساوا تهیه نمود. برگهای جوان حساس می تواند به عنوان سبزیهای معطر خوراکی مورد استفاده قرار گیرد که حاوی سطوح بالایی از پروتئین می باشد. استفاده های صنعتی از کاساوا و فرایند تبدیل آن در کارخانجات و تولید محصولاتی شامل کاغذسازی، پارچه، چسب، شربت فروکتوز، سوخت زیستی، خوراک دام و کیسه های زیست تخریب پذیر میباشد ( ماریا و همکاران، ۲۰۰۹ ؛ بچ و همکاران، ۲۰۱۲).

۲-۲- سویا
سویا یکی از بقولات است. نیام و دانه آن غذای میلیون‌ها نفر را فراهم می‌کنند و در تهیه مواد شیمیایی نقش عمده دارند. سویا احتمالاً حاصل اهلی‌سازی گیاهی وحشی در شرق آسیا است. روغن استخراج شده از دانه‌های سویا یکی از مهم‌ترین انواع روغنها است. این روغن حاوی اسید لینولئیک بسیار بالایی است و به همین دلیل از آن نمی‌توان برای تهیه روغن سرخ کردنی استفاده کرد. دانه سویا از لحاظ اسید آمینه میتونین نسبت به کنجد فقیر است اما از لحاظ اسید آمینه لیزین در سطح بالایی قرار دارد. سویا بیش از سایر دانه‌ها به پروتئین حیوانی شباهت دارد. روغن سویا ۴۹ درصد لینولئیک اسید و ۲۵ درصد اسیداولئیک دارد. میزان پروتئین دانه سویا بسیار بیشتر از سایر دانه‌های روغنی است. ارقام زیر نشان دهنده تفاوت عمده سویا با سایر دانه‌های روغنی به لحاظ میزان روغن و پروتئین است. میزان پروتئین سویا (۳۰-۵۰ ) درصد، کلزا (۱۸-۲۵) درصد، آفتابگردان ( ۱۵-۲۵) درصد، گلرنگ ( ۱۵-۲۵ ) درصد، کنجد ( ۱۹-۲۵ ) درصد، بادام زمینی ( ۲۵-۳۵ ) درصد می‌باشد. وجود پروتئین زیاد سبب شده است که کنجاله روغن کشیده شده آن برای تغذیه انسان بسیار مناسب باشد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:33:00 ب.ظ ]




الف) کودکان دارای ضعف یا دارای نقص ذهنی:
ترد گلد[۲۲] «نقص ذهنی» را از نقطه نظر بیولوژی به این شرح تعریف می کند: «وضع غیر کامل رشد ذهنی به درجه و نوعی است که فرد قادر نیست خود را با محیط افراد عادی به طور مستق و بدون سرپرست یا کنترل کننده یا پشتیبان سازگار کند» (کرک و جانسون[۲۳]، بی‌تا ؛ ترجمه: مهدی‌زاده، ۱۳۸۶).

ارگار دل[۲۴] با تکیه به تعریف تردگلد اظهار می دارد که یک فرد برای این که دارای نقص ذهنی شناخته شود باید:
شایستگی و صلاحیت اجتماعی نداشته باشد: به این معنی که از منظر اجتماعی مناسب نبوده و از نظر حرفه ای صلاحیت نداشته باشد و نتواند امور خود را اداره کند.
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
از نظر دهنی نابهنجار باشد.
زمان تولد از نظر ذهنی عقب‌ماندگی داشته، یا در سال‌های اولیه زندگی دچار عقب‌ماندگی شده باشد.
در سن بلوغ مبتلا به عقب‌ماندگی ذهنی باشد.
نقض ذهنی او ناشی از یک مبداء بنیادی و در اثر ارث یا بیماری باشد.
اساساً قابل علاج نباشد.
دال این شش عامل را دلایل جامع و اساسی برای نقص عقل می داند.
طبق تعریف دال، کودکی که دارای نقص ذهنی شناخته شود، آموزش پذیر نیست و برای علاج بیماری او چاره ای وجود ندارد. چون اظهارنظر واقعی در مورد این که آیا این نقص ذهنی تا زمان بلوغ ادامه خواهد یافت یا نه، کار تشخیص را در سنین پیش از آن کمی مشکوک می سازد. نویسندگانی که در زمینه نقایص ذهنی کار می کنند، چنین استنباط کرده اند که اگر کودکی که قبلاً دارای نقص ذهنی تشخیص داده شده و یا در اثر تعلیم و تربیت از نظر اجتماعی فرد شایسته شد و توانست امور زندگی خود را انجام دهد، تشخیص قبلی اشتباه بوده است. در این مورد اصطلاحاتی نظی «ضعف ذهنی کاذب» یا «اشتباه در تشخصی» وجود دارد که برای افرادی به کار برده می شود که زمانی به عنوان کودکان دارای نقص ذهنی شناخته شده بودند و بعدها از نظر اجتماعی کاملاً یا تا حدودی شایسته شده اند (کرک و جانسون، بی‌تا ؛ ترجمه: مهدی‌زاده، ۱۳۸۶).
از نظر اهداف عملی آموزش و پرورش کودکی که دارای نقص ذهنی تشخیص داده شود، از نظر جامعه کودکی است پناهگاهی، که نه می تواند از آموزش در کلاس‌های عادی بهره‌مند شود و نه می‌تواند از کلاس‌های ویژه افراد کم توان ذهنی استفاده کند (کرک و جانسون، بی‌تا ؛ ترجمه: مهدی‌زاده، ۱۳۸۶).
ب) کودکان کم‌توان ذهنی[۲۵]
اصطلاح « کم‌توانی ذهنی» اصطلاحی است که برای کودکانی به کار برده می شود که می توانند در کلاس‌های ویژه مدارس دولتی تحت آموزش قرار گیرند. تفاوت گذاردن بین کودک کم توان ذهنی و کودک دارای نقص ذهنی و تشخیص آن‌ ها از نظر روان‌شناسی مسأله ای ایجاد کرده است. مسأله فرق گذاشتن بین آن دسته از کودکانی که قابلیت آموزش‌پذیری در کلاس‌های ویژه دارند و کودکانی که به‌صورت حفاظتی یا پناه‌گاهی باقی خواهند ماند، یکی از عمده‌ترین مسائل می باشد. به علت پیچیدگی موضوع، تشخیص این کودکان و قابلیت آموزش‌پذیری آن‌ ها سردرگمی شدیدی به وجود آورده است (کرک و جانسون، بی‌تا ؛ ترجمه: مهدی‌زاده، ۱۳۸۶).
کودکان کم‌توان ذهنی اصولاً در بعضی از خصوصیات زیر با کودکان نقص ذهنی یا کودکان دارای ضعف ذهنی تفاوت دارند:
کودک کم‌توان ذهنی کودکی است که در زمینه اجتماعی قدری آموزش پذیری دارد. کار تربیتی در کلاس ویژه باید طوری طرح ریزی شود که به این کودک کمک کند تا سر انجام بتواند امور خود را با کوشش معمولی انجام دهد. نشانه ها و علائم شایستگی اجتماعی یک کودک کم توان ذهنی در موقعیت های مساعد، او را از کودک دارای ضعف ذهنی که نمی‌تواند برای کسب شایستگی اجتماعی خود آموزشی ببیند، متمایز می کند.
کودک کم‌توان ذهنی باید مقداری آموزش‌پذیری در زمینه های شغلی داشته باشد. برای این که از نظر شغلی شایسته شناخته شود باید به حدی پیشرفت کند که بتواند تمام یا قسمتی از زندگی خود را تامین نماید. کفایت شغلی داشتن با وجود نشانه‌هایی مبنی بر رسیدن به کفایت شغلی در آینده، ملاک و معیار دیگری است که تفاوت بین کودک کم توان ذهنی یا کودک دارای ضعف ذهنی را مشخص می کند.
وقتی معیارهای مورد نظر به کار برده می شود، این فکر پیش می آید که کودک کم توان ذهنی مانند کودک دارای نقص ذهنی، کم‌توانی رشدی دارد. این عامل موضوع مهمی نیست زیرا آن چه که در بیشتر موارد روشن شده، این است که کودک در سن دبستانی کم‌توان است. اگر در هنگام تولد عقب‌ماندگی وجود داشته باشد، در بسیاری مواقع غیر ممکن است آن را مشخص نمود. ملاک عمده این است که آیا عقب‌ماندگی ذهنی به آن میزان است که کودک نمی تواند از تدریسی که در کلاس عادی می شود به‌قدر کافی استفاده کند و نیاز به آموزش ویژه دارد تا بتواند از حداکثر رشد و پیشرفت بهره مند شود؟
وجود کم‌توانی ذهنی تا زمان بلوغ از ویژگی های «کودک کم‌توان ذهنی» نیز هست. در این جا ملاک مدنظر بسیار خشک و غیر قابل انعطاف است، زیرا درباره تغییراتی که در رشد در نتیجه تربیت مناسب تر پزشکی، اجتماعی یا آموزشی به وجود می‌آید، توضیحی نمی‌دهد. چون ما نمی‌توانیم صبر کنیم تا کودک به سن بلوغ برسد و آن موقع کم‌توانی او را تشخیص دهیم، از روان‌شناس دعوت می‌کنیم موقعیت آینده کودک را حدس بزند. اگر اکتشافات تازه در مورد کودک با پیشرفت‌های او موقعیت را تغییر دهد، نباید کم‌توانی را «ضعف عقلی کاذب» تلقی نمود، بلکه باید آن را موردی از کم‌توانی های ذهنی دانست، که موقتاً فروکش کرده است.
معیار و ملاک مبداء بنیادی موضوعی است که در عمل جنبه تئوری پیدا می کند. ناتوانی‌های ذهنی بسیاری وجود دارند که مبداء بنیادی یا عوامل مسبب در مورد آن‌ ها را نمی توان با تکنیک‌ها و فنون کنونی تعیین کرد. این ملاک برای تشخیص کودکان کم‌توان ذهنی و جای دادن آن‌ ها در کلاس‌های ویژه کافی نیست.
آن‌طور که آزمون‌های هوش و آزمون‌های آموزش پذیری نشان می دهند، درجه نقص ذهنی در کودکان کم‌توان ذهنی به اندازه کودکان دارای نقص ذهنی نیست. موضوع مهمی که در رابطه با کودکان کم‌توان ذهنی باید در نظر گرفت آن است که این کودکان به طور کافی از برنامه تحصیلی مدارس عادی استفاده کنند. این کودکان به یک برنامه تحصیلی ویژه نیاز دارند که آن‌ ها را از نظر اجتماعی و شغلی رشد دهد، و همین امر از جمله ملاک‌های مهمی است که تعیین می‌کند آیا کودک به علت دارا بودن نقص ذهنی، باید در کلاس ویژه کم‌توان‌های ذهنی جای داده شود یا در مکانی دیگر( کرک و جانسون، بی‌تا ؛ ترجمه: مهدی‌زاده، ۱۳۸۶).
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
ج) کودکان دیرآموز
اصطلاح «دیرآموز» آزادانه برای تمامی دانش‌آموزان کلاس‌های عادی که هوش کمتری دارند به کار برده شده است. در اثر گفتگو با والدین آنان معلوم شده است به این علت از اصطلاح دیرآموز استفاده می شود که از اصطلاح «ناقص ذهنی» لطف بیشتری دارد و نه به این دلیل که دارای معنی علمی بالاتری است. دیرآموز ویژگی های شش‌گانه مدنظر را که قبلاً ذکر شد ندارد. قدرت یادگیری کودک دیرآموز، طبق آزمون هوش اندکی از حد متوسط «عادی» پایین تر است ولی نباید او را کم‌توان ذهنی تلقی کرد. اندکی کم‌توانی عقلانی لزوماً منتج به عدم شایستگی اجتماعی او نمی شود. علت این کم‌توانی ممکن است بنیادی یا محیطی باشد و ادامه دیرآموزی کودک تا سن بلوغ ممکن است در اثر نامناسب بودن محیط‌های فرهنگی و آموزشی باشد. در هر صورت این دسته از کودکان باید در مدارس عادی جای داده شوند و ایجاد یک محیط آموزشی منطبق با توانایی‌ها و ناتوانایی‌های آن‌ ها لازم نیست. از نظر سازماندهی آموزشی، اصطلاح «دیرآموز» باید در مورد کودکی به کار برده شود که به علت اندکی هوش کمتر یا قدرت یادگیری کمتر، در سازگار کردن خود با برنامه تحصیلی مدرسه ظاهراً دچار مشکلاتی باشد. برای چنین کودکی لازم است صرفاً در چارچوب کلاس عادی تعدیلاتی انجام گیرد تا وی بتواند به حداکثر توانایی و رشد و پیشرفت خود نائل شود ( کرک و جانسون، بی‌تا ؛ ترجمه: مهدی‌زاده، ۱۳۸۶).
درباره این که این نقص اندک در قدرت یادگیری «کودک دیرآموز» تا چه اندازه ممکن است منشاء بنیادی داشته باشد، اطلاع زیادی در دست نیست و تنها حدسی که در این مورد می توان زد آن است که اختلاف در قدرت یادگیری بین افراد ممکن است به مثابه اختلاف‌هایی باشد که در همه موجودات زنده یافت می شود. این دیرآموزان تصادفاً در پایین‌ترین دامنه تغییر منحنی به هنجار یادگیری تحصیلی قرار دارند که افراد واقع در آن می‌توانند، موضوع‌های درسی را بیاموزند، ولی نه به آن اندازه و به آن سهولتی که کودک عادی می‌آموزد. کودک دیرآموز از نظر آموزشی به کلاس ویژه کم‌توان های ذهنی تعلق ندارند. دیرآموز، کودکی است که موضوع‌های درسی برای او باید در سطح فهم و درک هرچه بیشتر طبقه متوسط مطرح شود. دیرآموزان باید در کلاس های معمولی مدارس دولتی بمانند و تحصیل کنند و آموزگاران باید دروس و دستورهای آموزشی کلاس را برای فراگیری اکثریت نزدیک به اتفاق دانش‌آموزان طوری تعدیل کنند که دیر آموز و عادی و بالاتر از عادی را شامل شود. تأخیر یادگیری کودک دیرآموز در مدرسه آن‌قدر زیاد است که نیاز به یک برنامه تحصیل جدا از آن‌چه برای کودک دیر آموز یا کودک به هنجار (عادی) در نظر گرفته می شود، دارد( کرک و جانسون، بی‌تا ؛ ترجمه: مهدی‌زاده، ۱۳۸۶).
علل کم‌توانی:
الف) علل پیش از تولدعلت های پیش از تولد را می توان به چند گروه تقسیم کرد:
اختلال های کروموزومی: دانشمندان در شناسایی علل ژنتیکی کم‌توانی‌های ذهنی، گام‌های بزرگی را برداشته اند. اکنون، حداقل ۷۵۰ نشانگان ژنتیکی به عنوان علل کم‌توانی ذهنی شناسایی شده است. برخی از مشهورترین این نشانگان عبارتند از:
نشانگان داون[۲۶]: بسیاری اما نه همه نشانگان ژنتیکی به صور ارثی منتقل می شوند. در حقیقت، مشهورترین این نشانگان، نشانگان داون است که معمولاً یک بیماری ارثی نیست. نشانگان داون نوعی نابه‌هنجاری در جفت کروموزوم ۲۱ است. در تعداد زیادی از موارد نشانگان داون، جفت بیست و یک کروموزوم‌ها (افراد معمولی دارای ۲۳ جفت کروموزوم هستند) به جای یک جفت، سه عدد است (هالاهان و کافمن، بی‌تا؛ ترجمه: علیزاده، صابری، هاشمی و محی الدین ،۱۳۸۸). سندرم داون فقط در ۵ درصد موارد ارثی و در بقیه موارد ناشناخته است و در کشورهایی مانند آمریکا و استرالیا معمولاً کودکان با سندرم داون در مدرسه های عادی ثبت نام می شوند و اگر در عمل نتوانند موفق شوند به مدرسه استثنایی هدایت می گردند (اله یاری، ۱۳۹۳).
نشانگان ویلیامز[۲۷]: نشانگان ویلیامز، با فقدان ماده کروموزوم‌های جفت هفت ایجاد می شود. میانگین هوش‌بهر[۲۸] افراد دارای نشانگان ویلیامز حدود۵۰ تا۶۰ است. هر چند افرادی با هوش‌بهر خیلی پایین‌تر یا خیلی بالاتری و تعداد کمی هوش‌بهر نزدیک به بهنجار دارند و افزون بر این، آن‌ ها اغلب نارسایی قلبی و نوعی حساسیت به صدا دارند (هالاهان و کافمن، بی تا؛ ترجمه: علیزاده و همکاران، ۱۳۸۸).
نشانگان ایکس شکننده[۲۹]: نشانگان ایکس شکننده، رایج‌ترین علت ارثی کم‌توانی ذهنی است. کم‌توانی ذهنی ناشی از ایکس شکننده، ۱ در۴۰۰۰ در پسران و حداقل نصف همین تعداد در دختران رخ می دهد. در رابطه با نقص‌های شناختی خفیف‌تر مانند اختلال‌های یادگیری شیوع ممکن از در حد ۱ در ۲۰۰۰ نفر باشد. این اختلال به کروموزوم ایکس شکننده در جفت بیست‌و‌‌سوم ارتباط دارد. جفت بیست‌و‌سوم در مردان از یک کروموزومX و یک کروموزوم Y و در زنان از دو کروموزوم ایکس شکننده دچار پیچش در سلول‌های خونی شده است. نشانگان ایکس شکننده در زنان کمتر رخ می دهد، زیرا آن‌ ها یک کروموزوم X دیگر دارند که در صورت آسیب‌دیدن یکی از کروموزوم‌ها آن‌ ها را مصون نگه می دارد. افراد دارای نشانگان ایکس شکننده، ممکن است تعدادی خصوصیات بدنی، همچون سر بزرگ، گوش های بزرگ، صورت باریک و دراز، پیشانی برجسته، دماغ پهن، چانه برجسته و چهار گوش داشته باشند. اگر چه این بیماری معمولاً منجر به کم توانی متوسط تا شدید می شود، اما اثر آن تا حد زیادی متوسط است. برخی از افراد کمتر نارسایی شناختی شدید دارند و برخی به ویژه زنان هوش‌بهری در حد طبیعی دارند (هالاهان و کافمن، بی‌تا؛ ترجمه: علیزاده و همکاران، ، ۱۳۸۸).
نشانگان پرادر- ویلی[۳۰]افراد مبتلا به نشانگان برادر- ویلی، فقدان ماده ژنتیکی کروموزم جفت ۱۵ را از پدر خود به ارث می برند. در پرادر – ویلی دو وضعیت مشخص وجود دارد: نوزادان سست و بی حال هستند و مشکلات خوردن دارند. حدوداً در ابتدای یک‌سالگی اشتغال ذهنی به محتوا پیدا می کنند. در واقع سندرم پرادر- ویلی یک علت ژنتیکی برای ابتلاء به چاقی، جدی‌ترین شکل پزشکی آن‌هاست، اما افراد مبتلا به برادر- ویلی در خطر ابتلاء به انواع مشکلات پزشکی دیگر مانند قد کوتاه، به علت نقایص هورمون های رشد، نقایص قلب، اختلال‌های خواب هم‌چون وقفه تنفسی در روز (ایست تنفسی در طول خواب) و انحنا در ستون فقرات نیز هستند. درجه کم‌توانی ذهنی خفیف متغیر است، اما اکثریت در دامنه کم‌توانی ذهنی خفیف قرار می گیرند (هالاهان و کافمن، بی‌تا؛ ترجمه: علیزاده و همکاران،۱۳۸۸).
خطاهای بدو تولد و سوخت و ساز:
نقایص ارثی مورد نیاز سوخت و ساز مواد پایه در بدن، از خطاهای بدو تولد سوخت و ساز مانند اسید آمینه، کربوهیدرات، ویتامین‌ها یا عناصر کمینه ناشی می شود. یکی از متداول‌ترین این نوع خطاها، فنیل‌کتونوریا است. فنیل‌کتونوریا ناتوانی بدن در تبدیل یک ماده متداول یعنی، فنیل‌آلانین به تیروزین است. در نتیجه تجمع فنیل‌آلانین منجر به رشد نابهنجار مغز می شود (هالاهان و کافمن، بی‌تا؛ ترجمه: علیزاده و همکاران،۱۳۸۸).
اختلال‌های ریشه‌ای تشکیل مغز: بیماری‌هایی وجود دارند که برخی ارثی و همراه با نشانگان ژنتیکی هستند و برخی دیگر به وسیله بیماری های دیگر همچون عفونت‌ها (که می توانند بر رشد ساختار مغز تاثیر بگذارند و موجب کم‌توانی ذهنی شوند) ایجاد می‌شود. برای نمونه می‌توان میکروسفالی[۳۱] و هیدروسفالی[۳۲] را نام برد. در میکروسفالی سر به صورت غیر طبیعی کوچک و به شکل کله قند است. کم‌توانی ذهنی که معمولاً توسط این اختلال ایجاد می شود در دامنه‌ای از شدید تا عمیق است. هیدروسفالی از تجمع مایع مغزی نخاعی در درون و بیرون مغز به وجود می‌آید (هالاهان و کافمن، بی تا؛ ترجمه: علیزاده و همکاران،۱۳۸۸).
تاثیرات محیطی: ممکن است عوامل گوناگون بر زنان باردار اثر گذاشته و در نتیجه رشد نوزادی را که حمل می کند، تحت تاثیر قرار دهد. یک نمونه سوء تغذیه مادر است. اگر مادر رژیم غذایی سالمی نداشته باشد ممکن است رشد مغز جنین به خطر بیفتد. خطرات اشعه بر جنین را در گذشته شناخته‌ایم، عفونت در مادران باردار می تواند بر رشد جنین تاثیر بگذارد و موجب عقب‌ماندگی ذهنی شود (هالاهان و کافمن، بی تا؛ ترجمه: علیزاده و همکاران،۱۳۸۸).
ب) علت‌های حین تولدممکن است در طول زایمان مشکلات متفاوتی اتفاق بیافتد که به آسیب مغزی و کم‌توانی ذهنی منجر شود. برای مثال اگر به صورت مناسبی در رحم قرار نگیرد، ممکن است به آسیب مغزی در طول زایمان منجر شود. بی‌اکسیژنی[۳۳] یکی از مسائلی است که برخی اوقات به خاطر مشکلاتی که در زایمان اتفاق می‌افتد، به وجود می‌آید (هالاهان و کافمن، بی تا؛ ترجمه: علیزاده و همکاران،۱۳۸۸).
ج) علت‌های پس از تولدعلت‌های کم توانی ذهنی را که پس از تولد رخ می‌دهند، می‌توانیم به دو گروه بزرگ تقسیم کنیم. آن‌هایی که ماهیت زیستی دارند و آن‌هایی که ماهیت روانی اجتماعی دارند.
علت‌های زیستی پس از تولد: مثال هایی از علت‌های زیستی پس از تولد، آسیب مغزی ضربه ای، عفونت‌ها، سوء تغذیه و مسمومیت است.
علت‌های روانی اجتماعی پس از تولد: کودکانی که در اوضاع و احوال محیطی فقیر پرورش می یابند در خطر کم‌توانی ذهنی هستند. واضح است که موارد شدید سوء رفتار، غفلت یا کمبود تحریک می‌تواند منجر به کم‌توانی ذهنی شود (هالاهان و کافمن، بی تا؛ ترجمه: علیزاده و همکاران،۱۳۸۸).
ه) اختلالات همراه: نوعی از اختلالات با کم‌توانی ذهنی همراه است. این اختلالات شامل صرع، فلج مغزی، مشکل شنوایی و بینایی، مشکلات گویایی/ تکلمی است. به نظر می‌رسد تعداد این اختلالات همراه با سطح شدت کم‌توانی افزایش پیدا می‌کند (بهرامی، ۱۳۹۱).
شیوع کم‌توانی ذهنی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:33:00 ب.ظ ]




چنانچه هرکدام از نظرات، پیشنهادات و شکایات به تعیین یک اقدام اصلاحی و یا پیش گیرانه منتهی گردد، مطابق با مفاد مندرج در روش اجرایی اقدام اصلاحی و پیش گیرانه، اقدامات لازم صورت گرفته و نتایج حاصله از طریق مدیریتهای بازرگانی داخلی، بازرگانی خارجی، به اطلاع نمایندگان فروش و مشتریان مرتبط، با موضوع اقدام رسانیده می‌شود.

۲-۲۹-۶ اطلاعات مرتبط با مشتری
یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد نظام مدیریت کیفیت شرکت، اندازه‌گیری و نظارت بر رضایت مشتری است، به این معنی که شرکت اطلاعات مرتبط با تلقی مشتری را، در مورد اینکه آیا انتظارات وی توسط شرکت برآورده شده است یا نه، تحت نظارت قرار داده و رضایت مشتری را مورد پایش و اندازه‌گیری قرار می‌دهد. اندازه‌گیری و نظارت بر میزان رضایت مشتری، بر پایه اطلاعات مرتبط با مشتری استوار است. سودآوری چنین اطلاعاتی در شرکت ممکن است از طرق زیر صورت گیرد:
نظرات و شکایات مشتریان و نمایندگان فروش شرکت و مراکز پخش که به صورت شفاهی مطرح می‌گردد توسط رئیس واحد فروش در فرم رسیدگی به شکایات/نظرات مشتری ثبت گردیده و اقدامات لازم صورت می‌گیرد.
نظرات و پیشنهادات مشتریان که از طریق فرم ارزیابی رضایت مشتری به هنگام تحویل محصول به مشتری یا مراکز پخش و نماینده فروش شرکت توسط رئیس واحد فروش به ایشان تحویل گردیده و از وی نظرخواهی می‌شود.
نیازمندی های مشتری و اطلاعات قرارداد که از سوابق ناشی از اجرای روش اجرایی بازنگری قرارداد می‌باشد و شامل کلیه الزامات مربوط به محصول است.
تحقیق از مشتری و نمایندگان فروش شرکت و مراکز پخش از طریق برقراری ارتباط مستقیم با مشتری.
تحقیق در مورد چگونگی آشنایی مشتریان با محصولات شرکت و دلایل درخواست سفارش محصول یا خدمات از جانب وی.
نیازهای بازار، مطالعات بخش بهداشت و درمان.
داده‌های مربوط به ارائه خدمات.
اطلاعات مرتبط با رقابت بازار و شناخت مزیت‌های نسبی رقبای شرکت.
گزارشات واصله از مشتریان و یا سازمانهای مرتبط (پست[۱۲۶]، فاکس[۱۲۷]، ایمیل[۱۲۸] و …) بخصوص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
گزارشات واصله از طرق مختلف دیگر.
استانداردهای ملی و بین‌المللی، مورد استفاده در تولید محصولات شرکت و آیین نامه‌های مرتبط با این محصولات.
اطلاعات مربوط به علل ایجاد عدم رضایت در مشتریان شرکت، از جنبه‌های مختلف. . اسوه(۱۳۵۰) کلیه اطلاعات مورد نیاز از آن استخراج شده است.
۲-۲۹-۷ نحوه اندازه‌گیری میزان رضایت مشتری
اندازه‌گیری میزان رضایت مشتریان شرکت، به عنوان یک ابزار حیاتی برای شرکت می‌باشد و اطلاعات مرتبط با مشتری، اندازه‌گیری و نظارت بر بازخور رضایت مشتری، بطور مداوم اطلاعات مورد نیاز را جهت ایجاد بهبود در سطح شرکت فراهم می‌سازد. از آنجایی که یکی از ورودی های جلسات بازنگری مدیریت، اندازه‌گیری میزان رضایتمندی مشتریان است، لذا رئیس واحد فروش، پس از انجام عملیات فروش محصول به هر یک از مشتریان شرکت، اقدام به ارزیابی مشتریان و سنجش میزان رضایتمندی آنان از مشخصه‌ های کمی ‌و کیفی محصول نموده و پس از اعمال نظر مدیر بازرگانی داخلی، نتایج حاصل از همه ارزیابی‌ها و بررسی‌ها را جهت بحث و مطرح شدن در جلسات بازنگری مدیریت، جهت نماینده مدیریت در سیستم مدیریت کیفیت، ارسال می کند. کسب نتایج حاصل از دریافت و بررسی فرم‌های ارزیابی رضایت مشتری طی جلساتی با حضور نماینده مدیریت، مدیر واحد تضمین کیفیت، رئیس واحد فروش و در صورت نیاز با حضور سایر مدیران و مسئولین مرتبط دیگر، صورت می‌گیرد. در این جلسات بر اساس اطلاعات مرتبط با مشتری با بهره گرفتن از فنون آماری مناسب، تحلیل های آماری صورت گرفته و میزان رضایتمندی مشتری از محصولات سازمان اندازه‌گیری شده و نتایج آن مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. واحد فروش با توجه به طیف مشتریان شرکت، بصورت سالیانه و موردی، اقدام بنظرخواهی از مشتریان خود می کند. فرم ارزیابی رضایت مشتری، که دربرگیرنده مواردی همچون خدمات پس از فروش، مشخصه‌ های کیفی و کمی‌محصول، مشخصه‌ های فنی، تحویل به موقع، نحوه برخورد پرسنل شرکت و … می‌باشد، جهت هریک از مراکز پخش و مشتریان ارسال شده و نظرات و پیشنهادات مشتریان طی این فرم دریافت می‌گردد. حداکثر امتیازی که جهت ارزیابی از سوی مشتریان درنظر گرفته می‌شود، امتیاز ۱۰۰ می‌باشد که ۴۰ امتیاز آن به عوامل کیفی، ۲۰ امتیاز به مدت زمان تحویل و ۴۰ امتیاز باقی مانده به سایر عوامل ذکر شده در فرم ارزیابی رضایت مشتری اختصاص دارد.
امتیاز درنظر گرفته شده در فرم ارزیابی مشتری، جهت عالی ۴۰، خوب ۳۰، متوسط ۲۰ و ضعیف ۱۰، به موقع ۲۰، تا یک هفته تأخیر ۱۵، بیش از یک هفته تأخیر ۱۰، ۱۰۰% امتیاز ۴۰، ۸۰% امتیاز ۳۰، ۵۰% امتیاز ۲۰، ۳۰% امتیاز ۱۵ و ۲۰% امتیاز ۱۰ می‌باشد. براساس امتیازات کسب شده از نظرخواهی از مشتریان شرکت، طبقه بندی‌های لازم صورت گرفته و با بهره گرفتن از نمودارهای آماری مناسب، اطلاعات بدست آمده مورد تحلیل قرار گرفته و زمینه‌های بهبود و شناسایی و راه کارهای مناسب با بهره گرفتن از روش های مشخص شده در سیستم مدیریت کیفیت، پیش‌بینی و به اجرا گذاشته می‌شوند. نتایج اجرای این گونه اقدامات، در نهایت باعث افزایش رضایت مشتری و ایجاد وفاداری در وی می‌گردد. واحد تضمین کیفیت هرشش ماه یکبار به منظور تعیین عملکرد کارکنان (به عنوان مشتریان داخلی شرکت) اقدام به نظرخواهی از مدیران و رؤسای واحدها نموده و پس از انجام بررسی‌های لازم و تحلیل های صورت گرفته، میزان رضایت مشتریان داخلی شرکت مورد اندازه‌گیری و ارزیابی قرار می‌گیرند. اسوه(۱۳۵۰) کلیه اطلاعات مورد نیاز از آن استخراج شده است.
۲-۲۹-۸ دیدگاه کاتلر
۲-۲۹-۸-۱ عوامل تعیین کننده فایده و رضایت مورد انتظار مشتری
کاتلر بیان می دارد که خریداران(مشتریان) در صورتی کالایی را می خرند، که بنا بر تصورشان، دارای بالاترین فایده ی مورد انتظار باشد و موجب تامین رضایت شان شود.
(منبع:کاتلر،۱۳۸۵)
۲-۳۰ بخش پنجم: نوآوری
۲-۳۰-۱ تعریف نوآوری
فراگرد ایجاد فکر های جدید و تبدیل آن فکرها به عمل و کاربردهای سودمند را نوآوری گویند. در بنگاه‌ها این کاربردها به دو صورت انجام می شود: ۱) نوآوری در فراگرد- که موجب بهینه شدن راه های انجام کار می گردد، ۲) نوآوری در محصول- که به تولید محصولات یا ارائه خدمات جدید و بهبود یافته منجر می شود. (رضائیان،۱۰۵:۱۳۸۰)
۲-۳۰-۲ اهمیت نوآوری
امروزه نوآوری در فضای فناورانه حاضر برای سازمان ها الزامی و نقش مهمی را ایفا می نماید و اکثر سازمان ها در جستجوی خلق ایده های جدید می باشند تا از دانش برای عرضه تولیدات و خدمات جدید برای مشتریان و ذی نفعان بهره ببرند و از این طریق زیرساخت های لازم را برای عمل تجاری، نوآوری و یادگیری ایجاد کنند.افزایش اهمیت نوآوری به دلیل جهانی شدن بازارها و فشار رقابت به شرکت هاست تا همواره به دنبال نوآوری باشند.این واقعیت ها شرکت ها را بر می انگیزد که به عنوان یک الزام، تمرکز خود را بر نوآوری افزایش دهند.اهمیت پیشرفت کسب و کارهای کوچک و متوسط از توجه دولت ها به دور نمانده است.مسولان امور بیشتر و بیشتر زمینه را برای فعالیت های نوآوری در این کسب و کارها فراهم می کنند زیرا کسب و کارهای کوچک و متوسط درصد زیادی از اقتصاد را تشکیل داده و نقش مهمی را در توسعه نوآوری بازی می کنند. طی دو دهه گذشته هم در میان مردم و هم افراد دانشگاهی شاهد توجه بیش از حد به نوآوری به عنوان ابزاری جهت خلق و حفظ مزایای رقابتی بوده‌ایم. نوآوری به عنوان جزء اساسی کارآفرینی و تاسیس شرکت و عنصر کلیدی موفقیت کاری قلمداد می‌شود. این امر با حرکت ما به سوی جامعه ی فراسرمایه داری و دانش محور، حتی مشهودتر نیز می شود. یاکوبسن[۱۲۹] معتقد است که تحولات کشورها در زمینه ی دانش، شرایط عدم تعادل جدیدی را ایجاد کرده و متعاقبا باعث ایجاد فرصت های سودآور یا “شکاف ها[۱۳۰]” می شود.سرعت تغییر نیز تا حدودی به جهت پیشرفت های ظاهری در فناوری، تغییرات زیاد در ماهیت تقاضای مشتری و رقابت جهانی روزافزون در حال افزایش است. داونی[۱۳۱] این موقعیت را در شکل نهایی خود به عنوان “فرا رقابت[۱۳۲]” دسته بندی می کند، و با حرکت ما به سوی جامعه ی دانش محور، شمار روزافزونی از صنایع و شرکت ها مایل به روبرو شدن با چنین شرایط فرا رقابتی هستند.از این رو، جریان روزافزون و بی انتهای دانش که بازار را در حرکت دائمی نگه می دارد مستلزم این است که شرکت ها حتی بیشتر بر نوآوری تمرکز کنند تا بتوانند مزایای رقابتی را ایجاد و حفظ کنند.(غفاری، ۳۳:۱۳۸۷)
عکس مرتبط با اقتصاد
۲-۳۰-۳ تفکیک مفهوم نوآوری از مفاهیم مشابه
مفهوم نوآوری معمولاً با مفاهیمی مانند خلاقیت، اختراع و کارآفرینی مقایسه می شود و بعضاً با آنها یکسان فرض می شود.لازم است به تفکیک این مفاهیم اشاره کنیم. اگرچه تعریف دقیق برای آن وجود ندارد، به طور کلی، خلاقیت به معنی خلق ایده های نو در نظر گرفته می شود.فرد می تواند بدون انجام هیچ کاری و فقط با تولید ایده های نو خلاق باشد.اگر توانست یک ایده ی نو را تبدیل به طرحی برای یک وسیله یا روشی یا شئ یا کاربرد مفید کند، مخترع است.اگر توانست این اختراع را به شکل یک محصول درآورد و به بازار عرضه کند، نوآور است.
شکل ۲-۱) خلاقیت، اختراع و نوآوری
(منبع:الهیاری و همکاران،۱۳۸۲)
در واقع، اختراعات و نوآوری ها محصول تفکر خلاق هستند.اما تفکر خلاق به تنهایی برای تبدیل یک ایده به اختراع یا نوآوری کافب نیست. نوآوری بسیار اجرایی تر از خلاقیت است.به گفته تئودور لویت[۱۳۳]: خلاقیت فکر کردن به چیزهای جدید است، نوآوری انجام دادن کارهای جدید است.(الهیاری و همکاران، ۱۱۲:۱۳۸۲)
۲-۳۰-۴ طبقه بندی انواع نوآوری ها
یکی از جامع ترین طبقه بندی ها از انواع نوآوری توسط شومپتر ارائه شد که معیار اصلی این است که نوآوری در چه چیزی صورت گرفته است. این طبقه بندی عبارت است از:
محصولات جدید
خدمات جدید
روش های جدید تولید
منابع تامین جدید
بهره کشی بازار های جدید

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:32:00 ب.ظ ]




قلمرو پژوهش:
از لحاظ موضوعی در حوزه کارآفرینی و در شاخه تشخیص فرصت قرار دارد.
دوره های زمانی انجام پژوهش:
سال۱۳۹۲
مکان پژوهش:
دانشگاه شاهد
شیوه تحلیل داده ها :
برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از فنون آمار توصیفی و استنباطی استفاده میشود. برای تأیید نیز از آزمون الگوی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS یا Lisrel استفاده میشود.
تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی مدل :
موجودیت[۴]
وضعیت هر سیستم، تصویر لحظهای مقادیر خصیصههای است که موجودیتهای سیستم را تشکیل میدهند. این موجودیتها در واقع عناصر تشکیل دهنده سیستم پیشنهادیاند[۵]( پدامالو و همکاران۲۰۱۱).
پایان نامه - تحقیق - متن کامل
خصیصه[۶]
خصیصهها متغییرهای هستند که موجودیتهای سیستم را تشکیل میدهند. در هر سیستمی، یک موجودیت دارای خصیصههای متعددی است که از آنها به مساله مورد بررسی ارتباط دارند[۷] (پدامالو و همکاران۲۰۱۱).
رفتار مدل[۸]
از تغییر پویایی سیستم به عنوان ” رفتار سیستم” یاد می شود[۹](پدامالو و همکاران۲۰۱۱).
تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق :
فرصت[۱۰]
لغت نامه دهخدا: فرصت مترادف با موقع و مجال است.
فرهنگ انگلیسی آکسفورد: وجود شرایط مساعد در یک دوره زمانی برای تحقق یک هدف یا مقصود، یا مساعد بودن شرایط برای اینکه چیزی انجام شود یا تأثیر بپذیرد[۱۱].
لغت نامه کمبریج: شرایط و موقعیتی که امکان انجام کاری که تمایل به انجام آن یا مجبور به انجام آن هستید باشد[۱۲].
لغت نامه وبستر: یک موقعیت مناسب از وقایع، یک شانس خوب برای پیشرفت و توسعه[۱۳].
کرزنر: فرصت‌ها فضاهای خالی در بازار است که به علت تخصیص نامناسب منابع به وجود آمده است. از آنجایی که چارچوب‌های تصمیم‌گیری افراد همیشه صحیح نیست، آنها در تصمیمات خود دچار اشتباه می‌شوند و باعث کمبودها و یا مازادهایی می‌شوند. به منظور واکنش به این کمبودها و مازادها، افراد می‌توانند منابع را کسب کرده، آنها را ترکیب مجدد کنند و محصول را به امید کسب سود به فروش برسانند[۱۴].
تیمونز: خصوصیات فرصت جذابیت، پایایی و بههنگام بودن است که در محصولات و خدمات تجلی می‌یابد[۱۵].
شین: فرصت به موقعیتی اطلاق میگردد که در آن فرد بر این باور است که، با ترکیبی نو از منابع، می تواند به سودی برسد[۱۶].
برینگر و آیرلند: مجموعه مساعد و مطلوب از شرایط که نیازی را برای یک محصول، خدمت یا کسب و کار جدید ایجاد می‌کند[۱۷].
تشخیص فرصت[۱۸]
فعالیت اصلی کارآفرینی ایجاد کسب و کار جدید می باشد[۱۹]و ایجاد کسب وکار یک فرایند می باشد[۲۰] تشخیص فرصت آغاز کننده فرایند کارآفرینی می باشد[۲۱].
چریستنسن و پترسون: تشخیص فرصت امکان درک سود بالقوه جدید از طریق شکل گیری کسب وکار جدید یا بهبود کسب وکار موجود می باشد و امکان دارد در مراحل ابتدایی تاسیس شرکت یا بعد از تاسیس شرکت اتفاق بیفتد[۲۲].
تیمونز: تشخیص فرصت فعالیتی است که ایده های کسب وکار را ارزیابی و اولویت بندی میکند و از میان ایده ها بهترین فرصت را انتخاب می نماید[۲۳].
هیلز و دکونینگ: فرصت‌ها همانگونه که افراد ایده‌های اولیه را به سمت طرح‌های تمام و کمال کسب و کار شکل می‌دهند، توسعه می‌یابند. اما فرایند توسعه فرصت از نظر مفهومی با تشخیص یا شناسایی فرصت متفاوت است. آنچه که در بیشتر ادبیات کارآفرینی به عنوان “تشخیص فرصت” شناخته می‌شود، شامل سه فرایند متمایز است[۲۴]:
۱) درک یا فهم نیازهای بازار و/یا منابعی که به اندازه کافی مورد استفاده قرار نگرفته‌اند.
۲) تشخیص یا کشف یک “تناسب” بین نیازهای ویژه‌ی بازار و منابع مشخص.
۳) ایجاد یک “تناسب” جدید بین نیازهای که قبلاً جدا از هم بودهاند و منابع، در قالب یک مفهوم کسب و کار .
شین و ونکاترمن: تشخیص فرصت های کارآفرینی یک فعالیت کلیدی خلق ثروت و پیامد مشترک یک طرز فکر کارآفرینانه است[۲۵].
سارسوتی و همکاران: اگر هر دو طرف عرضه و تقاضا مشخص باشند، در این صورت فرصت جمع کردن آنها در کنار هم باید “تشخیص داده شده” و بین عرضه و تقاضا هماهنگی به وجود آورد. این گونه فرصت‌ها را هم می‌توان از طریق بنگاه موجود و هم از طریق راه‌اندازی بنگاه جدید بهره‌برداری نمود[۲۶].
خلاصه فصل اول
این فصل پس از ارائه مقدمه با شرح وبیان مساله آغاز شد وسپس اهمیت وارزش پژوهش بیان گردید.در ادامه اهدافی که اهدافی که از انجام این پژوهش دنبال می شود وفرضیات بیان گردید.که پس از آن قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی ارائه گردید، در پایان این فصل واژگان اختصاصی پژوهش به صورت مفهومی وعملیاتی تعریف گردیده است.
فصل دوم: مروری بر مبانی نظری و ادبیات موضوع
مفهوم فرصت، ماهیت فرصت، مدلهای ایجاد و کشف فرصت، دانشگاه، محیط
مقدمه

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:32:00 ب.ظ ]