جستجوی ایدههای نو؛
خدمات جستجوی پروانههای ثبت اختراع (پتنت)؛
خدمات ثبت طراحی؛
ثبت علائم تجاری و علائم خدماتی؛
جستجو برای حذف موانع حاشیهای؛
اعطای کمکهای مالی برای کاربردی کردن اختراعات؛
۷
خدمات اطلاع رسانی
معرفی منابع تأمین فناوری و معرفی مراکز پژوهشی؛
اطلاع رسانی روزآمد پیرامون اختراعات و نوآوریها؛
طراحی مراکز اطلاع رسانی پیرامون پروانههای ثبت اختراع، ایدهها و فناوریها؛
۸
خدمات مربوط به ارزیابی فناوری
قیمتگذاری کسبوکارها؛
قیمتگذاری سرمایههای فکری؛
ارزیابی توان فناورانه بنگاهها؛
۹
خدمات مبادلات فناوری
انتقال فناوری؛
دریافت حق امتیاز فناوری؛
قیمتگذاری فناوری؛
مشارکت در توسعه فناوری؛
گزینش فناوری بهینه و برتر؛
۱۰
خدمات تجاریسازی
تهیۀ طرح تجاری؛
تأمین سرمایه خطرپذیر؛
تطبیق کسبوکار با بازار و مشتری؛
ایجاد زمینۀ همکاری میان شرکای تجاری؛
بازاریابی و فروش محصول/ کانالهای توزیع؛
مشتریپسند کردن/ بهینه سازی محصول و مشتقات آن؛
خریدوفروش پتنت و علائم تجاری؛
خدمات شبکهسازی شرکتها و کمک به ورود شرکتهای نوآور به بازار؛
۸-۶-۲٫ مطالعات تطبیقی فنبازار در جهان
در دو دهۀ گذشته تقریباً اکثر کشورهای پیشرفته صنعتی و تازه صنعتی شده از سازوکاری به نام فنبازار یا زیرساختهای مشابه استفاده کردهاند. البته در همهجا این سیستمها بهعنوان فنبازار مطرح نشدهاند.
در ادبیات مدیریت و سیاستگذاری فناوری عمدتاً از اصطلاح “نهادهای واسطهای” ( (Tietze,2008، “واسطههای انتقال فناوری” Pollard,2006)) و “واسطه بازار فناوری” Tietze & Herstah,2010)) استفادهشده که بر مفاهیمی مترادف یا گستردهتر از فنبازار دلالت دارند. این مفاهیم گسترده که ما در این پایاننامه بهطور خلاصه آنها را “نهادهای میانجی” نامیدهایم، علاوه بر فعالیتهای خریدوفروش فناوری بر فعالیتهای دیگری از قبیل تأمین سرمایه مخاطره پذیر، ثبت پتنت، سرمایهگذاری در تحقیقات و نوآوری و امثال اینها نیز متمرکز هستند.
الف) اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا،"واسطههای انتقال فناوری[۴۰]“را بهعنوان ابزاری سودمند برای انتقال فناوریهای دانشبنیان به مراکز کسب وکار بهویژه شرکتهای کوچک و متوسط تشخیص داده است. این اتحادیه از عملکرد “مراکز رله نوآوری[۴۱]” پشتیبانی کرده تا از این طریق شبکهای از نهادهای میانجی برای اشاعه فناوری در سطح اروپا ایجاد کند. این اقدام با پشتیبانی فعالانه اتحادیه اروپا از توسعه ابزارهای نوآوری، شبکههای اطلاعات و ارتباطات و بستههای آموزشی برای بهبود مهارتها و منابع لازم برای مجریان شاغل در “واسطههای انتقال فناوری” همراه بوده است. در این سطح فراملی از سیستم نوآوری، تعامل قابل توجهی بین سیاستهای انتقال فناوری در سطوح اتحادیه اروپا، منطقهای و محلی شامل سیاستهای ارتقا فرایندهای یادگیری فردی و سازمانی از طریق سیستم نوآوری منطقهای وجود دارد (Gerstlberger,2014). بهطور خلاصه، شاید بتوان گفت که سیاستهای دولت و اتحادیه اروپا از اقدامات طرف تقاضا برای بالا بردن ظرفیت نوآوری، پشتیبانی کرده و مثلاً به “واسطههای انتقال فناوری” کمک کرده تا توانمندیهای تخصصی آنها برای متصل کردن شرکتهای کوچک و متوسط به نهادهای تحقیق و توسعه بالا رود. البته حمایت از انتقال فناوری به سیاستهای عمومی محدود نمیشود. شرکتهای بزرگ هم که میخواهند از مزیت رقابتی حاصل از فناوریهای جدید برخوردار شوند در این راه گام برداشته و به ایجاد تقویت ارتباط با نهادهای تحقیق و توسعه پرداخته و حتی بعضاً به ایجاد انکوباتور برای کمک به شکلگیری شرکتهای کوچک و متوسط پرداختهاند.
بهعلاوه، همکاری بخش خصوصی و عمومی در تعریف و اشاعه پروژههای تحقیق و توسعه بهویژه در مرحله پیش از تجاریسازی چه در سطح ملی اتحادیه کاملاً مشهود است.انگیزه بخش خصوصی و عمومی برای حمایت از انتقال فناوری متفاوت است ولی بخش عمومی به این واقعیت پی برده است که میتواند با شرکتهای خصوصی همراستا شود.
ب) مراکز فناوری و تحقیق و توسعه اروپا
در کشورهای اروپایی بیشتر شبکههای اطلاعرسانی و ارتباطات بین مراکز فناوری و تحقیق و توسعه (IRC[42]) با رویکرد