-
- هزینههای ساختمانی: هزینه تجهیزات، هزینه حمل و نقل، هزینه قیمت زمین، هزینه تأسیسات.
-
- هزینههای سالانه مستمر: بهره وامهای گرفته شده، استهلاک قطعات و هزینههای عملیات و نگهداری از آنها.
-
- هزینههای ناملموس: شامل هزینه نتایج زیان آور پروژه میباشد که در بیشتر موارد محاسبه آن به ریال مشکل و یا غیرممکن است.
منافع پروژههای عمومی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
-
- منافع مستقیم یا اولیه: شامل نتایج فوری و بلافصله ناشی از اجرای پروژههاست، مانند صرفهجویی ارزی.
-
- منافع غیرمستقیم: شامل نتایج جنبی ناشی از اجرای پروژه میباشد.
-
- منافع ناملموس: شامل منافعی است که محاسبه ریالی آن مشکل و یا غیرممکن باشد، مانند عدم تولید گازهای آلوده.
۲-۱-۵-۵- تحلیل هزینه ـ فایده
در این بخش به تحلیل هزینه و فایده و انواع آن میپردازیم.
الف: تعریف تحلیل هزینه ـ فایده
طبق تعریف سازمان ملل متحد هزینه - فایده روشی برای ارزیابی مطلوبیت یک طرح از طریق مقایسه درآمدهای طرح با هزینههای آن است که مبالغ آنها با یک نرخ تنزیل مناسب دفتری به ارزش حال تبدیل شده باشند. (کوپاهی، ۱۳۶۸)
در واقع تحلیل هزینه ـ فایده یک نظریه زیربنایی و تکنیکی در اقتصاد رفاه نئوکلاسیک است که با جهتگیری الگوی اقتصاد خرد نئوکلاسیک و تأکید آن بر نقش قیمتها در تخصیص منابع هماهنگ است و به نحوی گسترده در ارزیابی اقتصادی طرحها به کار میرود(خلیلی عراقی، ۱۳۷۲).
تحلیل هزینه فایده فینفسه نظریه نیست. بلکه فنی است که هدف آن ارائه مجموعهای از قواعد و روش های درست نظری و نظاممند برای هدایت سرمایهگذاری بخش عمومی است و معمولاً برای کمک به شکلگیری سیاست در قالب ویژهای به اجرا در می آید. به عبارت دیگر تحلیل هزینه ـ فایده در جستجوی این است که نشان دهد تصمیمات مشخص، نتایج منطقی اهداف معینی میباشند. به اعتقاد روبرت ساگدن و آلن ویلیامز استفاده از تحلیل هزینه ـ فایده چارچوبی برای تصمیمگیری عمومی ارائه میدهد که تصمیمات مسئولانهتری را باعث میشود.
از آنجا که ارزیابی اقتصادی شیوه خاصی از تصمیمگیری و مدیریت طرحاست، تحلیل هزینه ـ فایده به عنوان یکی از روش های ارزیابی اقتصادی، یک تکنیک عملی یا راهی برای سازمان دادن فکر و استدلال راجع به تصمیمگیری آن میباشدو یکی از هدفهای آن تعیین مطلوبیت اقتصادی پروژههای سرمایهگذاری از طریق تحلیل هزینهها و فوائد در طول عمر اقتصادی سرمایهگذاری است(جرالد. م. مایر، ۱۳۷۵).
ب: پیشینه تاریخی تحلیل هزینه ـ فایده
استفاده از تحلیل هزینه- فایده با ارزیابی طرحهای توسعه منابع آب امریکا در دهه ۱۹۳۰ شروع شد. علیرغم ارتباط نزدیکی که این تحلیل با علم اقتصاد دارد، این فن بیشتر توسط مهندسین پایهگذاری گردید. بعدها کاربرد این تحلیل از طرحهای توسعه منابع آب به سایر بخشها و حتی برنامهریزی دفاعی گسترش یافت. علاوه بر این در سالهای اخیر، در کشورهای اروپای شرقی نیز استفاده از این روش پیشرفت زیادی کرده است. (پاکزاد، ۱۳۷۲)
متدولوژی تحلیل هزینه ـ فایده در دهه ۱۹۳۰ در امریکا زمانی که دولت فدرال درباره طرحهای بسیار بزرگی نظیر طرحهای آبیاری و کشاورزی تصمیم میگرفت، توسعه یافت و بعنوان یک شیوه مدیریت غیر معطوف به نظریه اقتصادی (به تعبیر R. J. Hamond) به کار برده شد. (ربانی، ۱۳۵۰)
در ابتدای دهه ۱۹۵۰ شکوفایی دیگر در فعالیت رسمی هزینه ـ فایده ایجاد شد. در تلاشی برای منطقی کردن تفاوتهای داخلی در روش های ارزیابی در گزارش سال ۱۹۵۰ کمیته آژانس داخلی به تدریج تحلیل هزینه ـ فایده از یک موضوع نسبتاً محرمانه دانشگاهی به یک موضوع زنده و مورد علاقه سیاسی در دوران جامعه بزرگ ریاست جمهوری جانسون تغییر کرده و سپس سیستم برنامه ریزی و بودجهبندی برنامهای توسط دولت فدرال در سال ۱۹۶۵ اتخاذ شد که پنج عامل اصلی را نشان میداد. این پنج عامل که پایههای تحلیل هزینه ـ فایده را تشکیل میدهند عبارتند از:
-
- یک تصریح دقیق از هدفهای برنامه پایه در هر منطقه اصلی فعالیت دولتی.
-
- تلاش برای تجزیه و تحلیل دادههای هر برنامه دولتی.
-
- تلاش برای اندازهگیری هزینههای برنامه نه فقط برای یک سال بلکه برای چند سال آینده.
-
- تلاش برای مقایسه برنامههای متناوب با رقیب.
-
- تلاش برای ایجاد روش های تحلیل مشترک و سراسری دولتی.
در نهایت از ابتدای دهه ۱۹۷۰ یک مجموعه ارزیابیهای واقعی یا تحلیلهای هزینه ـ فایده برای برنامههای متناوب پیریزی شد که این تحلیلها در نشریات تخصصی انتشار یافت و تا به امروز این روند ادامه یافته است.
ج: مفاهیم اساسی تحلیل هزینه ـ فایده
از آنجا که آشنایی با مفاهیم و تعاریف هر موضوع جهت اشتراک در درک آنها ضروری میباشد، در این بخش مفاهیم اساسی هزینه ـ فایده توضیح داده میشود:
-
-
-
-
-
- برنامه
-
-
-
-
برنامه اقتصادی را می توان کوشش آگاهانه دولت در جهت هماهنگی تصمیمات در بلند مدت و تأثیر گذاشتن، جهت دادن و حتی کنترل سطح رشد متغیرهای اصلی اقتصادی یک کشور برای رسیدن به یک سلسله هدفهای از قبل تعیین شده اقتصادی دانست(فرجادی و سهرابی، ۱۳۶۹).
برنامههای اقتصادی هم میتوانند جامع باشند و هم جزئی، در یک برنامه جامع تنظیم هدفها به گونهای است که تمامی جنبههای اصلی اقتصاد ملی را در بر میگیرد. اما یک برنامه جزئی فقط بخشی از اقتصاد ملی را شامل میشود، مثل بخشهای صنعتی، کشاورزی، دولتی، خارجی و غیره. برنامههای اقتصادی مبتنی بر سه مدل اساسی هستند که به عنوان مراحل برنامه ریزی، فراهم آورنده ابزار اصلی فکری و برنامه ریزی میباشند.