(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
چکیده 1
فصل اول: طرح و کلیات تحقیق
مقدمه 3
1-1.بیان مساله و تشریح موضوع 3
1-2. اهمیت و ضرورت تحقیق 5
1-3. اهداف تحقیق 6
1-4. سؤالات تحقیق 7
1-5. فرضیههای تحقیق 7
1-6. روش انجام تحقیق 8
1-7. شرح واژه ها و اصطلاحات کلیدی 8
1-8. استفادهکنندگان از نتایج تحقیق 10
1-9. ساختار کلی تحقیق 11
1-10. خلاصه فصل 11
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینهی تحقیق
مقدمه 13
2-1. ارزیابی سودمندی اطلاعات عملکرد 13
2-2. توانایی پیشبینیکنندگی سود و جریانهای نقدی عملیاتی 15
2-3. تحقیقات ارزشیابی اطلاعات حسابداری توسط بازار 16
2-4. تحقیقات ارتباط ارزشی در ادبیات حسابداری 17
2-5. واکنش بازار به ارقام حسابداری 21
2-6. واکنش متفاوت بازار به اطلاعات سودهای حسابداری 21
2-6-1. ضریب بتا 22
2-6-2.فرصتهای رشد 22
2-6-3. ساختار سرمایه 23
2-6-4. پایداری سود 23
2-6-5. کیفیت سود 25
2-6-6. کیفیت اقلام تعهدی 26
2-6-7. تشابه انتظارات سرمایهگذاران 26
2-6-8. آگاهیبخشی قیمت 27
2-7. مجموعه فرصتهای سرمایهگذاری 28
2-7-1. تعریف فرصتهای سرمایهگذاری و شاخصهای آن 28
2-7-2. رابطه بین فرصتهای سرمایهگذاری و انتخاب خطمشی شرکت 29
2-7-3. رابطه بین فرصتهای سرمایهگذاری و انتخابهای حسابداری 31
2-7-4. سودمندی سود و جریانهای نقدی با وجود فرصتهای سرمایهگذاری 32
2-7-5. اهمیت جریانهای نقد عملیاتی برای سرمایهگذاری 37
2-8. ارتباط ارزشی سود، جریان نقدی عملیاتی، و اقلام تعهدی با وجود فرصتهای سرمایهگذاری 39
2-8-1.فرضیه اطلاعات رشد 39
2-8-2. فرضیه منابع مالی داخلی 40
2-8-3. فرضیه معیار پارازیت(اخلال) 42
2-9. مروری بر تحقیقات قبلی 43
2-9-1. تحقیقات خارجی 43
2-9-2. تحقیقات داخلی 48
جمعبندی و خلاصه فصل 52
فصل سوم: روش انجام تحقیق
مقدمه 54
3-1. نوع تحقیق 54
3-2. روش شناسی تحقیق 55
3-3. فرضیههای تحقیق 56
3-4. آزمون فرضیهها و اندازهگیری متغیرهای تحقیق 60
3-4-1. آزمون فرضیه اول 60
3-4-2. آزمون فرضیه دوم 62
3-4-3. آزمون فرضیه سوم 62
3-4-4. آزمون فرضیه چهارم 63
3-5. قلمرو تحقیق 64
3-6. جامعه آماری و نمونهگیری 64
3-7. جمعآوری و نحوه پردازش دادهها 65
3-8. روشهای آماری 65
3-8-1. تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس 65
3-8-2. آزمون مناسب بودن مدل 66
3-8-3. آزمون نرمال بودن توزیع متغیرهای وابسته 66
3-8-4. آزمون هم خطی بین متغیرها 66
3-8-5. آزمون استقلال دادهها 67
3-8-6. رگرسیون کاهش یافته 67
3-8-7. آزمون مقایسه میانگین دو جامعه(t-test) 68
خلاصه فصل 68
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه 70
4-1. آمار توصیفی 70
4-2. آمار استنباطی 73
4-2-1. آزمون نرمال بودن متغیرهای وابسته 73
4-2-2. آزمون هم خطی بین متغیرها 74
4-2-3. آزمون مدلهای تحقیق 75
4-2-3-1. آزمون مدل فرصت های سرمایهگذاری و ضریب واکنش سود 75
4-2-3-2. آزمون فرصت های سرمایهگذاری و ضریب واکنش پایداری سود 82
4-2-3-3. آزمون فرصت های سرمایهگذاری و ضریب واکنش جریان نقد عملیاتی 87
4-2-3-4. آزمون فرصت های سرمایهگذاری و ضریب واکنش اقلام تعهدی 89
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
خلاصه فصل 93
مقدمه 95
5-1. خلاصهی تحقیق 95
5-2. تشریح و ارزیابی نتایج تحقیق 96
5-2-1. یافتههای آزمون فرضیه اول 96
5-2-2. یافتههای آزمون فرضیه دوم 98
5-2-3. یافتههای آزمون فرضیه سوم 99
5-2-4. یافتههای آزمون فرضیه چهارم 102
5-3. پیشنهادها 106
5-3-1. پیشنهادهای مبتنی بر نتایج حاصل از فرضیه های تحقیق 106
5-3-2. پیشنهادهایی برای تحقیقهای آتی 107
خلاصه فصل 108
فهرست منابع و مآخذ: 109
الف) منابع فارسی 109
ب) منابع انگلیسی 110
پیوستها 114
پیوست الف: نام شرکت های نمونه 115
پیوست ب: سایر جداول و خروجی های spss 116
چکیده
فرصتهای سرمایهگذاری بیانگر مخارج اختیاری ناشی از تصمیمات سرمایهگذاری و تامین مالی مدیران است که انتظار میرود نرخهای بازده غیر عادی عاید کنند. فرض میشود مدیران نسبت به سرمایهگذاران بیرونی اطلاعات بیشتری درباره این فرصتهای سرمایهگذاری دارند و بهتر ملاحظات این اطلاعات را برای ارزش شرکت درک میکنند. بنابراین هر چه سهم فرصتهای سرمایهگذاری در ارزش شرکت زیادتر باشد، عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سرمایهگذاران بیرونی بیشتر است. تصور بر این است مجموعه اطلاعات منعکس در فرصتهای سرمایهگذاری پیش روی شرکت، اهمیت نسبی دیگر متغیرهای تصمیم را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین ارزشیابی این متغیرها از سوی سرمایهگذاران نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
ارزشیابی بازار از سود، جریانهای نقد و اقلام تعهدی تا اندازهای بستگی به میزان کاهش عدم تقارن اطلاعات مربوط به فرصتهای سرمایهگذاری توسط این معیارها دارد. بویژه، هر چه کاهش بیشتری در عدم تقارن اطلاعات به سبب افشای سود، جریانهای نقد و اقلام تعهدی صورت گیرد، ارزش بازار این معیارها افزایش مییابد. لذا در این تحقیق سودمندی سود، پایداری آن، جریانهای نقد عملیاتی و اقلام تعهدی به عنوان منبع اطلاعاتی درباره فرصتهای سرمایهگذاری مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج نشان داد که با افزایش میزان فرصتهای سرمایهگذاری، ضریب واکنش سود افزایش مییابد(مطابق با فرضیه اطلاعات رشد) در حالی که ضریب واکنش سه متغیر دیگر، یعنی پایداری سود، اقلام تعهدی و جریان نقد عملیاتی افزایش نمی یابد(مطابق با فرضیه معیار پارازیت).
مقدمه
تصمیمگیری بهینه برای سرمایهگذاری در واحدهای تجاری و به بیان بهتر، تخصیص بهینه منابع کمیاب مستلزم وجود اطلاعات مالی برای تصمیم گیری است. نقش اصلی سیستم حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی عبارت است از فراهم نمودن اطلاعات مورد نیاز استفادهکنندگان. این موضوع در بیانیههای مفهومی نهادهای تدوین استاندارد بویژه در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران(مفاهیم نظری گزارشگری مالی، فصل اول، بند 1، 1385) به خوبی مد نظر قرار گرفته است.
وجود اطلاعات مالی مربوط به کاهش عدم اطمینان یا ریسک کمک میکند. با توجه به اینکه به دلیل وجود عدم اطمینان در محیط فعالیتهای سرمایهگذاری، شرایط ایدهآل برقرار نیست (و بنابراین نمیتوان ارزش شرکت را به صورت ارزش فعلی جریانات نقدی آتی بیان کرد)، لازم است سرمایهگذاران براساس مجموعه اطلاعات در دسترس، خود نسبت به پیش بینی آیندهی شرکت و در نتیجه اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری مناسب اقدام نمایند. دستهای از اطلاعات که میتواند آیندهی شرکت را تا حدودی به تصویر کشد، فرصتهای سرمایهگذاری پیش روی شرکت است. آگاهی از این اطلاعات میتواند سرمایهگذار را در قیمتگذاری سهم و یا تصمیمگیری مناسب یاری کند. تصور بر این است مجموعه اطلاعات منکعس در فرصتهای سرمایهگذاری پیش روی شرکت، اهمیت نسبی دیگر متغیرهای تصمیم را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین ارزشیابی این متغیرها از سوی سرمایهگذاران نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
1-1.بیان مساله و تشریح موضوع
ارزش تعادلی یک شرکت و تخصیص منابع بازار سرمایه به اطلاعات موجود دربارهی تصمیمات مالی و سرمایهگذاری شرکت بستگی دارد. بازار فرصتهای سرمایهگذاری را به معنای داشتن فرصتهای مطلوب پیش روی شرکت دانسته و تا حدودی آن را در جریانهای نقد عملیاتی و سودهای پایدار انعکاس میدهند. بازار در ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری واکنش یکنواخت و همسانی ندارد. سوالی که پیوسته به ذهن متبادر میشود این است که چرا واکنش بازار به اخبار خوب یا بد موجود در سود و جریانهای نقد عملیاتی برخی شرکتها نسبت به سایرین بیشتر است؟
خبر خوب یا بد موجود در سودهای دوره جاری ممکن است بیانگر دورنمای رشد آتی شرکت باشد. در این حالت انتظار میرود ضریب واکنش سود بزرگتر باشد. ممکن است گفته شود که سود خالص مبتنی بر بهای تاریخی نمیتواند اطلاعاتی را درباره رشد آتی شرکت ارائه دهد. به هر حال این ادعا لزوماً صحیح نیست. اگر فرض شود سود خالص دوره جاری، سودآوری به طور غیرمنتظره بالای برخی از پروژههای سرمایهگذاری اخیر شرکت را نمایان سازد. این خبر خوب ممکن است بیانگر این باشد که شرکت از رشد بالایی در آینده برخوردار خواهد بود. البته یک دلیل این است که تا اندازهای که سودآوری بالا استمرار یابد، سودهای آتی داراییهای شرکت را افزایش خواهد داد. به علاوه، موفقیت در پروژهای موجود، ممکن است بیانگر این باشد که این شرکت قادر است پروژههای موفق بیشتری را در آینده شناسایی و اجرا نماید، به طوری که بتوان آن را یک شرکت رشدی نامید. چنین شرکتهایی میتوانند به آسانی سرمایه جذب نمایندکه این خود منبعی برای رشد بیشتر خواهد بود. بنابراین تا اندازهای که اخبار خوب موجود در سودهای دوره جاری بیانگر فرصتهای رشد است، ضریب واکنش سود بالاتر خواهد بود (اسکات، 2003).
شواهد مربوط به اینکه ضریب واکنش سود برای شرکتهای دارای فرصتهای رشد – از دید بازار – بزرگتر است برای اولین بار توسط کولینز و کوتاری[1] (1989) ارائه شده است. آنها مستند کردند که بازار پیش از اینکه فرصتهای سرمایهگذاری در سود خالص شناسایی شوند، از آنها آگاه است و بنابراین قیمت بالاتری را برای سهم پیشنهاد خواهد نمود.
اما باید این موضوع را نیز مد نظر قرار داد که سرمایهگذاران با وجود فرصتهای سرمایهگذاری پیش روی شرکت، رابطه بین دو جزء تشکیلدهنده سود (یعنی بخش نقدی سود و بخش تعهدی) را با ارزش شرکت چگونه ارزیابی میکنند و در نتیجه چقدر ارزش میدهند. برنارد و استوبر[2] (1989) را میتوان در زمره نخستین کسانی دانست که معتقد به تغییر مفاهیم ارزشیابی بخش نقدی و بخش تعهدی سود بر حسب شرایط مختلف بودند. بسیاری از محققین به پیروی از برنارد و استوبر (1989) به بررسی نقش ویژگیهای سود، مثلاً پایداری سود، در تعیین ارتباط ارزشی اجزای تشکیلدهنده سود پرداختند (علی[3] 1994؛ پایفِر[4] و دیگران 1998؛ اسلوان[5]، 1996).
در اکثر این تحقیقات تمرکز بر خود سود، یا تفکیک اجزای نقدی و تعهدی آن شده است. ویژگی متمایز تحقیق جاری این است که علاوه بر این ملاحظه، به میزان توجه بازار به پایداری سود با وجود فرصتهای سرمایهگذاری شرکت نیز تمرکز میکند. آگاهی از پایداری سود میتواند در پیشبینی بازدهها مورد استفاده قرار گیرد. میتوان انتظار داشت که سود در صورتی دارای نقش ارزشیابی باشد که مدیران حاضر به گردآوری و ارائه اطلاعاتی برای پیشبینی جریانهای نقدی به منظور استفاده در تصمیمگیریهای داخلی، از جمله انجام سرمایهگذاریهای سودآور و در نتیجه دستیابی به رشد بیشتر باشند و سود این پیشبینیها را حکایت کند(فرانکل و لیتاو[6]، 2009). از طرفی تحلیلگران مالی و سرمایهگذاران در تعیین جریانهای نقدی آتی به رقم سود حسابداری به عنوان تنها شاخص تعیینکننده توجه نمیکنند، بلکه برای آنها پایداری و تکرارپذیربودن سود گزارش شده بسیار مهم است(کردستانی و مجدی، 1386).
انتظار میرود تحلیلگران و سرمایهگذاران از فرصتهای سرمایهگذاری پیش روی شرکت برای ارزشیابی سودهای پایدار و جریانهای نقد عملیاتی استفاده کنند. در طرح تحقیق حاضر تلاش میشود نقش فرصتهای سرمایهگذاری در واکنش بازار به سود حسابداری، اجزای نقدی و تعهدی آن، و پایداری سود (یعنی میزان استمرار سود عملیاتی) تمرکز گردد.
1-2. اهمیت و ضرورت تحقیق
فرصتهای سرمایهگذاری بیانگر مخارج اختیاری ناشی از تصمیمات سرمایهگذاری و تامین مالی مدیران است که انتظار میرود نرخهای بازده غیر عادی عاید کنند. فرض میشود مدیران نسبت به سرمایهگذاران بیرونی اطلاعات بیشتری درباره این فرصتهای سرمایهگذاری دارند و بهتر ملاحظات این اطلاعات را برای ارزش شرکت درک میکنند. بنابراین هر چه سهم فرصتهای سرمایهگذاری در ارزش شرکت زیادتر باشد، عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سرمایهگذاران بیرونی بیشتر است.
ارزشیابی بازار از سود، جریانهای نقد و اقلام تعهدی تا اندازهای بستگی به میزانی دارد که این معیارها عدم تقارن اطلاعات مربوط به فرصتهای سرمایهگذاری را کاهش میدهند. بویژه، هر چه کاهش بیشتری در عدم تقارن اطلاعات به سبب افشای سود، جریانهای نقد و اقلام تعهدی صورت گیرد، ارزش بازار این معیارها افزایش مییابد. لذا این مطالعه از این جهت اهمیت مییابد که سودمندی سود، پایداری آن، جریانهای نقد عملیاتی و اقلام تعهدی را به عنوان منبع اطلاعاتی درباره فرصتهای سرمایهگذاری به بوتهی آزمایش میگذارد، سودمندی این منابع میتواند گواهی بر آن باشد که فرصتهای سرمایهگذاری، منبعی برای کاهش عدم تقارن اطلاعات است.
در حال حاضر شواهد تجربی کمی درباره رابطه بین فرصتهای سرمایهگذاری و میزان ارزشمندی سود، پایداری سود و جریان وجه نقد عملیاتی وجود دارد. به علاوه نتایج حاصل از تحقیقات پیشین در مورد رابطه بین فرصتهای سرمایهگذاری و ارتباط ارزشی سود حسابداری در تضاد با یکدیگر قرار دارند. بطور مثال کولینز و کوتاری (1989) توانستند رابطه مستقیم بین ضریب واکنش سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام – به عنوان شاخص فرصتهای سرمایهگذاری – را مستند نمایند؛ اما احمد (1994) نشان داد که ضریب واکنش سود در جهت عکس سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه (R&D) تغییر میکند. امیر و لِو (1996) نیز نشان دادند که نه سود و نه جریان نقدی عملیاتی، هیچیک در صنعت ارتباطات دارای ارتباط ارزشی نیستند، به جز زمانی که بطور همزمان با اطلاعات غیر مالی مد نظر قرار گیرند. اربابیان و فدائینژاد (1385) نیز نشان دادند بین بازده مازاد انباشته تعدیل شده با بازار و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری هر سهم – به عنوان نماینده رشد – رابطه معناداری وجود دارد.
با توجه به اینکه در سطوح مختلف فرصتهای سرمایهگذاری، عوامل مختلفی حکمفرما میباشند، ممکن است ضریب واکنش جریان وجه نقد عملیاتی و ضریب واکنش سودهای پایدار و در نتیجه ضریب واکنش سود، در دامنه فرصتهای سرمایهگذاری رفتاری غیریکنواخت داشته باشند. بنابراین لازم است مدل مورد استفاده به گونهای طراحی شود که بتواند رفتار غیریکنواخت احتمالی ضرایب واکنش را در سطوح مختلف نشان دهد. به نظر میرسد شواهد مربوط به اینکه چرا و چگونه با تغییر در میزان فرصتهای سرمایهگذاری، اهمیت نسبی جریان وجه نقد عملیاتی و پایداری سود در تعیین ارزش تغییر میکند؛ میتواند بطور بالقوه برای سرمایهگذاران و تحلیلگران مفید واقع شود. از طرفی با تعیین رابطه بین متغیرهای فوق، انتظار میرود حسابداران بتوانند درک خود را از نحوه سودمندی اطلاعات حسابداری برای سرمایهگذاران افزایش دهند. این امر خود میتواند از طریق درک میزان ارزشمندی محصول حسابداری، حسابداران را در ارائه محصول با کیفیت تر تشویق و به تهیه صورتهای مالی سودمندتر منتهی شود.
1-3. اهداف تحقیق
اهداف این تحقیق را میتوان در دو حوزه طبقه بندی کرد:
سیاستی/کاربردی
پژوهشهای حوزه ارتباط ارزشی توجه و علاقه طیف وسیعی از اقشار غیردانشگاهی از قبیل مراجع تدوین استانداردهای حسابداری، سایر تدوین کنندگان مقررات مانند سازمان بورس و اوراق بهادار و نهادهای نظارتی مربوط، بانکهای مرکزی، مدیران شرکتها و سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی و اطلاعات حسابداری را به خود جلب نموده است.
اصلیترین هدف این تحقیق، آگاه ساختن سرمایهگذاران از میزان مربوط بودن و قابلیت اتکای اطلاعات حسابداری در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری و ارزشگذاری و همچنین نقش متغیرهای مختلف در تبیین سودمندی این اطلاعات است. از طرفی بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری قادر خواهند بود تا وزن نسبی دادههای حسابداریِ بیانگر فرصتهای سرمایهگذاری در میزان ارتباط ارزشی سود را مشخص کرده و برای انجام تعدیلات و یا تغییرات مورد نیاز در استانداردها به منظور بهبود گزارشگری دادههای مربوط به این متغیرها، تصمیمات آگاهانهتری را اتخاذ نمایند.
از سوی دیگر به نظر میرسد نتایج حاصل از این تحقیق میتواند در تعیین ارزش شرکت بطور بالقوه برای سرمایهگذاران و تحلیلگران مفید واقع شده و به بهبود تصمیمات سرمایهگذاری کمک نماید.
پژوهشی/دانشی
هدف دیگر این تحقیق، بررسی مغایرت نتایج تحقیقات قبلی صورت گرفته در این حوزه از ادبیات حسابداری است. بررسی مطالعات انجام شده در سایر کشورها، حاکی از وجود ناسازگاری در یافتههای مطالعات حوزه یاد شده است. انجام تحقیق حاضر میتواند ضمن ارائه شواهدی جدید از محیطی متفاوت، گامی هر چند کوچک را در راستای تبیین یافتههای ناسازگار مطالعات پیشین بردارد.
1-4. سؤالات تحقیق
این تحقیق به طور خاص به دنبال یافتن پاسخهایی برای سوالات زیر است:
1- آیا عدم تقارن اطلاعات ناشی از مجموعه فرصتهای سرمایهگذاری شرکت، رابطه بازده و سود را تحت تاثیر قرار میدهد؟
2- آیا افزایش فرصتهای سرمایهگذاری موجب تغییر ضریب واکنش پایداری سود میشود و اگر جواب مثبت است در چه جهتی تغییر مییابد؟
3- ارتباط ارزشی جریانهای نقد عملیاتی با وجود فرصتهای سرمایهگذاری چگونه است؟
4- آیا خطای اندازهگیری در اقلام تعهدی حسابداری، با وجود فرصتهای سرمایهگذاری، اطلاع دهنده بودن سود را کاهش میدهد؟
نتایج پاسخ به این سوالات شواهد تجربی فراهم میکنند که ضریب واکنش سود و جریان نقد عملیاتی با وجود فرصتهای سرمایهگذاری چگونه خواهد بود.