کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



او چو ثعبان باشد اندر رزم با سهم نهیب تو چو موسی و کف تو چون ید بیضا شود
تیزی خنجر نهاد اندر سر اقلام تو آن که اندر چوب موسی هیئت تنین نهاد
به فعل نیزه ی تو چون عصای موسی شد که کرد جادویی جاودان هبا وهدر
ازخاک به جز دولت سنجر نکند زر از چوب به جز موسی عمران نکند مار
و آن مار چه مارست که چون معجز موسی نا چیز کند تنبل خصمان فسونگر
که در دریا به زخم چوب موسی یکی دیوار شد بر روزن و در
سخن از تابوتی است که بقایای نوح که نشانه ی رسالت او بود و ماهی که در هنگام دیدار موسی وخضر که از آب حیات نوشید و زنده شد، چنانچه سنایی در سیر العباد الی المعاد می گوید:
گر همه راه نیل شد به درست غم مخور موسی و عصا باتست
چون گذشتیم خود منزل حوت او و من همچو موسی و تابوت
ماهی جم کمینه مزدورش مار موسی کهینه گنجورش
اشاره به داستان بنی اسرائیل در تیه که بریشان مائده از آسمان نازل می شد و آنان خواهان پیاز و سیر شدند و آنگاه که به موسی گفتند: ما بر یک نوع طعام صبر نخواهیم کرد، از پروردگار خویش در خواه که بیرون آرد ما را از رستنیهایی که ما از زمین می روید همچون خیار و سیر عدس و پیاز؛ که سنایی می گوید:
منّ و سلوی چو هست، اندر تیه، در دنیا پیاز و سیر مباش
هرچه دست آویزداری، جز خدا، آن هیچ نیست چون عصا پنداشتن در دست و ثعبان داشتن
موسی به سقاییت بوده روزی بس باده که از جام تو چشیده
زموسی رهروی آموز اگر خواهی بریدن ره گذر گه بر فراز کوه و گه برقعر دریا کن
چو زین سودای جسمانی برون آیی تو آن گاهی به راه و حدت، از حکمت، علامتهای بیضا کن
سنایی در حدیقه می گوید:
این همه علم جسم مختصر است علم رفتن به راه حقّ دگر است
علم آن کش نظرا دقّ باشد علم رفتن به راه حقّ باشد
چیست این راه را نشان و دلیل این نشان از کلیم پرس و خلیل
منوچهری دامغانی می گوید:
به دین موسی امروز خوشترست نبیذ به خور موافقش را نبیذ نوشنبد
گلبن به گهر خیره کند کسری را موسیجه همی بانگ کند موسی را
گر همی فرعون قومی سحره پیش آرد رسن و رشته ی جنبده به ما را نگارد
با لله و بالله و بالله که غلط پندارد مار موسی همه سحر وسحره او بارد
میر، موسی است که شمشیر چو ثعبان دارد دست ابلیس و جنودش کند از ما کوتاه
قوم فرعون همه را در بن دریا راند آنگهی غرقه کندشان و نگون گرداند
گر بترسندی فرعون خدا را خواند جبرئیل آید و خاکش به دهن افشاند
اندر آن دریا و آن آب و وحل درماند که برون آمد از آنجا، نتواند به شناه
جمال الدین اصفهانی ۱ می گوید:
از بس شکوفه شاخ تو گویی کلیم وار از آستین برون ید بیضا همی کشد
از شکوفه شاخ چون موسی ید بیضا نمود لاله رخشان ز که چون آتش طور آمده است
شاخ برهان کف موسی شد ارنه چون همی گه ید بیضا نماید راستینش گه عصا
صبح کوته عمر از آن شد که نمود از گریبانش ید بیضا ی او
عجب تر آنکه سر کلک تو به گاه بیان همی نماید در شاعری ید بیضا
رودکی می گوید:
ور به بلوراند رون بینی گویی گوهر سرخ است به کف موسی عمران
ببرده نرگس توآب جادوی بابل گشاده غنچه ی توباب معجز موسی
عنصری می گوید:
خیال و شعبده ی جاودان فرعون است تو گفتی آن سپهی است بیکرانه و مر
عصای موسی تیغ ملک برابرشان چو اژدها شده و باز کرده پهن زفرّ
به آب در همه غرقه شدند چون فرعون چو بر گذشت از آن آب شاه موسی وار
از دو برهان و پیغمبر ترا بینم نصیب وین دو بینم، شغل تو گر این کنی، ور آن کنی
از عطا تو معجزات عیسی مریم کنی از قلم تو معجزات موسی عمران کنی
ابو سعید ابوالخیر می گوید:
یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست نمرودان را پشه چو پیلی بفرست
فرعون صفتان همه زبردست شدند موسی و عصا و رود نیلی بفرست
تب را شبخون زدم در آتش کشتم یک چند به تعویذ کتابش کشتم
بازش یک بار در عرق کردم غرق چون لشکر فرعون در آبش گشتم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 05:45:00 ق.ظ ]




 

    1. ذهن واقعی است، وقایع ذهنی ارزش مطالعه را دارند.

 

    1. دانش در ذهن است.

 

    1. دانش پویاست.

 

    1. معنا ساخته می شود.

 

      1. برای خبره شدن، تفکر و انتزاع( تجرید) اهمیت دارد.

    دانلود پایان نامه

 

    1. یادگیری شامل ساخت تصورات (بازنمایی ها) است.

 

    1. فرایند تدریس، مذاکره برای ساخت معناست.

 

    1. تفکر و ادراک تفکیک ناپذیرند.

 

    1. حل مسآله در شناخت اهمیت دارد(آلن، ۲۰۰۷، به نقل از: ظریف صنایعی، ۱۳۹۰، ص ۵۴).

 

۲-۲-۴۱- رابطه روش تدریس و یادگیری
در کنار شرایط و امکانات آموزشی نیرویی انسانی و بویژه معلم ، از مهمترین عوامل تشکیل دهنده محیط‌های آموزشی است. تاثیر موقعیت و امکانات مناسب بر هیچ فردی پوشیده نیست. اما امکانات و تجهیزات بدون وجود معلم کارایی لازم را نخواهد داشت. معلم با شناخت امکانات به تجهیز مناسب محیط آموزشی می‌پردازد. محیط و امکانات آموزشی را سازماندهی می‌کند‌، موقعیت آموزشی مناسب را بوجود می‌آورد و با شناخت استعداد، علایق و توانایی شاگردان، آنان را در طریق صحیح یادگیری هدایت می‌کند.
البته چنین نقشی به دانش و اعتقادات معلم بستگی دارد. اگر چه کنجکاوی و ارضای آن را بدیهی ترین احتیاجات شاگردان است. اگر معلم با نظریه ها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را فقط انتقال واقعیت‌های علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس ، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی شاگردان چندان موفقیتی به دست نخواهد آورد. زیرا شاگرد که همواره علاقمند به فکر کردن است. در بررسی عوامل مختلف باید فرصت حرکت و جنبش داشته باشد تا بتواند به هدف‌های آموزشی برسد. یادگیری بدون تلاش و فعالیت و تعامل با محیط صورت نخواهد گرفت. کسی که می‌خواهد یاد بگیرد باید فعالیتی متناسب با علایق و توان خود داشته باشد. و اگر در روش تدریس معلم این نکات در نظر گرفته نشود، مدرسه و کلاس برای شاگرد جالب توجه و جذاب نخواهد بود، اما اگر معلم خود را راهنما و ایجادکننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و بجای انتقال اطلاعات ، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعال‌تر خواهند شد، از منابع مختلف استفاده خواهند کرد، اطلاعات لازم را به دست خواهند آورند، به سازماندهی آن خواهد پرداخت و آن را تحلیل خواهند کرد تا به حل مسائل نایل شوند .با چنین روشی ، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرا می‌گیرد. بلکه با روش‌های علمی کسب معرفت نیز آشنا خواهد شد، طرز کار را با منابع مختلف و نحوه استفاده از مطالب درسی برای حل مسأله را خواهد آموخت و در فرایند یادگیری، ابتکار و خلاقیت خود را به کار خواهد انداخت(شعبانی،۱۳۸۴، ص ۱۹).
۲-۳- مروری بر پژوهش های انجام شده
به طور کلی بررسی تحقیقات انجام شده در باره روش های تدریس فعال نشان می دهد که همواره این روش های فعال، کارا و مؤثر بوده اند.
۲-۳-۱- پژوهش های انجام شده در داخل کشور

 

    1. نصرت و همکاران(۱۳۸۹) در پژوهشی که با عنوان تأثیر آموزش فعال فناورانه (TEAL) فیزیک بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر فلاورجان انجام داد به این نتیجه رسید که ۲۴ درصد تفاوت موجود بین پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش که با روش یادگیری فعال فناورانه آموزش دیده بودند، با گروه گواه که به روش سنتی آموزش دیده بودند، نتیجه تأثیر این روش تدریس می باشد که در واقع تأکیدی بر به کارگیری روش های فعال است.

 

    1. پریشانی و همکاران (۱۳۹۰ ) تحقیقی را با عنوان تأثیر آموزش فعال فناورانه (TEAL) در درس زیست شناسی بر انگیره ی تحصیلی دانش آموزان انجام دادند به این نتیجه رسید که تدریس زیست شناسی به شیوه ی فعال فناورانه (TEAL) بر انگیزه ی تحصیلی تأثیر معناداری داشته است.

 

    1. معتمدی تلاوکی و همکاران( ۱۳۹۰) در پژوهشی در باره تأثیر روش های فعال تدریس بر بهبود عملکرد درس فیزیک به این نتیجه رسیدند: روش های فعال تدریس بر بهبود عملکرد درس فیزیک دانش آموزان در سطح دانستن بی تأثیر اما در سطوح بکار گیری مفاهیم، حل مسایل متداول و استدلال به طور معنادار مؤثرند.

 

    1. خجسته و نوروزی(۱۳۹۰) تأثیر چند رسانه ای ها را بر میزان یادگیری و یادداری درس لوحه نویسی فارسی بر روی دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تهران بررسی کردند و به این نتیجه دست یافتند که چند رسانه ای ها بریادگیری درس لوحه نویسی فارسی مؤثر است اما لزوما بر یادداری آن در دراز مدت تأثیری ندارد.

 

    1. لاکدشتی، یوسفی و خطیری(۱۳۹۰) در یک تحقیق با عنوان تأثیر نرم افزارهای شبیه ساز آموزشی بر یادگیری و یادسپاری دانشجویان و مقایسه آن با روش سنتی تدریس را انجام دادند و به این نتیجه دست یافتند که بین یادگیری و یادسپاری در آموزش با نرم افزارهای شبیه ساز و روش سنتی تفاوت معنی دار وجود دارد.

 

    1. شریفی، محمد داودی و اسلامیه(۱۳۹۱) رابطه میزان استفاده از فن آوری های اطلاعات و ارتباطات با عملکرد دبیران در فرایند یاددهی و یادگیری را در یک تحقیق تحلیل کردند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین میزان استفاده دبیران از فن آوری اطلاعات و ارتباطات با عملکرد آنها در فرایند یاددهی و یادگیری رابطه معناداری وجود دارد و ۶/۶۰ درصد تغییرات متغیر وابسته تحقیق (عملکرد دبیران) را به ترتیب مؤلفه های استفاده از نرم افزارهای کاربردی، استفاده از پایگاه های اطلاعاتی و سپس استفاده از اینترنت تبیین می کنند.

 

    1. عبداله زاده(۱۳۹۲) در پژوهشی که به منظور مقایسه کارایی دوره یادگیری ترکیبی با دوره های یادگیری الکترونیکی و حضوری در درس ریاضی در میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان شهرستان اردبیل انجام داد به این نتیجه دست یافت: میزان یادگیری دانش آموزانی که در دوره های ترکیبی درس ریاضی شرکت کرده بودند از دانش آموزانی که در دوره های صرفاً الکترونیکی و صرفاً حضوری در درس ریاضی شرکت کرده بودند بیشتر است.

 

۲-۳-۲- پژوهش های انجام شده در خارج از کشور

 

    1. گیج و برلاینر (۱۹۸۴) در تحقیقی نشان داده اند که کیفیت یادگیری در روش های تدریس فعال از جمله روش بحث گروهی بیشتر از روش های غیر فعال مانند سخنرانی و تمرین و تکرار است(لطف آبادی،۱۳۷۴).

 

    1. دوری و بلچر در پاییز سال ۲۰۰۱ روش تدریس فعال فناورانه (TEAL) را برای ۱۷۶ دانش آموز و در پاییز ۲۰۰۳ برای ۵۱۴ دانش آموز، برای بررسی درک مفهومی دانش آموزان قبل و بعد از مطالعه الکترومغناطیس با موفقیت اجرا کردند. گروه کنترل شامل ۱۲۱ دانش آموز بود که همین محث را با روش سنتی در بهار ۲۰۰۲ آموزش دیدند. دانش آموزان به سه گروه قوی، متوسط و ضعیف تقسیم شدند. تمام دانش آموزان در گروه های آزمایش که به روش فعال فناورانه(TEAL) آموزش دیده بودند، در فهم مفاهیم فیزیک به صورت شگرف و معناداری نسبت به گروهی که به صورت سخنرانی آموزش دیده بودند، نمرات شان پیشرفت کرده بود(دوری و بلچر،۲۰۰۵).

 

    1. بویل و همکاران (۲۰۰۳) پژوهشی را با عنوان استاده از دوره یادگیری ترکیبی برای بالا بردن یادگیری در برنامه های آموزشی انجام دادند. در این پژوهش از ترکیبی از تدریس سنتی، روش های نوین آموزشی و منابع انلاین و… استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از روش های ترکیبی از روش های سنتی وآنلاین به میزان چشمگیری یادگیری دانش آموزان دبیرستان را در درس ریاضی بهبود بخشیده است(به نقل از عبداله زاده، علی اکبر،۱۳۹۲).

 

    1. باراک و دوری ( ۲۰۰۵ ) نشان دادند که وارد شدن فن آوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه آموزشی ویژه دانش آموزان دوره متوسطه، منجر به ارتقای درک مفاهیم شیمی ، نظریه ها و ساختارهای مولکولی می شود(به نقل از بدریان، هنرپرور و ناصری آذر،۱۳۸۹).

 

    1. پلونز و رولتا (۲۰۰۷) نیز در پزوهشی به بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی مبتنی بر کامپیوتر بر ریاضیات پرداختند. این تحقیق که به روش شبه آزمایشی انجام شد نشان داد که این شیوه می تواند در تغییر ادراک ریاضی گروه آزمایش موثر باشد.

 

    1. سوان و همکاران(۲۰۰۸) پژوهشی با عنوان نقش نرم افزار های شبیه ساز در پیشرفت تحصیلی در دروس رشته های فنی انجام دادندکه نتایج آن حاکی از تاثیر استفاده از این نرم افزارها در پیشرفت تحصیلی دروس فنی دانشجویان بوده است.

 

    1. همچنین در درس های مختلف فیزیک پس از استفاده از روش یادگیری فعال فناورانه(TEAL) درصد مردودی ها به طور متوسط از ۱۵ درصد به کمتر از ۴ درصد کاهش یافته است (درمشکین ، ۲۰۰۸).

 

    1. شیه ، چانگ و لیو(۲۰۰۸) در بررسی تأثیر یادگیری فعال فناورانه در یادگیری فیزیک عمومی به این نتیجه رسیدندکه میزان یادگیری گروه آزمایش که با روش فعال فناورانه آموزش دیده بودند ۱۱ درصد بیشتراز گروه کنترل بوده است.

 

    1. لورنز و همکاران(۲۰۰۹) با تحلیلی که از تأثیر چند رسانه ای گرافیکی بر فرایند پبش نوشتاری دانش آموزان دوره ابتدایی داشته است معتقد است که استفاده از چند رسانه ای گرافیکی مزایایی در افزایش مهارت نوشتن برای دانش آموزان دبستانی در بر دارد.

 

    1. آدیمی (۲۰۱۲) در بررسی تأثیر آموزش به کمک کامپیوتر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه در درس مطالعات اجتماعی به این نتیجه رسید که کاربرد کامپیوترتأثیر معناداری در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در این درس دارد.

 

باتوجه به نتایج تحقیقات به عمل آمده به نظر می رسد سیستم آموزش ترکیبی فعال فناورانه، با امکان انعطاف پذیری در یادگیری و قابلیت بهره گیری از مزایای سه روش آموزش با بهره گرفتن از کاوشگری گروهی، شبیه سازی و سخنرانی کوتاه، در قالب کار گروهی به کیفیت بالای آموزش شیمی و ارتقاء یادگیری و یادداری دانش آموزان منجر شود. در این مطالعه به بررسی میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان دو گروه با بهره گرفتن از روش فعال فناورانه و روش معمول پرداخته شده است. به عبارت دیگر سؤال اساسی این است که ایا این روش تدریس با ویژگی های خاص خود در ارتقاء یادگیری و یادداری دانش آموزان موثر است؟ در این تحقیق ، محقق به دنبال پاسخ به این سوال است.
در جدول شماره۲-۱ پژوهش های مطرح شده در پیشینه پژوهش به صورت خلاصه آمده است:
جدول ۲-۱: خلاصه پیشینه پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:45:00 ق.ظ ]




فصل دوّم: بررسی و تبیین مسأله اسماء و صفات الهی در نظر صدرالمتألّهین

 

 

 

۲-۱. تعریف اسم

پیش از ورود به اصل مسأله و ارائه ی توضیحاتی پیرامون آن، لازم است تعریفی دقیق از مفاهیم آن بیان کرد، تا درکی روشن از آن داشته باشیم.

۲-۱-۱. اسم در لغت

اسم، در لغت از ریشه «س ‌م ‌و» به معنای بلندی و ارتفاع است.[۱] ادیبان و لغت شناسان عرب، معتقدند که «اسم»، از مادّه ی «وَسَم» به معنای نشانه و علامت است؛ پس کلمه ای است که بر مسمّا، یعنی شخصی که اسم بر آن اطلاق می گردد، دلالت می کند و نشانه و علامت آن است.[۲] هم چنین اسم، بر ذاتی که به صفتی موصوف گشته است، مانند «عالِم»، دلالت می‌کند.[۳]
علامه طباطبایی درباره اسم می نویسد:
نحویون، لفظ اسم را به بعضی از اقسام لفظ مفید، اختصاص داده اند، آن به این دلیل است که آن‌ ها گفته اند، لفظ مفید یا مستقلا،ً افاده معنی می کند یا مستقلاً افاده معنی نمی کند. در صورت اخیر، اسم است؛ و در صورت اول بر دو قسم است؛ زیرا یا دلالت می کند بر افاده و حصول معنی در زمان معین که فعل است و یا افاده معنی می کند نه در زمان معین که اسم است و به همین جهت، گفتند: اسم، لفظ مفردی است که بالوضع بر معنایی دلالت می کند بدون این که بر زمان معین، دلالت کند و در ادامه می گویند: متکلمین لفظ اسم را به بعضی از این اقسام، اختصاص دادند و آن، برای این است که هر ماهیتی یا خودش مورد لحاظ است، یا از این جهت که با صفت خاص توصیف می گردد، در نظر گرفته می شود. نوع اول مانند آسمان، زمین، مرد، دیوار اسم است. و نوع دوم مانند خالق و رازق و طویل و قصیر صفت است. کلمه ی اسم، به حسب لغت، چیزی را گویند که به وسیله ی آن، انسان به سوی چیزی راه پیدا کند، چه این که علاوه بر این، دلالت معنای وصفی ای را هم افاده بکند، مانند لفظی که حکایت کند از معنایی موجود در آن چیز و یا صرف اشاره به ذات آن چیز باشد، مانند زید و عمرو.[۴]
پایان نامه - مقاله - پروژه

۲-۱-۲. اسم در اصطلاح

 

۲-۱-۲-۱. معنای اسم از نظر صدرالمتألهین

صدرالمتألهین در اهمیّت شناخت اسماء الهی، معتقد است:
و اعلم أن العلم بالأسماء الإلهیه علم شریف دقیق و معرفه لطیفه غامضه و به فاق أبونا آدم علیه السلام على الملائکه.[۵]
بدان که علم به اسمای الهی، دانشی شریف و سودمند است و به این نام ها است که حضرت آدم(علیه السّلام) برفرشتگان برتری یافت.[۶]
چنان که خداوند متعال فرمود:
﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَهِ فَقالَ أَنْبِئُونی‏ بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ.قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ.قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ. ﴾[۷]
صدرالمتألهین در این باره آورده است:
إن الاسم مما یسبح به لا مما یسبح له.[۸]
اسم، آن چیزی است که بدان تسبیح گفته می شود و نه آن چیزی که بدان تسبیح کرده می شود و توسط آن اسم ها است که حقیقت مسمّی، شناخته می شود.[۹]
آن چنان که خداوند متعال می فرماید:
﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى﴾[۱۰]
صدرالمتألهین در این باره می نویسد: «أسمای خداوند تعالی درحقیقت، محمولات عقلی اند که ذات احدیت او بر آن ها شمول و احاطه دارد و هیچ گونه جعل و تأثیر به آن ها تعلّق نگرفته است و نخواهد گرفت؛ بلکه به «لاجعل» موجود و برای ذات ثابتند. آن ها دارای احکامی ثابت و آثاری لازم است که مظاهر آن أسمایند.»[۱۱]
وی در کتاب «المظاهر الهیه» اذعان می کند:
و ألیق المجعولات بأن یعرف بها ذاته-تعالى- و یکون مظاهر لأسمائه و صفاته هی کلمات اللّه التامات و الأرواح العالیات التی هی بمنزله أشعّه نور وجهه و کماله و معرّفات جلاله و جماله، فهی الأسماء الحسنى.[۱۲]
سزاوارترین این محمولات که ذات خداوند به آن ها شناخته می شود و مظاهری برای أسماء و صفات وی هستند، همان کلمات تامات و ارواح عالیات خداوند هستند که به منزله‌ی اشعه‌ی نور، وجه و کمال او را نشان می‌دهند و جلال و جمال وی را معرّفی می‌کنند و به آن ها أسمای حسنی نیزگفته می شود.[۱۳]
در چهار آیه از قرآن کریم نیکوترین نام‌ ها به خداوند اختصاص یافته است.
﴿وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى ﴾[۱۴]
«حُسنی» مؤنث «أحسن» اسم تفضیل از ماده‌ی «حَسَن (زیبایی)» به معنای «زیباتربودن» است بنابراین «اسماء حسنی» به معنی اسمی است که بهترین و زیباترین اسم‌ها است؛[۱۵] یعنی بر ذاتی دلالت می‌کند که به همراه صفتی از صفات کمال آن بوده، به‌ نحوی که بالاترین و برترین است؛ به تعبیر دیگر، اسمی که از ذاتی خبر دهد که متصف به کمالات وجودی، به صورت ذاتی و نامحدود است.[۱۶]

۲-۱-۲-۲. معنای اسم از نظر ابن عربی

در عرفان ابن عربی نیز، شناخت أسماء الهی اهمیّت دارد و ذات حق، تنها از طریق أسماء با کائنات ارتباط دارد. نه تنها أسماء، مبدأ اشیا هستند، بلکه معرفت به حق نیز تنها از راه أسماء و مظاهر او امکان دارد.[۱۷] ابن عربی، اسم را در مفهومی، عین مسمّا و در مفهومی دیگر غیر از مسمّا می داند.
وی در این باره می گوید:
هر اسمی هم بر ذات دلالت دارد و هم بر معنایی که برای آن در نظر گرفته شده است. پس از جهت دلالتش بر ذات، همه ی اسماء را دارا است و از جهت دلالتش بر معنایی که منحصر به آن است، از اسمای دیگر مثل رب و خالق و غیر آن جدا می گردد. بنابراین اسم از جهت ذات، همان مسمّا است و از جهت معنایی که به خصوص تنها برای آن در نظر گرفته شده جدای از مسمّا است.[۱۸]
ایشان هم چنین معتقد است که حق در ذات خود بی نیاز از جهانیان است و این أسماء هستند که ارتباطات حق را با مخلوقات برقرار می کنند؛ بنابراین عالم به أسماء نیازمند است. أسماء الهی، علت وجود عالم اند. حق در مرتبه ی اسماء، سببِ وجودِ عالم می گردد.[۱۹]
در عین حال اسماءِ، گاهی نزد عرفا به موجودات عینی نیز اطلاق می گردد؛ با این اعتبار که موجودات خارجی مظاهر و مجالی آن اسماءِ و معانی غیبیه‌اند و آن معانی و این موجودات عینی، اتّحاد مفهومی دارند اگر چه در وجوب و امکان متفاوتند.[۲۰]

۲-۱-۳. شمار اسمای الهی

درباره ی شمار اسماءالله به ارقام‌ مختلفی می توان اشاره کرد. مشهورترین رقم‌ها نود و نه اسم است که در کتاب های اهل سنت نقل شده است.[۲۱] در منابع شیعه نیز این معنا از طریق امامان(علیهم السّلام) و به نقل از حضرت علی(علیه السّلام) و ایشان هم از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده است که فرمودند:
إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِسْعَهً وَ تِسْعِینَ اسْماً مِائَهً إِلَّا وَاحِداً مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّهَ.[۲۲]
خدای عزوجل را نود و نه نامست، هرکه با آن ها دعاکند و خداوند را بخواند، خدا او را جواب دهد و دعایش را مستجاب کند. هرکس آن ها را احصاء کند، داخل بهشت شود.
شیخ صدوق می گوید منظور از «احصاء»، شمارش کردن آن ها نیست، بلکه به این معنا است که انسان به آن ها احاطه پیدا کند و معانی این صفات را درک کند.[۲۳]
مفسران قرآن کریم نیز این روایت را در کتب تفسیری خود آورده و به تفسیر آن پرداخته‌اند و گفته‌اند: منظور از «احصاء»، آن است که به این اسم‌ها و صفات و متصف بودن خدا به این اوصاف، ایمان داشته باشد و بکوشد آن ها را در وجود خود پیاده و منعکس سازد.[۲۴] متّصف شدن به این نام‌ها، انسان را به بهشت اسماء، نائل می‌کند و انسان با ریاضت‌های قلبی، مظهر أسمای الهی و آیت بزرگ خدا می‌گردد و وجودش وجودی ربّانی خواهد شد.[۲۵]
در برخی روایات دیگر برای خداوند به ۳۶۰ اسم و در برخی دیگر، خداوند دارای ۴۰۰۰ اسم است. اگرچه‌ در مورد روایت ۱۰۰۱ نام که ‌برخی‌ آن ‌را به ۹۹۹ نام ‌تحویل‌ کرده‌اند،[۲۶] نصی در احادیث‌ نبوی وجود ندارد؛ امّا با این حال دعای ‌جوشن‌کبیر، متضمن۱۰۰۱ اسم ‌الهی‌ است.[۲۷] با وجود این، هیچ‌ یک‌ از این‌ ارقام ‌و ارقام دیگری که‌ ذکر کرده‌اند، نمی‌تواند تعیین‌کننده‌ی شمار اسماء الهی باشد. این تفاوت، حاکی از تعارض نیست؛ بلکه دالّ بر توقیفی نبودن[۲۸] أسماء حسنی است؛ زیرا اسماء خداوند، حد و حصر و انتهایى ندارد.[۲۹]

۲-۲. تعریف صفت

 

۲-۲-۱. صفت در لغت

صفت، در لغت به ویژگی ها و چگونگی یک شیء اطلاق می گردد. در جای دیگر آمده است که آن، ریشه ی «وصف» است و «و» آن را حذف و به انتهای آن (ه) افزودند و به معنای آراستن و نعت است.[۳۰] همان گونه که «عده» که از «وعد» گرفته شده است. بنابراین صفت، مصدر بوده و معنای آن توصیف کردن است؛ با وجود این، صفت در بسیاری موارد به معنای حاصل مصدری، مانند علم به کار می رود. معنای لغوی صفت به لحاظ حاصل مصدری «اماره و علامت» و نشانه شیءِ است. علامتی که حالات خاص از حالات موصوف به آن شناخته می شود.[۳۱]

۲-۲-۲. صفت در اصطلاح

صفت در اصطلاح فلاسفه و متکّلمان، عبارت است از: معنی ناعتی که موجودیّت آن برای خود نباشد، خواه آن را موجودیّتی جدای از موجودیّتِ موصوف باشد یا نباشد؛ به عبارت دیگر، صفتِ شیء، عبارت است از؛ معنی ناعتی که از آن شیء بالذات یا بالعرض انتزاع گردد و عنوان و حکایت از آن است. به سخن دیگر، صفت عبارت است از، معنی ناعتی که ثبوت فی نفسه اش عین ثبوتش برای موصوف است؛ خواه ثبوت فی نفسه ی آن، عین موصوف باشد و خواه غیر آن باشد.[۳۲]
گاهی به خود صفت، اسم اطلاق می‌گردد؛ زیرا ذات در میان همه اسماء مشترک است و تکثر در اسماء به سبب تکثر صفات به اعتبار مراتب غیبیه ی حق تعالی است.[۳۳] گاهی در تعریف اسم و صفت، تعیّنات و حقایق خارجی از جهت ظهور ذات در آن‌ ها و ارتباط آن‌ ها با ذات مطلق، «اسم» نامیده می‌شود و همین تعیّنات و حقایق چنان چه تنها ملاحظه گردند، «وصف» خوانده می‌شوند.[۳۴]

۲-۲-۳. معنای صفت از نظر صدرالمتألهین

در نظام صدرایی، صفت دارای معنای عامی است که از شیء واجب یا ممکن انتزاع می گردد و بر آن حمل می شود؛ با این هدف که شیء را به تفصیل بشناساند. بنابراین زیادت و حمل چیزی بر ذات را صفت می نامند؛ خواه این زیادت تنها بر حسب مفهوم باشد و در مصداق، صفت با ذات، عینیت داشته باشد؛ یا بر حسب غیریّت در مفهوم و مصداق باشد؛ خواه در شیء مجرّد باشد یا در شیء مادّی محسوس، خواه صفت محسوس باشد یا معقول.[۳۵]
صفت در حقیقت از معنایی عام در موصوف خبر می دهد که موصوف و دیگران را که متصّف به آن صفت و شریک در آن ویژگی هستند، ممتاز می کند. برای مثال وقتی می گوییم: خداوند عالم است؛ علم، معنای عامّی است که می تواند بر خداوند و انسان اطلاق گردد؛ امّا باید به این نکته توجّه کرد که علم در انسان، زاید بر ذات است؛ امّا در خداوند، عینِ ذات است.[۳۶] نظر متکلمان و حکیمان الهی، آن است که اگر‌‌‌‌‌‌چه عقل به کنه حقیقت صفات الهی راهی ندارد، به وجهی قابل شناخت هستند و این مقدار معرفت که لازمه ی عبودیّت است؛ آدمی را بسنده است.[۳۷]
چنان که امام علی (علیه السّلام) می فرماید:
لم یطلع علی تحدید صفته و لا یحجبها عن واجب معرفته.[۳۸]
خدای تعالی، عقل های بشری را بر کرانه های صفاتش آگاه نکرد و از مقدار لازم معرفتش محجوب نساخته است.
در میان اقوال گوناگون، در مورد معناشناسی اوصاف الهی سخن درست، همان سخن صدرالمتألهین و حکیمانِ حکمت متعالیه است. صدرالمتألهین براساس اشتراک معنوی وجود و نظریه ی تشکیک وجود این مطلب را بیان می کند. او معتقد است که صفات الهی از حیث وجود شناسی، مقول به تشکیک خاصی[۳۹]و از نگاه معناشناسی، مشترک معنوی هستند که این معنا از اشتراک معنوی مبتنی بر تشکیک خاصی در وجود شناسی است؛ یعنی هر یک از صفات الهی مانند علم، قدرت، اراده، حیات و سایر صفات کمالی، مانند خود وجود، امری تشکیکی است که همه ی مراتب شدت و ضعف آن را این مفاهیم در بر می گیرد و این، همان اشتراک معنایی و تشکیک مصداقی است که روش توحیدی است.[۴۰]

۲-۳. فرق بین اسم و صفت

تعاریف لغوی که در مباحث قبل، در مورد اسم و صفت بیان گردید را می توان به معنای فرق بین اسم و صفت بیان کرد. در لغت عرب، اسم و صفت هر دو به معنای علامت و نشانه برای مسمّی و موصوف هستند؛ اما اسم شامل هر گونه علامت می شود، ولی صفت علامت خاصی است، علامت بودن آن مقید است؛ از این رو، میان اسم و صفت رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار است؛ یعنی هر صفتی، اسم است؛ اما هر اسمی، صفت نیست؛ مانند اعلام و اسم های خاص، مانند زید و بکر اسم هستند، ولی صفت نیستند؛ اما الفاظی که بیان گر وصف هستند هم اسم و هم صفت هستند، مانند عالم و علم.[۴۱]

۲-۳-۱. فرق بین اسم و صفت از نظر صدرالمتألهین

از نظر صدرالمتألهین، ذات عبارت است از؛ هویّت شی(هستی شی) و نحوه ی وجود خاص او که به واسطه ی آن، موجود می گردد و آن حقیقت ویژه ی اوست. پس برای هر هویّتی وجودی، صفات کلی ذاتی و عرضی است که تمامی مفهومات آن ها، به نحو اشتقاق بر آن هویّت صدق می کند. پس مشتقات، همان اسماء الهی اند که مبادی آن ها همان صفات الهی است. بنابراین فرق بین اسم وصفت در اعتبار عقلی، فرق بین مرکّب و بسیط در خارج است؛ چون مفهوم ذات در مفهوم اسم اعتبار گردیده، ولی داخل در صفت نیست؛ زیرا صفت یک امر عارضی است چون مقصود از صفت، معنایی است که حمل بر ذات نگردد و بدان عرض اطلاق می گردد. و مراد از اسم، معنایی است که بتوان آن را بر ذات حمل کرد که بدان عرضی اطلاق می گردد. از این رو، هر دو(اسم و صفت) در ذات متحّد و یکی هستند و در اعتبار، مغایرت و جدایی دارند همان گونه که در عرض و عرضی است.[۴۲]
الفرق بین الاسم و الصفه، کالفرق بین المرکب و البسیط بوجه، فإن الاسم کالأبیض و الصفه کالبیاض و الفرق بین العرضی و العرض عند محققی أهل النظر، أن المأخوذ «لا بشرط شیء» هو العرضی و المأخوذ «بشرط لا شیء» هو العرض، فالمسمى قد یکون واحدا و الأسماء کثیره و هی محمولات عقلیه و لیس المراد بها الألفاظ، لأنها غیر محموله حملا اتحادیا، و هذه الألفاظ التی هی بإزائها أسماء الأسماء عندهم، و أما تلک المحمولات فهی بالحقیقه علامات و معرفات للذات الموسومه بها.[۴۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:44:00 ق.ظ ]




بر عدم تقارن اطلاعات مؤثر باشند.
جوزف استیگلیتز راه کارهایی برای غلبه بر عدم تقارن اطلاعات ارائه می‌دهد که‌یکی از آنها بر طراحی نهادها مبتنی است. استیگلیتز استدلال می کند که نهادها می‌توانند در ایجاد و توسعه سیستم انگیزشی برای غلبه بر عدم تقارن اطلاعات، ایفای نقش کنند (استیگلیتز، ۲۰۰۲).
دانلود پایان نامه
نورث و توماس یک نهاد را به عنوان «توافقی بین واحدهای اقتصادی» تعریف می کنند. توافق بین واحدهای اقتصادی یا نهاد، سبب شکل گیری ساختاری می‌شود که به  آسانی تخطی از آن امکان پذیر نیست. برای مثال، اصناف مختلف در بازار مقرراتی وضع می کنند که هرچند الزام قانونی ندارد، ولی می‌تواند ضمانت اجرایی بالایی داشته باشد، به گونه‌ای که تخطی از آن با واکنش دیگران روبه رو  شده و در مواردی به حذف متخلف از بازار منتهی شود (نورث و توماس، ۱۹۷۳). نورث در نوشته‌ی دیگری تصریح می کند که نهادها شامل مجموعه‌ای از قید و بندهای رفتاری به شکل قوانین و مقررات، و همچنین مجموعه‌ای از هنجارهای رفتاری اخلاقی هستند؛ هنجارهایی که تعیین کننده ساختارهایی هستند که چگونگی مشخص کردن قوانین و مقررات و به اجرا درآوردن آن‌ ها را محدود می کنند. علاوه بر این، برای تغییر دادن انگیزه‌های ذاتی مبادلات بازار، همچون نفع شخصی، به کار برده می شوند (نورث، ۱۹۸۴).
ارائه اطلاعات و نظارت توسط دولتیکی از راه‌های غلبه بر عدم تقارن اطلاعات، گردآوری اطلاعات است. برخی افراد انگیزه گردآوری اطلاعات را دارند. کارفرما با گردآوری اطلاعات درباره متقاضیان کار میتواند کارگر خوبی بیابد. حال اگر آنچه کارفرما درباره متقاضی میداند دیگران هم بدانند دستمزد به صورت مزایده خواهد شد و لذا کارفرما اطلاعات گردآوری شده‌ مربوط به متقاضیان شغل را در اختیار دیگران نمیگذارد. اگر اطلاعات بلافاصله و کامل در سراسر اقتصاد منتشر شود، آنگاه هیچکس انگیزهای برای گردآوری اطلاعات نخواهد داشت. مادامی که برای گردآوری اطلاعات هزینه شود، بازارها نمیتوانند بهطور کامل از نظر اطلاعاتی کارا باشند. با توجه به‌اینکه بازار انگیزه مناسب را برای افشای اطلاعات فراهم نمیکند و مخارج کسب اطلاعات ممکن است بالا باشد؛ وظیفه دولت، تهیه و افشای اطلاعات است.
دولت می‌تواند با مدیریت ارائه اطلاعات و نظارت بر آن بر عدم تقارن اطلاعات غلبه داشته باشد. همچنین در مواردی که جمع آوری و افشای اطلاعات برای بخش خصوصی هزینه دارد، دولت می‌تواند با انجام آن به شفافیت اطلاعات در بازار کمک کند (داوودی و همکاران، ۱۳۹۱).
برخی از اقتصاددانان نقش دولت را در بازار به نقش دولت در حکومت تشبیه می کنند؛ به‌این بیان  که باید هر فرد برای تحقق دموکراسی واقعی یک رأی داشته باشد. در اینجا نقش دولت این است که زمینه رأی دادن را برای همه افراد فراهم کند. از طرفی برای تحقق بازار ایده آل، همه فروشندگان باید بتوانند کالای خود را در بازار عرضه کنند، و نقش دولت نیز این  است که اطلاعات را به گونه‌ای برای همه‌ی مؤسسه‌های تولیدی فراهم کند تا ورود آنان به بازار آسان باشد. (وست[۳۶]، ۱۹۹۲) به بیان دیگر، دولت به جای مداخله می‌تواند بازار را مدیریت کرده و هر زمان که لازم باشد برای جلوگیری از نارساییهای بازار اقدام لازم را انجام دهد. یکی از موارد مهمی که به نارسایی در بازار منجر می‌شود، نقصان اطلاعات است.  دولت می‌تواند با مدیریت و انجام اقدامات مدبرانه، نارساییهای ناشی از عدم تقارن اطلاعات را به کمترین مقدار برساند. برای مثال، وقتی کارگران خوب با کسب تحصیلات برای کارفرمایان علامت دهی می کنند، کارگران ضعیف نیز می‌توانند با کسب تحصیلات، این علامت را با مشکل روبه رو سازند. اینجاست که دولت می‌تواند با ایفای نقش مدیریتی بر عدم تقارن اطلاعات فائق آید. او می‌تواند با ابزار غربال کردن، این چالش را برطرف کرده تا میزان تحصیلات بتواند نقش علامت دهی خود را به خوبی ایفا و بر عدم تقارن اطلاعات، غلبه کند.
به نظر استیگلیتز اطلاعات، کالایی عمومی است. هنگامی که بخش خصوصی، اطلاعات را تولید می کند، بنگاه‌های دیگر نیز از عواید این اطلاعات بهره مند می شوند، در نتیجه، بخش خصوصی انگیزه‌ای برای تولید آن ندارد. دولت  می‌تواند از طریق جمع آوری و افشای اطلاعات و مدیریت صحیح شفافیت بازار، بسیاری از نارساییهای نقصان اطلاعات را جبران کند. (داوودی و همکاران، ۱۳۹۱)
در مقابل، اقتصاددانانی که بر نقش دولت در غلبه بر عدم تقارن اطلاعات تأکید می کنند، مخالفانی هم هستند که معتقدند دولت برای غلبه بر عدم تقارن اطلاعات نمی‌تواند نقش اساسی ایفا کند. آنان دولت را نهادی غیرکامل معرفی کرده و معتقدند که بخش خصوصی با ارسال علائم اطلاعاتی در بازار می‌تواند موفق تر از دولت بر عدم تقارن اطلاعات غلبه کند، زیرا دولت‌ها به ندرت اطلاعاتی بیش از بخش خصوصی دارند.
برای جمع بین این دو نظریه می‌توان گفت که دخالت دولت در بازار برای مدیریت و کنترل اطلاعات، مشروط به‌اینکه اطلاعات دولت بیش از بخش خصوصی باشد، مفید است. طبیعی است که در اینجا باید هزینه‌های اجرایی نیز در نظر گرفته شده و هزینه فایده شود و در صورت مقرون به صرفه بودن اقدام گردد. (فراهانی فرد، ۱۳۸۱)
غربالکردن از طریق بررسی: هیچ قانونی مبنی بر الزام بنگاه بیمه برای فروش بیمه به متقاضی پرداخت حق بیمه و یا الزام وامدهنده برای اعطای وام به متقاضی در نرخ بهرهای که اعلام کرده است، وجود ندارد. همچنین قانونی که کارفرما را ملزم به استخدام تمام کسانی کند که متقاضی شغل در دستمزد اعلام شده بودهاند نیز وجود ندارد. با بررسی میتوان افراد تواناتر را از افراد با توانایی کمتر جدا و به اصطلاح غربال کرد. این موضوع در مورد انتخاب پروژه برای اعطای وام بانکی نیز صادق است (همان).
مشاهده رفتار در بازار نیز یکی از سازوکارهای غربال‌گری است. از طریق مشاهده رفتار در مکان بازار، میتوان اطلاعات زیادی را جمعآوری کرد. به عنوان مثال، تمایل به خرید بیمه در یک قیمت خاص، اطلاعاتی را درباره متقاضی بیمه، به شرکت بیمه منتقل میکند. یا تمایل به فروش اتومبیل مستعمل، اطلاعاتی را درباره کیفیت اتومبیل منتقل میکند.
خود انتخابی[۳۷]: درحالتیکه مثلاً یک شرکت بیمه‌یا کارفرما میخواهد از انتخاب نامناسب اجتناب کند، خود انتخابی، روشی برای بررسی است. شرکت‌های بیمه از وضعیت ریسکپذیری مشتریان بی اطلاعاند. این شرکت‌های غیرمطلع، ترکیبهای متفاوتی را از حق بیمه‌ها و معافیت‌ها به مشتریان مطلع پیشنهاد میکنند و مشتریان با انتخاب خود، وضعیت خود را نشان میدهند. این نوع غربال کردن، خود انتخابی است.
نظارت و کنترل بهتر: به عنوان مثال، نصب دوربین ویدئویی در کارگاه برای ضبط رفتار کارگران. هدف از این کار مچ گیری در رفتار غیرمسئولانه است. هر چند زیرنظرگرفتن، عدم تقارن اطلاعات را کاهش می‌دهد؛ معمولاً پرهزینه است (میرجلیلی، ۱۳۸۶).
دستمزد بالاتر: براساس نظریه‌های دستمزد کارایی، بنگاه‌ها برای انصراف کارگران از کم کاری تمایل دارند دستمزدی به آنها بدهند که اولا تا حدی انگیزه کم کاری را از آنان بگیرد و ثانیا به خاطر بالاتر بودن این دستمزد از دستمزد تسویه کننده بازار قدری بیکاری در اقتصاد ایجاد کنند که کارگران با احساس نوعی تهدید به بیکار شدن از کم کاری اجتناب کنند. (شاکری، ۱۳۸۷، ص ۱۰۸۷).
پرداخت معوق: شرکت‌ها میتوانند پرداخت بخشی از جبران حقوق کارگر را به تأخیر اندازند. بنابراین اگر کارگری از زیر کار شانه خالی کند و اخراج شود، آن گاه جریمه سنگینتری را متحمل خواهد شد. یک مثال از جبران معوق، همان پاداش پایان سال است. بنابراین افزایش سالانه دستمزد، به دلیل افزایش سنوات خدمت و افزایش تجربه نیست، بلکه به سبب واکنش به مخاطره اخلاقی است (میرجلیلی، ۱۳۸۶).
بهبود قرارداد: کارفرمایی که در نظر دارد کارگزارش، کار را با کیفیت مطلوب انجام دهد، در قرارداد این امر را مشخص خواهد کرد و یا وامدهندهای که قصد دارد وام در فعالیت‌های با ریسک بالا استفاده نشود، آن را در قرارداد وام مشخص خواهد کرد. اینگونه مخاطره‌های اخلاقی درباره «اقدامات» با بهبود قرارداد (کار و وام)، کاهش مییابد (میرجلیلی، ۱۳۸۶).
بازار اسلامی
بازار مرکز شهرهای اسلامی، کانون به‌هم‌پیوسته بازرگانی و داد و ستد کلّی و جزئی صنعتگری، پیشه‌وری و سایر فعالیت‌های اقتصادی و مرکز اصلی ستاد هدایت، سازماندهی و نظارت اقتصادی از جمله سرمایه‌گذاری، پرداختن به امور مالی و اعتبار سنّتی است. به لحاظ همین هم‌بافتگی و کلّیت خود، بازار محور مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در چارچوب هیئت‌های مذهبی در زندگی شهری است (مومنی، ۱۳۷۳، ص۲۰۹). چنان‌که ملاحظه می‌شود، وقتی به وصف بازارهای اسلامی می‌رسیم، مفهوم «بازار» از قلمرو مکان یا سازوکار مبادله فراتر می‌رود و فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی و خیرخواهانه را نیز دربر می‌گیرد (رجایی، ۱۳۸۹)
بازار را از جهت داشتن عناصر مذهبی چون مساجد، تکایا، مدارس و حسینیه‌ها «روح شهر»، خود بازار را با عناصر و ‌نقش‌های فضایی آن «قلب شهر»، (همان، ص۴۰) و کاسب را «حبیب خدا» معرفی کرده‌اند. متقابلا، در بعضی روایات، به دلیل غفلت از یاد خدا و سرگرم شدن به امور دنیوی، بازار مذمّت شده و امیرالمؤمنین علی(ع) آن را «جای‌ حاضر شدن‌ شیطان‌ و نمایشگاه‌ فتنه‌ و طغیان» (نهج البلاغه، نامه ۶۹) برشمرده اند.
همه نقش آفرینان اقتصادی به گونه‌ای بازخورد عملکرد خود را در بازار بررسی می کنند، و این خود گویای حساسیت این نهاد اجتماعی است. سالم سازی محیط بازار می‌تواند نقش بسیار مفید و مؤثری در کارایی آن داشته باشد تا بازار وظیفه خود را در تعیین و تثبیت قیمت‌ها و هدایت تولیدکنندگان، فروشندگان و مصرف کنندگان به سامان برد و عهده دار کیفیت و کمیت تولید و مصرف و رفاه و آسایش بیش تر افراد جامعه گردد و به طور کلی سازماندهی امور اقتصادی هر جامعه را در دست گیرد.
از آنجا که بازار محل داد و ستد و تجارت است، اهمیت آن را بیش تر باید در اهمیت داد و ستد جست و جو کرد. تجارت و بازرگانی در اسلام اهمیت فوق العاده‌ای دارد. زیرا علاوه بر فراهم آوردن کالاهای مورد نیاز جامعه که سبب رفاه بیشتر جامعه می‌شود، یکی از راه‌های مهم اشتغال سالم و کسب درآمد محسوب می‌شود. امیرالمومنین (ع) می فرماید: «به داد و ستد بپردازید که مایه بی نیازی از آن چه در اختیار مردم است می‌باشد.» (الکافی، ج ۵ ص ۱۴۹ح۹، الخصال، ص ۶۲۱)
از سوی دیگر کارکرد خود بازار نیز اهمیت ویژه‌ای دارد: همه تولیدکنندگان نمی‌توانند به طور مستقیم محصولات خود را بفروشند و اصولا تحقق چنین امری برای گسترش فعالیت‌های اقتصادی مقرون به صرفه نیست. بازار می‌تواند واسطه بین تولیدکنندگان و خریداران باشد و با تعیین مناسب قیمت‌ها کارکرد اقتصادی جامعه را تنظیم کند و تولیدکنندگان را به سوی نیازهای واقعی جامعه سوق دهد و با فروش کالاها و خدمات موجب بازتولید محصولات و استمرار این روند شود.
طبیعی است اگر فعالیت بازار با احتکار و انحصار و تعیین نامناسب قیمت‌ها همراه شود، منابع محدود و در دسترس جامعه به جهتی سوق خواهد یافت که در بهترین وضعیت صرفا منافع عده محدودی را تامین کند و منافع جامعه قربانی خواهد شد.
بازار مکانی برای تسهیل مبادلات است و اگر به کانونی تبدیل شود که جمعی با افزودن قیمت‌ها و واسطه گریهای مضاعف و بی حاصل تنها در فکر افزایش سود خود باشند، از کارکرد واقعی خود دور خواهد شد و این انحراف موجب گرایش بیش از حد افراد به‌این بخش می‌شود؛ بخشی که صرفا واسطه گری می‌کند و در نهایت با افزایش قیمت‌ها و کاهش تولیدات واقعی، رفاه جامعه را کاهش داده، نابرابریها را می افزاید.
افراد در بازار هر لحظه در معرض خطر سقوط و انحطاط مالی و اخلاقی اند، و از سوی دیگر حیات اجتماعی و اقتصادی جامعه به بازار وابسته است. روایاتی‌ که‌ در ذمّ‌ بازار وارد شده‌اند، درصددند احتمال‌ سقوط‌ مالی‌ و اخلاقی‌ بازاریان‌ و هرکسی‌ که‌ به‌ گونه‌ای‌ با بازار سروکار دارد را به حداقل برسانند (نظرپور، ۱۳۸۰، ص۲۲۲). خطرات جدی مانند تسلط شیطان بر انسان می‌تواند شیرازه بازار را تهدید کند، در روایات گوشزد شده است. تقوای الهی و مراقبت بر انجام دستورات و پرهیز از محرمات عامل درونی بسیار مهمی برای دور ماندن از این خطرات است.
در واقع طبیعت بازار چنان است که انسان را به خود مشغول می دارد و تمام توجه او را به سود بیشتر معطوف می‌کند. اگر انسان غفلت ورزد و جهت تعالی معنوی خود به دقت مراقبت نکند، احتمال عادی شدن این غفلت و سرانجام نهادینه گشتن آن در سراسر زندگی وجود دارد و این خسرانی بزرگ است، و بازار که می‌تواند مکانی برای کسب درآمد و تامین رفاه مادی و در نهایت زمینه ساز تعالی معنوی انسان باشد، خود به مکانی برای سقوط معنوی تبدیل گردد (نظرپور، ۱۳۸۰، ص۲۲۶). دین مبین اسلام در جهت تعالی انسان و دستیابی به رفاه آموزه‌هایی را در زمینه تجارت سالم ارائه نموده است که در ادامه بدان اشاره می‌شود.
۲-۳-۱ آموزه‌های اسلامی در زمینه تجارت
یکی از ثمرات ارزشمند حاکمیت آموزه‌های اسلامی در «سوق مسلمین» و «تجاره عن تراض» پدیده انصاف و شکل‌گیری قیمت عادلانه در این بازار است. حاکمیت این قواعد بر فضای بازار از بازاری، عنصری متدین و کسی که در مسیر قرب خداوند گام برمی‌دارد و دوستی با خدا را برگزیده است، می‌سازد و او را در مقابل خطاها و لغزش‌ها در معاملات حفظ می‌کند. فضای فیزیکی بازار اسلامی، توجه به خداوند، ترس از یوم الحساب و اخلاقیات حاکم بر این بازار موجب می‌شود عناصر مختلف بازار نه تنها به انگیزه مادی که با انگیزه‌های قوی الهی از پنهان‌کاری اطلاعات پرهیز نموده و به دنبال شفاف سازی باشند. نتیجه‌این شفافیت که می‌توان از آن به شفافیت قوی نام برد؛ کاهش قیمت، تسهیل مبادلات و در نتیجه افزایش رفاه مصرف‌کننده، اضافه ارزش تولیدکننده و سرانجام افزایش کارآیی بازار می‌باشد.
بیشتر آموزه‌های اسلامی در زمینه تجارت که موجب کارایی مطلوب بازار از نظر اجتماعی و فردی می‌شود، در مقام وجوب یا حرمت نیست و با عنوان کراهت یا استحباب آمده است. از آنجا که این احکام الزامی نیست و نمی‌توان از طریق ضمانت‌های بیرونی و به صورت قهری تجار و بازاریان را به تحقق آنها واداشت، چاره‌ای نیست جز اینکه انگیزه‌هایی را در آنان ایجاد کرد تا ضمانت‌های درونی تثبیت شود و ایشان خود به اجرا یا ترک آنها تمایل داشته باشند. البته در مواردی با حکم حکومتی می‌توان به احکام مباح، حکم وجوب یا حرمت داد.
ممانعت از احتکار، قیمت گذاری و نظارت بر قیمت‌ها، کنترل توزین کالاها، برخورد با ناقضان حریم و قوانین بازار، ممنوعیت ذبح حیوانات مریض و ناقص، بردباری، پرهیز از دروغ، آسان گرفتن معامله، راضی بودن به حق خود و پرداختن حق دیگران، کامل کردن پیمانه‌ها و وزنها، تعریف نکردن از کالای خود و بدگویی از جنس دیگران، پرهیز از سوگند در معامله و کتمان عیوب و… همه از مصادیقی است که با نهادینه شدن آنها احتمال سقوط فردی و اجتماعی بسیار کاهش می یابد و بازار سالم را به ارمغان می آورد. دعاهای ورود و خروج و جلوس در بازار را نیز می‌توان در همین جهت تفسیر نمود.
امام علی (ع)می فرمایند: «ای تاجران، اول فقه سپس تجارت، اول فقه سپس تجارت، اول فقه سپس تجارت، قسم به خدا همانا ربا در این امت مخفی تر از حرکت مورچه بر سنگ است.» (الکافی ج ۵ ص ۱۵۰ح۱، تهذیب الاحکام ج۷ ص۶ ح۱۶).
و نیز می فرمایند: «تعریف و ذم فروشنده از کالا، سوگند در معامله، کتمان عیوب، در صورتی که از این اعمال دوری کنید معاملات شما صحیح خواهد بود و از حرام به دور خواهید ماند» (المقنعه، ص ۵۹۱).
امام صادق (ع) می فرمایند: در گفتار خویش راستگو باش. اگر مال التجاره عیبی دارد آنرا نپوشانی. سفارش دهنده را مغبون نسازی که فریب دادن او حلال نیست. جز آنچه برای خود می پسندی برای مردم مپسند. حق بده و حق بگیر. از سوگند خوردن بپرهیز (جوادی، ۱۳۶۱، ص ۳۶۵).
مطالعه اسناد و متون اسلامی در زمینه تجارت نشان می‌دهد در اسلام آموزه‌های بسیاری جهت انجام معاملات صحیح و افزایش کارایی بازار وجود دارد. در ادامه مهم‌ترین آموزه‌های اسلامی در زمینه تجارت در جدول ۲-۱ بیان شده است:
جدول ۲-۱: آموزه‌های اسلامی در زمینه تجارت

 

ردیف آموزه‌های اسلامی ردیف آموزه‌های اسلامی
۱ هر کالا و خدمتی را در بازار خودش قرار دادن (جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۲۳) ۲۸ عدم تزیین کالا: ترغیب نکردن خریدار و ایجاد نیاز کاذب در او (شرح لمعه، ج ۱، ص۱۰۴)
۲ اصلاح مال التجاره و آوردن جنس مرغوب (جواهر الکلام، وسائل الشیعه ج۱۲ص۳۳۲) ۲۹ تعیین نکردن نسبت سود و تخفیف به سرمایه (بصورت درصد) (شرح لمعه، ج۱، ص ۱۱۷)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:44:00 ق.ظ ]




تحقیقات مشابه بر روی گروه های سنی دیگر به دلیل اینکه گردن درد در بین اقشار مختلف جامعه مشکل شایعی است و شیوع آن با توجه به افزایش سن، افزایش می یابد، انجام گیرد .
منابع فارسی:
-احسانی فاطمه، مصلی نژاد زهرا.(۱۳۹۰) .شیوع گردن درد مزمن غیراختصاصی در کارمندان سازمان بهزیستی شهرستان سمنان، عوامل موثر و پیامدها.نشریه تخصصی فیزیوتراپی،دوره اول،شماره اول، ص ۲۲-۱۹.
-آرامی جواهر، سلطانی اصغررضا، خلخالی زاویه مینو، رهنما لیلا. (۱۳۹۰). تاثیر دو روش تمرین درمانی حس عمقی و تحملی در بیماران با گردن درد غیراختصاصی.مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل،دوره چهاردهم،شماره یک،صفحه ۸۴-۷۷.
-آشتیانی احمدرضا، ابراهیمی اسماعیل، ترکمان گیتی، امیری محسن(۱۳۹۲). تاثیر تمرینات ثبات دهنده و ایزومتریک حداکثری بر درد، ترس از درد و حرکت و ناتوانی در بیماران گردن درد مزمن غیراختصاصی. نشریه تخصصی فیزیوتراپی، دوره سوم، شماره دو
-افهمی نجمه (۱۳۸۹). مقایسه قدرت عضلات خم کننده سطحی و عمقی گردن در دختران دارای ناهنجاری سر به جلو و سالم. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده تربیت بدنی دانشگاه شهید باهنر کرمان، ص ۳۵-۱۵.
-اکبری اصغر،غیاثی فاطمه،براهویی مریم،عرب کنگان محمدرضا(۱۳۸۸) . مقایسه اثربخشی تمرین های اختصاصی ثبات دهنده عضلات و تمرین های دینامیک در بهبود ناتوانی و درد مزمن گردن.مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی گرگان،دوره یازدهم،شماره چهارم،صفحات ۳۸- ۲۹.
-امیری اریمی سمیه، سلطانی اصغر، سخایی یعقوب، خلخالی مینو، رهنما لیلا. (۱۳۹۱) بررسی قرینگی ابعاد عضله مولتی فیدوس گردن در زنان مبتلا به گردن درد مزمن غیراختصاصی یکطرفه و سالم توسط اولتراسونوگرافی. مجله علمی پژوهشی توانبخشی نوین دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران دوره ۷ شماره ۱، ص۲۰ -۱۳.
-باقری رسول، سرمدی علیرضا، داداشی لیلا. (۱۳۹۱). بررسی اثرات یادگیری سیستم تعادلی بایودکس هنگام ارزیابی تکلیف پوسچرال در آزمون های مکرر. کومش- جلد ۱۳ ، شماره ۳ . صفحه۳۶۰- ۳۵۸
-جلالی نرگس . (۱۳۹۲) . بررسی تاثیر ۸ هفته ورزش درمانی بر کنترل قامت کودکان بیش فعال (ADHD). پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی.
-جوانشیر خدابخش ، محسنی محمدعلی، امیری محسن، سلطانی اصغر رضا، رهگذر مهدی. (۱۳۸۹). مقایسه ابعاد عضله Longus Colli به وسیله اولتراسونوگرافی در بیماران مبتلا به درد مزمن گردن غیراختصاصی و افراد سالم. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی گرگان ، دوره ۱۲ ، شماره ۱، صفحات ۳۳ تا ۳۷.
-حسینی رقیه. (۱۳۹۰) تاثیر و ماندگاری یک دوره تمرین ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای دختران نوجوان با تاکید بر تیپ بدنی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد تهران. ص ۱۰-۵ .
-حصاری امین. (۱۳۸۷). اثر یک دوره برنامه تمرینی ثبات مرکزی بر تعادل ناشنوایان، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه گیلان، دانشکده تربیت بدنی.
-خدابخشی محمود ، هاشمی سیدعلی اکبر ، ابراهیمی احمد ، کوشکی حسن .(۱۳۹۱) تأثیر ۸ هفته تمرینات با تخته تعادل بر تعادل پویای فوتبالیست های جوان.پژوهش در علوم زیستی. صفحات۱۱ -۱.
-دبیدی روشن ، ولی اله .( ۱۳۸۱ ). ساختار و عملکرد دستگاه عضلانی اسکلتی ، واتکینز، جیمز ، امید دانش .
-زمانی جابر. (۱۳۸۹). مقایسه تاثیر ۸ هفته تمرینات پلیومتریک ، تعادلی و ترکیبی بر حس عمقی مفصل زانو و تعادل ایستا. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان، ص ۱۵-۲
-سلیمی مهدی، احمدی امیر، معروفی نادر.(۱۳۹۲). بررسی فعالیت عضلات سطحی گردن حین حرکات سریع اندام فوقانی در بیماران مبتلا به گردن درد غیر اختصاصی مزمن و گروه کنترل. مجله علمی پژوهشی توانبخشی نوین دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران دوره ۷ شماره ۱ ص۶۱ -۵۵.
-صالحی سولماز، هدایتی رزیتا، بختیاری امیر هوشنگ، سنجری محمدعلی، قربانی راهب.(۱۳۹۲). بررسی مقایسه ای تاثیر تمرینات ثباتی و کششی-تقویتی بر شاخص های تعادلی در افرادی با وضعیت جلو آمده سر.توانبخشی،دوره چهاردهم،شماره اول.
-طاهری حسین. (۱۳۸۹). تاثیر ۸ هفته تمرین درمانی منتخب و برنامه خود درمانی با بروشور بر میزان درد و ناتوانی مزمن گردن کاربران یارانه. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان،ص ۱۶۴-۱۶۲.
-علیزاده محمدحسین، قیطاسی(۱۳۹۱). مفاهیم بنیادی حرکات اصلاحی.
-قادری فریبا.(۱۳۸۹). مقایسه الگوی فعالیت عضلات کمربند شانه ای در افراد مبتلا به گردن درد مزمن و افراد سالم. رساله دکتری دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
- قاسمی وحید ، رجبی رضا ، علیزاده محمدحسین ، دشتی کمیل.(۱۳۹۰). مقایسۀ تعادل پویا در مردان دارای کف پای متفاوت. طب ورزشی _ ، شماره ۶ ص : ۲۰-۵
-معروفی نادر، احمدی امیر، موسوی خطر سیده رقیه.(۱۳۹۰). مقایسه فعالیت عضلات گردن بین افراد سالم و بیماران گردن درد مزمن بااستفاده از الکترومیوگرافی.مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران،دوره بیست و یکم،شماره۸۵، ص۴۴- ۳۸
-موسوی سیدخلیل، عنوانی وحید، صادقی حیدر (۱۳۹۰) . تاثیر خستگی عضلات اندام تحتانی بر تعادل ورزشکاران نخبه جوان. مجله علمی پژوهشی توانبخشی نوین دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران دوره ۷ شماره ۲.
منابع لاتین:
-Beinert Konstantin, Taube Wolfgang. (2013). The Effect of balance training on cervical sensorimotor function and neck pain. Journal of Motor Behavior 45(3): 271-278.
-Bronfort Gert, Evans Roni, Nelson Brian, Aker Peter.(2001) A Randomized Clinical Trial of Exercise and Spinal Manipulation for Patients With Chronic Neck Pain. SPINE Volume 26, Number 7, pp 788–۷۹۹.
-Chae SH, Lee SJ, Kim MS, Kim TU, Hyun JK. (2010) Cervical multifidus muscle atrophy in patients with unilateral cervical radiculopathy. J Korean Acad Rehab; 34: 743-751.
- Chen Xiaoqi, Treleaven Julia.(2013). The effect of neck torsion on joint position error in subjects with chronic neck pain. Manual Therapy 18 :562-567.
-Cheng K. (2004). A Systematic Perspective of Postural Control.
-Cheng J, Wang YF. (2007). Comparison of postural control between normal and attention deficit hyperactivity disorder boys. Beijing Da Xue Xue Bao 39:531–۵۳۴.
-Corneil BD, Olivier E, Munoz DP. (2002). Neck muscle responses to stimulation of monkey superior colliculus. I. Topography and manipulation of stimulation parameters. J Neurophysiol.;88(4):1980-99.
Dusunceli Yesim, Ozturk Cihat , Atamaz Funda, Hepguler Simin, and -
Berrin Durmaz. (2009). EFFICACY OF NECK STABILIZATION EXERCISES FOR NECK PAIN. Rehabil Med; 41: 626–۶۳۱.
-Eftekhar Sadat Bina, Babaei-Ghazani Arash, Azizi Roghaye, Parizad Marziyeh.(2013). Prevalence and Risk Factors of Neck and Shoulder Pain in Medical Students of Tabriz University of Medical Sciences. Tabriz University of Medical Sciences.,. Medical Journal of Tabriz University of Medical Sciences and Health Services Vol. 35, No. 3 12-17.
- Emery Kim, Bridget Gervasi, Julie N, Fedorowich Larissa. (2013).
Gender differences in neck/shoulder muscular patterns in response
to repetitive motion induced fatigue. Journal of Electromyography and Kinesiology 23 : 1183–۱۱۸۹.
-Fejer Rene, Ohm Kyvik Kirsten, Hartvigsen Jan. (2006) The prevalence of neck pain in the world population systematic critical review of the literature. Eur Spine J 15: 834–۸۴۸.
-Field, S., Treleaven, J., & Jull, G. (2008). Standing balance: A comparison between idiopathic and whiplash-induced neck pain. Manual Therapy, 13, 183–۱۹۱.
Gong Wontae.(2013) . Effects of Cervical Joint Manipulation on Joint-
Position Sense of Normal Adults. 25: 721–۷۲۳.
-Grip Helena. (2000). Biomechanical assessment of head and neck movements in neck pain using 3D movement analysis. university medical dissert ationsSn O . 1 1 6 08.
-Jull G, Sterling M, Falla D, Treleaven J. O Leary S. (2008). Whiplish, Headache, and Neck pain. P 60-67, 72-75.
-Hertling D, Kessler RM.(2006) Management of Common Musculoskeletal Disorders: Physical Therapy Principles And Methods. 4th ed. Lippincott Williams & Wilkins; 708-720.
-Hogg-Johnoson S, van der Velde G, Carroll L. (2008). The Burden and Determine Neck pain in the General Population, Eur Spine J, 17:39-51.
-Hoy D.G, M. Protani, R. Buchbinder. (2010). The epidemiology of neck pain. Research Clinical Rheumatology 24 : 783–۷۹۲.
-Korthals-de Bos IB, Hoving JL, Van Tulder MW, Rutten-van Molken MP, Ader HJ, De vet HC and et al. (2003). Cost effectiveness of physiotherapy, manual therapy, and general practitioner care for neck pain: economic evaluation alongside a randomised controlled trialcommentary: bootstrapping simplifies appreciation of statistical inferences. BMJ; 326 (7395) :911-4.
-Karlberg M, Magnusson M, Malmstrom E, Melander A, Moritz U. (1996). Postural and symptomatic improvement after physiotherapy in patients with dizziness of suspected cervical origin.
-Kristjansson E, Treleaven J. (2009) Sensorimotor function and dizziness implication for assessment and

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ق.ظ ]