(همان: ۴۶۷)
کاربرد حروف
حروف اضافه مضاعف
یارب چها به سینه این خاکدان در است کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را
(همان: ۹۰)
تو به آزادگی اندر همه عالم ثمری سرو من چیست به عالم ثمری بهترازاین
(همان:۳۶۴ )
توچشمه ای چو برون آمدی به هرز مرو به رودخانه درت اتصال با دریاست
(همان: ۱۱۲)
یک جهان تاب ملال و یک جهان نور امید آن به موی اندرنهان واین به روی اندرمیان
(همان: ۱۵۵۹)
به زندان اندرون آزادگی هاست به ظلماتست آب زندگانی
(همان:۴۱۷)
«را» به معنی «برای»
به عبث حمل مکن رقص و سماع حافظ عشقبازیست خدا را و نه کار بازیست
(همان: ۱۲۵)
«رای» فکّ اضافه
هرکه سر داد درین مرحله سر خواهد داد شمع را سر، دم تیغ از قبل غمازیست
(شهریار، ۱۳۸۶: ۱۲۶)
موسقی را چاشنی از جاز باید والسلام دستگاه شور ما با شوریش بی چاشنی است
(همان: ۱۲۶)
عشق را آب بقا خورده است، تیغ کشتگانش عمر جاویدان کنند
(همان: ۲۲۲)
پروانه را زبان سخن نیست آتشین از شمع پرس قصه سوز و گداز من
(همان: ۲۵۶)
دوشم که راه خواب زد افسون چشم تو مرغان باغرا به لب افسانه تو بود
(همان: ۲۳۰)
روزه داران را به رخ آبی زدند خواب را بر چهره مهتابی زدند
(همان: ۷۶۸
«با»به معنای «در مقابل»
با رنگ و بویت ای گل، گل رنگ و بو ندارد با لعلت آب حیوان آبی به جو ندارد
(همان: ۱۵۹)
«نه» به معنای «نیست»
گرچه شهر و همه یاران بستانند از من شهریار آن نه که از یاد برد یاران را
(همان: ۸۶)
شیری نه که از بیشه برون تازد و گیتی پر کشمکش جیفه و غوغای کلاب است
(همان: ۱۰۲)
چه عالمی که دلی هست و دلنواز نه چه زندگی که غمم است و غمگسارم نیست
(همان: ۱۲۹)
برو به کنج خراباتت ای ندیم گدایان تو بختت آن نه که راهی بود به خلوت شاهت
(همان: ۱۴۹)
ناکسا نند و کس نه با من یار ای کس بی کسان به دادم رس
(همان: ۲۶۹)
کاربرد «ک» برای تقلیل و تدریج در قید
پیش پای پیک جانان گر بجنبی کم کمک هر قدم از همت پاکان به جان یابی کمک
(همان: ۲۸۱)
رودم و از دوری دریا بنالم زیر لب ابرم و در حسرت گلزار بارم نم نمک
(همان: ۲۸۲)
هر که سترش بود و بر سر می کشید کمترک زقّوم دوزخ می چشید
(همان: ۷۶۸)
بنده هم گر میلتان شد کم کمک می توانم با شما کردن کمک
(همان: ۷۶۹)
می شد آهسته به روزن نزدیک کم کمک شد دم روزن تاریک
(همان: ۹۳۱)
ک تحبیب
ماه را می نگرم مادرکی نورانی است که به دور و برخود دخترکانی دارد
حضرت علی (ع) در خطبه ۱۸۲در این زمینه می فرماید: پس بترسید از خداوندی که شما در برابر نظر او هستید و موهای پیشانی و خفت و خیز و نشست و برخاست شما در دست اوست .اگر شما اعمالی را پنهانی انجام می دهید و با کسی نگویید، او می داند و اگر آشکار نمایید، می نویسید نگهبان گرامی (فرشتگان) را بر شما واداشته که حقی از قلم نمی اندازند وبیجا و ناکرده را نمی نویسند. (فیض الاسلام،بی تا، ص،۶۰۲)
این شیوه نظارت را روش مستقیم و بدون واسطه نامیده اند، زیرا خداوند مستقیما” و بدون واسطه انسان را زیر نظر دارد.
۲-۳-۱-۲۲- ۲- خود نظارتی: بر طبق این روش انسان باید در مسیر رشد و تکامل خویش بر اعمال و رفتار خود نظارت و کنترل داشته باشد، این کنترل که در نتیجه نظارت الهی است یک کنترل درونی است که از آن به (نفس لوامه) تعبیر شده است، یعنی نفسی که انسان در مقابل (نفس اماره) کنترل می کند تا مبادا از مسیر اصلی منحرف شود.حضرت علی (ع) درجای دیگر می فرماید: (العلم من عرف قدره وکفی بالمرءجهلا الایعرف قدره) شخص دانا و علم کسی است که قدر خود را بشناسد و برای جهل و دانایی انسان همین بس که از قدر و منزلت خویش بی خبر ماند.( سرمدی ،۱۳۷۹ص، ۹۲)
انسانی که قدر و منزلت خود را درک کند، استعدادهای مثبت وجود خود را به هدر نمی دهد چنین انسانی نسبت به رشد و کمال خود به دیده بی اعتنایی نمی نگرد و حسنات خود را شوخی تلقی نکرده به بازی نمی گیرد. این انسان به جای آنکه به عیب جویی از این و آن بپردازد، به عیب خویش توجه کرده، سعی در اصلاح خویش می کند. (انسان کامل از دید نهج البلاغه ۱۳۶۲)
۲-۳-۱-۲۳- نظارت با واسطه و مستقیم
این نوع نظارت توسط مدیریت سازمان انجام می گیرد دکتر افجه ای درباره این نوع نظارت می نویسد: ( از آن جا که نظارت الهی، نیاز به زمان و امکانات معنوی بسیار از بابت انسان های مشغول در آن سازمان دارد، تا زمان تحقق این امر به طور مطلق نیز مدیران نباید غافل نشسته، سازمان را به حال خود رها سازند. برای پیشبرد این امر لازم است مدیران، با فراغت، پویایی، و کارایی که لازم مدیر بودن آن است با حضور به هنگام در محیط کار بر نحوه ی رفتار و کردار کارکنان آگاهی یابند و همچنین از طریق تماس با مراجعین سازمان، مدیران قسمت ها و شنیدن سخنان آنان از چگونگی ارائه خدمت توسط کارکنان مطلع شوند. بدیهی است این روش نظارت نیاز به امام گونه و مغز گونه عمل نمودن مدیر در درون سازمان داشته، مدیری که درگیر امور اجرایی باشد قادر به اعمال چنین نظارتی نیست.)
(افجه ای ، ۱۳۶۴، ص، ۱۱۸)
۲-۳-۱- ۲۴- نظارت غیر مستقیم
در این روش، یک مدیر اسلامی کار نظارت بر سازمان را از طریق بازرسان مخفی انجام می دهد. حضرت علی (ع) در فرمان خود به مالک اشتر در این زمینه چنین می فرماید: (مقتضی است به منظور انجام این مسئولیت بزرگ (فرمانداری مصر) بر اعمال خویش گروهی بازرسان مخفی بگماری تا پنهانی تورا از چگونگی امور مملکت مشخص دارند) .(فاضل ،۱۳۶۷،ص، ۳۲)
۲-۳- ۱-۲۵-چرخه اعتبارات هزینه ای و تملک دارایی های سرمایه ای
با عنایت به اینکه بدون شناخت مراحل چرخه اعتبارات هزینه ای و بودجه ای، پرداختن به وظایف نظارتی ذیحساب و عاملان ذیحساب در ناجا و تأثیر نظارتی و مذکور مشخص نخواهد شد لذا لازم است چرخه اعتبارات از مراحل تهیه و تصویب تا ابلاغ و اجرا و اصطلاحات و مفاهیم مرتبط ابتدا بیان شود که در ذیل این مهم مورد بررسی قرار می گیرد:
بودجه از چهارمرحله تشکیل میشود که در مجموع این چهار مرحله را دوره یا سیکل بودجه نامیده اند
این چهار مرحله عبارتند از:
۱- تهیه، تنظیم بودجه (بودجه پیشنهادی).
۲- تصویب بودجه (بودجه مصوب).
۳- اجرای بودجه (بودجه تخصیصی).
۴- نظارت و کنترل بودجه (تفریق بودجه).
۲-۳-۱-۲۵- ۱- تهیه وتنظیم بودجه
مجلس شورای اسلامی با توجه به نظام مالی و اقتصادی کشور که اصول آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی تعیین شده است خط مشی و سیاست عمومی و مالی کشور را مشخص می سازد، سپس دولت به عنوان قوه مجریه برنامه های اقتصادی و مالی را تهیه و درقالب بودجه های جاری و عمرانی تدوین می نماید. در این مرحله دولت با صدور بخشنامه بودجه به تمام سازمانهای دولتی و نهادهای انقلابی دستورالعمل تهیه و تنظیم بودجه را ایلاغ می نماید و دستگاه های اجرایی موظفند طی مدت تعیین شده در بخشنامه بودجه، نیازهای مالی خود را اعم از جاری، برنامه ای و عمرانی برای سال آینده در قالب پیش نویس لایحه بودجه مقدماتی دستگاه اجرایی تهیه و به وزارتخانه های متبوع ارسال نمایند، در هر وزارتخانه ستادهایی جهت بررسی و تصویب بودجه تشکیل می شود که پس از بررسی های لازم و تصویب آن، پیش نویس لایحه بودجه هر وزارتخانه به طور جداگانه به معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ارسال میگردد. در معاونت برنامه ریزی و نظارت ریاست جمهوری لوایح بودجه ی وزارتخانه ها بررسی، تلفیق و تصویب می شود و بدین ترتیب، لایحه بودجه کل کشور تهیه و به شورای اقتصادی جهت بررسی و تصویب ارسال میگردد، پس از تصویب شورای اقتصاد به تفکیک هر وزارتخانه در هیئت دولت بررسی و تصویب نهایی صورت میگیرد. لایحه بودجه کل کشور پس از طی این مراحل توسط رئیس جمهور، تقدیم مجلس میگردد.
اقدامات انجام شده در این مرحله به طور خلاصه به ترتیب زیر می باشد:
وظایف و عملیاتی که انجام میگیرد:
۱- تهیه دستور العمل تنظیم بودجه ی جاری و عمرانی (بپیوست بخشنامه بودجه).
۲- صدور بخشنامه بودجه.۳- تهیه پیش نویس لایجه بودجه (مقدماتی).۴- بررسی وتصویب (اولیه).
۵- بررسی وتصویب (ثانویه) و تلفیق.
مرجع مسئول:
۱- معاونت راهبردی ریاست جمهوری.۲- هیئت دولت.۳- دستگاه اجرایی.۴-ستاد بودجه وزارتخانه ها
۲-۳-۱- ۲۵- ۲- تصویب بودجه
پس از تقدیم لایحه بودجه به مجلس، کلیات آن بررسی و تصویب شده و پس از آن برای بررسی جزئیات به کمیسیون بودجه ارسال میگردد. این کمیسیون که اعضای آن متخصص در امور برنامه و بودجه می باشند، به عنوان کمیسیون تخصصی بررسی های لازم را در امور اعتبارات و بودجه هر یک از دستگاه های اجرایی انجام می دهد و گزارش آن را به مجلس ارائه می دهد تا در جلسه علنی مطرح شده و تصمیم مقتضی اتخاذ گردد. درجلسه علنی حتی جزئیات بودجه به بحث گذاشته شده و رأی گیری می شود. پس از تصویب بودجه درجلسه علنی لایحه آن تصویب و به وسیله ی رئیس جمهور به شورای نگهبان ارسال میگردد تا تایید شود و پس از آن توسط رئیس قوه ی مقننه به عنوان بودجه سالانه کشور به رئیس جمهور و سپس به وسیله رئیس جمهور جهت اجرا به دولت ابلاغ می گردد.
اقدامات انجام شده در این مرحله به طور خلاصه به ترتیب زیر می باشد:
وظایف و عملیاتی که انجام میگیرد:
۱- بررسی و تصویب کلیات بودجه و ارسال به کمیسیون بودجه.۲- بررسی جزییات و تهیه گزارش.
۳- بررسی و تصویب نهایی بودجه.۴- ارسال جهت تنفیذ شورای نگهبان. ۵- بررسی و تصویب و اعاده به مجلس شورای اسلامی.۶- ابلاغ به رئیس جمهور.۷- ابلاغ به دولت.۸- ابلاغ به دستگاه های اجرایی کشور.
مرجع مسئول:
۱- مجلس شورای اسلامی.۲- کمیسیون بودجه.۳- جلسه علنی مجلس شورای اسلامی.۴- شورای نگهبان.۵- رئیس مجلس شورای اسلامی.۶- رئیس جمهور.۷- دولت
.
۲-۳-۱- ۲۵-۳- اجرای بودجه
هر سال پس از دریافت قانون بودجه توسط دولت ازمجلس شورای اسلامی، در اولین گام بر اساس مصوبات قانون بودجه و سهم مشخص و مصوب هر دستگاه اجرایی، موافقت نامه اجرایی بین دستگاه های اجرایی با معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری در خصوص چگونگی، میزان، نوع فعالیت و برنامه ها مبادله میگردد تا بر همان مبنا مجریان هر سازمان اقدام به هزینه ی بودجه و پیشبرد برنامه های دستگاه ذی ربط نمایند و هرسه ماه گزارشی از فعالیت ها و بستر های جذب بودجه را به معاونت بودجه راهبردی ارائه نموده و اعتبار سه ماهه بعدی را مطالبه و اخذ نمایند.
چون ابلاغ بودجه مصوب به دستگاه های اجرایی در هرسال تا اردیبهشت ماه طول می کشد و از آن پس اجرامیشود، بدیهی است به منظور جلوگیری از توقف فعالیت های برنامه دستگاه ها و تامین هزینه های جاری، مبالغی به عنوان تنخواه گردان ازسوی خزانه داری کل به ذیحساب هر دستگاه اجرایی واگذار می گردد. ذیحساب دستگاه نیز پس از دریافت اعتبارات مصوب، آن را به حساب عاملین ذیحساب واریز می نماید. دراین مرحله، ذیحساب پس از تقاضا و دریافت وجه از خزانه، موظف به انجام عملیات مالی (پرداخت هزینه ها، تنظیم اسناد هزینه ها، ثبت عملیات مالی در دفاتر و تهیه گزارش مالی) می باشد. در مرحله هزینه اعتبار پس از اخذ تاییدیه دیوان محاسبات، ذیحساب صورتحساب دریافت و پرداخت خود را همراه با اسناد و مدارک مربوطه به وزارت امور اقتصادی و دارایی ارسال می نماید. براساس اعتبارات مصوب و اسناد و مدارک ارسال شده از سوی ذیحساب هر دستگاه اجرایی لایحه تفریغ بودجه نهایی کشور تهیه می گردد. این لایحه جهت بررسی و تصویب به شورای اقتصاد و هیئت دولت ارسال می گردد، پس از تصویب در هیأت دولت، توسط رئیس جمهور به مجلس تقدیم می گردد تا در مرحله نظارت بر اجرای بودجه از آن بهره برداری گردد.
اقدامات انجام شده در این مرحله به طور خلاصه به ترتیب زیر می باشد:
وظایف و عملیاتی که انجام میگیرد:
۱- دریافت تنخواه گردان ازخزانه.۲- ابلاغ تخصیص اعتبار به دستگاه اجرایی.۳- پرداخت هزینه ها، تنظیم اسناد، تهیه گزارش مالی. ۴- حسابرسی ورسیدگی به اسناد ودفاتر.۵- ارسال اسناد ومدارک به
وزارت امور اقتصادی ودارایی.۶- تهیه لایحه تفریغ بودجه.۷- بررسی و تصویب لایحه تفریغ بودجه.
۸- تقدیم لایحه تفریغ بودجه به مجلس.
۲-۳-۱-۲۵- ۴- نظارت یا کنترل بودجه
رسیدگی و تصویب لایحه ی تفریغ بودجه نظارت و کنترلی است که قوه مقننه پس از پایان سال مالی در مورد عملیات مالی قوه مجریه به عمل می آورد و این کار مهم طبق اصل ۵۵ قانون اساسی از طریق دیوان محاسبات انجام می گیرد. طبق اصل ۵۴ قانون اساسی، دیوان محاسبات زیر نظر مجلس شورای اسلامی انجام وظیفه می نماید و در انجام مأموریت خود استقلال کامل دارد.
(کلمه تفریغ به معنی فارغ شدن است و منظور از تفریغ بودجه یعنی ارائه بررسی حساب های دولتی طبق بودجه و برنامه های مصوب).
پس از تقدیم لایحه تفریغ بودجه به مجلس توسط رئیس جمهور مجلس آن را دیوان محاسبات ارجاع می دهد تا به گزارش هایی که توسط حسابرسان تهیه شده مطابقت به عمل آمده و گزارش کاملی تهیه و به مجلس تقدیم شود تا مجلس پس از بررسی و تصویب آن، گزارش را جهت تنفیذ به شورای نگهبان ارسال نماید. شورای نگهبان پس از بررسی و تنفیذ، آنرا به مجلس اعاده می کند تا توسط رئیس مجلس به رئیس جمهور و ازآن طریق به دولت ابلاغ شود. دراین مرحله دولت از بودجه فراغت حاصل می نماید.
اقدامات انجام شده در این مرحله به طور خلاصه به ترتیب زیر می باشد:
وظایف و عملیاتی که انجام میگیرد:
برآورد حسابرس از خطرهای تحریف با اهمیت در سطح ادعا مبتنیبر شواهد حسابرسی موجود است و ممکن است با کسب شواهد حسابرسی بیشتر در جریان حسابرسی، تغییر کند. به ویژه برآورد خطر ممکن است مبتنیبر این انتظار باشد که کنترلها به منظور پیشگیری یا کشف و اصلاح تحریف با اهمیت در سطح ادعا بهطور اثربخش اجرا میشود. اما حسابرس در اجرای آزمون کنترلها برای کسب شواهد حسابرسی درباره اجرای اثربخش آنها، ممکن است در جریان حسابرسی شواهدی کسب کند که کنترلها در مقاطع زمانی مربوط به طور اثربخش اجرا نمیشود. همچنین، حسابرس در اجرای آزمونهای محتوا ممکن است تحریفهایی را کشف کند که از نظر مبلغ یا فراوانی، بیشتر از میزان مورد انتظار در برآوردهای خطر توسط وی باشد. در شرایطی که حسابرس با اجرای روش های حسابرسی لازم شواهدی کسب میکند که متناقض با شواهدی است که مبنای برآورد اولیه وی قرار گرفته است، در برآورد تجدیدنظر و درنتیجه، روش های حسابرسی لازم پیشبینی شده را تعدیل میکند..
۲-۲۰- برنامه ریزی حسابرسی
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺗﺪوﻳﻦ ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺳـﺖ. ﻣﺰاﻳﺎی اﺻﻠﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺎر ﺑﺮای ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺻﻮرﺗﻬﺎی ﻣﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﺷﺮح زﻳﺮ اﺳـﺖ
-
- ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﺑﺮای ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﻬﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ.
-
- ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﺑﺮای ﺗﺸﺨﻴﺺ و ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﺸﻜﻼت ﺑﺎﻟﻘﻮه.
-
- ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس در ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑـﺮای اﻧﺠـﺎم اﺛﺮﺑﺨﺶ و ﻛﺎرآﻣﺪ آن.
-
- ﻛﻤﻚ ﺑﻪ اﻧﺘﺨﺎب اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ در ردهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﻧﺤـﻮی ﻛـﻪ دارای ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﻳﻬﺎ و ﺻﻼﺣﻴﺘﻬﺎی ﻻزم ﺑﺮای ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﺧﻄﺮﻫﺎی ﻣﻮرد اﻧﺘﻈـﺎر ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺎر ﺑﻴﻦ آﻧﻬﺎ.
-
- ﺗﺴﻬﻴﻞ ﻫﺪاﻳﺖ و ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﺎر آﻧﻬﺎ.
-
- در ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﻛﺎر اﻧﺠﺎم ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن ﺑﺨﺸﻬﺎ و ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳـﺎن، در ﺻﻮرت ﻟﺰوم. .
ﻫﺪف ﺣﺴﺎﺑﺮس اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﭼﻨﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﮔﺮدد ﻛﻪ ﺑﻪﮔﻮﻧﻪای اﺛﺮﺑﺨﺶ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد.ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻣﺮﺣﻠﻪای ﻣﺠﺰا از ﻳﻚ ﻛـﺎر ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻧﻴـﺴﺖ، ﺑﻠﻜـﻪ ﻓﺮاﻳﻨـﺪی ﻣـﺴﺘﻤﺮ و ﭘﻮﻳﺎﺳﺖ ﻛﻪ ً ﻏﺎﻟﺒﺎ ﭘﺲ از ﮔﺬﺷﺖ ﻣﺪت زﻣﺎن ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ از ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻗﺒﻠﻲ (ﻳﺎ ﻫﻤﺰﻣﺎن ﺑﺎ آن) آﻏﺎز ﻣﻲﺷﻮد و ﺗﺎ زﻣﺎن ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺟﺎری، اداﻣﻪ ﻣـﻲﻳﺎﺑـﺪ. در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻲ از ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬـﺎ و روﺷـﻬﺎی ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻗﺒﻞ از اﺟﺮای روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ دﻳﮕﺮ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﻮد.
ﺣﺴﺎﺑﺮسان ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺮای ﺗﺴﻬﻴﻞ اﺟﺮا و ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛـﺎر ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﺑﺮﺧـﻲ اﺟـﺰای ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ را ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻣﻄﺮح ﻛﻨﺪ (ﺑﺮای ﻣﺜـﺎل، ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮرﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻛﺮدن ﺑﺮﺧﻲ از روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺷﺪه ﺑﺎ ﻛـﺎر ﻛﺎرﻛﻨـﺎن واﺣـﺪ ﺗﺠﺎری). ﺑﺎ وﺟﻮد ﻃﺮح اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻃﺮح ﻛﻠـﻲ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﺣـﺴﺎﺑﺮس اﺳـﺖ. ﺣـﺴﺎﺑﺮس ﻫﻨﮕـﺎم ﻣﻄـﺮح ﻛـﺮدن ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻳﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺮاﻗـﺐ ﺑﺎﺷـﺪ ﻛـﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻛﺎﻫﺶ ﻧﻴﺎﺑﺪ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﻣﻄﺮح ﻛﺮدن ﻣﺎﻫﻴﺖ و زﻣﺎﻧﺒﻨـﺪی ﺟﺰﺋﻴـﺎت روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮان اﺟﺮاﻳﻲ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺷﺪن روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺮای ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﺷﻮد و اﺛﺮﺑﺨـﺸﻲ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ را ﻛﺎﻫﺶ دﻫﺪ.
۲-۲۱- ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی
ﺗﺪوﻳﻦ ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﺑﻪ ﺷﺮط ﺗﻜﻤﻴﻞ روﺷﻬﺎی ارزﻳﺎﺑﻲ رﻳﺴﻚ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺧﻄﺮ،در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻮاردی از ﻗﺒﻴﻞ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت زﻳﺮ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ:
-
- ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻻزم ﺑﺮای ﺣﻮزهﻫﺎی ﺧﺎص ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺳﺘﻔﺎده از اﻋﻀﺎی ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ در ﺣﻮزهﻫﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮ ﻳﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن در ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﭘﻴﭽﻴـﺪه و ﺗﺨﺼﺼﻲ.
-
- ﻣﻴﺰان ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻻزم ﺑﺮای ﺣﻮزهﻫﺎی ﺧﺎص ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺗﻌﺪاد اﻋـﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺮای ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ﺷﻤﺎرش ﻣﻮﺟﻮدﻳﻬﺎی ﻣﻬﻢ، ﻣﻴﺰان ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﺎر ﺳـﺎﻳﺮﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن در ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﮔﺮوه ﻳﺎ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺑﻮدﺟﻪ زﻣﺎﻧﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺣﻮزهﻫـﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮ،
-
- زﻣﺎن ﺑﻜﺎرﮔﻴﺮی اﻳﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ
-
- ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﻫﺪاﻳﺖ و ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل زﻣـﺎن ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺷﺪه ﺑﺮای ﺑﺮﮔﺰاری ﺟﻠﺴﺎت ﺗﻮﺟﻴﻬﻲ اوﻟﻴـﻪ ﺗـﻴﻢ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺟﻠـﺴﺎت ﺑﻌﺪی، ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﭼﮕـﻮﻧﮕﻲ اﻧﺠـﺎم ﺑﺮرﺳـﻴﻬﺎی ﻣـﺪﻳﺮ ﻣـﺴﺌﻮل ﻛـﺎر و ﻣـﺪﻳﺮ ﺑﺮرﺳﻲﻛﻨﻨﺪه ﻛﺎر (ﺑﺮای ﻣﺜﺎل اﻧﺠﺎم ﺑﺮرﺳﻴﻬﺎ در ﻣﺤﻞ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻳـﺎ در ﻣﺆﺳـﺴﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ) و ﺑﺮرﺳﻴﻬﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﻨﺘﺮل ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ.
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺗﻔﺼﻴﻠﻲﺗﺮ از ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺳـﺖ زﻳـﺮا درﺑﺮﮔﻴﺮﻧـﺪه ﻣﺎﻫﻴـﺖ، زﻣﺎنﺑﻨﺪی اﺟﺮا و ﻣﻴﺰان روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺟﺮا ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺰﺑﻮر در ﺟﺮﻳﺎن اﻧﺠﺎم ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸﻲ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺻﻮرت ﻣﻲﮔﻴﺮد. در ﻧﺘﻴﺠﻪ وﻗﻮع روﻳﺪادﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه، ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﺮاﻳﻂ، ﻳـﺎ ﺷـﻮاﻫﺪ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺣﺎﺻـﻞ ازاﺟﺮای روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺿﺮورت ﻳﺎﺑﺪ ﺣﺴﺎﺑﺮس، ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﻣﺎﻫﻴﺖ، زﻣﺎنﺑﻨﺪی اﺟﺮا و ﻣﻴـﺰان روﺷـﻬﺎی ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻻزم را، ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﺗﺠﺪﻳﺪﻧﻈﺮ در ارزﻳﺎﺑﻲ ﺧﻄﺮﻫﺎ، ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻛﻨﺪ. اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ اﺗﻔﺎق ﻣﻲاﻓﺘﺪ ﻛﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪﻳﺪ ﻛﺴﺐ ﺷـﺪه ﺗﻮﺳـﻂ ﺣـﺴﺎﺑﺮس ﺑـﺎ اﻃﻼﻋـﺎﺗﻲ ﻛـﻪ ﻫﻨﮕـﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، در اﺧﺘﻴﺎر وی ﺑﻮده اﺳﺖ ﺗﻔﺎوت ﺑﺎ اﻫﻤﻴﺘﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .
از آنجا که ایجاد و بکارگیری سیستم کنترلهای داخلی در واحد های اقتصادی،موسسه ها و سازمانها حاصل فکر و ایده منظمی است. لذا به طور طبیعی می توان انتظار داشت که وجود و به کارگیری سیستم کنترل داخلی در کار و با توجه به تاثیر آن در برنامه ریزی دقیق و مناسب ، انجام منظم امور و فراهم نمودن امکان نظارت حرفه ای بهتر بر کار حسابرسی و اثربخش بودن برنامه حسابرسی تدوین شده را فراهم کند. حال با این توضیحات در مورد کنترلهای داخلی و برنامه حسابرسی به این نتیجه می رسیم که هر چه کنترلهای داخلی بصورت اثربخش انجام گرفته باشد برنامه حسابرسی نیز اثربخش تر خواهد بود.
۲-۲۲- تاریخچه
۲-۲۲-۱- مطالعات خارجی
عبدالخلیق، اسنوبال وراگ(۱۹۸۳)[۷] درمقاله ای تحت عنوان تأثیر متغیرهای حسابرسی داخلی بر برنامه ریزی حسابرسی مستقل، روش پردازش الکترونیکی داده ها وهم چنین دومتغیر سازمانی وبرنامه ریزی کار حسابرسی مورد بررسی قراردادند.نتایج بررسی های ایشان نشان میدهد سطح سازمانی که حسابرسان داخلی نسبت به آن گزارش می دهندمهم ترین عامل تأثیر گذاربربرنامه ی حسابرسی است به عبارتی با افزایش بی طرفی حسابرسان داخلی می توان میزان اتکا به ایشان را افزایش داد.
عبدالخالق ودیگران(۱۹۸۳)[۸]؛ اثربرخی متغیرهای حسابرسی داخلی(به عنوان مثال: آزمون یکپارچه امکانات، آزمون داده، نرم افزارحسابرسی کلی، سطحی که گزارشهای گروه حسابرسی داخلی وسطح مسئولیت پاسخگویی حسابرسان داخلی دربررسی تغییرات دربرنامه های کاربردی) به قضاوت های ایجاد شده بوسیلهی حسابرسان خارجی دربرنامه ریزی برنامه ی حسابرسی را ارزیابی کرده اند. اینیافته ها نشان دادکه سطح اداری که رئیس بخش حسابرسی داخلی گزارش می دهدوسطح استقلال سازمانی کارمندان حسابرسی داخلی فاکتورهای مهمی هستند که قضاوت حسابرسان خارجی دربرنامه ریزی برنامهی حسابرسی را تحت تأثیر قرارمی دهند.
تئبر(۱۹۸۳)[۹]، به دوموضوع اصلی درحسابرسی، یعنی، قابلیت اطمینان کنترل داخلی ومتعاقب آن تصمیم برنامه ریزی برنامه حسابرسی پرداخته است. بطور کلی، نتایج تحقیق درجه ای ازاجماع درمیان پاسخ دهندگان درمرحله ی برنامه ی حسابرسی مقدماتی ویک تفاوت معنی دار در مرحله ی تجدیدنظر(اصلاح) برنامه ی حسابرسی نشان میدهد. که روش حسابرسی، وظایف مرتبط با حسابرسی وتجربه، ممکن است اجماع را تحت تأثیر قراردهد.
دونالد ال مینی(۱۹۹۶)[۱۰]، با عنوان ارزیابی کنترل داخلی و تعدیل برنامه حسابرسی صورت گرفته است که در این تحقیق به بررسی کیفیت کنترلهای داخلی در جلوگیری از وقوع تخلفات به استثناء تخلفات ناشی از تبانی و ارتباط آن با تعدیل برنامه حسابرسی حداقل پرداخته شده است . نتایج این تحقیق نشان می دهد که ارزیابی کنترلهای داخلی در طول انجام رسیدگی در شرکتها ،به تعدیل برنامه حسابرسی منجر می شود؛
کیوآداکر،ماک ومی جور(۱۹۹۶)[۱۱]، رابطه بین ریسک حسابرسی (بعنوان جزئی از اجزای کنترل داخلی) وجزئیات برنامه ریزی حسابرسی را بررسی کرده اند.نتایج نشان داد که تنوع زیادی درجنبه های ریسک حسابرسی بین مشتریان ودرمیان جنبه های ریسک حسابرسی هرمشتری وجود دارد. این مطالعه همچنین نشان دادکه- دربرخی درجات- تنوع ریسک دائم وجود دارد. برنامه های حسابرسی بطور قابل ملاحظه ای بین مشتریان دائم، مختلف است با این حال مطالعات نشان دادکه، علاوه برریسک، سایر فاکتورها مثل: فشارزمانی، محدودیت بودجه ای وتغییرات درتیم حسابرسی ممکن است برنامه ریزی برنامه ی حسابرسی را تحت تأثیر قراردهد.
رایت وبیدرد(۲۰۰۰)[۱۲] به بررسی فرایند تصمیم گیری دربرنامه ریزی شواهد حسابرسی پرداختند. آنها دریافتند که عوامل ریسک صاحب کار اثرات فراگیری برسراسر فرایند برنامه ریزی دارد، برشدت فرضیه های اشتباه، اثربخشی برنامه ی حسابرسی، وتصدیق آزمون های حسابرسی اثر می گذارد.
آسر و رایت(۲۰۰۴)[۱۳]، اثر انواع مختلف ارزیابی ریسک(یعنی، چک لیست ریسک استاندارد درمقابل عدم استفاده از چک لیست)وابزارهای توسعه ی برنامه(یعنی، برنامه ی استاندارد درمقابل نبود استاندارد) برروی دوجنبه ی اثربخشی برنامه ریزی تقلب، یعنی، کیفیت روش های حسابرسی مربوط به یک معیارتأیید اعتبارشده بوسیله ی پنل کارشناسان، وگرایش به همفکری با کارشناسان تقلب را ارزیابی کرده اند، ۶۹ حسابرس ارزیابی ریسک راانجام وبرنامه ی حسابرسی را بسط دادند یافته های مطالعه نشان دادکه حسابرسانی که ازچک لیست استاندارد استفاده کرده اند نسبت به آنهایی که ازچک لیست استاندارد استفاده نکرده بودند ریسک پایین تری را برآورد کردند ، نتایج همچنان نشان داد، حسابرسانی که برنامه حسابرسی استاندارد را طراحی کرده بودند بطورنسبی برنامه ی تقلب قابل اجرای کمتری نسبت به آنهایی که فاقد این برنامه بودند انجام دادند اما دراستفاده ازکارشناسان تقلب جالب نبود.
کریزین(۲۰۰۵)[۱۴] به بررسی اثر درستکاری مدیریت برشواهد برنامه ریزی حسابرسی پرداختند. نتایج مطالعه ی آنها ازاهمیت ارزیابی درستکاری مدیریت دربرنامه ریزی حسابرسی وکشف کژنمایی حمایت می کند.
فاکوکاوا، ماک ورایت(۲۰۰۶)[۱۵] بررسی کردند که آیا تنظیم برنامه ی حسابرسی(یعنی؛ماهیت، اندازه، زمانبندی ونیروی انسانی) تحت تأثیر ارزیابی ریسک با استفاده ازداده های بایگانی ۲۳۵ مشتری درشرکتهای حسابرسی ژاپن می شود؟ بطورکلی نتایج تحقیق نشان داد تنها رابطه کمی بین ریسکهای مشتری وفرایند برنامه ریزی حسابرسی وجود دارد. بویژه نتایج تحقیق نشان دادکه، اگرچه برنامه ی حسابرسی به ماهیت ارزیابی ازمتغیرهای ریسک حسابرسی مبتنی است، وابستگی بین ریسک های مشتری وبرنامه ی حسابرسی تا اندازه ای بطورنسبی کم هست. نتایج تحقیق همچنین نشان دادکه، ریسکهای مشتری شامل ریسک کسب وکاروریسک تقلب، برنامه ی حسابرسی را تااندازه ای تحت تأثیر قرارمیدهد. بالاخره نتایج تحقیق، یک اثرجانشینی بین قضاوت برنامه ریزی حسابرسی درواکنش به مشتری مخاطره آمیز، ازقبیل، افزای ش میزان آزمایشهای اعتبارسنجی درحالیکه میزان تأیید کاهش می یابد پیشنهادکرد.
۲-۲۲-۲ مطالعات داخلی
رضایی(۱۳۷۵)با بررسی تحلیل میزان اتکا حسابرسان مستقل بر کنترلهای داخلی شرکتهای مور درسیدگی به این نتیجه رسید که روش حسابرسی مبتنی بر سیستم به طور کامل اجرا نمی گردد وی معضلات زیر را در این رابطه بر شمرده است: آموزش ناکافی حسابرسان به صورت دانشگاهی و سر درگمی گسترده درباره شناخت وارزیابی کنترلهای داخلی ، نبود نگرش ژرف و نبود استانداردهای حرفه ای مناسب، بالا بودن احتمال زیر پا گذاشتن کنترلهای داخلی توسط مدیریت، کافی نبودن روش های کنترل داخلی برای هدفهای ویژه کنترلی، زمان بر بودن انجام کنترلها نسبت به آزمون های اثباتی و در نهایت نبود نظام کنترل داخلی یکپارچه و مطلوب در اکثر شرکتها.
جهانگشای رضایی(۱۳۷۵) موضوع بررسی تحلیلی میزان اتکای حسابرسان مستقل برکنترلهای داخلی شرکتها ی مورد رسیدگی را انجام داده است که دراین تحقیق میزان اتکای حسابرسان مستقل به کنترلهای داخلی به منظور کاهش آزمونهای محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق عدم اتکای حسابرسان مستقل را نسبت به سیستم کنترلهای داخلی به منظور کاهش آزمونهای محتوا و کاهش حجم عملیات حسابرسی در شرکتها به علت وجود نقاط ضعف با اهمیت، نشان میدهد.
اکبری(۱۳۷۸)،به بررسی رابطه محدودیت زمانی و ساختار برنامه حسابرسی بر عملکرد و اجرای حسابرسی پرداخت و بیان نمود که افزایش محدودیت زمانی،منجر به کاهش کارایی و اثربخشی ساختار برنامه ای می گردد.
قدیمی(۱۳۸۳)، استانداردهای حسابرسی تدوین شده توسط انجمن های حرفه ای معتبر خارجی و نشریات داخلی در خصوص کنترلهای داخلی را مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که استانداردهای حسابرسی ایران به منظور ارزیابی اثربخشی کنترلهای داخلی و برنامه حسابرسی کافی نیست.
حساس یگانه و رحیمیان(۱۳۸۶)، به بررسی توجیح تصمیمات دربرنامه ریزی حسابرسی پرداخته اند دراین مقاله بیان شده است که حسابرسان پس از مشاهده ی نوسان های غیرمنتظره درتوضیحات دریافت شده ازمدیریت واحد مورد رسیدگی، درباره ی تجدید نظر دربرنامه حسابرسی وتوجیهات مستندسازی شده درکاربرگ های حسابرسی برای برنامه ریزی تصمیم گیری میکنند. از آنجا که اغلب تعیین درستی تصمیمات گرفته شده برای برنامه ریزی حسابرسی کار مشکلی است لذا توجیه چنین تصمیماتی برای قضاوت درباره کیفیت حسابرسی اهمیت زیادی دارد دراین مورد این موضوع اهمیت دارد که آیا انتظارفرایند بررسی،کیفیت توجیهات حسابرسی را افزایش میدهد وروی اطلاعات مورد استفاده دراین توجیحات تأثیرمی گذارد.
ودیعی و کوچکی(۱۳۸۷)، با ارزیابی اثربخشی نظام کنترلهای داخلی از دیدگاه حسابرسان مستقل و تاثیر آن بر فرایند برنامه حسابرسی به این نتیجه رسید که سیستم کنترل داخلی شرکتها به منظور دستیابی به اهداف واحد اقتصادی، فاقد اثربخشی کافی است و ارزیابی حسابرسان مستقل از این کنترلها برای اجرای عملیات حسابرسی در شرکتها تاثیر گذار نیست.
انصاری و شفیعی(۱۳۸۸)، به بررسی تأثیرمتغیرهای حسابرسی داخلی بربرنامه حسابرسی پرداخته اند،وبه این نتیجه دست یافته اند که در هر سازمان، مدیریت مسئولیت سیستم کنترل داخلی را به عهده دارد.زیرا پاسخ گویی که خواستگاه آن احترام به حقوق انسانهاست درزمینه ها وسطوح مختلف مطرح است ویکی ازمهمترین کنترلهای داخلی که امروزه دراکثرکشورهای پیشرفته وشرکتهای بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد، حسابرسی داخلی است.که می تواند تأثیرهای قابل ملاحظه ای دربرآوردن نیازهای استفاده کنندگان ازنتایج حاصل ازعملیاتش بگذارد.یکی ازمهمترین استفاده کنندگان ازنتایج کارحسابرسان داخلی حسابرسان مستقل هستند که درصورت کسب شناخت کافی وتصمیم به اتکاء به کارآنان،جنبه های مختلفی از عملیات حسابرسی مستقل تحت تأثیرقرارمی گیرد، یکی ازجنبه هابرنامه حسابرسی است که خود شامل قسمتهای مختلفی میشود دراین پژوهش سعی براین شد تا با استفاده ازروش توصیفی تحلیلی نوع تغییرات ایجادشده ودلیل این تغییرات تعیین شود نتایج این پژوهش نشان میدهد که حسابرسان مستقل برنتایج حاصل ازکارحسابرسان داخلی اتکا می کنند واین اتکامنجربه کاهش بودجه های زمانی وریالی دربرنامه حسابرسی میشود.
۲-۲۳- خلاصه فصل
فصل دوم پژوهش به مبانی نظری و پیشینه پژوهش اختصاص دارد. در این فصل ابتدا به تشریح مفاهیم مربوط به متغیرهای پژوهش(کنترلهای داخلی،محیط کنترلی،ارزیابی ریسک،فعالیتهای کنترلی ،برنامه حسابرسی) و چارچوب نظری پژوهش که تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته را نشان می دهد ارائه، و در ادامه به پژوهش های صورت گرفته در داخل و خارج از کشور در ارتباط با موضوع پژوهش اشاره شده است.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
۳-۱-مقدمه
پس از اینکه پژوهشگر در فرایند پژوهش با چارچوب نظری پیرامون موضوع پژوهش آشنا شد و پژوهشهای مرتبط با موضوع را مورد بررسی قرار داد، خواهد توانست با دیدگاهی وسیعتر و ابعادی جدیدتر به موضوع پژوهش خود بپردازد. بر این مبنا خواهد توانست بر اساس چارچوب نظری پژوهش و روشهای به کار گرفته شده در پژوهشهای قبلی، روش مناسب را انتخاب و به نتایج بهتری دست یابد. روش پژوهش یکی از مراحل بسیار مهم در انجام پژوهشهای علمی است و روش شناختی درست پژوهش، موجب به کارگیری ابزار و روشهای معتبر در فرایند بررسی واقعیتها، کشف مجهولات و حل مشکلات خواهد شد
پایه هر علمی، روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی با روش شناختی مبتنی است که در آن علم بکار میرود (عزتی،۱۳۷۹،ص۲۰). هدف از هر نوع بررسی و تحقیق علمی کشف حقیقت است. حقیقت نیز بر پایه کاوش و تجسس و کشف عوامل منطقی مربوط به خصوصیات اجزا، موضوع تحقیق قرار دارد. منظور از روش تحقیق علمی، پیروی از رویه منظم وسیستماتیکی است که در جریان استفاده از روشهای آماری و مرتبط ساختن عوامل موضوع تحقیق باید رعایت گردد. در واقع روش تحقیق علمی، شامل اندازهگیری و ارزیابی و مقایسه عوامل بر اساس اصول و موازین پذیرفته شده از طرف دانشمندان، برای حل مشکلات و مسائل بوده و مستلزم قدرت اندیشه و ظرفیت تعمق، تشخیص، قضاوت و ابتکار است (کیقبادی و ستاری، ۱۳۵۴، ص۲۰).
در این فصل به بررسی روش و مراحل انجام تحقیق و معرفی مدل، متغیرهای تحقیق و روش های آماری تحلیل داده ها پرداخته خواهد شد.
۳-۲- روش پژوهش
روش پژوهش مجموعه ای از قواعد، ابزار و راه های قابل اطمینان و نظام یافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است(خاکی، ۱۳۸۶).
این پژوهش از نظر روش پژوهش، در زمره پژوهش های توصیفی جای می گیرد. مطالعات توصیفی به توصیف و تفسیر شرایط و روابط موجود می پردازد.
نظیر ایجاد ترجیحات برای مارک مشخص ، تشویق به خرید مارک شرکت به جای مارک خریداری شده ، تغییر استنباطهای مشتریان از ویژگیهای محصول، ترغیب مشتریان به خرید “امروز” به جای “فردا” و ترغیب مشتریان به پذیرش فروشندگان آتی شرکت .
در خصوص تبلیغات متقاعدکننده میتوان به ایجاد برتری نام تجاری یک کالا، تشویق مصرف کنندگان به استفاده از نام تجاری یک کالای خاص، تغییردریافت های ذهنی مشتریان نسبت به ویژگیهای کالا، متقاعدکردن مشتری به خریدکالا درزمان حاضر ، متقاعدکردن مشتری برای پذیرش فروشنده ی شرکت اشاره نمود .
ج : آگهی یادآوری کننده
نظیر یادآوری این موضوع به مشتریان که محصول در آینده نزدیک ممکن است مورد نیاز باشد، مانند شرکتهای بیمه، یادآوری محل خرید محصول به مشتریان ،مانند تغییردادن شعبه ،محل شرکت یا فروشگاهها، یادآوری موقع خرید در زمان های خارج فصل به مشتریان، شامل بعضی از تخفیفهای فصلی، حراجها و امتیازات و حفظ یا تداوم ارتباط مشتری با محصول وشرکت (کاتلر،۱۹۹۰).
برای تبلیغات یادآوری کننده می توان موارد یادآوری به مصرف کنندگان در مورد اینکه احتمال احساس نیاز به کالا در آیندهی نزدیک وجود دارد، یادآوری محل خرید کالا، به خاطرسپردن کالا در طول فصولی که ازآن استفاده نمی شود، حفظ آگاهی مطلوب درمشتریان رانام برد.
۲-۲-۳ تبلیغات موثر
تبلیغات موثرباعث فروش کالامی شود .البته کالایی که به وعده های تبلیغاتی عمل کند در ضمن تبلغات موثر باعث فروش کالاهای بد هم می شود، ولی فقط برای یک مرتبه این اتفاق می تواند رخ دهد (پالمر، ۲۰۰۱) به طور کلی تبلیغ برای تاثیر گذاری باید دارای ویژگی های ذیل باشد:
۱- ابتکاری: پیام تبلیغات را به شیوهای کاملاً جدید و ابتکاری ارائه دهید .
۲- تند و کوبنده: عنوان تبلیغات، متن آگهی یا تصاویر باید به قدری گیرا و جذاب باشد که خوانندگان یا شنوندگان را درجای خود میخکوب کند.
۳- به یادماندنی: تبلیغات باید طوری باشدکه هر زمان مشتریها به محصولات وخدمات مشابه فکرکنند محصول شما رابه یادآورند .
۴- واضح و روشن : پیام تبلیغاتی باید دقیق و روشن باشد و برای همه قابل درک باشد .
۵- روشنگر: تبلیغات باید در مورد کالای شما به مردم اطلاعات دهد و درعین حال دلایل مهمی برای خرید این کالا ارائه کند (وین- لانگ لیو، ۲۰۰۲).
آگهی هایی که توجه خوانندگان را جلب می کنند ، روی آن ها تاثیرمی گذارند و شانس خوانده شدن دارند،آگهی هایی هستند که به طورجذاب و چشمگیری طراحی شده اند و خوانندگان را به درنگ وا می دارند. آگهی های خوب پر از مطالب درهم و برهم نیستند،بلکه عناوین هوشمندانه و طراحی های چشمگیری دارند.این نوع آگهی ها دوست خوانندگان هستند .
۲-۲-۴ برنامه ریزی رسانه تبلیغات
برنامه ریزی رسانه، آمیخته ای از مهارت های بازاریابی است. به دلیل آن که این برنامه ریزی با بخش مهمی از بودجه تبلیغ سر و کار دارد، یک عنصر حیاتی محسوب می شود. مهمترین گام ها برای انتخاب رسانه عبارتند از:
۱-تعیین سطح پوشش، فراوانی رؤیت پیام و نحوه تأثیرآن
۲- انتخاب در میان انواع رسانه های مختلف
۳- انتخاب وسیله خاص ناقل پیام
۴-تصمیم درباره زمانبندی رسانه(کاتلر۱۹۹۶).
۱)تعیین سطح پوشش،فراوانی رویت پیام و نحوه تاثیر آن
در انتخاب رسانه، تبلیغ کننده برای دست یابی به اهداف خود از تبلیغات، باید سطح پوشش، و فراوانی لازم دفعات رؤیت پیام را تعیین کند. سطح پوشش و یا به عبارتی رسایی رسانه، به معنای درصدی از افراد در بازار هدف است که در مدت زمان معینی آگهی تبلیغاتی را رؤیت می کنند. فراوانی، تعداد دفعاتی است که به طور متوسط یک شخص در بازار هدف در معرض رؤیت پیام قرار می گیرد. تبلیغ کننده باید دربار ه تأثیر رسانه نیز تصمیم بگیرد . تأثیر رسانه همان ارزش کیفی رؤیت پیامی است که از یک وسیله خاص منتقل می شود. برای مثال در مورد برخی از کالاها که دیدن آن ها ضروری است، تأثیر پیامهای تلویزیونی به مراتب بیش از پیامهای رادیویی است (کاتلر و آرمسترانگ،۲۰۰۰).
در رساندن پیام باید به جنبه های کیفی توجه شود، و در واقع هدف معتبر بودن رسانه میباشد (وای گی،۱۹۹۷). مردم از نظر عاطفی به رسانهای خاص وابسته هستند وابستگی به رسانه ها در کل، خود شکلی از هواخواهی است که به نوع خاصی ازمحتوا مربوط نمی شود.
در مورد اثرگذاری رسا نه تبلیغاتی مباحث بسیاری مطرح می باشد، اما مفهوم تعامل و ظرفیت درگیری رسانه از مهمترین آنهاست. تحولات در قلمرو فن آوری تجهیزات ارتباطی، مانند رسانههای نوین ارتباط جمعی، مفاهیم به نسبت تازهای را وارد عرصه ارتباطات رسانه ای کرده است. در حالی که مدل سادهی ارتباطی، فرایند انتقال مستقیم و یک سویه اطلاعات را از منبع به مخاطب به نمایش می گذارد، با پیشرفت فن آوری و توسعه اشکال تازهای از رسانه ها، مفهوم تعامل، که مبتنی بر مفهوم کنترل است، جان تازهای گرفته و حتی ملاک مناسبی برای تمایز رسانه ها از یکدیگر شده است (حکیم آرا،۱۳۸۴).
رسانههای تعاملی این امکان را پیش روی کاربر قرار داده است که بر شکل یا محتوای اطلاعات کنترل داشته و تأثیر گذار. از آن جا که رسانه ها از جهت میزان ظرفیت تعاملی با مخاطب با یکدیگر تفاوت دارند، مخاطب با توجه به موضوعی که با آن روبه روست، و نیز سطح درگیری با آن، به انتخاب رسانه گرایش می یابد. رسانه های مختلف، هر کدام با هدف های مصرفی خاصی ت ناسب دارند، یعنی طرح موضوعی ممکن است از رسانه ای مفید و از رسانه دیگر ناکارآمد و بی فایده باشد.
۲) انتخاب در میان انواع رسانه
در مورد مسئله انتخاب رسانه تبلیغاتی در حوز ه بازاریابی به صورت خاص، تحقیقات صورت گرفته است. هدف از برنامه ریزی رسانه ها، تخصیص منابع به مجموعه ای از برنامه های رادیو، تلویزیون، مجلات، روزنامه ها و سایر رسانه ها است. به گونه ای که سود و منافع را بیشینه سازد. فرایند سنتی انتخاب رسانه به طور معمول بر قضاوت و تجربه مبتنی بوده و به خاطر عدم تو انایی برای در نظر گرفتن تعداد بالای ترکیبات متفاوت رسانه ها، نتیجه ای قطعی به دست نمی دهد. مدل های انتخاب رسا نه اولیه، توسط مؤسسات تبلیغاتی بیش تر به عنوان حربه ها و ابزارهای تبلیغی مورد استفاده قرار گرفتند تا وسیله ای برای کمک به تصمیم گیران واقعی. آن چه مورد نیاز است، عبارت است از یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری که در دنیای واقعی کاربرد داشته باشد. دنیایی که در آن برنامه ریز رسانه، نشریات متفاوت را با توجه به ویژگیهای کیفی از قبیل اعتبار، شهرت، پراکندگی، زمان تدارک و تأثیر روانشناسی ارزیابی کند و سپس قضاوت را انجام دهد (کوچک زاده،۱۳۸۱).
کاتلر به شیوهای اشاره می کند که در آن، برنامه ریز مجلات مختلف را بر اساس هزینه به ازای هر نفر رتبه بندی می کند و سپس تبلیغات را در نشریاتی که کم ترین هزینه ما به ازای هر نفر را داشته باشند، توصیه می کند. در این مدل، اینکه چگونه عوامل کیفی را باید در نظر آورد، به هیچ وجه آشکار نیست. از طرف دیگر، گرچه محاسبات هزینه ما به ازای هزار نفر برای یافتن گزینه های مختلف یک رسانه مفید است، اما به کار بردن این تکنیک به تنهایی برای مقایس ه بین گزینه ها مناسب نیست . در این زمینه هر چه تفاوت های کیفی مهم تر باشند، این نگرش، کم تر مفید خواهد بود.در زمینه انتخاب رسانه، علاوه بر مدل های مبتنی بر قضاوت صرف کارشناسان،مدل های مقداری برای کمک به ساختاردهی و ارزیابی رسانه ها و د اده های مربوط به مخاطبان نیز طراحی شده اند. در حال حاضر برای انتخاب رسانه دو گروه عمده از مدل های مقداری موجودند؛ دسته اول مدل های بهینه یابی هستند که معمولاً شامل برخی انواع برنامه ریزی ریاضی مانند خطی، غیر خطی و آرمانی می شوند. مشکل این مدل ها این است که دانش و تخصص جامعه کارشناسان بازاریابی را در نظر نمی گیرند و به خصوص عوامل کیفی در این مدل ها مشارکت داده نمی شوند. بنابراین، فرضیات نهفته در این مدل ها به ندرت کامل و دقیق هستند.
سیریوس در این زمینه بیان می کند که این مدل ها به مشخصات مربوط به وزن رسانه ها نیاز دارند که منعکس کننده تفاوت در مناسب بودن رسانه های مختلف باشند . دسته دوم مدل ها، شامل مدل های غیر بهینه یابی هستند که با روش های ابتکاری حل مسائل سروکار دارند . مدل های این گروه به فرضیات محدودکننده کم تری نیاز دارند، اما نتایج آن ها به گونه ای است که تعیین این مطلب که جواب به دست آمده چقدر خوب است با دقت و یقین امکا نپذیر نیست (مصطفی، فورمن، دییر، ۲۰۰۴).
در اغلب مدل هایی که در برنامه ریزی رسانه ای استفاده می شود خصوصیات و قابلیت های هر رسانه و معیارهای کیفی کم تر مدنظر قرار می گیرد و در جایی نیز که از قضاوت های کارشناسانه استفاده می شود، به جهت آن که این رویه فاقد ملزومات یک رویهی سیستماتیک است از این رو در زمان بروز ترکیب های متعدد رسانه ها وافی به مقصود نمی باشد. اما در این تحقیق سعی بر آنست با بهره گرفتن از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و با توجه به معیارهای کیفی و قضاوت های کارشناسانه در طی یک رویه سیستماتیک، اوزان هر رسانه و به عبارتی درجه اثربخشی هر رسانه تعیین شود.
۳) انتخاب وسیله خاص ناقل پیام و تصمیم درباره زمان بندی رسانه
بعد از شناسایی مزایا و معایب رسانه های موجود در بازار کارشناس بازاریابی می بایست بر اس اس شاخص هایی نظیر عادات مشتریان هدف، هزینه ها و نوع محصول اقدام به انتخاب رسانه نماید و در گام بعد الگوی پخش پیام تبلیغی خود را جهت اجرای برنامه تدوین نماید.
۲-۲-۵ جاذبه ها در تبلیغات
هر پیام تبلیغی برای اینکه بتواند مخاطب را به سوی محتوای پیام خود جلب کند از یک نوع جاذبه استفاده می کند. متداولترین جاذبههای که در پیامهای تبلیغاتی مورد استفاده قرار میگیرد عبارت است از: جاذبه منطقی،جاذبه احساسی، جاذبه خنده، جاذبه ترس و جاذبه جنسی.
الف:جاذبه منطقی
ارتباط برقرارکننده باید به دنبال جاذبه یا مطلبی باشد که پاسخ مورد انتظاراو را به دنبال داشته باشد.یکی از راه های حصول این هدف از طریق بهره گیری از جاذبه های منطقی است که به دلبستگیهای شخصی مخاطبان هدف،مربوط می شود(محمدیان،۱۳۷۷).جاذبه های منطقی نشان می دهد که کالا،منافع و مزایای مورد انتظار را در بردارد.پیامهایی که کیفیت،صرفه جویی فایده کاربرد را نشان می دهند از آن جمله هستند(کاتلر و آرمسترانگ،۲۰۰۰).
در جاذبه منطقی به طور مشخص و صریح مزایای کالا و ویژگیهای آن عنوان می گردد و از پرداختن به مسائل و موضوعات حاشه ای خودداری میشود.(محمدیان،۱۳۷۷).
ب:جاذبه احساسی
در مقابل جاذبه منطقی جاذبه احساسی قرار دارد. در تبلیغ با جاذبه احساسی بر خلاف تبلیغ با جاذبه منطقی، سعی در تحریک احساسات فرد و برانگیختن آن و رسیدن به مقصود از این طریق است.در برخی از مطالب مربوط به تبلیغات(بلچ ،۱۹۹۸) تبلیغ با جاذبه خنده و با جاذبه ترس را زیر مجموعه جاذبه احساسات می دانند.
هدف تبلیغ با جاذبه احساسات عبارت است از ایجاد و برقراری ارتباط بین کالا و مصرف کننده،که آن را استراتژی اتصال نیز می گویند.تبلیغ با جاذبه احساسات احتمال درک بهتر پیام را برای مخاطب فراهم می آورد و بیشتر در ذهن مخاطب حک شده و باقی می ماند و بیشتر فرد را با کالا درگیر می کند (سولومون،۱۹۹۹).
تبلیغ با جاذبه احساسات در عین حال ممکن است اثر بهتری بر روی فرد بگذارد،با این همه نمی توان از طریق آن اطلاعات مفید و کافی و مناسبی را در خصوص کالا به مخاطب انتقال داد(سولمون،۱۹۹۹).
ج:جاذبه خنده و طنز
تبلیغ با جاذبه خنده و یا ترس هر دو زیر مجموعه تبلیغ با جاذبه احساسات است و یا به تعبیری تبلیغ احساسی است(محمدیان،۱۳۷۹). تبلیغاتی که با محتوای خنده ارائه می شوند در زمره بهترین تبلیغات هستند که شهرت زیادی در بین تبلیغات دارند.این تبلیغات بیشتر ازهمه به نمایش در می آیند و بیشتر نیز به یاد آورده می شوند.
تبلیغ با محتوای خنده به دلایلی بیشتر استفاده می شود از جمله اینکه پیامهای مفرح در جلب و جذب مشتریان وایجاد تمایل در آنها نسبت به تبلیغات جدی اثربخش تر می باشد.این نوع تبلیغ با تغییر نگرش و ایجاد احساس مثبت در مخاطب اثربخشی پیام را افزایش می دهد.این احساس می تواند سبب گرایش افراد به سمت کالا شود(ساموئل و استرنسال،۱۹۷۳).
د: جاذبه ترس
بازاریابان برخی از مواقع در پیام های خود از جاذبه ترس استفاده می کنند تا از این طریق در مخاطب نگرانی بوجود آورند و آنها را تحریک به انجام یا عدم انجام کاری کنند (سولومون،۱۹۹۹). برخی از تبلیغات به مخاطرات فیزیکی اشاره می کند و یا سایر عواقب منفی که ممکن است در صورت عدم تغییر رفتار و یا نگرش فرد رخ دهد.پیامهای ترس آور همچنین ممکن است به این صورت عمل کند که اگر فرد رفتار خاصی را اتخاذ نکند ممکن است به پیامدهای بدی مبتلا شود. پیامهای ترس آور ممکن است که افراد را ترغیب به عدم استفاده از کالای خاصی بکند (بلچ،۱۹۹۸).
۲-۲-۶ اهداف تبلیغاتی
اهداف یا رسالت تبلیغاتی خواسته های مشخصی هستند که ازماموریت و بررسی محیطی ناشی می شوند ، در مورداهداف بیان این نکته ضروری است که چون زمان و منابع محدوداست اهداف تبلیغاتی اهمیت زیادی دارد، در این زمینه بایداثربخشی تبلیغات و سهم بازار یا سایر اهداف باید به طور کامل روشن باشد(سولومون،۱۹۹۹).
به طو رکلی اهداف کلی تبلیغات را می توان در موارد زیر خلاصه کرد که هرکدام در جا و نوع خود ویژگی خاصی دارد که به تبلیغ وکمک بسزایی می نماید(محمدیان،۱۳۷۷).
۳-۲-۲ توفانهای تندری جبهه ای
این توفانها دسته مهم دیگری از توفانهای تندری هستند و در هوای گرمی که بر روی شیب جبهه سرد صعود میکند تشکیل میشوند. اگر هوا در ابتدا ناپایدار باشد، ممکن است باعث شود که هوا تا ارتفاع زیادی بالا رود. توفانهای جبهه ای ممکن است در هر زمان و هر فصلی اتفاق افتند، اما در بعد از ظهرهای تابستان که گرم شدن شدید هوا سبب ناپایداری هوای گرم در جلو جبهه سرد میشود، معمول تر هستند (علیزاده و همکاران، ۱۳۸۲).
تندرهای جبهه ای شدیدتر از تندرهای تودههوا هستند، زیرا در محل جبههها، سطح زمین به علت آسمان صاف جلو جبهه سرد خیلی گرم میشود و در اتمسفر نزدیک به سطح زمین مکانیسم صعود در مقیاس سینوپتیک[۱۴] وجود دارد. از طرف دیگر چون با افزایش ارتفاع، سرعت باد نیز افزایش می یابد، ابرهای کومولوس ایجاد شده به جلو رانده میشوند و بارش نیز در قسمت پیشین سلول همرفتی و نه در داخل آن، رخ میدهد؛ بنابراین بارش از حرکت صعودی هوا نمیکاهد و در نتیجه، هم بر حرکت صعودی افزوده میشود (که گاه به ۱۰۰ کیلومتر در ساعت می رسد) و هم عمر تندر طولانی میشود.
در هر دو نوع تندریاد شده باید تودههوای گرم و مرطوب با رطوبت نسبی بیش از ۷۵ درصد و ناپایداری کافی وجود داشته باشد. ارتفاع سطح تراکم نیز باید آنقدر پایین باشد که ضخامت لایه ابر به بیش از ۳۰۰۰ متر برسد. پایین بودن سطح تراکم به این جهت است که از طریق فرایند تراکم، مقدار زیادی انرژی آزاد میشود و سلول را تقویت میکند (کاویانی و علیجانی،۱۳۸۵).
در این پژوهش ملاک کار ما بر اساس تشکیل توفانهای تندری نوع اول یعنی توفانهای تندری تودههوا در ماههای گرم سال است که با بهره گرفتن از شاخصهای ناپایداری به بررسی شرایط جوی منطقه آذربایجان طی دوره آماری (۱۹۹۰-۲۰۱۴) به بحث بارشهای همرفتی پرداخته شده تا معلوم شود که چه میزان از این بارشهای تندری سبب به وجود آمدن مخاطرات طبیعی این ناحیه را دربرمی گردد.
دادههای موردنیاز برای این پژوهش
۳-۳ دادههای جو بالا
این کمیت ها که به نام دادههای جو بالا نام برده میشوند، شامل فشار، دما، رطوبت و سمت و سرعت باد میباشند و در ایستگاههای جو بالا اندازه گیری میشوند. این ایستگاه ها نوعی از ایستگاههای هواشناسی هستند که در آنها، تعدادی از پارامترهای جوی مانند فشار، دما، رطوبت هوا و سمت و سرعت باد در لایههای مختلف بالای جو، به وسیله ارسال دستگاهی به نام رادیوسوند به درون اعماق جو اندازه گیری و به مراکز زمینی مخابره میشود که به این عمل عمق پیمایی یا سوندینگ[۱۵] گفته میشود. در زیر تصویری از آئروگرام[۱۶] وایسالا پلات شده جو بالا قرار داده شده است.
تصویر شماره (۳-۲) مربوط به آئروگرام وایسالا (VAISALA AEROGRAM)
رادیوسوندها از دستگاههای هواشناسی هستند که برای اندازه گیری دما، رطوبت، فشار، سمت و سرعت باد در جو بالا بکار میروند. دستگاه رادیوسوند از دو قسمت اصلی «سنجنده» و «فرستنده» تشکیل شده است. فرستندهها پارامترهای اندازه گیری شده توسط سنجنده ها را به گیرندهای که در سطح زمین قرار دارد، منتقل می کنند. رادیوسوندها گاهی به وسیله هواپیما و گاهی به وسیله راکت به جو فرستاده میشوند؛ اما معمولاً آنها را به زیر بالونهای هواشناسی که با گاز هیدروژن پر شدهاند و تا ارتفاع ۲۰ تا ۳۰ کیلومتری صعود می نمایند، نصب و در جو رها می کنند. زمانی که رادیوسوند به ارتفاع تقریبی ۳۰ کیلومتری بالای سطح دریا می رسد، بالون می ترکد و رادیوسوند همراه با نخ و بالون ترکیده شده به طرف زمین پایین میافتد. از لحظه رها شدن تا ۲ ساعت پس از زمان پرتاب و در طول اوج گیری، رادیوسوند بهطور ثابت، جریان پیوسته اطلاعات شامل دمای اتمسفر، رطوبت، فشار، سمت و سرعت باد در سطوح مختلف جو را از طریق شبکه ارتباط زمینی و ماهواره ای به تجهیزات خودکار گیرنده در سطح زمین می فرستد.
دادههای حاصل از دیدبانیهای جوی این ایستگاه ها همراه با دادههای سایر ایستگاههای هواشناسی جمع آوری، تصحیح و بایگانی گردیدند تا بهمنظور مطالعات اقلیمی و پژوهشهای مختلف هواشناسی بکار برده شوند. این دادهها مواد اولیه کار هواشناسان را بر روی ساختار قائم جو تشکیل میدهند. از مهمترین کاربردهای این دادهها، پلات کردن آنها بر روی نمودارهای ترمودینامیکی و استخراج اطلاعاتی است که برای تعیین پایداری و ناپایداری در اتمسفر و پیشبینی پدیدههای همرفتی بکار میروند.
دادههای حاصل از عمل سوندینگ با فرمت خاصی کد میشوند؛ بنابراین خروجی ایستگاههای جو بالا، گزارش کد شده ای است که به نام تمپ[۱۷] معروف است. تمپ جو بالا بر اساس استانداردهای جهانی باید هر ۶ ساعت یکبار (۴ بار در شبانه روز) انجام شده و اطلاعات آن ثبت شده و در اختیار کاربران قرار گیرد. در ایران متأسفانه از این ۴ بار، فقط دو تمپ ساعات ۰۰ و ۱۲ به وقت UTC برای انجام در تعداد معدودی از ایستگاهها مصوب شده که از این دو نیز، تمپ ساعت ۱۲ به ندرت انجام میگردد. یکی دیگر از اشکالات تأخیر زمانی در اختیار قرار دادن دادههای جو بالا بر روی پایگاههای اطلاعاتی است، بطوریکه ملاحظه می گردد ۴۸ ساعت تأخیر زمانی وجود دارد؛ بنابراین به علت نقص آماری نمیتوان همه اطلاعات لایههای مختلف جو را از آن بازیابی و دیاگرام اسکیوتی را رسم و شاخصهای ناپایداری را استخراج کرد. برای رفع این مشکل، شاخصهای ناپایداری و دیگر پارامترهای جو بالای مورد استفاده در این مطالعه، از پایگاه دپارتمان علوم جوی دانشگاه وایومینگ آمریکا گرفته شدهاند. متأسفانه از آنجا که دادههای جو بالای کشور ما به علت انجام نشدن تمپ جو بالا، ناقص میباشند، این سایت نیز در بایگانی خود اطلاعات مربوط به ایستگاههای جو بالای ایران را بهطور کامل ندارد؛ و در آرشیو این پایگاه بیشتر سوندینگ ها مربوط به ساعت UTC[18] ۰۰ بوده است.
۳-۳-۱ نحوی دست یابی به دادههای جو بالا
سوندینگ های بکار رفته در این مطالعه با بهره گرفتن از دیاگرام ترمودینامیکی اسکیوتی ترسیم و شاخصها و پارامترهای موردنیاز از آنها استخراج گردید. این نمودارها چنان طراحی شدهاند که نیمرخ قائم دما و نقطه شبنم را برحسب ارتفاع در یک ایستگاه را نشان میدهند (مرادی،۱۳۸۵).
دیاگرام اسکیوتی در محاسبه کمیتهای مختلفی که رادیوسوند نمیتواند آنها را اندازه گیری کند بکار می رود. روی این دیاگرام، دو نمودار دما و نقطه شبنم رسم میشود که سوندینگ نامیده شده و تصویر عمودی از شرایط اتمسفری در زمان دیدبانی ارائه کرده و اجازه محاسبات چندین کمیت مختلف ترمودینامیکی و شاخص ناپایداری موردنیاز پیش بینی ها را میدهد که در تشخیص و پیشبینی توفان تندری مفید میباشند. در این بخش قبل از معرفی این شاخصها، ابتدا به معرفی نمودار SKEW-T پرداخته و در ادامه مبانی فیزیکی و نحوه محاسبه و دستیابی به هرکدام از شاخصها و مهمترین پارامترها، با بهره گرفتن از دیاگرام اسکیوتی تشریح خواهد شد. ابتدا فراوانی رخداد کدهای نام برده در ایستگاه سینوپتیک منطقه پژوهشی تعیین گردید.
۳-۴ معرفی نمودار SKEW-T Log P
در نمودار SKWE-T خطوط قهوه ای پر رنگ افقی نمایانگر خطوط فشار ثابت هستند که از ۱۰۵۰ هکتوپاسکال تا ۱۰۰ (hp)هکتوپاسکال ترسیم شدهاند، فاصله بین این خطوط ۱۰ هکتوپاسکال میباشند.
خطوط دمای ثابت (هم دما): این خطوط نیز به رنگ قهوه ای میباشند که با خطوط هم فشار زاویه حدود ۴۵ درجه به سمت راست می سازند. فاصله همدما ۱۰ درجه سلسیوس بوده و از ۴۰ - تا ۴۰ + در پایین نمودار درجه بندی شدهاند.
خطوط دمای پتانسیل ثابت (آدیاباتیک[۱۹] خشک): این خطوط نیز قهوه ای رنگ بوده که با خطوط فشار ثابت زاویه ای برابر ۴۵ درجه به سمت چپ می سازند، بنابراین زاویه بین دو خط دمای ثابت و آدیاباتیک خشک تقریباً ۹۰ درجه است. افت آهنگ بی دررو خشک، نرخ سرمایش (۱۰ درجه سلسیوس در هر کیلومتر) یک بستههوا در حال صعود در حالت غیر اشباع را نشان می دهد. در نمودار SKEW-T، بی درروهای خشک کمی منحنی، خطوط یکپارچه شیبدار از سمت راست پایین به سمت چپ بالا می باشند. بی دررو خشک به ازای هر ۱۰ درجه سلسیوس در یک نقطه با هم دماها و هم فشار ۱۰۰۰ هکتوپاسکال، مشترک می شوند.
خطوط نسبت اختلاط (نسبت آمیزه): خطوطی سبز رنگ خط چین هستند که به صورت مستقیم با خطوط فشار ثابت زاویه ای برابر ۴۵ درجه به سمت راست می سازند، مقادیر نوشته شده روی آنها بر حسب گرم بر کیلوگرم هوای خشک را نشان میدهند.
منحنی های بی دررو اشباع سبز پر رنگ ممتد: این خطوط در قسمت پایین نمودار به صورت قائم و در بالای نمودار به صورت منحنی هستند این خطوط را خطوط آدیاباتیک اشباع یا بی دررو اشباع می گویند که برحسب سانتیگراد هستند.
خط قهوه ای تک در نمودار، منحنی افت محیطی دما را نشان میدهد که در نقطه شکست آن در ارتفاع ۱۱ کیلومتری لایه تروپوسفر تمام میشود و لایه استراتوسفر شروع میشود.
۳-۴-۱ سطح تراکم هوای بالا رونده LCL[20]
سطحی است که بستههوای مرطوب غیر اشباع با دمای T و فشار P به صورت آدیاباتیک خشک باید به آن سطح صعود کند تا اشباع شود. اهمیت کاربردی سطح تراکم صعود در دو مورد است. یکی در تعیین پایه ابر که مشخص میکند هوا چقدر به صعود نیاز دارد تا ابر تولید شود؛ و دیگری در شرایط ناپایداری است که ارتفاع پایین تر آن، زمان بیشتر و موقعیت بهتری را برای تشکیل و رشد ابر و ناپایداری در اختیار بسته هوا قرار میدهد و احتمال وقوع توفان را بیشتر میکند.
برای به دست آوردن LCL از روی نمودار SKEW-T، ابتدا از دمای نقطه شبنم در سطح زمین، خطی موازی با خطوط نسبت آمیزه اشباع به سمت بالا رسم می نماییم. سپس از نقطه دمای خشک در سطح فشاری مورد نظر، خطی موازی با خطوط بیدرروی خشک به سمت بالا رسم می نماییم. سطحی که این دو خط همدیگر را قطع می کنند، سطح تراکم هوای صعود LCL کننده است
طریقه محاسبه این سطح از روی SKEW-T به صورت زیر است:
از نقطه Td به موازات خطوط نسبت اختلاط و از نقطه T به موازات خطوط آدیاباتیک خشک بالا رفته، محل برخورد این دو خط سطح فشاری LCL است.
۳-۴-۲ سطح تراکم همرفتی (سطح تراکم جابجایی عمودی CCL[21])
سطحی است که در آن بستههوای اشباع شده متراکم میشود و بخار آب موجود در بستههوا بهصورت قطرات آب ظاهر می گردد، به بیان دیگر این سطح محل تشکیل ابرهای جوششی است و طریقه محاسبه CCL به صورت زیر است.
از نقطه Td به موازات خطوط نسبت اختلاط بالا رفته تا منحنی دمای محیط را قطع کند سطح فشاری مورد نظر سطح CCL است.
سطح CCL نسبت به LCL ارتفاع بالاتری دارد زیرا قبل از اینکه یک بسته تنها به علت شناوری مثبت صعود کند، سطح باید تا یک دمای کافی گرم شود. گرم شدن سطح باعث کاهش رطوبت نسبی شده و نیاز به صعود بیشتر بسته قبل از وقوع تراکم دارد.
شکل ( ۳-۳) روش تعیین و بر روی نمودار اسکیوتی (هوشنگ قائمی-هواشناسی عمومی, )
۳-۴-۳ سطح همرفت آزاد LFC[22]
این سطح، سطحی است که اگر هوا تحت هر شرایطی (آزاد یا واداشته) به آن برسد، از آن پس آزادانه صعود خواهد کرد، زیرا انرژی لازم برای صعود را به صورت پتانسیل در خود دارا است. طوری که هرچه بالاتر می رود، پتانسیل انرژی آن افزایش می یابد. این صعود تا وقتی که انرژی نهفته ناشی از تراکم بخارآب و رها شدن گرمای نهان تبخیر، به دلیل افت رطوبت جو کاهش یابد، ادامه خواهد داشت. برای پیدا کردن آن از روی نمودار SKEW-T به صورت زیر عمل خواهیم پرداخت.
از تراز فشاری LCL موازی خطوط آدیاباتیک اشباع بالا رفته تا جای که منحنی دمای محیط را قطع کند چنین سطح فشاری را LFC گویند.(شکل ۳-۴)
۳-۴-۴سطح تعادل EL
بستههوا بالاتر از سطح همرفت آزاد LFC در اثر انرژی جنبشی حرکت عمودی، هنوز تمایل به صعود دارد. سطحی که در آن دمای بستههوا و محیط مساوی شده و بسته دیگر شناوری ندارد، سطح تعادل نامیده میشود. این سطح معمولاً نزدیک سطح تروپوپاز واقع میشود بالای آن، بستههوا سردتر (چگال تر) از هوای اطراف است و آزادانه صعود نمیکند. برای به دست آوردن آن از CCL به موازات خط بیدرروی اشباع حرکت کرده تا منحنی دمای محیط را قطع کند نقطه به دست آمده EL نام دارد، این شاخص بیانگر جای است که قله ابر قرار دارد.(شکل۳-۴)
۳-۴-۵ تعیین ناحیه مثبت و منفی
روی یک نمودار ترمودینامیکی مانند اسکیوتی، میتوان ناحیه معینی را متناسب با مقدار خاصی از انرژی بستههوایی که بهطور عمودی و بی دررو حرکت میکند، در نظر گرفت. وقتی که یک بستههوا میتواند بهطور آزادانه صعود کند، به علت اینکه این بسته در لایه ای است که در آنجا بیدرروی که دنبال میکند از محیط اطراف گرمتر است. هرگاه از سطح LFC به موازات خطوط آدیاباتیک اشباع بالا رفته اگر منحنی دمای محیط را قطع کند، مساحت بسته بین سطح LFC و قسمت بالا را ناحیه مثبت و مساحت بین LFC و ناحیه پایین را ناحیه منفی می نامند, ناحیه مثبت مشخص کننده ناپایداری است که هرچه این مساحت بیشتر باشد بر شدت ناپایداری افزوده میشود که با انرژی پتانسیل در دسترس متناسب است و به انرژی جنبشی حرکت بسته قابل تبدیل است. یک بستههوای صعود کننده در این ناحیه مثبت، خود را گرمتر از هوای اطراف یافته و به صعود آزادانه خود ادامه میدهد. این مناطق، نواحی ناپایدار قابل ملاحظه هستند و مناطقی هستند که ابرهایی با توسعه عمودی زیاد میتواند در آنجا تشکیل شوند.
شکل (۳-۴) روش تعیین سطح همرفت آزاد LFC، سطح تعادل EL (هوشنگ قائمی, هواشناسی عمومی)
۳-۴-۶ مفهوم پایداری و شاخصهای ناپایداری
مفهوم پایداری در اتمسفر بهصورت میزان مقاومت یک تودههوا در مقابل حرکات صعودی بیان میشود. اگر خصوصیات فیزیکی هوا اعم از دما، رطوبت و چگالی دارای ماهیتی باشند که مانع حرکت صعودی هوا شوند، چنین تودههایی را تودههوای پایدار[۲۳]گویند. در مقابل اگر ویژگیهای فیزیکی تودههوا، سبب سهولت حرکات قائم هوا شوند، تودههوا ناپایدار[۲۴]نامیده میشود (موسوی بایگی و اشرف،۱۳۸۸). در حالتی که دمای بسته و محیط اطراف آن برابر باشد، محیط اطراف ازنظر پایداری خنثی است (مرادی،۱۳۸۵).
مهمترین نقش را در پایداری و ناپایداری یک تودههوا، رابطه بین افت آهنگ دمای توده و افت آهنگ دمای محیط(ELR) اطراف آن توده به عهده دارد. اگر افت آهنگ دمای محیط بیشتر از افت آهنگ دمای توده در حالت بی درو، باشد هوا ناپایدار و اگر کمتر از آن باشد، هوا پایدار است. وقتی قسمتی از هوای یک منطقه گرم میشود، مولکولهای هوای گرم شده از تحرک زیادی برخوردار شده و در نتیجه باعث انبساط تودههوا میشوند و مولکولهای هوای اطراف را جهت جایگزینی می رانند که این امر، باعث مصرف انرژی مولکول ها می گردد. اگر توده هوای صعود کننده با محیط اطراف خود تبادل انرژی نداشته باشد، انرژی لازم جهت انبساط توده هوا باید از خود آن تأمین شود و بدین ترتیب بخشی از انرژی ناشی از آن به انرژی جنبشی و پتانسیل تبدیل شده و سبب سرد شدن درونی تودههوا می گردد که به این نوع سرد شدن، سرد شدن بی دررو گفته میشود. تغییر درجه حرارت تودههوای خشک و غیر اشباع در این حالت، افت آهنگ بی دروی خشک [۲۵]نامیده و با [۲۶]نشان داده میشود. با کاهش دما، هوا کم کم به نقطه شبنم رسیده و اشباع میشود. پس از آن، مقداری از بخارآب درون هوای در حال صعود متراکم شده و گرمای نهان تبخیر آن آزاد میشود. بنابراین روند سرد شدن تودههوای اشباع در حال صعود بی درو، کمتر از حالتی است که هوا غیر اشباع است. در این شرایط، تغییر دما در هر صد متر ارتفاع را افت آهنگ بی دررو اشباع [۲۷]می گویند و با [۲۸]نشان داده میشود. افت آهنگ بی دررو اشباع، همیشه از افت آهنگ خشک کم تر بوده و با توجه به دمای هوا متغیر است (موسوی بایگی و اشرف،۱۳۸۸). بنابراین بررسی توزیع قائم دمای محیط که در نمودارهای ترمودینامیکی رسم میشود، به سادگی میتوان پایداری یا ناپایداری جوی را که به همراه رطوبت ترازهای زیرین و مکانیسم بالاروی مناسب، سبب شکل گیری توفان تندری میشود، با بهره گرفتن از شاخصهای ناپایداری که در ادامه شرح داده میشوند، تشخیص داد.
شاخص های ناپایداری
۳-۵-۱-۱ شاخص ناپایداری شوالتر(SI)[29]:
این شاخص توسط آلبرت شوالتر ارائه شده و بر اساس ضرایب مختلف موجود در تغییرات ابر کومولونیمبوس و همچنین بر مبنای مفهوم ناپایداری پتانسیلی پایه گذاری شده است. اساس این شاخص بر رابطه بین دمای خشک و نقطه شبنم تراز ۸۵۰ و دمای خشک ۵۰۰ هکتوپاسکال قرار داشته و با بهره گرفتن از معادله (۲-۱) مورد محاسبه قرار میگیرد.
(۲-۱) SI=T500 - TR
در معادله فوق : SI شاخص ناپایداری شوالتر, T500 دمای بستههوا در سطح ۵۰۰ هکتوپاسکال و TR مقدار دما در محل تلاقی سطح ۵۰۰ هکتوپاسکال با خطی که از سطح تراکم صعود همرفتی (سطحی است که تراکم بخار آب بر اثر حرکات همرفتی هوا در آن دیده میشود) به موازات بی دررو مرطوب در نمودار ترمودینامیکی رسم شده (دمای حقیقی بستههوا) هستند. این شاخص تفاوت دمای محیط و دمای بستههوا در تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال در شرایطی که فرض شود بسته اولیه در سطح ۸۵۰ (mb)میلی باری قرار داشته باشد، است. لذا فرض اساسی شاخص شوالتر بر این است که ناپایداری در بین سطوح ۸۵۰ تا ۵۰۰ (hp)هکتوپاسکال روی میدهد. شاخص مذکور پایداری کلی را برای تودههای هوا بیان کرده و امکان ناپایداری را بین ترازهای ۸۵۰ تا ۵۰۰ (hp)هکتو پاسکال را مورد محاسبه قرار میدهد؛ اما اگر رطوبت در ترازهای پایین تر از ۸۵۰ هکتوپاسکال قرار داشته باشد و یا زمانی که مرز جبهه یا وارونگی قوی دما بین لایههای ۸۵۰ تا ۵۰۰ هکتوپاسکال وجود داشته باشد, این شاخص نمیتواند نمایانگر ناپایداری باشد. آشکارسازی این که ناپایداری در کدام یک سطوح جوی انجام گرفته, با بهره گرفتن از نمودارهای ترمودینامیک SKEW-T به راحتی انجام پذیر است. برای ترسیم, قرائت و تفسیر نمودار شوالتر, ابتدا با بهره گرفتن از دما و دمای نقطه شبنم ۸۵۰ هکتوپاسکال,LCL تعیین میشود. سپس از LCL خطی موازی با نزدیکترین بی دررو اشباع تا نقطه ای که در تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال را قطع کند، ترسیم میگردد. دمای قرائت شده در آن تراز برابر خواهد بود بادمای بستههوا در تراز ۵۰۰(hp)هکتو پاسکال که با TR نشان داده میشود.
تصویر (۳-۵) نحوی محاسبه شاخص شوالتر از سایت met office
مقیاس طبقه بندی شاخص شوالتر برای تعیین ناپایداری و احتمال وقوع توفان به شرح جدول (۳-۱) است.
جدول ۳-۱مقیاس شاخص شوالتر برای تعیین میزان ناپایداری و احتمال وقوع توفان (زاهدی و چوبدار ,۱۳۸۶)