رابطه علی قوی بین مخارج دولت به تولید و شاخص ابزاری بوده است. همچنین شوک این متغیر اثر منفی بر شاخص ابزاری داشته و 70 درصد از واریانس خطای پیش بینی شاخص ابزاری را در بلندمدت توضیح داده میدهد.
متغیر تورم علاوه بر علیت گرنجری بودن، اثر شوک آن تا 6 دوره بر شاخص کارایی منفی و معناداری بوده و در بلندمدت 46 درصد از واریانس خطای پیش بینی شاخص کارایی را توضیح میدهد.
واژگان کلیدی: بانک، توسعه مالی، ساست پولی، سیاست مالی.
Jel: G21, G00, E51, E62
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات
1-1) مقدمه. 2
1-2) بیان مسئله 2
1-3) سوالهای تحقیق. 4
1-4) فرضیه های تحقیق 4
1-5) روش گردآوری اطلاعات و داده ها 4
1-6) جامعه آماری و روش نمونه گیری. 5
1-7) مشکلات و تنگنا های احتمالی تحقیق. 5
1-10) روش تجزیه وتحلیل داده ها 5
فصل دوم: مبانی نظری و ادبیات تحقیق
2-1) مقدمه 10
2-2) سیستم مالی. 10
2-3) واسطه مالی. 13
2-3-1) عملکرد واسطه مالی 15
2-3-1-1) هزینه مبادله 15
2-3-1-2) تسهیم ریسک 16
2-3-1-3) اطلاعات نامتقارن، کژگزینی و کژمنشی. 17
2-4) نظام بانکی. 17
2-4-1) مزایای نظام بانکی در تجهیز و تخصیص منابع 18
2-4-1-1) افزایش پس انداز 18
2-4-1-2) کاهش هزینه. 18
3-2-1-3) بلند مدت شدن اعتبارها 19
2-4-2) خدمات بانکی در اقتصاد. 19
2-4-2-1) خلق پول 19
2-4-2-2) ایجاد بازار فروش برای پساندازهای واحدهای اقتصادی 20
3-2-2-3) پیشنهاد ابزارهای پرداخت برای خرید کالا و خدمات 20
2-4-2-4) عرضه خدمات بین المللی. 20
2-4-2-5) ارائه خدمات مربوط به سرمایگذاری . 21
2-5) بانکداری اسلامی. 21
2-6) توسعه مالی. 23
2-6-1) شاخصهای توسعه مالی در بخش بانکی. 26
2-7) سیاست پولی. 29
2-7-1) نحوه اثرگذاری سیاست پولی بر بخش بانکی 29
2-7-2) اثر تورم بر نظام بانکی 34
2-8) سیاست مالی. 36
2-8-1) نحوه اثرگذاری سیاست مالی بر بخش بانکی 36
2-9) مطالعات تجربی 39
2-9-1) مطالعات داخلی. 39
2-9-2) مطالعات خارجی. 43
2-10) جمعبندی. 45
فصل سوم: روششناسی
3-1) مقدمه 56
3-2) مانایی متغیرها. 56
3-2-1) آزمون ریشه واحد دیکی فولر 57
3-2-2) آزمون ریشه واحد دیکی فولر تعمیم یافته 59
3-3) الگوی خودرگرسیون برداری 60
3-4) انتخاب وقفه بهینه مدل 62
3-5) ثبات و مانایی مدل VAR 63
3-6) علیت گرنجر. 64
3-7) توابع عکسالعمل آنی. 64
3-8) تجزیه واریانس 64
3-9)جمعبندی. 65
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
4-1) مقدمه 67
4-2) معرفی متغیرها 67
4-2-1) رشد نقدینگی 68
4-2-2) مخارج دولت به تولید 69
4-2-3) تورم. 69
4-2-4) شاخصهای توسعه مالی بخش بانکی. 70
4-2-4-1) شاخص ابزاری 70
4-2-4-2) شاخص کارایی 71
4-3) مانایی متغیرها. 72
4-4) تعیین وقفه بهینه. 73
4-5) مدل خودرگرسیون برداری 74
4-6) علیت گرنجر. 74
4-7) توابع عکسالعل آنی 75
4-8) تابع تجزیه وارانس 77
4-9) جمعبندی 78
فصل پنجم: جمعبندی، خلاصه، نتیجهگیری و پیشنهادات
5-1) نتیجهگیری 81
5-2) پیشنهادسیاستی 84
5-3) پیشنهاد برای مطالعات آتی. 85
پیوست . 87
منابع 101
چکیده انگلیسی. 107
مقدمه
نظام مالی کارآمد منجر به تجمیع و تخصیص بهینه منابع در اقتصاد شده و از عوامل مهم و اثرگذار بر رشد اقتصادی محسوب میشود. در یک تعریف ساده میتوان گفت زمانی که سیستم مالی وظایف خود را به خوبی انجام میدهد، توسعه مالی محقق شده است. در یک نظام مالی توسعه یافته افراد و بنگاهها میتوانند به راحتی سبد بهینهای از بدهیها را انتخاب نمایند و از طرف دیگر پساندازکنندگان پول و ثروت مازاد خود را در چرخه تولید با نقدینگی و بازده مناسب، همراه با اطمینان قرار می دهند.
سیستم مالی را از یک نگاه میتوان به واسطه مالی و بازار مالی تقسیمبندی نمود. شواهد حاکی از آن است که کشورها در مراحل اولیه توسعه، دارای سیستم مالی مبتنی بر بانک هستند. هرچه کشور در مسیر توسعه گام برمیدارد به سمت ترکیبی از سیستم بانکی و بازارهای مالی حرکت مینماید. در کشور ما نیز سیستم مالی بانکمحور بوده و بازارهای مالی در آن نقش پررنگی ندارند. در نتیجه در این تحقیق برای بررسی توسعه مالی بر سیستم بانکی متمرکز شدهایم.
یکی از مباحث مطالعاتی در یک اقتصاد، بررسی و شناسایی عوامل موثر بر توسعه مالی میباشد، تا از این طریق بتوان به توسعه بیشتر و رشد بالاتری در اقتصاد دست یافت. سیاست پولی و مالی دو متغیر اثرگذار بر توسعه مالی سیستم بانکی در کنار عواملی چون تورم و رشد تولید میباشد. در نتیجه در این تحقیق به بررسی مبانی نظری تاثیرگذاری این عوامل و اندازه گیری آنها در دوره زمانی (1358-1391) خواهیم پرداخت.
1-2) بیان مسئله
اقتصاددانان در مورد اهمیّت سیستم مالی در توسعه اقتصادی و مالی نظرات متفاوتی دارند. هیکس[1] (1969) معتقد است که سیستم مالی از طریق تجهیز سرمایه برای طرح های بزرگ در آغاز انقلاب صنعتی نقش حیاتی داشته است. بانک های خوب با شناسایی و تامین مالی کارفرمایانی که بیشترین شانس را برای تولید محصولات جدید و یا اجرای طرح های ابتکاری دارند، موجب تقویت نوآوری های تکنیکی میشوند.
توسعه مالی یکی از پیششرطهای توسعه اقتصادی کشورها می باشد به طوری که کشوری که بخش از مالی توسعه یافته برخوردار نیست قطعا در آن منابع بین نیازها به صورت کارا تخصیص داده نخواهد شد و یا منابع کافی جهت تخصیص جمع آوری نمی شود (اخباری، 1385: 155).
توسعه بخش بانکی نیز یکی از ارکان مهم توسعه مالی میباشد. در اکثر نظامهای اقتصادی، بانکها مرکز سیستم مالی و پرداختها بوده و نقش مهمی در فرآیند تجهیز پسانداز، شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری و متنوعسازی ریسک ایفا می کنند. از این رو اندازه، ساختار و کارآیی بخش بانکی به عنوان یک بعد مستقل توسعه مالی مورد توجه است. سوددهی بانکها، اعتبارات پرداختی و دسترسی آسان بخش خصوصی به اعتبارات بانکی از این بعد مورد بررسی قرار میگیرد. بر پایه مطالعات انجام شده، فعالیت بانکها در فضای رقابتی شامل مداخله کمتر دولت، تمرکز کمتر بازار و امکان بیشتر ورود بانکهای خارجی، کارآیی و رشد بیشتری خواهد داشت (دادگر و نظری، 1386: 17).
عوامل متعددی بر توسعه بازارهای مالی مؤثر هستند که آن ها را می توان به دو دسته عمده عوامل اقتصادی (مانند رشد اقتصادی، تورم، بیمه اعتبارات، درجه باز بودن اقتصاد، آزادسازی حساب سرمایه و.) و عوامل غیر اقتصادی (مانند عوامل نهادی از جمله وضعیت سرمایه اجتماعی، حقوق مالکیت، وضعیت نظام حقوقی، فشارهای سیاسی و.) تقسیم بندی کرد (صمدی، 1388: 122). در این تحقیق ما به بررسی دو عامل مهم اقتصادی اثرگذار بر توسعه مالی یعنی سیاست پولی و مالی میپردازیم.