۴-۳-۸) قاعده توقف………………………………………………………………………………………………………..۸۳
۴-۳ الگوریتم حرکت جمعی پرندگان ……………………………………………………………………………………..۸۴
۴-۴ حرکت دسته جمعی ذرات ………………………………………………………………………………………………۸۶
۴-۵ مفاهیم پایه الگوریتم…………………………………………………………………………………………………………۸۸
۴-۶ رابطه بروز رسانی سرعت…………………………………………………………………………………………………..۸۸
۴-۷ رابطه بروز رسانی موقعیت………………………………………………………………………………………………….۹۲
۴-۸ گامهای الگوریتم……………………………………………………………………………………………………………..۹۳
۴-۹ شبه کد الگوریتم……………………………………………………………………………………………………………….۹۳
۴-۱۰)طراحی الگوریتم پیشنهادی………………………………………………………………………………………………۹۴
۴-۱۰) تنطیمات پارامترها و شرایط اجرای الگوریتم ها……………………………………………………………………۹۹
۴‐۱۱) ساختار مسائل…………………………………………………………………………………………………………………۹۹
۴‐۱۲)مسائل با ابعاد کوچک و متوسط…………………………………………………………………………………………۱۰۰
۴-۱۳) نتایج آزمایشات……………………………………………………………………………………………………………..۱۰۰
۴-۱۴ مسائل با ابعاد بزرگ…………………………………………………………………………………………………………۱۰۷
۴-۱۵ جمع بندی………………………………………………………………………………………………………………………۱۰۹
فصل۵- نتیجه گیری و پیشنهادات آتی……………………………………………………………..۱۱۳-۱۱۰
۵-۱) نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۱
۵-۲) پیشنهادات آتی ………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۳
منابع……………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۱۵
فهرست جداول
جدول ۱-۱- تعدادی از معیارهای کارایی زمان بندی………………………………………………………………..۴
جدول ۳-۱.موعد تحویل و وزنهای زود کرد و دیرکرد……………………………………………………………۵۴
جدول ۳-۲ زمان پردازش کارها ………… ………………………………………………………………………………۵۴
جدول۳-۳ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۱…………………………………………………………………..۵۴
جدول۳-۴ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۲…………………………………………………………………..۵۵
جدول۳-۴ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۳…………………………………………………………………..۵۵
جدول ۳-۵- محاسبه تعداد متغیرها و محدودیت ها ………………………………………………………………۵۳
جدول۴-۱: انتخاب کروموزومها با بهره گرفتن از مدل چرخ رولت………………………………………………..۷۲
جدول۴-۲: مشکلات ممکن در مدل چرخ رولت…………………………………………………………………..۷۴
جدول۴-۳ وزن زود کرد و وزن دیر کرد و موعد تحویل و زمان پردازش برای ۵j2m………………100
جدول۴-۴ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۱…………………………………………………………………..۱۰۱
جدول۴-۵ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۲……………………………………………………………………۱۰۱
جدول۴-۶ نتایج مربوط به مسئله ۵ کار و ۲ ماشین به تفکیک روشها………………………………………۱۰۱
جدول۴-۷ وزن زود کرد و وزن دیر کرد و موعد تحویل و زمان پردازش برای ۵j3m……………….102
جدول ۴-۸ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۱………………………………………………………………….۱۰۲
جدول ۴-۹ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۲………………………………………………………………….۱۰۲
جدول ۴-۱۰ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۳………………………………………………………………..۱۰۳
جدول ۴-۱۱ نتایج مربوط به مسئله ۵ کار و ۳ ماشین………………………………………………………………۱۰۳
جدول۴-۱۲ وزن زود کرد و وزن دیر کرد و موعد تحویل و زمان پردازش برای ۸j2m……………….103
جدول۴-۱۳ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۱…………………………………………………………………..۱۰۴
جدول۴-۱۵ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۲…………………………………………………………………..۱۰۵
جدول ۴-۱۶ نتایج مسئله ۸ کار و ۲ ماشین به تفکیک روشها……………………………………………………..۱۰۵
جدول۴-۱۷ وزن زود کرد و وزن دیر کرد و موعد تحویل و زمان پردازش برای ۸ کارو۳ ماشین …..۱۰۵
جدول۴-۱۸ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۱…………………………………………………………………..۱۰۵
جدول۴-۱۹ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۲ ………………………………………………………………….۱۰۵
جدول۴-۲۰ زمان آماده سازی کارها روی ماشین ۳ ………………………………………………………………….۱۰۵
جدول ۴-۲۱ نتایج مسئله ۸ کار و ۳ ماشین به تفکیک روشها……………………………………………………..۱۰۶
جدول ۴-۲۲ نتایج مسئله ۱۰ کار و ۳ ماشین………………………………………………………………………۱۰۷
جدول ۴-۲۳ نتایج مسئله ۵۰ کار و ۱۰ ماشین……………………………………………………………………..۱۰۸
جدول ۴-۲۴ نتایج مسئله ۵۰ کار و ۲۰ ماشین……………………………………………………………………..۱۰۸
۸۸/۰
تائید
شاخص برازش تطبیقی
CFI
بزرگتر از ۸/۰باشد
۹۱/۰
تائید
شاخص برازش افزایشی
IFI
بزرگتر از ۸/۰باشد
۹۱/۰
تائید
جدول ۴-۱۴. شاخص های معنی داری و برازش مدل
با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که مدل تحقیق از نظر شاخص های معنی داری و برازش مورد تائید است.
۴-۵ آزمون فرضیه ها
فرضیه ۱. اعتبار درک شده نسبت به رزرو اینترنتی هتل برنگرش فرد به این نوع رزرو تاثیر می گذارد.
با توجه به مدل تحقیق در حالت اعداد معنی داری، مشاهده می شود که میزان آماره ی t بین دو متغیر اعتبار درک شده نسبت به رزرو اینترنتی هتل و نگرش فرد برابر با ۰۴/۲ است.(نمودار ۴-۱۵) و از آن جا که این مقدار در خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد این فرضیه تایید می شود . با توجه به ضریب استاندارد هم می توان گفت که میزان تاثیر اعتبار درک شده نسبت به رزرو اینترنتی هتل برنگرش فرد به این نوع رزرو برابر با ۲۰/۰ است. (نمودار ۴-۱۴)
فرضیه ۲. اعتماد فرد به رزرو اینترنتی هتل تاثیر مثبتی بر نگرش به این نوع رزرو می گذارد .
با توجه به مدل تحقیق در حالت اعداد معنی داری، مشاهده می شود که میزان آماره ی t بین دو متغیر اعتماد فرد به رزرو اینترنتی هتل و نگرش فرد برابر با ۸۵/۳ است. (نمودار ۴-۱۵) و از آن جا که این مقدار در خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد این فرضیه تایید می شود . با توجه به ضریب استاندارد هم می توان گفت که میزان تاثیر اعتماد فرد نسبت به رزرو اینترنتی هتل برنگرش فرد به این نوع رزرو برابر با ۴۳/۰ است. (نمودار ۴-۱۴)
فرضیه ۳. سازگاری فرد نسبت به رزرواینترنتی هتل برنگرش نسبت به این نوع رزرو تاثیر می گذارد.
با توجه به مدل تحقیق در حالت اعداد معنی داری، مشاهده می شود که میزان آماره ی t بین دو متغیر سازگاری فرد نسبت به رزرو اینترنتی هتل برنگرش فرد برابر با ۱۱/۳ است. (نمودار ۴-۱۵) و از آن جا که این مقدار در خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد این فرضیه تایید می شود . با توجه به ضریب استاندارد هم می توان گفت که میزان تاثیر سازگاری فرد نسبت به رزرواینترنتی هتل برنگرش نسبت به این نوع رزرو برابر با ۲۳/۰ است. (نمودار ۴-۱۴)
فرضیه ۴ . ادراک فرد از سودمندی رزرو اینترنتی هتل به صورت مثبت تحت تاثیر سهولت درک شده از این نوع رزرو قرار می گیرد.
با توجه به مدل تحقیق در حالت اعداد معنی داری، مشاهده می شود که میزان آماره ی t بین دو متغیر ادراک فرد از سودمندی رزرو اینترنتی هتل و سهولت درک شده برابر با ۹۳/۱۹ است. (نمودار ۴-۱۵) و از آن جا که این مقدار در خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد این فرضیه تایید می شود . با توجه به ضریب استاندارد هم می توان گفت که میزان تاثیر ادراک فرد از سودمندی رزرو اینترنتی هتل از سهولت درک شده به این نوع رزرو برابر با ۹۰/۰ است. (نمودار ۴-۱۴)
فرضیه ۵ . نگرش فرد به انجام رزرو اینترنتی هتل به صورت مثبت تحت تاثیرادراک وی از سهولت انجام این نوع رزرو قرار می گیرد.
با توجه به مدل تحقیق در حالت اعداد معنی داری، مشاهده می شود که میزان آماره ی t بین دو متغیر نگرش فرد به انجام رزرو اینترنتی هتل و ادراک وی از سهولت انجام این نوع رزرو برابر با ۰۳/۳ است. (نمودار ۴-۱۵) و از آن جا که این مقدار در خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد این فرضیه تایید می شود . با توجه به ضریب استاندارد هم می توان گفت که میزان تاثیر سهولت انجام رزرو اینترنتی هتل نگرش فرد به این نوع رزرو برابر با ۲۹/۰ است. (نمودار ۴-۱۴)
فرضیه ۶ . نگرش فرد به انجام رزرو اینترنتی هتل به صورت مثبت تحت تاثیرادراک وی از سودمندی انجام این نوع رزرو قرار می گیرد.
با توجه به مدل تحقیق در حالت اعداد معنی داری، مشاهده می شود که میزان آماره ی t بین دو متغیر نگرش فرد به انجام رزرو اینترنتی هتل وادراک وی از سودمندی انجام این نوع رزرو برابر با ۴۴/۶ است. (نمودار ۴-۱۵)و از آن جا که این مقدار در خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد این فرضیه تایید می شود . با توجه به ضریب استاندارد هم می توان گفت که میزان تاثیر ادراک ازسودمندی رزرو اینترنتی هتل بر نگرش فرد به این نوع رزرو برابر با ۸۳/۰ است. (نمودار ۴-۱۴)
فرضیه ۷ . نیت فرد به انجام رزرو اینترنتی هتل به صورت مثبت تحت تاثیرنگرش وی از رزرو اینترنتی هتل قرار می گیرد.
با توجه به مدل تحقیق در حالت اعداد معنی داری، مشاهده می شود که میزان آماره ی t بین دو متغیر نیت فرد به انجام رزرو اینترنتی هتل و نگرش وی از رزرو اینترنتی هتل برابر با ۲۱/۳ است. (نمودار ۴-۱۵) و از آن جا که این مقدار در خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد این فرضیه تایید می شود . با توجه به ضریب استاندارد هم می توان گفت که میزان تاثیر نگرش بر نیت فرد به انجام رزرو اینترنتی هتل برابر با ۲۴/۰ است. (نمودار ۴-۱۴)
فرضیه ۸ . نیت فرد به انجام رزرو اینترنتی هتل به صورت مثبت تحت تاثیر ادراک وی از سودمندی رزرو اینترنتی هتل قرار می گیرد.
با توجه به مدل تحقیق در حالت اعداد معنی داری، مشاهده می شود که میزان آماره ی t بین دو متغیر نیت فرد به انجام رزرو اینترنتی هتل و ادراک فرد از سودمندی رزرو اینترنتی هتل برابر با ۱۶/۵ است. (نمودار ۴-۱۵) و از آن جا که این مقدار در خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد این فرضیه تایید می شود . با توجه به ضریب استاندارد هم می توان گفت که میزان تاثیر ادراک فرد از سودمندی بر نیت فرد نسبت رزرو اینترنتی هتل برابر با ۵۴/۰ است. (نمودار ۴-۱۴)
پس از بررسی آزمون فرضیات ، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هریک از متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته تحقیق محاسبه شد . هر متغیر دارای دو اثر مستقیم و غیرمستقیم است که از مجموع آنها اثر کلی متغیر به دست می آید . اثرات مستقیم و غیرمستقیم و کلی متغیرهای مستقل تحقیق بر تمایل به خرید الکترونیکی در جدول ۴-۱۵ منعکس شده است .
براین اساس می توان بیان کرد که : مؤثرترین متغیرها بر تمایل به استفاده از رزرو اینترنتی هتل به ترتیب عبارتند از : سودمندی درک شده ، نگرش ، اعتماد ، سهولت استفاده ، سازگاری و اعتبار .
متغیرهای مستقل
تاثیرات مستقیم
تاثیرات غیرمستقیم
تاثیرات کلی
اعتبار
–
۰۴۸/۰
۰۴۸/۰
اعتماد
–
۱۰۳۲/۰
الف. تجربۀ حرفهای. مسیرهای تخصصی[۴۲] (شغلی) دانشگاهیان عبارتند از سرمایه گذاریهای بلندمدت در دانش، مهارت، و تخصص لازم در جهت دریافت مشوقهای بیرونی (جوایز و…)، احساس شناخته شدن، و وجهه میان همردیفان (شامل تشویق، رضایت درونی ناشی از حل مسئله). بسیاری از دانشگاهیان، صاحب تجربه در صنعت هستند که این تجربیات می تواند در همان مراحل اولیۀ مسیر تخصصی و شغلی آنها باشد؛ بعنوان مثال بعد از دریافت مدرک کارشناسی ارشد، یا طی مدتی که موقتاً از فعالیتهای دانشگاهی فاصله گرفته است. همچنین باید خاطر نشان کرد که بسیاری از دانشگاهیان مسیرهای شغلی چندگانه دارند که قسمتی در بخش دولتی و قسمتی نیز در بخش خصوصی میباشد.
محققینی که زمان بیشتری از مسیر شغلیشان را در صنعت میگذرانند میتوانند بیشتر در فعالیتهایی که منجر به دریافت پتنت می شود مشارکت داشته باشند، نسبت به آنهایی که تجربۀ کمتری در این زمینه دارند و یا اصلاً تجربهای ندارند.
بر این اساس، سه دلیل، برای اینکه تجربۀ صنعتی بیشتر، ادراک وجود مانع برای ارتباط داشتن با صنعت را کاهش میدهد قابل انتظار است: اول اینکه محققینی که دارای چند مسیر شغلیاند، طی تجربۀ کاریشان، بیشتر با هنجارهای فرهنگی صنعت، هماهنگ شده اند؛ دوم اینکه، این محققین، شبکه های اجتماعی مرتبط بیشتری نسبت به سایر محققین دارند که میتوانند از آنها برای شروع یک فعالیت تحقیقییا برای توسعه و اتمام آن، کمک بگیرند؛ و سوم اینکه آنها میتوانند موانع معاملهای را بهتر مدیریت کنند چراکه بعنوان یک فرد فعال در بخش خصوصی، امکان بیشتریدارد که از طرف سازمانهای خارج از دانشگاه به آنها پیشنهاداتی در مورد حقوق مالکیت فکریشان و نیز روابط قراردادی آتی شود.
ب. تجربۀ تحقیقات تعاملی و مشترک با شرکای تجاری. این عامل، یکی از عوامل تأثیرگذار در تعامل دانشگاهیان با صنعتگران است.
سرمایۀ ارتباطی محققین دانشگاهی با شرکای تجاری خود، به طور قابل توجهی با میزان مشارکت آنها در فعالیتهای انتقال دانش ارتباط دارد. دانش این محققین از بازار، فنآوری، و نیازهای مشتریان، که اثر زیادی بر شکل دادن نگرش و مهارتشان در کارآفرینی دارد اساساً از طریق تعاملات نزدیک با شرکای صنعتی آنها به دست می آید. به همین دلیل، انتظار باید داشت که محققینی با سابقۀ همکاری تحقیقاتی با صنعت، کمتر تحت تأثیر موانع محوری و معاملهای قرار گیرند. به این دلیل که این تجربه به آنها این فرصت را میدهد که یاد بگیرند چگونه از شرکای تجاری خود برای تحقیقاتشان و برای هدایت تحقیقاتشان به سمت آنچه صنعت میخواهد استفاده کنند. محققین ماهر در این زمینه، فعالیتهایمتداول و مشخصی در تعامل با صنعت دارند، یاد گرفتهاند با زبانی تحقیقات خود را بیان کنند که هم برای شرکای تجاریشان ارزشمند باشد و هم برای همکاران خود در دانشگاه.
ج. اعتماد میان محققین دانشگاهی و شرکای تجاری آنها. روابط فردی و اعتمادمحور میان دانشگاهیان و شرکای تجاریشان، برای انجام فعالیتهای اثربخش انتقال دانش، بسیار مهم است. تعامل میان این دو گروه، معمولاً بصورت تبدیل تحقیقات اولیه و نارس دانشگاهی به فنآوریهای بازارگرا میباشد که البته تعهد دو طرف برای موفقیت این تلاش، ضروری است. در این حوزه، روابط بر پایۀ اعتماد، مخصوصاً برای تسهیل تبادل دانش و اطلاعاتی که سازماندهی آنها بسیار مشکل است بسیار اهمیت دارد. اعتماد، این دو بخش دانشگاهی و صنعتی را قادر میسازد تا تعهدات دوجانبه را در انجام پروژه ها رعایت کرده؛ و کمک می کند تا هر بخش، احساس کند در صورت بروز مشکل، با وی عادلانه رفتار خواهد شد.
عوامل تأثیرگذار بر محققین دانشگاهی برای تعامل با صنعت
در بررسی تنوع ارتباط صنعت و دانشگاه میتوان کانالها و روشهایی که محققین دانشگاه با صنعت، تعامل دارند را چنین نام برد: مشاوره و قرارداد تحقیقات، تحقیقات مشترک، آموزش، فروش حق امتیاز اختراع، و تشکیل شرکتهای اقماریدانشگاهی است.
در این میان، عوامل تأثیرگذار بر محققین دانشگاهی برای تعامل با صنعت شامل موارد زیر است:
الف. ویژگیهای فردی محققین: تجربه تحقیقات تعاملی فرد با صنعت، وضعیت استادی فرد، سن
ب. ویژگیهای واحد سازمانی در دانشگاهی که فرد محقق به آن تعلق دارد: کیفیت تحقیقات واحد دانشگاهی، درآمدهای تحقیقاتی واحد دانشگاهی
ج. ویژگیهای دانشگاهی که محقق در آن در حال فعالیت است: میزان حمایت از توسعه منطقهای (که بوسیله تعداد رشتههای فنی مورد ارزیابی قرار میگیرد[۴۳])، و میزان مشارکت در فعالیتهای انتقال فنآوری (که بوسیله نسبت بودجه تحقیقاتی دانشگاه که صنعت آنرا تأمین میکند اندازهگیری میشود).
نتایج تحقیق، حاکی از این است که خصوصیات فردی محقق، نسبت به ویژگیهای واحد سازمانی محقق یا ویژگیهای دانشگاهی که وی به آن تعلق دارد تأثیر بیشتری روی تعامل وی با صنعت دارد. بر این اساس، در مورد ویژگیهای فردی باید گفت هرچه تجربه تحقیقات تعاملی فرد، بیشتر باشد احتمال بیشتری برای تعامل با صنعت وجود دارد (تعاملات از انواع مختلف آن). همچنین، وضعیت استادی فرد نیز عامل تأثیرگذاری است. وضعیت استادی با چرخه شغلی فرد، مرتبط است؛ به این معنی که هرچقدر فردی، در چرخه شغلی خود در وضعیت بهتری قرار داشته باشد (وضعیت استادی: مربی، استادیار، دانشیار، پروفسور) تعامل بیشتری با صنعت برای فعالیتهای تجاریسازی دارد. سن فرد، برعکس ویژگیهای پیشین، اثر معکوسی بر تعامل دارد.
در مورد ویژگیهای واحد سازمانی محقق باید متذکر شد که کیفیت تحقیقات واحد سازمانی، اثری بر احتمال تعامل محققین آن واحد با صنعت ندارد. این بررسی در مورد درآمدهای تحقیقاتی واحد دانشگاهی به ازای هر استاد، حاکی از تأثیر مثبت زیاد آن بر تعامل واحد سازمانی با صنعت است.
در مورد ویژگیهای دانشگاهی نیز باید گفت که هیچکدام از دو گزینهای که در موارد بالا برای ویژگیهای دانشگاهی ذکر شدند تأثیری بر تعامل با صنعت ندارند (دیاِسته و پاتل، ۲۰۰۷، ۱۳۰۶).
رابطه میان شایستگی و میزان تعامل
رابطۀ بین شایستگی (کیفیت) اعضای هیأت علمی و میزان تعامل آنها با صنعت، بر اساس رشته های مختلف، متفاوت است.
این رابطه در رشته های مهندسی و فیزیک مانند مهندسی مکانیک و مهندسی تولید، در تمامی اشکال آن (تحقیقات مشارکتی، قرارداد تحقیقات، و مشاوره) و در تمامی سطوح شایستگی محقق (میزان شایستگی و تراز شایستگی محقق) مثبت است.
این نتیجه، برای رشته های پزشکی و زیستفناوری نیز صادق است مخصوصاً هنگامی که با شرکتهای بزرگ، تعامل داشته باشند ولی برخلاف رشته های فنآوری محور که در بالا ذکر شد، این رابطه در محققین تراز اول، منفی است و آنها مشارکت کمتری با صنعت دارند. محققین تراز اول در این رشتهها از کمکهزینه های عمومی تحقیقات[۴۴]، بهره میبرند بنابراین کمتر تمایل دارند تا وارد تعامل با صنعت شده و منابع مالی، جذب کنند.
در علوم اجتماعی، رابطۀ منفی بین شایستگی محقق و تعاملاتی که بیشتر عملیاتی هستند وجود دارد و محققین تراز اول، جذب روابطی با صنعت میشوند که کمتر عملیاتی بوده و اهداف آن بصورت مشارکتی تعریف شده باشد و نه یکجانبه (از طرف صنعت)؛ و بر عکس، تعامل محققین، هنگامی که اهداف، یکجانبه تعیین شده باشند (مانند قرارداد تحقیقات و مشاوره) با رتبۀ شایستگی محقق، رابطۀ عکس دارد. شواهد حاکی از این است که در این رشتهها محققین تراز اول، تمایل دارند در روابط مشورتی، مشارکت داشته باشند؛ بدین معنی که به دولت، مشورت دهند؛ و دولت نیز تمایل دارد که این محققین را برای اهداف مشاورهای، استخدام کند (پِرکمَن و دیگران، ۲۰۱۱، ۵۵۰ ـ ۵۴۸).
تجاریسازی دانش و انتقال تکنولوژی، از جمله انواع ارتباطات هستند که ذیلاً ابعاد مختلف آنها و نحوه انجامشان بررسی خواهد شد.
دانشگاه و تجاریسازی دانش
از دانشگاهها انتظار میرود نقش فعالی در تجاریسازی و انتقال دانش و فناوری به صنعت، ایفا کنند. هرچه دانشگاهها بیشتر به ابزارهای حمایت از کارآفرینی تجهیز گردند و بستر مناسبتری برای تجاریسازی ایده ها و انتقال فناوریهای تولید شده ایجاد نمایند در انجام رسالت خود موفقتر خواهند بود. در حال حاضر در سطح دانشگاه های کشور نهادهای مختلفی در ارتباط باتجاریسازی نتایج تحقیقات و کارآفرینی دانشگاهی ایفای نقش می کنند که عبارتند از دفاتر ارتباط باصنعت، مراکز کارآفرینی، مراکز رشد و پارکهای علمی. البته این نهادها و ساختارها ممکن است در دانشگاه های مختلف، اسامی متفاوتی داشته باشند. با وجود ساختارهای حمایت از کارآفرینی در دانشگاهها همچنان حضور شرکتهای فناوریمحور منشعب از دانشگاهها را کمرنگ میبینیم در حالیکه ایجاد شرکتهای انشعابی دانشگاهی در بسیاری از منابع، مؤثرترین سازوکار انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت معرفی شده است. همچنین این روش تجاریسازی، از سایر روشها مثلاً اعطای امتیاز بهره برداری از فناوری، برای دانشگاه، منافع بیشتری در پی دارد (جبلعاملی و آزادگانمهر، ۱۳۸۹، ص. ۱۶-۱۵).
مهمترین موانع تجاریسازی دانش و کارآفرینی دانشگاهی را میتوان چنین برشمرد:
«بوروکراسی و عدم انعطاف سیستم مدیریت دانشگاه»، «عدم وجود ارتباطات و شبکه هایی میان سرمایه گذاران، فعالان صنعت و دانشگاهیان»، «فرهنگ متفاوت فعالان صنعت و دانشگاهیان»، «قوانین ضعیف حفاظت از دارایی های فکری در سطح ملی»، «وابسته بودن دانشگاه به بودجه های دولتی»، «عدم شناخت دانشگاه از نیازها و اولویتهای بخش کسب و کار»، «عدم احساس نیاز و فقدان انگیزه برای تجاریسازی دانش»، «منافع متفاوت فعالان صنعت و دانشگاهیان»، «عدم حمایتهای مالی دانشگاه از پژوهشگران برای بهره برداری از دانش تولید شده توسط آنها»، «انگیزه های متفاوت فعالان صنعت و دانشگاه»، «اختصاص منابع ناکافی برای انتقال فناوری»، «فقدان آگاهی فعالان صنعت از فناوریهای تولید شده در دانشگاه»، «ناکافی بودن سهم استادان از درآمدهای حاصل از تجاریسازی دانش»، «فقدان حمایتهای فیزیکی (تجهیزات و فضا) دانشگاه از پژوهشگران»، «عدم آشنایی پژوهشگران دانشگاه با مهارت های کسب و کار»، «فقدان بخشی ویژه در دانشگاه به منزله متصدی تجاریسازی دانش (دفتر انتقال فناوری) با کارکنانی ماهر در این فراگرد»، «عدم آزادی عمل استادان برای مشارکت در فعالیتهای کسب و کار»، «ذهنیت عمومی (غیر انتفاعی) بودن دانشگاهها و لزوم انتشار نتایج پژوهشهای آن»، «نگرش منفی دانشگاهیان در مورد درگیر شدن در فعالیتهای کسب و کار»، «کیفیت پایین دانش و فناوری تولید شده در دانشگاه»، «عدم آگاهیپژوهشگران دانشگاه از حقوق مالکیت فکری»، «انتظارات غیر واقعبینانه استادان یا مدیران دانشگاه در مورد ارزش فناوریهای خود» (پورعزّت، قلیپور و ندیرخانلو، ۱۳۸۹، ص. ۷۳).
مکانیسم انتقال فنآوری از دانشگاه به صنعت
این مکانیسمها به دو نوع رسمی و غیر رسمی قابل تقسیم است. مکانیسمهای رسمی شامل: قراردادهای اعطای لیسانس، تحقیقات مشترک، و شرکتهای مشترک دانشگاهمحور[۴۵]میباشد (سیِجِل و فان[۴۶]، ۲۰۰۵، ص. ۳۸ـ۱).به همین طریق، میتوان انوع غیر رسمی انتقال فنآوری از دانشگاه به صنعت، از طریق اعضای هیأت علمی دانشگاه را نیز چنین نام برد: انتقال دانش، چاپ و انتشار آثار مشترک با صنعت، و مشاوره (سیِجِل و دیگران، ۲۰۰۴، ص. ۱۴۲ـ۱۱۵).
بر اساس یک تحقیق به عمل آمده مشخص شده است که اعضای هیأت علمی مرد نسبت به اعضای هیأت علمی زن، تمایل بیشتری به برقراری روابط غیر رسمی از نوع انتقال دانش تجاری و مشاوره دارند. نتیجۀ دیگر این تحقیق، گویای این واقعیت است که تفاوت قابل ملاحظهای میان اعضای هیأت علمی رسمی و غیر رسمی[۴۷] در برقراری ارتباط از هر کدام از انواع ذکر شدۀ ارتباط غیر رسمی وجود دارد؛ و هرچه مدت زمانی که یک عضو هیأت علمی، رسمی است زیادتر باشد تمایل وی به برقراری ارتباط از تمامی سه نوع یاد شده نیز بیشتر خواهد بود؛. و آخرین نتیجهای که این تحقیق به آن دست یافته این است که اعضای هیأت علمیای که زمان بیشتری را در تحقیقات وابسته به گرَنت[۴۸] سپری می کنند تمایل بیشتری به داشتن ارتباط غیر رسمی از نوع انتقال دانش تجاری و چاپ و انتشار آثار مشترک با صنعت دارند (لینک[۴۹] و دیگران، ۲۰۰۶، ص. ۱، ۱۴ـ۱۳).
فرایند انتقال تکنولوژی از دانشگاه به صنعت
پیش از پرداختن به فرایند انتقال تکنولوژی، لازم است مراجع ذینفع کلیدی در انتقال تکنولوژی از دانشگاه به صنعت، ذکر شود. این مراجع عبارتند از: ۱ ـ دانشمندان و دانشجویان دانشگاه که فناوریهای جدید را کشف می کنند؛ ۲ ـ مدیران و کارکنان فناوری دانشگاه که رابط بین دانشمندان آکادمیک و صنعت هستند و دارایی های فکری دانشگاه را مدیریت می کنند؛ ۳ ـ کارآفرینان و شرکتهایی که فناوریهای دانشبنیان را تجاریسازی می کنند. البته موارد یاد شده لیست کاملی از آنان نیست. بعنوان مثال، دولت نیز که تأمین مالی بسیاری از پروژه های دانشگاهی را بر عهده دارد می تواند بعنوان ذینفع در نظر گرفته شود.
شروع فرایند انتقال تکنولوژی از زمانی است که یک دانشمند، اختراع خود را در دفتر انتقال فناوری، افشا می کند. در اینجاست که مقامات دانشگاه باید در مورد ثبت حق امتیاز این نوآوری[۵۰]، برای حفاظت از دارایی فکری خود، تصمیم گیری کنند و این امر، هزینۀ زیادی در برخواهد داشت. زیرا باید پتانسیل تجاریسازی آن توسط دفاتر انتقال فناوری[۵۱] بررسی شود. از آنجا که بیشتر دانشگاهها بودجۀ اندکی برای ثبت حق امتیازها دارند باید تصمیم اساسی اتخاذ نمایند. به ویژه هنگامی که دانشگاه به دنبال یک حفاظت جهانی برای حق امتیاز باشد، هزینۀ بسیار بالایی را متحمل خواهد شد. دانشگاه می تواند حفاظت ملی امتیاز را درخواست نماید چراکه فناوری را با هزینۀ کمتری، محافظت می کند.
هنگامی که حق امتیاز، اعطا شد برخی اوقات، این دفاتر میتوانند به همراه هیأت علمی، به بازاریابی فناوری اقدام کنند. اعضای هیأت علمی میتوانند در فرایند شناسایی شرکتهای بالقوۀ امتیازپذیر، مشارکت داشته باشند.
مرحلۀ بعد شامل کار با شرکتهای خصوصییا کارآفرینان نوپا (تازهتأسیس) برای مذاکره در مورد یک توافقنامۀ حق امتیاز برای دارایی فکری است. این توافقنامه می تواند شامل منافعی مانند مجوز حق امتیاز یا سهمی در شرکتهای تازهتأسیس برای دانشگاه باشد.
در آخرین مرحله، فناوری تبدیل به محصول تجاری می شود. دانشگاه ممکن است ارتباط کاری خود را با شرکت، با ارائۀ منابع جدید به منظور فعال نگاه داشتن توافقنامۀ جاری ادامه دهد. بعلاوه ممکن است اعضای هیأت علمی بعنوان مشاوران فنییا اعضای هیأت مدیره و دارای سهم در شرکت تازهتأسیس، فعالیت نمایند (طالبی و زارع یکتا، ۱۳۸۷، ص. ۱۱۶-۱۲۰).
ارتباط متقابل دانشگاه، صنعت و دولت
۲ ـ ۱۷ ـ ۱ ـ ضرورت برقراری ارتباط
توسعه دانشگاهی، یک مسیر طولانی را از «دانشگاه آموزشمحور یا همان نسل اول» که صرفاً فعالیت آموزشی داشته؛ تا «دانشگاه تحقیقمحور یا نسل دوم» (که از آن بعنوان انقلاب اول دانشگاه یاد می شود)؛ و از دانشگاه تحقیقمحور تا «دانشگاه کارآفرین یا نسل سوم» طی کرده است (که از آن بعنوان انقلاب دوم دانشگاه یاد می شود). انقلاب اول، طییک توسعه و تغییر درونی که در گروه های تحقیقاتی دانشگاه صورت گرفت بوجود آمدند که به این گروه ها «شبه شرکت[۵۲]» گویند و اساس آنها همان دریافت هزینه های تحقیقاتی در یک محیط رقابتی بود. انقلاب دوم، مربوط است به شرکت دانشگاهیان در فرایند انتقال تکنولوژی به شرکتها و مؤسسات تجاری از طریق مکانیسمهایی که به همین منظور در دانشگاه، طراحی شده اند (اِتزکوویتز، ۲۰۰۳، ص. ۳۱۸ـ۳۱۷).
در اقتصاد مبتنی بر دانش، دانشگاهها علاوه بر مأموریتهای آموزشی و تحقیقاتی، مأموریت سوم خود یعنی مشارکت فزایندهتر در نوآوری و توسعۀ فناوری را عهدهدار شده اند. بنابراین شبکه های جدید وابسته به دانشگاهها در حال رشد میباشند و دانشگاهها با توجه به ظرفیتهایی که به عنوان نهاد تولید و توزیعکنندۀ دانش دارند به صورت دانشگاه های کارآفرین نقش اساسی را در نوآوری صنعتی و توسعۀ تکنولوژی ایفا می کنند.
تحقیقات جهانی بیانگر آن است که پیشرفت فناوری، صرفاً به عملکرد داخلی بنگاهها وابسته نیست و شدیداً متأثر از کنش متقابل و روابط متعامل بنگاهها با دانشگاهها و سایر سازمانهای مرتبط میباشد.
در ایران، ضعیف بودن ارتباط دانشگاه با صنعت، علاوه بر دلایل ساختاری که به اصل وجودی دانشگاهها و صنایع و عدم وابستگی آنها به یکدیگر، و ساختارهای کلان اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی برمیگردد از نبود حلقههای واسط و فصل مشترک و فرایند مدیریتی حاکم بر ارتباط دو بخش در سطوح کلان و خرد نیز ناشی می شود به طوری که ارتباط غیر مستمر و غیر نظاممند این دو حوزه، تأثیر زیادی بر روند توسعۀ فنآوری و صنعتی کشور داشته و به طریق اولی روند توسعۀ پایدار ملی و استفادۀ بهینه از منابع انسانی و غیر انسانی را دچار نارسایی کرده است (باقرینژاد، ۱۳۸۷، ص. ۱-۲).
با توجه به توضیحات و کمبودهای ذکر شده، میتوان به مدل سهبخشی (دانشگاه ـ صنعت ـ دولت) اشاره نمود. این مدل، ساختاری است برای تشکیلات سازمانی و ایجاد اشکال جدید سازمانی برای تشویق خلاقیت. در سیستم مارپیچ سهگانه (مدل سهبخشی)، نوعاً دانشگاه، صنعت و دولت، وارد یک ارتباط دوطرفه با هم میشوند که در آن، هر طرف، در حال تلاش برای بهبود عملکرد دیگری است. به عنوان مثال، دانشگاهها، شرکتها و دولتها در یک منطقه ممکن است وارد مذاکراتی برای بهبود اقتصاد آن منطقه، بستن پیمانهایی برای توسعۀ رشد اقتصادی، یا تأسیس شورای تکنولوژی شوند. نتیجتاً این مناطق (دولت منطقهاییا شهرداری) میتوانند فرایند احداث کارخانجات را تسریع کنند؛ دانشگاهها میتوانند عهدهدار تربیت دانشجویان بیشتری برای مشارکت در اقتصاد منطقه شوند؛ و شرکتها میتوانند با تأمینکنندگان جدید وارد مذاکره گردند. همچنانکه هر یک با دیگری مشارکت دارد ولی هر بخش نقش اولیۀ خود و موجودیت متمایز خود را حفظ می کند. نقش اساسی دانشگاه، تولید و اشاعۀ دانش خواهد ماند و این بخش، به مأموریت خود در اجتماعی کردن جوانان و اشاعۀ دانش ادامه میدهد. همینطور دولت، ضامن نهایی قوانین اجتماعی برای این ساختار، و صنعت نیز، منبع اصلی فعالیت تولیدی است.
تعاملات دوطرفه میان دانشگاه ـ دولت، دانشگاه ـ صنعت، و دولت ـ صنعت، در راستای ایفای این نقشها افزایش مییابد. همچنانکه موجودیت اصلی هر بخش، حفظ می شود این موجودیت با ارتباط با سایر بخشها بهبود مییابد. بنابراین دانشگاه علاوه بر آموزش سازمانها در مراکز رشد، افراد را نیز در کلاسها آموزش میدهد. بعلاوه همانطور که دانشگاه در فرایند انتقال فنآوری درگیر است بعنوان منبع تولید محصول جدید ـ که بطور معمول، کارکرد بخش صنعت است ـ نیز ایفای نقش می کند. دانشگاه کارآفرین که برای اولین بار بوسیلۀ دانشگاه MIT معرفی شد در توسعۀ اقتصادی و اجتماعی منطقۀ فعالیتش مشارکت می کند. کارآفرینی بعنوان یک مأموریت دانشگاهی، با آموزش و تحقیقات پیوند میخورد. همچنانکه دانشگاه، نقش کارآفرینی خود را ایفا می کند طبیعتاً بیشتر به بخش صنعت، نزدیک می شود (اِتزکوویتز، ۲۰۰۸، ص. ۱۰ـ۸).
طبق این تئوری، تعامل این سه بخش، اصلی است برای بهبود شرایط نوآوری در جامعۀ دانشبنیان. صنعت، در این ارتباط، محلیاست برای تولید؛ دولت، جایگاهی برای تضمین تعاملات و مراودات پایا و باثبات؛ و دانشگاه به عنوان منبع دانش و فنآوری جدید، و تولیدکنندۀ اقتصاد دانشبنیان در حال فعالیت است (اِتزکوویتز، ۲۰۰۳، ص. ۲۹۴).
در این ترکیب و ساختار جدید، دانشگاه علاوه بر نقش معمول و سنتیاش به عنوان تأمینکنندۀ نیروی انسانی آموزش دیده و مولد دانش بنیادی، بصورت منبعی برای تشکیل بنگاه اقتصادی، توسعۀ فناوری و توسعۀ ناحیهای، ایفای نقش مینماید. عموماً گسترش نقش دانش در اجتماع و توسعۀ نقش دانشگاه در اقتصاد، بر اساس روابط مارپیچ سهگانۀ دانشگاه، صنعت و دولت تحلیل می شود. وقتی این سه بخش، برای توسعۀ اقتصادی در تحقیقات دانشگاهی مشارکت می کنند شبکۀ تعاملی مارپیچها ایجاد می شود. از طریق این یکپارچگی و همگرایی سه حوزۀ مذکور، فراتر از مأموریتهای آموزشی و پژوهشی معمول، دانشگاه های کارآفرین شکل میگیرند. در این مدل، مأموریت توسعۀ اقتصادی به طور فزاینده به ایجاد دانش پایه و تولید سیستماتیک نوآوری علمی اضافه می شود. در این روند، حتی اگر جزء کوچکی از نوآوریهای دانشگاهی، با بودجۀ تحقیق و توسعۀ دولت و از طریق امکانات مراکز رشد و مراکز کارآفرینی، عملاً از سوی صنعت به کار گرفته شود یک مرحله از تشکیل بنگاه، تحقق یافته است.
این مدل، نوآوری و تشکیل کسب و کارهای جدید را ارتقا میبخشد. این ساختار، به طور فزایندهای از نظر وظایف و نقش، متفاوت از مدل نوآوری است که قبل از ظهور توسعۀ اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر دانش، وجود داشته است. برای مثال اگرچه یک دانشگاه ممکن است مرکز رشدی بر اساس ظرفیتهای درونی خود ایجاد کند عمل نوپروری و رشد، به عنوان یک سرمایهگذاریمشارکتی بین یک یا چند دانشگاه، یک سازمان دولتی مجاور و کنسرسیوم مؤسسات مالی علاقهمند به افزایش نوآوری هر ناحیه، می تواند سازماندهی شود.
طی دو دهۀ گذشته، تولید دانش دانشگاهی، عاملی ساختاری در فرایندهای نوآوری مبتنی بر علم است. سازوکارهای سازمانی مربوط، اغلب، توسعهای از دفاتر اعطای لیسانس فناوری و واحدهای فصل مشترک و واسط مشابه میباشند که به عنوان میانجی بین دانشگاهها و بنگاههای موجود فعالیت دارند. این ساختارهای جدید به طور مستقیم با فعالیتهای آموزشی، تحقیقاتی و مشاورهای دانشگاه پیوند دارند و آنها را در جهت نوآوری صنعتی توسعه می دهند. از نمونۀ ساختارهای فصل مشترک میتوان به پارکهای علمی، تحقیقاتی و فناوری، مراکز تحقیقات و آموزش اشتراکی و… اشاره کرد که علاوه بر آنکه تسهیلگر امر یکپارچگی علم و فناوریاند، اشتغالزا نیز میباشند (باقرینژاد، ۱۳۸۷، ص. ۴).
نقش مدیران بعنوان برنامه ریز و تصمیم گیرنده تنها به استفاده از نتایج نهایی مطالعات آماری بسنده نمی شود، بلکه باید توانایی صحت عملیات آماری از یک سو و هدایت کارشناسان آماری را از سوی دیگر بعهده داشته باشند، لذا اگر میان مدیران و کارشناسان آماری جدایی افتد، یکی از دشواری های مدیریت پدید خواهد آمد که اهمیت کارهای آماری را در مطالعات مدیریت نشان می دهد و در آن صورت نتایج کارهای آماری تنها بصورت یک گزارش بایگانی شده و از اهمیت لازم برخوردار نخواهد بود و برای رفع این نقص باید درک عمیق از کاربرد آمار و مفاهیم آن داشت تا بتوان به نتایج مهم در امر اداره سازمان ها دست یافت (عباس زادگان، ۱۳۷۸).
در این فصل به توضیح مختصری در زمینه مربوط به روش تحقیق پرداخته شده است و مطالبی در زمینه آزمودنی ها و چگونگی روش گزینش آن، نحوه تدوین پرسشنامه و بررسی متغیرهای تحقیق و گردآوری داده ها و همچنین به چگونگی تجزیه و تحلیل داده ها اشاره شده است.
روش تحقیق
اعتبار و ارزش پایه هر تحقیق علمی به روش شناختی است که در آن علم بکار می رود. روش تحقیق مجموعه ای از قواعد، ابزار و راه های نظام یافته برای بررسی واقعیت ها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکل است (پاشاشریفی و شریفی، ۱۳۸۰).
این تحقیق از آن جا که به بررسی و امکانسنجی استقرار سیستم مدیریت اطلاعات می پردازد یک تحقیق توصیفی اکتشافی می باشد.
از آنجا که روش تحقیق توصیفی به تحلیل شرایط موجود و یا بعبارت دیگر توصیف مدون و منظم موقعیتی ویژه یا حوزه مورد علاقه می پردازد، مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی می باشد.
از سوی دیگر چون درباره وضع موجود آگاهی چندانی نداشته و یا برای درک بهتر ماهیت مسئله ای که شاید درباره پدیده های مرتبط با آن؛ پژوهش های اندکی صورت گرفته باشد، این تحقیق یک مطالعه اکتشافی می باشد، بنابراین تحقیق حاضر با توجه به هدفی که داشته است، یعنی درک عمیق تر از یک مسئله معین؛ شاکله یک تحقیق اکتشافی را به خود گرفته است.
این پژوهش از نظر جمع آوری داده ها یک تحقیق پیمایشی است. پیمایش عبارت است از جمع آوری اطلاعات با طرح و نقشه به عنوان راهنمای عملی توصیف و پیش بینی (بازرگان و همکاران، ۱۳۷۶).
در تعریفی دیگر پیمایش به منظور تجزیه و تحلیل روابط برخی از متغیر ها صورت می گیرد. پیمایش توصیفی، به توصیف پدیده ای خاص در محیطی معین می پردازد و برای آزمون نظریه ها و یا پاسخگویی به پرسش های پژوهشی بکار می رود که شامل توصیف و نتیجه گیری است (کومار[۱۲۳]، ۱۳۷۴).
جامعه آماری
جامعه آماری به کل گستره گروه و افراد، وقایع یا چیزهایی اشاره دارد که محقق می خواهد به تحقیق درباره آنها بپردازد (افشین نیا، ۱۳۸۲).
جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه مدیران و کادر مدیریتی و معلمان مدارس راهنمایی منطقه ۳ شهر تهران می باشد که تعداد آن ها ۱۵۴۱ نفر می باشد.
نمونه آماری
نمونه های آماری در این تحقیق شامل ۱۵۰ نفر از کارکنان و پرسنل آموزش و پرورش منطقه ۳ تهران شامل ۵۰ نفر از مدیران و کادر مدیریتی مدارس راهنمایی دولتی پسرانه مانند معاونان و مشاوران و ۱۰۰ نفر از دبیران (معلمان) دروس مختلف را شامل شد.
روش نمونه برداری
در این تحقیق از روش نمونه گیری ساده استفاده شده است. بدین صورت که ابتدا با مراجعه به وب سایت اداره آموزش و پرورش منطقه سه تهران لیست جامعه آماری مدارس راهنمایی مختلف منطقه گرفته شد، سپس با معرفی نامه اخذ شده از دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه توسط محقق به اداره آموزش و پرورش منطقه سه تهران بصورت حضوری مراجعه گردید و پس از ارجاع مدیریت منطقه سه آموزش و پرورش به دوایر ذیربط، طی مذاکراتی که با کارشناسان امور پژوهشی و حراستِ منطقه مذکور انجام شد؛ اظهار داشتند که بدلیل مقررات اداری موجود امکان حضور فیزیکی محقق در مدارس دخترانه وجود نخواهد داشت و چون به دلیل نوآورانه بودن موضوع در حوزه آموزش و پرورش و احتمال عدم توجیه اغلب مدیران و دبیران از موضوع طرح پژوهش و احتمال بروز مقاومت در خصوص طرح موضوع و پرسشنامه در غیاب محقق، در نهایت به این جمع بندی رسیده شد که پرسشنامه در مدارس راهنمایی پسرانه و با حضور محقق توزیع گردد و با توجه به پورپوزال ارائه شده در ابتدای پروژه که نمونه را در حدود صد نفر تخمین زده بود؛ نمونه ها بدین صورت انتخاب شدند که تعداد پنج مدرسه راهنمایی پسرانه بصورت تصادفی از میان مدارس دولتی پسرانه راهنمایی موجود در منطقه سه آموزش و پرورش تهران انتخاب شدند و از کل جامعه آماری ۱۵۰۰ نفری، طبق جدول مورگان۱۵۰ نفر با رعایت تناسب مدیران با معلمان انتخاب شدند و به همین منظور پرسشنامه هایی در اختیار آنها قرار گرفت و در کل از مجموعه ۵۰ پرسشنامه توزیع شده بین مدیران و کادر مدیریتی مدارس تعداد ۴۷ نفر از مدیران و یا مجموعه کادر مدیریتی مدارس پرسشنامه ها را بنحو صحیح (پاسخها بصورت کامل و بدون خدشه) عودت دادند و از مجموعه ۱۰۰ پرسشنامه توزیع شده بین معلمان (دبیران مقطع راهنمایی پسران) تعداد۸۱ نفر از دبیران نیز پرسشنامه ها را بنحو صحیح (پاسخها بصورت کامل و بدون خدشه) عودت دادند و ۳ نسخه پرسشنامه سفید و ۵ نسخه پرسشنامه مخدوش نیز از نمونه آماری حذف گردید و بقیه پرسشنامه ها (۱۴پرسشنامه) نیز عودت داده نشدند.
ابزار گردآوری اطلاعات
در این تحقیق از روش کتابخانه ای (با بهره گرفتن از کتب مربوط به موضوع، مقالات لاتین، پایان نامه های موجود و در دسترس) برای تکمیل مبانی نظری و هم چنین برای تکمیل پرسشنامه استفاده شده است.
متغیر های این تحقیق عبارتند از:
۱- متغیر اقتصادی امکان سنجی
۲- متغیر فنی امکان سنجی
۳- متغیر عملیاتی امکان سنجی.
تعداد سوالاتی که برای هر یک از این متغیر ها تعریف شده به ترتیب: تعداد ۱۵ سوال برای متغیر اقتصادی امکان سنجی، ۱۵ سوال برای متغیر فنی امکان سنجی و ۲۰ سوال برای متغیر عملیاتی امکان سنجی تعریف شده است و هر یک از متغیر های ذکر شده با توجه به سوالات مربوط به خود سنجیده شد.
برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه استاندارد مشتمل بر ۵۰ سوال که سوالات ۱ الی ۱۵ برای متغیر اقتصادی و شماره های ۱۶ الی ۳۰ برای متغیر فنی و از سوال ۳۱ تا ۵۰ برای متغیر عملیاتی در نظر گرفته شد. پرسشنامه استاندارد متکی بر مولفه های تکنیک TELOS از پروژه های قبلی مشابه و مرتبط که به سوابق آنها در پیشینه اشاره شده است اقتباس گردیده است.هر یک از متغیر های فوق با توجه به سوالات مربوط به ابعاد خود سنجیده می شوند و سوالات از نوع بسته و پاسخ ها طی مقیاس پنج طبقه ای لیکرت طراحی شد، که گزینه های آنها به ترتیب از:
نظری ندارم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد
رتبه بندی شده اند و نمرات هر یک به ترتیب ۱و ۲و و۳ و ۴و ۵ می باشد.
ویژگی روانسنجی ابزار تحقیق
الف) روایی سؤالات[۱۲۴]: در خصوص روایی سؤالات و اینکه تا چه میزان سؤالات مطروحه در تحقیق برای اندازه گیری اهداف مورد نظر پژوهش دارای ارزش علمی و روایی لازم می باشند؛ با توجه به این نکته که استاندارد بودن پرسشنامه، روایی آنرا قبلا به اثبات رسانیده است لیکن محقق با توجه به تغییر مولفه های موجود در پرسشنامه و تبدیل آن به اهداف مورد نظر اعتبار و روایی پرسشنامه را با نظر خواهی از تعدادی از متخصصین اطلاعات و اساتید رشته علوم تربیتی بررسی نموده و با بررسی سؤالات موجود در پیشینه پژوهش و پایان نامه های مرتبط قبلی نتیجه بدست آمده را با مشورت و تصحیح اساتید راهنما و مشاور بصورت مجموعه سؤالات فعلی با رعایت استاندارد لازم و اولیه تهیه نموده است.
ب) پایایی سؤالات[۱۲۵]: در خصوص پایایی سؤالات مطروحه در تحقیق از نتایج داده های یک مطالعه مقدماتی استفاده شده است و این نتایج محاسبه گردیده و در نهایت ضریب آلفای کرونباخ ۸۰/۰بدست آمده است. با توجه به ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده که بیشتر از ۷/۰ می باشد، لذا پایایی سؤالات نیز اثبات گردیده است. مجدداً لازم به ذکر است که با توجه به استاندارد بودن سوالات پایایی آن قبلاً بدست آمده است و این امر صرفاً بدلیل کنجکاوی محقق بررسی گردید حال آنکه اساساً سوالات استاندارد موجود این مراحل را قبلاً سپری کرده اند تا عنوان استاندارد را کسب نمودند.
محدوده مکانی و زمانی پژوهش
محدوده مکانی اجرای پرسشنامه پژوهش آموزش و پرورش منطقه سه شهر تهران می باشد؛ اما دلیل انتخاب منطقه سه آموزش و پرورش شهر تهران اینست که با توجه به اینکه موضوع پژوهش، امکانسنجی استقرار سیستم مدیریت اطلاعات در آموزش و پرورش می باشد و با توجه به بدیع بودن موضوع در حوزه آموزش و پرورش، لازمه استقرار سیستم مذبور برخورداری از حداقل امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در حوزه مورد بررسی می باشد و دارا بودن تجربه نیروی انسانی و امکانات حداقل مالی از دیگر لوازم استقرار هر سیستم نوین در حوزه مورد نظر خواهد بود. عواملی که با توجه به بررسی های میدانی و رایزنی های لازم محقق با مدیران پژوهشی ستاد وزارت آموزش و پرورش و مشورت با کارشناسان معاونت پژوهشی دانشگاه شهید رجائی وابسته به وزارت مذکور؛ منطقه سه آموزش و پرورش شهر تهران از آن برخوردار می باشد. بدیهی است که اگر هر طرح امکانسنجی ابتدائاً در محیطی اجرا گردد که از حداقل امکانات و شرایط لازم اولیه برخوردار نباشد، محکوم به شکست خواهد بود و این امر با اهداف و مفروضات پژوهش کاملا ًدر تضاد خواهد بود لذا سعی برآن شد که طرح در محیطی برخوردار از حداقل لوازم لازم اجرا شود تا نتایج آن در گام اولیه و از همان ابتدا محرز نباشد. برای مثال اگر طرح امکانسنجی استقرار سیستم مدیریت اطلاعات در آموزش و پرورش در یکی از مناطق محروم تر شهر تهران که برخی از مدارس آن هنوز بطور فراگیر به رایانه مجهز نیستند یا مدیریت مدرسه در تأمین بودجه لازم برای خرید ملزومات اولیه دانش آموزان در تنگنای مالی قرار دارد، اجرا می گردید؛ از همان ابتدا محکوم به شکست بود لذا طرح فوق با فرض موفقیت امکانسنجی و با شرط بهبود شرایط آموزش و پرورش در آینده؛ به مورد اجرا در آمده است.
محدوده زمانی اجرای پژوهش نیمسال دوم سال تحصیلی ۲-۱۳۹۱ می باشد.
روش جمع آوری داده ها
به منظور تأمین اعتبار بیشتر، نتایج متغیرهایی که در جریان تحقیق اختلال بوجود می آوردند، بشرح زیر کنترل شدند:
۱- پرسشنامه هایی که توسط آزمودنی ها نامربوط پاسخ داده شده بودند و یا پاسخی در آن درج نشده بود، جمع آوری و کنار گذاشته شدند.
۲- به افرادی که در زمینه بُعد متغیر فنی اطلاعات کمی داشتند توضیحاتی در حین پخش پرسشنامه ها ارائه شد.
۳- توضیحات کلی در خصوص کلیت پژوهش به تمامی پاسخ دهندگان بصورت شفاهی داده شد.
روش های آماری
برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش زیر استفاده شد:
۱- روش های توصیفی
از روش های آمار توصیفی برای محاسبه میانگین هر یک از مؤلفه های متغیرهای امکان سنجی و میانگین کل هر یک از متغیرهای اصلی امکان سنجی استفاده شد و فراوانی و درصد پاسخ ها نیز محاسبه و نتایج در جداول و شکل ها ارائه شدند.
۲- آزمون فرضیه ها
برای آزمون فرضیه ها از روش های آمار استنباطی استفاده شد. در این رابطه برای تعین توزیع طبیعی و تجانس واریانس از آزمون کولموگروف استفاده شد. همچنین از آزمون تی استودنت برای امکان سنجی استقرار سیستم اطلاعات مدیریت استفاده شد. در ادامه برای رتبه بندی متغیرهای پژوهش و مؤلفه های امکانسنجی از آزمون فریدمن استفاده شده است.
همانطور که قبلا هم اشاره شد برای انجام پیمایش، از سوالات بسته با پاسخ های مقیاس پنج طبقه ای لیکرت استفاده شد، که گزینه های آنها به ترتیب:
نظری ندارم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد
رتبه بندی شده اند و نمرات هر یک به ترتیب ۱و ۲و و۳ و ۴و ۵ می باشد. توضیح درباره دلیل انتخاب عدد ۳ بعنوان میانگین معیار امکان سنجی اینست که چنانچه در ایفاد میانگین مشاهده شده از نظر آماری تفاوت معنادار با این معیار باشد محقق نتیجه خواهد گرفت که امکان استقرار سیستم مدیریت اطلاعات در سازمان آموزش و پرورش در رابطه با هر یک از ابعاد سه گانه امکان سنجی اقتصادی ، فنی و عملیاتی وجود خواهد داشت.
عدد سه به این دلیل انتخاب شد که اولاً معیار محقق، طیف پنج طبقه ای لیکرت (خیلی زیاد – زیاد – متوسط – کم – خیلی کم یا نظری ندارم) و حد متوسط آن عدد ۳ می باشد و عدد ۵/۲ که میانگین ۱ تا ۵ است در این طیف قرار نمی گیرد. همچنین عدد ۳ عددی است که در این طیف میتوان بعنوان معیار پذیرش و یا رد متغیرها لحاظ گردد زیرا عدد ۵/۲ معیاری برای اثبات و یا رد فرضیه ها نمی تواند باشد و حکم ۵۰% را خواهد داشت و نمی توان فرضیه ها را با آن رد یا اثبات نمود. بر حسب تقسیم بندی درصدی “خیلی زیاد ۱۰۰% ؛ زیاد ۸۰% ؛ متوسط ۶۰% ؛ کم ۴۰% و خیلی کم یا نظری ندارم۲۰%” می باشد بنابراین می توان عدد سه را برای تائید و یا َرد H0 قرار داد زیرا اگر عدد ۵/۲ بعنوان معیار انتخاب شود ممکن است متغیری میانگین ۵/۲ بیاورد و نتوانیم H0 را رد و یا تایید نماییم. این عدد بصورت قراردادی در این تجزیه و تحلیل به عنوان عدد معیار قرار گرفت.
فصل چهارم
(تجزیه تحلیل داده ها)
مقدمه
در این فصل ابتدا آمار توصیفی برای محاسبه میانگین هر یک از مؤلفه های متغیر های امکان سنجی و میانگین کل هر یک از متغیر های اصلی امکانسنجی و فراوانی و درصد پاسخ ها و نتایج در جداول و شکل های مربوطه پس از گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آنها و آزمون فرضیه با بهره گرفتن از نرم افزار مربوط ارائه شدند. در قسمت آمار توصیفی با بهره گرفتن از شاخص های مرکزی و پراکندگی همچون میانگین، میانه، کمترین و بیشترین و همچنین ترسیم نمودار به توصیف شاخص های آماری متغیرها پرداخته میشود.
در ادامه نیز برای آزمون فرضیه ها و آمار استنباطی در رابطه برای تعین توزیع طبیعی و تجانس واریانس از آزمون کولموگروف استفاده شد و نتایج نشان داد که داده ها طبیعی و دارای تجانس واریانس بودند. همچنین از آزمون تی استودنت برای امکانسنجی استقرار سیستم اطلاعات مدیریت استفاده شد و با توجه به نتایج بدست آمده و جداول آنها مشخص گردید که امکان استقرار سیستم اطلاعات مدیریت از بُعد اقتصادی و عملیاتی وجود دارد اما از بعد فنی (تکنیکی) وجود ندارد. همچنین از لحاظ رتبه بندی و اولویت نسبت به مؤلفه های امکانسنجی، رتبه اول به مولفه عملیاتی، رتبه دوم به مولفه اقتصادی و رتبه سوم به مولفه فنی (تکنیکی) اختصاص یافت.
در این رابطه فقط تابعی از است. برای این متریک مولفه های تانسور ریچی عبارتند:
با بهره گرفتن از روابط بالا و شرط ۲۸-۲ داریم:
پس متریک به صورت زیر در می آید
در این رابطه پارامتر خمیدگی است که می تواند دارای مقادیر و باشد. مولفه های هموردا و پادوردا این متریک عبارتند از :
با استفاذه از مولفه های این متریک ضرایب کریستوفل را در پیوست (الف) محاسبه کرده و با جایگذاری در معادلات ۲-۴۲ معادله های زیر به دست مآیند
این معادلات برای مقادیر مختلف k و ثابت کیهانشناسی حل شده است، تغییرات زمانی فاکتور مقیاس در شکل ها زیر رسم شده است.
شکل۲-۱:دسته بندی جواب های مدل فریدمن
مورد
الف) اگر در این مدل عالم به طور نامحدود انبساط می یابد البته برای یک دوره ی کوتاه عالم دارای خمیدگی است در این خمیدگی آهنگ انبساط کند می شود سپس به طور مجانبی به نزدیک می شود و در نهایت مانند تمام مدل های انفجار بزرگ آهنگ انبساط به سمت مدل اینشتین-دسیتر یعنی نزدیک می شود .
ب) اگر باشد در این حالت سرنوشت عالم به تخریب بزرگ می انجامد و عالم در هم فرو می ریزد. البته این مدل نوسانی است و بعد از هر تخریب جهان جدیدی ایجاد می شود.
پ) اگر در این حالت عالم بدون هیچ پیچیدگی به طور نامحدود منبسط می شود و به طور مجانبی آهنگ انبساط با زمان متناسب می شود .
مورد
الف) اگر باشد مانند مورد جهان به طور نامحدود انبساط می یابد
ب)اگر باشد جهان نوسانی است.
پ) اگر باشد همان مدل اینشتین دوسیتر است که در آن جهان با منبسط می شود .
مورد
تمام مدل های با دارای توپولوژی بسته ای هستند. در این مورد به دلیل وجود یک مقدار حدی برای ثابت کیهانشناسی امکان های بیشتری وجود دارد.
الف) اگر باشد سه وجود دارد.
۱)برای این مدل، مدل لمیتر[۵] نام دارد و مانند یا به طور نامحدود انبساط می یابد. اما هنگامیکه به نزدیک می شود آهنگ انبساط کند می شود .
۲) . سه امکان در این حالت وجود دارد.
۲-۱) مدل ایستای اینشتین در این حالت جاذبه گرانشی با دافعه ی کیهانی برابر می شوند. و فاکتور مقیاس مقدار ثابتی دارد.
۲-۲) این مدل انفجار بزرگ است که با گذشت زمان به طور مجانبی به مدل ایستای اینشتین نزدیک می شود.
مدل ادینگتون-لمیتر که اگر زمان را به عقب برگردانیم به طور مجانبی به مدل ایستای اینشتین نزدیک می شود.
۲-۳) . در این حالت دو امکان وجود دارد. یک مدل نوسانی و مدلی دیگر که در ابتدا فاز تراکمی سپس به دنبال آن یک فاز انبساطی دارد.
ب) که یک مدل نوسانی است.
پ) که یک مدل نوسانی است
فصل سوم
بررسی خصوصیات یک مدل گرانشی برای ثابت ساختار ریز متغییر
۳-۱ بررسی تغییرات ثابت ساختار ریز
اولین قدم برای بررسی تغییرات ثابت ساختار ریز پذیرش این واقعت است که الکترومغناطیس ماکسول بایستی اصلاح شود. ابتدا یک توصیف کلاسیکی برای برهمکنش الکترومغناطیسی با ماده را انتخاب می کنیم با در نظر گرفتن رابطه ثابت ساختار ریز با بار الکتریکی می بینیم که تغییر پذیری مستلزم تغییر پذیری بار الکتریکی است و یا برعکس. البته در یکایی که و ثابت باشند. گفته ی فوق به نظر می رسد که با قانون پایستگی بار و معادلات ماکسول هم خوانی نداشته باشد. اگر پایستگی بار با وجود تغییر پذیری برقرار باشد آشکارا چیزی در تصویر پذیرفته شده ی الکترومغناطیس ماکسولی بایستی اصلاح شود. برای این کار ما نیاز به پیش فرض هایی داریم که با شیوه ای منطقی در جهت اصلاح معادلات ماکسول راهنمایمان باشد. این شرایط و پیش فرض ها بایستی مدلی مستقل از چارچوب برای تغییر پذیری ارائه دهد. به طوریکه اصول و قوانین فیزیکی پذیرفته شده محترم شمرده شوند. این پیش فرض ها عبارتند از
برای ثابت الکترومغناطیسی و جفت شدگی پتانسیل برداری با ماده کمینه است. این فرض براساس اصل همخوانی است. این فرض تضمین می کند در صورت ناچیز بودن جفت شدگی معادلات دینامیکی نظریه به شکل اصلی و پذیرفته شده ی قبلی تبدیل شوند.
تغییر نتیجه ی دینامیک است. اگر تغییر کند تغییرات آن تحت نفوذ ماده ی بار دار است و ماده ی باردار نیز به نوبه ی خود تحت نفوذ تغییرات است. فقط دینامیک می تواند این ویژگی مهم را نشان دهد.
دینامیک الکترومغناطیس از یک کنش ناوردا به دست می آید.
کنش دارای ناوردایی پیمانه ای موضعی است. اهمیت اصل پیمانه ای در فیزیک اقرار آمیز نیست به کمک این اصل پیمانه ای است که تصویر کاملی از بر همکنش های میکروسکوپ وجود دارد. اگر این اصل را در نظر نگیریم بایستی روش نامعقولی برای اصلاح معادلات ماکسول اتخاذ کنیم.
الکترومغاطیس علّی است و هیچ آزمایشی برای نقض علّی بودن آن وجود ندارد.
کنش الکترومغاطیسی دارای ناوردایی معکوس زمان است.
کمترین طولی که می تواند وارد نظریه ی فیزیکی شود طول پلانک-ویلر است که به صورت است. برای طول های کمتر میدان های الکتریکی و مغناطیسی هموار نیستند و ذرات در سیاه چاله هایی که خود ایجاد می کنند به دام می افتند.
گرانش به کمک متریک فضا زمانی که معادلات اینشتین را بر آورد می کند توصیف می شود. اهمیت توصیف هندسی گرانش امروزه به اندازه ی کافی روشن است. معادلات اینشتین نمونه ای از دینامیک متریک است که آزمایش های زیادی را به چالش کشیده است.
یکاهای طول، زمان و جرم را طوری انتخاب می کنیم که و ثابت باشند. از آنجایی که تغییر پذیری به این معنی است که بار نقطه ای به یک نقطه از فضا-زمان وابسته می شود. و انتظار داریم بار تمام گونه های ذرات باردار(الکترون پروتون…) به یک شیوه ای تغییر کند. زیرا اگر تعییر بار الکترون با پروتون متفاوت باشد در این صورت اتم خنثی نمی توانست وجود داشته باشد. با این فرضیات بار هر ذره را به صورت زیر در نظرمی گیریم :
در این رابطه e بار الکتریکی الکترون یا پرتون که با تغییر میدان نرده ای و بدون بعد تغییر می کند. مقدار کنونی بار الکتریکی است. میدان بایستی تحت تبدیل ناوردا باشد .
از طرف دیگر بار ذرات جمع روی تمام بار کنونی ذرات است. بنابراین این جمع از جمع بار ذرات که با پتانسل در کنش جفت می شود متمایز است. پس قانون پایستگی بار با فرض ما سازگار است. به دلیل وجود الکترون یک پتانسیل الکتریکی و یک پتانسیل مغناطیسی ایجاد می شود که با میدان نرده ای جفت می شود که این جفت شدگی به صورت می باشد. اگر یک پتانسل نرده ای باشد طبق تبدیلات پیمانه ای می توان نوشت :