(اشاره به برخی نکات صرفی و ریشهیابی و اشتقاق).
ــــــ . راهنمای ریشه فعلهای ایرانی. [تهران]: مؤ سسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۴۲، ۲۰۲ص.
ریشه فعلهای ایرانی؛ فهرست ریشهها به دین دبیره و خط میخی؛ فهرست واژههای فارسی و عربی؛ پیوست: فهرست فعلهای فارسی.
ــــــ . گویشهای وفس و آشتیان و تفرش. سلسله انتشارات ایران کوده، شماره ۱۱. تهران: انجمن ایرانویج، [بیتا]، ۱۸۴ص ، جدول.
صرف فعل وفسی؛ جملههای آشتیانی؛ جملههای کهکی؛ جملههای آمری؛ جملههای زند؛ جملههای غربتی؛ دستهبندی این گویشها؛ دستهبندی این گویشها؛ چند راهنمایی برای شناخت ریشه و پیوستگی پارهای از واژهها؛ وندهای لوتر غربت؛ درباره گویش ترکی.
مقربی، مصطفی. اگر: معانی و ترکیبهای آن در گلستان. تهران: [چاپخانه محمدعلی فردین]، ۱۳۵۳، ۲۱ص، جدول.
اگر؛ معانی و ترکیبهای آن در گلستان.
ــــــ . ترکیب در زبان فارسی. سلسله انتشارات توس، شماره ۳۵۲. تهران: توس، ۱۳۷۲، ۱۷۰ص.
ترکیب در زبان فارسی؛ مشتقهای اسمی و وصفی فعل؛ چند پسوند فارسی (۱)؛ چند پسوند فارسی (۲).
ــــــ . هژده گفتار (مجموعه مقالات). سلسله انتشارات توس، شماره ۳۵۳، تهران: توس، ۱۳۷۵، ۲۵۲ص، مصور، جدول.
(به بخش مقالات نگاه کنید.)
ــــــ ؛ حسنزاده، جمیله. وندهای زبان فارسی. [ویرایش ۲]. تهران: فرهنگستان زبان فارسی، گروه واژهگزینی، ۱۳۷۷، ?ص (جزوه)*.
مقیمی، افضل. بررسی گویش بویراحمد و … . شیراز: نوید، ۱۳۷۳، ۱۶۳ ص، نقشه، جدول، نمودار.
فصل اولـ توصیف دستگاه واجی؛ فصل دوم ـ دستور؛ فصل سوم ـ ساختمان واژه؛ فصل چهارمـ مقایسه لری با فارسی؛ فصل ششم ـ جدول دستگاه فعل.
ملایی، محمدحسین. گویش محلی، یا، قصه زندگی در ده (شعر). مشهد: محمدحسین ملایی، ۱۳۶۹، ص ۴ـ۶.
نه مورد از اختلاف لهجهها.
ملکی، عطاءالله. آواشناسی از تئوری تا عمل. تهران: آتیه، ۱۳۷۸، ۷۵ص، مصور، جدول.
بخش ۱ـ آواشناسی فیزیکی؛ بخش ۲ـ آواشناسی فیزیولوژیکی؛ بخش ۳ـ انواع فراگویی؛ بخش ۴ـ واکهها؛ بخش ۵ـ همخوانها؛ بخش ۶ـ طبقهبندی آواهای زبان؛ بخش ۷ـ ترکیب آواها؛ بخش ۸ـ کمیت؛ بخش ۹ـ پدیدههای زبرزنجیری؛ بخش ۱۰ـ آواشناختی تجربی؛ بخش ۱۱ـ واجشناسی؛ بخش ۱۲ ـ آواشناسی تاریخی؛ بخش ۱۳ـ جنبههای کاربردی آواشناسی.
ــــــ . زمان در زبان. تهران: رهنما، ۱۳۸۱، [۷۷] ص، کتابنامه.*
منزوی، احمد. فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان. اسلامآباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ۱۳۷۰، ج ۱۳، ص ۲۴۵۹ـ۲۵۲۹، ۲۸۳۱ـ۲۸۸۴.
بخش سی و ششم ـ دستور زبان فارسی؛ …؛ بخش سی و هشتم ـ فهرستواره دستور زبان فارسی.
ــــــ . فهرست نسخههای خطی فارسی. سلسله انتشارات مؤ سسه فرهنگی منطقهئی، شماره ۳۳. تهران: مؤ سسه فرهنگی منطقهئی، ۱۳۵۰، ص ۲۰۴۷ـ۲۰۸۲.
بخش بیستم ـ دستور زبان: صرف و نحو.
منظوری، ناصر. نظام چهاربعدی زبان (ساختارهای مفهومی). تهران: اصلح، ۱۳۸۰، ص ۳۵ـ۲۰۰.
فصل چهارم ـ تحلیل و تطبیق واحدهای اصلی جمله؛ فصل پنجم ـ فضا ـ زمان بودگی ساختار؛ فصل هفتم ـ یک بررسی مقایسهای؛ فصل هشتم ـ فراکتالها و آشوب؛ فصل نهم ـ سیستم زمان؛ فصل دهم ـ فراکتالهای ساختار زبان؛ فصل یازدهم ـ مرتبط بودگی و غیرمرتبطبودگی؛ فصل سیزدهم ـ بحث جنبی، مدل کهکشانی (GALACTIC) ساختمان زبان (۱) (ساختمان فعلی)؛ فصل چهاردهم ـ نظام کهکشانی زبان (۲) (نظام اسمی)؛ نظام کهکشانی زبان (۳)؛ فصل پانزدهم ـ سخن پایانی.
موسوی، حسن. واژهنامه و گویش گاوکشک، Cavkosak. شیراز: نوید، ۱۳۷۲، ص۱۳ـ۲۹.
فصل اول ـ دستگاه فعلی.
مؤمن، غضنفر علی. ترکی در فارسی. [بیجا]: غضنفر علی مؤمن، ۱۳۷۱، ۱۶۵ص، کتابنامه.*
مهاجر، مهران؛ نبوی، محمد. به سوی زبان شناسی شعر رهیافتی نقشگرا. سلسله انتشارات نشر مرکز، شماره ۳۴۲. تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۶، شش+۲۱۶ص، جدول، نمودار.
فصل ۱ـ زبان به مثابه نظام نشانهای اجتماعی؛ درآمد: جایگاهِ زبانشناسیِ سیستمی در زبانشناسی امروز، زبان در جامعه، بافت، نقش و معنا، ساختار نشانهای موقعیت، نظام واژی، دستوریِ زبان، بند همچون کنشِ متقابل: بند همچون بازنمود واقعیت: ساخت اندیشگانی، ساخت بینافردی، بند همچون پیام: ساخت متنی؛ فصل ۴ـ گفتگو با چند شعر نیما: نگاهی به ویژگیهای سخن نیمایی.
مهرآذر، ؟. شیوه تهجی واژگان فارسی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه واژهگزینی، ۱۳۷۶، ?ص (جزوه).*
مهیار، محمد. کتابشناسی دستور زبان فارسی. سلسله انتشارات زبان و ادب فارسی، شماره ۱۰. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نشر آثار، ۱۳۸۱، ۳۷۰ ص.
فصل اول ـ فهرست کتابهای فارسی؛ فصل دوم ـ فهرست کتابهایی که مؤلف آنها ناشناخته است؛ فصل سوم ـ فهرست مقالات فارسی؛ فصل چهارم ـ فهرست کتابهای اروپایی؛ فصل پنجم ـ فهرست مقالات اروپایی.
ــــــ . فرهنگ دستوری، شامل اصطلاحات زبان شناسی و دستور زبان فارسی. تهران: میترا، ۱۳۷۶، ۲۸۷ص.
[فرهنگ دستوری (آ ـ ی) با مثالهایی از نثر و نظم کهن و معاصر].
میرچراغی، فرهود. بررسی ساختمان دستوری گویش لکی “خواجوندی” کلاردشت. تهران: پرهام، [بیتا]، ۷۶ص.
فصل اول ـ ساختمان دستوری گویش لکی یا خواجوندی کلاردشت؛ فصل دوم ـ نحو؛ نمونهای از جملات گویش لکی و ترجمه آن به فارسی؛ فهرست واژههای لکی “خواجوندی” به ترتیب الفبای فارسی.
میرزای ناظر، ابراهیم. خودآموز زبان پهلوی (پارسی میانه). سلسله انتشارات هیرمند، زبان و فرهنگ فارسی پیش از اسلام، شماره ۶. تهران: هیرمند، ۱۳۷۹، ۱۲۳ص.
الفبای پهلوی؛ الفبای پازند؛ همبستگی بین پهلوی و پازند؛ ساختمان کلمه: [اسم]، صفت، ضمایر، فعل، گونههای اسمی فعل، اعداد.
میرزایی، نجفعلی. فرهنگ اصطلاحات دستور زبان فارسی. قم: مدین، ۱۳۷۲، ۲۹۵ص.
پیشگفتار؛ اصطلاحات؛ فهرست راهنما.
میرعمادی، علی، مترجم و مقتبس و مؤلف. نحو زبان فارسی: (برپایه نظریه حاکمیت و مرجعگزینی). تهران: سلسله انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) شماره ۲۲۶؛ زبان شناسی، شماره ۲. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۷۶، هشت+۳۵۰ص، نمودار، کتابنامه.
فصل اول ـ زبان شناسی نوین؛ فصل دوم ـ قاعدههای سازهای و محدودیتهای مقولهها؛ فصل سوم ـ روابط نقشی و نقشهای نحوی؛ فصل چهارم ـ قاعدههای درج واژگانی و روابط نقشدهی نحوی؛ فصل پنجم ـ اصل جابجایی اسم؛ فصل ششم ـ حاکمیت و حالت؛ فصل هفتم ـ جابجایی پرسشوار؛ فصل هشتم ـ حرکت آلفا (α) و نظریه حاکمیت؛ فصل نهم ـ اصل مقوله تهی؛ فصل دهم ـ تفسیر اسم واره؛ فصل یازدهم ـ مقولههای کارکردی؛ فصل دوازدهم ـ جمعبندی محدودیتهای وصفی.
مینوی، مجتبی. مباحث صرفی و نحوی. ج ۱: (یت) مصدری. [تهران: یغما]، ۱۳۲۹، ۳۰ص.
ـیّه، یّان، یّت؛ انواع دوگانه ـیّه؛ شواهد عربی؛ شواهد فارسی
ناصح، محمدامین. فهرست پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری در زمینه گویشهای ایران (۱۳۳۹ـ۱۳۷۹). [تهران]: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه گویششناسی، [?]، ?ص.*
ناطق، ناصح. درباره زبان آذربایجان. تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۵۸، ۳۴ص.
درباره زبان آذربایجان؛ ملیت؛ نژاد و زبان آذربایجان؛ آذربایجان بعد از اسلام؛ آثار و زبانهای قدیم در آذربایجان.
نجفی، ابوالحسن. زبان چیست؟ (مقدمه بر زبان شناسی، مردمشناسی و علم ادبیات). تهران: کتاب زمان، [بیتا]، ?ص.*
ــــــ . غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی. سلسله انتشارات مرکز نشر دانشگاهی، شماره ۵۵۹. [ویرایش ۲]. [تهران]: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۰، [ده]+ ۳۲۴ص.
(فهرستی به ترتیب الفبایی از غلطهای رایج در نوشتههای امروز (اعم از غلطهای املایی و انشایی و استعمال نادرست واژهها از جمله واژههای مأخوذ از زبانهای خارجی و نیز اشتباهات صرفی و نحوی و به خصوص آنچه به “گرتهبرداری” معروف است.)
ــــــ . فرهنگ فارسی عامیانه. [تهران]: نیلوفر، ۱۳۷۸، ۲ج، [بیست ونه]+۱۵۲۳ص، جدول، کتابنامه.
اعطاکننده
هما/قاسم
دریافت کننده
مادر هما/هما
ب) زنجیره های روایی
ـ زنجیره ی اجرایی: تلاش هما و مادرش برای متقاعد کردن طرف مقابل، تلاش هما برای پیدا کردن تاکسی خالی، تلاش هما برای پیدا کردن و تهیه ی تمام اجناس، سوار شدن هما به ماشین مراد و بگو مگوی قاسم و هما در این مورد، تلاش هما برای این که قاسم را متقاعد کند که مجبور شده است این کار را بکند، تهیه ی هدیه برای هما ازطرف قاسم، زنجیره های اجرایی این روایت محسوب می شوند.
ـ زنجیره ی میثاقی: عقیده ی راسخ مادر هما در مورد مراسم خاص عید نوروز، تهیه ی لیست وسایل مورد نیاز از طرف مادر هما و دادن لیست به هما، قرار قبلی قاسم و هما در مورد اینکه هما نباید سوار ماشین دوستان شوهرش بشود و زیر پاگذاشتن این قرار از طرف هما به خاطر ناچاری اش، زنجیره های میثاقی این روایت هستند.
ـ زنجیره ی انفصالی: رفتن هما به بیرون از خانه، ورود و خروج های متعدد هما در مغازه های مختلف، برگشتن هما به خانه، ورود مراد به خیابانی که هما درآن جا بوده، ورود و خروج هما در اتومبیل مراد، ورود قاسم به خانه و رفتن و برگشتن مجدد قاسم به بازار و خانه زنجیره های انفصالی این داستان هستند.
۲۸-بهترین سوغات تهران[۶۳۶]
منصور جوان زیبا و خوش اندام اهل رشت یک مغازه ی بزرگ پارچه فروشی در این شهر دارد که به خاطر زیبایی و مرغوبیت اجناسش مشتریان زیادی به آن رفت و آمد می کنند. منصور هم همیشه سعی دارد که بهترین اجناس را از تهران وارد کرده و در مغازه ی خود عرضه کند و به خاطر همین هر شش ماه یک بار خودش شخصاً به تهران می رود تا پارچه های مورد نیازش را تهیه کرده و در مغازه ی خود به فروش برساند. منصور که مجرد است مخارج خانواده ی خود را ـ به خاطر فوت پدرش ـ بر عهده دارد و هر بار که به تهران می رود خواهر ها و برادرش از او تقاضای سوغاتی های زیادی می کنند. آخرین بار که منصور آماده ی رفتن به تهران می شود، شهین خواهر پنج ساله اش از او می خواهد که برایش یک اتومبیل کوکی از تهران بخرد.
منصور به خاطر علاقه ی زیادش به شهین به محض ورود به تهران به یک مغازه ی اسباب بازی فروشی می رود تا سفارش او را انجام دهد. فروشنده ی مغازه که دختر جوان زیبا و خوش اخلاقی است چند اتومبیل کوکی به منصور نشان می دهد و منصور یکی از آن ها را می پسندد و نظر فروشنده را هم درباره ی آن می پرسد، دختر با جواب زیرکانه ای که به منصور می دهد ضمناً متوجه هم می شود که منصور مجرد است. منصور هم اتومبیل پیشنهادی دختر را می خرد و از مغازه بیرون می رود. شب در هتل منصور به خاطر بی خوابی اتومبیل را بر می دارد تا نگاهی به آن بیاندازد اما متوجه می شود که کوک آن خراب است و اتومبیل حرکت نمی کند. روز بعد مجدداً به مغازه می رود و اتومبیل را عوض می کند دختر فروشنده باز هم اتومبیل را جلوی چشم منصور کوک می کند تا از سالم بودنش مطمئن شود، منصور اتومبیل دوم را بر می دارد و می رود اما ظهر باز هم وقتی که می خواهد آن را کوک کند می بیند که این اتومبیل هم خراب است و عصر دوباره به مغازه می رود و موضوع را به دختر می گوید و برای سومین بار یک اتومبیل دیگر از دختر می خرد اما این بار هم اتومبیلی که در مغازه سالم بوده و کوک شده است، خراب است و کار نمی کند ناچار می شود که با خجالت و ناراحتی باز هم به مغازه برگردد اما دختر با خوش رویی اتومبیل چهارم را به او می دهد و این اتفاق تا هفت بار تکرار می شود و بار آخر منصور دیگر از خرید اتومبیل منصرف می شود و دیگر آن را پس نمی برد. دو روز بعد منصور به طور اتفاقی دختر فروشنده را در اتوبوس می بیند و دختر از او راجع به آخرین اتومبیل سئوال می کند و منصور هم می گوید که آن هم خراب بوده ولی او خجالت کشیده که دوباره به مغازه برگردد و موضوع را مطرح کند. دختر هم می گوید که اگر هم آن را پس می آوردی من دیگر در آن جا نبودم تا آن را عوض کنم و بعد ماجرای اخراج شدنش از مغازه را برای منصور تعریف می کند و بعد منصور و دختر مشغول حرف زدن با یکدیگر می شوند و هر کدام راجع به زندگی شخصی و اخلاق و خصوصیات دیگری سئوالاتی از هم می کنند و در پایان گفتگوهایشان به نوعی با هم صمیمی و خودمانی می شوند و منصور دختر را برای شام به یک رستوران دعوت می کند و بعد از چند روز رفت و آمد با یکدیگر منصور دختر را از مادرش خواستگای می کند و با رضایت او آن دو به عقد یکدیگر در می آیند بعد از مراسم عقد دختر از منصور می خواهد که لوازمش را جمع کند و از مهمان خانه به خانه ی آن ها برود منصور هم این کار را انجام می دهد. یک روز دختر اتومبیل آخری ا که منصور خریده بود در چمدان او می بیند و آن را بر می دارد و کوک می کند وقتی که منصور می بیند اتومبیل سالم است بسیار متعجب می شود و بعد دختر برای او تعریف می کند که عمداً کوک اتومبیل ها را بعد از امتحان کردن خراب می کرده تا منصور دوباره به مغازه برگردد چون از همان ابتدا به منصور علاقه مند شده بوده است.
یک هفته بعد منصور پارچه های مورد نیاز خود را به طور کامل خریداری می کند و با دختر و مادرش به رشت می رود وقتی که خانواده اش از او می پرسند که برایشان چه سوغاتی آورده، منصور همسرش را به آن ها معرفی می کند و می گوید: این بهترین سوغاتی است که از تهران آورده ام!
ـ تحلیل داستان
الف) کنشگران
در این روایت منصور نقش فاعل را دارد و هدف او در واقع خرید پارچه از تهران است ولی او یک هدف فرعی دیگر هم دارد که خریدن اتومبیل کوکی برای خواهرش است. با ورود منصور به مغازه ی اسباب بازی فروشی دختر فروشنده هم وارد داستان می شود و نقش کنشگر فاعل را هم بر عهده می گیرد اولین هدف او این است که بداند آیا منصور ازدواج کرده است یا نه و با رسیدن به این هدف، هدف بعدی خود را دنبال می کند که این هدف در اواخر داستان برای مخاطب آشکار می شود و آن هم این بوده که دختر می خواهد هر روز منصور را ببیند و تا قسمتی از داستان هم به این هدف خود می رسد، اما از طرف دیگر می توان گفت که دختر نقش باز دارنده را دارد و مانع از این می شود که منصور بتواند اتومبیلی برای خواهرش تهیه کند ولی خراب شدن اتومبیل ها را نسبت به هدف دختر فروشنده باید در نقش یاری رسان به حساب آورد.
بعد از دیدار مجدد منصور و دختر فروشنده در اتوبوس هر دوی آن ها فاعل هستند و هدفشان آشنایی بیشتر با یکدیگر و نهایتاً ازدواج با هم است و مادر دختر نقش یاری رسان را بر عهده دارد.
دختر فروشنده نقش اعطا کننده را دارد و منصور هم دریافت کننده است و از طرف دیگر منصور نیز اعطا کننده است و خواهر کوچک و خانواده اش دریافت کننده محسوب می شوند.
فاعل
منصور/دختر فروشنده/منصور و دختر
هدف
خرید پارچه از تهران،خریدن اتومبیل کوکی/کشاندن منصور به مغازه ودیدن مجدداو/ازدواج با یکدیگر
بازدارنده
خراب شدن اتومبیل ها/-
یاری رسان
-/خراب شدن اتومبیل ها/مادر دختر
اعطاکننده
دختر/منصور
دریافت کننده
منصور/خانواده ی منصور
ب) زنجیره های روایی
ـ زنجیره ی اجرایی: خراب کردن کوک ماشین ها توسط دختر فروشنده، تعویض اتومبیل های خراب، تلاش منصور برای تهیه ی سفارش خواهرش، اخراج شدن دختر از مغازه، ملاقات دختر و منصور با یکدیگر در اتوبوس، رفاقت و صمیمیت دختر و منصور با یکدیگر و ازدواج آن ها با هم زنجیره های اجرایی این روایت محسوب می شوند.
ـ زنجیره ی میثاقی: درخواست شهین از منصور برای خریدن اتومبیل کوکی و قول منصور به او، طرح نقشه ی دختر فروشنده برای دیدار مجدد با منصور، علاقه مند شدن منصور و دختر به یکدیگر، قول و قرار خواستگاری و ازدواج از طرف منصور با دختر فروشنده و مادرش زنجیره های میثاقی این روایت هستند.
زنجیره ی انفصالی: مسافرت منصور به تهران، ورود و خروج های متعدد منصور در مغازه ی اسباب بازی فروشی، رفتن و برگشتن های منصور به مهمان خانه، ورود هم زمان منصور و دختر به اتوبوس، رفتن منصور و دختر به هتل، رفت و آمد منصور به خانه ی دختر، خروج منصور از مهمان خانه و رفتنش به خانه ی دختر و نهایتاً خروج منصور، دختر و مادرش از تهران و رفتن آن ها به رشت زنجیره های انفصالی این روایت را تشکیل داده اند.
۲۹-آقا چه دردسرتان بدهم[۶۳۷]
ناصر غروب که وارد خانه می شود می بیند که زنش روی تختخواب افتاده و از سردرد شدید ناله می کند. زنش به محض دیدن ناصر از او می خواهد که فوراً برود و برایش یک قرص مسکن تهیه کند و اصرار می کند که ناصر زود برگردد.
ناصر هم به سرعت به داروخانه می رود و یک قرص مسکن می گیرد اما همین که از مغازه بیرون می آید قاسم را می بیند و چون قاسم همکار او در اداره است و نسبت به او رتبه ی بالاتری دارد ناصر مجبور می شود که با او سلام و علیکی بکند. قاسم که بسیار پرحرف و بی ملاحظه است از ناصر می پرسد که چرا در داروخانه بوده و ناصر هم قرص مسکن را به او نشان داده و قضیه را برایش می گوید. قاسم نگاهی به قرص می اندازد و می گوید این قرص، قرص خوبی است و شروع می کند به تعریف اتفاقاتی که دو شب قبل برای او و همسرش افتاده است.
دو شب قبل وقتی که قاسم از اداره به خانه می رود به خاطر خستگی زیاد قصد دارد که بخوابد و استراحتی بکند اما همسرش که منتظر او بوده تا با هم برای خرید بروند اجازهی این کار را به قاسم نمی دهد و قاسم و خانمش برای خرید از خانه بیرون می روند. اما همسر قاسم بسیار عجول و سر در گم است و به در هر مغازه ای که می رود تا از آن جا خریدی بکند به بهانه ی مختلف یاد خریدهای دیگرش می افتد و مدام از این مغازه به آن مغازه می رود بدون این که حتی یکی از مایحتاج خود را بخرد و قاسم هم به اجبار به دنبال همسرش می رود و در نهایت هم بدون این که چیزی بخرند به خانه بر می گردند در حالی که به خاطر سرما و طوفان شدید هردو سرما خورده اند و قاسم بعد از این که یک ساعت ناصر را معطل کرده و برایش این حوادث را تعریف می کند بعد از تمام شدن حرف هایش به او می گوید که منظورش از این همه صحبت کردن این بوده که بگوید این قرص ها قرص های خوبی هستند و باعث بهبود حال قاسم و همسرش شده اند.
بعد قاسم از ناصر خداحافظی می کند و ناصر وقتی که به خانه بر می گردد همسرش بسیار عصبانی و ناراحت است و او را به خاطر تأخیر و معطلی مواخذه می کند. ناصر هم با ناراحتی جواب همسرش را می دهد و از او می خواهد که دست از سرش بردارد و بعد ماجرای پرحرفی قاسم را برای او تعریف می کند.
همسر ناصر به او می گوید که بالاخره قرص را خریده است یا نه و ناصر جواب می دهد که خریده ولی به خاطرسردرد شدید ناشی از پرحرفی قاسم مجبور شده که خودش قرص را بخورد.
ـ تحلیل داستان
الف) کنشگران
در روایت اصلی ناصر نقش فاعل را دارد و هدف او تهیه ی قرص و رساندن سریع آن به همسرش است و قاسم نقش کنگشر بازدارنده را دارد، در روایتی که ماجرای قاسم و هسرش در آن بیان شده است همسر قاسم نقش فاعل را دارد و هدف او تهیه ی چند نوع کالاست، اگر چه قاسم نقش یاری رسان را دارد و به همسرش کمک می کند اما دستپاچگی و رفتار عجولانه ی همسر قاسم و نهایتاً تعطیل شدن تمام مغازه ها عاملی است که نقش باز دارنده را دارد و مانع از رسیدن همسر قاسم به هدفش می شود و در ابتدای این قسمت از روایت هم قاسم نقش فاعل را دارد و هدف او استراحت و خوابیدن در منزل است و همسرش نقش بازدارنده را دارد.
در این روایت ناصر نقش اعطا کننده را دارد و دریافت کننده نیز اگرچه می بایست همسر ناصر بوده باشد ولی به خاطر روند ماجرا این خود ناصر است که دریافت کننده به شمارمی رود.
همچنین می توان قاسم را اعطا کننده و همسر قاسم را دریافت کننده به شمار آورد.
- توجه به اشتغال و کارآفرینی
فیض پور، پوش دوز باشی(۱۳۸۷)
اسچاچتیبک(۲۰۱۱)
شیتال و همکاران(۲۰۱۲)
- جذب نیروی کار ، توزیع و تولید درآمد
-کاهش فقر، محرکی برای ارتباط بخش های مختلف جغرافیایی و اقتصادی
عبدالله، هوتورو[۵۰](۲۰۱۱)
- افزایش مصرف و رونق اقتصادی
شیتال و همکاران(۲۰۱۲)
بنابراین همانطور که در جدول فوق مشاهده می شود، این شرکتها از ویژگیهایی چون تطبیقپذیری، انعطافپذیری، سرعت، سلطهجویی و نوآوری که در دنیای امروز و برای موفقیت بلندمدت شرکتها ضروری است، برخوردارند(ژانگ، وان و جیا[۵۱] ۲۰۰۸) که موریس و کوراتکو این ویژگیها را مترادف با واژه کارآفرینی دانسته اند(موریس، کوراتکو ، ۲۰۰۲). در بین محققان دیگر نیز این تمایل وجود دارد که SMEها را با کارآفرینی مترادف کنند؛ زیرا چالشها و شرایط ذاتی موجود در تاسیس یک کسب و کار خصوصی با ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان از جمله تمایل به پذیرش خطر، تعیین سرنوشت توسط خود و تمایل به استقلال سازگارتر میباشد(مقدسی، ۱۳۸۸). از طرفی بعضی محققان معتقدند که نباید هر کسب و کاری را کارآفرین دانست. زهرا معتقد است که شرکتها برای حرکت از مرحله شروع به مرحله بلوغ، نیاز به بکارگیری کارآفرینی و به خصوص کارآفرینی سازمانی دارند(زهرا، فیلاتوچف، رایت[۵۲]، ۲۰۰۹)؛ یعنی شرکتهایی که خواهان این رشد میباشند باید از کارآفرینی برای نیل به اهدافشان استفاده کنند، نه این که کارآفرینی مترادف با واژه کسب و کارشان باشد. بومول، لاتین، اسکارم[۵۳]، (۲۰۰۷) نیز معتقدند از آنجا که بسیاری از کسب و کارهای کوچک، مقلد(کپی بردار) هستند، لذا واژه کارآفرین که بسیار با واژه نوآور نزدیک است، نباید مترادف با کسب و کارهای کوچک به کار برده شود. همچنین بجرک و هالتمن[۵۴](۲۰۰۲، به نقل از موریش، دیاکن، ۲۰۱۱) معتقدند که همه شرکتهای کوچک اگرچه کارآفرین نیستند؛ اما آنها نیز برای رشد به کارآفرینی نیاز دارند. این رشد می تواند به عنوان مزیت شرکتهای کوچک در بازاریابی و قدرت نفوذ شرکت در بازار مورد استفاده قرار گیرد.
اما این که کارآفرینی چیست و چگونه به شرکتهای کوچک در حال رشد کمک می کند، موضوعی است که در بخش بعدی به طور مفصل بدان پرداخته شده است.
کارآفرینی
تاریخچه کارآفرینی
با نگاهی گذرا به سیر تاریخی واژه “کارآفرینی"، روشن می شود که کارآفرینی، ریشه ای[۵۵] فرانسوی داشته و اگر چه از ابتدای خلقت بشر- همراه با او- در تمام شئون زندگی حضور داشته، اما به صورت رسمی در ابتدا تنها در حوزه موزیک مطرح بوده است(صمدآقایی، ۱۳۸۸). این واژه در فرهنگ لغات آکسفورد نیز “رئیس یا مدیر موسسه ملی موزیک” تعریف شده بود. اما از سال ۱۹۳۹، کارآفرینی وارد حوزه جدیدتر و وسیعتر کسب و کار شد(صمدآقایی، ۱۳۸۸؛ ناهید، ۱۳۸۸). در این برهه زمانی، “کارآفرین” به کسی گفته میشد که موسس یک بنگاه اقتصادی باشد(صمدآقایی، ۱۳۸۸). همچنین اقتصاددانها برای اولین بار، این واژه را در نظریه های اقتصادی خود به کار بردند(عبدالملکی، یوسفی افراشته، پیرمحمدی، سبکرو، ۱۳۸۷) و گسترش آن را بهترین راه برای رهایی از رکود و بحران اقتصادی معرفی کردند(هیل، هولتمن و میلز[۵۶]، ۲۰۰۸). تحقیقات در مورد این زمینه از پژوهش اقتصاددانی به نام جوزپ اسچامپتر[۵۷] نشات گرفت. وی معتقد بود که عامل اصلی رشد اقتصادی، کارآفرینانی هستند که محصول جدید و یا شیوه های جدید تولید و دیگر نوآوریهای مرتبط با فعالیت های اقتصادی را معرفی می کنند(بارینگر، بلودرن[۵۸]، ۱۹۹۹). این تحقیقات در دهه ۱۹۷۰ میلادی به اوج خود رسید. جایی که اقتصاددانان پس از مشاهده شکست مدیریتِ تقاضای مصرف کننده، برای جلوگیری از تورم مستمر در این دهه به کارآفرینی توجه کردند. اقتصاددانان دریافتند که بهرهوری دو یا سه درصدی سالانه سالهای دهه ۱۹۵۰و۱۹۶۰، تقریبا در دهه۱۹۷۰ به صفر رسیده است. این مساله باعث شد تا به جای توجه به مدیریت تقاضا، بر عرضه کالا و خدمات که در قلمرو کارآفرینی قرار داشت، بیشتر توجه کنند(ناهید، ۱۳۸۸).
بعد از آن بود که این مفهوم در حوزه های مختلف علوم انسانی از جمله مدیریت، جامعه شناسی و روانشناسی و در چند دهه اخیر در بازاریابی مطرح شد(تقی زاده، تاری، موسوی، ۱۳۸۶)؛ به طوریکه امروزه میتوان ادعا کرد کارآفرینی از عمدهترین جریانهای حاکم بر حیات بشری در آغاز دهه سوم میلادی به شمار میرود(طاهری، شایان جهرمی، ترابی، ۱۳۸۹).
مفهوم کارآفرینی
امروزه بر محققان اگرچه نقش کارآفرینی در رشد اقتصادی محرز گردیده(بومول و همکاران، ۲۰۰۷؛ سیمپسون، پادمور، تیلور و فریکنال هوگس[۵۹]، ۲۰۰۶) و از آن تعاریف زیادی ارائه شده است؛ ولی با وجود این، مفهوم و ماهیت اصلیاش همچنان شناخته شده نیست و نمی توان تعریف استاندارد و جامعی از آن ارائه کرد(صمد آقایی، ۱۳۸۸؛ هیل، مک گون، ۱۹۹۹). اما به طور کلی در تعاریف موجود از کارآفرینی، با ۳ نوع رفتار مواجه میباشیم:
- پذیرش پیشگامی
- سازماندهی مجدد و مکانیزم های اجتماعی/ اقتصادی جهت بهره برداری از منابع
- قبول خطر و شکست(شهرکی پور، ندری، شیرمحمدی، ۱۳۸۹).
در جدول ۲-۵ نیز به بعضی از این تعاریف اشاره شده است.
جدول ۲‑۵- خلاصه ای از تعاریف موجود از کارآفرینی و کارآفرین
تعاریف موجود از کارآفرینی و کارآفرین
شهرکیپور و همکاران (۱۳۸۹)
کارآفرین شخصی حقیقی یا حقوقی است که توانایی تحمل مخاطره را داشته و می تواند یک اندیشه اولیه را به یک فعالیت اقتصادی تبدیل کند.
ناهید(۱۳۸۸)
کارآفرینی عبارت است از فرایندی که با شناسایی خدمت از سوی فردی که معمولاً ریسک پذیر بوده و دارای تفکر و نگاه دوراندیشانه است، آغاز و پس از طی مراحل مختلف از جمله ایده یابی، غربال ایده، امکان سنجی و تدوین طرح کسب و کار و… به تشکیل شرکت منتهی می شود.
رومرو مارتینز، فرناندز رودریگز و وازکیوز، اینچاستی[۶۰](۲۰۱۰)
کارآفرینی به عنوان کشف و بهره برداری از فرصت ها تعریف می شود.
زیر رده (Sub Class): پیوسته گلبرگ
راسته (Order): Laminales
تیره (Family): Lamiaceae نعنائیان
جنس (Genus): Otostegia
گونه (Species): Boiss.(Burm)Otostegia persica
۲-۱-۳٫جنس Otostegia
Otostegiaجنس کوچکی است که حدوداً ۳۳ گونه گیاه را در خود جای میدهد. مناطق رشد گیاهان این جنس عمدتاً مناطق مدیترانهای و آسیای میانه است. (۱) در ایران فقط ۳ گونه از این جنس یافت میشود:aucheri، michauxii, O. Persica ,O.O,که از بین این سه گونه، ۲ گونه آخر آندمیک ایران میباشد. (۲)
گیاهان این خانواده به صورت علفی، بوتهای، پایا، و خاردار و پوشیده از کرکهای ساده بوده و به صورت وحشی میرویند. ساقه تا ارتفاع ۳۰ سانتیمتر تا ۱ متر، پوشیده از کرک، چهارگوش، منشعب، برگها ببضوی یا مدور یا تخم مرغی با پهنک منقسم به شبکهای از برگها و گلها در انتهای ساقه و در کنار برگها مجتمع میگردند. (۳)
هم اندازه و گاهی ۲تای خارجی از باقی آن ها بلندتر است. لبهی بالایی کلاهک مانند بوده و لبهی پایینی ۳ شکافه است. لب مرکزی از لبهای جانبی بزرگتر است. دارای ۴ پرچم بوده که به سمت لبهی بالایی صعود میکند. بساک شکل منشعب مانند داشته و انشعاب بالایی کوتاهتر از انشعابات پایینی است. میوههای این جنس عموماً ۳ یا ۴ وجهی بوده پوشیده از کرک و گاهاً بدون کرک است. دارای ریشهای وسیع است و ریشههای گیاه ۶ هفتهای آن در ابعاد ۷۰ سانتی متر اندازهگیری شدهاند.
۲-۱-۴٫گونهی Otostegia persica (Burm.) Boiss
O.persicaگیاهی است پایا، در بن و پایه چوبی، سبز کدر، خاردار، به ارتفاع ۱۵۰ـ ۸۰ سانتیمتر.
ساقهی آن متعدد، سخت –چوبی ،بسیار پرشاخه ،باشاخههای طویل، چهار پهلو ،سبز متمایل به سفید یامتمایل به زرد،کرکینه پوش است. برگهاکوچک،دردوروسبز،باپهنک یاتیغهای به ابعاد ۱۵- ۱۰×۱۵-۱۰ میلیمتر ،زبروخشن ، دردوروکرکپوش،واژتخممرغی یا تقریباً مدور، در پشت دارای رگبرگهای برجسته و مشخص، در قاعده کنجی، در انتها دارای ۷-۵ دندانه خار مانند به طول ۲-۱ میلیمتر، در پایین باریک شده و منتهی به دمبرگ کوتاه؛ خارهای گوشوارکی سفید و کرکینه پوش، بسیار سخت، بلندتر از برگها هستند.
گل، سفید یا کرم متمایل به سفید، مجتمع در چرخههایی شامل دو دسته کناری شامل سه گل؛ براکتهها درفشی، به درازی ۱۵-۱۰ میلیمتر، پایا و خار مانند و کوتاهتر از لولهی کاسه؛ کاسه دارای لولهی کرکپوش، به طول ۱۰-۸ میلیمتر، استوانهای، دارای ۱۰ رگه طولی، در لبه وسیع، غشایی، دو لبه، مشبک، کمی کردار، لب بالایی آن پهن دراز –سرنیزهای، کامل، همقد باطول لوله ،درانتها دارای حلقهای مشخص؛خودیا (کاسک) ایستاده، کرکپوش، با لب سه قسمتی ،قسمت میانی فرورفته وچالهدار ، پرچمهاراست ومانده درزیر (کاسک) خانههای بساک متعابد،خامه دوبخشی.
۲-۱-۵٫رویشگاه گونهی Otostegia persica (Burm.) Boissدر ایران
انتشار جغرافیایی آن در جنوب: فارس: کتل کمارج، ده مورد، نیریز، بین کازرون و بوشهر، شیراز، بین شیراز و جهرم، کنگان، کوه خورموج، هویزه، چنار راه دار، کنار تخته؛ جنوب شرقی: بین آب باریک و درزین، بین شاه چغک و تاروم، بین جیرفت و ده بکری، تخت سلیمان، بین حاجیآباد و سیرجان، بین بم و جیرفت، بین بم و کرمان نزدیک نای بید، بافت سبزواران، گردنه مرغک، بین حاجیآباد و بندرعباس، طاهری بین بوشهر و بندرلنگه؛ بلوچستان: بین خاش و ایرانشهر، مکران، کارواندر، سرباز، تنگه سرخه، بشاگرد. (۴)
۲-۱-۶٫اثرات فارماکولوژیک و بیولوژیک جنس Otostegia
جنس Otostegia خواص بیولوژیک و درمانی مهمی را دارا میباشد. Otostegia Limbata در طب سنتی جهت درمان بیماریهای لثه و زخمهای مصرف میشود. (۵ و ۶) برگها و سرشاخههای هوایی O.saxatilisدر درمان کولیک، آسم، آنفلوآنزا، بیخوابی و هموروئید به کار میرود. جوشاندهی حاصل از برگها دارای خاصیت ضد زخم معده، ضد اسپاسم و آرامبخش میباشد و در اروپا از آن جهت ناراحتیهای عصبی استفاده میشود. (۷).
O.africana در طب سنتی در درمان کولیک، مارگزیدگی، آسم، آنفلوانزا و بی خوابی کاربرد دارد. (۸) خواص ضدافسردگی و آرامبخشی قسمتهای هوایی O.nigrو O.Larendaکه بومی ترکیه میباشند به اثبات رسیده است. برخی گونههای Otostegia در طب سنتی ترکیه به عنوان ضد زخم معده، ضداسپاسم و آرامبخش به کار میروند. O.nigraبطور گستردهای در درمان زخمها و سوختگیها مصرف میشود. همچنین اثر چشمگیری در کاهش سرفه و بهبود التهابات سیستم تنفسی فوقانی دارد. (۹ و ۱۰)
از دی ترپنوئیدهای جدا شده از گونههای Otostegiaدر صنایع آرایشی به عنوان عامل کراتولیتیک بکار میرود. این ترکیبات برای پوست، مو و ناخن مفید بوده و تا حدی جهت بهبود عملکرد سیستمهای حفاظتی پوست سودمنداند. (۱۱)
۲-۱-۷٫موارد استعمال گونهOtostegia persica (Burm.) Boiss
در طب سنتی ایران از O. persicaدر درمان مالاریا، کاهش قندخون و درمان زخم استفاده میشود. همچنین از آن جهت درمان آلرژی –آرتریت واسپاسم استفاده میگردد. (۱۲) طبق بررسی های انجام شده،فلانوئیدهای حاصل ازبخش هواییO. persicaدارای اثرات آنتی اکسیدان قوی میباشد. (۱۲) دی ترپنوئیدهای استخراج شده از O. persica دارای اثر چشمگیری در مهار آنزیمهای بوتیریل کولین استراز و استیل کولین استراز میباشند که به عنوان عوامل موثری در درمان آلزایمر شناخته شدهاند. (۱۳)
دی ترپنوئیدهای فوق همچنین از O.persica استخراج شده و بنابراین وجود اثرات ضدقارچی در O.persica قابل پیشبینی میباشد.
بخش دوم
مراحل تهیه عصاره های گیاهی
۲-۲-۱٫تعریف عصاره
عصاره یکی از اشکال دارویی است که به کمک حلال مناسب طی عمل ماسراسیون، پرکولاسیون و غیره تهیه میشود. عصارهها یا به تنهایی به عنوان دارو مصرف میشوند و یا بخشی از دارو را تشکیل میدهند. اگر مواد موجود در سلولهای گیاهی با حلالها از گیاهان استخراج شوند، به این محصول عصاره گفته میشود. عصاره معمولاً از گیاهان خشک تهیه میشود.
عصاره تام: اگر عصاره با متانول یا اتانول استخراج شود با توجه به پلاریته آن ها حاوی کلیه مواد موجود در گیاه بوده و عصاره تام میگویند.
اگر حلال از عصاره جدا نشود، همهی عصارهها مایع هستند. اما اگر حلال جدا شود برحسب مواد موجود در گیاه، عصاره ممکن است خشک، نیمه جامد یا خمیری و یا مایع باشد.
۲-۲-۲٫عصارهگیری
گیاهانی که برای عصارهگیری در نظر میگیریم باید کاملاً سالم بوده زیرا در صورت آلودگی گیاه نه تنها مواد حاصل از میکروبها از آن استخراج میشوند بلکه ممکن است عفونت سبب تغییر در متابولیسم عادی گیاه شده و مواد موثر گیاه را از بین ببرد. (۱۴)
به طور کلی عصارهگیری یعنی جداسازی مواد فعال گیاه از اجزای غیرفعال آن به وسیله حلال مناسب. البته این امر مطلق نیست زیرا مواد غیرفعال هم به مقدار بسیار ناچیز وارد عصاره میشود ولی با انتخاب روش و حلال مناسب میتوان این مواد غیرفعال را در عصاره بسیار کاهش داد. (۱۴)
۲-۲-۳٫روشهای عصارهگیری
۲-۲-۳-۱روش خیساندن یا Maceration
اصطلاح ماسراسیون از لغت یونانی macerareبه معنای غوطهور شدن گرفته شده است. به فرایند ماسراسیون، خیساندن نیز میگویند. عمل خیساندن یک روش قدیمی است که بوسیله آب یا حلالهای مختلف صورت میگیرد. گیاه مورد نظر را به صورت پودر یا خرد شده داخل یک ظرف بزرگی ریخته و مقدار مناسبی حلال افزوده تا حدی که حلال، کل پودر را بپوشاند و مقداری نیز روی پودر قرار گیرد. پس از دو تا چهار روز (برحسب نوع گیاه) محلول را صاف میکنند.
۲-۲-۳-۲٫روش پرکولاسیون Percolation
در این روش بافتهای گیاهی مورد مطالعه را به صورت پودر درآورده و در ظرفی به نام پرکولاتور ریخته و عمل عصارهگیری را انجام میدهند.
باید توجه داشت که شکل و اندازه پرکولاتور در نوع عصاره حاصل از بافت گیاهی دخالت دارد. بدین ترتیب که اگر مقدار معینی از گرد را در سه شکل و اندازه مختلف از پرکولاتور ریخته و در شرایط یکسان عمل پرکولاسیون را انجام دهیم، سه نوع عصاره را با غلظتهای مختلف به دست خواهد آمد (عصاره غلیظ، تنتور غلیظ، تنتور ضعیف).
پودر مورد استخراج نباید بیش از ظرفیت پرکولاتور را اشغال نماید.
درجه نرمی و زبری پودر را بسته به ساختمان فیزیکی ماده خام مورد آزمایش، باید در نظر گرفت. پودر گیاه مورد استخراج را قبل از ریختن در پرکولاتور با حلال مورد نظر مرطوب نموده تا بهتر حلال را در خود جذب نماید. قبل از این که گرد مورد نظر استخراج در پرکولاتور ریخته شود، باید یک تکه پنبه یا پشم شیشه را در ته پرکولاتور قرار داد. گرد مورد استخراج باید کم کم و به صورت یکنواخت در پرکولاتور ریخته شود و با وارد کردن فشار یکنواخت بر سطح پرکولاتور، دستگاه از پودر پر شود. پس از این که گرد مورد استخراج در پرکولاتور ریخته شد، یک کاغذ صافی روی سطح گرد قرار داده و روی آن یک یا دو قطعه شیشه یا جسم سنگین فلزی گذاشته تا به هنگام اضافه نمودن حلال، یکنواختی گرد به هم نخورد.
اضافه کردن حلال باید طوری باشد که همیشه روی گرد را پوشانده و در طول عمل استخراج گرد خشک نگردد. میزان خارج شدن عصاره از پرکولاتور باید ۵ میلی لیتر در دقیقه برای یک کیلوگرم در نظر گرفته شود.
در طول استخراج مواد به وسیله پرکولاتور نباید اجازه داد پرکولاتور از حلال مربوطه خشک گردد،زیرا در اثر خشک شدن، در قسمت پودر مورد استخراج ایجاد شکاف گردیده و حلال بدون تماس با پودر مورد استخراج، خارج میگردد.
۲-۲-۳-۳٫انتخاب حلال مناسب
برای انجام عصارهگیری قسمت مورد استفادهی گیاه را به قطعات مناسب تقسیم کرده و سپس با حلال مناسب عصارهگیری مینمائیم و در نتیجه عصاره مایع به دست میآید که مدت طولانی آن را نمیتوان نگهداری کرد و بسته به نوع حلال باید عصاره جامد به دست آید.
درصد استخراج مواد بستگی به زمان تماس حلال با گیاه دارد که هرچه بیشتر باید مقدار بیشتری مواد را در خود حل میکند تعیین نوع حلال بستگی به نوع مواد استخراجی دارد، برای بدست آوردن عصاره تام گیاه میبایست حلال پلار استفاده شود. از بهترین آن ها الکل اتیلیک و الکل متیلیک ۸۰ درجه میباشد که مانع از اثر آنزیمهای اکسید کننده هیدرولیز کننده موجود در بافتهای گیاهی میشوند.
یک حلال مناسب شرایط ذیل را باید داشته باشد:
بدبو و مضر نباشد.
مقرون به صرفه باشد.
مواد غیرفعال را کمتر در خود حل کند.
حلال مواد موثره باشد.
باعث فساد مواد استخراجی نشود بلکه از فساد آن ها نیز جلوگیری کند. (۱۴)
۲-۲-۳-۴٫مزایای روش پرکولاسیون
مزایای پرکولاسیون عبارت است از کوتاهی مدت کار، صرفهجویی در مقدار مایع مصرف شده و به دست آوردن محلولهای نسبتاً کامل بدون کمک حرارت از مزایای دیگر آن است که جریان ملایم و تدریجی مایع ابتدا بعضی مواد دارویی را در خود حل کرده و همین محلول هنگام عبور از قسمتهای دیگر گرد، موجب سهولت انحلال مواد دیگر میگردد. یکی دیگر از مزایای آن این است که تنتورهایی که طبق این روش به دست میآیند از هیدرولیز دیاستازها مصون میباشند.
به طور کلی میتوان مراحل عمل پرکولاسیون را به طور خلاصه چنین بیان نمود:
۴-۲-۱۶- سورهی نحل، آیهی ۱۸
وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ.
(و اگر شما بخواهید نعمتهاى خداى سبحان را که به شما اِنعام فرموده است تعداد کنید و به شماره آورید و به تفصیل آنها را بشناسید احصاء و شمارهی آنها در قدرت و امکان شما نیست حتّى در آن نعمى که خداى سبحان با جمال ذکر فرموده است نعمى است لا تحصى و بدانید که خداوند آمرزنده است نسبت به تقصیر شما در شکر نعمتهاى خود و مهربان است که با قصور و تقصیر شما در سپاسگزارى، نعمتهاى خود را قطع نمىفرماید.)
نکته ها :
-شکرگذاری خداوند به تنهایی کافی نیست.
- اگر چه شمردن نعمت های الهی ممکن نیست، امّا ذکر ویاد آنها لازم است
پیام ها :
-هر گاه آدمى تمام عمر خود را صرف اعمال صالحه و شکر گذارى پروردگار کند براى شکر نعمت وجود، به تنهائى کافى نخواهد بود چه رسد به سایر نعمتهایى که او عطا فرموده است (میرزا خسروانى،۱۳۹۰، ج۵: ۱۵۶).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها:
عذر تقصیر خدمت آوردم عاصیان از گناه توبه کنند |
که ندارم بطعت استظهار عارفان از عبادت اسـتغفار (سعدی، ۱۳۸۴: ۸۹) |
شرح ابیات :
استظهار: پشت گرمی. مصدر باب استفعال از ظهر به معنی پشت.
عاصی: نافرمان. گناهکار. اسم فاعل، مصدر آن معصیت و عصیان بکسر عین است.
عارفان از عبادت استغفار: یعنی مردم عادی اگر گناه کنند به توبه و پوزش مکلّفند اما عارفان چون
میدانند که از عهده شکر و عبادت بر نمیآیند، عبادت خود را شایان قبول نمیبینند و درخواست آمرزش دارند (خزائلی، ۱۳۶۶: ۳۴۸).
۴-۲-۱۷- سورهی اسراء، آیه ی، ۵۲
یَوْمَ یَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ وَ تَظُنُّونَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً.
(روزى که (به زبان فرشتگان در نفخهی دوّم صور شما را از قبورتان) بخوانند و بگویند اى استخوانهاى خاک شده و اى پوستهاى پوسیده برگردید بدانسان که بودید و در آن حال، شما دعوت ملائکه را اجابت می کنید در حالتى که اعتراف به حمد و ثناى او دارید. و بدانید که نمانده اید مگر اندکی ]در گورها[)
نکته ها :
زندگى خود را در دنیا اندک شمرید نسبت به آن، پس خردمندِ آگاه باید که حیات دنیا را در جنب زندگى عقبى اندک شمرد تا در آن روز به عذاب حسرت و ندامت در نماند
پیام ها :
بعضى از مفسّرین معتقدند که این آیه خطاب به مؤمنان است زیرا آنان کسانى هستند که خداوند را با حمد او اجابت مىکنند و بر احسان او حمد و ثنا می گویند(میرزاخسروانی، ۱۳۹۰، ج۵: ۲۷۲).
شواهد شعری سعدی، مربوط به قسمت نکته ها:
به دنیا توانی که عقبی خری کسی گوی دولت ز دنیا برد |
بخر جان من ورنه حسرت خوری (سعدی، ۱۳۸۳: ۱۰۳) که بـا خود نصیبی به عـقبی بـرد (همان:۹۷) |
شرح ابیات :
عقبی: آخرت، جهان دیگر
گوی دولت برد : گوی ربودن = (بردن)
- در بازی گوی و چوگان نشانه پیروزی و سبقت گرفتن بر دیگران است و گوی ربودن یعنی در آن کار بر دیگران پیروز شدن.
-گوی دولت بردن: یعنی آن فرمانروایان که مردم دانا و شمشیر زن را مورد توجّه و حمایت قرار میدهند از دیگر نامداران گوی دولت را میربایند (یوسفی، ۱۳۶۹: ۲۷۲).
۴-۲-۱۸- سورهی کهف، آیهی ۵۷